فهرست مطالب
آیا کسی میتوانست وقوع جنگهای جهانی یا سقوط بزرگ بازارهای مالی را پیشبینی کند؟ موفقیت شرکتهایی مانند گوگل یا فیسبوک را چطور؟
جهان پر از رویدادهای غیر قابل پیشبینی است که بعد از رخ دادنشان، زندگی ما را برای همیشه دگرگون میکنند. نسیم نیکلاس طالب، چنین رویدادهایی را قوی سیاه مینامد.
اگرچه جهان توسط رویدادهای غیرقابل پیشبینی اداره میشود، به این معنی نیست که نمیتوانیم از آنها سود ببریم. طالب در کتاب قوی سیاه با ارائه مجموعهای از نکات عملی، راهی برای بهرهمندی از عدم قطعیت در جهان ارائه میدهد.
طالب توضیح میدهد که قوهای سیاه در کدام سیستمها ظاهر میشوند، چرا ما آنها را نمیبینیم، چگونه باید در مورد آنها فکر کنیم، چرا در برخورد با آنها شکست میخوریم، و در نهایت، چگونه درحد ممکن میتوانیم با آنها برخورد کنیم.
خواندن این خلاصه کتاب میتواند به شما در درک بهتر پدیدههای قوی سیاه کمک کند.
شناسنامه کتاب قوی سیاه
- عنوان اصلی : The Black Swan: The Impact of the Highly Improbable
- نویسنده: نسیم نیکلاس طالب
- کشور: آمریکا
- سال انتشار: ۲۰۰۷
- ژانر: اقتصاد، کسب و کار، فلسفه
- مناسب برای: همه افراد
- امتیاز کتاب: ۳.۹۵ از ۵ (بر اساس وبسایتgoodreads.com)
معرفی کتاب
قوی سیاه کتابی است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و بر تأثیر شدید رویدادهای نادر و غیرقابل پیشبینی و دور از ذهن و تمایل انسان برای یافتن توضیح سادهای برای این رویدادها به صورت گذشتهنگر تمرکز دارد. طالب این را نظریه قوی سیاه مینامد.
یک قوی سیاه یک رویداد بسیار نامحتمل با سه ویژگی اصلی است:
- نادر بودن: قوهای سیاه چیزهای پرت هستند که نمیتوان انتظار داشت که بر اساس رویدادهای گذشته اتفاق بیفتند.
- آنها تأثیر عمیقی بر جامعه/جهان ما دارند.
- پیشبینی پذیری گذشته نگر: اگرچه رویدادها غیرقابل پیشبینی هستند، اما انسانها تمایل دارند آنها را با نگاهی به گذشته توضیح دهند که گویی میتوان آنها را کاملاً درک و پیشبینی کرد.
قوهای سیاه ناهنجاریهای بیاهمیت نیستند، بلکه پدیدهای مهم هستند و دنیایی را که در آن زندگی میکنیم شکل میدهند. به عنوان مثال عبارتند از ۲ جنگ جهانی، فروریختن دیوار برلین، حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، ظهور اینترنت، سقوط بازار سهام در سال ۱۹۸۷، بحران مالی ۲۰۰۸ و همه گیری کووید ۲۰۱۹.
در تمام این موارد، هیچ کس نمیتوانست وقایع را از قبل پیشبینی کند (مهم نیست که بعداً چه ادعایی داشته باشیم)، و همچنین نمیتوانستیم تأثیرات گسترده آنها را پیشبینی کنیم.
بسیاری از نقاط عطف اصلی در زندگی شخصیتان (مانند نحوه آشنایی با همسرتان، بزرگترین دستاوردها و زیانهای شما) نیز غیرمنتظره بودهاند، یعنی از رویدادهای استاندارد در برنامه روزانه شما ناشی نشدهاند.
برای نسیم نیکلاس طالب، قوهای سیاه زیربنای همه چیز در دنیای ما هستند، از ظهور ادیان گرفته تا رویدادهای زندگی شخصیمان.
طالب ادعا میکند که چگونه وقایع قوی سیاه چیزهای زیادی که در جهان ما اتفاق میافتد را توضیح میدهد، با این حال کارشناسان چشم بر روی آنها میبندند.
در این کتاب طالب، ترفندهای ساده و شگفت انگیزی را برای مقابله با قوهای سیاه و بهرهمندی از آنها ارائه میدهد. اجتناب از قوهای سیاه غیرممکن است، اما میتوان در برابر قوهای منفی قوی شد و از قوهای مثبت بهره گرفت.
این کتاب ۳۶ هفته در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز بود و بیش از ۳ میلیون نسخه از آن به فروش رفت و خود تبدیل به یک قوی سیاه شد.
قوی سیاه بخشی از مجموعه پنج جلدی طالب است که اینسرتو نام دارد که شامل کتابهای فریب خوردگان تصادف، قوی سیاه، تخت پروکروستس، ضدشکننده و پوست در بازی میشود.
خلاصه کتاب قوی سیاه
قوی سیاه چیست و چرا مهم هستند؟
برای هزاران سال، باور عمومی بر این بود که همه قوها سفید هستند، این یک باور غیرقابل انکار به نظر میرسید که با شواهد کاملاً تأیید شده پشتیبانی میشد.
سپس در سال ۱۶۹۷، یک کاشف هلندی، قوهای سیاه را در استرالیا کشف کرد و یک شبه این “حقیقت” جهانی را از بین برد. مشاهده اولین قوی سیاه ممکن است شگفت انگیز بوده باشد، اما اهمیت داستان در اینجا نیست.
بلکه اهمیتش در این است که تنها یک مشاهده توانست یک بیانیه کلی را که از هزاران سال قبل با مشاهده تأییدکننده میلیونها قوی سفید به دست آمده بود را باطل کند. درواقع برای زیر سوال بردن این باور تنها وجود یک پرنده سیاه کافی بود.
از آن زمان اصطلاح “قوی سیاه” برای توصیف وقوع یک رویداد به ظاهر غیرممکن استفاده میشود.
برای درک بهتر رویدادهای قوی سیاه، لازم است بدانید با چند نوع عدم قطعیت در زندگی مواجه هستیم.
انواع عدم قطعیت: افراط گرایی در مقابل میانه گرایی
نسیم نیکلاس طالب بین دو نوع عدم قطعیت تفاوت قائل میشود:
- در محیطهای میانه گرا، محدودیتی برای میزان تصادفی بودن یا انحراف از میانگین وجود دارد. نابرابری بین نمونهها وجود دارد، اما خفیف یا کنترل شده است. در این محیطها معمولاً محدودیتهای فیزیکی (مانند قد، وزن، سرعت دویدن) وجود دارد که میزان تنوع را محدود میکند. برای مثال، اگر بلندترین یا سنگینترین مرد تاریخ را به حجم نمونه ۱۰۰۰ نفری اضافه کنید، تفاوت واقعی تفاوتی با میانگین نخواهد داشت. پیش بینی در چنین محیطهایی یا سیستمهایی امکان پذیر است.
- در محیطهای افراط گرا، اتفاق های بسیار تصادفی و انحرافات شدید میتوانند وجود داشته باشد. به طور معمول، هیچ محدودیت فیزیکی و محدودههای بالا/پایین شناخته شدهای برای آنها وجود ندارد. مانند دانش، بازارهای مالی، فروش کتابهای الکترونیکی، «لایکها» در رسانههای اجتماعی. بنابراین، نقاط دورافتاده میتوانند تفاوت بزرگی ایجاد کنند – اگر ارزش خالص جف بزوس یا بیل گیتس را به یک گروه ۱۰۰۰ نفری اضافه کنید، میانگین را به شدت تغییر میدهد.
مقیاس پذیری: تفاوت اصلی بین میانه گرایی و افراط گرایی
چیزی مقیاس پذیر است که بتواند به صورت تصاعدی با منابع کمی یا بدون منابع اضافی رشد کند. درآمد شغلهایی مانند ماساژ درمانگر غیر مقیاس پذیر است زیرا در این حرفهها فرد فقط میتواند در یک روز به تعداد مشخصی از مشتریان خدمات ارائه دهد.
با این حال، یک خواننده در عصر دیجیتال یک حرفه مقیاس پذیر دارد. زیرا میتواند یک آهنگ را یک بار اجرا کند، آن را ضبط و به طور گسترده منتشر کند. مقیاسپذیری میتواند نابرابریها، افراطها را ایجاد کند.
قوهای سیاه تا حدی بسیار مخرب هستند زیرا اغلب در سناریوهای مقیاس پذیر افراط گرا ظاهر میشوند. تنها یک رویداد غیرمنتظره میتواند همه چیز را با تاثیری بینهایت از بین ببرد.
به عنوان مثال شما نمیتوانید در یک روز وزن زیادی کم کنید، اما میتوانید تمام پول خود را در یک لحظه در بورس از دست بدهید.
اما چرا پدیده قوهای سیاه را تا پس از وقوعشان نمیپذیریم؟
به گفته طالب، بخشی از پاسخ در این موضوع نهفته است که انسانها در حالی که باید روی کلیات متمرکز شوند، به سختی میتوانند جزئیات را یاد بگیرند، درواقع این موضوع تا حدی به زیست شناسی ما بازمیگردد.
ما روی چیزهایی تمرکز میکنیم که از قبل میدانیم و بارها و بارها از در نظر گرفتن چیزهایی که نمیدانیم کوتاهی میکنیم. درنتیجه، قادر به تخمین واقعی فرصتها نیستیم، در برابر انگیزه ساده سازی، روایت کردن، و طبقه بندی کردن بسیار آسیب پذیر هستیم و به اندازه کافی برای بها دادن به کسانی که میتوانند «غیر ممکن ها» را تصور کنند، ذهن بازی نداریم.
درواقع یک قوی سیاه محدودیتهای شدید تفکر و شکنندگی دانش ما را نشان میدهد. تنها چیزی که لازم است یک مشاهده است تا هزاران سال باور به یک موضوع را باطل کند.
در عین حال رویدادهای قوی سیاه غیرقابل پیشبینی و تأثیرگذار هستند و مهمترین بخش در فرهنگ و زندگی ما را شکل میدهند.
از آنجایی که یک قوی سیاه را نمیتوان پیشبینی کرد، به سختی میتوان قبل از وقوعش در مورد آن صحبت کرد، خود طالب نیز از غیرمنطقی بودن آنها صحبت میکند.
این اشتباهات در عدم دیدن قوهای سیاه به عنوان سوگیری شناخته میشوند.
ذهن انسان از بسیاری جهات برای اشتباه کردن رمزگذاری شده است. برای عمیقتر شدن در درک این موضوع، خواندن کتابهای «تاثیر» نوشته رابرت چیالدینی و «تفکر سریع و کند» نوشته دانیل کانمن را به شما توصیه میکنم.
سوگیری ها و تعصبات انسانی
در این کتاب، نسیم نیکلاس طالب توضیح میدهد که چرا مغز انسان اینقدر مستعد باورهای نادرست و اعتماد به نفس بیش از حد است و ما در مورد آن، چه کاری میتوانیم انجام دهیم.
در ادامه برخی از این سوگیریها را معرفی خواهیم نمود که برای نزدیک شدن به موفقیت و حقیقت باید از آنها اجتناب کنید.
مغالطه رفت و برگشت
به احتمال زیاد مردم عبارت “نبودن شواهدی از قو سیاه” را با “شواهد عدم وجود قو سیاه” اشتباه میگیرند. اظهارات «تقریباً همه تروریستها مسلمان هستند» نیز احتمالاً با عبارت «تقریباً همه مسلمانان تروریست هستند» اشتباه گرفته میشود، که واضح است که این بیانیه بسیار متفاوت و نادرست است.
تجربه گرایی ساده لوحانه و سوگیری تاییدی
من و شما تمایل طبیعی به جستجوی اطلاعاتی داریم که باورها، فرضیهها و دیدگاه فعلی ما را نسبت به جهان تأیید میکند. طالب بیان میکند که ما همیشه قادر خواهیم بود این نمونههای گذشته را پیدا کنیم که از دیدگاه و نظریههای ما حمایت میکند. نمونهای از این کار نشان دادن موفقیتهای خودمان به مردم است، درحالی که حرفی از شکستهای خود نمیزنیم.
مغالطه روایی
ما داستانها را دوست داریم، خلاصه کردن را دوست داریم، و دوست داریم سادهسازی کنیم، یعنی ابعاد مسائل را کاهش دهیم. این همان چیزی است که باعث مغالطه روایی میشود. مغالطه روایی عبارت است از ناتوانی در نگاه کردن به چیزها، رویدادها و غیره – بدون ضمیمه کردن دلیل یا توضیحی به آن.
همچنین در توضیح قوهای سیاه گذشته، روایتهایی را به رویدادهای کاملا تصادفی و غیرقابل توضیح تحمیل میکنیم. ما دادههایی را نادیده میگیریم که با روایت کنونی ما مطابقت ندارد و این مسئله ما را در برابر قوهای سیاه آسیب پذیر میکند.
تجربه گرایی منفی
طالب بیان میکند که راه حل غلبه بر این سوگیریها که همه ما از آنها رنج میبریم، همان چیزی است که او آن را تجربه گرایی منفی مینامد.
فقط دیدن قوهای سفید به این معنی نیست که قوهای سیاه وجود ندارند. با این حال، دیدن یک قو سیاه تأیید میکند که همه قوها سفید نیستند.
یک مثال واقعی از این موضوع در تشخیص سرطان است. یافتن سلولهای سرطانی وجود سرطان را در بدن تأیید میکند، در حالی که پیدا نکردن سلولهای سرطانی به شما اجازه نمیدهد با اطمینان بگویید که بدن فردی بدون سرطان است.
تجربه گرایی منفی راهی برای نزدیک شدن به حقیقت است. ما نباید قوانینی را بر اساس حقایق مشاهده شده بسازیم.
طالب از ما میخواهد که در مورد اعتماد به افراد حرفهای بسیار بدبین باشیم، زیرا مانند سایر انسانها، آنها نمیدانند که چه زمانی نمیدانند. آنها در تعیین مرزهای دانش خود مشکل دارند.
به همین جهت همیشه باید میزان خطای مرجع یا رویه کارشناسان را زیر سوال ببرید. یعنی اعتماد آنها را زیر سوال ببرید و البته نسبت به اعتماد خود به روشهای خود نیز شک داشته باشید.
آیا می توان جهان را پیش بینی کرد؟
همه فکر میکنند که میدانند در این دنیا چه میگذرد، اما دنیا بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که تصور میکنند. ذهن ما ماشینهای توضیح دهنده فوقالعادهای است که میتواند تقریباً هر چیزی را معنا کند، قادر است برای هر پدیدهای توضیح دهد.
ما به طور کلی قادر به پذیرش ایده غیرقابل پیشبینی بودن نیستیم. اما واقعیت این است که انسانها نمیتوانند چیزی را پیشبینی کنند. اما فکر میکنیم که میتوانیم.
جهان و آینده ما به دلیل عوامل مختلفی غیرقابل پیشبینی و ناشناخته است، از جمله:
- نقش شانس و احتمال در اختراعات و اکتشافات تغییر دهنده بازی
- ماهیت ذاتاً غیرقابل پیشبینی سیستمها و متغیرهای دینامیکی که به روشهای ناسازگار یا غیرخطی رفتار میکنند.
- نمیتوانیم با اطلاعات ناقص و ناکافی پیشبینی دقیقی انجام دهیم.
برای مقابله با قوهای سیاه چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟
نمیتوانید قوهای سیاه را پیشبینی کنید، اما اگر سعی کنید میتوانید آسیب پذیری خود را نسبت به آنها کاهش دهید. یاد بگیرید که بین یک قوی سیاه مثبت و منفی تفاوت قائل شوید.
قوی سیاه منفی جایی است که قرار گرفتن در معرض آن میتواند به شدت به شما آسیب بزند، مانند بحرانهای مالی. قوی سیاه مثبت موقعیتی است که میتواند برای شما به شدت سودآور باشد، مانند سرمایه گذاری در استارتاپی مانند گوگل. برای استفاده از قوهای سیاه از این ۵ ترفند استفاده کنید.
- بین احتمالات مثبت و منفی تمایز قائل شوید. فقدان پیشبینی پذیری انسان کجا بسیار سودمند است و کجا به شدت آسیبزا است؟ آسیب رسان: امنیت داخلی، نظامی، بیمه، بانک و وام. مثبت: انتشارات، سرمایه گذاری خطرپذیر.
- به دنبال فهم دقیق نباشید. تنگ نظر نباشید! سخت کار میکنید تا اجازه دهید حوادث غیرمترقبه وارد زندگیتان شوند. سعی نکنید قوی سیاه خاصی را پیشبینی کنید زیرا ممکن است دیدن سایر قوهای سیاه را از دست بدهید. روی آمادگی سرمایهگذاری کنید نه در پیش بینی.
- هر فرصت یا هر چیزی که به نظر فرصت میرسد را از دست ندهید. فرصت بسیار نادرتر از آن چیزی است که فکر میکنید. به یاد داشته باشید که بهرهگیری از قوهای سیاه مثبت به اولین قدم مهم نیاز دارند: در معرضشان قرار گرفتن.
- مراقب برنامههای دقیق دولتها باشید. هدف دولت بقا و تداوم خود است، نه رسیدن به حقیقت.
- بعضی از افراد هستند که اگر از قبل نمیدانند، نمیتوانید به آنها بگویید. وقت خود را با مجادله با پیشبینیگران، اقتصاددانان، تحلیلگران بورس و دانشمندان علوم اجتماعی تلف نکنید. صحت یک پیشبینی با گذشت زمان بدتر میشود.
همه توصیههای نسیم طالب در یک چیز مشترک هستند: عدم تقارن. خود را در موقعیتهایی قرار دهید که نتایج مثبت بسیار بزرگتر از نتایج منفی هستند.
بخشهایی از متن کتاب قوی سیاه
“پرخاشگر باشید. بازنده بودن در بازیای که خودتان راه اندازی میکنید دشوار است. در اصطلاح قوی سیاه، این بدان معناست که تنها در صورتی در معرض چیزهای نامحتمل قرار میگیرید که به آنها اجازه دهید شما را کنترل کند.”
“مشکل متخصصان این است که آنها چیزی را که نمیدانند، نمیشناسند”
“اگر میشنوید که یک اقتصاددان برجسته از کلمه «تعادل» یا «توزیع عادی» استفاده میکند، با او بحث نکنید. فقط او را نادیده بگیرید یا سعی کنید یک موش را روی پیراهنش بیندازید.”
“ایدهها میآیند و میروند، اما داستانها میمانند.”
“ناتوانی در پیشبینی موارد استثناء به معنای ناتوانی در پیشبینی سیر تاریخ است.”
“از دست دادن قطار تنها زمانی دردناک است که دنبال آن بدوی! به همین ترتیب، عدم تطابق با ایده موفقیتی که دیگران از شما انتظار دارند، تنها زمانی دردناک است که شما به دنبال آن باشید.”
“هنگامی که نظرات خود را بر اساس شواهد ضعیف توسعه میدهید، در تفسیر اطلاعات بعدی که با این نظرات در تضاد هستند با مشکل مواجه خواهید شد، حتی اگر این اطلاعات جدید آشکارا دقیقتر باشند.”
“اگر میخواهید از خلق و خو، اخلاق و ظرافت شخصی یک دوست ایده بگیرید، باید او را تحت آزمایش و در شرایط سخت نگاه کنید، نه زیر نور معمولی زندگی روزمره”
“به یاد داشته باشید که خود شما هم یک قوی سیاه هستید.”
“ما به سرعت فراموش میکنیم که فقط زنده بودن یک خوش شانسی خارقالعاده است، یک رویداد دور افتاده، یک اتفاق تصادفی با ابعاد هیولاگونه.”
“ما به شدت طول مدت تأثیر بدبختی بر زندگی خود را بیش از حد تخمین میزنیم. فکر میکنید که از دست دادن ثروت یا موقعیت فعلیتان ویرانگر خواهد بود، اما احتمالاً در اشتباه هستید. به احتمال زیاد، شما با هر چیزی سازگار خواهید شد، همانطور که احتمالاً پس از بدبختیهای گذشته انجام دادهاید.
اگر به خواندن این کتاب علاقه دارید، کافی است بر روی لینک زیر کلیک کنید.
خلاصه کتاب قوی سیاه
در کتاب قوی سیاه، نویسنده سعی کرده است که درباره شانس، عدم اطمینان، احتمال، خطای انسانی، خطر و تصمیمگیری در جهان شکننده صحبت کند.
صاحب نظران در مورد کتاب “قوی سیاه” چه میگویند؟
“کتاب قوی سیاه، کتابی است که تفکر مدرن را تغییر داد.” – تایمز (لندن)
“این کتاب، به طور خاص درخشان است.” – نایل فرگوسن، لس آنجلس تایمز
“قوی سیاه دیدگاه من را نسبت به نحوه کار جهان تغییر داد.” – دانیل کانمن، برنده جایزه نوبل
“این کتاب بسیار لذت بخش و قانع کننده است و فرو رفتن در آن آسان است.” – فایننشال تایمز
“قوی سیاه را میتوان به عنوان یکی از دوازده کتاب تأثیرگذار پس از جنگ جهانی دوم نامگذاری نمود” -ساندی تایمز
معرفی نویسنده
نسیم نیکلاس طالب (۱ ژانویه ۱۹۶۰) یک ریاضیدان و آماردان آمریکایی متولد لبنان است که بر روی مسائل تصادفی، احتمال و عدم قطعیت کار میکند.
والدین نسیم طالب از یونانیهای ارتدوکس و خانوادههای برجسته در لبنان بودند که علاوه بر تابعیت لبنانی، تابعیتی فرانسوی نیز داشتند.
طالب در لیسه بزرگ فرانسوی-لبنانی در بیروت تحصیل میکرد. این مدرسه که در سال ۱۹۰۹ تأسیس شده بود، لیسه پیشرو فرانسوی در لبنان به شمار میرفت.
در سال ۱۹۷۵ جنگ داخلی لبنان آغاز شد که باعث ایجاد مشکلات شدید برای لیسه بزرگ شد که در نزدیکی خط سبزی بود که بخش مسلمان نشین بیروت را از طرف مسیحی جدا میکرد. جنگ داخلی تأثیر فاجعه باری بر خانواده طالب داشت که درنتیجه آن بخش زیادی از ثروت و نفوذ سیاسی خود را از دست دادند.
طالب پس از فارغ التحصیلی از لیسه بزرگ در بیروت، برای ادامه تحصیلات دانشگاهی خود به پاریس رفت. سپس در سن نوزده سالگی به ایالات متحده رفت و در مدرسه وارتون در دانشگاه پنسیلوانیا شروع به تحصیل کرد.
طالب در سال ۱۹۸۳ با مدرک MBA از مدرسه وارتون فارغ التحصیل شد. از دسامبر ۱۹۸۴ او به یک معمالهگر تبدیل شد. در ۳۰ ژانویه ۱۹۸۸، در کلیسای اسقفی سنت آن در آتلانتا، با سینتیا آن شلتوناز آتلانتا ازدواج کرد. نسیم و سینتیا طالب دو فرزند به نامهای سارا طالب و الکساندر طالب دارند.
سپس در دانشگاه پاریس (دوفین) به تحصیل در دوره دکتری پرداخت و در سال ۱۹۹۸ دکترای خود را دریافت کرد. طالب از دسامبر ۱۹۹۹ به عنوان همکار در برنامه مالی ریاضیات و استاد کمکی ریاضی در مؤسسه علوم ریاضی کورانت دانشگاه نیویورک منصوب شد و تا دسامبر ۲۰۰۵ در این سمت مشغول به فعالیت بود.
سپس از از ژانویه ۲۰۰۵ تا ژانویه ۲۰۰۶ به عنوان استاد دانشکده علوم تصمیم در دانشگاه ماساچوست خدمت کرد.
در طول این مدت به عنوان یک معاملهگر به کار خود ادامه داد، اما پس از گذراندن ۲۱ سال در این کار و پس از بستن ۶۵۰ هزار معامله در سال ۲۰۰۶ حرفه خود را تغییر داد تا به یک محقق، دانشمند ریاضی و مقالهنویس فلسفی تبدیل شود.
اگرچه اکنون بیشتر وقت خود را در انزوای شدید به مطالعه میگذراند یا در کافهها در حال مدیتیشن است، اما در حال حاضر استاد برجسته مهندسی ریسک در موسسه پلی تکنیک دانشگاه نیویورک میباشد.
طالب نویسنده مجموعه ۵ جلدی اینسرتو (در لاتین به معنای عدم قطعیت) است که شامل کتابهای: پوست در بازی، پاد شکننده، قو سیاه، تخت پروکروستس، و فریب خورده تصادف می شود.
طالب همچنین نزدیک به ۵۵ مقاله آکادمیک و علمی را به عنوان پشتیبان برای اینسرتو در موضوعاتی از فیزیک آماری و مالی کمیگرفته تا ژنتیک و امور بینالملل منتشر کرده است.
اگر به دنبال راهی برای پیشرفت و توسعه خود هستید بدون شک باید مطالعه نمایید. با دانلود اپلیکیشن ذهن میتوانید مجموعهای از برترین کتابهای جهان را با صرف کمترین زمان مطالعه نمایید.