فهرست مطالب
خودشناسی اولین و مهمترین گام در بهبود وضعیت زندگی است. شاید این کلمه را زیاد شنیده باشید. اما آیا تابهحال عمیقتر راجع به اینکه خودتان را بشناسید فکر کردهاید؟ میدانید که خودشناسی چه تأثیری در وضعیت زندگیتان دارد؟ اگر جوابتان منفی است، بهتر است این مقاله را تا انتها دنبال کنید. اگر هم جوابتان درست است که به صفحه درستی منتقل شدهاید! این مقاله ذهن مخصوص شماست.
خودشناسی چیست؟
خودشناسی یکی از شاخههای مهم و جذاب علم است که معمولاً طرفداران زیادی دارد. این شاخه از علم به ما کمک میکند اطلاعات ارزشمندی راجع به خودمان و خصوصیات شخصیتیمان پیدا کنیم و از آن در مراحل مختلف زندگی استفاده کنیم.
خودشناسی در شاخههای متنوعی از علم تعریف شده است. از دین و عرفان گرفته تا فلسفه و روانشناسی. این مفهوم همیشه جایگاه بالایی در همه شاخههای علم داشته است. البته این مبحث در همه شاخههای علم به یک معنای یکسان تعریف نمیشود. اما در مبحث روانشناسی، خودشناسی به معنای شناخت صحیح و احاطه بر روحیات و خلقیات و البته استعدادها است.
به نظر شما چرا باید خودشناسی را تقویت کرد؟ چرا باید خودمان را بهخوبی بشناسیم؟ برای درک ضرورت خودشناسی و جایگاه آن در زندگیمان، در ادامه با ما باشید. ما از دلایل اهمیت شناخت خود و خودآگاهی با شما صحبت خواهیم کرد.
ضرورت خودشناسی
باید بدانید که خودشناسی یک امتیاز عالی نیست. منظور من این است که خودشناسی، چیز اضافهای نیست که با داشتن آن امتیاز اضافهای به شما تعلق بگیرد. بلکه یک ضرورت است. یعنی شما تا خودتان را، خصوصیات و ویژگیهایتان و آنچه شما را شاد یا غمگین میکند نشناسید، نمیتوانید بهدرستی در مسیرتان قدم بردارید.
قدم اول برای موفقیت در هر کاری، شناختن درست و پایهای خودتان است. تا زمانی که شما تسلط کافی به خودتان و تواناییهایتان نداشته باشید، نمیتوانید ادعا کنید که در مسیر درستی قدم زدهاید.
خودشناسی، میتواند بر انتخابها، تصمیمگیریها، علایق و راههایی که در آنها قدم میگذاریم تأثیر داشته باشد. بهطورکلی خودشناسی در سه محور اصلی به کمک ما خواهد آمد:
اول، تکامل
ما برای توسعه مهارتها و ارتقا خودمان نیاز داریم که وجودمان را بهتر بشناسیم. اینکه بدانیم چه چیزی میتواند ما را به دانستن بیشتر مشتاق کند یا اینکه استعدادمان را بهتر بشناسیم، میتواند ما را به سمت مهارتهایی پیش ببرد که با تواناییهایمان همخوانی بیشتری دارند.
همین مسئله میتواند باعث پیشرفت قابلملاحظه ما درزمینهٔ توسعه مهارتها و ارتقا شخصیمان باشد. اساساً کسانی پیشرفت میکنند که اول درک درستی از روحیاتشان داشته باشند.
برای مطالعه بیشتر: هرم مازلو و هرآنچه باید درباره آن بدانید
دوم، انتخاب
وقتی مهارتهایمان را با توجه به دانستههایمان از شخصیتمان ارتقا بدهیم، خودبهخود میتوانیم برای انتخاب راههای پیشرو بهتر عمل کنیم. جدا از این، وقتی برای اهداف و مسائل مهم زندگی مجبور به تصمیمگیری هستیم، خودشناسی میتواند بهخوبی ما را در انتخاب بهتر کمک کند.
کسانی که خودشان را بهخوبی شناختهاند، کمتر درگیر انتخابهایی میشوند که پشیمانشان میکند.
سوم، احساس خوشبختی
خودشناسی نه لازمه، که اساس دستیابی به احساس خوشبختی و موفقیت است. شما با مجموعه فعالیتهایی که بر اساس شناخت صحیح از خودتان انجام میدهید، به نتایجی میرسید که میتواند احساس موفقیت و خوشبختی را در شما به وجود بیاورد.
کسانی طعم خوشبختی را میچشند که قبل از آن، با شناخت کامل خودشان مهارتهایشان را ارتقا ببخشند و در مسیر درست قدم بزنند.
راههای خودشناسی
خب! فایده خودشناسی را درک کردیم. حالا سؤال اصلی این است که چطور میتوانیم به این مهارت دست پیدا کنیم؟ جوابهای ساده و البته متنوعی پیش روی شما قرار دارند. شما میتوانید با استفاده از توصیههای زیر، مهارت خودشناسی را در خودتان ارتقا بدهید.
ذهن آگاهی
یکی از راههای تقویت خودشناسی، ذهن آگاهی است. ذهن آگاهی یعنی احاطه کامل بر آن چیزی که در لحظه هستید. بگذارید سادهتر توضیح بدهم. وقتی شما میتوانید که ذهن آگاهی دارید که بتوانید بهصورت کامل از احساساتی که تجربه میکنید، در همان لحظه در جریان باشید.
ذهن آگاهی یعنی تمرکز بر اکنون. ذهن آگاهی به شما قدرتهای دیگری هم میبخشد. لذت بردن از لحظاتی که در حال تجربه آنها هستید، یکی از این قدرتمندیها است. اگر دوست دارید بیشتر از ذهن آگاهی بدانید، میتوانید این مقاله را مطالعه کنید.
با ذهن آگاهی میتوانید بفهمید در چه موقعیتهایی، چه احساساتی را تجربه میکنید و واکنشتان در برابر رفتارهای خاص چیست. به این صورت میتوانید شناختی نسبی نسبت به احساساتتان پیدا کنید.
ناظر عینی رفتار خود باشید
سعی کنید مانند یک ناظر بیرونی بر رفتار و روحیاتتان نظارت داشته باشید. همهچیز را بهدقت زیر نظر بگیرید و رفتارتان را بهخوبی کنترل کنید. فکر کنید دوربینی بالای سرتان نصب شده است و رفتار را شما بهدقت ضبط میکند.
حالا فیلم آن دوربین را تماشا کنید و خودتان را زیر نظر بگیرید. فکر کنید کنشهای شما در لحظات خاص، میتواند چه واکنشهایی داشته باشد. اصلاً در چه مواقعی، چه کنشهایی از خودتان نشان میدهید. این آنالیز دقیق به شما نشان میدهد که رفتارهای شما چطور و از چه جنسی هستند.
خودتان را قضاوت کنید
بخشی از شناخت وجودمان به آنالیز دقیق رفتارها و سنجش میزان درستی و نادرستی آنها وابسته است. بعدازآنکه رفتارتان را رصد کردید، خودتان را قضاوت کنید. نترسید! اینجا تنها جایی است که خودتان، بهترین قاضی برای رفتارتان هستید.
ما شاید از قضاوت دیگران در مورد خودمان صدمه ببینیم. اما قضاوت ما در مورد عملکرد خودمان، ابداً به ما آسیب نخواهد زد؛ بلکه ما را قویتر میکند و به عملکردمان شکل بهترین خواهد بخشید.
شهودی عمل کنید
به احساساتتان و آنچه دلتان به شما میگوید اهمیت بدهید. گاهی آن چیزی که حسمان به میگوید، به طرز عجیبی درست از آب درمیآید. احساسات ما میتوانند به دلایلی که هنوز کشف نشده است، بسیار قدرتمند عمل کنند. برای اینکه خودتان را بهتر بشناسید، سعی کنید کمی به کشف و شهود اهمیت بدهید و از مسیر احساساتتان وارد عمل شوید.
خودتان را کشف کنید
شما نیاز دارید که خودتان را بهتر کشف کنید. ضعفها، قوتها، آنچه دوست دارید، آنچه برایتان عذابآور و سخت است و…
بخش مهمی از خودشناسی از مجرای شناخت درست احساسات و احاطه بر تواناییها بهدقت میآید. برای کشف خودتان، مراحل زیر را دنبال کنید:
اول؛ احساساتتان را روی کاغذ بنویسید
سعی کنید برای مدتزمانی یک سال یا حداقل شش ماه، همه احساساتی که تجربه میکنید را یادداشت کنید. احساساتی که بهشدت شمارا تحت تأثیر قرار دادهاند یا احساساتی که گذرا بودهاند، فرقی نمیکند. مهم این است که تمام احساسات شما بدون کموکاست یادداشت شوند.
بعد از گذشت یک سال، برگردید و دفترچه را بخوانید. سعی کنید وجود واقعیتان را از تمام احساسات و موقعیتهایی که در این مدت برایش پیشآمده است بیرون بکشید.
دوم؛ موفقیتهایتان را لیست کنید
ما انسانها، مجموعهای از دستیابیها و ناکامیها هستیم. همه آنچه در زندگیتان بهدقت آوردهاید یا به خاطرشان از شما تقدیر شده است را لیست کنید. شما آن چیزی هستید که به دست آوردهاید. فرقی نمیکند که کوچک است یا بزرگ. سعی کنید ازآنچه به دست آوردهاید لذت ببرید.
دقت کنید و ببینید که دستاوردهای شما بیشتر در چه زمینهای بودهاند. چه چیزی برای شما بیشترین موفقیت را به همراه داشته است. این تمرکز و تحلیل میتواند نمای خوبی از تواناییهای وجودتان به شما ارائه کند.
سوم؛ فهرستی از تواناییهایتان تهیه کنید
حالا نوبت آن است که تواناییهایتان را روی کاغذ بنویسید. همه مهارتهایی که در خودتان سراغ دارید را بنویسید. این لیست میتواند دربرگیرنده همه مهارتهایی باشد که بر آنها مسلط هستید یا میتواند تواناییها را شامل شود که صرفاً میدانید مستعد انجامشان هستید.
چهارم؛ آرزوها و اهدافتان را روی کاغذ بنویسید
یکی از ابعاد مهم خودشناسی شناخت صحیح تمایلات درونی است. هرچه که دوست دارید را روی کاغذ بنویسید. آرزوها، برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت، اهداف و هر آنچه میخواهید به آن برسید، حتی اگر دستنیافتنی به نظر برسد.
از شکل و زمینه آرزوها و اهدافتان، میتوانید کسی که هستید را پیدا کنید. ما مجموعهای از تمایلات درونی و اهداف مشخص هستیم. قطعاً آرزوهای ما، بخش عظیمی از شخصیت ما را تشکیل میدهند. بیراه نیست که میگویند: «هر چیز که در جستن آنی، آنی!»
از کسانی که میدانید دوستتان دارند بپرسید
بخشی از ابعاد شخصیت ما که از دیدمان پنهانشده است، از بیرون شخصیتمان کشف میشود. اگر بخواهم بهتر توضیح بدهم باید بگویم که بخش قابلتوجهی از شخصیت ما، توسط دیگران تعریف میشود. آنها بهعنوان ناظران بیرونی شخصیت شما، میتوانند تحلیل بهتری از ابعاد وجودیتان داشته باشند.
گاهی درباره آنچه هستید، از دوستانتان سؤال کنید. کسانی که شما را واقعاً دوست داشته باشند، بدون غرض و از روی محبت، تمام نقاط قوت و ضعف شما را به شما گوشزد خواهند کرد. با انجام این کار، میتوانید به نکات ارزشمندی از شخصیتتان دست پیدا کنید.
با خودتان حرف بزنید
بخشی از وجود ما حرف زدن با خودمان آشکار میشود! شاید دیوانهها به نظر برسد اما وقتی با خودمان حرف میزنیم، باشخصیت درونمان دوست میشویم. با خودتان درباره مسائلی که توجهتان را برانگیخته میکند صحبت کنید و سعی کنید راهحل مسائل را با صدای بلند پیدا کنید.
نتیجه شگفتانگیز است. حتماً این راه را امتحان کنید.