فهرست مطالب
در سال ۱۹۴۴ اورول کتاب قلعه حیوانات یا مزرعه حیوانات را به اتمام رساند. این کتاب یک افسانه سیاسی مبتنی بر داستان انقلاب روسیه و خیانت آن توسط ژوزف استالین است. در این کتاب گروهی از حیوانات، انبار حیوانات استثمارگر خود را سرنگون کرده و جامعهای برابری طلبانه برای خود راه اندازی میکنند. سرانجام رهبران باهوش حیوانات انقلاب میکنند و دیکتاتوری را تشکیل میدهند که اسارت آنها حتی از ارباب قبلی انسانیشان نیز ظالمانهتر و بیرحمانهتر است. با ما با خلاصه کتاب قلعه حیوانات همراه باشید.
مشخصات کتاب قلعه حیوانات
- عنوان اصلی: Animal Farm
- نویسنده: جرج اورول
- کشور: انگلستان
- سال انتشار: ۱۹۴۵
- ژانر: طنز سیاسی، اجتماعی
- مناسب برای: نوجوانان، جوانان و بزرگسالان
- مترجم و انتشارات: این کتاب در ایران توسط ناشران و مترجمان بسیاری کار شده است.
- امتیاز کتاب: ۴ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com)
خلاصه کتاب قلعه حیوانات
میجر پیر حیوانات مزرعه را برای ملاقات در انبار بزرگ جمع میکند. او رویایی دیده است که در آن همۀ حیوانات با هم زندگی میکنند و هیچ انسانی برای سرکوب یا کنترل آنها وجود ندارد. او به حیوانات میگوید که باید در جهت رسیدن به چنین بهشتی کار کنند و آهنگی را به آنها میآموزد.
حیوانات با شور و اشتیاق زیادی از دید میجر استقبال میکنند. وقتی او فقط سه شب پس از آخرین ملاقات با حیوانات میمیرد و سه خوک کوچکتر، اسنوبال، ناپلئون و اسکایلر، اصول اصلی خود را در فلسفهای به نام انیمالیسم تدوین میکنند. اواخر شب، حیوانات موفق میشوند کشاورز، آقای جونز، را در نبردی شکست داده و او را از زمین فراری دهند.
حیوانات نام این ملک را به قلعه حیوانات تغییر میدهند و خود را وقف دستیابی به آرزوی میجر کردند. باکسر، اسب گاری با غیرت خاصی خود را وقف کارش میکند و قدرتش را برای رونق مزرعه متعهد میساز.
در ابتدا، قلعه حیوانات رونق میگیرد. اسنوبال در آموزش خواندن به حیوانات کمک میکند و ناپلئون گروهی از توله سگهای جوان را برای آموزش اصول حیوان گرایی با خود همراه میسازد. هنگامی که آقای جونز دوباره برای پس گرفتن مزرعه خود ظاهر میشود، حیوانات دوباره او را شکست میدهند و تفنگ رها شده کشاورز را به عنوان نشانه پیروزی خود میگیرند.
.
هر چه زمان میگذرد، ناپلئون و اسنوبال به طور فزایندهای درباره آینده مزرعه میترسند و آنها برای قدرت و نفوذ در میان حیوانات دیگر با یکدیگر مبارزه میکنند. اسنوبال طرحی را برای ساخت آسیاب بادی ابداع میکند،اما ناپلئون کاملاً مخالف این طرح است.
در جلسه رأی گیری دربارۀ اینکه آیا پروژه را به کار بگیرند یا خیر، اسنوبال سخنرانی پرشوری انجام میدهد. اگرچه ناپلئون فقط تلافی مختصری میکند، سپس سر و صدای عجیبی به راه میاندازد.
ناپلئون رهبری قلعه حیوانات را به عهده میگیرد و اعلام میکند که دیگر جلساتی برگزار نخواهد شد. از این زمان به بعد، خوکها به تنهایی همۀ تصمیمات را میگیرند. ناپلئون اکنون به سرعت نظر خود را در مورد آسیاب بادی تغییر میدهد و حیوانات دیگر به ویژه باکسر، تلاش خود را برای تکمیل آن انجام میدهند.
یک روز پس از طوفان، حیوانات آسیاب بادی را سرنگون میکنند. کشاورزان انسانی در منطقه اعلام میکنند که حیوانات دیوارها را بیش از حد نازک کردهاند اما ناپلئون ادعا میکند که اسنوبال برای کارشکنی در آسیاب بادی به مزرعه بازگشته است.
او پاکسازی بزرگی را ترتیب میدهد و در طی آن، حیوانات مختلفی که گویا در توطئه بزرگ اسنوبال شرکت کردهاند، از بین میبرد. ناپلئون با تردید در مورد رهبری خود، گسترش قدرت را شروع میکند و تاریخ را بازنویسی میکند تا اسنوبال را به یک شرور تبدیل کند.
ناپلئون بیش از همیشه به یک انسان تبدیل میشود؛ خوابیدن در تخت و تجارت با کشاورزان همسایه! اصول اولیه حیوان گرایی به معنای منع شدت چنین فعالیتهایی است اما اسکایلر، آنها را متقاعد میکند که ناپلئون یک رهبری بزرگ است و همه چیز را برای همه بهتر میکند. با این حال، حیوانات دچار سرما، گرسنگی و کار شدید هستند.
آقای فردریک، کشاورز همسایه، ناپلئون را در خرید مقداری الوار فریب میدهد و سپس به مزرعه حمله میکند و آسیاب بادی که با هزینه زیادی بازسازی شده بود را منفجر میکند. پس از تخریب آسیاب بادی، نبردی آغاز میشود که در طی آن باکسر آسیب شدیدی میبیند. حیوانات کشاورزان را فراری میدهند اما جراحات باکسر او را ضعیف میکنند.
او بعداً هنگام کار روی تعمیر آسیاب بادی، حس میکند که زمان مرگش نزدیک است. به گفته اسکلر، باکسر پس از انتقال به بیمارستان در حالت آرامی میمیرد و با آخرین نفس از شورش تمجید میکند. سالهای سال از قلعه حیوانات میگذرد و خوکها بیشتر و بیشتر شبیه انسان میشوند؛ آنها صاف را میروند و حتی لباس میپوشند.
سرانجام، هفت اصل حیوان گرایی که به عنوان هفت فرمان شناخته میشوند، به یک اصل واحدی تقلیل مییابند که میگوید: «همۀ حیوانات برابر هستند اما برخی از حیوانات از دیگران برتری دارند.» ناپلئون در یک مهمانی شام، یک کشاورز انسان به نام آقای پیلکینگتون را سرگرم میکند و قصد خود را برای متحد شدن با کشاورزان انسان علیه طبقات زحمتکش جامعه انسانی و حیوانات اعلام میکند.
او همچنین نام قلعه حیوانات را به «مزرعه مانور» تغییر داد. با نگاهی به مهمانی نخبگان از پنجره خانه در مزرعه، حیوانات معمولی دیگر نمیتوانند تشخیص دهند که کدام یک شخصیت حیوانی و کدام شخصیت انسانی خود را حفظ کردهاند.
جملات زیبا از کتاب قلعه حیوانات
«همۀ حیوانات برابر هستند اما برخی از حیوانات نسبت به دیگران برتر هستند.»
«انسان تنها موجودی است که بدون تولید مصرف میکند. او شیر نمیدهد، تخم نمیگذارد، برای کشیدن گاوآهن خیلی ضعیف است، نمیتواند آنقدر سریع بدود که خرگوشها را بگیرد. با این حال او ارباب همه حیوانات است. آنها را برای کار تعیین میکند، حداقل حدی را که مانع از گرسنگی آنها شود به آنها باز میگرداند و بقیه را برای خودش نگه میدارد.»
«چهار پای خوب، دو پای بد!»
«تنها انسان خوب، یک انسان مرده است.»
«اگر میتوانستند استدلالهای درست را پیدا کنند، چند نفر از آنها اعتراض میکردند.»
«هیچ کس قاطعانهتر از رفیق ناپلئون معتقد نیست که همه حیوانات با هم برابر هستند؛ او فقط خیلی خوشحال خواهد شد که اجازه دهد تصمیم خود را بگیرید. اما گاهی اوقات ممکن است تصمیمات اشتباهی گرفته شوند، رفقا، پس ما کجا باید باشیم؟»
«انسان منافع هیچ موجودی جز خودش را تأمین نمیکند.»
«بیایید این باور را بپذیریم که زندگی ما همراه با بیچارگی، زحمت و کوتاه است.»
«هفت فرمان حیوانات به شرح زیر هستند:
هرچه روی دو پا راه برود دشمن است.
هرچه چهار پا داشته باشد یا بال داشته باشد، یک دوست است.
هیچ حیوانی نباید لباس بپوشد.
هیچ حیوانی نباید در بستر بخوابد.
هیچ حیوانی نباید الکل بنوشد.
هیچ حیوانی نباید حیوان دیگری را بکشد.
همه حیوانات با هم برابر هستند.»
«آیا نمیتوانید درک کنید که آزادی چیزی بیش از یک نخ ارزش دارد؟»
نقد کتاب قلعه حیوانات
درگیری اصلی قلعه حیوانات هنگامی به وجود میآید که میل حیوانات برای آزادی و برابری با ادغام قدرت سیاسی در میان خوکها از بین میرود. هدف اصلی حیوانات در فصل اول، در آموزههای میجر پیر و به ویژه در مورد آهنگی است که به سرود قلعه حیوانات تبدیل میشود.
در ابتدای رمان، قدرت سیاسی توسط کشاورز، آقای جونز، تجسم مییابد. حیوانات وقتی علیه آقای جونز قیام میکنند، به راحتی برنده میشوند. در حقیقت حیوانات فقط بر یکی از اشکال قدرت سیاسی غلبه کردهاند. با پایان فصل ۲، وقتی ناپلئون شیر گاوها را میدزد، قدرت سیاسی توسط خوکها تجسم مییابد. فصل ۲ تا ۷ پیشرفت قدرت خوکها و آگاهی روز افزون حیوانات دیگر را نشان میدهد.
خوکها و به ویژه ناپلئون، از سه طریق تجسم قدرت سیاسی را نشان میدهند. اول اینکه، آنها منابع بیشتر مزارع را برای خود ادعا میکنند. آنها ابتدا با سرقت شیر و سیب شروع میکنند و سپس سرانجام محصولات حیوانی را میفروشند تا لوازم تجملی انسان مانند ویسکی را خریداری کنند.
دوم اینکه، خوکها با معرفی نیروی پلیس سگ و دستور اعدام، خشونت بیشتری را از خود نشان میدهند. سوم، خوکها ادعا میکنند که قدرت تعیین حقیقت چیست. در همین حال، حیوانات به آرامی متوجه میشوند که زندگی آنها بهتر از قبل از شورش نیست. اوج رمان در فصل ۷ اتفاق میفتد، وقتی ناپلئون تصمیم میگیرد تخم مرغها را بفروشد. سرانجام مرغها تشخیص میدهند که خوکها آنتاگونیست هستند و یاغی میشوند.
شورش مرغها با بیرحمانگی پاسخ داده میشود و مرغها اعدام میشوند. در حال حاضر، باکسر تنها شخصیتی است که هنوز به دستیابی به آزادی امید دارد. او به طرز خستگی ناپذیری برای دستیابی به این هدف تعیین شده توسط میجر پیر تلاش کرده است.
با این حال، وقتی زمان بازنشستگی باکسر فرا میرسد، او فروخته و کشته میشود. خیانت صورت گرفته علیه باکسور لحظهای را نشان میدهد که در آن قدرت سیاسی که در ناپلئون و خوکها تجسم یافته است، حقوق حیوانات را کاملاً از بین برده است.
در صفحات پایانی قلعه حیوانات، خوکها مشغول غذا خوردن با کشاورزان انسانی هستند و متوجه میشوید که قادر به تشخیص تفاوت بین انسان و خوک نیستید. خوکها با کشاورزان انسانی یکی شدهاند زیرا واقعیت قدرت سیاسی هر دو گروه به یک اندازه فاسد شده است.
درسهایی از کتاب قلعه حیوانات
از مزرعه حیوانات میتوان درس زیر را آموخت:
کار سخت همیشه جواب نمیدهد
باکسر اسب وفادار گاری است و پاسخ او به همۀ مشکلات این است: «من بیشتر کار خواهم کرد.» او هر روز زودتر از خواب برمیخاست تا بیشتر کار کند. به باکسر قول داده شد که وقتی بازنشسته شود، میتواند به تمام سیبها، یونجه و علفهایی که میخواهد دسترسی داشته باشد.
با این حال به مرور زمان از اسب وفادار به جای بازنشستگان آینده برای هدفی متفاوت استفاده شد. اما او بیشتر کار کرد تا اینکه از پا درآمد و به جای اینکه از او مراقبت شود، او را به حیاط قاتلان فرستادند تا آن را با چسب معاوضه کنند. همیشه سخت کوشی جواب نمیدهد بلکه بستگی زیادی به این دارد که شما به دنبال چه کاری هستید و برای چه کسی کار میکنید.
قوانین تضمینی برای خوشبختی نیستند
خوکها و سگها از امتیازات ویژهای برخوردار بودند. در ابتدای کتاب، وقتی آنها کشاورز صاحب مزرعه را سرنگون کردند، برای حیوانات دستوراتی را تعیین کردند. آنها گفتند که هرگز نباید روی دو پا راه بروند، زیرا چهار پا خوب است و دو پا بد است! همچنین قوانین شامل عدم خوابیدن در تختخواب و انجام سایر رفتارها و فعالیتهای معمول انسانی نیز میشد.
با گذشت زمان، خوکها فهمیدند که رفتارهای انسان مطلوب هستند، بنابراین شروع به تغییر مخفیانه قوانین کردند. آنها همچنین به سایر حیوانات به گونهای آموزش میدادند که قادر به خواندن نباشند (و متوجه تغییر دستورات نشوند) و فقط خوکها از این امتیازات ویژه برخوردار شوند. این امر در برخی از سازمانها و حتی در برخی کشورها یا جوامع نیز وجود دارد. قوانین برای حفظ برابری یا دموکراسی تنظیم شدهاند اما آیا با برخاستن برخی گروهها و سرکوب دیگری، این قوانین تغییر میکنند؟
شما به آنچه متنفرید تبدیل میشوید
در ابتدا خوکها در جلوی صف قرار داشتند تا کشاورز را سرنگون کنند. آنها به همۀ کارهای بد کشاورزان و انسانها اشاره کردند. بنابراین این کار به عنوان کار بد انسانها در مقابل حیوانات آغاز شد، حیوانات در مقابل انسان، سپس خوکها در مقابل حیوانات و سپس خوکها و انسان در مقابل حیوانات!
با شروع رهبری خوکها برای کنترل امور، دینامیک قدرت تغییر کرد. آنها طعم جایگاه بالاتر از حیوانات دیگر را یافتند و سرانجام مانند انسانها شروع به زندگی کردند و در نهایت تبدیل به همه چیزهایی شدند که روزی از آنها متنفر بودند. ما این را در سازمانها و جوامع خود نیز میبینیم، وقتی که کسی ارتقاء مییابد، سریعاً فراموش میکند که زمانی در چه جایگاهی قرار داشته است.
کتاب قلعه حیوانات برای چه سنی مناسب است؟
این اثر کتابی عالی برای کودکان است و آنها را با اشکال تمثیل و تبلیغات آشنا میکند. درک این مفاهیم پیش نیاز کتاب نیست بلکه میتوان آنها را در طول مسیر کشف و درک کرد. گفته شده است که اگر شما در مورد کودکان ۴، ۵، ۶ ساله صحبت میکنید که هنوز تازه شروع به یادگیری خواندن کردهاند، این کتاب برایشان مناسب نمیباشد.
این کتاب برای نوجوانان مناسب خواهد بود. امروزه یک جوان ۱۸ ساله کاملاً قادر به درک مفاهیمی مانند دموکراسی، توتالیتاریسم یا خودکامگی یا سرمایه داری، کمونیسم و سوسیالیسم است و این کتاب همچنین روشی عالی برای معرفی این مفاهیم هستند. این کتاب به راحتی خود را به سطوح مختلف تفسیر و عمق میرساند، میتوان آن را در هر مرحله از زندگی مطالعه کرد یا میتواند به عنوان آغازی برای خواندن کتاب ۱۹۸۴ باشد.
درباره نویسنده کتاب قلعه حیوانات
اریک بلر در هند متولد شد و دوران جوانی خود را در آنجا گذراند. وی در ایتون در انگلیس تحصیل کرد و تا سن ۲۷ سالگی در پلیس شاهنشاهی هند در برمه خدمت نمود.
از طریق زندگی نامه خود در مورد فقر در لندن (پایین و خارج در پاریس و لندن، ۱۹۳۳)، تجربیات خود را در استعمار برمه (روزهای برمه، ۱۹۳۴) و در جنگ داخلی اسپانیا (ادای احترام به کاتالونیا، ۱۹۳۸) و معدنچیان بیکار ذغال سنگ (جاده به سوی ویگان اسکله، ۱۹۳۷) که با نام جورج اورول نوشت، گرایش بشر را برای سرکوب دیگران، از نظر اقتصادی و جسمی بر دیگران آشکار و نقد کرد.
اورول به ویژه از توتالیتاریسم متنفر بود و مشهورترین رمانهای او، قلعه حیوانات و ۱۹۸۴، محکومیتی عمیق بر رژیمهای توتالیتر بود. اورول پس از عدم درمان بیماری ریه در سن ۴۷ سالگی درگذشت.
هر کتاب تجربهای متفاوت است که دیدگان خواننده را به روی عمیقترین رویدادهای زندگی باز میکند!
همین الان آپلیکیشن ذهن رو دانلود کن 👇
کتاب قلعه حیوانات تمثیلی از چه نوع سیستمی است که در یک جامعه وجود دارد؟
ممنون از حسن توجه شما
این کتاب سیستم های خودکامه و توتالیته رو تصویر میکنه که هدفشون تنها قدرت شخصی است.