فهرست مطالب
چطور میتوانید برای کارتان یا هر چیز دیگری برنامه ریزی کنید؟
“برنامه ریزی بدون عمل یک رویا است. اقدام کردن بدون برنامه ریزی یک فاجعه است.” ضرب المثل ژاپنی
ضرب المثل بالا قطعاً درست است و معنای برنامه ریزی را منعکس می کند. البته باید در نظر گرفت که موقعیتهای مختلف، سطوح مختلف کاری و زمان های متفاوت انجام یک فعالیت همیشه یکسان نیستند، به عبارتی همه چیز نسبی است!
اما همچنان، برنامه ریزی در همه جا و همیشه اهمیت دارد.
زمانی که روز کاری، هفته یا کل ماه خود را برنامه ریزی می کنید، نه تنها فعالیت های لازم را تعیین می کند، اولویت ها و مهلت های آنها را تعیین می کند، بلکه خود را در برابر استرس هم ایمن میکنید.
در این مقاله سعی داریم شما را با روش های برنامه ریزی برای هر چیز و موقعیتی و همچنین برنامه ریزی در محیط کاری آشنا کنیم. اگر به این موضوع علاقه مندید با این مقاله همراه شوید.
فهرست
فصل ۱
چطور می توانید برای هر چیزی برنامه ریزی کنید؟
اگر هنگام تلاش برای برنامهریزی چیزی در خانه یا محل کار تان دچار مشکل شده اید و میخواهید بدانید که چگونه این کار را انجام دهید، در ادامه مراحل کلی برنامه ریزی را بیان خواهیم کرد.
هنگامی که مفاهیم اولیه و اساسی برنامه ریزی را درک کردید، می توانید مانند یک فرد حرفه ای برنامه بنویسید.
این یک روش ساده شش مرحلهای است که در هر موقعیتی و در هر مکانی و در هر زمانی می توانید از آن استفاده کنید، از کارهای کوچک تا پروژه های بزرگ را برنامه ریزی نمایید.
۱.اهداف خود را بیان کنید
شما باید در مورد آنچه می خواهید انجام دهید، شفاف باشید. اگر نتوانید هدف تان را به وضوح بیان کنید، برنامه تان دچار مشکل خواهد شد.
سعی کنید این را از خود بپرسید: “انجام دادن این کار به چه معناست ؟” کمی در موردش فکر کنید، بعد سعی کنید به خودتان این گونه پاسخ دهید: “وقتی کارهای a، b، c و غیره را کامل کردم، این کار تمام می شود.”
پس برای اینکه بتوانید بگویید کارتان تمام شده است، باید انجام دادن کارهای aوbوc را فهرست کنید. با داشتن این فهرست، پایه و اساس یک برنامه را پی ریزی می کنید.
خواندن مقاله زیر می تواند بیشتر شما را با هدف گذاری موثر آشنا کند.
هدف گذاری مؤثر و کسب مهارت در تعیین اهداف جهت رسیدن به موفقیت
آیا میدانید چگونه میتوانید اهداف را تعیین کنید؛ یا مهارت های کسب هدف گذاری مؤثر چه چیزهایی هستند؟ اگر در مورد برنامه ریزی برای هدف خود مشکل دارید، این مقاله می تواند به شما کمک کند.
۲. وضعیت را توصیف کنید
احتمالاً دلایل خوبی برای انجام کاری که میخواهید برای آن برنامه ریزی کنید وجود دارد. اما آیا میدانید آنها چه هستند؟ اگر نمیتوانید این دلایل را فهرست کنید، یعنی به اندازه کافی در مورد آنچه میخواهید انجام دهید، نمیدانید.
هر برنامه پاسخی به یک موقعیت یا زمینه خاص است. میتوانید درک خود از آن موقعیت را با این سؤال از خودتان آزمایش کنید: «در حال حاضر در اطرافم چه اتفاقاتی رخ میدهد و چه چیزی ممکن است در حین اجرای این کار تغییر کند؟»
در واقع برنامه ریزی نشان دهنده قصدی هست که ریشه در وضعیت فعلی و تمایل به تغییر آن دارد. اگر هدفتان را بدانید، یک دستورالعمل قدرتمند برای تصمیم گیری روزانه تان خواهید داشت.
اما باید مشخص کنید که این قصد و نیت دقیقاً متعلق به چه کسی است؟ هدف تان باید چیزی باشد که میخواهید. این حرف ممکن است یک جمله واضح به نظر برسد، اما اغلب اوقات ما برای چیزهایی که دیگران میخواهند، هدف گذاری میکنیم.
علاوه بر دانستن نحوه انجام دادن کار، در این مرحله باید مشخص کنید که چه کسی میتواند مشخص کند که کارتان به اتمام رسیده است.
۳. گزینههای خود را فهرست کنید
تقریبا همیشه انتخابهایی وجود دارند. گاهی اوقات میتوانید خودتان آنها را تعریف کنید، اما گاهی اوقات ممکن است به شما گزینههایی داده شوند.
به این انتخابها یا گزینهها به عنوان راههایی برای رسیدن به نتیجه نهایی و رسیدن به هدف خود فکر کنید.
در این مرحله از برنامه ریزیتان، گزینهها باید فقط انتخابهایی در مورد تصویر بزرگ از کار باشند. این مرحله، زمان آن نیست که نگران این باشید که از چه فونتی در یک صفحه وب استفاده کنید یا چیزهای کوچکی مثل این. گزینه ها را به عنوان تصمیماتی که در هنگام ” بین دو راهی ماندن” باید بگیرید، در نظر بگیرید.
در این مرحله در مورد تصمیمات بزرگ صحبت میکنیم. مثل اینکه کدام فروشندهها را باید انتخاب کنیم، چه ماژولهایی را باید در اولویت قرار بدهید و کدام را بعدا انجام دهید و غیره.
۴. گزینههای خود را تجزیه و تحلیل کنید
وقتی لیست گزینههای اصلیتان را نوشتید، باید آنها را در سطح جزئی به اندازه کافی تجزیه و تحلیل کنید تا تصمیمی آگاهانه بگیرید و مشخص کنید، کدام گزینه میتواند مورد قبولتان باشد و کدام نه.
از خود این سوال را بپرسید: «این گزینهها چگونه به نظر میرسند؟ منظورشان از نظر هزینههای مورد انتظار، منابع و تعهدات زمانی چیست؟»
علاوه بر این، ممکن است بخواهید یک قدم به عقب بردارید و بپرسید: “آیا واقعاً میتوانیم این کار را انجام دهیم؟” انجام ندادن کاری گاهی اوقات ممکن است بهترین گزینه باشد.
به عنوان مثال اگر سازمان تان برای انجام کاری آماده نباشد یا به اندازه کافی پول نداشته باشد، هربرنامه ریزی که انجام دهید، موفق نخواهد بود.
۵. انتخاب خود را انجام دهید
نمیتوانید گزینهها را برای همیشه تجزیه و تحلیل کنید. دیر یا زود باید بین آنها یکی را انتخاب کنید.
همانطور که به گزینهها نگاه میکنید از خود بپرسید: “کدام انتخابها بهتر هستند؟” در برخی موارد، ممکن است معیارهای رسمیبرای راهنمایی در تصمیم گیری داشته باشید، اگر نه، باید از قضاوت خودتان استفاده کنید.
تجزیه و تحلیل کمی انتخابهای پیش رویتان ممکن است بتواند هزینهها، منافع و برندگان و بازندگان ظاهری را به شما نشان بدهد، اما تجزیه و تحلیل کمی به ندرت همه چیز را پوشش میدهد.
اغلب مسائل دیگری وجود دارند که شما را به سمت انتخابهای نهایی هدایت میکنند. به خصوص اگر گزینهها بسیار شبیه به هم باشند.
این مرحله جایی است که درک شما از نیت انجام کار بسیار مهم و مفید است. اگر هدف را درک میکنید، میتوانید از قبل فکر کنید و برخی از هزینهها و مزایای نرم یا «کیفی» را در تحلیل خود بگنجانید. این کار ممکن است انتخابهای نهایی را آسانتر کند و باعث شود مجبور نشوید در آخرین لحظه به عقب برگردید و به جستجوی اطلاعات از دست رفته بپردازید.
یکی از ابزارهایی که در این مرحله می تواند به شما کمک کند، تصمیم گیری چند معیاره است. خواندن مقاله زیر میتواند به شما در شناخت بهتر این ابزار کمک کند.
تصمیم گیری چند معیاره و تکنیک های آن
تصمیم گیری چند معیاره روشی است که می تواند هر گزینه را بر اساس معیارهای مختلف اندازه گیری کند و معیاری برای مقایسه و رتبه بندی هر گزینه ارائه می دهد.
۶. تصمیم بگیرید که چگونه اجرا کنید
وقتی، اهداف تان را مشخص کردید، گزینههای اصلیتان را مرتب کردید، روش انتخابیتان تعیین شد، آماده هستید برای اجرا کردن. اینجاست که باید نوشتن برنامه ای دقیق تری را شروع کنید.
یکی از نکات کلیدی برنامه خوب برای اجرا، یافتن سطح دقیق جزئیات برای برنامه ریزی است. وقتی بخواهید بیش از حد دقیق برنامه ریزی کنید، باید زمان زیادی را صرف برنامه ریزی کنید و هنگامی که یک چیز کوچک تغییر میکند یا دقیقاً همانطور که انتظار داشتید پیش نمیرود، مجبور خواهید شد تمام برنامه ریزی خود را تغییر دهید.
در مقابل اگر برنامه تان بسیار کلی باشد، مجبور میشوید در هر مرحله زمان زیادی را صرف تلاش برای کشف اینکه چه کاری باید انجام دهید، بکنید.
برای عبور از این مشکل، به توضیحات خود در مورد اینکه انجام دادن آن کار به چه معناست و در چه ترتیب کلی انجام میشود، بازگردید.
برای ارزیابی برنامه تان موارد قابل تحویل را مشخص کنید. آنها را به ترتیبی که باید انجام شوند، فهرست کنید. با نگاه کردن به فواصل زمانی بین موارد تحویلی خود، اگر مشکلی پیش آمد آن را تغییر دهید.
مطمئن شوید که هرگز بیشتر از دو، سه هفته، بین موارد تحویلی بیشتر نمیشوید.
چنین برنامهای نظارت برای ارزیابی پیشرفت را آسان میکند و اگر چیزی اشتباه پیش برود، خیلی زود متوجه آن خواهید و بدون سختی زیاد میتوانید آن بهبود دهید.
توجه داشته باشید که با اضافه کردن منابع و وابستگی بین کارهاست که یک برنامه کامل خواهید داشت.
برای پروژههای بزرگتر، برنامه ریزان با تجربه معمولاً یک طرح نسبتاً دقیق با منابع، وابستگیها و زمان شروع و پایان ایجاد میکنند.
نکته: هیچ برنامه ای نمیتواند هر احتمال یا هر فعالیتی را به طور کامل پوشش دهد. این بدان معناست که بسیاری از جزئیات در برنامه تان درنظر گرفته نخواهند شد و باید به صورت روزانه با آنها در حین انجام برنامه تان کنار بیایید. این بخش از برنامه ریزی در اکثر کتابهای درسی یا برنامههای آموزشی رسمیمورد مطالعه و تدریس قرار نگرفته است.
اگر می خواهید برای زندگی شخصی تان و فراتر از مسائل ساده برنامه ریزی کنید، مقاله زیر در این زمینه می تواند به شما کمک نماید.
برنامه ریزی در زندگی شخصی به چه معناست؟
برنامه ریزی در زندگی شخصی ، نقشه راهی است که به شما کمک میکند آنچه را که برایتان مهم است اولویت بندی کنید، و به سمت زندگی که میخواهید حرکت کنید.
فصل ۲
برنامه ریزی کاری چیست؟
اگر در حال آماده شدن برای راه اندازی یک کار جدید یا هماهنگی یک پروژه بلند مدت هستید، برنامه ریزی کاری میتواند به شما کمک کند تا جزئیات کارتان را در یک سند سازماندهی کنید.
ایجاد یک برنامه ریزی کاری شما را تشویق میکند تا به آنچه میخواهید برسید فکر کنید، و پروژه را به وظایف کوچکتر تقسیم کنید.
درواقع برنامه ریزی کاری یک سند مکتوب است که برای ساده کردن یک پروژه طراحی شده است.
هدف از آن، ایجاد یک مرجع بصری برای اهداف، وظایف و اعضای تیمها است که مسئولیت هر حوزه را بر عهده دارند. و ساختاری را ارائه می دهد که براساس آن میتوان وظایف هر عضو تیم بر اساس پیشرفت و وضعیت فعلی را به روز نمود.
اگر پروژه پیچیده ای دارید، میتوانید برنامه ریزی کاری مخصوص به خودش را ایجاد کنید.
اما هنگامیکه استراتژی تان و آنچه برای موفقیت نیاز دارید روشن است، می توانید با ایجاد یک برنامه ریزی کاری به عنوان الگو در زمان صرفه جویی کند، زیرا در چنین الگویی فقط نیاز است وظایف، اعضای تیم، اهداف و جدول زمانی را اضافه کنید.
برنامه ریزی در هر سطحی قابل استفاده است.اما قبل از شروع برنامه ریزی خود، باید اهداف خود را به صورت SMART تعریف کنید کنید. یعنی اهدافی خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و قابل سنجش با زمان ایجاد کنید.
چرا به برنامه ریزی کاری نیاز دارید؟
همانطور که اشاره کردیم، برنامه کاری شما به عنوان نقشه راه برای کل پروژه تان عمل میکند. نه تنها شما و تیمتان را سازماندهی میکند، بلکه تضمین میکند که از سهامداران کلیدی، بخشهای مرتبط، رهبران مسئولیتپذیری/ریسک مرتبط و غیره استقبال میکنید.
علاوه بر این، به مدیریت انتظارات در سطح ذینفعان و همچنین در سطح مدیریت و اعضای تیم کمک میکند.
به طور خلاصه برنامه ریزی کاری جنبههای مثبت زیر را ارائه میدهد:
- افزایش بهره وری و اثربخشی کار هر کارمند
- تنظیم واضح تر و دستیابی به اهداف شخصی و تجاری
- بیمه ای خاص در برابر مهلتهای از دست رفته با کمک افزودن شرایط برای هر کار خاص یا استفاده از تایمرهای کاری خاص
- کاهش سطح استرس در طول روز کاری
به عبارت دیگر، قطعاً برنامه ریزی کاری ارزش زمان گذاشتن دارد، زیرا همیشه مسیری منظم بهتر از مسیری پر آشوب است.
اگر شرکتها نحوه برنامه ریزی خود را بهبود بخشند، مدیریت و رهبریشان نیز بهبود خواهند یافت.
فصل ۳
مراحل برنامه ریزی کاری
واضح است که برنامه ریزی، کاری بسیار مهم است. ایجاد برنامه کاری یک فرآیند بسیار پیچیده است و قبل از ارائه به ذینفعان تا حد امکان باید جزئیات آن مشخص شود.
یک برنامه کاری اغلب شش تا ۱۲ ماه طول میکشد، اما میتوان آن را بر اساس نیاز خاص تنظیم کرد.نوشتن برنامه های کاری به کارمندان کمک میکند تا تمرکز و انگیزه اعضای تیم را بهبود بخشند.
مراحل کلیدی که در ادامه معرفی می شوند را در هنگام تدوین برنامه ریزیهای کاری مرور کنید تا مطمئن شوید که جزئیات مهم را نادیده نمیگیرید.
۱. اهداف و مقاصد را تعریف کنید
بدون هدفو مقصد مشخص، اعضای تیم کورکورانه روی وظایف شان کار میکنند. اولین کاری که یک برنامه ریزی کاری انجام میدهد این است که هدف و مقصد کلیدی که میخواهید به آن دست پیدا کنید را تعریف میکند. با تعریف این موارد، کارمندان میتوانند وظایف کاری خود را در جهت دستیابی به هدف انجام دهند.
مثالی که برای نداشتن هدف می توانید در نظر بگیرید تیم فوتبالی استکه فقط به اطراف میدود و به توپ ضربه میزند. بدون هدف گلزنی در سمت خاصی از زمین، فقط تعداد زیادی دویدن و لگد زدن بدون هیچ هدفی وجود دارد.
در یک برنامه ریزی اداری، هدف ممکن است پیادهسازی یک سیستم امنیتی فناوری اطلاعات جدید با اهداف پشتیبانگیری از دادهها قبل از انتقال، ایجاد پروتکل ایمنی جدید و اجرای آموزشهای جدید شرکت باشد. تعیین هدف برنامه ریزی کاری نقطه شروع تان است.
بهتر است در اینجا از اهداف SMART استفاده کنید. یعنی هدفی که مشخص است، قابل اندازه گیری و قابل دستیابی است، مرتبط است و میتواند در چارچوب زمانی تعیین شده، انجام شود.
۲.تیمها و افراد خود را سازماندهی کنید
پس از تعیین اهداف، باید افراد متناسب را در تیمها یا وظایف منصوب میشوند. ممکن است ساختارهای مختلفی در برنامه کاری دخیل باشد که شامل سطوح سلسله مراتبی و همچنین سطوح تیمی میشود.
به عنوان مثال، ساخت یک کارخانه جدید به یک تیم ساختمانی، یک تیم اداری و یک تیم مهندسی نیاز دارد. هر تیم یک رهبر دارد که با سایر رهبران تیم کار میکند تا مطمئن شود که کارها طبق برنامه ریزی و بودجه پیش میروند.
در هر تیم ممکن است تیمهای مختلف دیگری نیز وجود داشته باشد. تیم ساخت و ساز ممکن است یک تیم سنگ تراشی، یک تیم برق و یک تیم ماشین آلات سنگین داشته باشد.
۳. جدول زمانی را تعیین کنید
یک ضرب المثل قدیمی وجود دارد و این است که “زمان طلا است”. وقتی صحبت از دنیای کسب و کار میشود، این ضرب المثل در برنامهریزی کاری نیز صادق است.
هرچه تکمیل یک کار بیشتر طول بکشد، هزینه کار و مواد بیشتر میشود. علاوه بر این، هرچه تکمیل کار بیشتر طول بکشد، شرکت از هزینه فرصت بیشتری رنج میبرد.
مثلا اگر آن کارخانه تا پایان تابستان ساخته نشود، ممکن است شرکت مجبور شود سفارشات تعطیلات را رد کند زیرا قادر به ساخت آنها نیست.
در جدولهای زمانی برنامه ریزی تان، نقاط عطف را مشخص کنید. باید بتوانید به وسیله نقاط عطف، پیشرفت را اندازه گیری کنید. اگر مشکلاتی در رسیدن به نقاط عطف وجود دارد، آنها را برطرف کنید تا برنامه ریزی تان به مسیر خود بازگردد.
اگر می خواهید در مورد ارزیابی کار زمان بیشتر بدانید، خواندن مقاله زیر میتواند به شما بسیار کمک کند.
ارزیابی کار و زمان ؛ چگونه عملکردمان را در محیط کار بسنجیم؟
یکی از روش های مهم سنش عملکرد در محیط کسب و کار ارزیابی کار و زمان است. با ما همراه باشید تا با روش های ارزیابی خود در محیط کار بیشتر آشنا شوید.
۴. برای بودجه و منابع مورد نیاز برنامه ریزی کنید
برنامه ریزی بودجه مستلزم تعیین تیمها و تعیین زمانبندی است. اغلب، کسبوکارهایی که از اشخاص ثالث به عنوان بخشی از کارشان استفاده میکنند، پیشنهاداتی را برای برون سپاری وظایف محوله دریافت میکنند.
در تهیه بودجه برنامه ریزی این پیشنهادها، هزینه داخلی برای نیروی کار و مواد و همچنین هرگونه هزینههای احتمالی مانند مجوزها یا هزینههای قانونی را درنظر بگیرید.
بودجه باید هزینه هر بخش و تیم را مشخص کند. کارایی هزینه را در نقاط عطف بررسی کنید تا مشخص شود آیا تیم ها در مسیر درست مصرف بودجه قرار دارند، یا بیشتر یا کاهش از بودجه برنامه ریزی شده مصرف میکنند.
۵. محدودیتهای خود را درک کنید
به خصوص محدودیت سه گانه زمان، بودجه و منابع را در نظر بگیرید. در این مرحله میتوانید ریسکهایی را که ممکن است برنامه ریزیتان را دچار اختلال کنند، در نظر بگیرید.
شاید برخی از اعضای تیم تان در این مدت چند روز بیمار شوند. شاید کارهای غیرمنتظره باید انجام شوند. ممکن است شاید برخی از ابزارهای تان خراب شوند که نیاز به پول بیشتری از بودجه دارند.
هر چیزی را که ممکن است مانند یک خطر باشد و میتواند منجر به ایجاد محدودیت تمامعیار شود و بر تکمیل موارد قابل تحویل یا حتی اهداف برنامه ریزی و کارتان تأثیر بگذارد را را در نظر بگیرید.
۶. در مورد خطرات و شخص مسئول آنها بحث کنید
باید تا حد امکان ریسکها را از زوایای مختلف ارزیابی کنید. مرخصی با حقوق، زمان مرخصی که کارکنان جمع کرده اند و تعطیلات شرکت را در نظر بگیرید. هر حادثه عجیبی را که ممکن است بر بودجه یا جدول زمانی برنامهریزی تان تأثیر بگذارد، در نظر بگیرید.
سپس شخصی را تعیین کنید تا در صورت به وجود آمدن آن خطرات، مسئولیت شرایط را بر عهده بگیرد. احساس مسئولیت پذیری ایجاد کنید تا همه اعضای تیم بتوانند در موفقیت آمیزبودن برنامه سهم قابل اندازه گیری داشته باشند و احتمال خطا به حداقل برسد.
به یاد داشته باشید که برنامه ریزی کاری تان، درواقع برنامه عملیاتی است که کارتان را هدایت میکند، بنابراین هرچه جزئیات بیشتری در مورد محدودیتها و خطرات احتمالی داشته باشید، تیم شما وظایف خود را برای تولید قابل تحویل و دستیابی به اهداف و مقاصد بهتر انجام میدهد.
ایجاد یک الگو برای برنامه ریزی کاری
الگو سازی برنامه ریزی کاری میتواند به شما در مستندسازی مراحل توضیح داده شده در بالا کمک کند. مطمئن شوید که به طور مداوم الگوی خود را تحت نظر داشته باشید و آن را با تغییراتی در روند برنامه ریزی خود به روز کنید.
فصل ۴
انواع برنامه ریزی کاری
برنامه ریزی موثر پایه و اساس هر کسب و کاری موفق است. برنامه ریزی حول سازماندهی اولویتها و منابع میچرخد و به بهره وری مربوط میشود.
به نظر میرسد برنامه ریزی کسب و کار با توجه به اهمیت تقریباً بدیهی این مفهوم، کاری است که سازمانها به خوبی انجام میدهند. با این حال، لزوماً چنین نیست.
با توجه به نظران کارشناسان برنامه ریزی در سراسر جهان، میتوان گفت تنها حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از کسب وکارها، فرآیند برنامه ریزی تجاری موثری دارند.
از آنجایی که سطوح بهرهوری مستقیماً بر موفقیت هر سازمانی تأثیر میگذارد، ضروری است که کسبوکارها برنامههایی را ایجاد کنند که کارساز باشند.
هنگامیکه مشکلاتی در مورد مدیریت وجود دارد، اغلب مشکالاتی در برنامه ریزی شرکت وجود دارد. هنگامیکه یک شرکت نحوه برنامه ریزی خود را بهبود میبخشد، میتواند انتظار داشته باشد که تمام جنبههای دیگر کسب و کارش نیز بهبود یابد.
اگر به دنبال روشهایی برای بهبود بهره وری سازمان تان هستید، خواندن مقاله زیر را از دست ندهید.
۱۲ روش برای افزایش بهره وری در محیط کار
اگر آماده هستید تا کنترل زمان را به دست بگیرید و بهره وری خود در محیط کار خود را افزایش دهید، پیشنهاد می کنیم این مقاله را مطالعه کنید.
روشهای مختلفی برای برنامه ریزی وجود دارد که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را در موقعیتهای مختلف دارند.
هیچ تکنیکی برای همه موقعیتها مناسب نخواهد بود. اما معمولا ترکیبی از این تکنیکها برای یک برنامه ریزی موفق مورد نیاز خواهند بود.
چهار نوع برنامه ریزی عمده وجود دارد که عبارتند از برنامه ریزی استراتژیک، تاکتیکی، عملیاتی و اضطراری. هر نوع برنامه ریزی کارکنان در بخشهای مختلف را تحت تاثیر قرار میدهد و منابع شانرا به اقدامات خاصی متعهد میکند.
در ادامه خلاصه ای در مورد هر نوع برنامه ریزی و موارد کاربرد آن، آورده شده است.
فصل ۵
برنامه ریزی استراتژیک
برنامه ریزی استراتژیک پایه و اساس یک سازمان است. یک برنامه استراتژیک مدون میتواند نقشی اساسی در رشد و موفقیت کسبوکار داشته باشد، زیرا میگوید چگونه به فرصتها و چالشها پاسخ دهید.
اساساً، برنامه استراتژیک تصمیمات مهم اتخاذ شده در یک کسب و کار را مشخص میکنند. برنامهریزی استراتژیک، با ارزیابی این که کجا هستید و به کجا میروید، جهتگیری کسبوکار را مشخص میکند.
برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی است که در آن رهبران سازمانی چشم انداز خود را برای آینده تعیین میکنند و همچنین اهداف و مقاصد خود را برای سازمان مشخص میکنند.
این فرآیند همچنین شامل ایجاد ترتیبی است که باید به اهداف دست پیدا کنید تا شرکت بتواند به چشم انداز اعلام شده خود برسد.
در واقع برنامه استراتژیک هنر ایجاد استراتژیهای تجاری خاص، اجرای آنها و ارزیابی نتایج اجرای برنامه ریزی با توجه به اهداف یا خواستههای کلی بلندمدت یک شرکت است. در اصطلاح برنامه ریزی استراتژیک را مترادف با مدیریت استراتژیک در نظر میگیرند.
برنامههای استراتژیک میتوانند دامنهای از سه سال تا ده سال داشته باشند . یک برنامه استراتژیک خوب همیشه موقعیت را در بلندمدت در نظر میگیرد و تصویر بزرگ را شکل میدهد.
هدف برنامه ریزی استراتژیک این است که اطمینان حاصل شود که کارمندان و سایر ذینفعان همه در جهت رسیدن به یک هدف مشترک کار میکنند و انرژی، تمرکز و منابع آنها همگی در راستای این هدف قرار دارند.
برنامه ریزی استراتژیک باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- ترکیب کردن اثر کارها در آینده است، بدون توصیف یشرفت وضعیت فعلی.
- چشم اندازها و جهت گیریهای کلی فعالیتهای شرکت ( برنامه ریزی استراتژیک شرایط، تلاشها و منابع صرف شده را در نظر نمیگیرد)
توجه داشته باشید نتایج آینده تنها بر مبنای گزارشهای کار گذشته پیش بینی نمیشود.
اگر روی فرآیند برنامه ریزی بلندمدت کسب و کارتان تمرکز نکرده اید، خیلی دیر نیست. موفقیت آینده شما به یک برنامه استراتژیک موثر بستگی دارد.
فصل ۶
برنامه ریزی تاکتیکی
حدود ۲۵۰۰ سال پیش، سون تزو، استراتژیست نظامیمشهور چینی، گفت: “استراتژی بدون تاکتیک، کندترین مسیر برای پیروزی است. تاکتیک بدون استراتژی، سر و صدا قبل از شکست است.”
برنامه ریزی تاکتیکی پشتیبان برنامه ریزی استراتژیک است. درواقع شامل تاکتیکهایی است که برای اجرای برنامه استراتژیک استفاده میشود.
در یک برنامه تاکتیکی، سؤالات خاصی وجود دارد که باید در مورد آنچه که برای تحقق اهداف تعیین شده در برنامه استراتژیک نیاز است، پاسخ داده شود. مهمترین سوال این است که شرکت چگونه ماموریت خود را انجام خواهد داد.
برنامههای تاکتیکی انعطافپذیر هستند و اغلب استراتژی را به چند بخش تقسیم میکنند. این خصوصیت کاملا متضاد برنامه استراتژیک است، که در صورت شکست، آسیب بزرگی به یک شرکت وارد کند. برنامه های تاکتیکی قابل تغییر هستند و در صورت بروز مشکل، آسیب جزئی به شرکت وارد میکنند.
این نوع برنامه ریزی بسیار متمرکز و کوتاه مدت است و معمولاً توسط مدیران سطوح پایین تر تهیه میشود زیرا آنها دانش بهتری از بخشهای خود و اجرای روزمره کسب و کار دارند.
سطح جزئیات بیشتر در برنامه تاکتیکی کارایی را افزایش میدهد و به افراد و تیمها کمک میکند تا بدانند دقیقاً چه چیزی از آنها خواسته میشود.
اگر برنامه استراتژیک به طور متوسط پنج ساله یا بیشتر باشد، برنامه تاکتیکی ممکن است یک ساله باشد. اما زمان بندی دقیق آن به نوع کسب و کار و سرعت مورد نیاز برای تغییر بستگی دارد.
برنامه ریزی استراتژیک در مقابل برنامه ریزی تاکتیکی
استراتژی اهداف بلند مدت و نحوه برنامه ریزی برای دستیابی به آنها را تعیین میکند. به عبارت دیگر، استراتژی مسیر دستیابی به اهداف و ماموریتهای شرکت را در اختیار تان قرار میدهد. برخی از مهمترین ویژگیهای برنامههای استراتژیک عبارتند از:
- معمولا طولانی مدت ۳ تا ۱۰ ساله یا حتی بیشتر هستند.
- اهداف و وظایف در حالت گسترده را در نظر میگیرند.
- “چرایی” پشت کار را نشان میدهند.
- ثابت هستند و زیاد تغییر نمیکنند.
تاکتیکها بسیار ملموستر از استراتژی هستند، و اغلب به سمت گامهای کوچکتر و چارچوبهای زمانی کوتاهتر در طول مسیر هدایت میشوند. منابع، برنامههای خاص، بهترین شیوهها و موارد دیگر را شامل میشوند.
این برنامهها اهدافی را که در اهداف استراتژیک خود تعیین کرده اید به وظایف قابل اجرا تقسیم میکنند که تا بتوانید آنها را در سیستم مدیریت و وظایف را برنامه ریزی کنید. اغلب اوقات، برنامههای تاکتیکی:
- شامل اهداف کوتاه مدت ۱ تا ۲ سال هستند.
- اهداف کوچک و متمرکز به وجود میآورند.
- توضیح میدهند که چگونه میخواهید به اهداف برنامه ریزی استراتژیک دست پیدا کنید.
- به سرعت قابل تغییر و اصلاح است
فصل ۷
برنامه ریزی عملیاتی
این نوع برنامه ریزی، مانند برنامه ریزی تاکتیکی، مستلزم ایجاد یک برنامه کاری کوتاه مدت، اما با تقسیم بندی واضح وظایف بر اساس دوره (روزانه، در هفتگی یا فصلی) است.
در واقع برنامه عملیاتی فرآیند تبدیل برنامه استراتژیک به یک نقشه دقیق است که دقیقاً مشخص میکند تیم شما چه اقداماتی را به صورت هفتگی یا گاهی حتی روزانه انجام میدهد.
برنامه عملیاتی به چهار سوال میپردازد:
- الان کجا هستیم؟
- کجا میخواهیم باشیم؟
- چگونه به آنجا برسیم؟
- چگونه پیشرفت خود را اندازه گیری کنیم؟
برنامه عملیاتی میتواند پیوسته یا یکبار مصرف باشد. حالت یک بار مصرف معمولاً برای یک رویداد خاص ایجاد میشود که فقط یک بار رخ میدهد، مانند یک کمپین بازاریابی منحصر به فرد. برنامه ریزی عملیاتی پیوسته میتواند شامل قوانین و مقررات، رویهها و اجرای روزانه شرکت باشد.
این نوع برنامه ریزی، عملکردهای مختلف کسب و کار، به عنوان مثال منابع انسانی یا بازاریابی، را با اهداف و مقاصد کلی یک سازمان هماهنگ میکند. و شامل برنامه ریزی سطوح منابع، فرآیندها، جایی که افراد مورد نیاز است و بودجه بخش میباشد.
در طول فرآیند برنامه ریزی عملیاتی، وظایف هر تیم یا شخص را برای سه ماهه، شش ماه یا سال مالی بعدی مشخص کنید. سطح جزئیات و جدول زمانی که برای برنامه ریزی عملیاتی انتخاب میکنید باید به سازمان تان بستگی داشته باشد ..
این برنامه ریزی برای هر بخش جداگانه ایجاد میشود، اما همچنین یکپارچگی کلی در کسب و کار، حصول اطمینان از اینکه هر حوزه یک استراتژی را پوشش داده و هیچ دو بخش روی یک پروژه کار نمیکنند، مهم است
برنامه ریزی عملیاتی در مقابل برنامه ریزی تاکتیکی
برنامه تاکتیکی، برنامه ریزی کوتاه بردی است که بر عملیات جاری بخشهای مختلف سازمان تأکید دارد.
مدیران از برنامه تاکتیکی برای تشریح کارهایی استفاده میکنند که بخشهای مختلف سازمان باید انجام دهند تا سازمان در یک سال یا کمتر به موفقیت برسد.
برنامههای تاکتیکی معمولاً در زمینههای تولید، بازاریابی، پرسنل، مالی و تأسیسات کارخانه توسعه مییابند. به دلیل افق زمانی و حوادث ناگوار احتمالی در طول اجرای یک برنامه ریزی تاکتیکی باید با عدم قطعیتها به صورت متوسط پوشش داده شود.
برنامه عملیاتی فرآیند پیوند دادن اهداف و مقاصد استراتژیک به اهداف و مقاصد تاکتیکی است. این نقاط عطف، شرایط موفقیت را توصیف میکنند و توضیح میدهند که چگونه، یا چه بخشی از یک برنامه ریزی استراتژیک در طول یک دوره عملیاتی معین انجام میشود.
فصل ۸
برنامه ریزی اضطراری
برنامه ریزی اضطراری برای هر کسب و کاری مهم است زیرا همیشه احتمال تغییرات پیش بینی نشده وجود دارد.
همه استراتژیها زمانی که تحت تأثیر عوامل داخلی یا خارجی قرار میگیرند، پتانسیل شکست خوردن را دارند. به عنوان مثال ممکن است تامین کننده اصلی به طور ناگهانی تعطیل شود، یا تغییری در قوانین دولتی ایجاد شود. این رویدادها اغلب اجتناب ناپذیر هستند.
علاوه بر این هر تغییری را نمیتوان پیشبینی کرد، به همین دلیل ضروری است که یک برنامه اضطراری داشته باشیم. هر مدیر کسب و کاری باید اهمیت داشتن یک برنامه اضطراری را درک کند.
برنامه اضطراری برای زمانی ایجاد میشود که اتفاق غیرمنتظره ای رخ دهد یا برای ادامه دادن مسیر به سمت هدف نیاز به یک تغییر اساسی باشد. در واقع این نوع برنامه ریزی، نوعی آماده شدن برای بدترین حالت ممکن است.
شرکتی که مدیران آن درک روشنی از انواع مختلف برنامه ریزی دارند، میتوانند انتظار ایجاد یک کسب و کار موفق و پایدار را داشته باشند.
برای ایجاد یک برنامه اضطراری در مرحله اول، ارزیابی ریسک باید انجام شود و بیشترین خطر بالقوه برای کسب و کار شناسایی شود.
هنگامیکه خطرات برجسته مشخص شدند، میتوان برای هنگامی که بروز پیدا کردند برنامه ریزی کرد. و اقدامات، محرکهای رویدادها مورد نیاز را طرحریزی کرد و چارچوبهای زمانی برای اقدامات لازم و بودجهبندی را تعین نمود.
برنامههای اضطراری اغلب در هنگام تکمیل برنامه استراتژیک نوشته نمیشوند، و از این رو توسط بسیاری از شرکتها نادیده گرفته میشوند. اما شروع یک استراتژی بدون آنها، خطری جدی برای هر کسبوکاری در پی دارد.
اگرچه برنامه ریزیهای اضطراری به ندرت مورد استفاده قرار میگیرند، اما زمانی که مورد استفاده قرار میگیرند، باعث صرفهجویی مقدار زیادی پول در شرکتها میشوند.
فصل ۹
روش های برنامه ریزی
برنامه ریزی در هر نوع سازمانی برای دستیابی به اهداف مورد نظر ضروری است. بر اساس سنت و فرضیات، بسیاری از سازمانها روشهای مختلفی را برای برنامه ریزی اتخاذ میکنند.
یک سازمان سنتی ممکن است برنامه ای متمرکز را تدوین کند در حالی که یک سازمان لیبرال ممکن است برنامه ای غیرمتمرکز را اتخاذ کند.به طور مشابه، یک سازمان مدرن ممکن است برنامه ای ترکیبی را تدوین کند.
هدف اصلی روشهای برنامهریزی، توسعه برنامههای مؤثر است که مورد قبول همه اعضا باشد.
روشهای برنامه ریزی که به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرند به شرح زیر است:
روش شماره ۱ . بالا به پایین
در روش برنامه ریزی از بالا به پایین، مدیران سطح بالا به طور مستقیم در تمام جنبههای برنامه ریزی دخالت دارند. این روش فرض میکند فقط مدیران سطح بالا دانش، مهارت و اختیار کافی برای تدوین برنامههای موثر را دارند.
به همین دلیل مدیران اهداف، برنامهها، خط مشیها، برنامههای عملیاتی و استراتژیهای سازمان را تدوین میکنند.
سپس برنامههای تدوین شده به صورت سلسله مراتبی برای اجرا به مدیران سطوح زیرمجموعه ابلاغ میشود
در این روش مدیران میانی و پایین نقشی در تدوین برنامه ندارند. با این حال، آنها بر اساس دستورالعملهای مدیریت ارشد در اجرای آن نقش ایفا میکنند.
با توجه به مزایا و معایب برنامه ریزی از بالا به پایین، ممکن است این روش زمان کمتری برای تهیه یک برنامه شرکتی بگیرد اما شاید همه کارکنان از آن حمایت نکنند.
روش شماره ۲. از پایین به بالا
این روش درست برعکس برنامه ریزی از بالا به پایین است. در این روش، ابتدا پیشنهادات توسط مدیریت خط اول توسعه مییابد و برای غربالگری، تعدیل اصلاح و تغییرات لازم به مدیریت سطح متوسط ارسال میشود.
دوباره طرحهای اصلاح شده و برای بررسی و تایید به مدیریت سطح بالا ارسال میشود. در این روش، مدیریت سطح بالا هیچ پیشنهاد و راهنمایی در تدوین برنامه به کارکنان ارائه نمیکند.
در این روش فرض میشود که مدیران عملیاتی اطلاعات و آگاهی کامل از واقعیت را دارند و درنتیجه میتوانند برنامه عملی را تدوین کنند.
این روش فرصتهایی را برای مدیران سطوح میانی و پایین ایجاد میکند تا هوش خود را به مدیران رده بالا نشان دهند.
روش شماره۳ . برنامه ریزی ترکیبی یا برنامه ریزی مبتنی بر هدف (MBO)
اساساً این روش ترکیبی از هر دو روش برنامه ریزی از بالا به پایین و از پایین به بالا است که در بالا ذکر شد. در این روش، مدیر سطح بالا چارچوب برنامه و دستورالعملهای گسترده ای را در اختیار مدیران میانی و خط اول قرار میدهد.
مدیران ارشد استقلال، انعطافپذیری و حمایت لازم را از مدیران میانی و خط اول برای تدوین برنامههای آزمایشی فراهم میکنند.
سپس مدیران رده بالا با مشورت مدیران سطح متوسط و خط اول، برنامه شرکت را برای پذیرش گسترده و اجرای مناسب بررسی، اصلاح و نهایی میکنند. به عبارت دیگر در این روش برنامه ریزی همه سطوح مدیران دخیل هستند.
از آنجایی که در برنامه ریزی مبتنی بر هدف تمام سطوح مدیریت در فرآیند هدف گذاری دخالت دارند، همه اعضای سازمان نسبت به برنامه نگرش مثبت تری خواهند داشت.
پیتر دراکر، نویسنده پرکار و رهبر تئوری مدیریت، عبارت ” برنامه ریزی مبتنی بر هدف ” را در سال ۱۹۵۴ ابداع کرد. هدف این روش بهبود انگیزه کارکنان و ارتباطات سازمانی با تمرکز بر همسوسازی اهداف فردی با اهداف شرکت است.
در این روش، یک مدیر و یک کارمند کارهای زیر را انجام میدهند:
- به طور مشترک اهداف و مقاصدی را برای یک دوره تعیین کنید.
- با هم وظایفی را که کارمند با حمایت مدیریت انجام میدهد، برنامه ریزی کنید.
- در مورد استانداردهای ارزیابی عملکرد کار به توافق میرسند.
- به طور منظم برای بررسی پیشرفت برنامه ریزی ملاقات می کنند.
در این روش ، بررسی های عملکرد به صورت دوره ای انجام می شود تا مشخص شود افراد چقدر به اهداف خود نزدیک هستند. وبه افراد بر اساس میزان نزدیک شدن شان به اهداف، پاداش داده می شود.
با این حال، منتقدان مدعی هستند که مدیرانی که از این رویکرد استفاده میکنند، بیشتر بر ایجاد اهداف تمرکز میکنند تا کمک به کارکنان برای دستیابی به آنها.
اگر می خواهید در مورد روش برنامه ریزی مبتنی بر هدف یا مدیریت مبتنی بر هدف بیشتر بدانید، خواندن مقاله زیر به شما کمک می نماید.
مدیریت بر مبنای هدف چگونه یکپارچگی سازمانی را در کار گروهی تعریف میکند؟
شرکتهای بسیاری از مدلهای راهبردی مدیریت برای حرکت به سمت موفقیت استفاده میکنند. مدیریت بر مبنای هدف یکی از همین مدلها است. در این مقاله آشنایی مختصر اما مفیدی با این روش مدیریتی پیدا میکنید.
روش شماره ۴. برنامه ریزی تیمی
در این روش برنامه ریزی، تیمی برای تدوین برنامه تشکیل میشود. اعضای این تیم شامل مدیران خط و کارشناسان ستادی هستند که تحت ریاست یک مدیر اجرایی کار میکنند.
این تیم برنامههای نهایی را آماده نمیکند، اما یک چارچوب اساسی برای تهیه برنامه ایجاد میکند.
برای این کار، اعضای تیم محیطهای خارجی و داخلی را اسکن میکنند تا فرصتها و تهدیدها و همچنین نقاط قوت و ضعف را شناسایی کنند. در نهایت، مدیر اجرایی برنامه شرکت را بررسی و نهایی میکند.
این روش برنامه ریزی به ایجاد یک محیط کاری دوستانه و تیمی در سازمان کمک میکند.
فصل ۱۰
ابزارهای برنامه ریزی
در دنیای امروزی، فناوری همه کارها هدایت میکند. شرکتها و کسب و کارها معمولاً موقعیت کارکردن از راه دور را ارائه میدهند یا به کارمندان اجازه میدهند تا به صورت دورکارو پاره وقت کار کنند، مخصوصا در شرایط فعلی گسترش پاندمی.
پس از نوشتن برنامه ریزی، یکی از وظایف اصلی اجرای آن در زمان، همراه با کیفیت و بودجه ای است که برآورد کرده اید. اما بدون نرم افزار مناسب، این کار میتواند به یک عذاب تبدیل شود.
به همین دلیل به ابزارهای آنلاینی نیاز است که به اعضای تیم اجازه دهد در مورد پروژهها ارتباط برقرار کنند و در صورت لزوم تغییراتی را در برنامه ایجاد کنند.
این ابزارها به مدیران این امکان را میدهد که وظایف را تعیین کنند، پیشرفت را پیگیری کنند، گزارشها را جمع آوری کنند و حجم کاری را مدیریت کنند.
در ادامه بدون معرفی کردن پلت فرمیخاص به شما سرنخهایی برای پیدا کردن ابزار آنلاین مناسبتان خواهیم داد.
۱.نمودار گانت
نمودارهای گانت به شما این امکان را میدهد که در یک نگاه، کل برنامه را ببینید. به همین دلیل است که بسیار محبوب هستند.
علاوه بر این، نمودار گانت به شما امکان میدهد ترتیب کارهای خود را برنامه ریزی کنید و بفهمید که چه زمانی و چطور همه چیز باید انجام شود.
به این ترتیب، رعایت ضربالاجلها و حفظ برنامه در مسیر درستش، کار سادهتری میشود.
۲. نمودار وابستگی وظایف
نمودار وابستگی وظایف به شما کمک میکند تا روابط منطقی بین وظایف ایجاد کنید تا هر عضو تیم تصویر بزرگ برنامه و توالی کارها را درک کند.
به عنوان مثال، فرض کنید میخواهید مقداری لیموناد درست کنید. در این مورد، میتوانید فرآیند را به صورت زیر تقسیم کنی
- بریدن لیمو
- لیمو را در یک لیوان فشار دهید
- اضافه کردن آب
- افزودن شکر
- اضافه کردن تکههای یخ
در این سناریو، نمیتوانید لیموها را قبل از بریدن فشار دهید، درست است؟ بنابراین، کار “فشرده کردن لیمو” به کار “بریدن لیمو” بستگی دارد.
وابستگی وظایف برای فرآیند برنامه ریزی بسیار مهم است زیرا مشخص میکند که در هر مرحله از فرآیند باید به دنبال چه کاری باشید.
۳. تابلوهای کانبان
وقتی روی پروژههای پیچیده کار میکنید، نوشتن یک لیست ساده برای انجام کارها کافی نیست. یک گزینه بسیار بهتر و هوشمندتر استفاده از تابلوهای کانبان است.
تابلوهای کانبان به شما امکان میدهند که حتی پیچیده ترین گردش کار را به روشی ساده و شهودی برنامه ریزی و سازماندهی کنید. خواه برنامه کار تیم تان برای سه ماهه باشد یا اجاد یک نسخه نرم افزار جدید، تابلوهای کانبان بسیار مفید هستند.
۴. داشبورد داده
هنگام برنامه ریزی، همیشه باید هدف کلی را در ذهن داشته باشید. اگر این کار را نکنید، ممکن است به خاطر مسائل روزمره به سادگی از مسیر خود منحرف شوید.
داشبوردهای تجسمی به شما کمک میکند تا آنچه را واقعاً مهم است در نظر داشته باشید و به تیم شما کمک میکند تا بفهمد در هر مرحله از فرآیند چه اتفاقی میافتد.
بعلاوه، به وسیله آنها مشتریان، مدیران اجرایی و سایر ذینفعان عالی یا هرکسی که میخواهد بدون خواندن گزارشها یا بررسی فهرستهای وظایف، بداند چه اتفاقی میافتد، در جریان کار قرار میگیرد.
۵. مدیریت ریسک
همیشه این احتمال وجود دارد که برنامه مان آنطور که پیش بینی میکردیم، پیش نروند. اما موضوع اینجاست که برنامه ریزی به معنای اجتناب از خطرات نیست، بلکه نقشه ای است که برای تعیین نحوه برخوردتان با آنها و کاهش اثر گذاری شان طراحی میشود.
توجه داشته باشید که ابزارهای برنامه ریزی بسیار زیادی وجود دارند که باید بررسی کنید کدام یک با توجه به نیازهایتان کارآیی بهتری خواهند داشت.
فصل ۱۱
جمع بندی و معرفی کتاب
جمع بندی
هر چیزی بیش از یک فعالیت پیش پا افتاده نیاز به تفکر در مورد چگونگی ادامه دارد. این نقش اساسی برنامه ریزی است که تمرکز و نظم را فراهم کند.
اما توجه داشته باشید که فقط به این دلیل که میتوانیم ساختاری را برای فعالیتهایی که باید تکمیل کنیم، در نظر بگیریم، به این معنی نیست که این برنامه کارساز خواهد بود. هر چه پروژهها بزرگتر و پیچیده تر شوند، این مشکل بسیار واقعی تر میشود.
در این مقاله سعی نمودیم شما را اندکی با دنیای بیکران برنامه ریزی آشنا کنیم. اگر احساس می کنید نیاز به اطلاعات بیشتری در این زمینه دارید، خواندن کتاب های زیر می تواند به شما کمک نماید.
معرفی کتاب
در خصوص برنامه ریزی کتاب های متعددی وجود دارد. در ادامه چندین مورد از کتاب های حوزه برنامه ریزی، استراتژی و … معرفی میشود.
- خلاصه کتاب به سوی اقیانوس آبی ؛ نوشته : دبلیو چان کیم و رنه مابورنه
- خلاصه کتاب قواعد استراتژی ؛ نوشته : دیوید ب.یوفی و مایکل آ.کازومانو
- برنامه ریزی تاکتیکی یکپارچه ؛ نوشته: راد هوزاک، استوارت هارمن، تاد فرگوسن، داون هاوارث
- خلاصه کتاب برنامه ریزی به روش بولت ژورنال؛ نوشته : رایدر کارول
- خلاصه کتاب زمانتان را مدیریت کنید و کاراییتان را دو برابر کنید ؛ نوشته برایان تریسی
- فرمول برنامهریزی ؛ نوشته دیمون زاهاریادس
- مدیریت زمان و راهنمای برنامه ریزی؛ نوشته محمد روستا
- به سرانجام رساندنِ کارها:هنرِ بازدهی بالا، بدون استرس ؛ نوشته دیوید آلن
- خلاصه کتاب از خوب به عالی؛ نوشته : جیم کالینز
- خلاصه کتاب استراتژی خوب استراتژی بد؛ نوشته : ریچارد روملت
با دانلود اپلیکیشن به خانواده ذهن بپیوندید و با مطالعه برترین کتاب های جهان، مسیر خود به سمت موفقیت را هموارتر کنید.
درود
مقاله هدف گذاری از این مقاله بهتر بود 🙂