فهرست مطالب
سال ۲۰۲۰ یک مسأله را کاملاً روشن کرد؛ این که باید در زندگی شخصی و همینطور در جهان تحول ایجاد کرد.
شاید کتاب زمینی نو، اثر «اکهارت تول» کلید حل این مشکل باشد.
بسیاری از مسائل بغرنج سال ۲۰۲۰، از همهگیری ویروس کرونا گرفته تا شرایط اضطراری تغییرات اقلیمی و جنبش «جان سیاهپوستان مهم است»، نشان داد که بسیاری از ساختارهای ما واقعاً ناکارآمدند و برخی افراد سود مالی، قدرت و تنآسایی خودشان را به سلامت کرۀ زمین و دیگر ساکنان آن ترجیح میدهند.
بااینحال، همین که از وجود این مشکلات آگاه هستیم، خودش جای امیدواری است. به گفتۀ اکهارت تول در کتاب زمینی نو، «آگاهی بزرگترین عامل تغییر است».
تول، تأثیرگذارترین استاد معنویت مدرن در جهان، نویسندۀ کتابهای پرفروش نیویورکتایمز و محبوبترین میهمان وبینارِ اپرا وینفری است. او از همان دوران نوجوانی به افسردگی مبتلا بود؛ اما زمانی که ۲۹ ساله بود و در مرز خودکشی قرار داشت، ناگهان به یک شهود یا «تحولی درونی» رسید که زندگیاش را برای همیشه تغییر داد و ازآنپس تصمیم گرفت که آموزههای خود را در اختیار دیگران قرار دهد.
پس از آنکه اپرا مطالعۀ نخستین کتاب او بنام «نیروی حال» را به مخاطبان برنامهاش توصیه کرد، این کتاب به موفقیت بزرگی دست یافت و از آن زمان تا امروز میلیونها نسخه از آن در سراسر دنیا به فروش رفته و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است. کتاب زمینی نو در سال ۲۰۰۵ منتشر شد، اما مطالب آن کاملاً مطابق با ۱۵ سال بعد از انتشار، یعنی شرایط کنونی ماست.
اگر علاقه مند هستید می توانید کتاب نیروی حال این نویسنده را با کلیک بر روی لینک زیر مطالعه کنید.
خلاصه کتاب نیروی حال
قبل از بیان خلاصه کتاب نیروی حال باید بگوییم: «اکهارت تول (تولی یا توله) با یک زندگی بسیار پر دردسر و مشکل آفرین که توسط بسیاری از دورههای افسردگی جدی احاطه شده بود، صلح را یک شبه به معنای واقعی کلمه پیدا کرد.
شرایط انسانی
اکثر ادیان کهن، نابسامانی سیستماتیک زندگی بشر را به روش خاص خود توصیف کردهاند. واژۀ «مایا» در آئین هندو نوعی بیماری روانی جمعی را ترسیم میکند. در آئین بودا نیز، کلمۀ «دوکا» توصیفی است برای این باور که سرشت ذاتیِ ذهن انسان، رنج و پریشانی است و اگر مفهوم «گناه» در مسیحیت را به ریشۀ یونانیِ باستانی آن، به معنای «به هدف نزدن» برگردانیم، میتوانیم بگوییم که گناه کردن یعنی درک نکردن مفهوم زندگی.
اگرچه نیت اکثر ادیان این است که ما را از این گرفتاری و ناخوشی نجات دهند، اما هنوز هیچکدامشان موفق به انجام این کار نشدهاند.
هدف اصلی بسیاری از ادیان این است که مردم با مهربانی و فروتنی و در وحدت با یکدیگر زندگی کنند؛ اما حقیقت این است که غالباً خودِ همین هدف عامل جنونی بوده که این ادیان به دنبال درمان آن هستند.
به تمام جنایتها و خشونتهایی که به نام دین اعمالشده و تا همین امروز نیز ادامه دارد فکر کنید؛ اگر به قرن گذشته نگاه کنیم، میبینیم که ما انسانها، علیرغم دستیابی به پیشرفتهایی بیسابقه، ویرانیهای بیسابقهای را نیز در سیارهمان به بار آوردهایم؛ و این یعنی واضح است که هنوز مفهوم زندگی را درک نکردهایم.
فرار از نفس
به گفتۀ تول، ریشۀ تمام این اقدامات مخرب انسان، «نفس» اوست. ما میکوشیم تا رویدادهای محیط را با خواستههای نفسمان همخوان کنیم و اینگونه است که در افکار و احساسات خود و میل به ارتباط با اشیاء خارجی غرق میشویم.
علاوه بر این در جامعهای زندگی میکنیم که مدام به شعلۀ امیال نفسانی ما دامن میزند و ارزش و هویت انسان را با دستاوردها، موقعیت و داراییهای مادی او میسنجد. تول میگوید که این روند باید متوقف شود.
نفس ما، «خودشناسی» را با «نظر دیگران دربارۀ خود» اشتباه میگیرد. کنار گذاشتن نفس به این معناست که بفهمیم خودِ ما، یعنی خودی که احساس و فکر میکند، آن چیزی نیست که واقعاً هستیم، بلکه تصویری است که از خودمان میسازیم. خود واقعی، یا «منِ» واقعی، کسی است که میتواند خارج از این جریانِ آگاهی بایستد و واقعیت را تشخیص دهد.
سرچشمۀ موضوع
برای همۀ ما پیشآمده که اتفاقی آزرده، یا ناراحتمان کند و همان لحظه درد آن را احساس کنیم. بهجای اینکه فراموشش کنیم، بارها و بارها به آن فکر میکنیم، تجزیهوتحلیلش میکنیم و اجازه میدهیم بیقرار و دمغمان کند.
این افکار افراطی در مورد گذشته و آینده از نفسِ ما نشأت میگیرند و باعث رنج ما میشوند. در حقیقت ما با تلنبار کردن این حالات و احساسات منفی، مانع لذت بردن خودمان از زندگی میشویم.
به دنبال هدف رفتن
بدون داشتن یک هدف واقعی در زندگی، هیچچیزی، اعم از پول زیاد، امکانات فراوان یا جایگاه عالی نمیتواند برای ما رضایت و خرسندی به ارمغان بیاورد.
به باور تول، نیت و هدف درونیِ اکثر ما این است که در لحظه حضور داشته باشیم تا به ذهن آگاهی برسیم و بتوانیم هر وقت که خواستیم فکر کردن را از آگاهی جدا کنیم.شناخت این هدفِ درونی مهمترین بخش زندگی است.
اهداف بیرونی، مانند پیدا کردن شغل یا کسب درآمد، همیشه تحت کنترل ما نیستند و ممکن است شرایط آنها تغییر کند و همین باعث ناامیدیمان شود.
فرض کنید بهترین معاملهگر بازار بورس هستید و همه شما را میشناسند. بعد بازار سقوط میکند و ناگهان میبینید که نهتنها دیگر در شغلتان بهترین نیستید، بلکه دیگر اصلاً شغلی ندارید. اینجاست که دچار بحران میشوید و از خود میپرسید که خب، پس من چه هستم؟ اما با بهخاطرسپردن این موضوع که نه جهانِ خارج، بلکه هدف درونیتان تعریفکنندۀ شماست، میتوانید از خودتان محافظت کنید.
همانطور که گفتیم این اقداماتِ بیرونی نیستند که شما را تعریف میکنند، بلکه نیت و هدف درونی آنهاست که این کار را میکند. بهعنوان مثال، کارهای خیریه ممکن است در ظاهر فداکارانه و سخاوتمندانه به نظر برسند، اما اگر از خودخواهی درونی سرچشمه بگیرند، یعنی توسط نفس شما انجام گرفتهاند و بنابراین باعث رضایت خاطرتان نمیشوند.
بپذیرید و لذت ببرید
خب راهحل چیست؟ چگونه میتوان استرس و فشار زندگی روزمره را کاهش داد؟ چگونه میتوان به آرامش و شاید حتی به وارستگی رسید؟ بهوسیلۀ دو عامل اصلیِ پذیرفتن و لذت بردن از زندگی در لحظه. گفتنش راحت است، نه؟ اما چگونه میتوانید به آن عمل کنید؟ چگونه میتوانید از همهچیز لذت ببرید؟
به گفتۀ تول، اولین قدم این است که اراده کنیم و هر کاری را در زمان خودش انجام دهیم و بهصورت مسالمتآمیز هم انجامش دهیم.
این یعنی پذیرفتن. حتی در انجام کارهایی مثل شستن ظرفها یا پرکردن فرمهای مالیاتی که برایتان لذتبخش نیست، باید هدفتان این باشد که بتوانید آن را بپذیرید و با آرامش انجامش دهید.
البته این کار همیشه هم آسان نیست. تول توصیه میکند که اگر نمیتوانید از کار بخصوصی لذت ببرید یا حتی آن را بپذیرید، باید از انجام آن دست بکشید.
او استدلال میکند که اگر بدون رغبت و لذت به انجام دادن آن کار ادامه دهید، از تنها موضوع تحت کنترلتان در زندگی، یعنی وضعیت روحیتان، دست برمیدارید؛ حقیقت این است که تنها شما هستید که میتوانید نحوۀ برخوردتان با اتفاقات زندگی را کنترل کنید.
هنگامیکه خود واقعیتان را شناختید و احساس وارستگی پیدا کردید، خود را از شر تمایلات و آرزوهای جورواجور خلاص خواهید کرد و هر کاری را تنها باانگیزۀ لذت بردن انجام خواهید داد.
فرصتی برای التیام
تول میگوید با یافتن نیت و هدف درونی و دستیابی بهنوعی وارستگی، میتوانیم نهتنها زندگی خودمان بلکه جهان پیرامونمان را نیز تغییر دهیم.
اگر تمایلات و آرزوها و طمعورزیها نباشند، هیچ خشونت یا نابودگری نیز در کار نخواهد بود. وقتیکه خود را از بند نفس رها میکنیم، از چرخۀ منفی و خودخواستهای که مدتهاست در آن گرفتارشدهایم، نجات پیدا میکنیم. تنها در این صورت است که میتوانیم از جایگاه لذت دستبهکار شویم و شرایط را نهتنها برای ساکنان کرۀ زمین که برای خود زمین نیز بهتر کنیم.
اگر به کتاب هایی در این زمینه علاقه مند هستید، می توانید با دانلود اپلیکیشن ذهن، مجموعه ای از برترین کتاب های جهان را در کمترین زمان مطالعه کنید.