فهرست مطالب
پیش از آنکه بدانیم تکنیک غلبه بر خجالت چگونه شدنی خواهد بود، بهتر است با مفهوم خجالت آشنا شویم؛ خجالت احساسی شامل ترس یا ناراحتی است که دیگران باعث آن میشوند و بهویژه در موقعیتهای جدید یا در میان افراد غریبه این اتفاق میافتد.
خجالت یکی از احساسات ناخوشایند مربوط به خودآگاهی است؛ این احساس، ترسی را دربر میگیرد که به دنبال آن از خودتان میپرسید « دیگران چه فکر میکنند؟»
این هراس و ناتوانی در تکنیک غلبه بر خجالت، میتواند مانع بزرگی در انجام فعالیتهای فردی یا گفتن آنچه فرد در ذهن دارد، باشد.
خجالت، همچنین کاری میکند تا روابط سالمی نداشته باشیم.
فراموش نکنید که خجالت یکی از دلایل مهم ضعف اعتمادبهنفس است و از سوی دیگر، فردی که از اضطراب اجتماعی رنج میبرد، بدون شک احساس ناخوشایند خجالت را نیز در ذهن خود پرورش داده است.
[su_box title=”همچنین بخوانید: ” style=”bubbles” box_color=”#a631a8″ radius=”20″]
[su_animate type=”shake” duration=”0.5″]مفهوم عزت نفس و چند راهکار عملی برای افزایش آن[/su_box]
انواع خجالت
شدت این احساس ناخوشایند میتواند کم یا زیاد باشد. خیلی از ما دچار سطح ملایمی از این حس هستیم که البته بهراحتی قابل کنترل کردن است.
در نقطه مقابل، افرادی هستند که بیش از دیگران و خارج از حالت عادی، خجالت میکشند و درنتیجه، این ترس، قدرت انجام بسیاری از امور زندگی را از آنها میگیرد که ازجمله پیامدهای آن میتوان به دور شدن از فعالیتهای اجتماعی، افسردگی و اضطراب اشاره کرد.
در موضوع تکنیک غلبه بر خجالت، باید بدانید که خجالت، دامنه گستردهای از رفتارها را شامل میشود و حتی این حس میتواند ریشه فرهنگی داشته باشد.
در برخی فرهنگها تمایل به واکنش منفی، نسبت به خجالتی بودن وجود دارد( آمریکا) درحالیکه بنا به بررسیهای انجامشده در فرهنگ کشورهای آسیایی، این حس، پذیرش عمومی دارد و فرد با وجود آن، احساس ناامنی نمیکند.
چرا خجالت میکشم؟
پیش از آنکه با تکنیک غلبه بر خجالت آشنا شویم، بد نیست ریشه اصلی خجالتی بودن خودمان یا دیگران را بدانیم.
مهم: حدود ۱۵% از نوزادان، با تمایل به خجالتی بودن به دنیا میآیند. در بسیاری از پژوهشهای علمی، تفاوتهای زیستی در مغز افراد خجالتی نمایش داده شده است.
بهتر است بدانید که تمایلات فرد به خجالتی بودن ریشه در کودکی یا تجارب اجتماعی او دارد. این باور علمی وجود دارد که بسیاری از کودکان خجالتی، به این دلیل دچار احساس خجالت هستند که تعاملات آنها با پدر و مادرشان، ویژگی و حتی مشکلات خاصی دارد.
والدین زورگو یا حمایتگر، اصلیترین دلیل خجالتی بودن فرزند خود هستند. چرا این دو موضوع به هم ارتباط دارند؟
رفتار کنترل گرایانه و همچنین حمایتگرانه غیرمعمول پدر و مادر به تضعیف اعتمادبهنفس فرد میانجامد. درحالیکه رفتار حمایتگرانه عادی و گرم در تربیت فرزندان عموماً باعث میشود تا کودک در ارتباط با دیگران احساس خوشایند و امنیت داشته باشد و در نهایت عزت نفس خود را تقویت کند.
هرگونه روابط بین فردی مثل دوستیها، ارتباط با همسایه، تعامل با انجمنها و نشستهای مختلف و در مقیاس گستردهتر، فرهنگ، تأثیر قابلتوجهی در غلبه بر خجالت یا تشدید آن دارد.
نقطه مقابل فرزند خجالتی، پدر یا مادر خجالتی است که این رفتار را در فرزند، تشدید میکنند.
