فهرست مطالب
اسلم دانک از جمله حرکتهای سخت در بازی بسکتبال است که در آن بازیکن نیاز به قدرت بدنی و همچنین آمادگی روانی کافی دارد. برای زدن اسلم دانک بازیکن میبایست قبل از شروع حرکت، دورخیز کافی داشته باشد تا بتواند به صورت عمودی پرش لازم برای رسیدن به حلقه را انجام دهد.
در تئوری، اسلم دانک را انداختن توپ به صورت عمودی داخل حلقه میگویند اما همین تعریف ساده برای اجرایی شدن سختیهای خاص خودش را دارد.
معمولاً اگر اسلم دانک به خوبی اجرا شود، بازیکن در نهایت دور فلزی تور را با دست گرفته و برای مدتی از آن آویزان میماند. این حرکت به نوعی نشان از قدرت بدنی است. بزرگان زیادی در دنیای بسکتبال بودهاند که حرکتهای جاودانهای به سبک اسلم دانک زدند اما در میان آنها، نام یکی درخشانتر است.
مایکل جردن، اسطوره تکرار نشدنی حال حاضر بسکتبال دنیا، کسی که تاکنون علاوه بر اسلم دانک بسکتبالی، اسلم دانک موفقیت زیادی هم در طول زندگی خود به ثمر رسانده است.
او نه تنها یک بازیکن حرفهای بسکتبال است، بلکه در زمینههای اقتصادی و کارآفرینی هم استعداد خود را شناسایی و شکوفا کرده است. مایکل جفری جردن، یا همان مایکل جردن معروف، اکنون مالک اصلی تیم بسکتبال شارولت هورنتز است. او همچنین برای فصلهای طولانی قبل از اعلام بازنشستگی برای تیمهای بزرگی مانند شیکاگو بولز و واشنگتن ویزاردر هم بازی کرد.
مایکل جردن همانند الماس درشتی در میان الماسهای دیگری مانند حکیم اولاجوان، توماس اسکاتی و شکیل اونیل است. میتوان به جرئت اعلام کرد که هم دورههای مایکل جردن همگی در زمینه بسکتبال تکرار ناپذیر هستند.
بر اساس طبقه بندی مشاهیر ورزشی، مایکل جردن هم تراز با محمد علی کلی از رشته بوکس و همچنین پله از رشته فوتبال است. همه کسانی که بسکتبال حرفهای را دنبال میکنند، ثانیهها و تپش قلبشان را زمانی که مایکل جردن دست به توپ میشد و پیش میرفت به یاد دارند. همه انتظار داشتند زمانی که او به خط پرتاب آزاد میرسد، دورخیز کند و با یک اسلم دانک همه چیز را تمام کند. اگر اسطوره این کار را میکرد، صدای تشویق مردم از سراسر جهان برای او بلند میشد. این شوق و شعف مردم باعث شد که مایکل جردن القابی همانند Air Jordan، His Airness و Money را کسب کند.
مایکل جردن در کارنامه کاری خود، چندین مرتبه نشان برترین بازیکن NBA را دارد. علاوه بر این، او توانسته تا کنون ده بار در لیست بازیکنان تیم برتر لیگ NBA هم قرار بگیرد. مایکل جردن علاوه بر اینکه میتوانست خوب حمله کند، آماده بود تا دفاع جانانهای هم در برابر مهاجمان تیم حریف به نمایش بگذارد. از این رو بود که توانست، نه بار در تیم بهترین مدافعان NBA هم قرار بگیرد. اگر بخواهیم موفقیتهای او را لیست کنیم، بیش از اینها باید برای شما شمارش کنیم. اما آنچه که برای ما مهم است، شیوه، راه و روش موفقیت مایکل جردن است. در ادامه نگاهی به زندگینامه اسطوره بسکتبال دنیا و همچنین رازهای انجام اسلم دانک روی موفقیت میندازیم .
[su_note note_color=”#deb1db”]من بارها و بارها و بارها در زندگی شکست خوردم و به همین دلیل است که موفق شدم. [/su_note]
تولد و نوجوانی مایکل جردن
مایکل جفری جردن، متولد ۱۷ فوریه ۱۹۶۳ در شهر بروکلین، نیویورک است. او پنجمین فرزند خانوادهای به سرپرستی جیمز و دلوریس جردن بود. خانواده جردن، زمانی که او هنوز بسیار جوان بود از بروکلین، به ویلمینگتون، در شمال کارولینا مهاجرت کردند. پدر مایکل، سرپرست تجهیزات کارخانهای و مادرش کارمند بانک بود. پدر جردن زندگی کردن به سبک خودش، با کار سخت و دوری کردن از جامعه حاکم بر سیاه پوستان، را به فرزند خودش دیکته کرد و مادر گام به گام پدر به فرزند، آداب زندگی، پاکی و زندگی شرافتمندانه را آموخت. با وجود اینکه مایکل در دوران نوجوانی به شدت عاشق ورزش بود اما نتوانست در تیم بسکتبال حضور پیدا کند. با این وجود، از تلاش دست نکشید و سال دیگر توانست به عضویت تیم بسکتبال مدرسه در بیاید. بعد از مدرسه، به واسطه استعداد فوق العاده در بازی بسکتبال، موفق شد در دانشگاههای متعددی مجوز گرفتن بورس تحصیلی را کسب کند اما در نهایت با تصمیم خود در دانشکده کارولینای شمالی و رشته جغرافیای فرهنگی مشغول به تحصیل شد.
مربی او در این دانشگاه کسی نبود جز، دین اسمیت بزرگ. اگر او را بشناسید میدانید که علاقه زیادی به بازی تیمی دارد و بر استعداد پروری تأکید آن چنانی ندارد. اما همه چیز در مورد مایکل جردن فرق داشت. در اولین سال ورود مایکل جردن به تیم، او توانست جایزه همایش ساحل اقیانوس اطلس را کسب کند. همچنین او در بازی پایانی، جامپ شات تماشایی در مقابل تیم حریف به ثمر رساند که او را برای همیشه در کارنامه این بازیها جاودانه کرد. تیم مقابل، ستارههای بزرگی همانند پاتریک اوینگ در خود داشت اما با این وجود از پس امتیازآوری مایکل جردن در لحظات پایانی بازی، برنیامدند. در جایی مایکل جردن با صراحت تمام، این پرتاب را «نقطه عطف» فعالیتهای خود در بسکتبال میداند.
جردن سه فصل متوالی در کارولینای شمالی حضور به هم رسانید. اما یک سال قبل از فارغ التحصیلی، از تیم کارولینای شمالی خارج شد تا بتواند وارد لیگ حرفهای NBA شود. زمانی که جردن تصمیم به این کار گرفته بود، مشاهیر دیگری مانند حکیم اولاجوان و سم بوئی هم حضور داشتند. تیمهای متعدد بازیکنان جوان و شایسته را انتخاب میکردند و در این میان، بخت با تیم شیکاگو بولز بود که توانست مایکل جردن را به عنوان بازیکن فصل جدید به خدمت بگیرد. یک سال بعد از انتخاب او به عنوان بازیکن اصلی در تیم شیکاگو بولز، مایکل دوباره به دانشگاه برگشت تا تحصیلات خودش را به پایان برساند.
[su_box box_color=”#483046″]با اجرای این تکنیک هایی که « ریچارد برانسون » میگوید یک کارآفرین ِثروت ساز شوید[/su_box]
تولد ستاره شماره ۲۳
در اولین حضور جردن به عنوان مهاجم در تیم شیکاگو بولز، او توانست به یکی از پرطرفدارترین بازیکنان NBA تبدیل شود. مایکل جردن تبدیل به یکی از بازیکنان زبانزد در تیمهای حریف شده بود. تولد ستاره ۲۳ اولین بار توسط مجله اسپورتس ایلوستراند، برای معرفی مایکل جردن مورد استفاده قرار گرفت. ستاره نو ظهور بسکتبال آن بی ای، توانست به لطف انتخاب طرفداران و هواداران وارد تیم ستارگان NBA شود. برای یک بازیکن تازه وارد این مقام، بسیار مهم و شاید دور از انتظار بود. این شهرت زودهنگام باعث شد تا دیگر بازیکنان از موقعیت خود در تیم ستارگان دچار نگرانی شوند. متأسفانه در طول بازی تیم ستارگان، بزرگانی همانند آیزیاه توماس از پاس دادن به مایکل جردن خودداری کردند تا بتوانند روند رو به رشد محبوبیت او را محدود کنند. البته برای ستارهای همانند جردن، یک بازی معمولی هم میتوانست بینظیر و خیره کننده باشد. همین طور هم شد و در پایان سال، او به عنوان پدیده سال بسکتبال NBA انتخاب شد.
فصل اول حضور جردن در تیم شیکاگو بولز، برای خود او موفقیتآمیز بود. اما فصل دوم حضور جردن در شیکاگو بولزی ها، همانند فصل اول خوب نبود. با شروع فصل، مایکل جردن دچار مصدومیت به دلیل شکستگی شد و نتوانست در ۶۴ بازی حضور پیدا کند. همین روند میتوانست یک بازیکن عادی را از دور اوج و بازی شکوهمندش خارج کند اما مایکل جردن هیچ وقت همانند دیگران در برابر مشکلات سر خم نمیکرد و این بار هم با برگشت شکوهمند به بازیها توانست نتیجهای همانند فصل اول حضورش در شیکاگو بولز را ثبت کند. او در بازیهای حذفی که تیمش بدون او توانسته بود به آن مرحله برسد، رکورد شکنی بی سابقهای انجام داد. در دو بازی مقابل یکی از بهترین تیمهای NBA توانست، رکورد بیشترین امتیاز کسب شده توسط یک بازیکن را جابجا کند. هرچند امتیازات مایکل نتوانست تیمش را از شکست نجات دهد اما آوازه جردن با امتیازات کسب کرده بیش از پیش، در گوش حریفان و رقیبانش پیچید.
یکی از رقیبان بیمانند دیگر مایکل جردن، ویلت چمبرلین بود. او و جردن تا پایان فصل ۱۹۸۶ توانسته بودند، سه هزار امتیاز برای تیمهای خود کسب کنند. از این رو بود که مایکل جردن تبدیل به یکی از امتیازآورترین بازیکنان آن بی اس شد. جردن نه تنها میتوانست خوب حمله کند، بلکه توانایی شگرفی در گرفتن توپ از بازیکنان حریف و رساندن آن به خط حمله داشت. استعداد او در دفاع بود که باعث شد لقب اولین بازیکن توپ ربا با رکورد ۲۰۰ توپ ربایی و ۱۰۰ صد بازیکن به او تعلق بگیرد.
همچنان که جردن شروع به رشد کرده بود، تیمش نیز به مراتب بیشتری از موفقیت در لیگ دست پیدا میکرد. در فصل چهارم حضور مایکل جردن در لیگ آن بی ای، او توانست لقب امتیازآورترین بازیکن فصل را به خود اختصاص دهد. همچنین در همین فصل بود که دوباره عنوان بهترین مدافع را نیز کسب کرد. تیم جردن توانسته بود برای اولین بار با حضور مایکل، به مرحله حذفی راه پیدا کند. اما حریف بعدی آنها، تیمی متشکل از «پسران بد» با سرگروهی آیزیاه توماس بود. متأسفانه شیکاگو بولز نتوانست از سد تیم دیترویت پستونز رد شود و در مرحله حذفی دوباره کنار رفت.
فصل پنجم، باز برای مایکل جردن، شکوفایی استعدادهایش و مهر تأییدی بر ظهور یک ستاره بود. او دوباره توانست به عنوان برترین بازیکن و همچنین امتیازآورترین بازیکن خود را به طرفدارانش معرفی کند. تیم بولز نیز با موفقیت بیشتر توانست به کنفرانس شرق صعود کند. اوج هنرنمایی و ارزش یک بازیکن همانند مایکل جردن در لحظههای سرنوشت ساز معلوم میشود. زمانی که کاوالیرز در مقابل بولز توانسته بود با گرفتن تایم اوت، در کوارتر پایانی، سه امتیاز کسب کند و با نتیجه ۹۹ به ۱۰۰ از آن پیش بیفتد، مایکل جردن لحظهای قبل از به صدا در آمدن زنگ پایان کوارتر، با پرتابی فوق العاده زیبا و سرنوشت ساز، توانست تیم خودش را با امتیاز ۱۰۱ به ۱۰۰ از کاوالیرز پیش بیندازد. افتادن توپ در سبد همزمان با زنگ پایان و صدای تشویق هواداران بولز به افتخار ستاره ۲۳ بازی بود.
بولز توانست با هنرنمایی بینظیر مایکل جردن، دوباره خودش را به مرحله حذفی برساند. اما باز هم «پسران بد» بودند که با به کار بردن ترفندهای دفاعی مخصوص، باعث پیشروی مایکل به سمت حلقه و در نهایت با شکست دادن دوباره بولز، مانع رسیدن آن به دور حذفی شدند.
وقت آن رسیده بود که بولز تکانی به خود بدهد. در فصل جدید، بازیکنان جدیدی به مانند هوراس گرانت وارد تیم شد. این بار، با هدایت فیل جکسون، تیم بولز به هدف کسب جام قهرمانی وارد لیگ شده بود. مایکل جردن، همانطور که همه طرفداران بسکتبال انتظار داشتند، دوباره خوش درخشید و توانست تبدیل به امتیازآورترین بازیکن لیگ شود. شروع طوفانی بولز در مقابل تیمهای بزرگی همانند میلواکی باکس، فیلادلفیا سونتی سیکسرز و چندین تیم دیگر تصور قهرمانی این تیم و شکست دادن حریف قدیمی پستونز را قوت میبخشید. اما بار دیگر این تیم پستونز بود که توانست با بازی برتر، دوباره بولز را شکست دهد.
جردن در طول سالهای حضور خود تا به اینجای کار توانسته بود القابی به مانند Air Jordan را کسب کند. سال ۱۹۹۱ بود که آرزوهای جردن با تیم محبوبش به وقوع پیوست. برای اولین بار با حضور مایکل جردن به عنوان بازیکن خط حمله و دفاعی، بولز توانست به مقام قهرمانی دست پیدا کند. این پیروزی آغازی برای پیروزیهای دیگر این تیم در سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ بود. این سه گانه با عنوان تری-پیت در تاریخ NBA شناخته میشود.
[su_note note_color=”#deb1db”]بعضی وقت ها باید به سرت یک ضربه بخورد تا بفهمی که وسط مبارزه ای .[/su_note]
بازنشستگی زودهنگام
زندگی جردن در اوج بود که دو سارق، آن را به کام او تلخ کردند. پدر جردن، در ماشین شخصی خود در خیابان، مورد حمله دو سارق مسلح قرار گرفت و بدون هیچ مقاومتی، با ضرب گلوله کشته شد. این ضربه سخت به او باعث شد تا جردن در سال ۱۹۹۳ از بازیهای بسکتبال خداحافظی کند. این خبر، طرفداران جردن را در بهت فرو برده بود، هرچند همه انتظار داشتند روزی دوباره این ستاره پرفروغ به میدان بازیهای بسکتبال بازگردد. آرزوهای طرفداران مایکل زودتر از آنچه که فکر میکردند برآورده شد.
در سال ۱۹۹۵ بود که مایکل اعلام کرد دوباره به تیم شیکاگو باز میگردد. اوج درخشندگی دوباره ستاره یک سال بعد از بازگشت خود به تیم بولز مشخص شد. زمانی که او در جام ۱۹۹۶ توانست برای هشتمین بار عنوان ارزندهترین و امتیازآورترین بازیکن لیگ را به دست آورد و تبدیل به دهمین بازیکن حرفهای بسکتبال امریکا شود که توانست بود ۲۵ هزار امتیاز کسب کند.
سه سال بعد از مرگ پدر، مایکل جردن توانست تیم خودش را به چهارمین قهرمانی در لیگ برتر بسکتبال حرفهای برساند. پنجمین پیروزی و کسب نشان قهرمانی برای بولزها با همراهی مایکل جردن علیرغم بیماری گوارشی در سال ۱۹۹۷ رقم خورد.
مایکل در سال ۱۹۹۹، برای دومین بار اعلام بازنشستگی کرد. دوستداران بازیهای او، این سال را به عنوان پایان دوران طلایی بسکتبال میدانند. برای مایکل جردن، بسکتبال شروع کار بود تا بتواند با آن به موفقیتهای دیگر دست پیدا کند. در طول سالهای بازی مایکل جردن توانسته بود با قرارداد هنگفت ۳۰ میلیون دلاری، تبدیل به گران قیمتترین ورزشکار جهان شود. علاوه بر این در طول دوران بازی، درامدهای جانبی از همکاری با تبلیغاتها و همچنین دایر کردن باشگاههای متعدد به دست آورد.
مایکل جردن در نقش کارآفرین و سرمایهگذار
مایکل در سال ۲۰۰۰، بخشی از سهام تیم هاکی کپیتالز و بیشترین سهام از تیم واشنگتن ویزاردز در لیگ NBA را خریداری کرد. با این کار، او توانست خودش را به عنوان سهامدار اصلی و مالک باشگاه واشنگتن ویزاردز معرفی کند. روح جوان مایکل او را به سمت بازی دوباره در تیمی که اکنون مالک آن شده بود سوق داد. اما مصدومیت و آسیب زانو مانع از ادامه کارش در تیمش شد. اما این حضور اندک توانست شور و علاقه بازیکنان تیم را چندین برابر کند. جردن به عنوان بازیکن و سرمایهگذار، اکنون توانسته است به عنوان یک شخصیت انگیزشی خود را معرفی کند. اما این شخصیت چه قوانینی برای زندگی شخصی خود وضع کرده است؟ چگونه توانست به مرتبه کنونی دست پیدا کند؟
[su_box box_color=”#483046″]به این توصیه های میشل اوباما حتما عمل کنید+ تکه هایی از کتاب «Becomig شدن»[/su_box]
اسلم دانک به حلقه موفقیت به سبک مایکل جردن
مسلماً کمتر کسی روی کره زمین وجود دارد که مایکل جردن را نشناسد یا اسمی از او نشنیده باشد. البته من بعید میدانم درصد این افراد از انگشتان دست تجاوز کند. او شناختهترین ورزشکار جهان است و در سال ۲۰۱۴ توانست عنوان میلیاردر را به خود اختصاص دهد. قوانین زندگی او شاید خاص نباشند اما مؤثر و کارآمد هستند. انچنان هم سخت و دشوار نیستند که ما، به عنوان یک ورزشکار غیرحرفهای از پس آن برنیاییم. ما از قوانین او در زمینه خودسازی و تبدیل به یک میلیاردر شدن استفاده خواهیم کرد نه شیوه جادوگریاش در زدن اسلم دانک.
سخت تلاش کن
مایکل جردن به عنوان توصیه، شما را به سخت تلاش کردن دعوت میکند. چه ورزشکار باشید یا یک کارمند، باید سخت تلاش کنید. هرچند در حالتی که ورزشکار باشید، نمود خارجی به مراتب سریعتری خواهید دید. با این وجود، قانون سخت تلاش کن، زندگی او در مورد همه مواقع صادق است. منتظر دیگران نباشید که برای شما دست و هورا بزنند، این خودتان هستید که باید از خودان و عملکردتان راضی باشید. تفاوت در تلاش و کار کردن است که خوب را از بد و عالی را از خوب جدا میکند.
مایکل جردن در این مورد میگوید:
[su_quote]مهم نیست شما استعداد خاص داشته باشید یا نه، اگر بخواهید به هدفی در زندگی دست پیدا کنید، باید سخت تلاش کنید. همه چیز بستگی به ساعتهایی دارد که برای رسیدن به اهدافتان تلاش کردید، نه چیز دیگری.[/su_quote]
با انگیزه و مشتاق باش
آیا شما در انجام کارهای روزانه خودتان به اندازه کافی شور و اشتیاق دارید؟ یا زمانی که سرکار میروید دوست دارید ساعت برگشت باشد؟ آیا از فکر کردن به رؤیاهایتان دچار شعف و شور میشوید یا اصلاً به آنها فکر نمیکنید؟ شما باید از فکر کردن به کار و رؤیاهایتان، شوق و انرژی به دست بیاورید. این شوق و انرژی باعث خواهد شد اعتماد به نفستان بهتر شود، هیجان برای ادامه مسیر داشته باشید، علاوه بر این، شوق و علاقه به همه بخشهای زندگی شما تراوش میکند. عموماً افرادی که شوق و شور زیادتری در زندگی دارند، زندگی شیرینتر و موفقتری نسبت به افراد معمولی تجربه میکنند.
هرچند برای رسیدن به موفقیت وجود شوق و شور کافی نیست اما مسلماً داشتن آن میتواند احتمال موفقیت را افزایش دهد. پس هر بار که به رؤیاهایتان فکر میکنید، انگیزه بیشتری برای رسیدن به آنها داشته باشید و زمانی که کارهای روزانه خودتان را انجام میدهید، مشتاقانه مشغولشان شوید.
متفاوت باش
ما همیشه دوست داریم بر اساس ضربالمثلهای قدیمی، هم رنگ جماعت باشیم تا ضرر و زیانی در انتظارمان نباشد. البته این سخن شایسته است اما متفاوت بودن میتواند باعث موفقیت به سبک مایکل جردن هم بشود. کسانی که متفاوت فکر میکنند، راههای جدیدتری تجربه میکنند، موفقیتهای بزرگتری به دست میآورند و در نهایت کسانی میشوند به مانند مایکل جردن که همه دنیا او را میشناسند. پس جرئت داشته باشید و متفاوت فکر کنید، عمل کنید و موفق شوید.
راه موفقیت از شکست میگذرد
دوست دارید موفق باشید؟ شغل و کسب و کار موفقی داشته باشید؟ ورزشکار حرفهای شوید؟ آیا میخواهید خواننده معروفی شوید؟
پس آماده شکست باشید. ما زندگی خود را با شکست خوردنهای پی در پی برای بلند شدن از زمین و راه رفتن شروع میکنیم. آن قدر زمین میخوریم که بالاخره میتوانیم، سر پا شویم و راه برویم. راه رفتن روزی منتهی به دویدن میشود. موفقیتهای بزرگ همگی از شکست خوردن و درس گرفتن از آنها نشاءت میگیرند.
جمله معروفی از مایکل جردن درباره شکست وجود دارد:
[su_quote]من ۹ هزار توپ در طول دوران حرفهایام از دست دادم. ۳۰۰ بازی را باختم. ۲۶ بازی با اشتباه مسلم من در پرتاب منجر به باخت شد. من بارها و بارها شکست خوردم، چه در بازی و چه زندگی. و این دلیل موفقیت من است.[/su_quote]
اهداف والاتری داشته باش
یکی از معروفترین نقلقولهای مربوط به این قانون مایکل جردن را دوست دارم برای شما بیان کنم:
[su_quote]شکست افراد ناموفق در زندگی به خاطر اهداف دور و دراز و بزرگ نیست بلکه به خاطر اهداف کم و کوتاه است.[/su_quote]
مثال ساده و عملی برای تعیین کردن اهداف بزرگ در زندگی وجود دارد. فرض کنید میخواهید توپی را به طبقات بالاتر ساختمان از طبقه اول پرتاب کنید. اگر هدف ذهنی شما، طبقه دوم باشد، مسلماً به طور ذهنی تا طبقه ششم نمیتوانید پرتاب کنید. اما اگر هدف شما طبقه دهم باشد، شانس اینکه توپ را به طبقات بلندتری پرتاب کنید، خواهید داشت.
اهداف شما در زندگی، روی شما به هنگام کار، تفریح، ورزش و حتی اوقات بیکاری تأثیر میگذارد. پس اهداف خودتان را تا جایی که میتوانید بلندپروازانه انتخاب کنید. البته باید به یاد داشته باشید، سقف آرزوهایتان را تا جایی بالا ببرید که بتوانید چراغی به آن نصب کنید.
مثبت اندیش باش
شما برای موفقیت نیاز دارید که مثبت اندیش باشید. کار آسانی نیست همیشه مثبت اندیش باشیم و نیمهپر لیوان را ببینیم. سعی کردن برای تغییر نگرش در مقابل تأثیرات منفی نگری، ناچیز است. هنگامی که با دید مثبت به مشکلات نگاه میکنید، شانس و احتمال زیادتری برای مقابله با مشکلات خواهید داشت و این در صورتی است که شما قبل از مواجهه با مشکل، خودتان را آماده نگاه مثبت به آن کرده باشید.
آیا شما مثبت اندیش نیستید؟ پس سعی کنید افراد مثبت اندیش را پیدا کنید و دور خودتان جمع کنید. مثبت اندیشی و مثبت اندیش بودن مسری است و میتواند از شما به دیگری و بالعکس جاری شود.
[su_note note_color=”#deb1db”]شما ۱۰۰% پرتابهایی که انجام نمی دهید را از دست خواهید داد.[/su_note]
همانی باش که برایش به دنیا آمدهای
از خودتان بپرسید، آیا این همان زندگی است که من دوست داشتم داشته باشم؟
این سؤالی است که باید به خودتان بدون هیچ رودربایستی جواب دهید. برای کسانی که نمیدانند چرا باید به این سؤال جواب دهند باید بگویم که پاسخ دادن به این سؤال میتواند به شما کمک کند تا
- از فریب خودتان و سرگرم شدن در زندگی بیمعنی آسوده شوید.
- از توانایی خودتان را برای رسیدن به ارزش و سعادتمند شدن استفاده کنید.
- بیشتر از قبل تلاش کنید.
[su_box box_color=”#483046″]درس هایی از اپرا وینفری ، تاثیر گذار ترین زن دنیا + جملات آموزنده[/su_box]
آیندهنگر و استراتژی داشته باش
آیندهنگری و داشتن استراتژی هر دو اهمیت دارند. اما اولویتبندی برای آن وجود دارد. آیندهنگری قبل از استراتژی نیاز است. شما باید آیندهنگری داشته باشید تا بتوانید استراتژی مناسبی ایجاد کنید. اگر دید روشنی به آینده نداشته باشید، استراتژی شما هم ناامید کننده و غیرواقعی خواهد بود.
احتمالاً، ویژگی آیندهنگری، برترین خصلت بشریت است. پس چرا دوست ندارید از آن برای توسعه فردی و زندگی خویش استفاده کنید. نگاهی باز به سالهای پیش رویتان به مانند ۵ تا ۱۰ سال آینده داشته باشید و برای زندگی خودتان برنامهریزی کنید، هر چند همه چیز متغیر است اما شما میتوانید تلاش خودتان را برای ۵ تا ۱۰ سال آینده بیشتر کنید.
بهانهجویی را ترک کن
بهانهجویی به راحتی میتواند فعالیت شما در هر زمینهای را به کنترل خود در بیاورد. هر چند شما میتوانید در هر کار ناقصی که انجام میدهید، چاشنی عذرخواهی اضافه کنید اما باید بدانید که هیچ کسی به عذرخواهی شما اهمیت نخواهد داد. اولین قدم برای توقف عذرخواهی و بهانهجویی، به دست گرفتن کنترل زندگی و امورات شخصی است. اگر زندگی شما در کنترل خودتان باشد به سرعت میتوانید از بهانهجویی خلاص شوید. در غیر این صورت باید سعی کنید ابتدا زندگی را تحت کنترل در بیاورید.
تمرین، تمرین و تمرین کن
اگر میخواهید بهتر باشید، باید تمرین، تمرین و دوباره تمرین کنید. رازی غیر از این برای موفقیت نیست.
آیا شما هم با مایکل جردن موافق هستید؟ کدام توصیه به نظر شما عملیتر از دیگری بود؟ اگر میخواهید شما هم همانند مایکل پلههای ترقی را طی کنید، باید قوانین زندگی خودتان را هر چه زودتر وضع کنید و از آنها پیروی کنید.