فهرست مطالب
یکی از موردبحثترین موضوعات در علم زیستشناسی و روانشناسی، تفاوتهای اساسی بین مردان و زنان است. سالهای زیادی دانشمندان درباره این مسئله تحقیق کردهاند و نتایج تحقیقات متفاوت بوده است. نظر شما چیست؟ فکر میکنید که تفاوتی اساسی بین روانشناسی زن و مرد وجود دارد؟ بیایید جواب این سؤال را باهم بررسی کنیم. با من در ذهن همراه باشید.
تفاوتهای مردان و زنان
دوست دارم قبل از اینکه علت تفاوت میان مردان و زنان را بررسی کنیم، به سؤالات رایجی که دراینباره وجود دارد، جواب بدهم. در ادامه بعضی از سؤالات پرتکرار در این زمینه را به همراه جوابشان با شما به اشتراک خواهم گذاشت.
چه عواملی جنسیت را تعیین میکنند؟
تفاوت جنسیت، ناشی از تفاوت در کروموزومهای X و Y هستند.
آیا تفاوتی میان مغز مردان و زنان وجود دارد؟
به لحاظ آناتومیک، تفاوتهای جنسیتی میان مغز مردان و زنان وجود دارد. اندازه مغز مردان بهطور متوسط از مغز زنان بزرگتر است. اما این تفاوت اندازه ابداً به معنای ایجاد تفاوت در میزان هوش و استعداد نیست. آنچه بر پژوهشگران مشخص است این است که این تفاوت آناتومیک نمیتواند تأثیری بر میزان و یا کیفیت کارایی مغز افراد بگذارد.
آیا تفاوت عاطفی بین جنسیتها وجود دارد؟
یکی از متداولترین سؤالاتی که درباره تفاوت روانشناسی زن و مرد پرسیده میشود، سؤال درباره میزان و یا تفاوت میان احساسات آنها است. جواب این سؤال مثبت است. بله. تفاوتهای عاطفی میان زنان و مردان وجود دارد. میتوان گفت که زنان، رفتارهای عاطفی چشمگیرتری را نسبت به مردان از خود نشان میدهند. البته ریشه این تفاوت، بیولوژیک نیست و بیشتر به مسائل فرهنگی مرتبط است. درواقع باید مبدا این تفاوت را در محیط رشد هر دو جنس جستجو کرد. نه تفاوتهای بدنی آنها.
آیا مردان نسبت به زنان خشنتر هستند؟
مانند جواب سؤال قبل، جواب این سؤال هم مثبت است. و دقیقا بازهم مانند سؤال قبل، علت این تفاوت به مسائل زیستی برنمیگردد و ریشه در فرهنگ و تکامل اجتماعی افراد دارد. اما بهصورت کلی، آمارها نشان میدهند که مردان بیش از زنان به رفتارهای خشونتآمیز تمایل دارند.
آیا مردان از زنان باهوشتر هستند؟
یکی دیگر از سؤالات چالشبرانگیز درباره تفاوت میان روانشناسی زن و مرد سؤال از میزان هوش و استعداد این دو جنسیت است. جواب این سؤال بهطورقطع مشخص نیست. بااینکه پایینترین نمره تستهای هوش مربوط به مردان است، اما میانگین آیکیوی هر دو جنس تفاوت معناداری را مشخص نمیکند.
قبلاً اینطور تصور میشد که مردان نسبت به زنان باهوشتر و بااستعدادتر هستند. اما امروزه این مسئله کاملاً رد شده است. دانشمندان معتقدند که میزان توانایی و استعداد هر دو جنس، کمی باهم تفاوت دارد. اما این تفاوت به معنای برتری هوشی یکی بر دیگری نیست. بهطورکلی ممکن است مردان در حوزه محاسبات منطقی و مسائل ریاضی بهتر از زنان عمل کنند. اما در مقابل، زنان در حوزههای هنری بهتر از مردان هستند.
تواناییهای شناختی و عملکردهای هر دو جنس باهم متفاوت است. بخشی از این تفاوت مربوط به محیط فرهنگی رشد مردان و زنان و بخشی دیگر به باورهای مربوط به کلیشههای جنسیتی ارتباط دارد. آنچه در این زمینه اهمیت دارد این است که هیچکدام از تواناییهای ذهنی مردان و زنان در ساختارهای بیولوژیک آنها ریشه ندارد و نمیتوان دلایل بیولوژیک برای آنها در نظر گرفت.
بیشتر بخوانید: تفاوت مردان و زنان؛ حقایقی جالب درباره تفاوتهای روانشناسی مردان و زنان
حقایق گیجکننده درباره روانشناسی زن و مرد
بیایید برای شروع این واقعیتها را در نظر بگیریم: از هر ده زندانی در جهان، نه نفر مرد هستند. جمعیت مردان بیخانمان، سه برابر زنان است. مردان ده برابر زنان بیشتر به کشتن افراد تمایل دارند. پایینترین نمرات آزمونهای هوش مربوط به مردان است.احتمال سوءاستفاده از کودکان در مردان بیشتر است و آنها تمایل بیشتری به رها کردن کودکان خود و یا مراقبت نکردن از والدین پیرشان دارد. ضمن اینکه متأسفانه مردان میانگین عمر کوتاهتری نسبت به زنان دارند. آنها بهطور متوسط پنج سال زودتر از زنان میمیرند.
البته من از نوشتن این واقعیتها شرمنده شما مردان هستم. اما این واقعیتها غیرقابلانکار هستند و کاملاً گیجکننده به نظر میرسند. خصوصاً اینکه تصور عمومی بر این است که مردان در جوامع امروزی وضعیت بهتری از زنان دارند و این واقعیت، با تصور عمومی تناسب ندارد. مشکل از کجاست؟ شاید بهتر باشد ریشه مشکل را در روانشناسی زن و مرد جستجو کنیم.
به لحاظ روانشناختی، تفاوت بین جنسیتها موضوعی بسیار پیچیده است و متخصصان درباره جواب آن باهم همنظر نیستند. بسیاری از روانشناسان، جواب را به تفاوتهای بیولوژیک و تکاملی نسبت میدهند. آنها معتقدند که روند تکاملی و بیولوژیکی بتواند جواب این سؤالات را توجیه کند. آنها معتقدند که میزان تستوسترون مردان آنها را به افرادی پرخاشگر، سلطهجو، رقابتی و متمایل به خطر تبدیل میکند. البته مشکل این نظریه در نظر نگرفتن متغیرهای فرهنگی است.
تأثیر فرهنگ در تفاوتهای جنسیتی
در بررسی روانشناسی زن و مرد نمیتوان از عامل فرهنگ برای توجیه تفاوتها صرفنظر کرد. فرهنگ مسئله بسیار مهمی است که در شکلگیری پیشزمینههای ذهنی و اجتماعی نقش دارد. این پیشزمینهها میتوانند به رفتار مردان شکل ببخشند و آن را هدایت کنند.
در طول سالها، از آسیبهای فرهنگ به جایگاه و موقعیت زنان در جوامع گفته شده است. اما شاید کمتر کسی به نقش آسیب فرهنگ در وضعیت مردان اشاره کرده باشد. بارزترین نمونه آسیب فرهنگی به وضعیت مردان، تصور تاریخی از جنگاوری مردان است.
در همه جوامع از مردان انتظار میرود که به جنگ بروند و بهسادگی برای کشورشان جان بدهند. بااینکه امروزه تعداد بسیار زیادی از زنان وارد ارتشهای دنیا شدهاند و در جنگها شرکت میکنند. اما همچنان این نقش بیشتر از مردان تصور میشود.
حالا بیایید یکبار دیگر باهم جواب این سؤال را مرور کنیم. چرا مردان بیشتر از زنان دچار اختلال عملکرد هستند و یا در تست آیکیو نمرات پایینتری میگیرند؟ آیا باید جواب این سؤال را در تفاوتهای بیولوژیک زنان و مردان پیدا کرد یا باید جواب این سؤال را در تأثیر فرهنگ و تاریخ در روانشناسی زن و مرد جستجو کرد؟
آیا این مسئله نمیتواند ناشی از آسیبهایی باشد که مردان در طول جنگها و مشکلات سختافزاری جامعه دیدهاند؟ آیا شرکت در جنگها، اعتیاد، یا بیخانمان بودن آسیبهای روانشناسانه و اختلالات عملکردی و شناختی جدی را موجب نخواهد شد؟
شاید خواندن این نوشته برای شما جالب باشد: تفکر قالبی در روانشناسی
واقعیتهای ساختاری چه میگویند؟
بر اساس آمارها، بیش از ۹۰درصد کشتههای محیط کاری را مردان شکل میدهند. این به آن معنا است که مردان بیش از زنان در مشاغل پرخطر حضور دارند. مشاغلی که میتواند جان آنها را بهصورت جدی به خطر بیندازد. آیا محیطهای پراسترس شغلی، کارهای خطرناک و مشاغل سخت، تأثیرات عمیقی در تفاوت روانشناسی زن و مرد بر جا نمیگذارد؟
بحث اصلی این است که استرس و هیجانات روحی تأثیر زیادی بر کیفیت عملکرد افراد باقی میگذارد. این مسئله میتواند واقعیت تفاوت طول عمر مردان و زنان را هم توجیه کند. چرایی حضور مردان در مشاغل پرخطر میتواند هزاران دلیل داشته باشد؛ از دلایل فیزیکی و قدرت جسمانی بیشتر مردان تا انتظارات فرهنگی جامعه از آنها. میبینید که ردپای فرهنگ غالب جامعه بر آسیبهای جنسیتی تا چه اندازه قابل مشاهده است.
برای مطالعه بیشتر: افزایش اعتماد بهنفس در زنان
چه باید کرد؟
آگاهی بخشی به مردان در طول سالهای آموزش و تربیت صحیح هنجاری آنها یکی از مهمترین کارهایی است که میتوان برای کاهش آسیب ناشی از مشکلات جنسیتی پیشنهاد داد.
کاملاً واضح است که زنان هم مجموعهای از مشکلات روانشناختی مخصوص به خود را دارند که درباره آن صحبت شده است. مثلاً زنان بیشتر از مردان دچار افسردگی میشوند. اما آسیبهای مردان بیشتر در حوزه اختلالات و نارساییهای اجتماعی، در قالب رفتارهای تهاجمی، آسیب زدن به خود و رفتارهای ضداجتماعی خلاصه میشود.
همانطور که بالاتر هم از آن صحبت کردیم، بررسی تفاوت روانشناسی زن و مرد بسیار دشوار است. ما انسانها مجموعه پیچیدهای از احساسات، عوامل فیزیولوژیک و روانشناختی هستیم که بهسادگی نمیتوان درباره ما نظر داد.
بررسی علمی رفتارها، باید در شرایط آزمایشگاهی و کنترل متغیرها انجام شود. اما انجام این کار در انسان بسیار مشکل و تقریباً نشدنی است. البته دانشمندان حوزه رفتارشناسی به پیشرفتهای قابلتوجهی در این زمینه دست پیدا کردهاند اما ارائه نظر قطعی کار بسیار سختی است.
بیشتر بخوانید: روانشناسی خیانت