فهرست مطالب
بهبود کیفیت زندگی یعنی فراموش نکردن لحظاتی که عرصه بر ما تنگ شده ولی همچنان دنبال راهی برای جمعوجور کردن خودمان هستیم تا ترسمان بریزد و آرامش بازگردد، تا دست از سرزنش خودمان برداریم و دوستدار خودمان باشیم، تا ابرهای تیره آشفتگی کنار بروند و آسمان ذهن و زندگی ما صاف و روشن شود.
بهبود کیفیت زندگی یعنی همین لحظات عزیز که به خاطرش شکرگزاریم حتی اگر اوضاع خوب نباشد و خیلی چیزها روی خوش به ما نشان ندهد.
دوباره وارد جاده اصلی بشو!
از چه شرمساریم؟! از ضعیف بودن یا ضعیف شدن؟ ولی اینکه گاهی گله کنیم یا بترسیم طبیعی است. فقط نباید در موقع سختی هیجانزده شویم و تصمیم اشتباهی بگیریم.
میدانید برای بهبود کیفیت زندگی باید چه اسم رمزی را حفظ کنیم؟ « اگر کنترل فرمان زندگی از دستت خارج شد و زدی به خاکی، به خودت بیا و ببین چطور میتونی دوباره وارد جاده بشی».
قصد دارم در این مقاله خطوط نامرئی کتاب زندگی را دوباره نشانتان بدهم؛ خطوطی از امید و مراقبت از خود تا وقتی حس کردید بدجور گرفتار شدهاید، به این خطوط نامرئی مراجعه کنید.
زمانی که با خودتان یا یار غاری که دارید خلوت کردهاید و ذهنتان خسته از فشارهای زندگی است، بهتر است این ۹ پرسش مهم را از خودتان بپرسید و در آرامش و تمرکز مسیر بهبود کیفیت زندگی خود را دوباره هموار کنید.
برای چه چیز(هایی) ارزش قائلم؟
در موقعیت بسیار پیچیدهای قرارگرفتهام وزندگیام دستخوش تغییرات بسیاری شده؛ عزیزترین داشته من در این موقعیت چیست؟ چه چیزی خیلی خیلی برایم مهم است؟
وقتی اغلب این سؤال را از خودتان بپرسید و تصمیمات شما، افکارتان و حتی واژههایی که به کار میبرید بازتابی ازآنچه برایتان اهمیت دارد باشد، در مسیر بهبود کیفیت زندگی قدم برمیدارید.
بله، درست است! روزهایی هست که حسابی بههمریختهایم و تمرکز نداریم و به قول گفتنی وارد فرعی شدهایم ولی این را بدانیم که هرچه بیشتر با آنچه شخصاً برایمان مهم است ارتباط داشته باشیم، زندگی ما بهتر میشود.
برای شروع یک فهرست کوتاه یا بلند ازآنچه برایتان در زندگی شخصی مهم است درست کنید.
رفاقت با من چه چیز بیشتری به اطرافیانم اضافه میکند؟
یک روزهایی آنقدر سرمان شلوغ سختیهای زندگی میشود که از یک حقیقت بینظیر غافل میشویم:
« من منحصربهفرد هستم و دقیقاً به خاطر همین ویژگیام، چیزی قرار است از دوستی با من به اطرافیانم اضافه شود. چیزی که دیگران نمیتوانند انجامش دهند».
چرا این حقیقت مهم را فراموش میکنیم؟!
ارزشهای فردی هرکسی بهترین اندوخته شخصی او بدون در نظر گرفتن موقعیت اجتماعی فعلی اوست. شما، همانی هستید که پا به این زندگی گذاشتهاید و وجودتان ارزشمند است.
ارزش وجودی شما زمانی خودش را نشان میدهد که وقتی کسی کنار دوستتان نیست، شما هستید و فقط به دلیل لطفی که کمک به دیگران برایتان دارد، تنهایش نمیگذارید. ارزش وجودی شما با فکرهایی که در تنهایی به سراغتان میآیند شناخته میشود.
اینکه همانطور که هستید، باشید یعنی ارتباط قوی با بالاترین سطح از خودتان بیآنکه اهمیتی به آنچه دیگران میگویند بدهید؛ چه احساسی دارید؟ چه انرژی در شما نهفته است؟ خودتان بودن چه شکلی است؟ خودتان بودن برای آنهایی که دوروبرتان هستند چه شکلی است؟
یک نکته را فراموش نکنید؛ هرچه بیشتر با خودتان صمیمی باشید و واقعیت خودتان را بپذیرید، بهتر در مسیر بهبود کیفیت زندگی قرار خواهید گرفت.
من را با کدام خصلتم میشناسند؟
رفیقم روزهای خوبی را نمیگذراند و نیاز به کمک من دارد؛ من برای او چه دارم؟ چه راهنمایی و توصیهای؟ آنچه من را از دیگر دوستانش متمایز میکند کدام حرف و توصیه من است؟
کدام راهنمایی من جواب مناسبی برای بیشتر سختیهایی است که خودم در زندگی شخصی تجربهاش کردهام و حالا قرار است راهنمای دیگران شود؟
به باور من، وقتی صحبت از بهبود کیفیت زندگی میشود یعنی باید پیام ویژه و خرد شخصی خود را به همه مخابره کنیم. ساختن زندگی شاد یعنی اینکه به هر شکلی که میتوانیم، چه عمل چه بیان و چه باور، دیگران را تشویق به زندگی بهتر کنیم.
بیش از هر چیزی عاشق چه چیز/ چه کسی هستم؟
وقتی عرصه بر من تنگ میشود بیش از همه یاد چه کسی میافتم؟ در آن لحظات سختی بیشتر از همه عاشق که هستم و نگرانش میشوم؟ بیش از همه دلتنگ چه کسی میشوم؟
فراموش نکنید هرچه بیشتر به روابطمان با دیگران بپردازیم- چه پدر و مادر باشد، چه عشق زندگی و چه رفیق- زندگی شادتری میتوانیم بسازیم. مراقبت از روابط یعنی پرورش و رسیدگی به نهال رابطه، شنونده خوبی بودن، دیدوبازدید از هم، گفتن اینکه چقدر آنها برایمان عزیز هستند و همچنین درخواست حمایت و توجه بهتر از آنها.
این مهم است که بدانیم عمق بخشیدن به رابطه یعنی بخواهیم از دیگران یاد بگیریم، به اهمیت آنچه توصیه میکنند اشاره کنیم و قدردان باشیم.
عشقی حقیقی که به بهبود کیفیت زندگی میانجامد یعنی انجام کارهای هرچند کوچک، گسترش مرزهای دوست داشتن، عمل کردن به همان روشی که دوست داریم، دلسوز بودن، تمام و کمال خود را تقدیم کردن و در پایان یادآوری اینکه چقدر اطرافیانمان برایمان عزیز و خاص هستند.
چه چیزی/چه کسی من را خوشحال میکند؟
لذت و خوشی عمیق در زندگی برای من یعنی:
◄ تعادل در زندگی
◄ کودکی که اسباببازیاش را با من شریک میشود.
◄ مدالهای قهرمانی که کسب میکنم.
◄ پناه بردن به مکانی دلخواه برای ایدهپردازی.
چه فهرست بینظیری! تابهحال در این فهرست تماشای عکس جاهای موردعلاقهتان برای سفر را گذاشتهاید؟ تماشای زیباترین نقطهای از محل زندگی فعلیتان چطور؟ مثلاً تماشای تیغههای خورشید آندم که هنوز آفتاب کامل بالا نیامده یا قطرات شبنم روی برگهای درخت انجیر حیاط.
هرچه بیشتر روی خوبیهایی که زندگی برایمان به ارمغان میآورد تمرکز کنیم و وجودمان سرشار از قدردانی و افتخار باشد، این خوشی و لذت عمیقی که دنبالش هستیم، بهدرستی باعث بهبود کیفیت زندگی میشود.
آیا هنوز هم شنیدن صدای اولین پرنده صبحگاهی روی درخت حیاط همسایه در لحظاتی که هیچ صدایی در زندگی به گوش نمیرسد، برای شما لذتبخش نیست؟!
چه بامزه بازیهای خندهداری از من سر میزند؟
یک مرور کوتاه از قصه سربههوا شدنهایتان داشته باشید! قصد ندارید دست از این جدی بودن بردارید و کمی به خود بامزهتان بخندید؟
یادم میآید با دوستم پریا، خیلی جدی و متمرکز، مشغول آشپزی بودیم. او سر اجاق ایستاده بود و قرار بود اولازهمه کدوسبزها را سرخ کنیم. من کدوهای شسته نشده را کنار گذاشته بودم و خطاب به او گفتم « من دیگه پوستشون رو نگرفتم. همینجوری بزار سرخ بشن» و در کسری از ثانیه کدوها داخل ماهیتابه بودند. پرسیدم « عزیزم کدوها را شستی؟!» و او خیلی خونسرد جواب داد « خودت گفتی همینجوری بزارم سرخ بشن!» و ما هردو داشتیم از سرخ شدن کدوهای شسته نشده مزرعه لذت میبردیم.
گاهی اشتباهات ساده انسانی خندهدار هستند و عجیب اینجاست که ما دنبال بهانهای برای خندیدن به خودمان هستیم. دوست نداریم همیشه جدی و اخمو باشیم پس میخندیم و از جایزالخطا بودن خودمان لذت میبریم.
هنر تلطیف شرایط سخت یعنی جلوی سختتر شدن شرایط را بگیریم؛ جلوی تلاش بیهوده برای همیشه عالی بودن، همیشه زیبا بودن، همیشه سازنده بودن، همیشه موفق بودن و بهجایش با آغوش باز خودمان را میپذیریم همانگونه که هستیم.
این تلطیف کاری میکند تا دوستداشتنیتر و با درک بیشتر به نظر برسیم. فراموش نکنید این سختگیر نبودن به معنی بیخیالی و نادیده گرفتن شرایط جدی نیست.
واقعاً دوست دارم چه چیزی خلق کنم؟
داشتن هدف یک گام دیگر برای بهبود کیفیت زندگی است. حتی وقتی به نقطه پایان زندگی میرسیم، همینکه هدفی برای انجام دادن داشتهایم یا هنوز هم داریم یعنی خواهان یک زندگی باکیفیت هستیم.
درست زمانی که نیاز به یک حواسپرتی مثبت سازنده داریم، به اهدافمان رجوع میکنیم تا دوباره به یاد بیاوریم چه ارزشهایی در وجودمان هست و چه دریاهایی ارزش شیرجه زدن برای رسیدن به موفقیت را دارد.
در مطالعات انجامشده به این نتیجه رسیدند که حتی افراد سالخورده هم با داشتن یک هدف دلخواه در زندگی میتوانند زمینه بهبود کیفیت زندگی و افزایش سلامت جسمی و روانی را فراهم کنند.
بهراستی از خودتان بپرسید:
- آنچه حس آفرینشگری من را بیدار میکند، چیست؟
- آنچه باعث شنیده شدن نوای قلبم از شادی میشود، کدام است؟
اشتباه نکنید! در مورد منصب شغلی یا یک شرکت حسابی که در آن رئیس یا کارمند باشید حرف نمیزنم. حرف من در مورد داشتن یک باغچه ساده یا حتی یک پروژه هنری کوچک است و این میتواند زیباسازی بخشی از خانه خودتان باشد.
◄ چه روز یا کدام هفته را برای آفرینش گری انتخاب کردهاید؟!
چه چیزی دارد جلوی پیشرفتم را میگیرد؟
همیشه در پی پاسخهای جدید برای این پرسشهایم هستم:
- موانعی در مسیر بهبود کیفیت زندگی من وجود دارد؟
- تصمیم من برای برداشتن این موانع چیست؟
- از گله گذاری که بگذریم، برنامه من واقعاً چیست؟
- همین امروز تصمیمی برای درست کردن وضعیت دارم؟
بهتر است این چند پرسش ساده را به در یخچال بچسبانیم تا فراموشش نکنیم.
بله! همه میدانیم که بعضی چیزها خارج از کنترل ماست ولی بهتر است پیچیدهاش نکنیم و ازآنچه میتوانیم کنترل کنیم غافل نشویم؛ همسایه بدقلقی دارم که بهتر است در اولین فرصت یک گفتمان دوستانه صلحآمیز با هم داشته باشیم، محل کارم فضای پرتنشی دارد که میدانم چطور میشود آن را حل کرد، خانوادهای…دوستانی…!
شرایط فعلی جامعه بهگونهای شده که خیلی از ما تصمیم میگیریم اعتنایی به مشکلات دور و اطرافمان نکنیم و بیخیال باشیم چون مشکلات جدیتری داریم و باید به فکر پول درآوردن باشیم. همینکه تصمیم بگیریم به مشکلات کوچک قابلحل برسیم یعنی یک گام بزرگ و تأثیرگذار و این یعنی تلاش برای بهبود کیفیت زندگی.
توانایی من در برخورد با مشکلات چیست؟
وقتی زندگی به شما سخت میگیرد چه راهکاری دارید؟
دوست دارید یک جایزه صد میلیون تومانی برنده شوید، لاتاری را ببرید تا همانطور که دلتان میخواهد زندگی کنید ولی واقعیت طور دیگری است و کام شما تلخ شده…اینجا در ذهنتان چه نقشههای میکشید؟ آنقدر سرعت عمل و پویایی دارید که راه فراری از این سختیها پیدا کنید؟
در حال حاضر منتظر فرمول معجزهآسایی هستید که بگویم بله دوست عزیز…روی لینک زیر کلیک کنید تا نجاتدهنده با شما ملاقات کند؟!
خیر…متأسفم! فقط خودتان…روح بزرگوار و جستوجوگری که دارید و دستهای توانمندی که بلندتان میکند برای ادامه دادن و چند دوست شفیق و همراه.
از مطالعه مقاله چگونه کاریزماتیک باشیم؟ غافل نشوید!
بهبود کیفیت زندگی در کشورهای درحالتوسعه
کشورهای درحالتوسعه در این مسیر، باید تلاش بسیار بیشتری برای افزایش سطح کیفی زندگی کنند. آنچه دولتمردان چنین کشورهای از سازمانهای جهانی ازجمله سازمان ملل متحد و یونیسف و دیگر مجامع خصوصی خواستارند، بهبود وضعیت بهداشت آنهم باوجود فقر گسترده است.
درواقع با برداشتن سهگام مهم میتوان به بهبود تدریجی و درنهایت نجات زندگی و جان میلیونها انسان محروم از زندگی باکیفیت اقدام کرد:
سرمایهگذاری در امر آموزش و تحصیل
بهجای ماهی گرفتن باید ماهیگیری را یاد داد!
وقتی زمینه آموزش کودکان تا سطح بالا و بهصورت گسترده فراهم باشد، چشمانداز مطلوبی در انتظار بشر خواهد بود؛ بهبود کیفیت زندگی.
سرمایهگذاری با هدف افزایش خدمات بهداشتی-درمانی
بخشهای فقیرتر و آسیبدیدهتر کشورهای درحالتوسعه، بیش از سایر مناطق متوسط در معرض جدیترین آسیبها قرار دارند.
یکی از اقدامات تحسینبرانگیز در دهههای اخیر، اعزام گروههای داوطلب و پزشکان بدون مرز برای ارائه خدمات بهداشتی- درمانی به این قشر آسیبپذیر بوده است.
بهبود ضروریات بهداشتی
کشورهایی مثل اتیوپی که در صدر فهرست کشورهای محروم از ابتدائی ترین خدمات بهداشت برای زندگی سالم قرار دارند نیاز به آب آشامیدنی سالم، واکسن و خدمات درمانی مقرونبهصرفه هستند.
بنا بر توافق سازمان ملل متحد، تا سال ۲۰۳۰ به موارد ذکرشده در کشورهای مشابه رسیدگی خواهد شد.
سخن پایانی
قصد من از طرح این پرسشهای شخصی با شما این است که زمینه کشف خودتان را برای رویارویی با شرایط خاص و دشوار فراهم کنید تا از هیچ تلاشی برای بهبود کیفیت زندگی، برای شادتر بودن، برای آفریدن یک زندگی بهتر دریغ نکنید.
فکر میکنم مشتاق پیامهایی هستم که در آن یکی از شما نوشته باشید هرروز یک سؤال از این ۹ سؤال را از خودم میپرسم، همانطور که مشغول آشپزی هستم، همانطور که در حال رنگ کردن دیوار مشتری هستم، همانطور که کودکم را به مهد میبرم.
کاش در این روزهای کشورمان، باز هم روزنههای امید برای بهتر شدن پیدا کنیم و قویتر بمانیم.
قویتر بمانید!
من مینویسم. در کنار سفر، مهربانی، آشپزی و سکوت، از این هنر، برای معنا دادن به زندگی ام بهره میبرم.
عالی بود
عالی باشید همیشه …
من دوسال پیش داغ بزرگی دیدم که هیچوقت حال اون روزهام رو فراموش نمی کنم حتی یادآوری اون روزها حالم رو بد می کنه ، ولی خوشبختانه به خودم پناه بردم و با همین سوالها که چگونه میتونم خودم رو در این شرایط حفظ کنم و این پازل بهم ریخته رو کم کم جمع و جور کنم و باعث التیام این درد بشم پرداختم خیلی سخت بود مدیریت پر چالشی بود
اما تونستم مسیر رو پیدا کنم ، هنوز هم درد رو عمیق حس می کنم ولی دارم باهاش زندگی می کنم و همینکه منو از پا در نیاورد خییلی برام اهمیت داره ….، پذیرش اینکه روزگارت میتونه در یک چشم بهم زدن زیر و رو بشه و تو باید آمادگی سخترینهارو داشته باشی میتونه خیلی کمک کننده باشه ، هیچوقت سرنوشت به کسی قول همیشه آرامش نداده ….
سپاس از زحمتی که کشیدید …🙏🌹