فهرست مطالب
در سیستم مدیریتی نوین دنیا، توجه به کارمندان و سعی در بهبود وضعیت آنها یکی از متعالیترین و پیشرفتهترین روشهای شناخته شده افزایش بهرهوری کسبوکار است. یکی از ابعاد این سیتم، بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان است. اگر مدیر کسبوکاری هستید و دوست دارید با پیشرفتهترین روشهای ممکن مدیریتی کارکنانتان را همراه خودتان کنید، با من در ادامه این مقاله ذهن همراه باشید.
راهکارهای طلایی برای بهبود کیفیت زندگی کارکنان
رهبری، معنای عمیق و سنگینی است که چیزی بیش از مدیریت صحیح تیم را به شنوندگان القا میکند. اگر مدیر کسبوکارتان هستید و دوست دارید رهبر شایستهای باشید، باید بدانید که همزمان چندین وظیفه مهم بر دوش شما است. شما نهتنها مسئول کسبوکارتان که مسئول وضعیت روحی و روانی کارمندانتان هم هستید.
حتما میدانید که وضعیت روانی کارمندان تاثیر مستقیمی بر کارایی و کارآمدی آنها در محیط کسبوکار دارد. این را هم میدانید که مسئولیت مدیریت وضع به عهده شما است. از این دو جمله چه نتیجهای خواهید گرفت؟ بله! شما مسئولیت دارید که اوضاع روحی کارمندانتان هم مدیریت کنید چون درنهایت روی کسبوکار شما تاثیر خواهد گذاشت.
یکی از ابعاد این مسئله، بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان است. بله! درست خواندید. بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان. زمانی که خیال کارمندان شما از همه ابعاد راحت باشد، بهتر به وظایفشان عمل خواهند کرد و به مجموعه کسب وکار شما به عنوان بخشی از زندگیشان نگاه میکنند. درنتیجه شما بهترین نتیجه را از کسبوکار خواهید گرفت.
بسیاری از مدیران در کنترل وضعیت روانی کارمندان شکست میخورند چون فکر میکنند فقط باید به آنچه در محل کار اتفاق میافتد اهمیت بدهند. تصور آنها این است که مدیریت صحیح یعنی صرف تفویض اختیارات به کارمندان و نظارت بر روند درست انجام کار. درحالیکه این مسئله صرفا بخش کوچکی از مدیریت فراتر از آن، برعهده گرفتن نقش رهبری است.
اگر دوست دارید به عنوان رهبری واقعی و کارآمد شناخته شوید، باید به جزئیات بیشتری اهمیت دهید. به این ترتیب محیط کار را به خانه دوم کارمندان تبدیل کردهاید و میتوانید وفاداری، کارآمدی و درنهایت کسب بهترین نتیجه را انتظار داشته باشید. در ادامه از شش روش موثر برای کمک به بهبود کیفیت زندگی کاری کارمندان با شما حرف خواهم زد:
شاید خواندن این مقاله برای شما جالب باشد: روشهای ایجاد انگیزه در کارمندان
یک؛ جزئینگر نباشید
بسیاری از رهبران به اشتباه فکر میکنند که باید بر همه اتفاقتی که در حیطه وظایفشان میافتد نظارت داشته باشند. جزئینگری در مدیریت یعنی رفتار شما تابعی از فرآیندهای جزئی درونی سیستم کسبوکارتان باشد و این شیوه مدیریتی اشتباه محض است. این اشتباه بیشتر در مدیرانی که تازه پست و مقامشان را به دست آوردهاند دیده میشود.
آنها نمیدانند شغلشان دقیقا چه وظایفی را برایشان تعریف کرده است و به اندازه کافی از وظایفشان آگاه نیستند. جدا از این؛ مدیران تازهکار میترسند که برای هر اشتباهی که از آنها سر میزند پاسخگو باشند و مواخذه شوند. به همین دلیل اعتقاد دارند که باید بر همه امور درون کار آگاه باشند و خود را درگیر آن کنند.
