فهرست مطالب
اکثر زوجین هنوز نحوه برقراری ارتباط درست را یاد نگرفتهاند. بدون این مهارت، فرد در یک رابطه معلول است! بدون اینکه بتواند ابراز وجود کند و به حرف دیگری گوش دهد، نمیتوان ارتباط دوطرفه را تقویت کرد. با توسعه مهارتهای ارتباطی خود، شما و همسرتان قادر به برقراری رابطه محبت آمیز و محترمانه بین یکدیگر خواهید بود. اما آموزش مهارت های ارتباطی زوجین چگونه است؟ برای پاسخ به مقاله دیگری ذهن همراه باشید.
هدف از آموزش مهارت های ارتباطی زوجین
یکی از بزرگترین مشکلات در برقراری ارتباط این است که اکثر زوجین از اینکه هدف از برقراری ارتباط چیست، تصور غلطی دارند. هدف از آموش مهارت ارتباطی زوجین اسن است که هر یک از طرفین بتوانند با درک دقیق واقعیت وارد گفتگو شوند.
این مهم امکان پذیر نیست زیرا هیچ یک از افراد اطلاعات لازم برای تعیین واقعیت را ندارند، یعنی عدم آشنایی به آنچه بین آنها در جریان است! یکی از اهداف ارتباطات تعیین واقعیت است. ارتباطات شامل همکاری دو نفره است زیرا تمامی درک، احساسات، ایدهها و افکار ا به اشتراک گذاشته میشود تا دو طرف بتوانند به واقعیت رابطه خود برسند.
مرحله مرحله با آموزش مهارت های ارتباطی زوجین
همه میدانند که برقراری ارتباط صرفاً صحبت و گوش دادن است. با این حال، اکثر ما به اشتباه معتقدیم که موضوع برقراری ارتباط، امری ساده است. ما نمیتوانیم درک کنیم که ارتباطات بیش از اینکه شامل تواناییهای ذاتی باشند، مهارتهای خاصی را میطلبند که میتوان آنها را در خود آموخت و رشد داد تا بتوانیم با همسرمان صحبت کنیم و به حرف آنها گوش دهیم. مراحل بهبود مهارت های ارتباطی زوجین به شرح زیر هستند:
مرحله ۱: شما یک برنده نیستید!
قانون شماره یک که هنگام گفتگو با شریک زندگی خود باید از آن پیروی کنید، این است که یک طرف را خلع سلاح کنید. شما وارد نبردی نخواهید شد که باید در آن برنده شوید. این بدان معنا نیست که شما مجبورید سازش کنید یا تسلیم شوید. این بدان معنا نیست که نمیتوانید عصبانی، ناامید و تحریک شوید.
شما برای تمام افکار و احساسات خود حق دارید. فقط در نظر بگیرید که شریک زندگی شما نیز ممکن است حرفی برای گفتن داشته باشد که ارزش گوش دادن و تأمل دارد. این گفتگو یک میدان جنگ نیست که شما باید ثابت کنید که حق با شما است. این مبارزهای نیست که شما باید در آن برنده شوید.
[su_box title=”همچنین بخوانید: ” style=”bubbles“ box_color=”#a631a8″ radius=”20″]
[su_animate type=”shake” duration=”0.5″] راه های بهبود رابطه با همسر [/su_animate]
[/su_box]
مرحله ۲: وارد صبجت شوید
وقتی وارد مکالمه میشوید، فقط یک واقعیت وجود دارد که فرد میتواند از آن اطمینان داشته باشد، شما باید بدانید که افکار، احساسات و برداشتهای خودتان چیستند. از هیچ چیز دیگری از نمیتوانید مطمئن باشید، نه افکار، نه احساسات یا نه برداشتهای طرف مقابل! حتی واقعیتی که بین هر دو شما میگذرد.
تنها چیزی که باید شما و همسرتان را به مکالمه وادار کند، چیزی است که هر یک از شما میتوانید از آن مطمئن باشید، یعنی افکار، احساسات و برداشتهای خودتان. با این حال، صحبت شخصی در مورد خودتان اغلب بیشتر از آنچه تصور میکنید، چالش برانگیز خواهد بود.
روی خودتان تمرکز کنید
این واقعیت تأسف آور است که تقریباً در تمام زوجین، یک نفر توسط دیگری قربانی میشود. در نتیجه، تمرکز بسیاری از مباحث آنها سرزنش یکدیگر است. در تلاش برای صحبت در مورد خود، از وسوسه لغو حمله، متهم کردن، انتقاد یا سرزنش شریک زندگی خود جلوگیری کنید.
شما اینجا هستید تا در مورد خودتان صحبت کنید نه در مورد شریک زندگی یا بچهها یا محل کار یا دوستانتان! به شریک زندگی خود نگاه کنید و به آنچه در این لحظه میتوانید در مورد او برایش فاش کنید، فکر نمایید. این خود یکی از مهمترین مهارت های ارتباطی زوجین است.
احساسات شرم آور را نشان دهید
شناخت احساسات غیرمنطقی خود مهم است. آنها را به عنوان موارد نامناسب، نابالغ یا بیمعنی رد نکنید. سعی کنید در مورد احساساتی صحبت کنید که ترجیح میدهید از آنها دور شوید. احساساتی که میترسید در صورت آشکار ساختن باعث خجالت و تحقیر شما شوند.
به عنوان مثال، اگر احساس صدمه یا ناامیدی میکنید، این احساسات را با شریک زندگی خود در میان بگذارید. با قربانی شدن از وسوسه دفاع از خود بپرهیزید. این در مورد چگونگی آسیب دیدگی و ناامیدی شما نیست. این فقط در مورد یک واقعیت سادهای است که در آن صدمه دیده یا از آن ناامید شدهاید و این باعث درد عاطفی شما میشود.
خواستههای شخصی خود را آشکار کنید
مردم معمولاً از گفتگو درباره آنچه میخواهند، خجالت میکشند. خواستهها آسان نیستند؛ من میخواهم به آن رستوران جدید بروم، یک ژاکت جدید میخواهم، میخواهم به یک سفر بروم. اما خواستههای شخصی از اعماق وجود شما ناشی میشوند که بیشترین آسیب پذیری را احساس میکنید؛ من میخواهم که مکمل من باشید، میخواهم با شما مهربان باشم، میخواهم یک بچه داشته باشم.
بسیاری از وقتی بزرگ شدیم و از خواستههای خود شرمندهایم. با این حال، هرچه بیشتر در این سطح ارتباط برقرار کنید، بیشتر با خود در ارتباط خواهید بود و به عنوان یک شخص معتبرتر هستید و همسرتان میتواند احساس نزدیکتری با شما داشته باشد.
وقتی شما و همسرتان در این سطح ارتباط برقرار میکنید، بسیاری از مسائل پیش پا افتاده بین شما از بین میروند و آشکار میشود که آنها صرفاً موارد بینتیجهای بودند که به منظور جلب توجه شما در روابطتان ایجاد شدهاند.
در آخر، با نجابت و احترامی که برای بکدیگر قائل هستید، با شریک زندگی خود صحبت کنید. اکثر مردم روش خاصی برای برقراری ارتباط دارند که آن را برای شریک زندگی خود نگه می دارند.
آنچه خاص است این میباشد که برخی از این روشها شامل رفتارهای سوء استفاده کنندهای مانند شاکی بودن، خواستار بودن، رئیس بودن، تحریک پذیری، کنایه آمیز . کودکانه رفتار کردن هستند.
هنگامی که با شریک زندگی خود صحبت میکنید، متوقف شوید و از خود بپرسید، آیا من با دیگران اینگونه صحبت میکنم؟ آیا صدایی که از خود شکایت میکنید مانند (من خیلی خسته ام) یا به تعویق انداختن (برای شام چه چیزی باید سفارش دهم) را میشنوید؟ سعی کنید با شریک زندگی خود نیز مانند احترام و نجابتی که با هر شخص دیگری دارید، رفتار کنید.
مرحله ۳: به حرفهای همسرتان گوش دهید
وقتی وارد مکالمه میشوید، از آنچه همسرتان واقعاً فکر کرده و احساس میکند آگاهی کمی دارید. این کار را انجام میدهید زیرا عبارتی که او همیشه هنگام صدمه دیدن به دست میآورد را تشخیص میدهید یا حتی ممکن است برخی از کلمات داغی را رد و بدل کرده باشید. اما تا وقتی که به حرف همسرتان گوش ندادهاید، تقریباً هیچ چیز نمیدانید.
گوش دادن یکی از مهمترین مهارت های ارتباطی زوجین است که باید آن را یاد گرفته و توسعه داد. صرف شنیدن به معنای گوش دادن نیست. فقط وقتی علاقه بیقید و شرط شخصی که با ما صحبت میکند را درک میکنیم، میتوانیم واقعاً آن شخص را بشناسیم.
گوش دادن کاملاً مربوط به شخصی است که به او گوش میدهید. دیدگاه خود را کنار بگذارید. افکار، عقاید یا واکنشهای شما نسبت به صحبتهای طرف مقابل، هم بیربط و هم نامناسب هستند. شخصی که صحبت میکند برای مشاوره یا راهنمایی به دنبال شما نیست. آنچه واقعاً احتیاج دارند، شنیده شدن است تا احساس کند که دیده میشود.
حرفهای شریک زندگی خود را بشنوید
وقتی تفکرات خودتان را کنار میگذارید، آن وقت است که بیشتر روی آنچه همسرتان میگوید تمرکز میکنید تا اینکه چگونه عکس العمل از خود نشان دهید و خود را در دسترس گوش دادن به صحبتهای همسرتان قرار میدهید.
هنگامی که همسرتان صحبت میکند، سعی کنید درک کنید که بودن او احساس میشود. سعی کنید آنچه همسرتان تجربه میکند را احساس کنید. با او همدردی کرده و با قلب خود گوش دهید. هنگامی که او حادثهای را به شما میگوید، سعی کنید احساس او در آن موقعیت را درک کنید. برای همدردی با آنچه همسرتان در حال صحبت با شما احساس میکند، تلاش ویژه ای انجام دهید و نشان داده که در حال شنیدن شریک زندگی خود هستید.
گوش دادن اَلَکی خوب نیست! مفید است به همسرتان نشان دهید که در حال شنیدن صحبتهای او هستید. در طول مکالمه، آنچه که شریک زندگی شما میگوید و احساس میکند را منعکس کنید. آنچه که از او میشنوید و درک میکنید را برای او تکرار کنید.
با شریک زندگی خود همدلی کنید
همانطور که با همدلی به همسرتان گوش میدهید و احساس او را درک میکنید، به او به عنوان یک شخص حس ترحم پیدا کنید. شما دیدگاه جدیدی پیدا خواهید کرد. وقتی به مسائل شریک زندگی خود گوش فرا میدهید، واکنشهای بیش از حد شخصی خودتان نسبت به آنها مهم نخواهند بود.
مشاوره دادن یا قضاوت کردن، نوعی چشم پوشی ناگهانی و حمایت از آن به نظر میرسد. قربانی شدن نیز ناگهان کودکانه و خودخواهانه به نظر میرسد. از این منظر، شما شریک زندگی خود را به عنوان فردی جداگانه میبینید که وقتی به مسائل شخصی خود در زندگی میپردازید، به او اهمیت زیادی میدهید.
مرحله ۴: به واقعیت رابطه خود برسید
در روند صحبت شخصی، این احتمال وجود دارد که شما هر دو درک عمیقتری از آنچه تجربه کردهاید و احساس میکنید داشته باشید. به همین ترتیب، همانطور که شریک زندگیتان با شما صحبت میکند و به شما کاملاً گوش میدهد، به احتمال زیاد هردوی شما به درک عمیقتری از تجربیات و احساسات یکدیگر میرسید.
این سطح بینش و درک به همراه احساس همدلی و دلسوزی که با آن همراه است، به روشن شدن بسیاری از سردرگمیهای موجود در بین زن و شوهر کمک میکند. آگاهی عمیقتر از یکدیگر بسیاری از سوء برداشتها، سوء تعبیرها و ارتباطات نادرستی را که باعث ایجاد این سردرگمی میشوند را از بین میبرد.
آنچه باقی میماند تصویر واضحتری از خود و واقعیت رابطه شما است. در این مرحله از مکالمه، شما و همسرتان ممکن است بخواهید آنچه در مورد خود و یکدیگر و روابط خود آموخته اید را مرور کنید.
با بحث در مورد آنچه آموختهاید، میتوانید مسائل و واکنشهای شخصی که منجر به ایجاد مشکل بین شما میشوند را شناسایی کنید. اکنون میدانید که برای جلوگیری از دردسر در آینده به دنبال چه چیزی باشید و اگر با یکدیگر به مشکل برخوردید، میتوانید اتفاقات را تشخیص داده و سریعتر با آنها کنار بیایید.
[su_box title=”همچنین بخوانید: ” style=”bubbles“ box_color=”#a631a8″ radius=”20″]
[su_animate type=”shake” duration=”0.5″] بهبود روابط زناشویی با قانون جذب ؛ چگونه یک زندگی عاشقانه داشته باشیم؟ [/su_animate]
[/su_box]
ایجاد مشکل در روابط زناشویی
یکی از مؤثرترین مهارت های ارتباطی زوجین که آنها برای دستکاری، کنترل و تنبیه یکدیگر استفاده میکنند، ایجاد رعب و وحشت است. این به اندازه کافی جالب توجه است وقتی که زوجین گزارش میدهند رفتارهایی که از آنها میترسند، رفتارهایی آشکار و پرخاشگرانه نیستند.
در عوض زوجین از رفتارهای مخفی پنهانی که باعث احساس گناه و مسئولیت آنها در برابر ناراحتی همسرشان میشود، ترسیدهاند. در طول مکالمه بین زن و شوهر، اگر یکی از شرکا با بدبختی، متنفر بودن از خود یا خودتخریبی به دیگری پاسخ دهد، تسلیم شدن در برابر طرف مقابل غیرممکن خواهد بود.
اما در واقعیت، هر دو نفر متحمل شکستهای فاجعه باری شدهاند. ایجاد رعب و وحشت به معنی کاهش وضعیتی است که روح در آن شکسته شود یا تمام شجاعت روح از بین برود. این قطعاً وضعیت عاطفی شریکی که از تسلیم ترسیده است را تعریف میکند. به همین ترتیب هزینه ترساندن شخص نیز زیاد است. شریک ترسیده، باید خودمختاری خود را سلب کند، پس از آن روحیه او شکسته و شهامتش از بین میرود.
برقراری ارتباط والدینی یا کودکانه
مراقب مواردی باشید که ممکن است موضع کودکانه یا والدینی برقرار کنید. ارتباطات کودکانه شامل به تعویق انداختن و تسلیم شدن، جستجوی جهت یا تعریف، خادم بودن یا فرمانبرداری، درخواست تأیید و یا انتقاد هستند.
ارتباطات والدینی شامل هدایت و سلطه، فرومایه بودن و ابراز وجود، قضاوت و انتقاد میباشند. هیچ یک از این خصوصیات جایی در ارتباطات بین دو بزرگسال مستقل و دارای یک رابطه مساوی ندارند. به روشی که با یکدیگر صحبت میکنید، به خود و شریک زندگی خود احترام بگذارید.
ارتباط غیرکلامی در روابط زوجین
ارتباط غیرکلامی به چگونگی کمک زبان بدن به روند ارتباط احساسات و واکنشها اشاره دارد. ارتباط غیر کلامی شکل منفی برقراری ارتباط نیست. برعکس، در تلاش برای درک سخنان شخص میتواند بسیار مفید باشد.
گاهی اوقات آنچه شخص میگوید با آنچه که او غیرکلامی در حال برقراری ارتباط است، همخوانی ندارد. این پیامهای مخلوط اغلب باعث سردرگمی میشوند. ابتدا باید هر دو پیام را تأیید کنید، حتی اگر متناقض باشند.
سپس باید تصمیم بگیرید که کدام یک با دقت بیشتری آنچه که فرد فکر یا احساس میکند را برقرار میسازد. غالباً پیام غیرکلامی حقیقت بیشتری دارد. بسیاری از این پیامها مانند بغل کردن، نوازش کردن، بوسیدن و آمیزش جنسی در روابط زن و شوهری برقرار میشوند.
یک شریک ممکن است در طول روز بگوید من تو را دوست دارم، سپس بیتفاوت رفتار کند. یک شریک ممکن است در مورد همسر خود اظهار علاقه و نگرانی کن، اما هر وقت همسر در مورد خودش صحبت کند، شریک زندگی در حقیقت حرفش را قطع یا حواسش را پرت میکند. به عبارت دیگر، در چگونگی برقراری ارتباط هم کلامی و هم غیرکلامی، با طرف مقابل خود صادق باشید.
کلام آخر
تا زمانی که از مهارت های ارتباطی زوجین بهره ببرید، میتوانید مطمئن باشید که شما و شریک زندگی خود هرچه بیشتر به یکدیگر نزدیک میشوید. ارتباط باید شما و همسرتان را به یکدیگر نزدیک کند. این مهم باید برای از بین بردن موانعی باشد که شما را از هم دور میکند، نه برای ایجاد چالشهای جدید بین شما!