فهرست مطالب
هدف گذاری و تکنیک های آن
آیا قبل از هر سال نو، اهدافی را تعیین میکنید و برای دست یابی به آنها هدف گذاری میکنید؟ آیا دوباره به همان هدف سال قبل تان متعهد میشوید و به خودتان قول میدهید که بالاخره امسال آن را تمام میکنید؟
اگر پاسختان مثبت است، بدانید که تنها نیستید. بسیاری از افراد در یک چرخه تعیین اهداف گیرکرده اند. همه این افراد، پس از مدتی اهداف شان را فراموش میکنند یا آنها را کامل نمیکنند، و سپس دوباره همان اهداف را با عزم راسخ (اما موقت) تعیین میکنند.
اما شما میتوانید این چرخه را بشکنید. با درک اهمیت هدف گذاری و یادگیری تکنیکهای آن میتوانید راه تان به سمت موفقیت و دست یابی به اهدافتان هموارکنید.
این راهنما هر آنچه را که باید در مورد هدف گذاری بدانید توضیح میدهد. میتوانید برای پرش به یک بخش خاص روی پیوندهای زیر کلیک کنید یا از ابتدا شروع به خواندن کنید.
فهرست
فصل ۱
هدف گذاری چیست؟
آیا در طول زندگی تان احساس کرده اید که در خواب راه میروید و نمیدانید که چه میخواهید؟
شاید دقیقاً بدانید که میخواهید به چه چیزی برسید، اما هیچ ایده ای برای رسیدن به آن ندارید.
اینجاست که هدف گذاری مطرح میشود. تعیین اهداف اولین گام به سوی برنامه ریزی برای آینده هستند و نقش اساسی در توسعه مهارتها در جنبههای مختلف زندگی، از کار گرفته تا روابط و سایر چیزها را دارد.
توجه داشته باشدی که بسته به سبک زندگی، ارزشها و تعریف موفقیت برای هر فرد، تعیین هدف میتواند متفاوت به نظر برسد. اهداف شما منحصر به خودتان است و نیازی نیست که شبیه اهداف دیگران باشد.
کارشناسان هدف گذاری را به عنوان عمل انتخاب هدف یا مقصدی که میخواهید به آن برسید تعریف میکنند. این تعریف منطقی است، اما راه بسیار مفیدتری برای اندیشیدن در مورد تعیین اهداف وجود دارد.
هدف گذاری فرآیندی هدفمند و صریح است که با شناسایی هدف، مهارت یا پروژه جدیدی که میخواهید به آن برسید شروع میشود. سپس برای رسیدن به آن برنامه ریزی میکنید و برای تکمیل آن تلاش میکنید.
بدون هدف مشخص، هرگز به جایی نخواهید رسید. به همین دلیل بسیار مهم است که یاد بگیرید چگونه اهدافی را مشخص، قابل اندازه گیری و عملی تعیین کنید.
نکته: تحقیقات بارها و بارها نشان داده اند کسانی که اهدافی را تعیین میکنند،نسبت به کسانی که اهدافی را برای خود تعیین نمیکنند، با احتمال زیادتری موفق میشوند و بیشتر احتمال دارد نتایج کلی بهتری بگیرند.
تعیین هدف به چه معناست؟
یک نکته مهم دیگر در مورد هدف گذاری این است که تعیین هدف تنها مربوط به انتخاب پاداشهایی نیست که میخواهید از آن لذت ببرید، بلکه هزینههایی که مایل به پرداخت آن هستید را نیز شامل میشود.
پس اگر در مورد دستیابی به اهداف خود جدی هستید، بهتر است باید با یک سوال بسیار متفاوت شروع کنید. به جای در نظر گرفتن اینکه چه نوع موفقیتی میخواهید، از خود بپرسید “چه نوع دردی را حاضر هستم تحمل کنم؟”
درواقع داشتن هدف، بخش آسان ماجرا است. چه کسی دوست ندارد کتابی پرفروش بنویسد یا وزن خود را کاهش دهد یا درآمد بیشتری کسب کند؟ همه میخواهند به این اهداف برسند.
چالش واقعی تعیین این نیست که چه نتیجه ای را میخواهید، بلکه این است که آیا مایل به پذیرش فداکاریهای لازم برای رسیدن به هدف خود هستید. آیا سبک زندگی را میخواهید که با تلاش تان همراه باشد؟ آیا میخواهید روند کسل کننده و زشتی را که قبل از نتیجه هیجان انگیز و پر زرق و برق است انجام دهید؟
همه مدال طلای المپیک را میخواهند. اما تعداد کمیاز مردم حاضرند مانند یک ورزشکار المپیکی تمرین کنند.
برای درک بهتر این موضوع یک قایق ردیفی کوچک را تصور کنید. اهداف شما مانند سکان قایق هستند. آنها جهت را تعیین میکنند و تعیین میکنند که کجا بروید. اگر به یک هدف متعهد شوید، مثل این است که سکان را ثابت نگه دارید و به حرکت رو به جلو ادامه دهید.
با این حال، بخش دیگری از قایق وجود دارد که حتی از سکان هم مهمتر است: پاروها.
اگر سکان هدف شماست، پاروها فرآیند شما برای رسیدن به آن هستند. در حالی که سکان مسیر شما را تعیین میکند، این پاروها هستند که پیشرفت شما را تعیین میکنند.
این استعاره از سکان و پاروها به روشن شدن تفاوت بین اجرای برنامه ریزی و اهداف کمک میکند. این یک تمایز مهم است که در همه جای زندگی خود را نشان میدهد.
اهداف برای تعیین جهت مفید هستند. اما برای پیشرفت کردن باید برنامه ریزی کنید. در واقع، مزیت اصلی داشتن یک هدف این است که به شما میگوید چه نوع سیستم برنامه رزی را باید راه اندازی کنید. با این حال، خود برنامه ریزی چیزی است که به شما در رسیدن به نتایج کمک میکند. فقط با گرفتن سکان هرگز به جایی نخواهید رسید. بلکه باید پارو بزنید.
برای یادگیری نحوه موثر برنامه ریزی خواندن مقاله زیر میتواند به شما کمک نماید.
چطور میتوانید برای کارتان یا هر چیز دیگری برنامه ریزی کنید؟
اگر هنگام تلاش برای برنامه ریزی چیزی در خانه یا محل کار تان دچار مشکل شده اید و میخواهید بدانید چگونه برای هر چیزی برنامهریزی کنید، این مقاله را بخوانید.
فصل ۲
چرا هدف گذاری مهم است؟
هدف گذاری کلید اساسی موفقیت است. هدف گذاری به ما امکان میدهد آینده خود را بسازیم، چه افزایش هوش باشد، یا یادگیری یک مهارت جدید یا احیای مجدد یک رابطه.
هدف گذاری، همچنین به ما کمک میکند رشد کنیم و تواناییهای خود را گسترش دهیم. خود را تحت فشار قرار دهیم تا تغییر کنیم و به چیزی تبدیل شویم که هرگز تصورش را نمیکردیم.
برای اینکه احساس رضایت کنیم، باید بدانیم و احساس کنیم که برای رسیدن به چیزی تلاش میکنیم.
اگر ندانید میخواهید چه کاری انجام دهید، نمیتوانید برنامه ریزیای برای رسیدن به آن ایجاد کنید. تعیین اهداف وسیله نقلیه ای است که شما را به مقصد مورد نظرتان میرساند.
وقتی اهدافی را تعیین میکنید، مسیر زندگی یا کارتان را تحت کنترل میگیرید. اهداف شما را متمرکز میکنند. تصمیماتی که میگیرید و اقداماتی که انجام میدهید، شما را به دستیابی به آن اهداف نزدیک تر کند.
آنتونی رابینز میگوید: «پیشرفت مساوی است با خوشبختی» و هدف گذاری ما را به سمت پیشرفت هدایت میکند.
هدف گذاری موثر به شما این امکان را میدهد که پیشرفت خود را اندازه گیری کنید، بر اهمال کاری غلبه کنید و رویاهای خود را به واقعیت تبدیل کنید.
هدف گذاری فواید بسیار زیادی دارد که بعضی از آنها عبارتند از:
۱. تعیین اهداف به شما جهت میدهد و متمرکز نگه تان میدارد
به همان اندازه که ساده به نظر میرسد، داشتن اهداف روشن به شما کمک میکند تا مقصدی برای رویاهای خود ایجاد کنید.
ارزش واقعی تعیین اهداف تمرکزی است که در دنیایی مملو از حواس پرتی به شما میدهد. با داشتن یک ایده واضح درمورد اهداف تان، ظرفیت بیشتری برای رسیدن به هدف خود خواهید داشت.
اهدافتان را یادداشت کنید، تا هر زمان که از مسیر خود منحرف شدید به شما کمک کنند به مرکز بازگردید.
هدف گذاری مانند طراحی یک نقشه است. با داشتن یک نقشه خوب که به سطح مناسبی از جزئیات پرداخته، کارآمدتر و احتمالاً سریعتر به مقصد خود میرسید.
۲. تعیین هدف به شما کمک میکند تا آنچه را که برای تان مهم است، شناسایی کنید
هدف گذاری، شما را وادار میکند تا به آنچه واقعاً از زندگی میخواهید فکر کنید.
سطح موفقیتی که میخواهید به دست آورید چقدر است؟ سطح درآمدی که میخواهید داشته باشید چقدر است؟ زندگی راحت شما چگونه است؟ خانه رویایی شما چطور؟ از نظر درآمد برای رسیدن به رویاهای خود به چه چیزی نیاز دارید؟
هنگامیکه این هدف نهایی را تعیین کردید، سپس خواستههای خود را به اهداف قابل دستیابی و قابل اندازه گیری تقسیم کنید.
این اهداف شما را با انگیزه نگه میدارند، به شما کمک میکنند از تعلل دوری کنید و روی دستیابی به رویاهایتان تمرکز داشته باشید.
با هدف قرار دادن علایق و چیزهایی که واقعاً از زندگی میخواهید، به احتمال زیاد سخت تر کار میکنید و پیشرفت خواهید کرد.
نکته: با توجه به اینکه زندگی روزمره ما را به جهات مختلف میکشاند، خیلی آسان است که در مسابقهای نا مربوط گرفتار شویم و به طور کلی فراموش کنیم که به کجا میرفتیم.
۳. هدف گذاری به شما کمک میکند تا میزان پیشرفت تان به سوی موفقیت را اندازه گیری کنید
توانایی پیگیری پیشرفت تان در جهت دستیابی به یک هدف تنها در صورتی امکان پذیر است که در وهله اول آن را تعیین کرده باشید.
با داشتن یک هدف کاملاً مشخص، میتوانید به وضوح ببینید که چه مراحلی برای رسیدن ایمن به خط پایان لازم است.
توانایی اندازه گیری پیشرفت بسیار ارزشمند است و به شما کمک میکند تمرکز خود را حفظ کنید، سر خود را بالا نگه دارید و انرژی خود را بالا ببرید.
هنگام تلاش برای موفقیت، دلسرد شدن آسان است زیرا احساس میکنید هنوز «نرسیدهاید».
با این حال، وقتی پیشرفت را در حین کار برای رسیدن به یک هدف خاص اندازهگیری میکنید، میتوانید ببینید که اگرچه ممکن است جایی که میخواهید نباشید، اما در مسیر درست حرکت کردهاید و نسبت به جایی که شروع کردهاید وضعیت بسیار بهتری دارید. .
درواقع هدف گذاری به شما فرصتی میدهد تا آن گامهای کوچکتر را تعریف کنید و از آنها مانند پلههای یک نردبان هنگام صعود به سمت آینده ای روشن تر استفاده کنید.
۴. تعیین اهداف به شما کمک میکند با اهمال کاری مبارزه کنید
به راحتی میتوان کارها را تا فردا به تعویق انداخت. به تعویق انداختن کاری چیزی است که همه ما گهگاه با آن مبارزه میکنیم. با این حال، وقتی در زندگی اهدافی تعیین میکنید، به شما کمک میکند تا بفهمید که به تعویق انداختن کار خطرناک است.
برای مثال، بیایید زندگی یک ورزشکار را در نظر بگیریم. برای مثال اگر آنها باید میخواهند برای شرکت در المپیک آماده شوند، باید هر روز تمرین کنند، خواه احساس خوبی داشته باشند یا نه، درد داشته باشند یا نه، خسته باشند یا نه، بخواهند یا نخواهند، چون هدفی دارند. چون مقصدی دارند.
چون وقت تلف کردن و به تعویق انداختن کارها، آنها را به هدف شان نزدیک نمیکند و حتی ممکن است باعث حذف همیشگی شان از ورزش شود.
دفعه بعد که قصد دارید قدم بعدی به سمت هدف تان را به تعویق بیندازید، به این نقل قول از پابلو پیکاسو توجه کنید و در کار خود تجدید نظر کنید:
“فقط آن چیزی را به فردا موکول کنید که میخواهید در حالی که انجام نشده است، بمیرید.”
خواندن کتاب زیر میتواند به شما در جلوگیری از به تعویق انداختن کارها کمک کند.
خلاصه کتاب قانون ۵ ثانیه
قانون ۵ ثانیه به افراد کمک کند یاد بگیرند چگونه در هر شرایطی اقدام کنند و زندگی خود را به سمت بهتر شدن تغییر دهند.
۵. هدف گذاری باعث میشود حتی بیشتر از تصورتان به دست آورید
وقتی هدفی را تعیین میکنید و به آن میرسید طعم پیروزی را به شما میدهد. شما میخواهید دوباره طعم آن را بچشید.
معنی آن چیست؟ خودت را به سمت پله بعدی نردبان هل میدهی، خودت را به چالش میکشی تا از سقف دیگری عبور کنی، حتی بیشتر به دست میآوری.
تلاش برای رسیدن به اهداف و اهداف شگفتانگیز به شما کمک میکند تا بیش از آنچه فکرش را میکردید به دست آورید.
آیا هدف گذاری معایبی هم دارد؟
در حالی که مزایای هدف گذاری فراوان است، این فرآیند دارای معایبی بالقوه ای نیز هست. در صورت استفاده نادرست، هدف گذاری به جای حل مشکلات، پتانسیل ایجاد مشکلات را دارد.
به عنوان مثال، اگر از هدف گذاری همراه با تهدید به بروز پیامدهای منفی استفاده شود، میتواند استرس و اضطراب را افزایش دهد.
علاوه بر این، هنگامیکه بین دو یا چند هدف تضاد وجود دارد، عملکرد در رابطه با هر هدف ممکن است تضعیف شود.
همچنین هدف گذاری میتواند ابزار مفیدی برای افزایش علاقه به یک کار باشد. با این حال، اگر هدفی خودسرانه یا دست نیافتنی تلقی شود، ممکن است نارضایتی و عملکردی ضعیف به وجود بیاورد.
مهم است به خاطر داشته باشید در حالی که هدف گذاری معایبی دارد، اما با آینده نگری کافی، میتوان بر این مشکلات غلبه کرد یا به طور کامل از آنها جلوگیری کرد.
فصل ۳
هدف گذاری در ۱۰ مرحله
بدون هدف، نمیتوانید تمرکز و جهت گیری داشته باشید. تعیین اهداف شخصی شما را در صندلی راننده قرار میدهد و به شما این قدرت را میدهد که زندگی خود را به هر جهتی که میخواهید تغییر دهید.
با این حال، در بسیاری از شرایط، اهداف اولیه ای که برای تکمیل شان برنامه ریزی کرده ایم، در طول مسیر رها میشوند.
اما اگر تعیین اهداف بسیار مهم است، چرا در رسیدن به آنها شکست میخوریم؟
زیرا مراحل رسیدن به آنها را برنامه ریزی نمیکنیم و فرآیند تعیین هدف موثری نداریم.
گام اول برای رسیدن به اهداف تان این است که بدانید چگونه آنها را تعیین کنید. یک فرآیند تعیین هدف شما را مجبور میکند به جای اینکه فقط به مقصد نهایی بپردازید، به سفر فکر کنید. به عبارت دیگر، به این فکر کنید که چگونه میخواهید وظایف خود را کامل کنید.
فرآیند هدف گذاری موثر باعث میشود سریعتر و کارآمدتر به موفقیت برسید. این کار میتواند جاه طلبی شما را تقویت کند و به شما کمک کند به نتایج ملموس برسید.
این فرآیند با بررسی دقیق آغاز میشود و به دنبال آن مقدار زیادی کار سخت برای دستیابی به آنچه در نظر داریم انجام میشود. به منظور استفاده حداکثری از این فرآیند، ده مرحله برای تعیین هدف موثر در اینجا آورده شده است.
۱. در مورد نتایجی که میخواهید ببینید، فکر کنید
قبل از تعیین هدف، نگاه دقیق تری به آنچه میخواهید به دست آورید بیندازید و سوالات زیر را از خود بپرسید:
- آیا این هدف چیزی است که واقعاً میخواهید؟
- آیا صرف ساعتها وقت و تلاش برای آن به اندازه کافی مهم است؟
- اگر مایل به صرف زمان نیستید، ممکن است ارزش دنبال کردن را نداشته باشد.
اگر فهرست بلندبالایی از اهداف ایجاد کنید تا همه را به طور همزمان دنبال کنید، ممکن است برای دستیابی به هر یک از آنها با مشکل مواجه شوید.
درعوض، از سؤالات بالا استفاده کنید تا مشخص کنید که کدام اهداف در حال حاضر برای شما اهمیت بیشتری دارند، و سپس روی آن تعداد کم تمرکز کنید.
۲. اهداف خود را به صورت مشخص و واضح تعیین کنید
اگر هدف تان را به گونه ای تعیین کنید که با حقایق و رویدادهای خاص سر و کار داشته باشد، شانس بسیار بیشتری برای رسیدن به آن دارد.
اگر هدف تان مبهم باشد، ممکن است آنها را اشتباه تعبیر کرد و به راحتی از آنها بگذرید.
۳.اهدافی را تعیین کنید که قابل اندازه گیری باشند
اگر اهداف تان معیارهای مشخصی داشته باشد، میتوانید پیشرفت تان در جهت دستیابی به آنها را اندازه گیری کنید.
برای این کار تصور کنید زمانی که به هدف خود میرسید، چه خواهید دید، چه خواهید شنید و چه احساسی داشت. احساس کنید که به چیزی ملموس دست یافته اید.
برای هدف گذاری موثر، باید هدف خود را به عناصر قابل اندازه گیری تقسیم کنید.
۴. اهدافی را تعیین کنید که قابل دستیابی هستند
مهم است که بررسی کنید آیا هدف تان واقعاً برای شما و سبک زندگی تان قابل اجرا است یا خیر.
اگر زمان، پول یا تجربه لازم برای رسیدن به چیزی را ندارید، خودتان را برای شکست خوردن آماده کنید.
برای هدف گذاری موثرتر ، مطمئن شوید که گامهای خود را عاقلانه برنامه ریزی میکنید و یک چارچوب زمانی واقع بینانه ایجاد میکنید که به شما امکان میدهد آن مراحل را انجام دهید.
۵. اهداف خود را بنویسید
وقتی اهداف خود را یادداشت میکنید، به جای ایده مبهمی که فقط در ذهن تان است، اهداف تان واقعی و ملموس میشوند. هنگامیکه اهداف خود را یادداشت کردید، آنها را در جایی قابل مشاهده نگه دارید.
میتوانید اهداف شخصی تان را روی آینه یا نزدیک صفحه رایانه خود قرار دهید، اهداف تیمی تان را روی دیوارها در کنار میز همه قرار دهید و اهداف شرکت را در ارائههای داخلی بگنجانید.
این تاکتیک به شما یادآوری میکند که به کار روزانه خود بر روی اهداف خود ادامه دهید. همانطور که اهداف خود را یادداشت میکنید، از لحن مثبت استفاده کنید تا در انجام آنها هیجان زده باشید.
۶. یک برنامه اقدام ایجاد کنید
بسیاری از مردم در مورد یک هدف تصمیم میگیرند، اما هرگز یک برنامه عملیاتی برای تعیین اینکه دقیقا چگونه به آن هدف خواهند رسید، ایجاد نمیکنند.
برنامه اقدام شما باید شامل هدف کلی تان و تمام مراحلی که برای رسیدن به آن باید بردارید، باشد.
از خلاقیت در برنامه اقدام خود نترسید. به دوران دبستان خود برگردید و خلاق باشید. مثلاً با مداد رنگی، نشانگر یا مداد رنگی هدف خود را بنویسید.
۷.یک جدول زمانی ایجاد کنید
به عنوان بخشی از برنامه اقدام خود، از یک جدول زمانی برای کمک به تجسم نقشها، وظایف، نقاط عطف و ضرب الاجلها برای رسیدن به هدف تان استفاده کنید.
هنگامیکه آن تاریخها را تعیین کردید، سعی کنید تا حد امکان به آنها پایبند باشید. جدول زمانی باعث ایجاد حس فوریت میشود که به نوبه خود به شما انگیزه میدهد تا در برنامه باقی بمانید و هدف خود را به پایان برسانید.
۸. اقدام کنید
اکنون که همه چیز را برنامه ریزی کرده اید، وقت آن است که اقدام کنید. تمام این کارها را انجام نداده اید تا هدف خود را فراموش کنید.
هر قدمیکه برمیداری باید به سمت منتهی شود که شما را به هدف تان نزدیک تر میکند.
۹. پیشرفت خود را ارزیابی کنید
با گذشت زمان، اهداف ما دائما در حال تغییر و تحول هستند. نتیجه نهایی ممکن است چیزی شبیه آنچه ما در ابتدا قصد انجامش را داشتیم نباشد.
با این حال، این گاهی اوقات میتواند چیز خوبی باشد. برای اینکه از اشتباهات خود درس بگیرید و دفعه بعد به شما کمک کند، به طور مداوم پیشرفت خود را در طول مسیر هدف گذاری خود ارزیابی کنید.
همچنین برای تکمیل هدف تان باید انگیزه خود را قوی نگه دارید. به همین دلیل پیشنهاد میشود برای یک ارزیابی هفتگی برنامهریزی کنید، که میتواند شامل اندازه گیری پیشرفت تان و بررسی برنامه تان باشد.
وقتی دیدید خط پایان چقدر نزدیک است، انگیزه بیشتری برای پیشبرد تا انتها خواهید داشت. اگر کمی از برنامه عقب مانده اید، تنظیمات لازم را انجام دهید و ادامه دهید.
۱۰. موفقیتهای خود را جشن بگیرید
هدف گذاری نباید برای شما به مجموعه ای از وظایف خسته کننده تبدیل شود. هنگامیکه اهداف خود را برنامه ریزی میکنید، راههایی برای جشن گرفتن موفقیتهای خود در نظر بگیرید.
برای مثال اگر برای آزادی مالی تلاش میکنید، وقتی به هدف خاصی رسیدید، بودجه ای را برای یک شام خوب کنار بگذارید. آن ترفیع را گرفتید؟ آن را با جهان به اشتراک بگذارید و جشن بگیرید. این کار به شما کمک میکند متمرکز بمانید، در حالی که از لحظه حال لذت میبرید.
برای موفقیتهایتان به خودتان پاداش دهید، اما به خاطر شکست خودتان را تنبیه نکنید.
فصل ۴
اهدافی که باید در زندگی تان داشته باشید
اهداف میتوانند در مورد هر چیزی در زندگی باشند، به شرطی که چیزی باشد که شما برای رسیدن به آن در یک بازه زمانی تعیین کرده اید.
انواع مختلفی از اهداف وجود دارد که میتوانید برای بهبود زندگی خود تعیین کنید.
برای مثال، میتوانید مطالعه ۳۰ کتاب در سال، را به عنوان هدف خود تعیین کنید. برای رسیدن به این هدف، احتمالاً باید اهداف کوچکتری را تعیین کنید، مانند خواندن ۳۰ دقیقه در روز یا ۴ ساعت در هفته و خواندن حداکثر ۳ کتاب در هر ماه.
یا همانطور که کسب و کار خود را انجام میدهد. ممکن است متوجه شوید که برای تامین هزینههای فزاینده باید سطح درآمد خود را بالا ببرید.
علاوه بر این، نمیخواهید وقتی به دنبال رویاهای خود هستید، سلامت خود را به خطر بیاندازید.
برای اینکه همه چیز را سر و سامان دهید و زندگی خود را در مسیر درست نگه دارید، در هنگام هدفگذاری تان بهتر است روی مجموعه هدفهای زیر تمرکز کنید.
آنها به شما کمک میکنند بهره وری خود را افزایش دهید، به موفقیت فوق العاده ای دست یابید و زندگی متعادلی داشته باشید.
اهداف مبتنی بر زمان
هیچ چیز دیگری به اندازه اهداف مبتنی بر زمان به شما کمک نمیکند تا زمان خود را عاقلانه سرمایه گذاری کنید. این اهداف میتوانند به صورت اهداف کوتاه مدت، بلند مدت یا مادام العمر باشند.
۱. اهداف کوتاه مدت
اهداف کوتاه مدت انواع اهدافی هستند که شما زمان دستیابی به آنها در آینده نزدیک یا همین حالا تعیین میکنید.
این اهداف به شما کمک میکند تا به این فکر کنید که در سال آینده چه کاری میتوانید انجام دهید تا به رویاهای خود برسید.
میتوانید اهداف کوتاهمدت را بهعنوان واحدهای کوچکتر از اهداف بزرگتر در نظر بگیرید، گامهای کوچکتری که شما را به رویاهای بزرگترتان متصل میکند.
در اینجا نمونههای بیشتری از اهداف کوتاه مدت آورده شده است:
- کاهش وزن ۲ کیلو در در یک ماه
- افزایش درآمد ۴۰ درصدی در شش ماه آینده
- ۵ شرکت در دوره کوتاه آنلاین در ۲ ماه
تعیین اهداف کوتاه مدت شما را با انگیزه نگه میدارد. این احساس که با انجام دادن آن هدف و خارج کردنش از فهرست تان ایجاد میشود، انگیزه شما را برای رسیدن به اهداف بیشتر حفظ میکند.
۲. اهداف بلند مدت
هدف بلندمدت چیزی است که میخواهید در آینده به آن برسید، اما اکنون باید برای رسیدن به آن گام میبردارید.
آنها معمولاً به دامنه وسیعتر و زمان بیشتری برای دستیابی نیاز دارند. اهداف بلندمدت میتواند درباره چیزهایی باشد که میخواهید برای خود، خانواده، شغل، تجارت، سلامتی و غیره به دست آورید. در اینجا نمونههایی از اهداف بلندمدت آورده شده است:
- گرفتن مدرک دکتری بگیرید
- به دست آوردن شغل رویایی تان
- خرید خانه خودت را بخر
- نقل مکان به کشوری دیگر
اهداف بلند مدت شما را به هدف بزرگترتان متصل میکند و به شما جهت میدهند. دستیابی به اهداف بلند مدت نتایج پایداری به همراه دارد.
۳. اهداف مادام العمر
اهداف مادام العمر انواع اهدافی هستند که قصد دارید در طول زندگی تان به آنها برسید. آنها اساساً با رویا، چشم انداز و هدف زندگی تان ارتباط دارند و میتوانند در هر مقطعی از زندگی رخ دهند، اوایل زندگی، میانسالی یا پیری.
هیچ محدودیتی برای آنچه میتوانید در طول زندگی خود به دست آورید وجود ندارد. اهداف مادام العمر میتوانند تقریباً هر چیزی باشند. نمونههایی از اهداف مادام العمر عبارتند از:
- صعود به قله اورست در ۳۵ سالگی
- سفر به تمام کشورهای جهان قبل از ۵۵ سالگی
- خرید و توسعه ۱۰۰ هکتار زمین در آفریقا به عنوان خانه و مزرعه سالمندان
- داشتن تناسب اندام و شرکت در ماراتن در ۸۰ سالگی
تعیین اهداف زندگی نباید کار سختی باشد. اگر مطمئن نیستید که چه اهدافی را باید برای زندگی تان تعیین کنید، به ارزشها و علایق خود برای جهت گیری نگاه کنید.
برای اجرا کردن اهداف مادام العمرتان، باید به طور خاصی برنامه ریزی کنید. خواندن مقاله زیر به تمام سوالات شما درمورد برنامه ریزی برای این اهداف پاسخ میدهد.
برنامه ریزی در زندگی شخصی به چه معناست؟
برنامه ریزی در زندگی شخصی ، نقشه راهی است که به شما کمک میکند آنچه را که برایتان مهم است اولویت بندی کنید، و به سمت زندگی که میخواهید حرکت کنید.
اهداف مبتنی بر زندگی
برای داشتن یک زندگی متعادل و دستیابی به موفقیت همه جانبه، باید انواع خاصی از اهداف را برای بخشهای مختلف زندگی خود تعیین کنید.
تعیین اهداف در این زمینههای کلیدی به شما کمک میکند تا کنترل کل زندگی خود را به دست بگیرید و همانطور که به مراحل پیش رو فکر میکنید به چیزهای بیشتری دست یابید.
۴. اهدافی برای سلامتی و تناسب اندام
قبل از هر چیز، مهمترین هدف شما در زندگی باید زنده ماندن و سالم ماندن باشد. زمانی که از نظر جسمیو روحی آمادگی جسمانی و روانی داشته باشید، عملکرد خوبی در سایر زمینهها برایتان آسانتر خواهد شد.
در اینجا چند هدف سلامتی وجود دارد که میتوانید برای خود تعیین کنید:
- روزی ۳۰ دقیقه پیاده روی
- اجتناب از غذاهای با کلسترول بالا
- داشتن یک ساعت خواب منظم
- ترک سیگار
۵. اهداف شغلی
اهداف شغلی نقشههایی هستند که به شما کمک میکنند به یک زندگی حرفهای سازندهتر و پیشروتر دست یابید.
صرف نظر از مرحله ای که در حال حاضر در شغل تان در آن هستید، باید به طور مداوم این نوع اهداف را برای رشد و دستیابی به اهداف تعیین کنید. در زیر چند نمونه از اهداف شغلی آورده شده است:
- کسب مدرک بالاتر یا گواهینامه اجرایی
- شماور شدن در زمینه کاری تان
- ارتقا به سمت مدیریت عالی در طی ۵ سال
۶. اهداف مالی
بسیاری از ما کمتر از آنچه میتوانیم درآمد داریم و بیشتر از آنچه باید خرج میکنیم. تعیین اهداف مالی به شما کمک میکند تا کنترل امور مالی خود را به دست بگیرید.
برای تعیین اهداف مالی، باید بتوانید بفهمید که چه چیزی برای شما مهم است و چه چیزی میتوانید در کوتاه مدت و بلند مدت از عهده آن برآیید. در اینجا چند نمونه از اهداف مالی آورده شده است:
- پس انداز مقدار مشخصی به صورت ماهیانه
- ایجاد منابع درآمدی جایگزین
- افزایش ۵۰ درصدی درآمد
- پرداخت بدهی
۷. اهداف کسب و کاری
رشد و نگه داشتن کسب و کار تان در مسیر درست مستلزم تعیین اهداف درست است. برای دستیابی به این هدف، باید چشم انداز و ماموریت بلندمدتی را برای کسب و کار تان تعیین کنید و همچنین اهداف کوتاه مدت قابل اندازه گیری ایجاد کنید.
در زیر چند نمونه از اهداف کسب و کاری آورده شده است:
- کاهش ۳۰ درصدی هزینه سربار
- به دست آوردن مشتریان جدید
- ورود به بازاری جدید
- ایجاد یک محصول جدید
۸. اهداف شخصی
اهداف شخصی اهدافی هستند که برای داشتن نسخه بهتری از خود در آینده نزدیک یا دور تعیین میکنید.
اینها شامل فعالیتها و برنامههایی است که در جهت اهداف توسعه شخصی، اهداف معنوی یا حتی اهداف آموزشی تنظیم شده است. نمونههایی از اهداف شخصی عبارتند از:
- خواندن ۲ کتاب در هر ماه
- ایجاد عادت شکرگزاری
- زود بیدار شدن
- توسعه هوش هیجانی
۹. اهداف خانوادگی
موفقیت خانوادگی برای تجربه تعادل و رفاه در زندگی بسیار مهم است، بنابراین این نوع اهداف اهمیت ویژه ای دارند.
تعیین اهداف خانوادگی به شما کمک میکند خانواده خود را مرتب نگه دارید و لحظات شادی را با افرادی که بیشتر دوستشان دارید تجربه کنید. نمونههایی از اهداف خانواده عبارتند از:
- مصرف بیشتر سبزیجات برای داشتن خانواده ای سالم
- برنامه ریزی برای یک گردش خانوادگی هفتگی/ماهانه
- کمک کردن در انجام برخی کارهای خانگی به همسرتان
علاوه بر اهداف خانوادگی، ممکن است بخواهید اهدافی برای ازدواج کردن و رابطه را نیز در نظر بگیرید: چگونه اهداف ازدواج را تعیین کنید که رابطه شما را قوی تر میکند.
فصل ۵
تکنیکهای هدف گذاری
هدف گذاری، برنامه ریزی و برداشتن گامهایی برای دستیابی به هر نتیجه دلخواه است. یک هدف خوب به ما الهام میبخشد که وارد عمل شویم و به ما جهت مشخصی برای حرکت میدهد.
هدف گذاری مفهوم جدیدی نیست و هزاران محقق بهترین راههای تعیین اهداف را بررسی کرده اند و تکنیکهای بسیاری برای آن طراحی نموده اند.
در ادامه مجموعه ای از این تکنیکهای هدف گذاری را با شما به اشتراک میگذاریم.
فصل ۶
هدف گذاری SMART
بیایید با احتمالاً معروف ترین و شناخته شده ترین تکنیک شروع کنیم. تکنیک اهداف SMART اساساً تصریح میکند که اهداف باید خاص، قابل اندازه گیری، عملی، واقع بینانه و محدود به زمان باشند.
اهداف SMART راهی برای تعریف اهدافتان در اختیار شما قرار میدهد و تکنیکی است که به طور گسترده در مدارس کسب و کار تدریس میشود.
این روش برای مبتدیان خوب است، یکی از محبوب ترین و کارآمدترین روشهای هدف گذاری است. وقتی میگوید یک هدف موثر باید SMART باشد یعنی:
خاص: مطمئن شوید که هدف خود را با دقت و واضح تعریف کرده اید. به عنوان مثال، یک هدف میتواند سازماندهی باشد، اما یک هدف خاص میتواند سازماندهی اتاق تان باشد.
قابل اندازهگیری: چیزی را در هدف خود بگنجانید که میتوانید آن را اندازهگیری کنید، مانند هدف سازماندهی میز، کمد بایگانی و طبقه در عرض سه ماه.
دست یافتنی: هدفی را پیدا کنید که احتمالاً با برنامه فعلی تان میتوانید به آن دست پیدا کنید. به عنوان مثال، اگر میخواهید کمد بایگانی خود را در این ماه مرتب کنید، مطمئن شوید که هر هفته زمان کافی برای تمیز کردن و مرتب کردن یکی از چهار کشو دارید.
واقع بینانه: مطمئن شوید که واقعاً میتوانید به هدف برسید. برای مثال، به جای کل اتاقک، هفته ای یک منطقه از فضای کاری خود را سازماندهی کنید.
محدود به زمان: به هدف خود یک چارچوب زمانی بدهید تا بتوانید برای موفقیت خود برنامه ریزی کنید. به عنوان مثال، اگر قصد دارید سازماندهی را قبل از اولین روز سه ماهه بعدی به پایان برسانید، میدانید که برای موفقیت در این هدف چه زمانی باید آخرین کار خود را تکمیل کنید.
گاهی اوقات اهداف SMART به صورت اهداف SMARTER گسترش مییابد، که حروف اضافی برای ارزیابی و تنظیم مجدد هستند. اگر میخواهید هدف SMARTER داشته باشید، باید موارد زیر را نیز در نظر بگیرید:
ارزیابی: زمان منظمیرا برای بررسی میزان پیشرفت تان انتخاب کنید. به عنوان مثال، هر دو هفته یک بار بررسی کنید تا مطمئن شوید در پروژه خود پیشرفت کرده اید تا به هدف خود برسید.
تنظیم مجدد: آماده باشید تا در صورت نیاز برنامه خود را تغییر دهید. برای مثال، اگر تکالیفی دریافت میکنید که نیاز به اضافه کاری دارند، انعطاف پذیر باشید و به جای آن پروژه خود را در طول هفته پخش کنید.
اهداف SMART به دلیل اثربخشی شان معمولاً در کسب و کارها هم مورد استفاده قرار میگیرند، اما میتوانید از آنها در زندگی شخصی خود نیز استفاده کنید، از ایجاد روابط رضایت بخش گرفته تا تسلط بر یک مهارت جدید.
مهم نیست که کدام بخش از زندگی خود را میخواهید بهبود بخشید، این استراتژی در زمان تلف شده تان صرفه جویی میکند. اهداف SMART میتوانند به شما کمک کنند هنگام شناسایی هدف خود، به سمت اهداف بزرگتری که تعیین میکنید از “نردبان بالا بروید”.
فصل ۷
هدف گذاری HARD
HARD مخفف عبارتهای از صمیم قلب ، متحرک، مورد نیاز و دشوار است. این تکنیک هدف گذاری توسط مارک مورفی ابداع شده است.که هر کدام از عبارتها به معنای زیر هستند:
از صمیم قلب: اگر میخواهید مهارت جدیدی یاد بگیرید، افتخار داشتن یک مهارت جدید را تصور کنید. سپس، آن غرور را با هدف خود مرتبط کنید و از آن احساس به عنوان انگیزه خود برای یادگیری استفاده کنید.
متحرک: تجسم کنید که رسیدن به هدف تان چگونه خواهد بود. هر حسی را که میتوانید تصور کنید که صدا، حس، بو یا حتی مزه آن چگونه است. تا بتوانید هر بار که به هدف خود فکر میکنید، آن احساس را به خاطر بسپارید.
مورد نیاز: در صورت امکان، هدف خود را به چیزی که برای تان ضروری است متصل کنید. به عنوان مثال، اگر میخواهید سخنرانی عمومیرا یاد بگیرید، داوطلب شوید تا چیزی را از طرف شرکت تان ارائه دهید، زیرا این تعهد میتواند شما را به ادامه کار بر روی هدفتان ترغیب کند.
مشکل: هدفی تعیین کنید که شما را به چالش بکشد. با انجام این کار، وقتی آن را کامل کردید، احساس موفقیت خواهید کرد.
این روش برای اهداف شخصی خوب است. هنگامیکه میخواهید اهداف شخصی تعیین کنید، این یک راه آسان و مؤثر است.
ایده پشت اهداف HARD این است که کارمندان باید هدفشان خدمت به چیزی باشد که بزرگتر از خودشان است. این نوع اهداف محدودیتهای هدفگذار را آزمایش میکنند و در نتیجه باعث پیشرفت شخصی میشوند.
اگر به دنبال افزایش تعامل و انگیزه و روشن کردن آتش زیر اکستر برخی از اعضای تیم خود هستید، اهداف HARD ممکن است موثر باشند.
فصل ۸
هدف گذاری WOOP
WOOP مخفف عبارتهای آرزو، نتیجه، مانع و برنامه است. برخی این روش را یک تکنیک فوق العاده مفید برای ترک عادتی میدانند که دیگر نمیخواهید داشته باشید. مراحل آن شامل:
آرزو: مطمئن شوید که آرزوی تان برای تان هیجان انگیز است. نوع هدفی را که میخواهید تصور کنید و به هدفی که میخواهید احساس مثبتی داشته باشید.
نتیجه: بهترین نتیجه ممکن را از دستیابی به هدف خود تصور کنید. به این فکر کنید که اگر این اتفاق بیفتد چه احساسی خواهید داشت و آن را تا حد امکان با جزئیات واضح تجسم کنید.
مانع: در نظر بگیرید که چه چیزی ممکن است مانع موفقیت شما شود یا شما را از موفقیت دور کند. به عنوان مثال، فرض کنید میخواهید یاد بگیرید که چگونه گردش کار خود را افزایش دهید، اما به آرامیتایپ میکنید و این باعث میشود با سرعت کمتری کار کنید.
برنامه ریزی: برای هر مانعی که ممکن است با هدف تان تداخل داشته باشد، راه حل پیدا کنید. اگر سرعت تایپ پایینی دارید، میتوانید تایپ لمسی را با نرم افزار یا وب سایتهایی که برای بهبود سرعت تایپ در نظر گرفته شده اند، تمرین کنید.
این روش برای تعیین اهداف شخصی و تجاری بسیار کارآمد است. این تکنیک جدید بر علم استوار است. گابریل اوتینگن، و پیتر گولویتزر، روانشناسان دانشگاه نیویورک، WOOP را پس از ۲۰ سال تحقیق علمیایجاد کردند. در طول سنین و حوزههای زندگی موثر بوده است.
دکتر اوتینگن مخالف جنبش “همیشه مثبت فکر کن” است. او بیان میکند در حالی که خوشبینی میتواند به ما کمک کند رنج فوری را کم کنیم و در مواقع چالشبرانگیز قوی بایستیم، اما صرفا رویاپردازی در مورد آیندهای روشن مردم را ناامیدتر و ناراضیتر میکند.
مطالعات نشان میدهد که مثبت اندیشی به تنهایی به بزرگسالان کمک نمیکند تا به اهداف خود دست یابند، اما WOOP بسیار موفق تر است.
به عنوان مثال، در بررسیها مشخص شده است که WOOP ورزش منظم بدنی را در طی چهار ماه دو برابر کرده و مصرف میوه و سبزیجات را ۳۰ درصد در طی دو سال افزایش داده است، در حالی که تفکر مثبت ساده در ایجاد چنین تغییراتی شکست خورده است.
فصل ۹
هدف گذاری OKR
OKR مخفف اهداف و نتایج کلیدی است. این نوع هدف در بین مدیرانی که میخواهند اهدافی تعیین کنند که ممکن است کل شرکت را تحت تاثیر قرار دهد رایج است.
عبارت «هدف» یک بیانیه مأموریت روشن و مشخص برای یک هدف خاص است. برای تعیین هدف OKR، هدفی را انتخاب کنید که میخواهید به آن برسید، مانند دستیابی به ۲۰۰۰ مشتری جدید تا پایان سال. سپس، مراحلی را که میتواند به شما در رسیدن به هدف کمک کند، شناسایی میکنید.
عبارت «نتایج کلیدی» به معیارهایی اشاره دارد که فرد برای نظارت بر پیشرفت خود در جهت دستیابی به یک هدف استفاده میکند. نتایج کلیدی بسیار خاص و محدود به زمان هستند. آنها راهی هستند که به شما میگویند به هدف خود رسیده اید یا نه. معمولاً هر هدف ۲ تا ۵ نتیجه کلیدی خواهد داشت.
به عنوان مثال اگر تا پایان سال ۲۰۰۰ مشتری جدید میخواهید، ممکن است یک برنامه ارتباط با رسانههای اجتماعی را در نظر بگیرید، به این معنی که ممکن است لازم باشد فردی را برای تکمیل این کار استخدام کنید، کارکنان فعلی را آموزش دهید یا کارمندانی را پیدا کنید که ممکن است قبلاً این آموزش را داشته باشند
اهداف OKR برای گروههای بزرگی از مردم که نیاز به همکاری با یکدیگر درجهت رسیدن به یک هدف بزرگتر دارند، مفید است.
چارچوب OKR برای تعیین اهداف در سطح شرکت و تیم به خوبی کار میکند.در واقع اهداف OKR اتصال اهداف شرکتی، تیمیو شخصی را به نتایج قابل اندازه گیری تبدیل میکنند، در حالی که همه اعضای تیم و رهبران با هم در جهت یکسان کار میکنند.
OKR به صورت فصلی تنظیم میشوند و به عنوان بخشی از چک-این هفتگی یک تیم اندازه گیری میشوند.
استفاده از این روش برای اولین بار میتواند کار دشواری باشد. معمولاً شرکتها به ۲ تا ۴ سه ماهه نیاز دارند تا OKR را اجرا کنند تا مزایای آن را ببینند.
فصل ۱۰
هدف گذاری رو به عقب
این نوع تکنیک هدف گذاری شامل استفاده از هدف تان برای کمک به تصمیم گیری در مورد مراحلی است که میتواند به شما در رسیدن به آن هدف کمک کند.
به عنوان مثال، اگر میخواهید یک ترفیع کاری به دست آورید، به این فکر کنید که رسیدن به این ترفیع ممکن است شامل چه مواردی باشد. شاید ترفیع پیدا کردن نیاز به مدرک کارشناسی ارشد داشته باشد. از آنجایی که شما فقط مدرک لیسانس دارید، این شامل تکمیل دو سال تحصیل در یک دانشگاه است. قبل از اینکه بتوانید این کار را انجام دهید، باید در دانشگاهی قبول شوید که به نمره بالا در GRE نیاز دارد، بنابراین ابتدا باید مطالعه کنید و GRE یاد بگیرید.
با هدف گذاری رو به عقب، میتوانید یک هدف بزرگ را در نظر بگیرید و آن را دست یافتنی تر کنید.
این روش همچنین میتواند برای افرادی که مطمئن نیستند چه هدفی را میخواهند مفید باشد. افراد میدانند که چه نوع آینده ای میخواهند. استفاده از این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا آن چشم انداز را به اهداف قابل اندازه گیری تبدیل کنند.
فصل ۱۱
پنج اصل لاک و لاتام برای هدف گذاری
تکنیک هدف گذاری ایجاد شده توسط مخترعان هدف گذاری، ۵ اصل لاک و لاتام نامیده میشود. این تکنیک به هدفگذار کمک میکند تا موفق شود. هر بخش از تکنیک هدف گذاری به شما کمک میکند تا هدف موثرتری تعیین کنید و در جهت تکمیل آن پیشرفت کنید. اصول این تکنیک عبارتند از:
وضوح: اهداف روشنی را تعیین کنید که بتوانید اندازه گیری و درک کنید. انجام این کار به شما کمک میکند تا به هدف برسید و بدانید چه زمانی موفق شده اید، همچنین میتواند انگیزه تان را بهبود بخشد.
چالش برانگیز: مطمئن شوید که هدف تان برای تکمیل نیاز به تلاش دارد. به جای تعیین هدف برای شرکت در یک سمینار رهبری در سال جاری، هدف خود را به صورت شرکت در یک سمینار در ماه تعیین کنید، زیرا یک کار دشوار انگیزه بیشتری ایجاد میکند.
تعهد: هدفی را پیدا کنید که میخواهید به آن برسید. هر چه بیشتر برای رسیدن به هدف خود متعهد باشید، احتمال تکمیل آن بیشتر است.
بازخورد: هدف خود را به طور منظم بررسی کنید و بازخورد مداوم خود را ارائه دهید. اگر میتوانید از شخص دیگری بازخورد بخواهید، این ممکن است کمک بیشتری کند و شما را تشویق کند که در مسیر تکمیل هدف خود بمانید.
پیچیدگی کار: مطمئن شوید که هدف تان فراتر از تواناییهای تان برای نیست. به عنوان مثال، اگر نمیدانید چگونه کدنویسی کنید، اما میدانید که به یادگیری هر زبان برنامهنویسی کمک میکند، به جای اینکه هدف خود را برای یادگیری هر زبان برنامهنویسی تعیین کنید، در عوض یک زبان را انتخاب کنید و در آن مهارت داشته باشید.
فقط خودتان میدانید که کدام تکنیک برای تان مناسب تر است. در پایان توصیه میکنیم بسته به زمینه هدف تان از ترکیبی از همه آنها استفاده کنید
فصل ۱۲
۴ ستون اهداف قوی
بگذارید واضح بگویم، تکنیکهای هدف گذاری بسیار مهم هستند. آنها مطمئناً به اهدافی منجر میشوند که شما را به سطح بالاتری در زندگی میرساند.
گاهی اوقات اهدافی را تعیین میکنید و واقعاً معتقدید که آنها شما را به سطح بعدی میآورند، اما نتایج میتوانند ناامید کننده باشند.
ممکن است از نظر جسمی یا ذهنی خود را برای نتیجه ای آماده کنید و نتوانید نتایج حاصل از هدف تان را به طور کامل تجربه کنید.
یا شاید آنقدر متعهد به رسیدن به هدف خود باشد که تعادلی را که در بعد دیگری از زندگی خود داشتید از بین میبرید.
احتمال دیگر این است که هدف تان به شما انگیزه میدهد و به خوبی برای شما مناسب است، اما به سادگی با زندگی شخصی شما سازگار نیست.
در واقع افراد شگفتانگیزترین اهداف را دارند که با زندگی شخصی آنها مطابقت دارد، اما نتیجه نهایی واقعاً آنها را راضی نمیکند. اینها اهدافی هستند که با ارزشها و هویت شان همخوانی ندارد.
در این بخش، در مورد ۴ ستون برای تعیین اهداف قوی که منجر به تغییر زندگی تا میشود صحبت خواهم کرد. این ۴ ستون میتوانند از روند هدف گذاری شما حمایت کنند یا آن را از بین ببرند. ۴ ستون برای هدف گذاری قوی عبارتند از:
ستون ۱: مطابق با ذهن و بدن تان هدف گذاری کنید
داشتن اهدافی به معنای واقعی کلمه شگفتانگیز است، اما گاهی اوقات میتوانیم خودمان را در هنگام هدف گذاری مان گم کنیم.
وقتی هدفمان این است که ماراتن ۵ سعته را در عرض ۳ ساعت بدویم، جسم خود را نادیده گرفته ایم.
یا هدف شما میتواند خواندن تمام کتابهای استیونهاوکینگ باشد و برای این کار خود را در اتاق حبس کنید و شروع به خواندن، کاوش، تحقیق کنید. اما قبل از اینکه متوجه شوید، فراموش میکنید که برای ادامه دادن باید بدن خود را از طریق غذای مناسب و ورزش حفظ کنید.
دچار مشکل میشوید و این شما را از دنبال کردن هدفتان منحرف میکند. پس هنگام هدف گذاری حتما به شرایط جسمی و ذهنی خود توجه داشته باشید.
ستون ۲: متناسب با یک زندگی متعادل هدف گذاری کنید
یک زندگی متعادل، پیش نیاز یک زندگی شاد و رضایت بخش است. تمام فعالیتهای شما در طول هفته باید حول محورهای سلامت جسمی و ذهنی، زندگی سالم اجتماعی و معنوی باشد.
این موضوع برای هدف گذاری نیز اهمیت دارد. شما نمیخواهید فقط در یک یا دو حوزه هدف گذاری کنید.
مهم است که خود را در هر چهار حوزه به چالش بکشید. به این ترتیب، هر چهار حوزه(سلامت جسمی و ذهنی، زندگی سالم اجتماعی و معنوی ) ذهن تان باقی خواهند ماند و احساس تعادل خواهید کرد.
ستون ۳: هماهنگ با زندگی شخصی تان هدف گذاری کنید
کسی را میشناسید که بگوید هیچ محدودیتی در زندگی خود ندارند. کسی که هر اتفاقی که در زندگی اش میافتد را بپذیرد و هر کاری میخواهد انجام دهد.
واقعیت این است که چنین فردی وجود ندارد. این یک توهم است. همه ما تا حدی محدودیتهایی داریم. این محدودیت میتواند کودک تام، وام مسکن یا شغل تان باشد. اما همچنین میتواند کشور یا شهری باشد که به آن دلبستهاید یا روال پیادهروی صبحگاهی تان باشد.
ما انسانها فقط یک زندگی شخصی را در طول حیات خود میسازیم. اگر برای خود اهدافی را تعیین میکنید، بسیار مهم است که با زندگی شخصی تان هماهنگ باشند.
اگر اینطور نباشند، زندگی شخصی تان، شما را به عقب میکشاند در حالی که سعی میکنید به سمت هدف خود پیشرفت کنید.
ستون ۴: مبتنی بر ارزشهایتان هدف گذاری کنید.
هر انسانی منحصر به فرد است و هیچ کپی از هیچ انسانی در جهان وجود ندارد، درست است؟ دقیقا.
هر انسانی مجموعه ای از ارزشهای شخصی منحصر به فرد خود را دارد. افراد میتوانند ارزشهای یکسانی داشته باشند، اما معنای آنها برای یکی میتواند چیزی کاملاً متفاوت از دیگری باشد. تحقیقات روانشناختی بارها و بارها تأیید کرده است که چقدر مهم است که به ارزشهای شخصی خود پایبند باشید
در نهایت، همه چیز به این ختم میشود که ما باید ارزشهای خود را بشناسیم و باید زندگی خود را حول آنها سازماندهی کنیم.
میتوانیم تصمیم بگیریم که این کار را نکنیم، اما این منجر به پیامدهای منفی مانند افسردگی میشود. به همین دلیل، باید مطمئن شوید که تمام اهداف تان مبتنی بر ارزشهایتان هستند.
میتوانید اهدافی داشته باشید که با بدن و ذهن تان همخوانی داشته باشد، کاملاً با یک زندگی متعادل مطابقت داشته باشد و با زندگی شخصی فعلی تان مطابقت داشته باشد، اما تا زمانی که آنها مبتنی بر ارزشهایتان نباشند، همچنان اهدافی خواهند بود که شما را خوشحال نخواهند کرد.
فصل ۱۳
برای هدف گذاری موثر به چه مهارتهایی نیاز دارید؟
برای هدف گذاری و دستیابی به موفقین به مجموعه ای از مهارتهای ضروری نیاز دارید. خبر خوب این است که آنها را میتوان از طریق تمرین آموخت و توسعه داد.
اگر تا به حال نتوانسته اید به اهدافی که تعیین کرده اید دست یابید، ممکن است مشکل در یک یا چند مورد از این زمینههای زیر باشد. میتوانید با یادگیری آنها به تمام اهداف خود دست پیدا کنید.
برنامه ریزی
ضرب المثل قدیمی”شکست در برنامه ریزی، برنامه ریزی برای شکست” برای دستیابی به هدف نیز قابل استفاده است.
برنامه ریزی با کیفیت پایین بر عملکرد در رابطه با اهداف تأثیر منفی میگذارد. برنامه ریزی و جزء لاینفک فرآیند دستیابی به هدف هستند.
از طریق برنامهریزی مناسب، میتوانیم اولویتبندی کنیم و تمرکز خود را بر روی کار انجام دهیم، در حالی که از حواسپرتیهای اضافی که میتوانند ما را از هدف نهایی دور کنند اجتناب کنیم.
خودانگیختگی
بدون میل به دستیابی، تلاشهای ما برای تعیین هدف محکوم به شکست است. انگیزه دستیابی به یک هدف ما را تشویق میکند تا تکنیکها و مهارتهای جدیدی را برای موفقیت توسعه دهیم .
در شرایط چالش برانگیزتر، انگیزه برای ادامه راه کمک قدرتمندی در دستیابی به هدف است.
خواندن کتاب زیر می تواند به شما در پیدا کردن انگیزه کمک نماید.
خلاصه کتاب انگیزه
این کتاب بهصورت مفصل از زوایای انگیزه و فنون ایجاد انگیزه درونی صحبت میکند.این کتاب تلاش کرده تا به خواننده کمک کند تا بهنحوی موثر انرژی خود را در زندگی افزایش دهد و با سرعت بیشتری جلو برود.
مدیریت زمان
مدیریت زمان یک مهارت مفید در بسیاری از جنبههای زندگی از جمله هدف گذاری است. تعیین اهداف معمولاً به عنوان یک رفتار مدیریت زمان خاص در نظر گرفته میشود, مدیریت زمان نیز برای انجام موفقیت آمیز یک هدف مورد نیاز است.
اگر زمان لازم برای رسیدن به یک هدف را به درستی در نظر نگیریم، ناگزیر شکست خواهیم خورد.
علاوه بر این، زمانی که ما برای برنامه ریزی اهداف خود اختصاص میدهیم مستقیماً بر عملکرد کار تأثیر میگذارد. هر چه زمان بیشتری در مرحله برنامه ریزی صرف شود، احتمال موفقیت ما بیشتر میشود.
برای آشنایی بیشتر با مدیریت زمان و تکنیک های آن، خواندن کتابهای زیر میتواند به شما کمک نماید.
۱۰ کتاب برای مدیریت زمان
کتابهای زیادی در این زمینه مدیریت زمان وجود دارند؛ اما حتی پیداکردن مناسبترین کتاب مدیریت زمان نیز به نوبۀ خود زمان زیادی میبرد؛ در این مقاله،کار را برای شما آسانتر کردیم و فهرستی از ۱۰ مورد از بهترین عناوین کتاب مدیریت زمان را معرفی نمودهایم.
انعطاف پذیری
در برخی مواقع، همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود. داشتن انعطاف پذیری برای انطباق با موانع، پشتکار برای ادامه تلاشها و ادامه دادن در مواجهه با ناملایمات برای رسیدن به هدف ضروری است.
خود تنظیمی
یک فرد برای پیشبرد اهداف شخصی و اجتماعی خود نیاز به تنظیم و مدیریت احساسات خود دارد. با توسعه هوش هیجانی، توانایی در نظر گرفتن و توصیف مؤثر اهداف، اهداف و مأموریتهای انگیزشی به دست میآید .
تعهد و تمرکز
اگر به اهداف خود متعهد نباشیم، هدف گذاری هرچقدر هم که برای آن زمان بگذاریم موثر نخواهد بود. ضروری است که اهداف در سطح شخصی مهم و مرتبط باشند و بدانیم که میتوانیم به یک هدف دست یابیم، یا حداقل پیشرفت قابل توجهی داشته باشیم.
فصل ۱۴
جمع بندی و معرفی کتاب
معرفی کتاب
اگر دوست دارید، در مورد هدف گذاری و تکنیک ها و مهارتهای لازم برای آن بیشتر بدانید، خواندن کتابهای زیر می تواند به شما کمک کند.
- هنر هدف گذاری به روش اسمارت ؛ نویسنده: آنیسا مارکو
- اهداف سخت: راز رسیدن از جایی که هستید به جایی که می خواهید باشید؛ نویسنده: مارک مورفی
- ۹ کاری که افراد موفق متفاوت انجام می دهند؛ نویسنده: هایدی گرانت هالورسون
- خلاصه کتاب جادوی نظم ؛ نویسنده : ماری کندو
- خلاصه کتاب مافوق بهتر بودن ؛ نویسنده : جین مک گونیگال
- بهترین سال تان: یک برنامه ۵ مرحله ای برای دستیابی به مهم ترین اهداف؛ نویسنده: مایکل حیات
- ایجاد بهترین زندگی: راهنمایی برای ایجاد فهرست نهایی زندگی؛ نویسنده: کارولین آدامز میلر و مایکل بی فریش
سخن پایانی
هرگز اجازه ندهید لحظه ای از زندگی شما بدون تعیین انواع خاصی از اهداف یا تلاش برای رسیدن به اهدافی که تعیین کرده اید بگذرد.
بیابید از هم اکنون تا شش ماه برای کمک به پیشرفت خود در زندگی چه کاری میتوانید انجام دهید. برنامه ریزی بلند مدت را نیز فراموش نکنید.
شما فقط یک بار زندگی میکنید، پس اهدافی را تعیین کنید که میخواهید در طول زندگی خود به آنها برسید.
به یاد داشته باشید فقط زمانی واقعاً موفق میشوید که زندگی تان در همه ابعاد در وضعیت مناسبی باشد. اگر اهداف هوشمندانه نباشند، یادگیری انواع هدف گذاری فعالیتی بیهوده خواهد بود.
با دانلود اپلیکیشن ذهن میتوانید به مجموعه ای بی نظیر از کتاب ها و مقالات دسترسی داشته باشید که به شما در داشتن زندگی ای موفق تر کمک خواهند نمود.