قدرت ماورایی ذهن : تکه گمشده پازل زندگی مدرن

یک تصویر پیچیده از زن و مرد برای تشخیص قدرت ماورائی ذهن

فهرست مطالب

با وجود تکامل سفر به ذهن، سفری به دنیای یک موجود کل و تنها که افکار، خیالات و احساسات ما از آن سرچشمه می‌گیرد تا رسیدن به درک اینکه ما یک مغز تعریف شده با سیستم عصبی خاص خودش را داریم، هنوز هم باور قدرت ماورایی ذهن و مغز برای ما یک « موضوع اسرارآمیز» است.

با گذشت سال‌های سال از زمان شکل‌گیری شاخه روانشناسی در سال ۱۸۹۴، ذهن تا میزان قابل‌توجهی در تقسیم‌بندی‌های دانشمندان به علوم اعصاب برای شناخت کارکردهای ویژه مغز و سیستم‌های عصبی آن برای توضیح ظرفیت‌های پردازش، ذخیره‌سازی و یادآوری اطلاعات، برای دیدن و شنیدن و پاسخ دادن و همچنین بیان احساسات و ارتباط به کمک زبان، گم شده است.

ارتباط مغز و ذهن با یکدیگر

کلیدی برای قفل تا قدرت ماورائی ذهن شناخته شود.

توضیحات علمی با گذر زمان شکل دیگر و بهتری به خود گرفتند و اکنون، « ذهن» می‌تواند ارتباط مشترکی با کارکردهای مغز و شبکه عصبی آن داشته باشد. پژوهش‌های عصب‌شناختی با یک سلسه مراتب چندمرحله‌ای، نمایشی از پیشرفت رفتار و احساسات تا تعامل بین‌مولکولی و ژنتیک شده است.

در عصر مدرن، آزمایش‌ها روشن‌تر از هر زمان دیگری می‌گویند که مغز انسان بخش‌هایی دارد مثل احساسات، حافظه، هوش، دانش و حواس پنج‌گانه . تحریک هر بخش یا دریافت پیام از هرکدام به لطف شبکه منسجمی از عصب‌ها انجام می‌شود که احتمالاً تا سن خاصی همچنان به رشد خود ادامه می‌دهند.

پژوهش‌هایی که انجام شد نشان‌دهنده افزایش فعالیت‌های بخش‌های خاصی از مغز باوجوداین محدوده‌ها بود که بالاتر به آن اشاره کردم.  اما پرسشی که هر علاقه‌مند علم اعصاب و ارتباط میان مغز و ذهن را همچنان درگیر کرده این است:

  • ما چطور از پس کنترل این محرک‌ها برمی‌آییم؟
  • ما چطور بین تحریک یا فعالیت هر بخش اولویت‌بندی می‌کنیم؟
  • « تمرکز داشته باش.»؛ اما واقعاً تمرکز روی چه چیزی؟ و دقیقاً چطور تمرکز داشته باشیم؟

تأثیر ذهن روی نقش‌پذیری انسان

نوع بشر نقش‌های زیادی را در زندگی روزانه‌اش بازی می‌کند؛ همسر، پسر یا دختر، پدر یا مادر، دانش‌آموز، معلم، رئیس، کارمند و عضو یک تیم. هر نقشی که ما می‌پذیریم چارچوب تعریف شده‌ای دارد که در همان قالب، می‌توان فعالیت کرد. البته که هیچ از این نقش‌ها تک‌بعدی نیستند.

◄ زنی که مدیر ارشد یک شرکت است فقط یک رئیس نیست؛

◄ او زیر نظر رئیس یا گروه هیئت‌مدیره است.

◄ او عضو یک تیم و همراه هم‌تیمی‌هایش است.

◄ او نقش مذاکره‌کننده ذی‌نفعان داخلی و خارجی را پذیرفته است.

می‌بینید که نقش‌های دیگری و البته بیشتری دارد.

ما هرروز در تلاش هستیم تا نقش‌هایمان را به شکل مفیدی بازی کنیم، به هر بعد نقش‌هایمان توجه کافی داشته باشیم و پربازده‌ترین روزها را در زندگی برای خودمان بسازیم تا احساس رضایت و شادی داشته باشیم.

دنیای پرشتاب و چندلایه امروز کاری کرده تا نقش‌های ما چند برابر شوند و هر نقش هم پیچیدگی‌های خودش را داشته باشد. در کنار اینکه باید بتوانیم به‌خوبی از پس درک نقشی که پذیرفته‌ایم بربیاییم، اینکه از عهده اجرای آن‌هم بربیاییم تا میزان زیادی به کارایی درست ذهن ما برای همراهی با ایفای اصولی نقش‌ها بستگی دارد.

♦♦ قدرت ماورایی ذهن، همین‌جاست که نقش خود را قرار است به‌خوبی بازی کند.

چند مثال ساده برای درک بهتر عملکرد ذهن

شاید بد نباشد در ادامه موقعیت‌های متفاوتی را که ذهن انسان به چالش کشیده می‌شود تصور کنیم:

  • دانشجوی پیانو یک قطعه موسیقی را در جاهای مختلف اشتباه می‌نوازد. درحالی‌که بارها آن را تمرین و آن اشتباه را تکرار نکرده است.
  • یک سخنران آماده، ناخواسته و ناگهان وقتی به موضوع توجه برانگیز و مهمی می‌رسد، ریتم حرف زدنش را گم می‌کند.
  • یک مدیر ارشد چندکاره به گفت‌وگوی جدی‌اش با همکاران گوش نمی‌دهد و درنهایت تصمیم نادرستی می‌گیرد.
  • از یک همکار باهوش درخواست هدایت یک تیم پیچیده می‌شود بدون اینکه آماده باشد.
  • یک رئیس پرمشغله وارد بحثی جدی با یکی از اعضای کلیدی تیمش می‌شود درحالی‌که مدام زنگ تلفنش به صدا درمی‌آید که درنهایت با ناراحتی و اختلاف، این جلسه به پایان می‌رسد.

این نمونه‌ها نوشته شد تا به نکته مهمی برسیم:

« نقش یک دانش‌آموز این است که خوب گوش بدهد و توجه کافی داشته باشد. بنابراین نوازندگی یا سخنرانی هم نیازمند درگیر شدن کامل با قطعه یا موضوع است. رئیسی که سرگرم مباحثه آن‌هم با عضو مهم تیمش است باید همدلانه رفتار کند؛ فرصت بیان هر نوع فکر یا احساسی را که هر بخش مشخص از مغز را تحریک می‌کند  به طرف مقابلش بدهد. »

حل کردن جدول یکی از روشهای کشف قدرت ماورائی ذهن است.

♦♦ مهم: این فقط کودکان یا نوجوانان نیستند که برای زندگی همواره با ذهنشان در جدال هستند، بلکه همه ما آدم‌بزرگ‌ها در هر جنبه از زندگی این نگرانی را داریم که نکند قدرت کافی برای مدیریت ذهن در موقعیت‌ها و نقش‌های مختلف را نداشته باشیم.

قدرت ماورایی ذهن در پذیرش نقش و انجام آن

نقش (نقش‌هایی) که در روزهای زندگی داریم مثل بازیگری است. بازیگرها هم شخصیت‌های متفاوتی را بازی می‌کنند. فرایند بازی برای بازیگر با درک شخصیت و ویژگی‌های آن در دل داستان شروع می‌شود. درواقع این داستان است که هرچه جلوتر می‌رود شکل دیگری به شخصیت می‌دهد.

بازیگر ارتباطی با فعالیت‌های شخصیت داستان برقرار می‌کند درحالی‌که می‌داند این فعالیت‌ها ربطی به شخصیت واقعی او در زندگی واقعی ندارد. درواقع این فعالیت‌ها در زندگی روتین بازیگر بی‌نتیجه بوده‌اند یا مانده‌اند. پس برخوردی بین احساسات و واقعیت شخصیت داستان و احساسات و باورهای بازیگر در ذهن بازیگر اتفاق می‌افتد.

بازیگر شخصیت را می‌فهمد و نقشه شخصیتی آن را در ذهنش ترسیم می‌کند. فکر می‌کنید چه اتفاقی می‌افتد؟ رفتارهای لازم، گفته‌های متناسب با محیط یا موقعیت را که برای تعامل با شخصیت داستان لازم دارد در ذهن خودش فعال می‌کند.

این مثال می‌تواند به‌خوبی نشان بدهد که ذهن چطور با قدرت و تسلط بی‌نظیرش به انسان در پذیرش و اجرای نقش‌های مختلف زندگی کمک می‌کند. تفاوتی در مثال و واقعیت وجود ندارد یا دستکم این تفاوت، فاحش نیست. موفقیت یا ناکامی فرد در اجرای نقش‌هایی که می‌پذیرد بستگی به سطح درک او از آن‌ها و همراهی درست در پذیرش آن‌هاست.

  • شاید برایتان جالب باشد بدانید که ●●

میزان درک ما از نقش‌هایی که در زندگی می‌پذیریم تأثیر مستقیم می‌گیرد از هزینه‌ای که برای انجام درست آن نقش صرف می‌کنیم. قطعاً منظور از این هزینه در درجه اول زمان و انرژی است. هرچه فرایند اجرای نقش را حرفه‌ای‌تر پیش ببریم، نتیجه بهتری نصیبمان خواهد شد.

خلاصه کتاب ذهن کامل نو

برای موفقیت و الهام بخشیدن به مردم باید بتوانید قصه بگویید.

اکنون بخوانید

 

هرچه همراهی روانی بهتری با نقش داشته باشیم یعنی ذهن ما با سرعت بیشتری مسیر پیشرفت را برایمان ‌هموار می‌کند و تمام انرژی لازم را برای فعال‌سازی بخش‌های مختلف مغز برای پشتیبانی مداوم از فعالیت ما صرف خواهد کرد.

البته بهتر است فراموش نکنیم که، این جنبه از « ذهن همراه» همچنان در حد یک فرضیه باقی‌مانده و علم همچنان نیاز به زمان و بستر کافی برای ارتباط با آیتم‌های فیزیکی و بدن انسان با موضوع تأثیر ذهن بر نقش‌پذیری انسان دارد.

چگونه قدرت ماورایی ذهن را در زندگی واقعی پیاده کنیم؟

احتمالاً شما هم جزو آن دسته از افراد باهوشی هستید که برای تقویت روحیه نقش‌پذیری‌تان دنبال راهکارهای تقویتی بهتر هستید.  باید خدمت شما عرض کنم که فعالیت‌ها و تمرین‌های مختلف و البته جذابی وجود دارند که جنبه‌های مختلف ذهن را با نظم و نظام بیشتری مدیریت می‌کنند.

مدیتیشن و اینکه بهترین راه نفس کشیدن را تمرین کنیم ازجمله بهترین راهکارها است.

خبر خوب اینکه بنا بر آمار به‌دست‌آمده، انجام یکی از انواع مدیتیشن، تقویت تنفس و قرار گرفتن در سطح خوبی از ذهن آگاهی باعث می‌شود تا پیشرفت چشمگیری در سلامت فیزیکی و ذهنی فرد حاصل شود.

اما اینکه دقیقاً چه اتفاقی برای ذهن بشر در فرایند انجام چنین تمرین‌هایی می‌افتد همچنان پیچیده و رازآلود است.

اگر ذهن، نیروی هدایتگر برای فعال‌سازی بخش‌های مختلف مغز یا شبکه عصبی آن در فرایند فعالیتش باشد، پس کنترل ذهن یک انتخاب ضروری است. چرا؟ تا انسان به لطف نقش‌هایی که می‌پذیرد، بتواند آن جنبه تأثیرگذار خود را به نمایش بگذارد.

با این اوصاف، تمرین‌های ذهن آگاهی و مدیتیشن کمک می‌کند تا ذهن تمرکز عمیق و کافی داشته باشد و همچون کودکی سرخوش، در پی پرسه زنی نباشد. همین‌جاست که قدرت ماورائی ذهن، به لطف چنین تمرین‌هایی و با گذر زمان قابل‌شناسایی می‌شود.

تکنیک مدیتیشن ذن ؛ هنر فکر کردن به هیچ

این نوع مراقبه یک « مدیتیشن با نظارت ذهنی گسترده» است

اکنون بخوانید

 

تأثیر مدیتیشن و فعالیت‌های ذهنی در تقویت قدرت ذهن

در مقاله « کنترل ذهن خود را در دست بگیرید و آن را تربیت کنید» که دانشگاه آمریکایی آنتیگوآ American University of Antigua آن را منتشر کرده است – آنتیگوآ کشوری در شرق دریای کارائیب و مستقل از بریتانیا- آمده:

دانشمندان علم اعصاب دانشگاه پزشکی هاروارد و بیمارستان عمومی ماساچوست موفق به گردآوری مجموعه‌ای از مطالعات در این زمینه شده‌اند و دریافتند که ارتباط معناداری بین ضخامت قشر مغزی و قدرت ذهن در افرادی که به‌طور مرتب مشغول تمرین‌های مدیتیشن هستند وجود دارد.

اسکن‌های مغزی به‌دست‌آمده نشان دادند که مدیتیشن کننده‌های پنجاه‌ساله همین شاخص قشر پیش پیشانی prefrontal cortex  را دارا بودند که در افراد ۲۵ ساله تشخیص داده شد.

با این اوصاف، چه خبر خوبی بهتر از این‌که ورزش و تمرین‌های متنوع مدیتیشن کاری می‌کند تا سرعت نازک شدن قشر پیش پیشانی با بالا رفتن سن، کندتر شود!

◄ بد نیست بدانیم که

«« قشر پیش پیشانی مرکز فعال‌سازی و عملکرد حافظه و همچنین نظارت بر فرایند تصمیم‌گیری است.»»

هرچه بیشتر و متمرکزتر مدیتیشن کنیم شاهد نمایش بهتری از قدرت ماورایی ذهن می‌شویم:

در بررسی‌های انجام‌شده دیگر نشان داده شد که مدیتیشن باعث افزایش چشمگیر حجم هیپوکامپوس چپ مغز می‌شود. این بخش نقش به سزایی در فرایند یادگیری، تقویت حافظه و چرخه احساسی فرد ایفا می‌کند. همچنین مدیتیشن باعث کاهش قشر خاکستری مغز در ناحیه آمیگدال amygdala می‌شود.

♦♦ شاید برایتان جالب باشد بدانید که ♦♦

آمیگدال یا بادامه باعث افزایش استرس می‌شود. اما با دنبال کردن یک روتین ورزشی ازجمله یوگا حجم آن کم می‌شود حتی اگر فرد فعالیت کننده همچنان در همان موقعیت یا محیط استرس آفرین قرار داشته باشد.

قدرت ماورایی ذهن: آیا می‌توانیم جلوی پیر شدن را بگیریم؟

آیا با شناخت قدرت ماورائی ذهن میتوان ساعت زمان را به عقب بازگرداند؟

ذهن انسان ‌همیشه  باعث شگفتی بوده و است. پژوهش‌های بی‌شماری برای شناخت و درک عملکرد و قدرت مغز انجام‌شده است. در سال ۱۹۸۱، خانم الن لانگر Ellen Langer روانشناس اجتماعی برجسته هاروارد رشته‌ای از این مطالعات را انجام داد.

مأموریت او این بود که آزمایش کند اگر می‌توانستیم ازنظر روان‌شناختی زمان را به عقب برگردانیم آیا امکان فیزیکی آن را هم داشتیم؟ تلاش دانشمند برای بررسی این حقیقت بود که دیدگاه، باورها و سیستم ذهنی ما نقشی در سلامت بدنی ما، از آن مهم‌تر در افزایش عمر، دارد یا نه.

یک شبیه‌سازی عجیب برای هفتادساله‌ها

او از هشت مرد حدوداً هفتادساله دعوت کرد تا به مدت هفت روز در یک اقامتگاه مخصوص بازنشسته‌ها ساکن شوند. فضای فیزیکی اقامتگاه شبیه به فضای اجتماعی سال ۱۹۵۹ ساخته‌شده بود. با حضور در این محیط، از این هشت مرد خواسته شد تا احساسات و تظاهرات رفتاری آن‌ها طوری باشد انگار که ۴۸ ساله هستند.

با ورودشان به ساختمان، از آن‌ها خواسته شد تا چمدان‌هایشان را خودشان حمل کنند بدون در نظر گرفتن اینکه چقدر ممکن است سنگین باشد. تعدادی نتوانستند و جمعی دیگر در زمان حمل بار، از عصا کمک گرفتند. نکته جالب اینکه، تا زمان ورود به خانه جدیدشان کمکی، جز عصا، نداشتند.

این آزمایش همه آن‌ها را در معرض انواع مختلف دیگری از آزمایش‌ها برای سنجش عملکرد بدنی و ذهنی- ازجمله قدرت شناخت، حافظه، انعطاف‌پذیری، شنوایی و بینایی- قرار داد.

نکته چشمگیر، نبود هیچ آینه‌ای در اقامتگاه بود. تنها تعدادی تابلوی چهره از جوانی مهمانان بر دیوارها آویخته شده بود. مراسم خوش‌آمد گویی به آن‌ها با نمایشی از اد سالیوان Ed Sullivan  (گزارشگر تلویزیونی) در تلویزیون سیاه و سفید انجام شد. قفسه کتابخانه با کتاب‌های از سال ۱۹۵۹ پر شده بود. همچنین رادیو هم برنامه‌ها و ترانه‌های همان دوره را پخش می‌کرد.

از شرکت‌کننده‌ها خواسته شد تا همگی در مورد رویدادهای همان دوره با جمله‌بندی زمان حال حرف بزنند گویی در همان دوره دارند زندگی می‌کنند. نقش آن‌ها، بازی در سناریوی « انگار که» بود نه « فکر کردن» در مورد موقعیت.

خوراک ذهن تو هرچه باشد، بدن تو هم از آن تغذیه می‌کند

با نزدیک شدن به پایان آزمایش، عملکرد شرکت‌کننده‌ها در همه موارد خواسته‌شده بهبود پیدا کرد. مردی که با صندلی چرخ‌دار وارد اقامتگاه شده بود حالا با عصا می‌توانست خارج شود. آن دیگری که قدرت پوشیدن جوراب‌هایش را نداشت، بدون هیچ کمکی از عهده برپا کردن یک مهمانی شام برآمد.

از روز دوم تا آخرین روز، مهمانانی که ضعف بدنی داشتند می‌توانستند فوتبال در چمن بازی کنند.

اما در کنار بهبود سلامت کلی، دقیقاً کدام‌یک از موارد روند بهبود داشتند؟

  • قوای بدنی
  • شنوایی و بینایی
  • سطح IQ
  • راه رفتن
  • وضعیت و انعطاف بدنی
  • حافظه
  • کاهش نشانه‌های آرتریت – التهاب مفصلی-

بیش از ۶۳% از شرکت‌کنندگان نمره هوش بالاتری داشتند.

خانم لانگر با انجام این آزمایش شگفت‌انگیز می‌خواست چند حقیقت جالب را ثابت کند:

◄ اینکه درک درستی از خود و محیطمان داشته باشیم واقعاً مهم است.

◄ ساختمان ذهنی که ما معمار آن هستیم بیش از آنکه فکرش را بکنیم بر سلامت و روند گذر عمر ما تأثیر می‌گذارد.

◄ ذهنیت خود را تغییر دهیم تا شاهد تغییرات گسترده‌ای در سلامت عمومی و حال خوبمان باشیم.

◄ هرچه سنمان بالاتر می‌رود، کمبود حافظه و ضعف سلامتی اجتناب‌ناپذیر است.

۳ تمرین کاربردی برای درک قدرت ماورایی ذهن

شاید بد نباشد بخش پایانی مقاله به معرفی ۳ مورد از بهترین تمرین‌ها یا به عبارتی راهکارهای روزانه برای درک این قدرت، اختصاص پیدا کند.

باورهای جدید

خیلی از ما هنوز هم باور نداریم می‌توانیم دانش بیشتری کسب کنیم و حتی یاد بگیریم که « باهوش‌تر» باشیم. چنین باورهایی به معنای واقعی روی سرنوشت ما تأثیر می‌گذارند.

همه ما نیاز به یکسری تمرین داریم تا باور کنیم می‌توانیم باورهای فعلی را تغییر دهیم. اولین تمرین «تفکرذهنی مثبت»  است که بدون تردید یکی از بهترین روش‌ها برای داشتن باورهای نو و سالم به‌حساب می‌آید.

هر زمان که فکر کردید یا حتی حس کردید که از پس انجام کاری برنمی‌آیید، سعی کنید تا این فکر را با این حقیقت به چالش بکشید؛ « آیا اگر در چنین موقعیتی قرار بگیرم واقعاً نمی‌توانم؟»

این سه جمله را هرگز کم اعتبار ندانید:

  • من هستم.
  • من می‌توانم.
  • من خواهم توانست.

یادگیری

شاید گاهی به این نتیجه برسیم که اصلاً یادگیرنده خوبی نیستیم. در آن لحظات فقط کافی است به این حقیقت فکر کنیم که

« دانش از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ از آدم‌ها، کتاب‌ها، تجربیات و خیلی از منابع دیگر.» هیچ‌کس نمی‌تواند در مقابل دانش تسلیم شود. فقط باید بهترین زمان و تلاش را برای پذیرش آن کنار بگذاریم.

مهم: یادگیری فقط گذراندن یک فرایند نیست. بلکه این هنر ذهن فرد است تا اطلاعات درست و لازم را بعد از آموزش کسب کند تا از درستی و واقعی بودن آموخته‌هایش مطمئن شود.

پس « بخواهید تا به شما داده شود.»

نظم شخصی

شک نکنیم که نظم حرف اول را می‌زند. برای تغییر موقعیت فعلی و رسیدن به موقعیت بهتر، این نظم است که حاکم است. پس باید به جنگ کوتاهی و تنبلی برویم و شیوه نظم دادن به زندگی را خودمان مشخص کنیم.

فراموش نکنید که کتابخانه صوتی مجموعه ذهن به محض دانلود رایگان اپلیکیشن ذهن در دسترس شما قرار میگیرد تا فرصتی عالی برای انتخاب و گوش دادن به کتاب مورد علاقه خود در حوزه روانشناسی داشته باشید.

از قدرت ماورائی ذهن در کتابخانه صوتی ذهن باخبر شوید.

پایان‌بخش

این شما هستید که فقط می‌توانید نقش کاپیتان را برای ذهنتان به‌خوبی ایفا کنید. اگر خوراک خوبی برایش کنار بگذارید، نتیجه‌اش تصمیم‌گیری‌های خوب و درنهایت قدم گذاشتن در مسیری درست خواهد بود.

برعکس، اگر نادیده‌اش بگیرید یا غذای خوبی برایش انتخاب نکنید، خروجی ناراحت‌کننده‌ای منتظرتان خواهد بود. فکر می‌کنم می‌توانید حدس بزنید چه اتفاقات و مسیری منتظرتان خواهند بود!

در بسیاری از مقالات مجموعه ما، بارها تأکید شده است که چقدر چگونگی مراقبت از مغز و ذهن مهم است. برای درک بهتر این حقیقت باید عرض کنم که مغز ما مثل یک سوپرکامپیوتر کار می‌کند ولی بسیار پیچیده‌تر از هر سیستم دیگری.

در جست‌وجوی موفقیت هستید؟ مجبورید تا فضایی را ایجاد کنید تا قدرت ماورایی ذهن را ببینید. همان‌طور که پیش‌تر هم نوشته بودم، عوامل بیرونی مثل نگرانی، تجربیات زندگی، دانش و حتی ژنتیک روی عملکرد مغز و قابلیت‌های ذهنی ما تأثیرگذار است.

تجربه شما از روزهای معاشرت با ذهن چیست؟ چه خوراکی به او می‌دهید و چه خروجی تحویل می‌گیرید؟

منبع:

 

https://www.peoplemattersglobal.com/blog/life-at-work/the-power-of-mind-27236

https://www.psychologicalscience.org/news/can-we-reverse-aging-the-astonishing-power-of-the-human-mind.html \

https://mentalizer.com/3-keys-to-empower-your-mind.html

هدی صادقی

من می‌نویسم. در کنار سفر، مهربانی، آشپزی و سکوت، از این هنر، برای معنا دادن به زندگی ام بهره می‌برم.

4 دیدگاه‌ها

  1. باسلام و خسته نباشید
    خانم صادقی عزیز به عنوان یک خواننده سالمند باید عرض کنم که آزمایش این خانم روانشناس بسیار تأمل برانگیز بود. تمام مدتی که داستم میخواندم تصور میکردم آیا میتوانستم مثل ان مهمانان یک مرد میانسال باشم درحال که گرد پیری بر چهره ام نشسته؟
    باتشکر شما و همکارانتان

    • سلام آقای پی محترم 🙂
      من افتخار دیدار شما رو از نزدیک نداشتم ولی با چندبار کامنتی که از شما زیر مقالاتم خوندم میتونم بگم شما انسان « دل زنده» ای هستید و خیلی بعیده نتونید با احتساب سختی های زندگی در این جغرافیا، این دل زنده بودن رو تاحد زیادی نشون بدید!
      سلامت و دلخوش باشید و بسیار ممنونم که خواننده ذهن هستید.

  2. سلام
    چقدر آزمایش خانم لانگر عجیب و جالب بود! اصلا فکرش رو هم نمیکردم چنین اتفاقی بتونه برای ذهن انسان بیفته و او رو تااین حد قدرتمند و برعکس ضعیف و ناتوان کنه.

    • سلام شراره نازنین
      بله کاملا با تو موافقم. آزمایش هایی اینچنین به خوبی یک سری حقایق تکان دهنده و شگفت انگیز رو درمورد قابلیت های بشر به رخ میکشن. فقط وقتی داشتم این قسمت رو ترجمه میکردم از خودم مرتب می پرسیدم چرا چنین تجربیاتی در آزمایشگاه ها و طبقه بندی های علمی دانشمندان ایرانی ما انجام نشده یا نمیشه!

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید