فهرست مطالب
یادگیری مداوم Lifelong learning (LLL) شکلی از آموزش به خود است که نقش تأثیرگذاری در توسعه فردی دارد. این مفهوم تعریف مشخصی ندارد اما عموماً بهنوعی از یادگیری اشاره میکند که بیرون از ساختار آموزشی رسمی، مدرسه، دانشگاه یا هر ساختار مشابه دیگر، اتفاق میافتد.
این مدل لزوماً محدود به یادگیری غیررسمی نمیشود اما نکته مهم اینجاست که انتخاب داوطلبانه با هدف دستاوردهای فردی تفاوت بارز یادگیری پیوسته با انواع یادگیری است. به عبارت سادهتر هم دربردارنده آموزش سیستماتیک میشود و هم غیررسمی.
یادگیری مداوم در هزاره سوم
اقتصاد دانشمحور، فناوریهای نوین، شتاب سرسامآور تغییرات تکنولوژیک و جهانیسازی، هرکدام بهتنهایی، نیاز به بهبود مهارتها و شایستگیهای فردی را بیش از عصر و دوره دیگری نشان میدهند.
یادگیری بیوقفه ساختاری دارد که مجموعهای از یادگیری را در خود جای داده است:
◄ یادگیری رسمی– این نوع آموختن شامل یادگیری در یک سیستم استاندارد (آموزش رسمی، دوره آموزشی در سازمان) میشود. چنین ساختاری ممکن است به آگاهی سازماندهی شده (به شکل مدرک تحصیلی یا گواهی پایان دوره) ختم شود.
◄ یادگیری روتین– دربرگیرنده فعالیتهای برنامهریزیشدهای میشود که مشخصاً برای آموزش برنامهریزی نشدهاند ولی عناصر آموزشی مهمی مثل مهارتهای شغلی در محیط کار را دربر میگیرند.
◄ یادگیری غیررسمی– فعالیتهای روزانه و معمول فرد که در ارتباط با خانواده، محل کار یا سایر کارهای شخصی میشود در این تعریف میگنجد. یادگیری تجربی چنین سیستمیدارد و تا حدودی یادگیری تصادفی معادل آن است.
همچنین شامل مهارتها، دانش، دیدگاه و رفتارهایی میشود که همه ما به لطف تجربیات روزانه خود آنها را به دست میآوریم. ساختمان ادامهداری از مهارتها و دانشی را تصور کنید که در تمام طول زندگی فرد در حال بالا رفتن و بلندتر شدن است.
- ● مهم: LLL فقط ظرفیت اجتماعی را بالا نمیبرد و به بهتر شدن شهروندی و توسعه فردی ختم نمیشود بلکه شایستگی و توانایی کار کردن را هم شامل میشود. واژه مداوم که در این ترکیب قرار گرفته است عمری بیش از ۲۵ سال را دربر میگیرد.
یادگیری مداوم و تأثیر آن بر کمال فردی
بهراستی چرا مفهوم کمال و رضایت از خود بیش از هرزمان دیگری اهمیت پیدا کرده است؟
نکته قابلتوجه اینجاست که بسیاری از ما خارج از ساختار آموزشی رسمی و محیط کاری که در آن هستیم و رشد میکنیم، اهداف و علاقهمندیهایی داریم که سرشت انسانی ما را به زیبایی تعریف میکند. کنجکاوی ذاتی چراغ راه ما برای میل غیرارادی به یادگیری است. به لطف همین میل است که ما بهتر از پیش میشویم و رشد میکنیم.
یادگیری مداوم بهخوبی نشان میدهد که قرار نیست هر آنچه میآموزیم را در فضای آموزشی مدرسه و دانشگاه دریافت کنیم. گریزی به کودکیتان بزنید! برای دوچرخهسواری یا حرف زدن لازم بود تا به مدرسه بروید؟ دورتر نرویم؛ پختن نیمروی صبحانه یا کار کردن با گوشی هوشمند را با ثبت نام در یک دوره آموزشی یاد نگرفتیم.
•● مهم: تعاملات اجتماعی، تجربه آزمونوخطا یا مطالعات فردی هستند که باعث یادگیری بیوقفه میشوند.
بنابراین کمال و توسعه فردی اشاره به علاقهمندیهای طبیعی، کنجکاوی و انگیزهای دارد که ما را برای بیشتر آموختن هدایت میکند. ما میآموزیم نه برای دیگران که برای خودمان.
اما یادگیری مداوم دقیقاً با موارد زیر است که معنا پیدا میکند:
♦ ارادی است.
♦ انگیزه شخصی و درونی در آن دخالت دارد.
♦ همیشه هزینهبردار نیست.
♦ بیشتر مواقع خارج از ساختار است.
♦ حالت خودآموز دارد.
♦ انگیزه بیرونی میخواهد.
♦ چند نمونه از یادگیری مداوم
در ادامه قصد دارم به چند مورد از فعالیتهایی که میتوانند در قالب آموختن مداوم قرار بگیرند بپردازم:
- یادگرفتن مهارت جدید (خیاطی، آشپزی، برنامهنویسی، سخنرانی)
- ورزش یا هر فعالیت جدید دیگر (ورزشهای رزمی، ورزش اسکی یا هر نوع ورزش دیگر)
- یادگرفتن کار با فنّاوری (کار با گوشی هوشمند، نرمافزارهای جدید)
- کسب دانش جدید (ثبت نام در دوره آموزشی آنلاین یا دوره آموزشی مرتبط با رشته تحصیلی)
یادگیری مداوم چه امتیازاتی دارد؟
مزایایی که این قالب یادگیری را چشمگیرتر کرده ارزش به خاطر سپردن دارند:
تقویت انگیزه درونی
این طبیعی است که گاهی حس کنیم گیر افتادهایم و باید یک کاری را انجام بدهیم؛ مثل کار کردن یا جارو کردن خانه. وقتی در چنین موقعیتی قرار میگیریم بهترین کار پیدا کردن موتورهای محرکی است که کمک میکند به یاد بیاوریم میتوانیم آنچه را که میخواهیم انجام دهیم.
تکنیک های ایجاد انگیزه
فقط چند ثانیه طول میکشد تا به کارمندان خود بگویید که از داشتن آنها در تیم خود سپاسگزار هستید.
شناسایی و درک علاقهمندیها و اهداف شخصی
بازیابی فردی با چیزهایی که میدانید حالتان را خوب میکند باعث میشود تا خستگی و دلزدگی کمتر شود، جذابیتهای زندگی به چشم بیایند و حتی فرصتهای آینده را بهتر ببینید.
تقویت بخش دیگری از مهارتهای شغلی و فردی
با فرایند یادگیری نباید بهسادگی روبهرو شد. فراموش نکنید در همان زمانی که مشغول آموختن هنر و مهارت تازهای هستید، درهمان راستا مهارتهای ارزشمند دیگری هم ناخواسته یاد میگیرید که در زندگی شغلی و شخصی تأثیرگذار هستند. برای نمونه؛ قلاببافی همراه است با مهارت حل مسئله یا آموزش نقاشی شامل بهبود خلاقیت هم میشود.
برایتان جالب است اگر بدانید
مهارتهای ساده، معمولی و اغلب پرتکرار زندگی همیشه مهارتهای چشمگیر دیگری مثل تفکر انتقادی، قدرت مدیریت، تفکر انعکاسی، خلاقیت و انطباقپذیری را در خود جای میدهد.
بهبود اعتمادبهنفس
حتماً شما هم این احساس را تجربه کردهاید؛ اعتمادبهنفس شما با هر بار بهترشدن مهارتها و افزایش دانش در مورد یک موضوع رنگ و روی بهتری به خود میگیرد و به میزان قابلتوجهی روی زندگی شخصی و حرفهایتان اثر میگذارد.
در زندگی شخصی این اعتمادبهنفس از کجا ناشی میشود؟ از رضایت در مورد زمان و تلاشی که برای فعالیت یا کاری صرف میکنید و میخواهید یاد بگیرید و بهتر شوید. این رضایت درنهایت باعث احساس کمال میشود.
در زندگی حرفهای چطور؟ اعتمادبهنفس و رضایت شغلی زمانی احساس میشود که نسبت به دانش و توانمندی خود برای پیاده کردن آموختههایمان اعتماد داشته باشیم.
با یادگیری مداوم سازمانی بیشتر آشنا شوید
به لطف شتاب چشمگیر اقتصاد دانشمحور امروز، بسیاری از سازمانها آموزش مداوم را بهعنوان جزء اصلی بهرهوری کارمندان در نظر میگیرند. اگر شرکت یا مجموعه بخواهد در بازار رقابتی دوام بیاورد باید کارمندانی داشته باشد که علاقهمند به یادگیری فردی مداوم باشند تا بتوانند با چنین محیط سازگاری پیدا کنند.
نکته: در تعدادی از پژوهشها انتقادهایی متوجه سازمانها شده است. در این مطالعات مشخص شد که محیطهای کاری با تأکید بر یادگیری پیوسته مسئولیت یادگرفتن را بر دوش کارمند گذاشتهاند به جای اینکه بخواهند منابع، حمایت و آموزشهای لازم را برای افزایش بازدهی در محیط کار در اختیار او قرار دهند.
چطور یادگیری مداوم را وارد زندگی روزانه خود کنیم؟
خیلی از ما بهواسطه مکالمه با دیگران، پرسه زنی در اینترنت برای جستوجوی موضوعات موردعلاقه، خواندن روزنامه یا پرداختن به امور شخصی مرتب در حال آموختن هستیم؛ و البته که دیگر همه میدانیم یادگرفتن هر موضوع تازهای مهم و مفید است، چه در زندگی شخصی، چه در ارتباطات خانوادگی یا به دلایل کاری.
شاید بهتر باشد در ادامه با پنج روش تزریق یادگیری پیوسته به کالبد زندگی فردی و کاری خود بیشتر آشنا شویم.
چه علاقهمندیها و اهدافی دارم؟
همانطور که بالاتر هم تأکید کردم، «من برای خودم یاد میگیرم نه برای دیگران» که این باور بازتابی از سطح توجه شما به دلبستگیهایی که دارید میشود و همچنین تلاش و چشماندازی که در مورد آینده برای خودتان متصور شدهاید.
میخواهید زندگی شغلی بهتری داشته باشید؟ شاید بد نباشد روشهای بهتر و بیشتری برای یادگیری مستقیم مهارتهایی که باعث کامل شدن دیدگاه حرفهایتان میشوید بیاموزید.
مشتاق یادگیری تاریخ هستید؟ تابهحال حتماً کتابهای جالبی برای تغذیه این علاقه خود مطالعه کردهاید!
فهرستی ازآنچه میخواهم یاد بگیرم یا میتوانم انجام بدهم دارم؟
وقتی تکلیف مرحله اول (شناسایی علاقهمندیها) روشن شد و انگیزه درونی خودتان را پیدا کردید حالا وقت آن رسیده تا آن علاقه یا هدف مشخصی را که میخواهید جزو دستاوردهایتان باشد مشخص کنید. یک عاشق تاریخ مشخص میکند که علاقه اصلی و متمرکز او تاریخ جهان باستان است یا تاریخ پیش از اسلام در ایران. یا شاید تصمیم جدی دارد تا در این مورد تحصیلات دکتری تاریخ را بگذراند.
فراموش نکنید که هردو سطح این علاقهمندی نیازمند روشهای یادگیری متفاوتی هستند که فرد میتواند در مسیر آگاهی آنها را انتخاب کند.
چطور باید شروع کنم؟ به چه منابعی نیاز دارم؟
هر دستاوردی قطعاً با پیگیری مجموعهای از منابع، دستاورد شده است. امیدوارم شما از آن دسته افراد سرسخت باشید که با بررسی و مطالعه و گوگل کافی موفق به ساختن یک تصویر بزرگ منطقی برای هدف یا علاقهای که دارید شده باشید.
یک عاشق تاریخ که میخواهد آگاهیاش را بهصورت تجربی بیشتر کند علاوه بر مطالعه کتاب و منابع متنی و انواع پادکست های متنوع فرصت سفر به نقاط تاریخی را هم خواهد داشت. موزهها و بناهای تاریخی هرلحظه منتظر آشنایی با چنین افراد کنجکاوی هستند!
این فرد اگر بخواهد از مسیر دانشگاه تاریخدان قابلی شود با ثبت نام در دورههای آموزشی مجازی یا حضوری – پاندمی کرونا روش آموزش مجازی را باورپذیرتر کرده است- و ارتباط عمیقتر با اساتید و تاریخدانهای برجسته دنیا نتیجه بهتری خواهد گرفت.
آیا وقت و انرژی کافی برای یادگیری دارم؟
تنظیم وقت و انرژی آموختن با ریتم زندگی روزانهای که دارید نیازمند تلاش و تمرکز است. پس اگر روی مبل دراز کشیدهاید و مرتب خیالبافی میکنید باید خدمت شما عرض کنم که «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!»
هرچه چشماندازی روشنتری از هزینه مصرفی برای یادگیری داشته باشید، بهتر میتوانید در بلندمدت به نتیجه برسید.
میتوانم تعهد داشته باشم؟
مرحله آخر بهتنهایی یک کلاس خودشناسی جذاب است؛ تعهد به خود. اگر میتوانید نسبت به مسئولیتی که برای خودتان تعیین کردهاید تعهد و الزام کافی و همچنین انتظارات عاقلانه و انگیزه درونی کافی داشته باشید، با خیال راحت مسیرتان را ادامه دهید.
۱۰ مهارت لازم برای یادگیری مداوم
برای اینکه پیوسته آموختن جزوی از روتین زندگی فردی و حرفهای ما باشد لازم است تا ده مهارت زیر را در خود پیدا و تقویت کنیم.
نوآوری
لازم به تأکید نیست که یادگرفتن همیشه با خلاقیت همراه است. رویکرد خلاقانه فقط یادگیری فرد را ارزشمند نمیکند بلکه برای داشتن دستاوردهای راضیکننده بیشتر در تحصیل و کار هم اهمیت دارد. با این اوصاف، جریان شفاف و روان خلاقیت یکی از ابزارهای آموزشی برگزیده در چند دهه اخیر در مدارس بهحساب میآید.
چرا نباید از نوآوری غافل شد؟
کمتر کسی را میتوانیم مثال بزنیم که در شبکههای اجتماعی حضور داشته باشد و از رقابتیتر شدن بازار جهانی باخبر نباشد. محصولات/ خدمات خلاقانه کاری میکنند تا قابلیت سازمانها در نمایش هرچه بهتر خود افزایش پیدا کند. تفکر خلاق به زیبایی توجه و علاقه مشتری را جلب میکند و بعد از مدتی آنها مصرفکنندگان وفادار مجموعه خواهند شد.
فراموش نکنید خلاقیت روش مطلوبی برای ارتباط با خواستههای درونی و افکاری است که دوست داریم در موردشان جدیتر فکر کنیم.
حل مسئله
مهمترین مهارت! هر سازمان، شرکت، تیم و حتی هر زندگی شخصی نیازمند راه حلهایی شفاف و راهگشاست تا بتواند در بازار پرشتاب رقابت دوام بیاورد و برای آینده، حرفی برای گفتن داشته باشد.
چرا حل مسئله مهم است؟
تغییراتی که هرلحظه در جهان اطراف ما اتفاق میافتد شگفتانگیز است و قرار هم نیست این شگفتی پایانی داشته باشد. چنانکه نسل بعدی طوری برای حل مسائل زندگیشان دست به عمل میزنند که قطعاً باعث حیرت نسل قبل خواهند شد.
ذهنیت حل مسئله چطور بزرگسالی شگفت انگیزی برای ما می سازد!
افراد باهوش و پیشرو بهمرورزمان آموختهاند که ذهنیت کاملاً باز و کنجکاوی داشته باشند
آنها با چالشهایی در این مسیر روبهرو میشوند که برای کنار زدنشان باید مهارتهای لازم را کسب کرده باشند تا:
- مسئله را تعریف کنند.
- راه حل مناسبی در نظر بگیرند.
- بهدرستی از آن راه حل برای حل مسئله استفادهکننده.
توجه داشته باشید که وقتی صحبت از مهارت حل مسئله میشود لزوماً نباید به یاد حل پیچیدگیهای یک پروژه مهم بیفتیم، حتی نوشتن لیست خرید برای مهمانی شام تا تعریف و شناسایی رؤیایی که در سر داریم جزو این مورد بهحساب میآید.
تفکر انتقادی
آینده قابلقبول و کمتر مبهمی میخواهید؟ انگشت روی مهارت مهمی گذاشتید! اگر میتوانید بدون وابستگی، مسئولانه و سازنده فکر کنید یعنی حریف خوبی برای جهان مدام در حال تغییر هستید.
چرا تفکر انتقادی مهم است؟
اثر بینش و دیدگاه ما در مورد جهان، خود و همدیگر بیش از تجربه شخصی است؛ بنابراین شامل تعریف «اثر موجی» Ripple Effect میشود که صدها سال قدمت و پیشینه فکری فیلسوفان فرهنگی را از آن خود کرده است.
چنین طرز فکری به ما یادآور میشود که روشی که برای فکر کردن انتخاب میکنیم تأثیری جهانی دارد. البته قرار نیست خودمان را تحت سلطه چنین دیدگاهی قرار بدهیم بلکه آگاهی از چنین تأثیری کمک میکند در مسیر درست تفکر انتقادی قدم برداریم.
رهبری
با چنین مهارتی میتوانیم زندگی مردم را تغییر دهیم. از همه مهمتر، یک شخصیت رهبر فقط کسی نیست که مدیریت میکند بلکه هنر او الهام بخشیدن، انگیزه دادن و قدرتمند کردن اطرافیان است. چنین شخصیتی روزنههای نور و بلوغ را در مردم میبیند و طوری به آنها آموزش میدهد تا بتوانند از تمام ظرفیت روحی خودشان بهره ببرند.
چرا رهبری مهم است؟
رهبران مادرزاد دارایی یک جامعه هستند و در هر اجتماع کوچکتری میدرخشند. کسی که از دیدگاه «من میتوانم از پس این کار بربیایم» به دیدگاه «ما میتوانیم از پس این کار بربیاییم» میرسد هنر سازندگی را آموخته است. یادگیری مداوم برای چنین رهبری آمیختهای از آزادی و تمایل به مسئولیتپذیری است.
او میآموزد که امور بهتر اتفاق بیفتند نه اینکه فقط بهتر انجام شوند؛ پس او بیشتر میبیند، بیشتر انجام میدهد و بیشتر یاد میگیرد.
ارتباط
اتفاق حیرتآوری که در عصر دیجیتال افتاده است تغییر شکل تعامل انسانها با هم است؛ ما دیگر وابسته به تعامل چهره به چهره و حضوری نیستیم. حالا بیش از هرزمان دیگری تحت تأثیر ارتباطات مبتنی بر فناوری قرار میگیریم و فرقی نمیکند از چه ابزاری برای این کار استفاده کنیم. فقط کافی است مهارتهای لازم را یاد گرفته باشیم تا روابط اثرگذارتری برقرار شود.
چرا ارتباط مهم است؟
مهارت حل مسئله چه زمانی بهخوبی خودش را نشان میدهد؟ وقتی روابط پویا و مفیدی داشته باشیم و بتوانیم بهخوبی با دیگران در مورد مشکل گفتوگو کنیم. این مهارت صرفاً یک قابلیت فردی برای روبهرو شدن با مسائل ریزودرشت زندگی شخصی نیست. بلکه پیچیدگیهایی که در محیط کار اتفاق میافتد به لطف ارتباط خوب اعضای تیم و کارمندان با یکدیگر است که قابلشناسایی و کنار آمدن هستند.
مشارکت و رفتار تیمی
با تحولات حیرتآوری که با عنوان عصر دیجیتال خودنمایی میکند حالا دیگر صرفاً صحبت از حضور فیزیکی در محل کار و انجام درست مسئولیتها در ساعات اداری نیست. رفتار تیمی جلوههای پیچیدهتری پیدا کرده است و همکاران و اعضای یک تیم باید بتوانند نهتنها در یک اداره بلکه از فاصله صدها تا هزاران کیلومتر دورتر از هم نیز پروژهای را با بازدهی مناسب به سرانجام برسانند.
درواقع اهمیت این موضوع بهاندازهای است که قابلیت کارتیمی و مشارکت گروهی از همان دوران کودکی به فرد آموزش داده میشود.
چرا کارگروهی اهمیت دارد؟
شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید یکی از اتفاقاتی که با کار گروهی میافتد افزایش میزان جذابیت فردی است. تا جایی که اصطلاحی معروف به اثر چیرلیدر برای آنها ساختهشده و به تأثیر مشارکت افراد در یک فعالیت گروهی بر میزان محبوبیت و جذابیت شخصیتی آنها پرداخته است.
اثر چیرلیدر cheerleader effect چیست و چه کاربردی دارد؟
این اصطلاح جذاب اولین بار در سریال « چطور با مادرت آشنا شدم» How I Met Your Mother استفاده شد.
این اصطلاح درست در زمانهای بر سر زبانها افتاده که سیستم دورکاری remote work با شتاب هرچه بیشتری تبدیل به یکی از محبوبیت ترین سیستمهای کار در دنیا شناخته شده است.
کارگروهی با بسته شدن هرچه بیشتر دنیای افراد و سرایت به زندگی کاری آنها در حال حاضر یکی از همیشگیترین مهارتها برای یادگیری مداوم بهحساب میآید.
مدیریت اطلاعات
اطلاعات در هزاره سوم یکی از ضروریاتی شده که به لطف اینترنت پیوسته در حال تبادل است. بنا بر آمار بهدستآمده نزدیک به ۲.۵ میلیون بایت داده روزانه و بهصورت آنلاین ایجاد میشود همچنان هم روند افزایش دارد.
دلیل اهمیت مدیریت اطلاعات چیست؟
وقتی سروکار ما با اطلاعات میافتد یعنی باید بتوانیم هوشمندانه دادههای ارزشمند را شناسایی و موارد غیرواقعی و مشکوک را کنار بگذاریم. این موضوع در مورد محصولات/ خدماتی که خاص و کاربردی هستند بیش از موارد دیگر اهمیت پیدا میکنند.
هر فعالیتی که با هدف پژوهش و اختصاص درست منابع انجام میشود درواقع برای مدیریت درست اطلاعات است و هر شهروند دیجیتال باید قادر به انجام آن باشد.
سازگاری با تغییرات
بالاتر برایتان نوشتم که زمانه، زمانه تغییر است. این تغییر هم فقط در دنیای اطراف ما اتفاق نمیافتد. زندگی شخصی ما همپیوسته دستخوش تغییرات کوچک و بزرگی میشود که غیرقابلاجتناب هستند.
اگر زندگی را همچون مایع در نظر بگیریم گاهی شکل نهر آبی به خود میگیرد و گاهی رودخانه است. روزهایی هم تبدیل به امواج سهمگین میشود. مهم اینجاست که بتوانیم سرمان را بالاتر از این جریان پیوسته درحرکت نگهداریم.
چرا سازگار بودن مهم است؟
دنیای کسبوکار، فناوری، محیطزیست، ارتباطات و سبک زندگی تازه چند مورد از بیشماری هستند که نوسانات زیادی پیوسته در آنها اتفاق میافتد. چالش آنجاست که هر مورد بهتنهایی نوسانات فرعی دیگری هم به وجود میآورد.
هرچه انعطاف بیشتری برای کنار آمدن با این حجم از نوسانات داشته باشیم امکان به چنگ آوردن فرصتهای طلایی بیشتری را به دست میآوریم و هرچه فرصتهای بیشتری داشته باشیم، بهتر میتوانیم از پس زندگی بربیاییم و طعم خوش موفقیت را بچشیم.
پایانبخش
این روزها کشش بیشتری نسبت به یادگیری مداوم وجود دارد چون ذهن را پویاتر و درنتیجه فرد را جوان و سرزنده نگه میدارد. همانطور که در بخشهای مختلفی از این مقاله اشاره کردم، یادگیری، شکلهای مختلفی دارد. یا بهصورت رسمی است یا غیررسمی و یا روتین و تصادفی؛ اما یادگیری پیوسته همواره قرار است خارج از چارچوب آموزشی مرسوم اتفاق بیفتد.
نکته مهم که در این مسیر اهمیت دارد و نباید نادیده گرفته شود انتخاب ماست. هر فردی باید خودش را ملزم بداند تا همواره یاد بگیرد و این نقش را در زندگی فردی و حرفهایاش بپذیرد.
در این مقاله دلیل نیاز انسان به آموزش و یادگیری مداوم توضیح داده و خروجی فرایند آموختن روشن شد. همچنین اطلاعات مفید و منسجمی در مورد مهارتهای لازم برای آموزش مداوم به دست آوردیم.
منبع:
https://www.valamis.com/hub/lifelong-learning
https://blog.futurefocusedlearning.net/10-beneficial-lifelong-learning-skills
من مینویسم. در کنار سفر، مهربانی، آشپزی و سکوت، از این هنر، برای معنا دادن به زندگی ام بهره میبرم.
سلام خانم صادقی
ببخشید بین یادگیری روتین و غیررسمی فرقی هست؟
باتشکر از شما
سلام ابی عزیز
اونطور که من متوجه شدم یادگیری غیررسمی یا non formal هرنوع مهارتی رو شامل میشه که شاید یادگرفتنش حیاتی و مهم نباشه (مثل مهارت های شغلی مهم) ولی توجه به اون کمک میکنه مسیر شغلی هموارتر بشه. یادگیری روتین یا informal هم خلاصه میشه در یادگرفتن نیمرو درست کردن که دیگه یکی از مهارت های غیرآموزشی و روتین زندی ماست 🙂