فهرست مطالب
آیا هنوز هم اعتقاد دارید که با شرکت کردن در هماندیشیها و خواندن مقالات زرد بیفایده در مورد موفقیتهای دیگران میتوانید موفق شوید؟ آیا تقلید کردن از عادت افراد موفق میتواند راه مناسبی برای موفقیت باشد؟ اگر این چنین فکر میکنید، پس چرا هنوز درصد افراد موفق نسبت که کسانی که در اطراف شما و همین هماندیشیها حضور دارند، بسیار اندک است؟ برای درک بهتر، شما را دعوت به شنیدن یک تجربه شخصی میکنم.
شاید شما از همان دوران کودکی انسانهای موفق اطراف خود دیده باشید اما برای من این اتفاق تا ۲۴ سالگی رخ نداد. هر چند در کلاس و محیط آکادمیکی بزرگ شده بودم اما همیشه بیشتر از دیدن افراد موفق، مخالف آن را بیشتر لمس میکردم. عموماً ناموفقها بیشتر از موفقها به چشم میآیند.
اولین فرد موفقی که من در ۲۴ سالگی موفق به دیدارش شدم، کارآفرینی بود که توانسته بود در زمینه شغلی خود پیشرفت شگرفی داشته باشد. او یکی از اولین مشتریان کاری من بود. روزی که من او را دیدم، کمی اضافه وزن داشت و حساب بانکی او سر به فلک میکشید و به واسطه همین میتوانست شاد و خوشحال باشد.
اما او همسر خود و عشقش را نیم دهه قبل از دست داده بود. ما کمکم تبدیل به دوستان صمیمی شدیم. او به من در مورد همسرش میگفت که هیچ کس نتوانسته بود جای خالی او را پر کند. حتی او با فکر کردن به گذشته احساس ناراحتی و غم میکرد. هرچند همیشه چشم انداز مثبتی به آینده و زندگی خود داشت اما این خلأ هیچ وقت در زندگی او پر نمیشد.
او همیشه، مراقب اطرافیان خود بود. صادقانه بگویم، من در کسب و کار اول خودم اصلاً موفق نبودم اما او به واسطه رفاقتی که داشتیم سعی میکرد در کسب و کارهایی که داشتم با من همکاری کند. او همیشه میگفت: «من سعی میکنم از شکست دوری کنم». حرف سادهای بود اما برای من اولین درسی بود که از او یاد گرفتم. میگفت من باید هر چیزی که باعث شکست، ناراحتی، عدم موفقیت، چاقی و حماقت میشود را بشناسم و آنها را از زندگی خودم حذف کنم.
تا به امروز، من با نصیحتی که او کرده بود زندگی کردم. من مفهوم «شناخت عدم موفقیت» را بیشتر از خود موفقیت دوست دارم. چرا که واقعاً آیا موفقیت تعریفی دارد؟
باب دیلن در مورد موفقیت تعریف جالبی ارائه داده است:
انسانی موفق است که صبح از خواب بیدار شود و شب به خواب برود و در فاصله این دو هر آنچه که میخواست را انجام دهد.
مسلماً شما قبل از خواندن مقاله پیش رویتان، مقالههای دیگری در مورد موفقیت خواندید. همه این مقالهها در یک مورد مشترک هستند، بیان وعدههای مشروط و نامعلوم. به طوری که شما اگر یکی از آنها را انجام ندهید، محکوم به شکست خواهید شد. برای مثال، شما باید مرغ را با سس سبزیجات بخورید، موهایتان را با شامپو عسل بشورید، روزی سه ساعت بدوید و هر روز این کار را تکرار کنید، در غیر این صورت یک بازنده هستید.
بهترین روش برای رسیدن به موفقیت، در تکرار روش زندگی دیگران و افراد موفق نیست. شما باید بتوانید دیدگاه خودتان که «هر کاری فلانی کرد، انجام دهم، موفق میشوم» را تغییر دهید. همانطور که درابتدای صحبتهایمان گفتم، اگر قرار بود این روش موفق عمل کند، تعداد افراد موفق به مراتب بیشتر از افراد ناموفق بود.
به همین دلیل، من تصمیم گرفتم به روش دوست قدیمی و موفق خودم عمل کنم و هر آنچه که افراد ناموفق انجام میدهند را به شما معرفی کنم. اگر شما با خواندن مقاله متوجه شدید که یک یا چند و حتی همه این رفتارهای نادرست در شما وجود دارند، لازم نیست نگران شوید. کافی است که تصمیم بگیرید از همین امروز دست از تکرار عادتهای یک انسان ناموفق بردارید. هیچ کس کامل نیست، همه به مانند شما رفتارهای غلط دارند؛ اما هیچ کس دوست ندارد ناموفق از دنیا برود.
افراد ناموفق چه ویژگی هایی دارند ؟
افراد ناموفق همیشه حواس پرت و نامتمرکز هستند
گریگ مکیون نویسنده، سخنران و مشاور تجاری مشهور انگلیسی و نویسنده کتاب ضرورت گرایی است. کتاب ضرورت گرایی او یکی از کتابهای مورد علاقه من است. در این کتاب، او از همکلاسی که خود سالها بعد از فارغالتحصیلی او را میبیند، روایتی نقل میکند. گویا، دوست گریگ، بر سر چند راهی تصمیم گیری برای کسب یک شغل از میان موارد مختلف گیج شده بوده و از گریگ در این مورد طلب کمک میکند. بیست ثانیه از آغاز مکالمه بین این دو نگذشته بود که دوستش سرش را خم میکند و شروع به جواب دادن پیغامهای روی گوشی خود میکند.
گریگ میگوید، ده ثانیه به این روال گذشت. بعد بیست دقیقه. کار به جایی رسید که او فقط مشغول جواب دادن به پیامکها به شکل خشمگینانه بود و من در گوشهای منتظر توجه او ایستاده بودم. در نهایت بدون هیچ نتیجهگیری و حرفی از من خداحافظی کرد و با غرغر فراوان از من دور شد.
زندگی خودتان را به مانند دوست گریگ در آینده و گذشته نگذرانید، آن را با فکر و نگرانی تباه نکنید. اگر آن مرد حواسش به گریگ بود میتوانست پند یا توصیهای کارآمد برای کل زندگی خود از گریگ دریافت کند؛ اما متأسفانه حواس پرتی و عدم تمرکزش این شانس را از او گرفت.
افراد ناموفق فقط حرف میزنند، فقط حرف
آیا میدانید چه چیز بهتر از حرف زدن در مورد تصمیمات و اهدافتان است؟
عمل کردن به آنها.
سال ۲۰۱۲، درک سیور سخنرانی در یکی از برنامههای TED سخنرانی با عنوان «اهدافت را برای خودت نگه دار» کرد. او در این سخنرانی بر اساس شواهد علمی بیان کرد، اگر اهداف شما غیرقابل تحقق باشد شما علاقه زیادی برای بیان آن به صورت عمومیخواهید داشت.
شما این گونه رفتار و علنی کردن اهداف زندگی را در شبکههای اجتماعی طی سالهای اخیر به تعدد مشاهده کردید، «من میخواهم لاغر شوم»، «من دو ماراتن شرکت خواهم کرد» یا «من میخواهم کسب و کار راه بیندازم». وضعیت زمانی اسفبار تر میشود که مردم به شما و حرفی که میزنید، واکنش نشان میدهند. آنها شما را به خاطر هدفی که دارید تحسین میکنند؛ اما یک ثانیه صبر کنید. پس شما به نوعی با گفتن اینکه میخواهید چه کاری انجام دهید، خودتان را گول میزنید. میخواهید به خودتان بگویید که هدفتان انجام شده است. آیا حقیقت دارد؟
درست است. در مغز شما، بر اساس شواهد علمی این دو مفهوم تقریباً یکسان هستند.
سیور در این مورد میگوید:
هنگامی که شما در مورد اهدافتان با دیگران صحبت میکنید و آنها اهداف و خواستههایتان را تائید میکنند، بر اساس یافتههای روانشناسان شما دچار «واقعیت اجتماعی» میشوید. واقعیت اجتماعی در اثر عدم تشخیص و تمایز مغز میان واقعیت زیستی و واقعیت شناختی به وجود میآید. مغز به نوعی در این حالت فریب میخورد و تصور میکند که هدف و خواسته بیان شده شما به دیگران، عملی شده است. پس از آن احساس رضایت وجود شما را فرا میگیرد و شما انگیزه کمتری برای ادامه مسیر برای تحقق اهدافتان خواهید داشت.
پس کسی شوید که بیشتر از حرف زدن عمل میکند، نه کسی که فقط یک زبان و دهان متحرک است.
[su_box title=”خودخواه باشید !” box_color=”#483046″]در این ۹ مورد حتما خودخواه باشید تا کامروا شوید![/su_box]
افراد ناموفق با بازندهها وقت میگذرانند
زمان زیادی با بازندهها بگذرانید تا شما هم تبدیل به یکی از آنها شوید! این موضوع را به دیگر افراد نیز تعمیم دهید. اگر میخواهید موفق شوید، دوستان و اطرافیان خودتان را پالایش کنید و هر کسی که موفقیت حتی اندک به دست آورده است را نگه دارید و با مابقی رابطه خودتان را کم کنید. برای مثال اگر هدف شما لاغری است با دوستان لاغر خودتان بیش از دوستان چاق بگردید. وجود این افراد به شما علاوه بر اینکه انگیزه کافی میدهد باعث میشود که همیشه به برنامهای که برای رسیدن به هدفتان تدارک دیده آید، سفت بچسبید. به خاطر آنها هم که شده باید روزانه ورزش کنید، با آنها آخر هفته باشگاه بروید و هر روز وزنتان را چک کنید.
افراد ناموفق از همه چیز متنفرند
دقت کردید کسانی که ناموفق هستند یا در زندگی شکست خوردند از زمین و زمان شاکی هستند؟ آنها مخصوصاً از کسانی که کار درست انجام میدهند یا به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کردند بیش از دیگران متنفر هستند. چرا نباید از موفقیت دیگران خوشحال شوید؟ نترسید به شما با این کار برچسب ساده لوحی نخواهند زد. میتوانید در عین جذابیت، مثبت اندیش هم بمانید.
به مردم و کسانی که اطراف شما هستند محبت کنید و عشق بورزید. مطمئن باشید این کار جان شما را تهدید نخواهد کرد. بازندهها حتی در مورد پدیدههایی که هیچ دخالتی در انجام آن ندارند هم اظهار تنفر و نارضایتی میکنند. برای شما «آه، این آسمون لعنتی امروز که من جلسه دارم باید بباره!» آشنا نیست؟ مسلماً از زبان همکار شاکی و بازنده خود زیاد شنیدید.
همه ما روزهای بد در زندگی داریم. کسی در دنیا نیست که حداقل یک روز بد در زندگی نداشته باشد؛ اما اگر شما با هر ناملایماتی بخواهید روزتان را خراب کنید و سر همه چیز و همه کس داد بکشید، بیشباهت به بازندهها عمل نکردید. با تنفر شما از اسمان، نه آفتاب بیرون خواهد زد نه موهایتان خشک خواهد شد، بلکه زندگی خودتان و روزتان را تباه میکنید.
[su_box title=”مثبت اندیش باشید” box_color=”#483046″]۷ فرمول جالب برای مثبت اندیشی و دور کردن افکار منفی[/su_box]
افراد ناموفق به تعویق انداختن را دوست دارند
به تعویق انداختن و نیمه کار گذاشتن چه سودی میتواند داشته باشد؟ من پاسخ این سؤال را با یک تجربه شخصی پاسخ میدهم. این تجربه مربوط به دوران دانشگاه و زمانی است که از استاد خودم برای تحویل دادن پروژه کلاسی یک هفته زمان بیشتر خواستم. او در جواب من گفت:
من از اینکه مهلت تحویل پروژه تو را به هفته بعد موکول کنم خوشحال خواهم شد؛ اما فقط یک سؤال از تو دارم، آیا یک هفته بیشتر به بهتر شدن پروژه تو کمکی خواهد کرد؟
جواب من، نه بود؛ بنابراین سعی کردم پروژه را در همان مدت زمان مشخص شده تحویل دهم. یاد گرفتم تنها زمانی نیاز به تعویق انداختن کاری دارم که بخواهم آن را کاملتر از قبل انجام دهم، در غیر این صورت عقب انداختن فقط بر اثر تنبلی است. به جای تعویق انداختن، همین حالا دست به کار شوید و اگر نیازی به بهتر شدن کارتان دارید، کمی مهلت بیشتر به آن بدهید.
افراد ناموفق به دیگران گوش نمیکنند
بازندهها و افراد ناموفق خودشان را بیش از دیگران دوست دارند. اگر بخواهم صادق باشم، همه ما خودمان را بیشتر دوست داریم اما اگر ناموفقها بیشتر از بقیه خودشان را دوست دارند. ما به دیگران گوش میدهیم چون به نظرات آنها و همچنین خودشان اهمیت میدهیم. در غیر این صورت چطور میتوانستیم نشان دهیم که آنها برای ما مهم هستند؟ شاید با بغل کردن، اما شما نمیتوانید در جواب هر حرفی، دیگران را به آغوش بکشید. پس بهتر است به دقت گوش دهید و پاسخگو باشید. شاید در این بین نکتهای به درد بخور برای شما گفته شود.
