فهرست مطالب
فرآیند رشد تفکر و قوه استدلال، از کودکی و سالهای ابتدایی زندگی آغاز میشود. همه ما دوست داریم کودکانی متفکر پرورش بدهیم که بتوانند درست استدلال کنند، درست فکر کنند و زودتر آماده ورود به جامعه شوند. در این میان تفکر انتقادی اهمیت بسیاری دارد. اما تفکر انتقادی چیست و چگونه میتوان تفکر انتقادی در کودکان را پرورش داد؟ با ما در این مقاله همراه باشید تا با روشهای پرورش تفکر انتقادی در کودکان آشنا شویم.
فرآیند رشد تفکر در کودکان
قبل از هر صحبتی بهتر است بحث را با تعریف تفکر انتقادی شروع کنیم و به این سوال پاسخ بدهیم که اساسا تفکر انتقادی چیست؟ در یک تعریف کلی میتوان گفت که تفکر انتقادی به معنای توانایی تفکر مستقل و کسب آگاهیهای قبل از ارتکاب است. این نوع از تفکر میتواند به ما در شناخت، داوری و تحلیل مسائل کمک کند. درواقع تفکر انتقادی نوعی توانایی برای فکر کردن درباره تفکرات خودمان است و از درون، تمام آگاهی و بینشمان را به چالش میکشد. با تفکر انتقادی میتوانیم از شر تعصب و تفکرهای پیشداوری شده نجات پیدا کنیم.
از همان لحظهای که متولد میشویم، مغزمان شروع به رشد و کسب تجربه میکند. با این موهبت، روزبهروز به تواناییهای ما افزوده میشود و دامنه فعالیتهای شناختی مغزمان گستردهتر میشود. به همین دلیل میتوان گفت فرآیند آموزش تفکر انتقادی از بدو تولد آغاز میشود. پس بهتر است که از همان سالهای ابتدایی به فکر پرورش و تقویت تفکر انتقادی در کودکان باشیم.
خانواده و خانه به عنوان کانون مرکزی تربیت و تعلیم کودکان، نخستین کلاس درس یادگیری تفکر انتقادی است. اگر در خانه کودکی دارید، باید از همین حالا به فکر پرورش این تفکر در او باشید. کودکان بسیار آموزشپذیرتر از بزرگترها هستند و اگر از همان ابتدا به فکر پرورش تفکر انتقادی در کودکان باشید، نتیجه بهتری خواهید گرفت.
چرا رشد تفکر انتقادی در کودکان اهمیت دارد؟
اما چرا باید روی آموزش تفکر انتقادی به کودکان متمرکز شویم و اصلا چرا رشد تفکر انتقادی در کودکان اهمیت دارد؟
همه ما میدانیم که جامعه و مناسبات اجتماعی روزبهروز پیچیدهتر میشوند و تطابق با شرایط جدید هرروز سختتر میشود. اینجاست که ضرورت تفکر انتقادی و تقویت آن مشخص میشود. تفکر انتقادی مانند ابزاری کارآمد در شناخت و آنالیز صحیح موقعیتها عمل میکند. بااستفاده از این نوع تفکر میتوانیم از پس بسیاری از موقعیتهای پیچیده در روابط شخصی و اجتماعی بربیاییم. در ادامه درباره بعضی از مهمترین کارکردهای تفکر انتقادی در کودکان با شما صحبت خواهیم کرد:
تفکر انتقادی توانایی درک درست مسائل پیرامون را به کودکان میبخشد.
کودکان با استفاده از تفکر انتقادی میآموزند که چطور با اتفاقاتی که ممکن است هرروز برایشان بیفتد کنار بیایند و به جای فرار از مشکلات آنها را حل کنند. هرچه توانایی تفکر انتقادی کودکان بالاتر باشد، آنها بهتر میتوانند با واقعیتها کنار بیایند و از پس حل مسائل بربیایند. آنها با این توانایی برای زندگی در اجتماع زودتر آماده میشوند.
تفکر انتقادی به کودک کمک میکند تا با واقعیتها به سادگی کنار بیاید.
این ویژگی او را تبدیل به فردی واقعبین خواهد کرد. رشد تفکر انتقادی در کودکان در درگیری با چالشهای روزمره یا حتی چالشهای جدیتر زندگی، بسیار کمککننده و موثر خواهد بود.
تفکر انتقادی، توانایی حل مساله در کودکان را افزایش میدهد.
آنها با افزایش مهارت تفکر انتقادی میتوانند پیشداوریها و ارزشهای ذهنی را در تحلیل وقایع کنار بگذارند. این عمل باعث میشوند وقایع را روشنتر ببینند و بهتر تحلیل کنند. همین مساله منجر به توانایی بالای حل مساله آنها نسبت به همسالان خود خواهد شد.
کودکان با تفکر انتقادی کمتر دست به کارهای خطرناک میزنند.
رشد تفکر انتقادی در کودکان باعث میشود آنها قبل از انجام هرکاری به عواقب آن فکر کنند. آیندهنگری و عاقبت اندیشی از نتایج مثبت داشتن تفکر انتقادی است و کودکان را از انجام کارهای خطرناک باز میدارد.
آنها میتوانند استدلال کنند و به این مساله فکر کنند که انجام هر عمل ممکن است چه نتایجی داشته باشد. اگر به این نتیجه برسند که عمل آنها خطرناک است و ممکن است چه عواقب ناخوشایندی داشته باشد، از انجام آن منصرف خواهند شد. این وظیفه تفکر انتقادی است که عواقب ناخوشایند کارهای خطرناک را به آنها گوشزد کند.
چگونه تفکر انتقادی را در کودکان پرورش دهیم؟
همگی به خوبی میدانیم که کودکان بسیار آموزشپذیرتر از بزرگترها هستند. به همین علت پرورش تفکر انتقادی در کودکان از اهمیت زیادی برخوردار است. خوشبختانه با روشهای سادهای میتوان این نوع تفکر را در کودک رشد داد. کافیست کمی دقت کنید و از رفتارهایی خاص دوری کنید تا کودکانی با تفکر انتقادی قوی داشته باشید. در ادامه روشهایی ساده و عملی برای رشد این نوع تفکر در کودکان را با شما به اشتراک خواهیم گذاشت:
از کودکتان نظرخواهی کنید.
یکی از مهمترین کارهایی که میتوانید برای رشد تفکر انتقادی در کودکان انجام دهید، این است که به کودک فکر کردن و تصمیمگیری را بیاموزید. این کار را میتوانید از جزییترین امور شروع کنید. در خرید لباس، خوراکی و اسباببازی او را آزاد بگذارید تا انتخاب کند. در انتخاب لباس برای رفتن به مهمانی او را محدود نکنید. بگذارید کودک خودش انتخاب کند و عواقب انتخابش را بپذیرد.
نظر خواهی از کودک باعث میشود تا علاوه بر رشد مهارتهای شناختی کودک، اعتمادبهنفس لازم برای تصمیمگیری در او پرورش پیدا کند. او بااین کار یاد میگیرد که هربار که انتخاب اشتباهی کرد، باید نتایج نامطلوب آن را هم بپذیرد و با آن کنار بیاید. این مساله به او کمک میکند تا بیش از پیش در انتخابهایش حسابگر و آیندهنگر باشد.
کودک را متعصب بار نیاورید.
یکی دیگر از رفتارهای ضروری برای پرورش تفکر انتقادی در کودک، دوری از تعصب است. کودک شما باید یاد بگیرید در تحلیل و شناخت مسائل از ارزشهای درونیاش فاصله بگیرد و آنها را موقتا کنار بگذارد.
مشخصا کسانی که نمیتوانند ادراکات ارزشی خودشان را در تحلیل مسائل کنار بگذارند، نمیتوانند درک درستی از آنها داشته باشند. یادگیری این مساله از کودکی شروع میشود و اگر موفق بشوید کودکتان را در قضاوتها انسانی بیطرف بار بیاورید، قدم مهمی در پرورش تفکر انتقادی او برداشتهاید.
تفکر خطی را از کودک دور کنید.
کودک باید درک کند که همیشه بیش از یک دلیل برای وقایع وجود دارد. فرض کردن دلایل مختلف و مفروضات متفاوت به کودک میآموزد که همه جانبه فکر کند. این مساله او را از نگاه متصلب و خشک به مسائل دور میکند و از او یک متفکر واقعی میسازد.
تفر خطی علاوه بر دورکردن تفکر انتقادی از افراد، آفت خلاقیت است. پس اگر دوست دارید کودکانی خلاق داشته باشید، آنها را از تفکر خطی دور کنید.
از کودک سوالهایی بپرسید که بخش شناختی مغزش را تحریک کند.
سعی کنید در کنار سوالهایی که حافظه کودک را تحریک میکند، سوالهایی از او بپرسید که بخش شناختی مغزش را تحریک میکند. مثلا به جای اینکه هربار از سوالاتی مانند «این چیست؟» بپرسید؛ از دلایل وقوع حوادث بپرسید. مثلا از او بپرسید به نظرت چرا این اتفاق افتاد؟ میتوانی دلیل آن اتفاق را حدس بزنی؟
با این سوالها، کودک شما مجبور میشود قسمتهای مختلفی از دانستههای خود را بهم پیوند بزند تا به درک درستی از آنچه که پرسیدهاید برسد. آنوقت باید مهارتهای تحلیلی خود را به کار بگیرد تا بتواند جواب صحیحی به شما بدهد.
به کودک اعتماد بهنفس ببخشید.
هرگز کودکتان را برای استدلالهای غلط تمسخر نکنید. او نباید مورد سرزنش بیش از اندازه یا تحقیر قرار بگیرد؛ هرچقدر هم که تصمیمات اشتباهی گرفته باشد. شما بااین کار کودک را از تصمیمگیریهای بعدی میترسانید و او دیگر اعتماد بهنفس خود را در اتخاذ تصمیمهای آینده از دست خواهد داد.
کودکتان باید حس کند که ارزشمند است و وجود او وزن خاص خود را دارد. اگر کودکتان به این درک برسد که به اصطلاح بهحساب نمیآید یا دیگران تصمیمات او را به رسمیت نمیشناسند، به سختی میتواند اعتماد بهنفس خود را پس بگیرد. به این ترتیب در تصمیمگیریهای آینده با مشکلات زیادی روبهرو خواهد شد.
کتابخواندن را تبدیل به سرگرمی اصلی کودک کنید.
تا میتوانید کودکتان را از بازیهای رایانهای و برنامههای تلویزیونی درو نگه دارید. سرگرمیهای مشابه این برنامهها قوه خلاقیت کودکتان را از او میگیرند. به این ترتیب او تبدیل به کسی میشود که قدرت تصمیمگیری و انتخاب ندارد.
کودکانی که بیش از اندازه تلویزیون تماشا میکنند یا با بازی کامپیوتری سرگرم هستند، مهارتهای مهمی را از دست خواهند داد. مهارتهای ارتباطی، مهارتهای کلامی، قدرت تصمیمگیری و تخیل از جمله مهارتهایی هستند که بااین کار آسیب خواهند دید.
تحلیلگری را به او آموزش بدهید.
سعی کنید به او بیاموزید قبل از آنکه تصمیم بگیرد، به همه جوانب کار فکر کند. او باید یاد بگیرد قبل از آنکه تصمیمی اتخاذ کند، همه زوایا را مورد بررسی قرار داده و درمورد عواقب کار از خودش سوال بپرسد. پرسشگری، بخش مهمی از فرآیند تفکر انتقادی است که با این آموزش، در او تقویت خواهدشد.
از او یک قصهگو بسازید.
پرورش خلاقیت در کودک میتواند محرکی مهم در قدرت تفکر انتقادی او بهحساب بیاید. گاهی از او بخواهید برایتان قصه تعریف کند. او با این کار مجبور خواهد شد به حافظه تاریخی و تصویریاش رجوع کند و نظامی از کلمات را برای شما ردیف کند. ساختن یک قصه او را ملزم میکند تا به مجموعهای از علل و احتمالات فکر کند.
کار دیگری که میتوانید انجام دهید این است که قصهای را برای او بخوانید. بعد از او بخواهید پایان قصه را حدس بزند. بااین کار بخش مربوط به استدلال مغز او را تحریک کردهاید. همان بخشی که برای فکر کردن به عواقب کارها و تصمیماتش به آن نیاز پیدا خواهد کرد.
یادمان نرود که:
[su_note note_color=”# d1d3d4″ radius=”10″ class=””]
آموزش به کودکان نیاز به صبر و زمان دارد. از کودکتان انتظار نداشته باشید که یک شبه تبدیل به تحلیلگری بالغ شوند. او را تشویق کنید و از رشد مرحله به مرحله او لذت ببرید. پرورش کودکان مستلزم این است که گاهی با کودکتان همراه شوید و تبدیل به همبازی او شوید. اگر به درستی با کودکتان ارتباط برقرار کنید، او به تمام آموزشهای شما اعتماد خواهد کرد و پابهپای شما پیش خواهد رفت.
[/su_note]