فهرست مطالب
تفکر خلاق و حل مسئله بخشهای اساسی فرآیند طراحی برای تبدیل ایدهها به نوآوری و شکستن موانع در برابر خلاقیت است. یکی از روشهای موفق و مورد استفاده در تفکر خلاق، تکنیک اسکمپر (Scamper) است. در حالی که تکنیکهای مختلف تفکر خلاقانه و حل مسئله مانند طوفان مغزی معکوس، مدل تفکر هورسون، شش کلاه تفکر انتقادی و موارد دیگر وجود دارند، اسکمپر یکی از سادهترین و مستقیمترین روشها به حساب میآید. تکنیک اسکمپر مبتنی بر این ایده است که آنچه جدید میباشد، در واقع اصلاح چیزهای قدیمی موجود در اطراف ما است؛ با ذهن همراه باشید.
تکنیک اسکمپر چیست؟
اسکمپر برای اولین بار توسط باب ابرل جهت پرداختن به سؤالات هدفمند که به حل مشکلات یا ایجاد خلاقیت در جلسات طوفان مغزی کمک میکند، معرفی شده است. نام اسمکپر در هفت عنوان تعریف میشود:
- جایگزین کردن – S) Substitute)
- ترکیب کردن – C) Combine)
- سازگار شدن یا تطبیق دادن – A) Adapt)
- اصلاح کردن – M) Modify)
- برای استفادههای دیگر – P) Put To Another Use)
- حذف کردن – E) Eliminate)
- معکوس کردن – R) Reverse)
این کلمات کلیدی بیانگر سؤالات ضروری هستند که در جلسه تفکر خلاق مورد بررسی قرار میگیرد.
نحوه کار تکنیک اسکمپر چگونه است؟
در هنگام نیاز به تفکر انتقادی چه به تنهایی و چه در درون گروهی، وادار کردن ذهن به فکر کردن در یک جریان خاص میتواند به ظهور ایدههای خلاقانه کمک کند که با استفاده از یک جریان منظم تفکر دستیابی به آنها امکانپذیر نیست. تکنیک اسکمپر هدف از ارائه هفت رویکرد مختلف تفکر برای یافتن ایدهها و راه حلهای نوآورانه است.
دو مفهوم اصلی وجود دارد که باید قبل از شروع طوفان مغزی با استفاده از روش اسکمپر به خاطر سپرده شود. با این وجود هیچ جریان پی در پی برای حین حرکت از هر یک از هفت روش تفکر وجود ندارد. برخلاف روش استراتژی خلاق دیزنی، تسهیلگران اسکمپر میتوانند بدون محدود کردن یک جریان خاص، بین تکنیکهای مختلف حرکت کنند. همچنین، اصل تناسب نیرو باید در جلسات تفکر تطبیق یابد. به عنوان مثال، هرگونه پاسخی به تکنیک اسکمپر، مهم نیست که چقدر غیر منطقی باشد! هفت روش اسکمپر شامل موارد زیر هستند:
جایگزین کردن
تکنیک جایگزینی روی قسمتهای موجود در محصول یا خدمات متمرکز شده است که میتواند با دیگری جایگزین شود. در این بخش از بحث، شرکت کنندگان در جلسه بر تصمیمگیری برای جایگزینی بخشی از فرآیند با بخش دیگری تمرکز میکنند. سؤالاتی که در این بخش پرسیده میشوند عبارتند از:
- چه بخشی از فرآیند را میتوان بدون تأثیرگذاری بر کل پروژه جایگزین کرد؟
- چه کسی یا چه چیزی بدون تأثیر روند ممکن جایگزین شود؟
- چه بخشی از روند را میتوان با گزینههای بهتر جایگزین کرد؟
- آیا میتوان زمان یا مکان پروژه را جایگزین کرد؟
- چه اتفاقی میافتد که بخشی از پروژه را با دیگری جایگزین کنیم؟
- در چه مکانی دیگری میتوانستید محصول را بفروشید؟
- آیا میتوانیم از جایگزین دیگری به عنوان X استفاده کنیم؟
- آیا میتوانیم دستگاه فعلی را با دستگاه بهتر دیگری جایگزین کنیم؟
- آیا میتوانیم فرآیند را با سادهتر کردن جایگزین کنیم؟
این روش تمایل دارد راه حلهای جایگزینی را برای تصمیم گیرندگان جهت ارزیابی مسائل مختلف برای رسیدن به اقدام نهایی را فراهم کند.
ترکیب کردن
بخش دیگری از تکنیک اسکمپر، ترکیب کردن نام دارد که امکان ادغام دو ایده، مرحلهای از فرآیند یا محصول را در یک بازده کارآمدتر تجزیه و تحلیل میکند. در بعضی موارد، ترکیب دو ایده نوآورانه میتواند منجر به محصول یا فنآوری جدید شود که منجر به قدرت حضور بیشتر در بازار میشود. به عنوان مثال، ادغام فنآوری تلفن با دوربین دیجیتال محصول انقلابی جدیدی را در صنعت ارتباطات ایجاد کرده است. بحث در مورد روش ترکیبی میتواند شامل سؤالات زیر باشد:
- آیا میتوانیم دو مرحله از روند را با هم ادغام کنیم؟
- آیا میتوانیم دو فرآیند را همزمان انجام دهیم؟
- آیا شرکت ما میتواند منابع را با شریک دیگری در بازار ترکیب کند؟
- آیا میتوانیم دو یا چند مؤلفه را با هم مخلوط کنیم؟
- آیا میتوانیم فنأوریهای X و Y را با هم ترکیب کنیم؟
سازگار شدن
سازگاری یا تطبیق به بحثی در مورد طوفان مغزی اشاره دارد که هدف آن تنظیم یا ترکیب محصول یا خدمات برای تولید بهتر است. این تنظیم میتواند بین تغییرات جزئی و تغییرات اساسی در کل پروژه باشد. سازگاری یکی از تکنیکهای کارآمد برای حل مشکلات از طریق تقویت سیستم موجود است. روش سازگاری میتواند سؤالات زیر را شامل شود:
- برای رسیدن به نتایج بهتر، چه چیزی باید تغییر کند؟
- در این فعالیت خاص چه کار دیگری میتوان انجام داد؟
- چگونه میتوان روند موجود را بهبود بخشید؟
- چگونه میتوانیم محصول موجود را تنظیم کنیم؟
- چگونه میتوان فرآیند را انعطافپذیرتر کرد؟
اصلاح کردن
روش اصلاح به تغییر فرآیند تکنیک اسکمپر اشاره دارد که قابلیتهای ابتکاری بیشتری را نشان میدهد یا اینکه به حل مشکلات کمک میکند. این تغییر بیشتر از همان تنظیم است که بر روند کلی متمرکز است. به عنوان مثال، میتواند روند پروژه را کاهش دهد یا دیدگاه ما در مورد چگونگی نگاه به مشکل را تغییر دهد. سؤالاتی که در قسمت اصلاح کردن مطرح میشوند عبارتند از:
- چگونه اصلاح فرایند باعث بهبود نتایج خواهد شد؟
- اگر ما یک پایگاه مصرف دوگانه داشته باشیم چه می شود؟
- اگر بازار متفاوت بود ، فرایند چگونه به نظر می رسید؟
- آیا می توانیم فرایند را تغییر دهیم تا کارآمدتر عمل کنیم؟
- اگر محصول دو برابر اندازه فعلی باشد ، چه می شود؟
برای استفادههای دیگر
این تکنیک مربوط به چگونگی قرار دادن محصول یا فرآیند فعلی به منظورِ دیگری یا چگونگی استفاده از محصول موجود برای حل مشکلات است. به عنوان مثال، از این روش میتوان برای یادگیری نحوه تغییر یک محصول موجود به یک بخش دیگر از بازار یا نوع کاربری آن استفاده کرد. سوالات این تکنیک میتواند موارد زیر را شامل شوند:
- در چه بخشهای دیگری از شرکت میتوان از محصول استفاده کند؟
- در صورت استفاده در جای دیگر، مزایای آن برای محصول چیست؟
- چه میشود اگر یک بخش تقسیم بازار دیگر را برای محصول فعلی هدف قرار دهیم؟
- آیا میتوانیم یک مرحله خاص به فرآیند اضافه کنیم تا جایگزین دیگری شود؟
- راههای دیگری که میتوانیم از آنها استفاده کنیم؟
- آیا میتوانیم زبالهها را برای استفاده دوباره بازیافت کنیم؟
حذف کردن
همانطور که از نام آن پیدا است، این بخش از تکنیک اسکمپر با هدف شناسایی بخشهایی از فرآیند که میتوانند برای بهبود محصول یا خدمات فرآیند حذف شوند، استفاده میشود. همچنین به کشف قسمتهای غیر ضروری پروژه کمک می کند. سوالات مربوط به این بخش شامل موارد زیر هستند:
- اگر این قسمت را حذف کنیم چه اتفاقی میافتد؟
- چگونه میتوانیم بدون بخش خاصی از پروژه به همان خروجی برسیم؟
- آیا به این قسمت خاص احتیاج داریم؟
- اگر با نیمی از منابع کار میکردیم، چه اتفاقی میافتاد؟
در برخی شرایط، منابع یا مراحل غیرضروری در این فرآیند بار اضافی را برای رسیدن به نوآوری و خلاقیت در پروژه ایجاد میکند. حذف این منابع، توانایی نوآوری و تخصیص منابع بیشتر برای خلاقیت در سازمانها را گسترش میدهد.
معکوس کردن
سرانجام، تکنیک اسکمپر به معکوس کردن یا تنظیم مجدد با هدف کشف پتانسیل نوآورانه هنگام تغییر روند در خط تولید، منتهی میشود. معکوس کردن فرآیند یا بخشی از آن میتواند به حل مشکلات یا تولید محصول خلاقانهتر کمک کند. سؤالات این بخش شامل موارد زیر هستند:
- چه اتفاقی میافتد اگر روند را معکوس کنیم؟
- چگونه میتوانیم وضعیت فعلی را برای خروجی بهتر تنظیم مجدد کنیم؟
- چه میشود اگر آن را معکوس در نظر بگیریم؟
- آیا میتوانیم عناصر موجود را تعویض کنیم؟
کلام آخر
تکنیک اسکمپر یکی از سادهترین و مستقیمترین روشهای تفکر خلاق و حل مسئله از طریق تعدادی تکنیک یا انواع سؤال اعم از (S) جایگزینی، (C) ترکیب، (A) سازگاری، (M) اصلاح، (P) برای استفاده دیگر، (E) حذف و (R) معکوس است. از این روش میتوان برای بررسی مشکلات از هفت منظر استفاده کرد. این تکنیک به دستیابی به بهترین تصمیم که باعث نوآوری و خلاقیت میشود کمک میکند. به طور کلی، تفکر خلاق و حل مسئله بخشهای اساسی فرآیند یادگیری برای تبدیل ایدهها به نوآوری برای فراهم کردن فضایی جهت خلاقیت است. چنین تفکری را میتوان به طور سازمان یافته در روش اسکمپر به خوبی مشاهده کرد.