آموزش مهارت‌های ارتباطی به کودک با چند راهکار ساده

فهرست مطالب

ما در جهانی مدرن و درگیر بحران روابط به سر می‌بریم که کودکان در این فضای پیچیده و عجیب، بیش از ما، بخش زیادی از زمان و آزادی خود را غرق در گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها می‌گذرانند. این سرگرمی جدید باعث شده تا آموزش مهارت‌های ارتباطی به کودک دچار بحران شود. سرگرم وسایل ارتباطی مجازی شده‌اند و کمتر صدای هم را در روابط اجتماعی‌شان می‌شنوند!

یک خانه بدون مودم و یک کودک را تصور کنید؛ حالا از او بخواهید دمی بنشیند و باهم گپ بزنید بی‌آنکه گوشی و واتس‌اپ یا امثال این‌ها دوروبرتان باشد.

تصور ترسناکی بود؟! بله، اینکه بتوانیم یک ارتباط حضوری رودررو با کودک داشته باشیم درحالی‌که امکانات دنیای مجازی همچنان دور و بر او هستند، دشوار است. حالا دیگر دستیابی به مهارت‌های ابراز خود و تعامل چهره به چهره شبیه عبور از هفت‌خان رستم شده است.

مهارت‌های ارتباطی در کودک؛ تنازع برای بقا

از دریچه مفهوم «تنازع بقا» باید به این واقعیت اشاره کرد که برای بقا در جامعه امروز باید مجهز به مهارت‌های ارتباطی پایه بود. دراین‌بین، توانایی ارتباط چشمی ازجمله مهارت‌های ارتباطی بسیار مهم است که خیلی از بچه‌ها از عهده‌اش برنمی‌آیند درحالی‌که یکی از مهم‌ترین انواع ارتباطات غیرشفاهی به‌حساب می‌آید.

کودک هنوز نمی‌داند که نگاه کردن به چشم‌های طرف مقابل چقدر مهم است و مهارت شمرده می‌شود؛ پس برای بهتر شدن رفتارهای شایسته و بهبود روابط اجتماعی‌اش، نیاز به آموزش و تمرین دارد تا اهمیت آن را به‌مرورزمان درک کند.

حال سؤال اینجاست، این آموزش را چطور شروع می‌کنیم؟ هر آموزش یک فرصت یادگیری است و وقتی بچه‌ها یاد می‌گیرند که چه زمانی نگاه کنند، چگونه گوش بدهند و چطور واکنش نشان بدهند، علاوه بر بهبود هوش هیجانی آن‌ها، می‌توانند به‌راحتی درک عمیقی از همدلی و رفتار مشفقانه هم داشته باشند.

 

در مطالعات انجام‌شده بر این مهم اشاره شده است که با بهینه‌سازی آموزش مهارت‌های ارتباطی به کودک، احتمال اینکه کودک با اعتمادبه‌نفس و خودباوری بیشتری فرصت‌ها را شناسایی کند، بیشتر می‌شود.

من در این مقاله می‌خواهم در مورد یک «مدل کودکانه» برای بهبود مهارت‌های ارتباطی مختص کودک بنویسم. کودک ما در قالب همین مدل کودکانه است که رشد می‌کند.

در ادامه اجازه دهید تا در تصویر زیر چند نکته کلیدی مهم برای آموزش مهارت‌های ارتباطی به کودک را در اختیارتان بگذارم:

وقتی فرد در برقراری ارتباطی ساده با دیگران مشکل داشته باشد، نیازهای اساسی او هم مرزبندی می‌شود که نتیجه‌اش مشکلات عاطفی و جسمی قابل‌توجهی خواهند بود؛ بر کسی پوشیده نیست که نیاز به ارتباط و تعلق احساسی به دیگر همنوعان در مغز ما نهادینه شده است.

برای نمونه وقتی نوزاد نوپا نتواند خواسته‌هایش را بیان کند والدین باید منتظر اوقات‌تلخی‌های او باشند. همین موقعیت را برای کودکی که در آستانه نوجوانی است تصور کنید؛ ضعف در ارتباط منجر به احساس ناامیدی در او خواهد شد.

وقتی پا به نوجوانی می‌گذارد و همچنان از کمبود آموزش مهارت‌های ارتباطی رنج می‌برد، هرلحظه باید منتظر یک طوفان تمام‌عیار بود که در بزرگ‌سالی عاقبتی شبیه فروپاشی زندگی شخصی‌اش را در پی خواهد داشت.

حالا دیگر  پدر و مادر یک نوجوان می‌دانند که چطور این مهارت‌ها بخشی از روابط والد-فرزندی هستند؛ درواقع طراحی مهارت‌های ارتباطی مناسب بهترین روش برای نمایش این موضوع به کودک و نوجوان است که افراد «چگونه» از «ارتباطات سالم» برای بیان «خواسته» خود بهره‌مند می‌شوند.

 

ارتباط موثر

ارتباط موثر چه تاثیری در کار و زندگی خصوصی ما خواهد داشت؟

اکنون بخوانید

 

پنج راهکار ساده برای آموزش مهارت‌های ارتباطی به کودک

در این مقاله ذهن قصد دارم تا به چند نمونه از همین تمرین‌های ساده که از آن‌ها به‌عنوان «مهارت‌های زندگی ساز» یاد می‌شود بپردازم.

الگوی کودک باشید

حتما شنیده اید که « بچه، پا جاپای پدرو مادرش میذاره!»

بچه‌ها بیشتر تمایل به انجام آنچه والدین «انجام می‌دهند» دارند بی‌آنکه توجهی به گفته آن‌ها داشته باشند؛ پس به جای آنکه برای آنها درمورد «فواید صرفه جویی کردن» سخنرانی کنید، نشان دهید که صرفه جویی چه فوایدی دارد.

چارچوب سازی برای روش‌های ارتباطی

اینکه بچه‌ها یاد بگیرند چطور و چه زمانی ارتباط برقرار کنند بسیار مهم است؛ دراین‌بین پریدن مداوم میان حرف دیگری و کنترل بالا و پایین صدا، میتوانند دو گرینه دردسر ساز در هر زمان و مکانی محسوب شوند که تنها مختص کودکان هم نیستند.

با توجه به این نکته، برای کودکتان مرزبندی کنید تا بداند جای درست برای بیان نظراتشان کجاست. همچنین کودکان یا دانش‌آموزانی که در روابط خود انتظاراتشان را می‌شناسند نیز به‌طور مثبتی تشویق کنید.

شرمنده کردن ممنوع!

شرمندگی قدرت زیادی دارد و روی روند یادگیری فرد اثر منفی می‌گذارد. این طبیعی است که کودکی در روابطش، درست مثل ما آدم‌بزرگ‌ها، اشتباه کند.

وقتی کوچولوی دوساله شما، یک غریبه را «چاقالو» صدا می‌زند باید برایش توضیح بدهید که چرا این‌طور صدازدن دیگران قشنگ نیست ولی نیازی هم نیست تا توضیحتان و درواقع تربیت او را جلوی دیگران انجام دهید.

همین‌که در تنهایی دونفره‌تان به نرمی و مهربانی اشتباهش را تذکر می‌دهید، تلاش می‌کنید تا اصلی مهم در انضباط مثبت را رعایت‌کنید و همین روش تربیتی شما باعث رشد ذهنی در فضایی امن می‌شود.

فراموش نکنید که تذکر دادن و خجالت‌زده کردن کودک میان جمع کاری می‌کند تا او در آینده تلاش کمتری برای ایجاد ارتباط داشته باشد و یا بدتر از آن، این اشتباهش را برای جلب‌توجه همچنان ادامه بدهد.

مطالعه مقاله ۱۰ جمله ای که هیچ وقت والدین خوب به کودک شان نمی گویند! فراموش نشود!

همدلی را یاد بدهید

توانایی مشاهده دیدگاه دیگران در همه مناسبات زندگی به درد کودک می‌خورد. قدرت درک باعث می‌شود فضایی برای درک مشترک و اهمیت دادن به اندوه و درد دیگران فراهم شود پس واضح است که شنونده همدل، شنونده‌ای ماهر است.

قدردانی از کودک یا دانش‌آموزی که قدرت درک احساسات دیگران را دارد بسیار مهم است و باید آن را ابزاری تشویقی و محرک در فرهنگ‌سازی رفتار همدلانه دانست.

مکث، معجزه می‌کند!

چند روز پیش با پسر چهارساله دوستم تلفنی حرف می‌زدم. حرف مهاجرتشان به کشور دیگری پیش کشیده شد و خواستم یک قرار گردش در چند روز آینده باهم  ترتیب دهیم.

سپهر چهارساله مکث کوتاهی کرد و بعد با شیرین‌بیانی خاص خودش ادامه داد « متأسفانه نمی‌تونم بیام دیدنت. ما داریم آماده رفتن میشیم».

قدرت یک ارتباط  ذهنی قابل وصف نیست؛ بچه‌ها در مقایسه با ما مهارتی در کنترل رفتار هیجانی خودشان ندارند. بنابراین  در نظر داشته باشید که با یک آموزش ساده، کودک متوجه می‌شود چقدر کلماتی که استفاده می‌کند مهم هستند و به عبارتی بازتابی از شخصیت او پیش از عمل کردن خواهد بود.

آموزش مهارت های ارتباطی؛ بازی ها و تمرین ها

برای آموزش مهارت‌های ارتباطی به کودک دیگر نباید روی موعظه گری و گفت‌وگوهایی که در آن فقط والدین، سخنگو هستند حسابی باز کرد. برای کودک مدرن این مدل تربیتی دیگر نتیجه‌بخش نخواهد بود. پس با انجام چند بازی و ورزش گروهی جالب، «کودکانه وار» مهارت ارتباط در اجتماع را پرورش می‌دهیم.

این بازی‌های تعاملی درواقع زمینه‌ساز موقعیتی است تا در آن، کودک شما خواسته‌هایش را بیان کند و همچنین جنبه سرگرمی و بامزگی این فعالیت‌ها کاری می‌کند تا او با توجه و علاقه بیشتری مشارکت داشته باشد.

بیشتر این بازی‌ها وقت زیادی از شما نمی‌گیرند و با در نظر گرفتن روزهای خانه‌نشینی در دوران پاندمی کرونا، فرصت مناسبی برای آموزش و انجام آن‌ها با هدف آمادگی برای درس‌های آینده، خواهید داشت.

حدس بزن چیه!

یک بازی بامزه برای افزایش قدرت توضیح کودک؛ به این صورت که روی یک جعبه خالی سوراخی به اندازه دست کودک درست کنید به‌شرط اینکه، وسیله داخل جعبه را بیرون نیاورد.

حالا از او بخواهید با کمک حس لامسه‌اش بگوید آن چیزی که در جعبه هست، شبیه چیست؟ اگر یک بازی کلاسی است، تک‌تک دانش آموزان را نوبتی وارد بازی کنید.

نشونم بده، بهم بگو!

بچه‌ها در سنین پیش‌دبستانی عاشق به اشتراک گذاشتن هستند (وسایل یا هرچه توی دلشان هست). صرف زمان برای اینکه طی آن داشته‌هایشان را با بقیه به اشتراک بگذارند، یک روش انگیزشی برای سروشکل دادن به مهارت‌های ارتباطی آن‌هاست.

این بازی را دسته‌جمعی انجام دهید و از آن‌ها بخواهید تا سؤالاتی در مورد هر آنچه در یک کلاس می‌توان به اشتراک گذاشت بپرسند. شما هنوز نمی‌دانید با این کار مهارت‌های شنیداری آن‌ها چقدر خوب چکش‌کاری می‌شود!

برگه احساسات

خیلی از اوقات بچه‌ها مشکلاتی در رابطه با آنچه حس می‌کنند دارند و این روی روابطشان اثر می‌گذارد. این احساسات می‌توانند غیرواقعی یا دور از ذهن او باشند و بچه ها شناخت و مهارت کافی برای درک آن‌ها نداشته باشند.

یک برگه با ایموجی‌های مختلف روی آن درست کنید تا کودک بی‌آنکه حرفی بزند، احساسات خود را با یکی از همان ایموجی‌ها تطبیق دهد. بهتر است که آموزشگر این کار در طول روز فرصت کافی برای آموزش مهارت‌های ارتباطی به کودک داشته باشد و روی تک‌تک آن‌ها این کار را انجام دهد. در این صورت، فضای امنی از اعتماد و درک ایجاد می‌شود تا در زمان بروز رفتارهای طغیانی ناشی از درک نشدن یا اشتباه کردن، به کودک کمک کند.

نوبت من، نوبت تو!

در توضیح این بازی باید گفت که شبیه به اشتراک گذاشتن اسباب‌بازی موردعلاقه است و لازم است تا کودک این بازی و مهارت نهفته در آن را بیاموزد.

این بازی، یک دایره تقسیم‌بندی شده رنگی می‌خواهد. هر نفری که در مرکز دایره ایستاد باید در مورد موضوع موردنظر حرف بزند. مثلاً «رنگ زرد»؛ کودکی که نوبتش شده باید در مدت ۱۵ ثانیه همه وسایل زردرنگی را که اطرافش می‌بیند اسم ببرد.

این نوبت هر بار با معرفی رنگ جدید از طرف نفر قبلی عوض می‌شود و هر شرکت‌کننده باید دو وسیله از وسایلی را که نوبت قبلی گفته بود هم بگوید.

عکس‌های قصه‌گو

در ادامه آموزش مهارت‌های ارتباطی به کودک، تعدادی تصویر به کودک بدهید و از او بخواهید تا در زمانی مشخص‌شده، مثلاً یک دقیقه، هر آنچه را که در عکس‌ها می‌بیند به شکل قصه تعریف کند.

با این بازی، کودک توان پردازش نکات بصری و به‌کارگیری مهارت حرف زدن برای جمع را به دست می‌آورد و از طرف دیگر، همکلاسی‌ها هم مهارت‌های شنیداری خودشان را تقویت می‌کنند.

آخر این ترانه چیه!

بچه‌ها باید برای انجام این بازی با آهنگ‌های دسته‌جمعی که در کلاس می‌خوانند آشنا باشند. نوبت هرکدامشان که شد، از او بخواهید تا پایان ترانه انتخابی را خودش بخواند. قسمت بامزه بازی آنجاست که پایان‌های جالب و البته خنده‌داری برای آخر ترانه‌ها ساخته می‌شود.

با توجه به دو بازی آخر، باید بگویم که قصه‌گویی یک روش عالی برای آموزش مهارت‌های ارتباطی به کودک ( هم گفتاری و هم شنیداری) است.

سخن پایانی

با بهبود آموزش مهارت‌های ارتباطی به کودک، اجازه دهید تا درخت سلامت روان برای نسل‌های بعدی به بار بنشیند. فراموش نکنید که نجات ارتباط شفاهی در جهانی که در جایگزین‌های بی‌صدای فناوری گمشده است، تقریباً شبیه به گذر از هفت‌خان رستم است.

بنا بر مطالعات انجام‌شده، تقویت مهارت‌های ارتباطی کمک می‌کند تا دلبند شما خواسته خود را بشناسد و آن را به روشی مناسب بیان کند. هرچه این رضایتمندی فردی در مسیر بیان خواسته سطح بالاتری داشته باشد، موارد خشونت در روابط بین فردی و از آن مهم‌تر، رفتارهای خودتخریبی کمتر خواهد شد.

هدی صادقی

من می‌نویسم. در کنار سفر، مهربانی، آشپزی و سکوت، از این هنر، برای معنا دادن به زندگی ام بهره می‌برم.

2 دیدگاه‌ها

    • خیلی ممنونم خانم 🙂 موافقم! همین چند نکته میتونه مسیر رو هموارتر کنه براشون. بهتره جا رو برای اونها بازتر کنیم تا خوش حالتر باشن.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید