فهرست مطالب
بسیاری از افراد دچار تب نوشتن کتاب شدهاند. چرا که کتاب نوشتن این روزها کار چندان سختی نیست ، به همین علت هم نمیتوان گفت هر کتابی که به چاپ میرسد ارزشمند است. پس اگر میخواهید کتاب ارزشمندی را به رشته تحریر درآورید لازم است چند تکنیک نوشتن کتاب را بدانید.
در این مقاله قصد داریم برخی نکات ارزشمند در رابطه با نوشتن کتاب را برای شما ذکر کرده و مسیری که باید طی کنید را شفاف کنیم.
پی ریزی کنید
کتاب نوشتن کاری نیست که شما در هر زمان بتوانید برای آن اقدام کرده و شروع به نوشتن کنید. بلکه پیش از این که کار نگارش را آغاز کنید ، لازم است اطلاعات بسیاری را به دست آورید. برای مثال اگر تمایل به نوشتن یک کتاب در حوزه کسب و کار دارید باید تجربیات مرتبط فراوانی را پشت سر گذاشته و اطلاعات وسیعی در این زمینه داشته باشید.
اگر این مراحل را طی نکرده و دست به قلم شوید ساختمانی را بنا کردهایدکه پایههای محکمی ندارد و به همین علت هم امنیت زیادی نخواهد داشت.
از مواجه شدن نترسید
فرض کنید سالهای بسیاری را صرف این کردهاید که شنا کردن را بیاموزید و تکنیکهای مختلف آن را یاد بگیرید؛ اما هیچ گاه درون آب نرفتهاید و همواره از این کار واهمه داشتهاید. آیا شما شناگر ماهری هستید؟ مسلما خیر.
درست است که کتاب نوشتن بدون پیش زمینه میسر نیست و مسیر درستی را به ما نشان نمیدهد؛ اما وقتی تجربه کافی را به دست آوردید ، دیگر از این کار نترسید و قلم را به دست گیرید.
تا زمانی که این کار را نکنید بسیاری از مشکلات را نشناخته و در نتیجه راه حلی هم برای آنها نخواهید داشت.
۴ تکنیک خلاصه نویسی و همه آنچه درباره خلاصه نویسی باید بدانید
تکنیک های خلاصه نویسی به ما کمک میکنند بتوانیم در کوتاه ترین زمان ممکن مطالب را یاد آوری کرده و فراموشی آنها را به تعویق بیندازیم.
ایده را بپرورانید
اگر هنوز نمیتوانید ایده کتاب خود را برای کسی شرح دهید به این معنا است که هنوز کاملا با آن درگیر نشدهاید. پس قبل از این که به سراغ دیگر انواع تکنیک نوشتن کتاب بروید بهتر است ایده را در ذهن خود بپرورانید و تنها در میان سیلی از کلمات سرگردان نباشید. یک دفترچه با خود داشته باشید و هر زمان هر ایدهای که به ذهنتان رسید را در آن یادداشت کنید. هر جزئیاتی که گمان میکنید برای هر بخش از کتاب لازم است ذکر کنید ، در آن یادداشت نمایید.
اقدام دیگری که برای پرورش ایده نوشتاریتان باید انجام دهید این است که این تفکر که نوشتن کتاب باید از بخش مقدمه آغاز شده و تا پایان با نظم طی شود را کاملا کنار بگذارید.
بخشهای مختلف را بنویسید و هر زمان هر جا که لازم دانستید را مورد بازنگری قرار دهید. بخشها و ایدههای مختلفی که برای نوشتن کتابتان به ذهنتان میرسد همچون تکههای پازل هستند.
مهم نیست از کجا و با چه ترتیبی آغاز میکنید ، مهم این است که در نهایت همه تکهها با نظم و ترتیب صحیحی کنار هم قرار گیرند.
از اشتباه کردن و دوباره نویسی نترسید. مطمئن باشید هر بار که نوشتن بخشی را تکرار میکنید ایده جالب تری به ذهنتان خطور کرده و به آن اضافه خواهید کرد.
در واقع میتوانیم اینگونه بگوییم که کتابهای موفق در کوه کاغذهای مچاله شده و اشتباه قرار دارند.
نقشه را رسم کنید
ترسیم یک نقشه که بخشها و موضوعات گوناگون را نشان دهد میتواند در طی مسیر بسیار برای شما مفید واقع شود.
رسم یک نقشه ذهنی که موضوع کتاب شما در مرکز آن قرار دارد و سپس با ایدههای گوناگونی که در زمانهای مختلف به ذهنتان خطور کرده است و به هر یک از این قسمتها مرتبط است قطعا نظم بهتری به مطالب میدهد و بهتر از نوشتن تیتروار آنها است.
شما تصویر تمام کتاب خود را در یک صفحه رسم کرده و کلیت اتفاقات ، شخصیتها ، موضوعات و … را در آن ذکر میکنید.
منابع مشابه را مورد بررسی قرار دهید
اگر قصد نوشتن یک کتاب تخصصی را دارید لازم است ابتدا اطلاعات مورد نظر را به دست آورید. این مسئله امری اجتناب ناپذیر است. اما کافی نیست.
اگر علاقه به نوشتن در هر زمینهای را دارید لازم است کتابهای مشابه را مطالعه کنید ، این کار علاوه بر این که اطلاعات فوقالعادهای را در اختیار شما قرار میدهد ، به شما کمک میکند با انواع تکنیک نوشتن کتاب و سبکهای نگارشی گوناگون آشنا شوید.
همچنین این کار سبب میشود ایدههای جدیدی به ذهن شما برسد که شاید کاملا با کتاب مورد مطالعهتان بی ربط باشد اما نیاز به راهی برای ورود به ذهنتان داشته است.
میتوانید در راستای موضوع کتابتان با متخصصان در این زمینه صحبت کرده و دیدگاههای آنها را در ارتباط با بخشهای گوناگون یادداشت کنید.
اگر امکان آن را داشته باشید که با نویسندگان دیگر بحث و گفت و گو کنید بسیار موثر است. در صورتی که امکان این کار را ندارید میتوانید مصاحبههای آنها را مطالعه کرده و موضوع مورد بحث را از دید آنها مشاهده کنید.
جمع بندی کنید
حال که تجارب مناسب را کسب کردید ، نقشه راهتان را رسم نمودید ، تمام منابع را مورد بررسی قرار داده و ایدهها و یادداشتهای خود را به رشته تحریر در آوردید وقت آن رسیده که تمام این مطالب را جمع بندی کنید.
چرکنویسهایتان را یکبار دیگر بررسی کرده و آنها را اولویت بندی کنید. مشخص کنید کدام یک باید در چه بخشی قرار گیرند و کدام یک بهتر است تکمیل شود و یا حتی حذف شود.
تصاویر مرتبط با مطلب را بیابید. در صورت امکان حتما خودتان عکسبرداری کنید و یا از فردی بخواهید که عکسهای مختص خودتان را برای شما بگیرد.
وجود تعدادی تصویر در کتاب میتواند موجب ایجاد احساس مثبت در مخاطبش شده و او را به ادامه مطالعه وادارد.
پس از این که به یک جمع بندی مناسب رسیدید و از بهترین تکنیک های نوشتن کتاب استفاده کردید میتوانید نگارش را تکمیل کنید.
مروری بر کتاب “کار عمیق”: با کار عمیق در دنیای رقابتهای کاری، همیشه برنده شوید
قتی میخواهید برای مدت طولانی روی یک کار تمرکز کنید، دچار مشکل هستید؟ هنگامی که میخواهید کاری را انجام دهید، مرتبا توسط رسانههای اجتماعی وسوسه میشوید!
منتقد خودتان باشید
بعد از این که کتاب به مرحلهای رسید که از نظر شما برای نشر آماده بود بهتر است یکبار دیگر آن را با نگاهی منتقدانه مطالعه کنید.
فرض کنید قرار است به عنوان نقاد، کتاب خود را مورد بررسی قرار داده و تمامی نقاط ضعف و قوتهای آن را یادداشت کنید. نقاط ضعف را تا حد امکان از بین برده و نقاط قوت را حفظ کنید.
قبل از هر کسی خودتان مخاطب کتابتان باشید و با یک حالت بیطرفانه و بدون تعصب آن را مورد ارزیابی قرار دهید.
طبیعتا این کار اصلا آسان نیست. چرا که شما زمان زیادی را برای نوشتن این کتاب صرف کرده آن را مانند فرزندی که به دنیا آورده و پروراندهاید دوست دارید.
اگر میبینید نمیتوانید این کار را خودتان به سرانجام برسانید میتوانید از یک دوست مورد اعتماد کمک بخواهید.
فراموش نکنید که کتابتان را در اختیار کسی که کاملا به او اعتماد دارید قرار دهید. علاوه بر آن شخص مورد انتخاب شما باید تخصص لازم در رابطه با موضوع را داشته باشد.
از او بخواهید که با دید منتقدانه کتاب را مورد مطالعه قرار داده و کوچکترین اشکالات را با شما در میان بگذارد.
چند تکنیک نوشتن کتاب برای موفقیت بیشتر
حال که قدم به قدم مسیر تولد یک کتاب موفق را مورد بررسی قرار دادیم لازم است چند تکنیک نوشتن کتاب را هم برای شما خاطر نشان کنیم تا بتوانید با بیشترین بازدهی ، بهترین کار خود را ارائه دهید.
تصویر ذهنی بسازید
نوشتههایی که در زمان مطالعه به ذهن ما اجازه میدهند آنها را تصور کرده و احساسشان کند معمولا وابستگی بیشتری در ما ایجاد کرده و محبوبیت خاصی میابند. پس سعی کنید علاوه بر این که تصویر روشنی از آنچه مینویسید در ذهنتان دارید بتوانید این تصویر را به خواننده هم القا کنید.
استفاده از حواس ۵ گانه برای نوشتن مطالب و حالاتی که در افراد ایجاد میکند میتواند یک راهکار مناسب برای زنده کردن کلمات باشد.
اگر از فضای فیزیکی در کتاب استفاده میکنید حتما آن را در قالب یک نقاشی یا عکس در کنار خود داشته و جزئیات آن را برای مخاطبتان ذکر کنید.
شخصیتهای گوناگون را با تمام ویژگیهای ظاهری و اخلاقی بشناسید و برای هر یک تصویری کشیده یا از عکسی استفاده کنید. سپس در این رابطه نیز سعی کنید از این مشخصات در بخشهای گوناگون تصویر سازی مطالب استفاده نمایید.
طوفان نامگذاری
نام کتاب یکی از مهمترین بخشهای آن است. نام کتاب باید ویژگیهای مختلفی را در بر بگیرد.
- با توجه به فرهنگ مخاطبان باشد:
مک دونالد زمانی که شعبههای مختلف خود را در کشورهای گوناگون راه اندازی میکرد متوجه شد که اگر در شعبه کشور هند از گوشت گاو برای پختن همبرگرهایش استفاده کند مشتریان نه تنها تمایل چندانی برای خرید آنها نخواهند داشت بلکه ممکن است اتفاقات ناهنجارتری هم به وقوع بپیوندد ؛ چرا که برخی هندوها گاو را میپرستند!
به همین علت است که میگویند هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد !
نامی که انتخاب میکنید باید با فرهنگ مخاطبان سازگار بوده و آن را کاملا درک کنند تا در آنان حس خوبی ایجاد کند. ممکن است نام یک کتاب خارجی در کشور خودش فریبنده و زیبا باشد اما در کشوری دیگر مخاطبان معنای آن را متوجه نشوند.
- در برگیرنده موضوع باشد:
شاید استفاده از نامهایی که در آنها با کلمات بازی شده است خوشایند باشد؛ اما باید نام به گونهای باشد که موضوع مورد بحث را پوشش دهد و مخاطب با دیدن نام دید درستی نسبت به موضوع بیابد.
- به یاد ماندنی باشد :
استفاده از کلمات قلنبه سلنبه که به یاد آوری آنها سخت است ممکن است خواننده کتاب شما را از معرفی آن به دوستانش بازدارد . چرا که نمیتواند نام آن را به درستی به خاطر بیاورد.
برای انتخاب نام کتاب میتوانید از طوفان فکری استفاده کنید. هر چیز که به ذهنتان میرسد را بدون این که زیاد از حد مورد بررسی قرار دهید یادداشت کنید.
در این زمینه حتی میتوانید از دوستانتان هم کمک گرفته و نامهای بیشتری را یادداشت کنید.
آهسته و پیوسته حرکت کنید
یک تکنیک نوشتن کتاب که بسیار موثر است این است که باید این کار را با آهستگی و پیوستگی انجام دهید.
سعی کنید حتما هر روز زمان خاصی را به نوشتن اختصاص دهید. هر روز بنویسید اما به میزان کم . برای مثال اگر برای خود مشخص کنید که هر روز ۵ صفحه را خواهید نوشت ، حتما در پایان یک ماه بخش اعظمی از کار را پیش بردهاید و برای ادامه مسیر هم انگیزه خواهید داشت.
اما اگر یک روز تمام وقتتان را به نوشتن اختصاص داده و ۳۰ صفحه بنویسید احتمالا آنقدر خسته خواهید بود که برای چندین روز کار را تعطیل خواهیدکرد.
علاوه بر این نوشتن روزانه پویایی ذهن شما را افزایش میدهد و هر بار با ایدههای فراوان و خلاقیتهای زیبا به سراغ ادامه کار خواهید رفت.
منتظر نباشید که حس نوشتن در شما وجود داشته باشد و سپس این کار را شروع کنید. چرا که اگر به این کار علاقه مند باشید تنها به شروع کردن نیاز دارید و وقتی کار را آغاز کردید از نوشتن هر کلمه لذت خواهید برد.
خود را متکی به ابزار یا فضای خاصی نکنید
بعضی از افراد برای نوشتن حتما لازم دارند که از یک قلم و دفتر استفاده کرده یا تنها با لپ تاپ خودشان بنویسند.
برخی هم نیاز دارند که حتما در اتاق خودشان باشند و پشت میزشان در کنار پنجره بنشینند و شروع به نوشتن کنند.
ممکن است همیشه این شرایط فراهم نباشد و شما به هر دلیلی نتوانید از این فضا و ابزارها استفاده کنید. اگر در هر زمان که اراده کردید نتوانید بنویسید ، ممکن است ایدههای زیبای بسیاری را از دست بدهید.
لذا یک تکنیک نوشتن کتاب این است که همیشه چند برگ کاغذ و یک خودکار همراه خود داشته باشید تا بتوانید مواردی که در لحظه به ذهنتان میرسد را یادداشت کرده و یا روند نوشتاری خود را تکمیل کنید.
ممکن است به این کاغذها در مطب دندان پزشکتان یا سرویس بازگشت از سر کارتان نیاز پیدا کنید ، پس همیشه آنها را در دسترستان قرار دهید.
برای خودتان ددلاین تعیین کنید
نوشتن کتاب یکی از آن کارهایی است که اگر برای آن ددلاین تعیین نکنید ممکن است هیچگاه به پایان نرسد؛ چرا که نیازمند استمرار در مسیر است و این چیزی است که به سادگی نمیتوان به آن دست یافت.
ممکن است یک روز اصلا حوصله نوشتن نداشته باشید و تصمیم بگیرید کاملا بیخیال کتابتان شوید؛ اما اگر ددلاین داشته باشید آن روز تا روزهای بعد امتداد نمیابد.
میتوانید این ددلاین را به صورت بخش بخش تعیین کرده و یک مهلت نهایی نیز برای پایان کار قرار دهید.
و در پایان
محتوای کتاب از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ هر چند که از طریق انواع تکنیک نوشتن کتاب تصویر مثبت و زیبایی از نوشتهتان در ذهن مخاطب ایجاد کنید ؛ اگر کتابتان از محتوای خلاقانه و خوبی برخوردار نباشد ، چندان موفق نخواهید بود. در واقع محتوا و سبک نوشتار دو ابزار مکمل هم هستند که میتوانند موفقیت شما در زمینه نویسندگی را تضمین کنند.
پس اگر عاشق نوشتن هستید و چیزهای خوبی دارید که میخواهید به دیگران بیاموزید ؛ یا داستانی دارید که گمان میکنید سایرین از شنیدن آن لذت خواهند برد ، هر چه زودتر کار را شروع کنید تا مدیون خود و مخاطبانی که قرار است عاشق کتاب شما شوند نمانید.
علاوه بر آن کتاب خواندن یکی از بهترین روشهای تقویت قوه نویسندگی است. اگر زمان کافی برای خواندن کتاب های فراوان ندارید میتوانید آن ها را بشنوید!
کتابخانه صوتی ذهن به شما کمک میکند این رویا را عملی کنید. پس برای خواندن ۳۰ کتاب در ماه روی تصویر زیر کلیک کنید.