اگر شما هم جزو آن دسته از مدیرانی هستید که دوست دارید از همه جزئیات آگاه باشید، کافی است خود و تیمتان را آزاد بگذارید. اگر خودتان را ملزم به حضور در همه عرصهها و جزئیات کنید، تیمتان از هدف خود منحرف خواهد شد. علاوهبراین زمانی که همه وظایف را به تنهایی به دوش میکشید، کارمندانتان فکر میکنند که به آنها و حرفهشان احترام نگذاشتهاید. هیچکس دوست ندارد که کسی شبانهروز از او مراقبت کند و به خاطر هرکاری او را زیرنظر بگیرد. با این کار سطح استرس کارمندان افزایش پیدا خواهد و کارشان غیرمولد خواهد شد.
دوم؛ موارد غیرضروری را با کارمندان درمیان نگذارید
یکی دیگر از راههای بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان این است که اطلاعات غیرضروری را از با آنها درمیان نگذارید. زمانی که وظایفی را به کارمندان ابلاغ میکنید، فیلتری در اطلاعات مربوط به وظایف کار بگذارید و کارمندان را بمباران اطلاعاتی نکنید. البته این به آن معنا نیست که باید موارد مرتبط را هم از کارمندان خود پنهان کنید! با این حال آنها نیازی به دانستن همه آنچه در پشت صحنه درجریان است ندارند. با این کار میتوانید به کاهش سطح استرس کارمند کمک کنید.
در اکثر موارد اشتراک بیش از حد اطلاعات با کارمندان به آنها حس عدم اطمینان خواهد بخشید. کارمند انتظار دارد که مدیران صرفا موارد ضروری را با آنها درمیان بگذارند و موارد غیرضروری را فیلتر کنند. فکر کنید که با کارمندانتان از مشکلات مالی شرکت صحبت میکنید. احتمالا کارمندانتان با خود فکر خواهد کرد که باید به دنبال کاری جدید بگردد.
بیشتر بخوانید: مدیریت کسبوکارهای کوچک
سوم؛ به آنها بازخورد ارائه دهید
یکی دیگر از موارد مهم مدیریتی ارائه بازخورد مناسب و کافی به کارمندان است. کارمندان نیاز دارند که بدانند آیا از نحوه کارشان راضی هستید یا نه. آنها نیازمند دانستن انتظارات و توقعات مدیران از خودشان هستند و باید بدانند آیا نیازی به تغییر خودشان دارند یا نه. عدم ارائه بازخورد باعث میشود که احساس ناراحتی بیش از اندازه یا راحتی بیش از نیاز به کارمندان دست بدهد و برای بهبود تلاش نکنند.
ارائه سیستم ارزیابی عملکرد مستمر و بازخورد نکات مثبت و منفی به کارمندان بهترین روش برای ارئه بازخورد به کارمندان است. اگر قبل از آنکه کارمندان اشتباهی را مرتکب شوند از نقاط ضعف خود باخبر شوند، نیازی به فریاد کشیدن بر سر آنها بعد از اشتباهشان نخواهید داشت. با این روش به تقویت روحیه و بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان مخصوصا در فضای کاری کمک بزرگی خواهید کرد.
چهارم؛ بهترین راه برای ایجاد انگیزه در آنها را پیدا کنید
انسانها با هم تفاوتهای زیادی دارند. اما همه آنها برای افزایش سطح روحیه خود به انگیزه نیاز دارند. کافی است به عنوان مدیر، شیوه تزریق روحیه و انگیزه را در آنها پیدا کنید و در مواقع لازم آن را به کار بگیرید. مثلا ارائه بازخورد یکی از موارد مهم انگیزشی در کارمندان است. یکی دیگر از مواردی که میتواند به افزایش سطح انگیزه کارمندان کمک کند انگیزه خود شما است. وقتی کارمندان میبینند که مدیرشان برای انجام کارها و پیشبرد برنامهها انگیزه و هیجان دارد خودبهخود روحیه خواهند گرفت.
نگران نباشید. هیچکس انتظار ندارد که خودتان را برای تشویق کارمندان بکشید! اما باید آنها را به صورت مداوم تشویق کنید تا بهترین تلاششان را انجام بدهند. باید بفهمید که کارمندان برای روحیه گرفتن به چه چیزی نیاز دارند تا بتوانید وضعیت روانیشان را بهبود ببخشید. این کار به نوبه خود میتوان به بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان در محیط کار کمک کند.
مقاله مرتبط: بهرهوری چیست؟
پنجم؛ اهداف مشخصی را به آنها بدهید
داشتن هدف، یکی از ویژگیهای زندگی با کیفیت و شاد است. زندگی بدون هدف بسیار ملالآور و رقتانگیز خواهد بود. این مسئله مخصوصا در محیط کاری ضرورت دارد و شما به عنوان رهبری موفق، باید این ضرورت را به خوبی درک کنید.
یکی از مهمترین دلایل وجود استرس در محیط کار و زندگی نداشتن هدف برای دستیابی و پیگیری است. حتی داشتن هدف بدون داشتن ایده برای دستیابی به آن هم ارزشی برای افراد نخواهد داشت. مدیران موفق راهی برای تزریق انگیزه به کارمندان پیدا میکنند و شما باید بدانید که اگر دوست دارید به عنوان رهبری واقعی در محیط کار شناخته شوید، باید به کارمندانتان کمک کنید تا اهداف خود را به وضوح ببینند و راههای دستیابی به آن را هم به درستی درک کنند.
اهداف هر بخش را تعریف کنید. آن را به اهداف بلندمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم کنید و در بازههای زمانی تعریف شده، میزان دستیابی به هدف ممکن را مورد سنجش قرار دهید. با این کار میتوانید با یک تیر دو نشان بزنید. هم به کارمندان انگیزه بدهید و هم به افزایش بهرهوری کمک کنید.
خواندن این مقاله را به شما توصیه میکنم: بهبود مستمر چیست؟
ششم؛ به آنها اهمیت بدهید
شخصیتبخشی به کارمندان یکی از راههای مهم بهبود سطح روحیه آنها و کمک به بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان است. برای دستیابی به این هدف، کافی است که هر یک از کارمندانتان را به خوبی بشناسید. به نظرم یک اشتباه شرمآور مدیر این است که هیچ تصوری از وضعیت زندگی کارمند خود نداشته باشد. خوب است که به کارمندانتان نشان بدهید برایتان اهمیت دارند. میتوانید با مشخص کردن تاریخ تولد آنها و برپایی جشن کوچکی به بهانه تولدشان این احساس را به آنها ببخشید. یا مطمئن شوید که در تعطیلات به آنها خوش میگذرد و اگر میتوانید به آنها مزایایی ببخشید که این مسئله را در آنها تسهیل کند.
مهمتر از همه این است که از نیازهای شخصی کارمندان آگاه باشید. فراتر از مدیریت و رهبری، وظیفه انسانی ما ایجاب میکند که بدانیم انسانهای دور و برمان چه مشکلاتی دارند و اگر میتوانیم به آنها در رفع مشکلاتشان کمک کنیم. اگر این کار به عنوان مدیر انجام شود، به کارمندان این احساس را خواهد بخشید که آنها برای شما اهمیت دارند و مطمئن باشید که این احساس به شما بازخواهد گشت.
در پایان
حدس میزدم که فکر کنید زمانی که قرار است از بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان حرف بزنم، صرفا از جزئیات مادی با شما صحبت کنم. اما احتمالا متوجه شدید در این شش تکنیک ارائه شده، چندان به مسائل مادی اشاره نشده است. بله! واقعیت این است که کیفیت زندگی ارتباط چندانی با مسائل مادی ندارد. کافی است شما به عنوان رهبر و مدیر در کارمندانتان این احساس را ایجاد کنید که ارزش دارند و برای شما مهم تلقی میشوند و این مسئله نیازی به مسائل مادی عجیب و غریب ندارد.
نظر شما چیست؟ شما برای پیادهسازی این هدف، چه تکنیکی را پیشنهاد میکنید؟ ما از خواندن نظرات ارزشمند شما بسیار خوشحال خواهیم شد.