فهرست مطالب
کدام مدیر میتواند ادعا کند که از بیشترین بهرهوری خوشش نمیآید؟ تفکر ناب دقیقه همان چیزی است که هر مدیر در هر مجموعهای به آن نیاز دارد. پیادهسازی این تفکر در مجموعهها میتواند بیشترین ارزش افزوده را با کمترین منابع فراهم کند. چطور؟ با ما در ادامه این مقاله در ذهن همراه باشید تا بیشتر از اصول تفکر ناب با شما حرف بزنیم.
تفکر ناب
ایده اصلی تفکر ناب به حداکثر رساندن ارزش افزوده و به حداقل رساندن دورریزها و ضایعات است. بهطور خلاصه، این تفکر به معنای این است که درحالیکه منابع محدودی در اختیار داریم، بیشترین خدمات را به مشتریان ارائه کنیم. در منابع انگلیسی مدیریت، این تفکر به Lean Thinking تعبیر میشود.
سازمانی که این ایده را اجرایی کرده است، مفهوم ارزش افزوده را بهخوبی درک میکند. این سازمان کلیدیترین فرآیندهای خود را برای افزایش مداوم این هدف متمرکز میکند تا به نتیجه نهایی برسد.
نتیجه نهایی در این سیستم، یعنی به صفر رساندن دورریزها و اتلاف انرژی و منابع و به حداکثر رساندن خدمات به مشتریان.
تفکر ناب چطور کار میکند؟
تفکر ناب برای رسیدن به این هدف، تمرکز سازمان را از بهینهسازی جداگانه تکنولوژی، داراییها و بخشهای همراستا به بهینهسازی جریان محصولات و خدمات تغییر میدهد. این تغییر از طریق دگرگونی در جریان کلی ارزشها در سازمان اتفاق میافتد. یعنی ارزشها از سمت بخشهای دارایی و فناوری به سمت بخش مشتریان جریان پیدا میکند.
از بین بردن اتلاف انرژی در جریان ارزش موجب پیدایش فرآیندی میشود که در آن به تلاش کمتر نیروهای انسانی، فضای کمتر، زمان کمتر و درنتیجه سرمایه کمتری نیاز است تا محصولات تهیه شوند و به دست مشتری برسند.
درنتیجه، خدمات نهایی ارائهشده با هزینه بسیار پایینتر و نقایص کمتر به دست مشتری خواهند رسید.
اگر بخواهیم این سیستم را با سیستمهای تجاری سنتی مقایسه کنیم، متوجه ارزش پیادهسازی این تفکر خواهیم شد. تفکری که درنهایت شرکتها را قادر به پاسخگویی بهتر، تغییر خدمات با توجه به خواسته مشتریان و ارائه خدمات متنوع خواهد کرد.
نکته مهم در این جریان، کاهش چشمگیر هزینهها و مدیریت بهینه و سادهتر اطلاعات است.
تفکر ناب در تولید و خدمات
در رابطه با تفکر ناب تصور رایجی وجود دارد که البته اشتباه است. معمولاً تصور میشود که این تفکر صرفاً برای فرآیندهای تولیدی مناسب است. تفکر ناب میتواند در هر نوع از تجارت و فرآیند پیادهسازی شود.
این تفکر صرفاً تاکتیکی برای کاهش چشمگیر هزینه نهایی تولید نیست، بلکه روشی برای تفکر و رفتار سازمانی محسوب میشود. باید بدانید که تفکر ناب صرفاً یک برنامه کوتاهمدت برای کاهش خدمات و هزینهها نیست.
بلکه این تفکر میتواند به نحوه عملکرد شرکتها شکل بدهد و به اصول کاری آنها تبدیل شود. به همین دلیل باید گفت که تفکر ناب مستلزم پشتکاری عالی و تغییر دیدگاهی طولانیمدت است.
مشاغل در تمام صنایع و خدمات، شامل خدمات درمانی و دولتی هم میتوانند از تفکر ناب بهعنوان روشی برای تفکر غالب و عمل استفاده کنند. بسیاری از سازمانهای بزرگ این روش را در سیستمشان پیادهسازی کردهاند و به نتایج شگفتانگیزی رسیدهاند. البته هیچکدام از این سازمانها از نام تفکر ناب بهعنوان سیستمشان استفاده نکردهاند. اما وقتی اصول سازمانی آنها بررسی میشوند، میتوان تمام اصول این تفکر را در آنها مشاهده کرد. یکی از معروفترین سازمانهایی که از این تفکر استفاده کرده است، شرکت تویوتا است.
ویژگیهای تفکر ناب
اولین بار طی تحقیقاتی از طرف دانشگاه MIT به سرپرستی دکتر جیم وماک مشخص شد که بهترین توصیف برای شیوه تجارت شرکت تویوتا، تفکر ناب است.گروه دکتر وماک در سرپرست گروهی بینالمللی تحت عنوان برنامه جهانی وسایل نقلیه بود.
دکتر وماک با همراهی دن جونز، ویژگیهای تفکر ناب و زنجیره تأمین آن را در کتاب تفکر ناب توضیح داده است. جونز مؤسس بنیاد لین در انگلستان است. این کتاب یکی از بهترین منابع برای توضیح اصول و تفسیر ویژگیهای این تفکر در سازمانها است. این کتاب میتواند شما را در درک بهتر این تفکر و روشهای پیادهسازی آن در سازمان راهنمایی کند.
وماک و جونز به مدیران و دستاندرکاران سازمانها در پیادهسازی اصول تفکر ناب توصیه میکنند که سه موضوع اساسی را مدنظر قرار دهند. به نظر آنها افراد، هدف و فرآیند مهمترین اصول اساسی هستند که برای تغییر سازمان به سمت تفکر ناب باید مدنظر قرار بگیرد.
خوب است که در راستای این سه موضوع، مسائل زیر موردنظر قرار بگیرند:
هدف
شرکت برای دستیابی به هدف خود که همان رونق باشد، چه مشکلی را برای مشتریان رفع خواهد کرد و چه خدماتی را به آنها ارائه میکند؟
فرآیند
ارزیابی سازمان در اجرای این تفکر چگونه باشد تا از اجرای درست هر مرحله اطمینان حاصل شود؟
افراد
چگونه هر سازمان میتواند اطمینان پیدا کند که افرادی در هر فرآیند مهم مرتباً تمام مجموعه را ازنظر مسیر درست به سمت اهداف تجاری و پیادهسازی تفکر ناب بررسی میکند. درواقع همیشه باید کسانی باشند که پیشروی درست سازمان در مسیر تفکر ناب را تحت بررسی قرار دهند.
اصول اساسی تفکر ناب
تفکر ناب پنج اصل اساسی دارد. هر سازمان با بهکارگیری این پنج اصل و گره زدن آنها به یکدیگر میتواند بهدرستی این تفکر را در سازمان پیادهسازی کند و سپس به نتیجه مطلوب دست پیدا کند. در ادامه این پنج اصل را با شما مرور میکنیم:
اصل اول: ارزش محصول
شروع پیادهسازی تفکر ناب با تعیین ارزش است. بر اساس اصول این تفکر تنها مصرفکنندگان هستند که میتوانند ارزش را تعریف کنند و به آن قیمت بدهند. درواقع تولیدکنندگان ارزش را میآفرینند و مصرفکنندگان به آن رسمیت میبخشند.
هر شرکت تجاری باید محصول خود را جوری تعریف کند که اول بر اساس نیازسنجی دقیق از مشتری انجام شود و دوم در فرآیند تولید از قیمت محصول کاسته شود.
بازنگری مستمر ارزش محصول یکی دیگر از وظایف شرکتها در این تفکر است. دغدغه اصلی مسئولان و مدیران تجاری، کاهش حداکثری هزینه تولید و اعمال آن بر قیمت نهایی محصول است تا درنهایت منابع و ذخایر کمتری مصرف شود.
اصل دوم: شناسایی جریان ارزش
جریان ارزش همان فرآیند تولید محصولات است. در این اصل، تمام فرآیندهایی که در تولید محصولات درگیر میشوند، بررسی شده و سعی میشود که حجم اتلاف منابع کاهش پیدا کند.
در این اصل باید فعالیتهایی که بهروشنی باعث اتلاف ارزش شدهاند شناسایی و بهصورت کامل حذف شوند تا هزینههای اضافی کاهش پیدا کنند.
اصل سوم: حرکت بدون وقفه
پس از تعیین ارزش و حذف زوائد و هزینههای اضافی، نوبت به پیشروی در راستای ارزشآفرینی میرسد. درواقع پس از اصلاح ساختار و تعیین دقیق ارزش نهایی محصول، حالا سازمان باید بهصورت دقیق در راستای تولید خدمات و کالا قدم بردارد.
در این مرحله بهصورت همزمان تمام فرآیندهای قبلی هم موردتوجه قرار میگیرند تا هر نوع کجروی از اصول حذف شود و سیستم مجبور به پسروی در گامها نشود.
اصل چهارم: کشش
کشش یعنی هیچ شرکتی کالا یا خدمات را تولید نخواهد کرد مگر اینکه مشتریان در آنسوی فرآیند تولید، خدمات را از قبل طلب کرده باشند. در این اصل شرکتها باید بهصورت دقیق و واقعگرایانه نیازسنجی انجام دهند و سپس مجدداً مراحل قبلی را طی کنند تا کالا یا خدمات نهایی به دست مشتری برسد.
اصل پنجم: کمال
کمال یعنی همان هدف نهایی تفکر ناب. در این اصل از اصول تفکر ناب سازمان این فرصت را پیدا خواهد کرد که پس از انجام موفقیتآمیز اصول قبلی، در راستای به صفر رساندن هزینههای اضافی و اتلاف انرژی گام بردارد.
و در آخر
لازم است بدانید که هیچ تغییر و تحولی در سازمانها، بدون بسترسازی برای فرهنگ و آمادگی کارمندان برای پذیرش مفاهیم اولیه، میسر نخواهد شد. خوب سازمانها قبل از اجرای فرآیندهای تفکر ناب، ارزشهای مسلط بر سیستم خودشان را بهدرستی تغییر دهند و فرهنگ سازمانی مطابق با این تفکر را پیادهسازی کنند.
قواعد نظارتی بر سازمان در اجرای تفکر ناب اهمیت زیادی دارد، اما باید توجه کنیم که بدون وفاداری کارکنان به ارزشهای سازمان، نمیتوان بهصورت کامل به این هدف دست پیدا کرد.