حتی اگر فرد، دوران کودکی خوشایند بدون تجربه خجالتی بودن داشته باشد، احتمال بروز این احساس در بزرگسالی وجود دارد.
پرسشی که اینجا مطرح میشود « دلیل خجالتی بودن فرد بزرگسال» است:
در سنین بزرگسالی، محیط بیشازحد انتقادی و همچنین احساس حقارت در جمع، دو دلیل بسیار تأثیرگذار در خجالتی بودن فرد هستند.
تفاوت خجالتی بودن با درونگرایی
آشنایی تکنیک غلبه بر خجالت بدون شک یک هفت خان هولناک نیست ولی اگر نتوانیم مرز بین خجالتی بودن و درونگرایی را پیدا کنیم، درگیر برچسب هایی می شویم که به دلیل ناآگاهی از تعریف هریک از این دو اصطلاح، ناگزیر به پذیرش و در نهایت انزوا هستیم.
نباید فراموش کرد که خجالت کشیدن به دلیل ترس از معاشرت با دیگران، محیط یا آدم های ناامن و اضطراب اجتماعی خودش را نشان می دهد درحالیکه فرد درونگرا از « ترس» در تعاملات خود رنج نمی برد.
درونگرا برخلاف فرد خجالتی، یک انتخاب مثبت اثربخش داشته است.
ارتباط مؤثر با دیگران ؛ شاه کلید تعادل در زندگی فردی و اجتماعی
همان دردی که ناشی از آسیب جسمی است در زمان طرد شدن هم احساس می شود.
تکنیک غلبه بر خجالت؛ یافتن دلایل کافی
توجه داشته باشید قرار نیست هر کودکی که « تنها» و با خوشحالی بازی میکند، خجالتی باشد. بلکه ترس و اضطراب دو دلیل مهم این حس هستند که بالاتر به آن اشاره شد.
زمانی پدر و مادر در دوران کودکی باید نگران خجالتی بودن فرزندشان باشند که متوجه شوند، او تحت هیچ شرایطی از آنها جدا نمیشود. به بیان سادهتر، کودک بهشدت وابسته پدر و مادر خود است.
چه نشانه های دیگری برای تأیید خجالتی بودن کافی است؟
◄ ناتوانی در انجام تکالیف مدرسه
◄ ناتوانی در دوستیابی
◄ مورد تمسخر رفقا قرار گرفتن
مهم: اگر دوست یا همکاری را میشناسید که خجالتی است و در موقعیتی قرار دارد که پیوسته ازنظر روانی تحتفشار اطرافیان قرار میگیرد ( زورگویی مخصوصاً به شکل فیزیکی)، زمینه تشدید این حس در او بهمراتب بیشتر از مواقع عادی خواهد بود.
فراموش نکنید که یکی از شایعترین واکنشهای روانی برای مخفی کردن خجالتی بودن، روی آوردن به رفتار پرخاشگرانه بهعنوان یک پوشش حفاظتی است.
درمان با تکنیک غلبه بر خجالت
با همه این اوصاف، گاهی افراد خجالتی شناسایی نمیشوند و از آن بدتر، درمانی برای آنها در نظر گرفته نمیشود. برخلاف بسیاری دیگر از اختلالات رفتاری، خجالتی بودن خیلی از مواقع برای فرد دردسرساز نیست.
بهتر است اضافه کنم، حتی اگر فردی رفتار خشونتآمیز داشته باشد، در ابتدای امر نمیتوان این خشونت را نشانه خجالتی بودن او معرفی کرد. عموماً، اختلال خجالتی بودن، بروز بیرونی شاخصی ندارد تا بتوان برای درمان آن اقدام جدی کرد.
موارد زیر ازجمله روشهای درمانی با تکنیک غلبه بر خجالت است که میتوانید در سنین کودکی آن را برای فرزند خود در نظر بگیرید:
- فعالیتهای گروهی
- بازیها و سرگرمیهای فکری
- بازی با حیوانات خانگی مثل سگ یا گربه
فردی که بهشدت خجالتی باشد با یک مانع بسیار بزرگ و قوی برای تقویت اعتمادبهنفس خود روبه رواست. گام اول برای کمک به چنین فردی، دعوت از او برای کمک گرفتن از یک درمانگر است.
همچنین، میتوان موازی با هدایت درمانگر، روشهای زیر را که بیشتر شکل آموزشی و نظارتی دارند، پیاده کرد:
- تقویت آرامش با انجام یکی از انواع مدیتیشن
- تمرین تنفس عمیق و درست
- درمان گروهی زیر نظر درمانگر
مهم: در موارد محدود و انگشتشمار، برای تکنیک غلبه بر خجالت میتوان زیر نظر روانپزشک، از درمان دارویی استفاده کرد.
تکنیک غلبه بر خجالت؛ ممکن یا غیرممکن؟
ما تا مرحله تأیید « درمان با دارو» نیز در تکنیک غلبه بر خجالت پیش رفتیم. ولی این دلیل نمیشود که خجالتی بودن امر ترسناکی در نظر گرفته شود که کنترل و درمان با روشهای روزانه ممکن، شدنی نباشد.
از جمله روش های تأییدشده علمی برای درمان که جزو تکنیک غلبه بر خجالت محسوب می شود میتوان به شناخت درمانی، رفتاردرمانی و روانکاری اشاره کرد.
نکته بسیار مهم در درمان خجالت کاربرد چشمگیر هیپنوتیزم درمانی است؛ چرا که به باور بسیاری از اهالی فن در حوزه روانشناسی، این احساس بیشتر ریشه در افکار شخصی و تجربه زیسته فرد دارد.
پس در ادامه قصد دارم چند تکنیک عملی ساده و مفید را برای غلبه بر خجالت و به دستآوردن رضایت شخصی و اعتمادبهنفس گذشته معرفی کنم.
تبلیغ ممنوع!
واقعاً چه دلیلی دارد در مورد خجالتی بودنتان حرف بزنید؟!
آنها که باید بدانند، اعضای درجه یک خانواده و رفقای صمیمی، شاهد خلقیات و رفتارهای شما هستند. نگران دیگران هستید؟ تعامل شما با دیگران آنقدرها هم جدی و عمیق نیست که لازم به گفتن باشد.
خجالتی بودن، برخلاف تصور شما، نمود بیرونی چندانی ندارد.
خونسرد باش
نگران این هستید که دیگران باخبر شوند؟ حالا این اتفاق افتاده و غیر از دایره دوستان و خانواده، افراد دیگری هم به خجالتی بودن شما اشاره میکنند.
خونسرد باشید و در زمان کافی و لازم، در مورد این اخلاق خود با آنها صحبت کنید.
دنبال بهانه نباش!
من ازجمله افرادی هستم که وقتی احساس خوشایندی از بودن در جمع نداشته باشم، رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون!
این گلگون شدن چهره را باوجوداینکه آدم خجالتی هستم، به خجالتی بودن ربط نمیدهم بلکه بارها به خودم میگویم « واکنش طبیعی بدن» من است.
دست از خود تخریبی بردار!
بدون رودربایستی باید بگویم که خیلی از ما، اولین دشمن درجه یک خودمان هستیم. بسیاری از ما همواره یک « من درون منتقد » همراه خودمان داریم که دست از عصبی و پایین کشیدنمان برنمیدارد.
از صدای درونت برای بیاثر کردن « من درون خردهگیر» استفاده کن.
خودشناسی
این روش را بارها برای خودمان پیاده کردهایم؛ فهرستی از خوبیها و قوتهایمان.
پیشنهاد میکنم در این مسیر، از حضور یک رفیق شفیق یا عضوی از خانواده که با او راحت هستید بهره ببرید. این حضور مشفقانه و بهجا، کمک میکند تا به یاد بیاورید چگونه می توانیم با تمام داشته ها و توانایی های فردی یک من عالی از خودمان بسازیم.
تعاملات درست
بهعنوان یک فرد خجالتی، دایره دوستانم محدود است که آنها را هم با دقت و حسابوکتاب زیاد انتخاب کردهام. این، یعنی مفهوم دوستی، به دلیل وضعیت روانی خاصی که فرد تجربه میکند، برای یک چنین شخصیتی بسیار اهمیت دارد.
◄ دوستانی که پاسخگو هستند.
◄ دوستانی که گرم و پذیرا هستند.
◄ دوستانی که اهل تشویق و حمایت هستند.
من، در انتخابم برای دوستی، حتی در دهه چهارم زندگی، این سه گزینه را در نظر میگیرم.
در معرض خشونت نباش
از میان افراد زیر، کدام دسته بیشتر از دیگران در زندگی شخصی و کاری شما حضور دارند؟
◄ افرادی که تندخو، بیرحم و کنایه زن هستند.
◄ افرادی که وقتشناس نیستند و نمیدانند کجا، چه باید بگویند.
◄ افرادی که بویی از شفقت نبردهاند و نمیدانند چطور میتوانند با حرفهایشان برنجانند.
خشونت، لزوماً به معنی آسیب فیزیکی نیست. حتی یک کلمه آزاردهنده میتواند تمام روح و روز شما را نابود کند. پس معطل نکنید! هر یک از این افراد دور و برتان هستند، « فاصله قانونی» را با آنها رعایت کنید.
مشاهدهگر باهوش
یک تمرین ساده و جالب در تکنیک غلبه بر خجالت این است که یک روز معمولی، خودتان را به تئاتر زندگی دعوت کنید:
- در صحنه طبیعت یا پارک شهر
- در صحنه قهوه خانه یا کافهای دنج
- در بازار بزرگ شهر
- در ایستگاه اتوبوس یا تاکسی
بنشینید و چندساعتی دغدغه پول درآوردن برای زنده ماندن نداشته باشید. مشاهدهگر باهوشی باشید تا ببینید چطور مردم در طول یک روز معمولی دچار اشتباهات ریز و درشت میشوند و چطور بهسادگی از کنار آن میگذرند.
خیلی از ما دچار احساس تنهایی، شرمساری و ناامنی میشویم و شما « تنها نیستید».
با لحظات بد خود کلنجار نرو
برای نتیجهبخش بودن تکنیک غلبه بر خجالت نباید روی یک لحظه یا وضعیت سخت و ناراحتکننده متوقف شوید. آنچه بسیار اهمیت دارد، گذر شما از آن است تا بتوانید فرصتهای جدید و چهبسا بهتر را به دست آورید.
اگر خجالتی هستید و نتیجه گرفتهاید که این ویژگی من باعث شکست یا بدشانسی من شده است، باید بگویم که تا فشردن دکمه « راکد ماندن» فاصله زیادی باقی نمانده است.
خیالات بیهوده منفی
افراد خجالتی مدام احساس میکنند که بیارزش یا طردشده هستند. این احساس و خیال، گاهی شدید و غلیظ و گاهی گذراست. بهتر است درگیر این خیالات بیهوده منفی نباشیم و به خاطر بسپاریم خیلی از اطرافیان ما، ما را بسیار بیشتر از تصوراتمان دوست دارند و برایمان ارزش قائل هستند.
پایانبخش
رنج بردن از خجالتی بودن نباید دلیل محکمی بر منفعل بودن و ناکامی در زندگی باشد. برای تکنیک غلبه بر خجالت باید محکم و قوی ایستاد و از موفقیت و رسیدن به موقعیتهای بهتر در زندگی نهراسید.
در کنار مدیتیشن، تنفس روزانه درست و عمیق و مطالعه کتابهای صوتی در حوزه توسعه فردی و روانشناسی، روشهای موردنظر را به خاطر بسپارید و این را بدانید « با تمرین است که استاد میشوی».
منابع:
ttps://www.inc.com/lolly-daskal/13-confident-ways-to-overcome-your-shyness.html
https://www.healthline.com/health/shyness#prevention
من مینویسم. در کنار سفر، مهربانی، آشپزی و سکوت، از این هنر، برای معنا دادن به زندگی ام بهره میبرم.
این مقاله نکات جالبی داشت.
من فکر میکنم میتونستید درمورد تفاوت افراد خجالتی با درونگراها مفصل تر بنویسید. حتی یک اشاره ای به طیف شخصیتی درونگرا-برونگرا بکنید.
اما اونچه که بعد از خوندن این مقاله دوباره به ذهنم رسید، عادت نشخوار فکریه. آیا میشه در افراد خجالتی که اختلال مزمن دارن، این عادت رو شناسایی کرد؟
ممنونم که وقت گذاشتی سعیده عزیز 🙂
راستش موقع نوشتن اون قسمت مدام باخودم کلنجار رفتم ببینم میشه بیشتر بنویسم یا نه. در نهایت مدیریت کمیت مقاله بر علاقه م بر دانش افروزی چربید.
نشخوار فکری واقعا یه رفتار مسموم کننده ست. موافقم. تشخیص این رفتار از عهده یک مقاله ساده خارجه. این رسالت یک درمانگر و از اون بالاتر، یک روانپزشکه که بتونه با طرح چند سوال کلیدی متوجه عمق مشکل بشه.
لزوما این دو رفتار به هم گره خورده نیستن.