ارتباط بین ۴ هدف در زندگی و ۴ “خود” انسانی از چهار دیدگاه مختلف

در زندگی به طور کلی چهار هدف وجود دارد: شادی ( H)، موفقیت (S)، شایستگی (M) و اخلاق/ فضیلت ( V ). هرهدف به نوبه خود مهم است و یک انسان سالم به طورمداوم برای نیل به نتیجه مطلوب، درحال متعادلسازی است.

self goals insights

فهرست مطالب

برخی افراد، همۀ این اهداف اصلی زندگی را تحت عنوان چتر شادی درنظر میگیرند.

بین گفتن شادی هِدونیک ( H) و شادی اودیامونیک (V ) تمایز قائل می­شوند.

اخیرا با مقاله ای عالی درباره روانشناسی مثبت ۲.۰  (۲.۰ PP) به قلم پاول وُنگ (Wong Paul) مواجه شدم؛ که درآن او شادی پرودینشیال (S) وشادی (M) چِیرونیک را به ترکیب اضافه نموده.

شادی محتاطانه

احساس رضایت که دردرجه اول ناشی از زیستنی است که کاملا با زندگی درگیر است.

این اغلب شامل ” جریان” و شادی ذاتی ازانجام کاری است که یک شخص به بهترین وجه انجام می­دهد و از آن لذت می­برد.

این نوع به عملکرد خوب یک شخص در آنچه او خوب است وانچه او را بدون ملاحظات اخلاقی خوشحال میکند اشاره دارد.

این نوع مسیر فعال شادی را نشان می­ دهد، زیرا زندگی فرد را با فعالیت­ها و محتوا به عنوان پادزهری برای بی­حوصلگی و خلا درونی پُر میکند؛ وهمچنین رضایت از انجام یک کار خوب را تامین میکند.

از مطالب فوق، روشن است که هدف سعادت هِدونیک بیشتر مرتبط به کاهش احساسات منفی و افزایش احساسات مثبت است.

در حالی که شادی پرودینشیال در مورد افزایش مشارکت/ دستاوردها است.

روانشناسی چیست؟ چگونه می توانیم بهترین روانشناس را انتخاب کنیم؟

به طورمشابه، در حالی که خوشبختی اودیامونیک، درایجاد فضیلت از طریق گفتن است؛ در حالی که ممکن است هدف شادی چِیرونیک افزایش معنا باشد.

جابه جایی ها و ترکیبات مختلف امکانپذیر است.

به عنوان مثال، بهزیستی ذهنی (SWB) نتیجه H ( شادی که توسط احساسات مثبت اندازه گیری میشود) و S ( موفقیت که با رضایت از زندگی سنجیده می­شود)؛ پاول وُنگ ساختار اودیامنیا را گسترش داده وآنرا شامل شایستگی (M ) و فضیلت (V) می­داند.

H، یک ترکیب موثر بهزیستی است درحالی که رضایت از زندگی ( در ارتباط با S ) یک مولفه ارزیابی است.

حالا چند مورد مختلفی را که از ما ساخته شده­اند را درنظر بگیرید.چهارچوبی که قبلا به آن پرداخته بودم؛ تجربه نمودن “خود” – دراینجا وجه تمایز “خود” Kahneman (فیلسوف و اقتصاددان برجسته اسراییلی-آمریکایی) را به یادآورید.

درانجا اظهار داشتم که در پشت “خود” (self ) واحد، یک خودِ مادی­گرا، یک خودِ در حال تجربه، یک خودِ یادآور و یک خودِ آینده نگر نهفته است.

امروز می­خواهم آن مدل را کمی تغییر دهم و بیان کنم که این چهار شخص عبارتند از :

  1. “خود” تجربه: خود مرتبط با زودگذری؛ احساسات و عواطف گذرا و ناپایدار.

از نظر این دیدگاه، “خود” شخص در صورتی که لحظه به لحظه احساسش مثبت شود، خوشحال خواهد شد. طبیعتا این سیستم ثباتی همانند سیستم باثبات در EOS دارد. این خود H ( شادی) را هدف زندگی قرار می­دهد. مورد مذکور برای درک زمان حال استفاده می­شود.

  1. یادآوری خود: خود ارزیابی شده با ارزشهای گذشته نگرتجربیات فرد است که بر بازگویی خاطره ای از رویداد تکیه دارد.

دراینجا Kahneman آن را با “خود” راوی در هم می آمیزد؛ اما تفاوتهای مهمی وجود دارد. علیرغم ماهیت بازسازی گذشته، این خود آنچه را که برای فرد اتفاق افتاده است، بازسازی می­کند تا آنچه فاعل انجام داده است.

اگر این رویداد به عنوان مثبت تعبیر شود ( مثلا هدف حاصل شده است) احساس موفقیت و رضایت اتفاق می­افتد.

طبیعتا این در سیستم دوپامین ” خواستن” که توسط بردیژ (Berrdige) مطرح شده، ریشه دارد.

این حافظه گذشته نگر، بسیاری ازتصمیمات ما را هدایت میکند؛ باعث میشود آنچه را که احتمالا دوست نداریم، بخواهیم! این “خود “، هدف زندگی ( موفقیت) را نشانه می­رود.

مورد مذکور برای بازسازی گذشته مورد استفاده قرارمیگیرد.

  1. ” خود” عامل/ بالقوه

” خود” مرتبط با اهداف، فضایل و نقاط قوت شخصیت. براساس تصاویرپیش بینی گرآینده، تلاش میکند تا به شیوه ای عاملانه پیش برود.

عمل و ارتباط به عنوان انگیزه­های اساسی اجتماعی، هر دو مهم و بخشی از این موضع گیری عامل اخلاقی هستند.

درحالی که “خود” تجربه کننده، گیرنده کم وبیش انفعالی از تجربیات است و درهنگام وقوع، تجربه­های مثبت را دربرمیگیرد؛ “خود” عامل به عنوان بازیگری که عادتهای اخلاقی بازیگری را رعایت کرده است، تا با انجام کار خوب، احساس خوبی داشته باشد.

این “خود” هدف V (فضیلت و شرافت) را نشانه می­رود.

دانلود انواع کتاب های صوتی موفقیت و انگیزشی ایرانی و خارجی از اپلیکیشن ذهن

این برای تصویرآینده استفاده می­شود.

  1. ” خود” راوی”: خود” ی که با مَچ شدن با “خود” های پیشین در یک روایت یکپارچه و منسجم، همراه می­گردد تا ما یک تجربه یکپارچه داشته باشیم.

“خود” با استفاده ازنقل روایتی پیرامون حال حاضردرک شده، گذشته بازسازی شده و آینده تخیلی ایجاد می­شود.

معنی سازی در اینجا مهم است و این “خود” هدف شایستگی (M ) را نشانه می­رود.

این، از به خاطر آوردن خود به همان اندازه که عناصر فعال را روایت کرده یا تفسیرمی­شود- یعنی قهرمان داستان- متفاوت است.

درحالی که خود عامل ممکن است برخی گزینه­های اخلاقی ( شهودی) را انتخاب کند، ” خود” تفسیری / روایی آن را توجیه و منطقی می­نماید.

این امر در مورد بیماران اسپلیت مغزی که منجربه یافتن مفسر مغز چپ شده اند، بسیار آشکاراست.

بنابراین فرض اصلی من این است که این چهار نوع ” خود” در پشت چهار نوع اصلی تلاش/ اهداف قرار دارند.

بعلاوه، شادی ( عاطفی)، موفقیت (ارزیابی)، فضیلت ( اخلاقی) و شایستگی نیز، در یونان باستان، به ترتیب با پاتوس( عواطف)، لوگوس ( دلیل)، اِتوس ( وجدان) ومیتوس (طرح) مطابقت دارند.

امیدوارم که با مدل فوق متقاعد شده باشید.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید