چرا دیدگاه گیری، ازمهارت های اصلی برای موفقیت به شمار می آید؟

کافی است که اصطلاح “مهارت های اصلی موفقیت” را در گوگل سرچ کنید تا بیش از ۴۹۰ میلیون نتیجه به شما نشان داده شود که بیشتر آنها نیز لیست هایی را شامل می شوند. ۵ مهارت اصلی برای موفقیت ، ۱۰ مهارت اصلی موفقیت و غیره. و در اکثر آنها اشاره ای به دیدگاه گیری (Perspective Taking) نشده است.

فکر می کنم که این عدم توجه، اشتباه بزرگی است.دیدگاه گیری از تقریبا همه ابعاد کسب و کار، یک مهارت اصلی به شمار می آید. در واقع، از فروش و بازاریابی گرفته تا مذاکرات و مدیریت کارکنان، این امر یکی از مؤلفه های اصلی موفقیت رهبران است.

دیدگاه گیری چیست؟

تعریف دیدگاه گیری، بسیار اساسی است. دیدگاه گیری، توانایی به دست آوردن نقطه نظر شخص دیگری هنگام فکر کردن یا به عبارت دیگر، دیدن جهان از منظر شخص دیگر می باشد. این مفهوم، ساده است و در حقیقت همان چیزی است که همه ما اکثر اوقات انجام می دهیم، حتی بدون اینکه به آن فکر کنیم.

یک تحقیق، روشی را که هر شخصی برای رسیدن به یک مقصد راهنما می گرفت مورد تحلیل قرار داد. جای تعجب نیست که این راهنمایی ها، بستگی به این داشت که شخص از خارج شهر آمده بود و یا محلی بود. راهنمایی های دقیق تر، به اشخاصی ارائه می شد که از خارج از شهرها می آمدند، زیرا راهنما تصور می کرد که آنها کمتر با نشانه های محلی و چگونگی حرکت در شهر آشنا هستند. فرض بر این بود که افراد محلی، از چیدمان کلی شهر و چگونگی حرکت در داخل آن اطلاع دارند.

در رابطه با دیدگاه گیری باید گفت که ما همیشه از طریق رفتارها، علائم کلامی و یا غیر کلامی سایر مردم، داده هایی در مورد وضعیت فکری شان جمع آوری می کنیم. اگر اشک در چشم کسی جمع شده است فرض می کنیم که ناراحت است. همچنین متوجه می شویم که بیش فعالی، سریع صحبت کردن و یا اضطراب، به وحشت فرد از چیزی اشاره می کند.

از صدای اشخاص می توانیم به عصبانیت، همدلی و یا حال خوب آنها پی ببریم. همه اینها، نشانه هایی اجتماعی هستند که ما به طور غریزی می توانیم پردازش کنیم و در نهایت برای فرمول بندی پاسخ های قابل قبول اجتماعی، از آنها استفاده کنیم.

برای مثال ، اگر دوستمان بابت باختن تیم فوتبالش غمگین باشد، ممکن است که یک شوخی، روشی مناسب برای بیرون آوردن او از آن وضعیت به شمار آید. اما اگر به تازگی یکی از اعضای خانواده اش فوت کرده است، حمایت کردن او پاسخ بهتری در این رابطه خواهد بود.ممکن است شما این مطلب را بخوانید و با خود فکر کنید که عبارت:[su_note note_color=”#fc01fe” radius=”10″ class=””]دیدگاه گیری، معادل همدلی است . اما در حقیقت تفاوت های فاحشی بین این دو، به خصوص در موضع کسب و کار وجوددارد.[/su_note]

همدلی و دیدگاه گیری – دو پدیده متمایز

همدلی، توانایی پذیرش و ارتباط با احساس یا روح و روان شخص دیگر است. دیدگاه گیری، به جنبه های عاطفی قضیه کاری ندارد و کاملا بر نحوه درک یک شخص در مورد یک وضعیت استوار است. این تفاوت، یک تمایز بسیار مهم در جایگاه حرفه ای به شمار می آید.
مطالعات نشان داده است که افرادی که با همدلی مذاکره می کنند، نسبت به افرادی که از طریق دیدگاه گیری مذاکره می کنند ، آنرا با موفقیت کمتری به پایان می رسانند و از هدف دورتر هستند.
براساس مطالعه ای که در موضوع علم روانشناسی آوریل ۲۰۰۸ منتشر شد، دیدگاه گیری شامل درک و پیش بینی علائق، افکار و رفتارهای احتمالی طرف مقابل است. در حالی که همدلی، بیشتر روی همدردی و دلسوزی برای فرد دیگر تمرکز دارد.

“دیدگاه گیران، می توانند خارج از محدودیت های تعصبات فوری و مغرضانه خود گام بردارند … در حالی که همدلی، افراد را به نقض هنجارهای تساوی حقوق و برابری و ارائه خدمات بر اساس ترجیحات سوق می دهد.”به طور کلی، دیدگاه گیری در محیط های کاری بهتر کار می کند و همدلی، در یک فضای اجتماعی اثر بهتری دارد.

چگونه دیدگاه گیری را پرورش دهیم

دیدگاه گیری، تا حدودی یک ویژگی ذاتی برای انسان به شمار می آید. وقتی کسی حالت بدی دارد، عصبانی یا هیجان زده است، اکثر ما قادر به درک حال او هستیم و می توانیم رفتارهایش را بر اساس همین فاکتورها پیش بینی کنیم.

البته اگر عادلانه به قضیه نگاه کنید و به این نکته توجه داشته باشید که برخی از افراد دارای نقایص اجتماعی هستند (برخی از اختلالات شخصیتی ، اوتیسم و غیره)، متوجه می شوید که دیدگاه گیری در مورد این اشخاص بسیار مشکل و یا حتی غیر ممکن است. اما باید گفت که در اکثر موارد، دیدگاه گیری یک توانایی ذاتی است که می تواند پرورش داده شود و به عنوان یک مهارت درنظر گرفته شود.

این آزمایش را امتحان کنید:
با دست غالب خود، انگشتان خود را ۵ بار باز و بسته کنید. حالا با دست دیگر حرف بزرگ E را روی پیشانی خود ترسیم کنید. این ترفند کوچک، ارزیابی میکند که شما چقدر در دیدگاه گیری در مورد سایر افراد موفق هستید.

اگر E با سمت چپ بدن شما روبرو باشد، خواندن دیدگاه شما برای دیگران می تواند آسان باشد. اگر Eبا سمت راست بدن شما روبرو شد، خواندن دیدگاه دیگران برای شما آسان خواهد بود. البته این یک آزمون قطعی نیست، اما یک تمرین کوچک و سرگرم کننده است.
اکنون ، برای مورد دوم که E با سمت راست بدن شما روبرو شده است، در این جا چند روش جهت توسعه مهارت های دیدگاه گیری شما آورده می شود:

• آگاهانه، احساسات خود را کنار بگذارید تا بتوانید تنها بر دیدگاه شخص دیگر تمرکز داشته باشید.
• با ذهنیت “ماموریت”، به وضعیت نزدیک نشوید. همیشه با کنجکاوی نزدیک شوید. “چه چیزی باعث می شود که آنها به این روش رفتار کنند؟”

• از سؤالات باز استفاده کنید که می تواند به شما در ترسیم علایق و انگیزه های اشخاص، زمانی که از کلام استفاده نمی کنند کمک کند.

• در مورد موقعیت خود و نقاط ضعفتان، شفاف باشید.

• هرگونه نیت شخصی را حذف کنید و آنها را به شخص دیگر انتقال ندهید.

• از آنچه در مورد شخص می دانید نظیر پیشینه، روحیه، اهداف و انتظارات آنها را مورد استفاده قرار دهید. تصور کنید که آنها وضعیت فعلی را چگونه می بینند.

• پس از درک دیدگاه آنها، سعی کنید واکنش شان را پیش بینی کنید که بتوانید پاسخ های خود را طوری تنظیم کنید تا آنها را به سمت نتیجه مورد نظر خود سوق دهید.

• با بیان اینکه جایگاه آنها را می دانید، موقعیت شان را تأیید کنید (لازم نیست که با آن موافقت کنید).
• از تکنیک آینه سازی، یعنی حرکات تقلیدی، پزها و حالت های صورت طرف مقابل استفاده کنید تا آنها احساس راحتی کرده و با شما ارتباط برقرار کنند.

دیدگاه گیری و انواع شخصیت

زمانی که در مورد دیدگاه گیری صحبت می کنیم، هرچه اطلاعات بیشتری در مورد کسی داشته باشیم، بهتر است. شناخت انواع اصلی شخصیت (در کسب و کار)، به شما کمک می کند تا بتوانید دیدگاهشان و بهترین راه برای تعامل با آنها را درک کنید.

شخصیت های تحلیلی

این افراد، منظم و دقیق بوده و بسیار اهل مطالعه هستند. آنها اغلب، نکات کلیدی اندکی در توضیحاتشان به شما می دهند و ساکت و محافظه کار هستند. دفتر کاری آنها، اغلب با تعدادی گل و گیاه و تصاویر پوشانده شده است. در هنگام تعامل، خشک و رسمی برخورد می کنند.

نحوه نزدیک شدن به آنها: انواع شخصیت های تحلیلی، از صحبت در مورد مسائل پیش پا افتاده و یا مسائل شخصی واهمه دارند. حتماً فضای لازم را به آنها اختصاص دهید. آنها به استدلال های مبتنی بر شواهد و واقعیت ها پاسخ می دهند. آماده شوید تا استدلال های منطقی فراهم کنید که با داده های واقعی پشتیبانی می شوند.

شخصیت های راننده (محرک)

این شخصیت ها، بسیار نتیجه گرا هستند. آنها انرژی بالایی داشته، بی قرار هستند و باید کنترل شوند. دفتر کاری چنین اشخاصی، دارای میزهای بزرگ و ساعت هایی که به صورت استراتژیک چیده شده اند. دیوارها نیز، غالبا با جوایز و تصاویری از افراد مشهور پوشانده شده است. هنگام تعامل با چنین اشخاصی، متوجه خواهید شد که آنها می توانند صدایشان را بالا ببرند و پرخاشگر باشند.
نحوه نزدیک شدن به آنها: از آنجا که این شخصیت ها نتیجه گرا هستند، بهتر است که صحبت های سطح پایین را به حداقل برسانید. از این که بر طبق عقاید خود رفتار کنید نترسید، اما سعی نکنید بر آنها مسلط شوید. شخصیت های محرک، دوست دارند بیش از یک گزینه را برای انتخاب داشته باشند.

شخصیت های دوست داشتنی

این اشخاص، مثال زدنی هستند. چنین شخصیت هایی، معمولا مهارت های اجتماعی عالی داشته و شنوندگان خوبی هستند. هنگام تعامل با شخصیت های دوست داشتنی، درخواهید یافت که آنها به اندازه کافی خونگرم و آرام برخورد می کنند. این اشخاص، تمایل دارند تا دفاتر کار خود را با رنگ های روشن که انرژی مثبتی را ایجاد می کنند، تزئین کنند.

نحوه نزدیک شدن به آنها: شما باید در سطحی عاطفی، به شخصیت دوست داشتنی نزدیک شوید. آنها ممکن است که صحبت های سطح پایین داشته باشند و همچنین توانایی ارتباط با افراد در سطوح مختلف را دارند. آنها تمایل به غیرمتعارف بودن دارند و در تصمیم گیری های عمیق و اساسی، کند عمل می کنند. در واقع، آنها بر اساس احساسات تصمیم گیری کرده و می توانند مشتریان وفاداری باشند.

شخصیت های بیانگر

این افراد، زندگی را مانند یک مهمانی می بینند! با چشم انداز مثبتی که دارند، از چیزی نمی ترسند. شخصیت های بیانگر، گرایش به انرژی بسیار بالایی داشته و نسبت به اهدافشان بسیار مشتاق هستند. دفاتر کار چنین شخصیت هایی، به زیبایی تزئین شده و از تجمع زیاد عناصر و شلوغی در فضایشان خبری نیست. آنها به خوبی لباس می پوشند و از جواهرات زیادی استفاده می کنند.

هنگام تعامل با آنها، متوجه خواهید شد که این شخصیت ها بسیار از حرکات دست استفاده کرده و تا رسیدن به نتیجه، از شوخی و داستانگویی استفاده می کنند.
نحوه نزدیک شدن به آنها: شخصیت های بیانگر به خوبی در برابر شور و شوق و سرگرمی، واکنش نشان می دهند. مهم است که از نزدیک به آنها گوش فرا دهید، زیرا داستان ها و شوخی های آنها به شما اطلاعاتی می دهد که از کجا می آیند. آنها به زبان احساس و با استفاده از اظهارات ذهنی به شما پاسخ می دهند (عباراتی نظیر احساس می کنم، فکر می کنم و غیره …).

با یک شخصیت بیانگر بحث و گفتگو نکنید و سعی کنید سریع فروش را ببندید، زیرا آنها قادرند که به سرعت تصمیم بگیرند.

چقدر در مورد نحوه استفاده از مهارت دیدگاه گیری برای موفقیت در کار میدانید؟