همه ما یک دهان و دو گوش داریم تا بیشتر از اینکه حرف بزنیم گوش دهیم.
افراد ناموفق تنبل هستند
آیا تا به حال نشده است که حس و حال انجام هیچ کاری نداشته باشید؟ مگر میشود نشده باشد. هر کدام از ما، روزهایی بوده است که حوصله غذا خوردن با پدر و مادر یا همسرمان را نداشته باشیم. یا حتی در یک روز عالی همانند روز مادر حس و حال خرید کردن هدیه برای مادرمان را نداشته باشیم. بیایید واقعبین باشیم، همگی ما دچار تنبلی و کاهلی میشویم.
اما از امروز دست رد به سینه تنبلی بزنید. از روی نیمکت ذخیره بلند شوید، وارد میدان زندگی شوید و خودتان را نشان دهید. با پدر و مادر، دوستان و همسرتان همراهی کنید. زندگی پر از زیباییهایی است که انتظار شما را میکشند. زمانهایی که تنبل هستید یا حس انجام هیچ کاری را ندارید، شانس تجربههای جدید را از خودتان میگیرید. این کار علاوه بر اینکه برای خود شما مناسب نیست باعث دلخوری دیگران و اطرافیان شما هم میشود.
افراد ناموفق آموزش ناپذیرند
یادگیری و آموزش پذیری یکی از سختترین کارهایی است که هر کسی میتواند در طول زندگی خود تجربه کند. جای تعجب نیست عده زیادی در دنیا وجود دارند که هنوز کتاب خواندن برای آنها ناآشنا و ناملموس است. چرا که مقاومت زیادی در برابر آموزش دارند. هنوز کسانی هستند که درس خواندن را بیهوده میدانند یا حتی تحصیلکردههایی داریم که از شکستهای خود هیچ وقت درس نمیگیرند. یادگیری میدان مبارزهای است که امیدوارم برای شما جهل بازنده این میدان باشد.
اما فکر کنید، شما و من اکنون در قرن فوران اطلاعات قرار داریم. کسی که در این روزگار نخواهد یاد بگیرد، نه تنها به خودش بلکه به نسل بعد از خودش هم خیانت کرده است. در گذشته دسترسی به اطلاعات چندان راحت نبود. از این رو اگر پدر شما کشاورزی بیش نبود، کشاورز شدن شما میتوانست آخرین هدف در زندگیتان باشد. همه چیز همین طور بود.
اما حال شما میتوانید یاد بگیرید. پیشرفت کنید و اگر قرار است کشاورز باشید، یک کشاورز باسواد شوید.
[su_box title=”چگونه به اهداف مان برسیم ؟” box_color=”#483046″] با این ۱۲ قدم جزو ۸ % ی ها شوید و به هر هدفی که می خواهید برسید[/su_box]
افراد ناموفق بد خلق و اجتماعی گریزند
بیشتر مردم تصور میکنند برای دلچسب بودن نیاز دارند که لوده باشند. این در حالی است که شما برای دلچسب بودن هیچ نیازی به خنداندن یا انجام کارهایی همانند استند آپ کمدین ها ندارید. انسانهای متشخص زیادی در اطراف شما وجود دارند که علیرغم پوشیدن کت و شلوارهای همیشه اتو کشیده، بسیار دلچسب و اجتماعی هستند.
برای اینکه بفهمید چه قدر شما دلچسب هستید، سعی کنید در طول چند هفته آینده چند دوست جدید پیدا کنید. اگر موفق به این کار شدید و دوستانتان با شما همراهی کردند، مسلماً تا به حال هم راه درستی پیش گرفته بودید اما اگر در این کار ناتوان بودید، لازم است که مقداری در رفتارتان تجدید نظر کنید و اجتماعیتر و همچنین دلچسبتر شوید.
افراد ناموفق ترسو هستند و زود دست از تلاش میکشند
من مهمترین ویژگی بازندهها و افراد ناموفق را برای آخرین نگه داشته بودم. اگر بخواهید فقط یک نکته از این مقاله یاد بگیرید، این است که هیچ وقت ترسو و بیکفایت نباشید. توماس ادیسون در این مورد میگوید:
بزرگترین نقطه ضعف ما این است که زود دست از تلاش میکشیم. مهمترین و مشخصترین راه برای رسیدن به موفقیت، تلاش مضاعف است.
به یاد داشته باشید که تاریکترین لحظات شب به هنگام اولین لحظات طلوع خورشید است.
حق میبینم..
واقعا همه موارد رو به عینه توی یه سریا دیدم که ادمایی هستن که هیچوقت موفق نمیشن