۲۵ نکته نگفته درمورد تفکر خارج از چهارچوب که لازم است بدانید

کپسول سس گوجه و نمادی از تفکر خارج از چهارچوب

فهرست مطالب

فرایندی که باعث آفرینش محصول یا فناوری جدید می‌شود، در عصر مدرن معروف شده است به تفکر خارج از چهارچوب Design-thinking یا «تفکر خارج از چارچوب» یا «ایده‌های بکر». چند دهه‌ای می‌گذرد که از محبوبیت این مفهوم می‌گذرد و بیش از گذشته کاربرد مفید خودش را در بسیاری از کسب‌وکارها، استارتاپ‌ها و حتی پروژه‌های شخصی ثابت کرده است.

درواقع سرچشمه این محبوبیت جهانی شرکت مشاوران طراحی IDEO در آمریکا بود. فعالیت اصلی با حضور مدیر ارشد اجرایی شرکت آقای تیم براون Tim Brown که در سال ۲۰۰۸ برای مدرسه کسب‌وکار هاروارد مقاله‌ای نوشت با عنوان کاربرد تفکر خارج از چهارچوب در تجارت- این حوزه شامل بیمارستانی در کالیفرنیا، یک شرکت دوچرخه‌سازی در ژاپن و صنعت بهداشت و سلامت در هند می‌شد-.

شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید

این سیستم تفکر این روزها یکی از دوره‌های آموزشی پرطرفدار در دانشگاه استنفورد است که با عنوان «طراحی زندگی شخصی» معرفی شده. در کشور خودمان هم ‌دوره‌های آنلاین تفکر نوآوری برگزار می‌شود که با گذراندن این دوره توانایی ساختن یک زندگی شغلی و فردی لذت‌بخش را به دست می‌آورید.

پیشنهاد می‌کنم برای آشنایی بیشتر با این مفهوم، اینکه دقیقاً چه تأثیری در زندگی مدرن و سراسر تغییر امروز دارد و دلیل اهمیت روزافزون آن، خواننده این مقاله بمانید.

با تفکر خارج از چهارچوب آشنا شوید

یک نما از جعبه بازشده از داخل برای نشان دادن تفکر خارج از چهارچوب

فرایندی برای حل مسئله است که فرد با کمک آن قصد دارد نیازهای مشتری/ مصرف‌کننده را در اولویت قرار دهد. این یعنی باید یک مشاهده‌گر دقیق و همدل باشد و بتواند درک درستی از ارتباط افراد با محیط داشته باشد. پس باید بتواند برای رسیدن به راه‌حل‌های نوآورانه، رویکرد مشخص و عملی داشته باشد.

تقریباً می‌توانید حدس بزنید با چنین توصیفی، هسته اصلی چنین تفکری انسان است. متفکر طراح به لطف شواهدی که به دست می‌آورد از شکل ارتباط مشتری با خدمات و محصول بهتر سردرمی آورد. توجه او، مصرف‌کننده است نه گروه یا سازمان دیگری که در این فرایند قرار است نقشی داشته باشد.

انسان به‌عنوان مصرف‌کننده یک سرویس یا محصول در این فرایند زیر نظر گرفته می‌شود تا مشخص شود چطور مصرف می‌کند تا درنهایت کیفیت خدمات یا کالای بیرون آمده بهتر شود و مشتری، تجربه کاربری خوشایندی از انتخاب خودش داشته باشد.

این بخش از فرایند، یک روند تکراری دارد اما بهتر این است که با سرعت بیشتری انجام شود تا درنهایت الگوی اصلی برای بررسی شناخته شود. شناخت این الگو خیلی بهتر از پژوهش‌های بی‌پایان و حرف‌وحدیث‌ها، کمک می‌کند.

۲۶ نکته خواندنی که هنوز در مورد تفکر خارج از چهارچوب نمی‌دانیم

امیدوارم شروع این آشنایی برایتان خوشایند بوده باشد! قصد دارم کمی به نوشته تنوع بدهم و فهرست‌وار در مورد نکاتی که احتمالاً به‌عنوان یک طراح یا علاقه‌مند به طراحی آن‌ها را فراموش کرده‌اید یا نادیده گرفته‌اید برایتان بنویسم. می‌توانم امیدوار باشم که همچنان خواننده من بمانید؟

تعریف و فرایند تعریف‌شده‌ای وجود ندارد

همین‌طور است! چارچوب و تعریف مشخصی برای تفکر نوآورانه وجود ندارد. فرایند طراحی شامل مراحل چندگانه‌ای آمیخته با فعالیت‌های متفاوت است تا این مراحل چندگانه به پایان برسند. به عبارت ساده‌تر استاندارد جهانی برای همه، معنی ندارد. هر طراح و هر شرکتی نسخه خودش را برای انجام فرایند پیاده می‌کند.

باهمه این اوصاف فراموش نکنید که فرایند اصلی طراحی شامل سه گام اصلی می‌شود:

مشکل چیست؟ – شناخت اولیه در مورد مسئله، مشاهده، بازنگری و گوش دادن به کاربران.

تعریف مسئله– تفسیر و تعریف مسئله با هدف حل آن.

گردآوری نظرات– شنیدن ایده‌ها و دسته‌بندی آن‌ها با ابزار تکنیک طوفان فکری مکتوب

◄ الگوهای اولیه– الگوسازی اولیه و همخوان کردن آن با دیگران. در این مرحله فضای حل مسئله محدودتر می‌شود و وارد فاز آزمایش می‌شوید.

◄ آزمایش– آزمایش راه‌حل‌های اولیه، اجرا و بهبود یا طراحی دوباره.

تفکر خارج از چهارچوب؛ ترکیبی از تکنیک حل مسئله سنتی و فرایند طراحی خلاقانه

حل مسئله سنتی شکل علمی و روشمندی دارد درحالی‌که تفکر نوآوری یک استراتژی خلاق برای تولید نتایج نوآورانه در آینده است. اولی در قدم اول با مسئله روبه‌رو می‌شود، قدم‌هایی که باید برداشته شود، تعریف و ابزارها و روش‌هایی که لازم است مشخص می‌شود. در دومی قصد داریم به راه‌حل‌های خلاقانه برای حل مسئله برسیم.

تمرکز اصلی در چنین طرز تفکری، تکیه بر استراتژی اندیشه است.

دومی درواقع جایگزین احساسی، هدفمند و خلاقانه برای سیستم تحلیلی منطقی در بسیاری از سازمان‌های بزرگ است یا حتی ترکیبی از هردو.

تفکر خارج از چهارچوب تکامل حل مسئله است

ابزار نجاری و ارتباط آن با حل مسئله و تفکر خارج از چارچوب

نباید نادیده بگیریم که این تفکر یک فرایند برای حل مسئله است نه‌فقط یک فرایند خلاقانه. برای نمونه شرکت تویوتا، باهمراهی یک تیم چندکاره از خط پشتیبانی اصلی، مهندسان نرم‌افزار، مدیران تجاری، از این تفکر برای ارزیابی مراکز تماس سواحل غربی آمریکا بهره برد. این شرکت همچنین برای طراحی دوباره فرایند که کار انتقال تجربه خدمات مرکز را هم برای مشتری و هم عوامل مرتبط انجام می‌داد، دست به تغییر نمایندگانش زد.

از همان لحظه که می‌خوابید تا زمانی که بیدار می‌شوید، مسئله حل می‌کنید

مشکلات چاشنی هرروزه زندگی همه ماست. جالب اینجاست که ما هرروز مسائل مشابهی را حل می‌کنیم و این کار تبدیل به روتین روزانه ما شده درحالی‌که نمی‌دانیم حل مسئله تبدیل به عادت و رفتار همیشگی ما شده است.

برای نمونه؛ میدانیم که از ساعت فلان تا فلان سهیمه قطعی برق ماست. چه می‌کنیم؟ طوری برنامه‌ریزی می‌کنیم که برای ساعات بی‌برقی نیاز به استفاده از لوازم برقی ضروری نداشته باشیم. اگر با لپ‌تاپ یا گوشی کار داشته باشیم، از شارژ بودن دستگاه یا پاور بانک مطمئن می‌شویم. حتی راه‌حل خرید روشنایی اضطراری هم به ذهنمان می‌رسد و آن را عملی می‌کنیم.

اصطلاح تفکر خارج از چهارچوب

همان‌طور که ابتدای مقاله نوشتم، شرکت طراحی IDEO این سیستم فکری را معرفی کرد. دیوید کلی David Kelley و تیم براون Tim Brown همراه با راجر مارتین Roger Martin این اصطلاح را در دهه ۹۰ میلادی شناساندند.

مهندسی تفکر خارج از چهارچوب معروف است به همین نام

این تفکر با محوریت انسان معنا پیدا می‌کند و یک رویکرد مسئله محور باز به‌حساب می‌آید تا روش‌های آموزش و یادگیری تنظیم‌شده در تحصیلات مهندسی را انتقال بدهد. به لطف چنین طرز فکری مهندسان قابلیت حل مسئله را به بهترین شکل ممکن پیدا می‌کنند.

پیشینه این تفکر برمی‌گردد به پیش از سال ۲۰۰۰

پیتر راو Peter Rowe در سال ۱۹۸۷ کتابی نوشت باهمین عنوان. در این کتاب او بیان کرد که مهندسان و معماران نگاه متفاوتی نسبت به مشکلات دارند. در اوایل دهه نود میلادی، دان نورمن Don Norman به‌عنوان طراح تجربه کاربری به تیم اپل پیوست. به عبارتی او اولین کسی بود که از عنوان کارشناس UX User Experience برای این سمت شغلی استفاده کرد.

نورمن می‌خواست همه جنبه‌های تجربه فردی با سیستم را که شامل طراحی صنعتی، گرافیک، رابط، تعامل فیزیکی و دستی می‌شود را پوشش بدهد. از آن زمان تاکنون هریک از این موارد در حوزه شخصی خودشان تعریف‌شده‌اند.

تفکر خارج از چهارچوب بدذات

این طرز فکر بیشتر به درد زمانی می‌خورد که «مشکلات بدذات» سر راهمان قرار می‌گیرد. اصطلاح «مشکلات بدذات» را هارست ریتل، نظریه‌پرداز طراحی، در سال ۱۹۷۲ بر سر زبان‌ها انداخت. او با این انتخاب می‌خواست نشان بدهد که مشکلات سختی وجود دارند که در طبیعت حقیقتاً مبهم هستند.

فاکتورهای زیادی برای مشکلات بدذات شناسایی می‌شوند که می‌توانند هیچ راه‌حلی نداشته باشند. حتی هر مشکل یا حتی راه‌حل ممکن است ارتباطی با مشکل بدذات دیگر داشته باشد. فقر، گرسنگی و تغییرات آب و هوایی ازجمله مشکلات بدذات مدرن هستند.

ذهنیت حل مسئله چطور بزرگسالی شگفت انگیزی برای ما می سازد!

باهوش‌ها خودشان را در یک اتاق محبوس نمی‌کنند.

اکنون بخوانید

 

طراحی دیجیتال فقط قطره‌ای از اقیانوس تفکر خارج از چهارچوب است

وقتی تجربه بشری پهناور و متنوع است نباید انتظار کمتر برای مقیاس‌های بیرونی تفکر او داشت. چنین طرز فکری می‌تواند برای حوزه‌های زیر کاربرد داشته باشد:

  • ارتباطات نمادین و بصری– منظور همان کار سنتی طراحی گرافیکی است که شامل تایپوگرافی و تبلیغات، تولید و انتشار کتاب و نشریه و تصاویر علمی، عکاسی، فیلم، تلویزیون و نمایش رایانه می‌شود.
  • مواد– دغدغه‌های سنتی در مورد ظاهر بصری و شکل پوشش محصول، ابزارها، وسایل، ماشینی و حمل‌ونقل می‌شود.
  • فعالیت‌ها و خدمات سازمان‌دهی شده– مدیریت سنتی برای تدارکات، ترکیب منابع فیزیکی، ابزارها، پیامدهای ناکارآمدی انسان، برنامه‌ریزی زمانی برای رسیدن به اهداف مشخص.
  • سیستم‌های پیچیده یا محیط– این بخش شامل زندگی، کار، بازی و یادگیری می‌شود. دغدغه‌های مرسوم در مهندسی سیستم، معماری و برنامه‌ریزی شهری یا ارزیابی عملیاتی بخش‌های پیچیده.

 تفکر خارج از چهارچوب انحصاری طراحان نیست

این تفکر اصالتاً مربوط می‌شود به آموزش و تمرین حرفه‌ای طراحان ولی به معنی این نیست که اصول و ضوابط آن برای عموم و با هر زمینه فکری دیگر کاربرد نداشته باشد. در فضای شراکتی یک کسب‌وکار، این سیستم تفکری به‌عنوان ابزاری برای حل مسئله کاربرد دارد. در حوزه بهداشت و سلامت هم با آموزش به پرستاران، دکترها و مدیران خودش را نشان می‌دهد.

گام اول تفکر خارج از چهارچوب؛ شناخت مسئله

طراحی برای مخاطب با تکیه بر تفکر خارج از چهارچوب

برای یک‌لحظه از طراحی بیرون بیایید! موضوع اصلی، مسئله است؛ اهمیت این مورد و اینکه باید همه جنبه‌های آن را خوب بشناسیم به این دلیل بالاست که با توجه کردن به کاربر می‌توانیم طراحی کنیم. همان‌طور که بالاتر برایتان نوشتم، نقطه عطف این سیستم، شناخت تجربه مشتری/ مصرف‌کننده/ کاربر است.

شاید برایتان جالب باشد که بیشتر بدانید

اولین قدم در تفکر خارج از چارچوب شناخت بهای احساسی خلق‌شده از طرف شماست. به‌صورت معمول چنین طرز فکری شما را وامی‌دارد تا نسبت به مسئله کنجکاو بمانید و تعریف دقیق از اینکه مسئله چیست نداشته باشید. طبعاً همه ما می‌خواهیم که زودتر تکلیف مشکل روشن شود و راه‌حلی برایش پیدا کنیم. درحالی‌که این تفکر از ما می‌خواهد تا در فضای نامشخص و گاهی متغیر بمانیم.

این فرایند ابهام‌آلود کمک می‌کند تا بیش از فکر کردن به راه‌حل، مسئله را بشناسیم.

تفکر خارج از چهارچوب به دو نوع تفکر نیاز دارد

سیستم حل مسئله سنتی همیشه یک راه‌حل برای مشکل دارد درحالی‌که ایده سازی بکر با تشویق ما به گردآوری راه‌حل‌های جایگزین، یک نوع تفکر واگرا چند شاخه را ترویج می‌دهد. در قدم بعدی کمک می‌کند تا به کمک تفکر همگرا احتمالات چندگانه را جمع و درنهایت یکی را به‌عنوان راه‌حل انتخاب کنیم.

تفکر خارج از چهارچوب آموختنی و یادگرفتنی است نه یک ویژگی شخصیتی

«بیا تا چیز تازه‌ای یاد بگیریم»! این اصل مهم ایده پردازی بکر است. ناگفته نماند که چنین تفکری حتی می‌تواند به‌مرورزمان تقویت و بهتر شود.

فرایند تفکر خارج از چهارچوب، خطی نیست

وقتی صحبت از طراحی و خلاقیت می‌شود قطعاً پای آزمون‌وخطا هم به میان می‌آید. هوشمندانه این است که در قدم اول، یک طراح، مسئله را با دخالت موارد مشابهی که درگذشته وجود داشتند ارزیابی کند. درصورتی‌که جواب نداد، قدم بعدی گردآوری ایده‌های تازه با استفاده از دانش و نوآوری است که به شکل منطق آزمون‌وخطا خودش را نشان می‌دهد.

به‌هرحال دو حالت وجود دارد؛ یا مسئله حل می‌شود یا حل‌نشده می‌ماند که یعنی باید معادله تازه‌ای برایش در نظر گرفت و فرایند حل مسئله را تکرار کرد.

اهمیت پژوهش در تفکر خارج از چهارچوب

پیدا کردن ابزارهای جدید فقط بخشی از فرایند یادگیری این تفکر است. بخش بسیار مهم دیگر گردآوری و ارزیابی مقدار زیادی داده است همراه با چگونه فکر کردن در مورد اینکه چه جایگزینی ممکن است وجود داشته باشد. ما باید بیاموزیم که چطور احساسات نامطمئن خودمان را مدیریت کنیم. منظور من از پژوهش درواقع توجه به سه اصل مهم است:

  • پژوهش پویا و مولد
  • پژوهش تحلیلی
  • پژوهش معتبر

دیر یا زود دارد ولی سوخت‌وسوز ندارد

این عبارت رایج که طراح باید منتظر شکست باشد و این اتفاق، عادی است یکی دیگر از چشم‌اندازهای تفکر خارج از چارچوب است. درواقع ممکن است دیر به نتیجه برسید، مثلاً الگوی اصلی جواب ندهد و نقدهای اساسی در موردش وجود داشته باشد، ولی درنهایت اتفاق می‌افتد.

•• این سیستم تفکری برخلاف روش سنتی نظریه‌سازی و انتظار برای آزمایش است.

تفکر خارج از چهارچوب هسته اصلی روش حل مسئله شرکت‌ها

برایتان از شرکت‌های مهمی مثال بزنم مثل Airbnb، Braun و پپسی که از چنین روشی به‌عنوان استراتژی اصلی باز کردن گره‌های سازمانی استفاده می‌کنند. یک نمونه دیگر شرکت IBM (شرکت سخت‌افزاری در آمریکا) است که اقدام به استخدام ۱۶۰۰ طراح برای ۴۴ کارگاه طراحی در سطح جهان کرده است. از طرف دیگر ده‌ها هزار کارمند خود را برای بالا بردن ظرفیت‌های خلاقیت به‌صورت پیوسته آموزش می‌دهد.

انسان‌محور بودن

ارتباط انسان و دنیای او با تفکر خارج از چهارچوب

انسان، هسته اصلی و مشکل‌گشای مسائل است. چنین سیستم تفکری زمانی کارآمد خواهد بود که مردم در نظر گرفته شوند، مشاهدات مستقیم مبتنی بر آمار داشته باشیم و حتی ازنظرات غافل نشویم. چنین رویکردی پای ما را به سرزمین غیرمنتظره‌هایی که دید بسیار بهتری در مورد مسئله می‌دهد، باز می‌کند.

ارزش تجاری چشمگیر

به لطف ایده پردازی بکر است که محصول با موفقیت وارد بازار می‌شود و سرمایه شرکت یا کسب‌وکار محفوظ می‌ماند. خدمات انسانی و سلامت شرکت IBM طوری مدیریت می‌شود که تعداد شکست‌های آن را تا بیش از ۵۰% پایین آورده است. وقتی جریان کار درست محاسبه شود، عدد بازگشت سرمایه محاسبه‌شده بیش از ۳۰۰% خواهد بود.

مفید برای مسائل پیچیده

ازآنجاکه مسائل پیچیده یا همان مشکلات بدذات به این سادگی‌ها قابل‌شناسایی و حل شدن نیستند اگر بتوانیم قدرت کار با ایده‌های مبهم، چندگانه و هم‌زمان را داشته باشیم درنتیجه راه‌حل خلاقانه‌ای هم به ذهنمان می‌رسد.

در این مورد بد نیست به تجربه کاربر برگردیم؛ مشتری معمولاً نمی‌داند با چه مشکلی برخورد کرده یا اینکه نمی‌تواند آن را بیان کند. پس از مشاهده دقیق است که مشکلات شناسایی می‌شود و این، دقیقاً پس از مشاهده رفتار واقعی مصرف‌کننده است که به‌سادگی جواب می‌دهد.

تفکری غیرمنتظره

از اسمش هم پیداست؛ ایده پردازی‌های بکر یا خارج از چارچوب. بنابراین رویکردی تجربه‌گرا را در خودش جای می‌دهد. توجه داشته باشید که چنین تفکری در مراحل اولیه حل مسئله اثرگذار است و باعث رسیدن به راه‌حل‌های خلاقانه می‌شود. طراحان خود را مقید به محدودیت‌های مرسوم در روش‌های سنتی نمی‌کنند.

ویژگی‌های تفکر خارج از چارچوب

ویژگی‌هایی که این سیستم تفکری را متمایز می‌کند را به خاطر بسپارید:

  • ● همدلی- شاید بد نباشد یک نگاه ۳۶۰ درجه به اطراف داشته باشید و همه همکاران، مشتری‌ها، کاربران نهایی را ازنظر بگذرانید. برای رسیدن به حس همدلی مهم است که شنونده فعال، مشاهده‌گر دقیق و رفتارشناس کارآمدی باشید تا دیدگاه‌های متفاوت را درک کنید. طراحان تجربه کاربری درواقع فقط یک طراح نیستند!
  • ● تفکر یکپارچه- اینکه رویکرد تحلیلی نسبت به موضوعات داشته باشید صرفاً کافی نیست بلکه شهودی بودن و بهره‌مندی از تفکر شهودی هم برای رسیدن به راه‌حل‌های عالی لازم است. آیا می‌توانید به‌موقع به این یکپارچگی برسید؟
  • ● خوش‌بینی- وقتی یافتن راه‌حل سخت است و چالش‌های بیشتری خودشان را نشان می‌دهند ممکن است کم بیاورید مگر اینکه بدانید راه‌حلی وجود دارد.
  • ● تجربه‌گرایی- محاسبات دقیق جایی برای نوآوری باز نمی‌کنند. یک متفکر خارج از چهارچوب هر جا لازم باشد برای طرح سؤال توقف می‌کند و با روشی جدید مسیر را می‌شناسد که همین رویکرد باعث می‌شود وارد مسیر جدیدی شود.
  • ● مشارکت- پیچیدگی‌های فزاینده مربوط به محصول، خدمات و تجربیات کاری می‌کند تا بیشتر به لزوم وجود یک تیم با زمینه‌های متنوع ایمان بیاورید. چون هرکسی از پنجره نگاه خودش می‌تواند موضوع را ارزیابی کند.

مدیریت ارتباط با مشتری : از این ۱۴ راهکار مفید غافل نشوید!

وقتی مشتری در حین انتخاب و خرید محصول و همچنین پس از انجام عملیات خرید با پشتیبانی تماس می‌گیرد، چه دلیلی دارد.

اکنون بخوانید

 

یک بازیگر تمام‌عیار

تفکر خارج از چهارچوب چطور نقش خودش را به‌خوبی ایفا می‌کند؟ باعث می‌شود تا راه‌حل‌های چندگانه برای مشکل پیدا کنیم و درنهایت این فرایند اجازه نمی‌دهد تا برای روبه‌رو شدن با مشکلات جدید از ابزارهای کهنه استفاده کنیم درحالی‌که روش ما تازه و کاربردی است. این یعنی اهل ثبات عملکرد نیستیم.

اینکه وابسته ثبات عملکرد نباشیم- مشکلات قدرت نوآوری ما را بیدار کنند- نکته‌ای است که باعث شد در یک ماشین قفل‌شده با حلقه خم‌شده یک آویز لباس باز شود. حتی اولین بار هم دزدان از کارت اعتباری برای باز کردن درها استفاده می‌کردند!

قابل‌اجرا است

اوایل سال ۲۰۰۰ میلادی بود که اولین شرکت‌های آمریکایی که از تفکر خارج از چهارچوب استفاده کردند. این مفهوم موردتوجه سرمایه‌گذار آلمانی هاسو پلاتنر Hasso Plattner شد که در سال ۲۰۰۶ آن را مطرح کرد. او دو مدرسه، یکی در دانشگاه پستدام آلمان و دیگری در دانشگاه استفورد آمریکا، بنیان‌گذاری کرد که هردو نمونه‌های موفق اجرا و آموزش تفکر خارج از چارچوب برای سازمان‌های بزرگ بودند.

تفکر گروهی

یکی از ویژگی‌های چشمگیر سیستم ایده پردازی بکر این است که از تیمی بسیار بزرگ تشکیل‌شده؛ اعضایی از ذی‌نفعان و همه آنانی که در کل فرایند طراحی و پیشرفت کار باید حضور داشته باشد.

به نظر شما با وجود چنین اعضایی چه اتفاقی می‌افتد؟ چشم‌اندازهای متفاوت، استعدادهای متنوع و تجارب ریز و درشتی که همگی ازجمله بهترین منابع رسیدن به یک فکر جدید هستند. تنوع و تفاوت و آمیختن آن‌ها باهم همیشه ضامن رسیدن به ایده‌های ناب است.

فراموش نکنید که

پیش بردن کارها با تفکر خارج از چهارچوب به تیم‌ها کمک می‌کند تا از تفاوت‌هایشان، فرصت بسازند.

شاید بهتر باشد حالا که به انتهای مقاله رسیدیم تشویقتان کنم سری به کتابخانه صوتی مجموعه بزنید و با انتخاب چند کتاب صوتی در حوزه توسعه کسب‌وکار و موفقیت، با این طرز فکر و انواع دیگر تفکر که شکل بهتری به تصورات و برنامه‌ریزی‌هایتان برای موفقیت می‌دهد بیشتر آشنا شوید.

راستی! فراموش نکنید که وارد کافه بازار یا گوگل پلی بشوید تا دسترسی رایگان به اپلیکیشن ذهن داشته باشید. کتاب‌های ما منتظر شنیده شدن هستند.

آشنایی با تفکر خارج از چهارچوب با دانلود اپلیکیشن ذهن

پایان‌بخش

تفکر خارج از چهارچوب یکی از روش‌های نوین حل مسئله است که تقریباً از سال ۲۰۰۰ میلادی به‌عنوان یک روش کاربردی برای شناخت مسئله، استفاده می‌شود. نکته مهمی که در مورد تفکر خارج از چارچوب نباید نادیده گرفت اهمیت تأثیر آن بر ارتباط با مشتری/مصرف‌کننده است.

هرچه در مسیر درست درک تجربه کاربر از خدمات/ محصول قرار بگیرید، آگاهی شما از نیازهای واقعی او بیشتر می‌شود. درست مثل شرکت لوازم‌خانگی IKEA که تعدادی از طراحان خود را به خانه مشتری‌هایش فرستاد تا از نزدیک با آن‌ها ارتباط برقرار کنند و نوع نیازهای آن‌ها برای استفاده از خدمات و محصول تعیین شود.

۲۶ نکته‌ای که در مورد ایده پردازی بکر در این مقاله نوشته شد، درواقع موارد برجسته‌ای هستند که با خواندن آن‌ها به‌خوبی متوجه تأثیر و نقش چنین تفکری در سازمان‌ها می‌شوید.

اگر شما هم یک شرکت استارتاپی یا هر کسب‌وکار جدی دیگری را مدیریت می‌کنید برای ما بنویسید چقدر با این تفکر آشنا هستید و اثرات استفاده از آن در زندگی حرفه‌ای شما تا کجا بوده است؟

منبع:

https://uxplanet.org/31-things-you-may-not-have-known-about-design-thinking-d6e809ea2707

https://www.wework.com/ideas/professional-development/creativity-culture/what-is-design-thinking

هدی صادقی

من می‌نویسم. در کنار سفر، مهربانی، آشپزی و سکوت، از این هنر، برای معنا دادن به زندگی ام بهره می‌برم.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید