فهرست مطالب
با شنیدن این کلمه توصیفی، تصور انسانی در ذهن جوانه میزند که همچون شکوفه گیلاس آرامآرام باز میشود و در گوشهای از هستی خودنمایی میکند. واقعاً خودشکوفایی یعنی چه؟ شاید لازم است دقت کنیم این سؤال را از «چه کسی» میپرسیم.
اجازه بدهید با معرفی یک شخصیت جهانی شروع کنم؛ آبراهام مازلو. Abraham Maslow روانشناسی که در سالهای ۱۹۴۳- ۵۴ به جای تمرکز بر روانشناسی و اینکه اشتباه افراد چیست و چطور مانع پیشرفت خودشان میشوند، شکل مثبتتری از رفتار انسانی را زیر نظر گرفت که تمرکز اصلی آن روی «چه چیزی درست است» بود. این روانشناس انسانشناس برجسته در هرم مازلو به ظرفیت روح انسان و اینکه چگونه میتواند این ظرفیت را تکمیل کند علاقهمند بود.
به باور او انگیزه انسان مبتنی بر این است که فرد در جستوجوی تکامل و رشد فردی باشد. در این مسیر، آنهایی که علاقهمند به خود شکوفایی Self-actualization باشند بیشتر به دنبال تکامل و بهرهمند شدن از تمام ظرفیت خود هستند.
مازلو و رشد خود شکوفایی
در هرم مازلو تأکید بر نیاز انسان به رشد و کشف حقیقت همیشگی بودن این نیاز در تمام زندگی اوست. به باور مازلو انسان همیشه در حال «دگرگون شدن» است و هرگز باوجوداین فعل دچار ایستایی نمیشود. خود شکوفایی که به تعالی فردی هم معروف است، نشان میدهد همه ما تشنه معنای زندگی هستیم و برای رسیدن به آن تلاش میکنیم. این مفهوم برای ما مهم است.
همانطور که میدانید، کره زمین زیستگاه تفاوتهاست و هرکسی باوجود تفاوتهایش، انگیزه متفاوتی هم برای تعالی فردی دارد. گروهی گرایش به هنر و ادبیات دارند، برخی هم عاشق ورزش هستند، عدهای اهل فعالیتهای گروهی و مشارکتیاند و جمع دیگری هم فردمحوراند.
این روانشناس انسانگرای آمریکایی معتقد بود که حس شکوفایی فردی میتواند با تجربیات عالی ارزیابی شود. مثلاً جهان را به خاطر داشتههایش که شامل شگفتی، رضایت و لذت میشود تجربه کند. محشر است، نه؟ اگرچه رسیدن به چنین احساسی در شرایط روحی خاص که با خلأهای روحی مختلف همراه است، قطعاً به این سادگی اتفاق نمیافتد.
ناگفته نماند که خود شکوفایی یک فرایند ادامهدار از دگرگونی است نه اینکه موقعیت بینقصی از شادی بیپایان باشد. مازلو این احساس را که در رأس هرم قرار گرفته است با جمله زیر توصیف میکند:
«تمایل فردی برای بهتر شدن تا جاییکه ظرفیت او اجازه میدهد. شکل خاصی که این تمایل دارد طبعاً در هر شخصی متفاوت است. شاید یک نفر تعالی فردی را در مادر شدن میداند و دیگری در ورزشکار شدن. ممکن است کسی شیفته نقاشی باشد یا آن یکی به دنبال فعالیتهای نوآورانه برود.»
با هرم مازلو بیشتر آشنا شوید
هرم نیازهای مازلو یکی از نمونههای قوی برای درک بهتر تعالی فردی است. بنا بر نظریه او، افراد قبل از رسیدن به شکوفایی فردی نیاز دارند تا چهار نیاز اصلیشان را برآورده کنند. به عبارت سادهتر، قدم گذاشتن روی پله بالاتر نیازمند بالا آمدن از پله زیرین است. این طبقهبندی را با هم میخوانیم:
◄ کف هرم؛ نیازهای اصلی مثل آب و غذا و جانپناه
◄ طبقه دوم هرم؛ نیاز به امنیت
◄ طبقه سوم هرم؛ نیاز به تعلقخاطر یا ارتباط
◄ طبقه چهارم هرم؛ نیاز به احترام و خودباوری (هم برای خود و هم برای دیگران)
◄ طبقه پنجم (نوک هرم)؛ خودشکوفایی
نکته جالبتوجه در مورد این هرم وجود محدودیتهایی باوجود کلی بودن دستورالعمل است و نمیشود آنها را نادیده گرفت. مثلاً خیلی از افراد هستند که غذا و سرپناه مناسبی ندارند ولی روح سرخوش و آرام و صلحجویی دارند و همچنین روابط قوی و احترام متقابل را تجربه میکنند؛ بنابراین اگرچه هرم مازلو تصویر تمام نمایی از کشف فردی میدهد ولی تنها راه رسیدن به آن نیست.
خودشکوفایی و رسیدن به بهترین نسخه از خود
در ادامه توضیحات ساده و گویای مازلو این جمله زیبای کیم ایگل Kim Egel درمانگر را هم به خاطر بسپارید:
«میخواهم بهترین نسخه از خودم باشم.»
به جمله بحثبرانگیزی رسیدیم! چطور میشود که بهترین نسخه از خودمان باشیم؟ اصلاً چطور متوجه میشویم که به بهترین نسخه خودمان تبدیل شدهایم؟
خانم ایگل که یک درمانگر و مشاور ازدواج است در ادامه جملهاش مینویسد «نسخهای برای انجامش وجود ندارد. هرکدام از ما باید راه شخصی خودمان را پیدا کنیم تا بتوانیم صدای خرد درونیمان را بشنویم. این صدا میتواند کمک کند یک زندگی واقعی را تجربه کنیم.»
همانطور که بالاتر هم برایتان نوشتم هرکسی تعریفی از خودشکوفایی برای خودش دارد؛ اما این همه ماجرا نیست! این مقاله قرار است کمک دست شما باشد تا با پیچیدگی کمتری مسیر خودشناسی و تعالی خودتان را طی کنید.
خود شکوفایی چه چیزی نیست؟
همانطور که نوشته بودم، هر شخصی بهتناسب ظرفیت و گرایش خود به دنبال تعالی است؛ اما این جمله میتواند برای بعضی مبهم باشد؛ بنابراین شاید بد نباشد در این مورد بنویسم که دقیقاً چه چیزهایی نمیتواند شکوفایی فردی باشد.
این شکوفاشدن ارتباطی با کمالگرایی ندارد. حتی برای تجربه این حس عالی نباید انتظار داشته باشید همهچیز بر وفق مراد باشد. میتوانید در مسیر متعالی شدن قدم بردارید و همچنان دردسرهایی را تحمل کنید.
تفکر همه یا هیچ ؛ سبک زندگی یا اختلال ذهنی ؟
کاری میکند تا فرد دنیا را آنگونه که هست یعنی سرشار از پیچیدگی، ظرافت و سایههای کم/پر رنگ نبیند.
پس وقتی صحبت از تعالی میشود شما هم باید محدودیتهایتان را در نظر بگیرید و هم به نقاط قوطى که منحصر به خود شماست توجه کنید و این شامل مهارتهای عملی، پذیرفتن نقش پدر و مادر، استعداد هنری یا نظرگاههای احساسی شما میشود.
با این اوصاف طوری زندگی میکنید که تقویتکننده نقاط قوت شما باشد ضمن اینکه بتوانید به آرزوهای کوچک و بزرگی که دارید هم برسید. مثلاً من دوست دارم حنجره خوبی برای آوازخوانی سنتی داشته باشم. موسیقی را دوست دارم ولی نمیتوانم به آن خوبی که انتظار میرود، بخوانم. ولی بهمرورزمان متوجه میشوم که استعداد خوبی برای نواختن سازدهنی دارم.
به کلاس آموزشی میروم، مرتب تمرین میکنم و اگرچه ممکن است خواننده نشوم ولی حالا متوجه شدهام که میتوانم این نیاز را با نواختن یک ساز برآورده کنم.
چه کسانی بهترین تعریف از خود شکوفایی هستند؟
تا اینجا باهم در مورد تعریف و ضد تعریف تعالی فردی گپ زدیم و حالا مرزبندیهایی داریم که به ما برای درک بهتر این مفهوم کمک میکند؛ اما واقعاً افرادی که چنین خصلتی دارند یا در حال تجربه این احساس شگفتانگیز هستند، چگونه افرادی هستند؟
مهم: لازم است به خاطر بسپارید افرادی که در جستوجوی تعالی هستند ممکن است در هیچکدام از دستهبندی زیر قرار نگیرند. به همان اندازه هم این احتمال وجود دارد که با داشتن این ویژگیها به شکوفایی برسند.
او آزادانه زندگی میکند
زندگیاش در بند نظرات و حرفهای دیگران نیست. بازخوردهای اجتماعی تأثیری بر او ندارد. برای فردیتی که دارد ارزش قائل است و همیشه نیاز به جمع و گروه ندارد.
میانه خوبی با واقعیت و حقیقت دارد
ممکن است اینطور به نظر برسد که با احتمالات واقعی بیشتر ارتباط دارد و در مقایسه با دیگران، وقت بیشتر و کم دردسرتری برای شناخت نادرستی و اشتباهات میگذارد.
مشکلی با ناشناختهها ندارد
به اینکه نداند در آینده چه پیش خواهد آمد اهمیت نمیدهد.
او دلسوز، مهربان و پذیراست
چنین احساسات شکوهمند و عمیقی را هم نسبت به خودش و هم نسبت به دیگران تجربه میکند.
او شوخطبعی جالبتوجه و عادی دارد
اگر جزو چنین افرادی هستید و در برابر اشتباهاتی که از شما سر میزند، خندهتان میگیرد. یک چراغ سبز به نفع شما! چنین فردی حتی به دیگران هم احساس سرگرم شدن در موقعیتهای چالشبرانگیز میدهد.
از دوستیهای واقعی لذت میبرد
دوستیهای انگشتشمار، کهنه و معنادار را به فهرست بلندبالایی از دوستان موقتی ترجیح میدهد.
او یک فرد خودانگیخته است
از طبیعت خودش پیروی میکند و کمتر پیش میآید که دنبالهروی یک روتین تعریف شده باشد. هراسی از دنبال کردن آنچه در لحظه اتفاق میافتد ندارد.
خلاق است
مهم است که بدانید خلاقیت فقط مربوط به توانمندیهای هنری نیست. برخی از افراد خودشکوفا ممکن است قابلیت حل مسئله به روشی تازه و متفاوت را داشته باشند یا ذهنیت حل مسئله آنها چارچوب جذاب و متفاوت از دیگرانی داشته باشد. ممکن است نتواند جلوی احساسات خودش را بگیرد که این هم یکی دیگر از خصلتهای شخصیت خودانگیخته است.
از تجربه فراوان لذت میبرد
تجربیات زیاد باعث خلق لحظهای سرشار از رضایت، شگفتی و لذت میشود و بیشتر اوقات روح فرد را به جهان هستی وصل میکند. فردی که بهرهمند از ویژگی خودشکوفایی است با چشمانی باز به تماشای لحظات مینشیند. لحظاتی که در آن معنای عمیقی نهفته است. البته ناگفته نماند که او لزوماً یک آدم معنوی نیست.
مسائلی بزرگتر از خودش، برای او اهمیت دارد
او علاقهمند به تفکر تصویر بزرگ است و به جای اینکه جهان را در زندگی خودش خلاصه کند تلاش میکند تا برای هدف عمیقتر، علت چشمگیرتر و مأموریت بزرگتری قدم بردارد.
از خوشیهای کوچک استقبال میکند
او به لحظات لذتبخش مثبت توجه میکند- از تماشای آخرین تیغههای خورشید پیش از غروب بگیر تا یک بوسه محبتآمیز- حتی لبخند کودکی میتواند در لحظه او را سرحال کند. چنین فردی باوجود تکراری بودن یک لذت، بازهم به استقبال آن میرود.
او عادل است
برای دیگران خیر میخواهد و طوری رفتار و عمل میکند که غیرمنصفانه و غیراخلاقی نباشد.
او احساس اجتماعی دارد
این واژه را روانشناس برجسته آلفرد آدلر توصیف و آن را دغدغه حال خوب برای همه تعریف کرده است.
** نکته: اگر ویژگیهای بالا را در خودتان نمیبینید فراموش نکنید که خودشکوفایی یک فرایند است نه اینکه پایان بازی باشد. نقطهای وجود ندارد که شما باید پایانی برای سفرتان در نظر بگیرید. ازنظر یک درمانگر تعالی فردی یک کار مداوم است. ازنظر انسانی، ما هرگز همانکه هستیم باقی نمیمانیم.
چه رفتارهایی باعث خودشکوفایی میشود؟
در ادامه شاید بهتر باشد به هفت رفتار ساده و خوشایند که شما را به شکوفاشدن نزدیک میکند اشارهکنم:
- زندگی را مثل یک کودک تجربه کنید؛ همانقدر باعلاقه و پیگیر.
- به دنبال چیزهای جدید باشید نه دنبال کردن همان راه امن همیشگی.
- وقتی پای سنجیدن تجربهها به میان میآید، به صدای قلبتان گوش دهید نه سنت، اکثریت یا نفوذ و قدرت.
- از تظاهر دوریکنید و کاملاً روراست باشید.
- خودتان را آماده کنید تا اگر دیدگاه مخالفی دارید، موردتوجه قرار نگیرید.
- مسئولیتپذیر باشید و سختکوش.
- ببنید چه گاردی دارید و سعی کنید آنها را از میان بردارید.
چگونه خودشکوفایی را رفتار ثابت خود کنیم؟
اگر هدف شما تعالی فردی است که باید تبریک گفت چون هدف قابلتحسینی دارید. کافی است دقت کنید اگر هدفی در زندگی دنبال میکنید و به دیگران اهمیت میدهید پس شما در مسیر شکوفاشدن قرار دارید.
با تمرین چند ترفند زیر، متعالی بودن بهخوبی جزوی از عادات شخصیتان خواهد شد.
پذیرا باشید
وقتی برای آنچه پیشآمده پذیرا باشید به خودتان کمک میکنید که شکوفا بمانید. شاید یکشب برنامه ریخته باشید که روز بعد با دوستانتان به پیکنیک بروید ولی همینکه بیدار میشوید صدای بارش سیلآسا را میشنوید!
چنین خصلتی همچنین به معنی آسودگی خیال شما در برابر موقعیتهای ناشناخته است یا شاید نشانهای دیگر از این باشد که اهل تفکر آرزومندانه نیستید و اوضاع را همانطور که هست، میبینید.
قدرت پذیرش به تجربه فردی هم برمیگردد. بله میدانم که همیشه هم دوست داشتن آدمهایی نامهربان یا سخت، آسان نیست. هرچند همچنان میتوانید دلسوزی خودتان را حفظ کنید چون «هرکسی گرفتاریهای خودش را دارد و ما از آنها بیخبریم.»
ارتباط با افراد دشوار تا چه اندازه برای ما مهم و تأثیرگذار است؟
بیا نقاط مشترکمان را پیدا کنیم.
◄ فراموش نکنید که
پذیرفتن یک نفر به معنی وقت گذراندن با او نیست.
خودتان، انگیزه خودتان باشید
برای انگیزه داشتن باید در لحظه زندگی کرد. باید ببینیم چطور میشود بدون نگرانی از آینده از حال لذت ببریم. البته که «دانستن» و «آماده بودن» احساس امنیت بیشتری به شما میدهد و زندگی را آسانتر میکند ولی چرا با آن نجنگیم؟! شاید بد نباشد به استقبال فرصتهای چشیدن چیزهایی جدید و غیرمنتظره برویم.
خیلی از ما خاطراتی از کودکیمان داریم؛ بچگی خوشایندی که بیپروا میدویدیم بیآنکه فکر کنیم قرار است مقصد کجا باشد یا ترس از به زمین خوردن داشته باشیم. حتی شاید جوانتر که بودیم بدون فکر و برنامهریزی آماده یک سفر چندروزه میشدیم و به دل جاده میزدیم. چرا که نه؟ مگر زندگی قرار است طور دیگری باشد؟!
درواقع تمرینهای ذهن آگاهی کمک میکند تا شما بهتر صدای قلب و غریزهتان را بشنوید و به سراغ چیزهایی بروید که احتمالاً برای روبهرو شدن با آن آمادگی نداشتید.
روابط باید حال شما را خوب کند
همه ما ارتباطاتی در زندگی فردی داریم که به نحوی نقش مهمی در زندگی ما دارند؛ اما نباید فراموش کنیم که به همان اندازه هم ارتباط با خودمان اهمیت دارد. تقریباً بیشتر ما یک «زمان شخصی» یا خلوت برای خودمان داریم. برای یکی بیشتر و برای دیگری کمتر است. مهم این است که دستاورد شما در این خلوت شخصی چیست نه اینکه چطور آن را میگذرانید.
افرادی که عادت به تعالی دارند معمولاً آدمهایی آرام و صلحجو هستند. با این اوصاف تمرکزتان روی این باشد که با خود در ارتباط باشید و بیش از آنکه با دیگران وقت بگذرانید، برای خودتان وقت داشته باشید.
برای هر موضوع کوچکی، قدرشناس باشید
کلیشه؟ احساس میکنید این عنوان یک جمله تکراری و بیمعنی است؟ فکر میکنید اگر مثل زمانی که بعد از خوردن غذا از دستپخت میزبان تشکر میکنید، در طول روز هم قدردان خودتان باشید رفتار عجیبی است؟ نگاهی به دوروبرتان بیندازید! چیزهایی که معمولاً برای شکر گذاری نادیده میگیریم موارد زیر میتوانند باشند:
- غذای خوشمزهای که دیشب خوردم.
- پیادهروی کوتاه با یک گربه ناشناس
- هوای خوب که نفس کشیدن در آن لذتبخش است.
- شغلی که احساس خوبی از انجام دادنش دارم.
با اصالت زندگی کنید
این جمله میتواند معانی زیادی داشته باشد. دقیقاً منظور من چیست؟ اینکه بتوانیم اصیل باشیم یعنی به خودمان و حقیقت وجودی خود افتخار کنیم، از بیصداقتی دور بمانیم، از نفوذ و قدرتمان سوءاستفاده نکنیم و نیازهای خود را نادیده نگیریم. همچنین چندان نگران این موضوع نباشیم که دیگران چه فکری در مورد ما دارند.
همچنان یادآوری میکنم که به جای اهمیت دادن به حرفوحدیث مردم بهترین کار این است که به تجربیات خودمان توجه کنیم و راهنمای ما، قلب ما باشد. چراکه ما، دستکم با خودمان نمیتوانیم روراست نباشیم و نیازهایی که داریم را نادیده بگیریم. البته که رعایت حقوق دیگران و احترام به حریم آنها برای ما مهم است ولی تلاش میکنیم که در مسیر درستی به اهداف شخصیمان هم برسیم.
وقتی صحبت از خودشکوفایی میشود دقیقاً تلاش با بالاترین حد ظرفیت خود است نه با تکیه بر ظرفیت دیگران.
مشفق و همدل باشید
دلسوزی افرادی که روحی متعالی دارند نسبت به آفریدههای دیگر هستی قابلتحسین است. این توجه و مراقبت آنها از دیگران فقط مختص به دایره اجتماعیشان یا آنهایی که در زندگی روزانه میشناسند نیست. آنها به خاطر انسانیت اینگونه هستند.
اگر دقت کرده باشید، رفتار دلسوزانه برخی کاملاً در ارتباطات آنها به چشم میآید. شاید در این مسیر دنبال کردن زندگی افرادی با تجربههای متفاوت کمککننده باشد که بخشی از آن با مطالعه کتاب، شدنی است.
همچنین با دانلود رایگان اپلیکیشن ذهن میتوانید از فرصت بینظیر سفر کوتاه به کتابخانه صوتی مجموعه بهره ببرید و با خیال راحت کتابهای موردعلاقه خود در حوزه توسعه فردی و روانشناسی را مطالعه کنید.
اما چطور میشود این حس زیبا و تأثیرگذار انسانی را در خودمان تقویت کنیم؟ تلاش کنیم تا:
- کارهای داوطلبانه بیشتری برای خیریه و امور بشری انجام دهیم.
- دایره ارتباطات اجتماعی خود را گسترش دهیم.
- به هر قدمی که برمیداریم دقت کنیم و مراقب باشیم قدمها، سازنده و مثبت باشند.
شرکت در جلسات با درمانگر
برای رسیدن به هر هدفی، موقعیتهایی در زندگی پیش میآید که نیاز داریم با یک متخصص حرف بزنیم. منظور من اینجا حضور یک روانشناس است و تقویت خودشکوفایی هم ازجمله این اهداف میتواند باشد. از طرفی، منتظر نباشید که درگیر یک مشکل ذهنی نگرانکننده شوید تا بعد برای گفتوگو با درمانگر اقدام کنید.
حتی نیاز به درک مفهوم دلسوزی، خود انگیزشی و قدرت و نفوذ شخصی هم میتواند دلیل گرفتن شماره یک درمانگر و تنظیم جلسه باشد؛ بنابراین روی این راهکار برای شناخت بهتر تعالی فردی و تقویت آن در خودتان حتماً حساب جدی بازکنید.
در این مورد، گفتوگو درمانی که عموم آن را درمان یا تراپی میخوانند یکی از روشهای درمانی انسانی است که مازلو تعریف دقیقتری در مورد آن با توجه به روانشناسی انسانگرا ارائه داد.
خودشکوفایی؛ قله دستنیافتنی
اینکه تصمیم بگیرید به یکی از حسهای بسیار ناب و ارزشمند زندگی و البته رهاییبخش برسید، قابلتحسین است اما مراقب باشید تلاش برای تجربه این حس و درونی کردنش شما را به مرز خستگی و دلزدگی نرساند! قرار نیست شکوفایی به معنی غرق شدن در همه خوبیها و درک تمام استانداردهای انسان درست باشد.
به باور مازلو تعالی فردی حقیقی بهندرت اتفاق میافتد. این عقیده موردقبول بسیاری دیگر از همکاران او هم است. واقعاً چند نفر را میشناسید که ۱۰۰% درست زندگی کنند؟ از طرف دیگر، همه چالشهایی که در گذشته داشتیم و شرایطی که اکنون در آن زندگی میکنیم باعث میشوند خیلی سختتر رشد کنیم، خودمان را بشناسیم و به قدرت و نفوذ دلخواهمان برسیم.
حتی همان فردی که یک شخصیت متعالی دارد هم هنوز جایی برای بهتر شدن در خودش میبیند.
به یاد داشته باشید که رشد حقیقی تا لحظه مرگ انسان ادامه دارد و رسیدن به نقطه شکوفاشدن باید با عادات و رفتارهای سالم حفظ شود. اینکه با این حقیقت روبهرو شویم، خودش یک راهنمایی مهم برای رسیدن به تعالی است.
در پایان
خودشکوفایی یک لباس تک سایز نیست! بلکه باید آن را free size حساب کنید. هیچ دونفری شبیه هم نیستند پس هر کسی مسیر خودش را برای تعالی انتخاب میکند. حتی فراموش نکنید که قرار نیست مثل سفر چندروزه به کلاردشت در تابستان باشد! قرار نیست همهچیز یکهو و سریع اتفاق بیفتد.
شکوفایی ممکن است یک هدف بلندمدت (به بلندی تمام عمر) باشد تا به کوتاهی جادهای به مقصد بهبود فردی؛ بنابراین فراموش نکنید که بهترین راه تکامل زندگی این است که ظرفیت خودتان را به بالاترین حد ممکن برسانید و به تماشای بهترین خودتان بنشینید.
داشتن قدرت پذیرش بالا، تقویت خود انگیزشی، داشتن خلوت شخصی در کنار روابط سالم اجتماعی، شکر گذاری بابت خوبی و نعمات، اصیل بودن و ماندن، همدلی و دلسوزی و شرکت در جلسات با درمانگر از مهمترین راهکارهای تقویت حس شکوفایی فردی است که بهراحتی با کمی پشتکار و تمرکز میتوانید آنها را در خودتان تثبیت کنید.
منبع:
https://www.healthline.com/health/self-actualization#things-to-keep-in-mind
https://www.simplypsychology.org/maslow.html#self
من مینویسم. در کنار سفر، مهربانی، آشپزی و سکوت، از این هنر، برای معنا دادن به زندگی ام بهره میبرم.