فهرست مطالب
هیچ وقت به جواب این پرسش فکر کردهاید که « چرا تفکر انعکاسی قرنهاست طرفدار دارد؟» اگر پاسخهای زیر را بخوانید حتماً حالتان بهتر میشود:
- این طرز فکر یک پیش برنده در زندگی است. نه صرفاً در موارد ذهنی و غیرواقعی.
- باعث بهبود حافظه میشود.
- کمک به بهینه سازی فرایند تصمیم گیری میکند.
- باعث کاهش استرس میشود.
- به بهبود روابط کمک میکند.
- باعث افزایش مهارتهای استدلالی (بهویژه استدلال عینی) میشود.
شاید چند سالی میگذرد از انتخاب تفکر انعکاسی در زندگیام و حالا تصمیم دارم آن را به شما هدیه بدهم. البته اگر از این مدل فکری خوشتان میآید و فکر میکنید بتوانید با آن امور زندگیتان را مدیریت کنید.
پیشینه تفکر انعکاسی
من قصد دارم در این مقاله بخشی از تجربیات خودم را با شما شریک شوم. پس اینطور شروع میکنم که اولین تجربه برخورد با این تمرین ذهنی زمانی بود که کتاب بیگانه آلبر کامو را میخواندم. در همان روزها بود که متوجه شدم خیلی هم غیرممکن نیست بتوانم زندگی دلخواهی برای خودم دست و پا کنم. یکی که خیلی بهتر و هیجان انگیزتر از آینده مبهمی باشد که در آن روزها مقابل چشمانم رژه میرفت.
اگر اهل داستان و آشنایی با نویسندههای جهان باشید میدانید که کامو یک اگزیستانسیالیست (هستیگرا) است که با صداقتی افراطی میپذیرد محدودیتهایی بر زندگی همه ما تحمیل میشود. این موضوع در مورد این واقعیت زندگی انسان خودش را نشان میدهد که « زندگی همین است» نه « آنچه ما میخواهیم باشد.»
با کمی مطالعه دریافتم که این طرز فکر به زمانهای دور، یونان باستان، برمیگردد. سقراط در سخنان و آموزشهای فلسفیاش میگوید که سه چیز نشان دهنده تفکر انعکاسی است:
- زندگی تجربه نشده لطفی ندارد.
- میدانم که هیچ نمیدانم.
- بدان که تعداد مواردی که تو نمیخواهی بدانی بسیار زیاد است.
سقراط با بیان این سه جمله درواقع بر اصل « شناخت خود» تأکید میکند. نگاه او به تصویر و مفهوم بزرگ و مهمتری از زندگی و همچنین به دنبال گفتن این نکته بسیار مهم بوده است که:
خودآزمایی برای پوشیدن لباس تفکر انعکاسی، بر ارزشمندی زندگی اضافه میکند.
دانش فردی همیشه ناچیز بوده است.
تفکر انعکاسی چیست؟
خب امیدوارم با این مقدمه تقریباً علمی خسته نشده باشید و دلتان بخواهد حالا با تعریف این سیستم فکری پیش برویم.
تفکر انعکاسی شکلی از ارزیابی فردی است که از آن به عنوان تجربه مفیدی از آگاهی نام میبرند. این روش فکری مشخص میکند چه چیزی در زندگی واقعاً مهم است. آنچه نباید در این مسیر فراموش کنیم « متکی بودن به صداقت» و خودداری از تفسیر شخصی است.
بهرهمندی از تفکر انعکاسی در پنج مرحله
یکی از بهترین مدلهای این طرز فکر را آلبرت الیس Albert Ellis ، رفتارشناس و روانشناس بالینی، به ما نشان میدهد:
الف، ب، پ
الف: مصیبت
ب: باورها
پ: پیامدها
لازم به یادآوری نیست که مشکلات همیشه قرار نیست همان کیفیت «الف» را داشته باشند. فرد بهراحتی میتواند به شکل بازتابی به چیزهای مثبت هم فکر کند؛ مثل لذت شنا یا تماشای سریال مورد علاقه.
اما شاید بد نباشد بدانیم که معمولاً و آن زمانهایی که در تلاش برای حل مسئله و تقویت ذهن خودمان هستیم درواقع بازتابی از خودمان است که دارد اتفاق میافتد. با این اوصاف اجازه دهید تمرکزمان روی چگونگی کم کردن این «الف» در زندگی باشد. چطور؟ با ارزیابی باورها و پیامدهایی که این باورها برایمان دارند.
شناسایی هدفهای فکری ویژه
تفکر انعکاسی لزوماً برای حل مسئله به کار نمیرود. زمانی که در تلاش برای بهبود قابلیت فکر کردن در خودتان هستید، از آخر شروع کنید. چطور؟ با یک مثال ادامه میدهم:
هدف شما دستیابی به مهارتهای استدلال کردن است.
با استفاده از جنبههایی از پیشینه شخصی خودتان تصویرسازی مثبتی داشته باشید.
بخواهید با منطق بیشتری فکر کنید.
در تلاش باشید تا با سرعت بیشتری فکر کنید.
وقتی تکلیف خودتان را بدانید که چرا میخواهید مجهز به تفکر انعکاسی شوید، این فرایند با شتاب بیشتری طی میشود. شاید بهتر باشد آشنایی مختصری با یکی از فیلسوفان عملگرا داشته باشیم.
جان دیویی John Dewey در کتابش « چگونه فکر میکنیم» How We Think به این حقیقت به خوبی اشاره کرده است. دیویی تأکید میکند که « هر مرحله از تفکر انعکاسی یک گام از یک موضوع به موضوعی دیگر است. این مسیر، فرایند را همچون زنجیرهای از پیامدها توضیح میدهد.»
[su_box title=”همچنین بخوانید: ” style=”bubbles” box_color=”#a631a8″ radius=”20″]
[su_animate type=”shake” duration=”0.5″]با تفکر جمعی یا گفتوگوی تفاوتها بیشتر آشنا شویم
[/su_box]
توجه دیویی بر نقش باور در چنین تفکری است. اما اینکه بفهمیم در کدام نقطهاین باورها مانع ما میشوند، چندان هم ساده نیست. برای رسیدن به نتیجه، تمرین و برنامههایی مثل نوشتن بسیار کمک کننده است.
فراموش نکنید که در این مسیر برای تقویت ذهن و حافظهتان بهترین روش، مدیتیشن است. وقتی در ذهنتان هدف خاصی داشته باشید میتوانید با کمک نقشه ذهنی از کیفیت استرس خودتان باخبر شوید.
تمرین پرسش از خود
ای کاش همه مثل سقراط باشیم که عاشق « آزمودن زندگی» بود. اما این آزمودن چطور ممکن است؟
لازم است تا دو نکته را در نظر بگیرید:
- از خودتان سؤال بپرسید.
- بدانید چه سؤالهایی باید بپرسید.
حالا به عنوان این بخش رسیدیم؛ پرسش از خود. برای عملی کردن این تمرین شاید بد نباشد نگاهی به دو مکتب فلسفی بسیار کهن در هند توجه داشته باشیم؛ ادویته ودانتا Advaita Vedanta (یگانه پرستی در هند) و ذن Zen (تفکر عمیق)
تکنیک مدیتیشن ذن ؛ هنر فکر کردن به هیچ
این نوع مراقبه یک « مدیتیشن با نظارت ذهنی گسترده» است
پرسش از خود را با دو پرسش جذاب میتوانید انجام دهید:
- افکار من چه تأثیری میگذارند؟
- آیا این فکرها به درد میخورند؟
اما در ادامه بد نیست در مورد کارایی این دو پرسش هم بدانیم. یک چنین تمرینهایی در اصل باعث میشوند تا شما توجه عمیقی به تجربهتان از آگاهی و درک داشته باشید. به بیان سادهتر، شما در مسیر فکر کردن به درون ذهنتان قدم برمیدارید.
تفکر انعکاسی در چند قدم اول با طرح همین پرسشها و همچنین پرسشهایی که گری وبر Gary Weber مطرح میکند، شکل میگیرد. او در کتاب خود « آنسوی فکر» Evolving Beyond Thought ( این کتاب را بهصورت الکترونیکی و در قالب pdf میتوانید بخوانید) میپرسد:
- این فکرهایی که در ذهن من وجود دارند، چقدر واقعی هستند؟
- آیا ارزش دارند؟
- مفهوم «واقعی» یا «غیرواقعی» بودن از کجا میآید؟
- گرایشهای فکری من از کجا سرچشمه میگیرند؟
- من چه ذات و طبیعتی دارم؟
جالب اینجاست که یک سری از این پرسشها واقعاً چالش برانگیز هستند. این فرایند کمک کرد من متفکر بهتری بشوم.
♦♦ مهم: هیچ ترتیبی برای این پرسشها وجود ندارد. مهم نیست شما در چه موقعیت و حالتی قرار داشته باشید. از خودتان بهراحتی بپرسید و هر جا لازم دانستید دوباره به اول راه برگردید. در کمتر از چند ثانیه!
تفکر انعکاسی؛ فایده پرسش از خود
به لطف این تمرین است که ما متوجه تغییرات اطرافمان میشویم. اگر توجه کرده باشید حتی خود ما هم جزو آن دسته از افرادی هستیم که با بیاعتنایی به پرسش از خود، تکلیف خودمان را در زندگی نمیدانیم.
وقتی خودمان را موظف به پاسخ دادن میدانیم درواقع میتوانیم درک بهتری از مفهوم اصلی نهفته در زندگی و لحظه حال پیدا کنیم. ما شاهد تغییرات و تجربهاین فرایند هستیم.
تمرکز روی مشکلات واقعی
خیلی از ما اینگونه هستیم که روی « آشفتگیهای ابتدایی» تمرکز میدهیم. آلبرت الیس روانشناس میخواهد تا ما ذهن خودمان را درگیر « مسائل ثانویه» کنیم.
مثلاً افرادی که دچار اختلال پس از حادثه PTSD میشوند، بخش زیادی از ذهن خود را درگیر حادثه میکنند، حادثهای که در گذشته اتفاق افتاده و تمام شده است. درحالیکه مشکل اصلی و واقعی این آشفتگی ثانویه است که باعث تجربه آن لحظه میشود.
برای اینکه روی مشکل واقعی تمرکز و آن را حل کنیم، لازم است تا حواس ذهنمان را از آشفتگی، پرت کنیم. این روش فکر کردن میتواند شما را دچار دوگانگی کند -« فکر کردن به فکر نکردن»- ولی وقتی تمرین را شروع کنید، از آرامش ذهنی زیادی بهره خواهید برد.
واقعگرا باشید
ویلیام جیمز William James از جمله روانشناسانی است که زیر چتر تجربه گرایی افراطی به این نکته اشاره کرد که بسیاری از ما برای رسیدن به اهدافمان دچار حس حقارت و شرمندگی میشویم. این حقارت به دلیل ناکامی در رسیدن به هدف نیست. بلکه کیفیت و نوع سفری که برای موفقیت داریم ما را ناامید میکند.
آدمهای زیادی هستند که از ذهن خودشان برای تصویرسازی موفقیت استفاده میکنند. اما همین واقعگرا نبودن در مورد اهداف یا سفری که باید طی کنند، باعث اندوه و آزردگیشان میشود.
فراموش نکنیم که فرد واقعگرا عمیقاً در مورد اصالت موفقیت و چگونگی رسیدن به آن، فکر میکند. در این مسیر، سختکوشی همیشه باعث دستاوردهای ارزشمندی میشود. نتیجه و سفر در چنین رویکردی، لذت بخش خواهد بود.
چگونه با تفکر انعکاسی یک واقعگرا باشیم؟
بهترین کار این است که یادگیری بصری یا مشاهدهای observational learning ( یادگیری با مشاهده رفتار دیگران) را تمرین کنیم. یاد گرفتن مشاهدهای با این شناخت اتفاق میافتد که بین تفکر توصیفی descriptive thoughts و تفکر قضاوتی تفاوت قائل شویم.
برای نمونه جرمین تاگارت Germaine Taggart و آلفرد ویلسون Alfred Wilson در کتاب ترویج تفکر انعکاسی در معلمان: پنجاه راهکار فعال (این کتاب را نشر رهنما در ایران به زبان انگلیسی منتشر کرده است) نوشتهاند که وقتی بتوانیم توصیف را از قضاوت جدا کنیم، بهتر میتوانیم دیدگاههای خود را توضیح بدهیم.
[su_box title=”همچنین بخوانید: ” style=”bubbles” box_color=”#a631a8″ radius=”20″]
[su_animate type=”shake” duration=”0.5″]تفکر عینی و انتزاعی به چه معنا هستند و چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
[/su_box]
از جمله تمرینهای مفید در این کتاب ۲۷۲ صفحهای انتخاب یکی از خاطرات پرپیچ و خم است. از مخاطب خواسته میشود تا در مورد این اتفاق دو بار بنویسد؛ بار اول مبتنی بر احساساتش و بار دوم بدون سوگیری و مبتنی بر واقعیت.
وقتی با نگاه توصیفی در مورد اتفاق حرف میزنیم درواقع تصویر دقیقتری از آنچه واقعاً اتفاق افتاده است ارائه میدهیم.
روی تأثیر افکار خودتان بر دیگران تمرکز بدهید
تا این قسمت تمرینها، تمرکز اصلی روی فردیت فرد بوده. در مسیر سفری که برای رسیدن به اهدافمان انتخاب میکنیم، علاوه بر رضایت از تلاش فردی خود، یک استراتژی کلیدی دیگر را هم باید در نظر بگیریم و آن، تمرکز بر دیگران است.
شاید بهتر باشد به خاطر بسپاریم که با توجه به این نکته، هرم مازلو و مفهوم تعالی فردی مطرح میشود. درصورتیکه مقاله زیر را مطالعه نکرده باشید باید اضافه کنم که مازلو در مورد رنج ناتوانی از نمایش واقعیت خودمان سخن به میان میآورد.
هرم مازلو و هرآنچه باید درباره آن بدانید
همه ما انسانها در مسیر رشد و تکامل به ۵ نیاز اساسی احتیاج پیدا خواهیم کرد.
تفکر انعکاسی و دو نظریه معروف
حال که بیشتر با این سیستم فکری و پنج گام مهم برای مجهز شدن به آن آشنا شدیم شاید بد نباشد با دو نظریه مهم مبتنی بر این طرز فکر هم آشنا شویم.
نظریه چرخه یادگیری کلب KOLB
مبدع این مدل فکری دیوید کلب بود که در سال ۱۹۸۴ چهار مرحله برای آن در نظر گرفت:
- واقعی بودن تجربه ( تجربه فردی جدید)
- مشاهده مبتنی بر اندیشه ( تجربه شخصی من چیست؟)
- مفهوم سازی ذهنی ( چه چیزی از این تجربه میآموزم؟)
- آزمایش (چطور میتوانم از این تجربه استفاده کنم؟)
کلب معتقد است که فرایند یادگیری بهگونهای است که تمامی مراحل از هم پشتیبانی میکنند.
نظریهشان Schön
« تفکر در عمل» و « تفکر بر عمل» دو بخش این نظریه تفکر انعکاسی است که شان در سال ۱۹۹۱ آن را معرفی کرد.
تفکر در عمل
یکی از پرتکرارترین رفتارهای ما همین تفکر در عمل است. همزمانی دو عمل مثل آشپزی کردن و برنامهریزی برای برنامه دورهمی آخر هفته درواقع به همین صورت است. البته با توجه به اینکه تأکید در این مدل بر تفکر و واکنش سریع است، موقعیتهایی هم پیش میآیند که همزمان با عمل، فرد باید برای آنچه اتفاق افتاده است واکنش مناسبی در نظر بگیرد.
تفکر بر عمل
بازبینی در این مدل حرف اصلی را میزند. در طول عمل ممکن است به روند فعالیت خودمان فکر نکنیم ولی در فرصتی مناسب سعی میکنیم عمیقتر و با تمرکز بیشتری به آنچه اتفاق افتاد فکر کنیم.
تفکر انعکاسی چه فوایدی دارد؟
کاربردی بودن این سیستم فکری باعث شده است تا فواید آن هم بیشتر به چشم بیاید.
تصویر شکلهای ابی
وسعت نگاه
فرصت خوبی برای پذیرش دیدگاهها و فکرهای تازه یا متمایز داریم. درواقع به لطف این طرز فکر که میتوان آن را نوعی تفکر موازی هم دانست، میتوانیم از پنجره نگاه دیگران به موضوع نگاه کنیم که باعث درک بیشتر آنها میشود.
تغییر و بهبود
با درک دیدگاه دیگران، شک نکنیم که مسیر ما برای موفقیت و پیشرفت در زندگی فردی و حرفهای هم هموار میشود. حالا در نقطهای قرار داریم که میدانیم کجا و چه اندازه باید تلاشمان را بیشتر کنیم.
پذیرش و انعطاف
هرچه ذهن پذیرا و منعطفی داشته باشیم، فرصتها و چالشهای متفاوت و گاه عجیبی به سراغ ما میآیند.
رویکرد دانش محور در موقعیتهای مختلف
اگر بتوانیم از اندوخته و دانش خود برای ارتباط با مفهومی جدید بهره ببریم یعنی نعمت اعتماد به نفس و آگاهی در ما متبلور است. هرچه این تسلط بر دانش بیشتر باشد میتوانیم در موقعیتها و موضوعات مختلف از آن استفاده کنیم.
چطور میتوانم یک متفکر انعکاسی باشم؟
برای اینکه یک متفکر انعکاسی باشیم لازم نیست یک سفر قهرمانانه یا دوره حرفهای را پشت سر بگذاریم. تنها کافی است به رفتارهای روزانه خود بیشتر دقت کنیم:
- قدردانی بهجا و بهاندازه
- رفتار همدلانه با دیگران
- توجه به ترسها و نگرانیها
- اهمیت دادن به امیدها و رؤیاها
- درک زیبایی طبیعت و هنر
- پذیرش اصل تغییر در زندگی پرشتاب امروز
- توجه به گذر زمان
- توجه به مسائلی که از کنارشان رد میشویم ولی باید با آنها روبهرو شویم.
- در نظر گرفتن دستاوردهایی که در زندگی شخصی و حرفهای داریم.
- ایمان و فلسفه شخصی
- الگوهای تکراری زندگی
- عادتهای مثبت و منفی
- فردیت و هویت فردی ما
اینها مواردی هستند که میتوانید با تقویت یا اهمیت دادن به آنها، وارد چرخه تفکر انعکاسی شوید.
ویژگیهای اصلی تفکر انعکاسی
در ادامه با چهار ویژگی تفکر انعکاسی آشنا میشویم:
کمک به یادگیری
این مدل فکری زمینه تغییر درک فردی در مورد یک موقعیت متفاوت را فراهم میکند.
پویایی
تجربههای فکری فعال همواره روی سه بخش از تجربه و زندگی فردی تمرکز دارد؛ تجربه فرد در گذشته، در مسیر تجربه کردن و تجربهای که در آینده دریافت خواهد شد.
غیرخطی بودن
فرد با رودررو شدن با افکار و ایدههای مختلف فرصت بهتری برای برنامهریزی برای آینده در یک فرایند غیرخطی و چرخشی به دست میآورد.
اجتماع نظرات
وقتی تصویر بزرگتری از موضوع یا مسئله داشته باشیم، میتوانیم بهتر به نقد و ارزیابی آن بپردازیم و دید همه جانبه نسبت به آن داشته باشیم.
معرفی کتاب
به نظر شما وقت آن نرسیده که دروازه ورودی کتابخانه شگفتانگیز ذهن را باز کنید و گشتی میان قفسههای آن بزنید؟! قدم اول این است که با دانلود رایگان اپلیکیشن ذهن، این سفر جذاب را شروع کنید.
کتاب ذهن خود را فعال کنید به قلم اسکات جی.هالفرد Scott G Halford
باوجود همه پیشرفتهای علمی در دهههای اخیر، ما هنوز کاملاً مغز انسان را درک نمیکنیم. بااینحال، اما برخی از واقعیتهای مهم علم عصبشناسی را کشف کردهایم. با حمایت از تحقیقات، مثالها و تمرینهای مفید کتاب، ذهن خود را فعال کنید.
این کتاب که در سال ۲۰۱۵ منتشرشده به شما نشان میدهد چگونه میتوانید از این دانش برای بهره بهینه از مغز خود استفاده کنید و زندگی پرتحرکتر (واقعیتر) و آگاهانهتری داشته باشید.
◄ چه کسانی این کتاب را بخوانند؟
- هرکسی که علاقهمند به عملکرد مغز خود باشد.
- هرکسی که میخواهد بهنوعی کنترل زندگی خود را به دست آورد.
- دانش آموزان و متخصصانی که میخواهند استقامت (نیروی) ذهنی خود را افزایش دهند.
کتاب ۵۹ ثانیه نوشته ریچارد وایزمن Richard Wiseman
این کتاب که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد و با صدای گرم خانم کاترین صادق پور روایت میشود حاوی نکات و دیدگاههای مفیدی است که توسط تحقیقات علمی به اثبات رسیده است.
پیشنهاد میکنیم تا از همین امروز آنها را به کار بگیرید و تغییری را که میخواهید در زندگی خود تجربه کنید.
◄ چه کسانی این کتاب را بخوانند؟
* افرادی که طرفدار کتابهایی با موضوعات خودیاری هستند.
* متفکران خلاق
* علاقهمندان به روانشناسی
کتاب رازهای قضاوت نکردن به قلم محمود دانایی
این نویسنده و مترجم ایرانی کتاب صوتی رازهای قضاوت نکردن را از نشر جیحون تقدیم شما شنونده علاقهمند کرده است. این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۹۳ منتشر شد تا به مخاطب کمک کند خود را از یکی از ناپسندترین عادات اخلاقی و اجتماعی که همهی ما بهنوعی دچار آن هستیم، یعنی قضاوت کردن، برهاند.
وقتی قرار است یک متفکر انعکاسی باشیم پس با گوش دادن به این کتاب قرار است در مدت سی روز، راهکارهایی را برای جلوگیری از قضاوت کردن بیاموزیم.
پایانبخش
هرچه با هجوم فناوری در زندگی حال حاضر بیشتر کنار میآییم، توانایی روانی بیشتری برای پذیرش تفاوتها و تحولات هم به دست میآوریم. شاید تا پیش از این، در جامعهای زندگی میکردیم که تفکر قطبی جزو جدایی ناپذیر زندگی اجتماعیمان به حساب میآمد، اما دیگر با همان سنتها نمیتوان به نتیجه رسید و نیاز به بینهایت پنجرههای فکری کوچک و بزرگ داریم تا بتوانیم با وجود آنها، جهان و هستی را همسو با تغییراتی که در آن شکل میگیرد درک کنیم و بپذیریم.
تفکر انعکاسی در این بین چه نقشی دارد؟ این مدل فکری جذاب رسالت هدایت تفاوتها را بر دوش میکشد. رسالتی شگرف و سخت که نتیجه آن، دوستی و معرفت جمعی و باور به جهان وطن بودن خواهد بود.
منبع:
https://www.magneticmemorymethod.com/reflective-thinking/
من مینویسم. در کنار سفر، مهربانی، آشپزی و سکوت، از این هنر، برای معنا دادن به زندگی ام بهره میبرم.