ذهن میمونی : ۱۳ روش کاربردی برای اهلی کردن میمون ذهن

ذهن میمونی : 13 روش کاربردی برای اهلی کردن ذهن میمونی

فهرست مطالب

بازیگوش‌تر از میمون، جانور دیگری را سراغ دارید؟ نه! اشتباه نکنید. منظور من توله‌های حیوانات نیست. آن‌ها در عین بازیگوش و کنجکاو بودن، دوست‌داشتنی هم هستند. درحالی‌که بازیگوشی میمون‌ها، به دلیل هوش بالایی که دارند، گاهی می‌تواند ازنظر ما انسان‌ها مسخره و خسته‌کننده باشد. این وضعیت برای ذهن میمونی هم همین‌طور است. میمون ذهن گاهی می‌تواند دستگاهی مسخره و خسته‌کننده باشد.

شاید باورتان نشود ولی ما روزانه نزدیک به پنجاه‌هزار فکر متفاوت در ذهنمان پرورش می‌دهیم که بسیاری از آن‌ها ازنظر موضوعی، تازگی ندارند و ممکن است فکر ساعت ده شب نزدیک به مسئله‌ای که مثلاً صبح به آن مشغول بودیم باشد. صحبت در این مورد بسیار است بنابراین بد نیست از خواندن این مقاله غافل نشوید.

ذهن میمونی چه پیشینه‌ای دارد؟

بیش از ۲هزار و پانصد سال پیش، بودا به خود یاد داد که چطور با تماشای رفتار دیگران و زیر نظر گرفتن تجربیات شخصی خودش، ذهن را آرام کند. او ذهن را سیستمی پرمشغله و درگیر توصیف کرد که در آن میمون‌هایی مرتب از این نقطه به آن نقطه می‌پرند، پرحرفی می‌کنند و جیغ و فریاد راه می‌اندازند.

ظهور بودا همراه بود با معرفی اصطلاح کاپیسیتا kapicitta یا ذهن میمونی، میمون ذهن، ذهن شاد؛ میمون‌هایی که بازیگوشی خسته‌کننده‌ای دارند، قیل‌وقال راه می‌اندازند و یکجا آرام ندارند. بودا با توصیف چنین فضایی ضوابطی را مشخص کرد تا در مورد « ذهنی شبیه به گوزن جنگلی» بیشتر بگوید.

ازنظر او، گوزن یک آفریده خاص است که قدرت هوشیاری بالایی دارد و کاری به آنچه در اطرافش اتفاق می‌افتد ندارد. گوزن‌ها به‌سادگی می‌توانند هر صدای حواس‌پرت کننده را کنار بگذارند و فقط و فقط در لحظه بمانند.

یک گوزن آرام در برابر ذهن میمونی چه میکند؟

تفکر باستانی میمون ذهن همراه است با تمرین‌هایی که همچنان هم طرفدار دارد و انجام می‌شود. این تمرین تنها روش اثرگذار و بلندمدتی است که به لطف آن می‌توانید میمون بازیگوش ذهن را یکجا بنشانید. این چشم‌انداز بودایی برای یک مدیتیشن آرام کمک می‌کند تا این میمون را به‌خوبی بشناسید و در ادامه دلایل و شناخت کافی از ترس‌هایتان داشته باشید.

با انجام تکنیک‌های آرام‌سازی یا مدیتیشن به خودتان این فرصت را می‌دهید تا درک بهتری از پیامدهای ناخوشایند ترس‌هایی که واقعاً بد نیستند داشته باشید. حتی می‌فهمید واقعاً بدتر از این هم می‌تواند اتفاق بیفتد؟ البته که همه ما رؤیاهایی داریم، اهدافی در سر می‌پرورانیم، برنامه‌ریزی می‌کنیم و از همه این‌ها مهم‌تر تردیدهایی در ذهن ما مدام کم یا زیاد می‌شوند.

آن زندگی که آمیخته با نگرانی و آشفتگی‌های درونی باشد لطف لذت بردن در لحظه و لذت بردن از سفر قهرمانی را کم می‌کند.

چرا با ذهن میمونی روبه‌رو می‌شویم؟

احتمالاً از این قسمت مقاله به بعد، احساسات جدیدی را تجربه می‌کنید! من این امواج کوتاه و بلند را درک می‌کنم. همه ما لحظات سختی در زندگی داشتیم و داریم. چراکه خودگویی‌های درونی با خودمان بر ذهن ما غلبه می‌کند. در لایه‌های زیرین هوشیاری خودآگاهمان، این میمون ذهن زندگی می‌کند و هنری جز جا به‌جا کردن فکرهایمان از این نقطه به آن نقطه ندارد.

درواقع همین بازیگوشی است که به ما توانایی هم‌زمان فکر کردن به چند موضوع را می‌دهد تا نقطه‌ای که به خودمان می‌آییم و می‌بینیم تقریباً به هیچ نتیجه‌ای نرسیده‌ایم. میمون شاد با هر محرکی تغذیه می‌شود پس اگر به‌دلخواه او عمل کنیم، هم‌زمان چند فکر داشته باشیم و در لحظه خودمان را قرار ندهیم، خوراک خوبی به او می‌دهیم.

فراموش نکنید که بزرگ‌ترین تفاوت آدم‌بزرگ‌ها با کودکان، آزادی بیش‌ازاندازه همین میمون ذهنی است.

•● مهم: نباید از مزیت حضور میمون ذهن در بخشی از زندگی غافل شویم. این میمون حواس ما را جمع می‌کند و به یاد ما می‌آورد که در روزهای شلوغ‌کاری و شخصی، تمرکز خودمان را حفظ کنیم. تنها زمانی باید نگران شیطنت میمون عزیز شویم که نتواند آرام بگیرد. وقتی مرتب با افکار منفی، ترس‌ها و تردیدها روبه‌رو شویم درنهایت با ذهنی خسته که مرتب تحریک می‌شده است از پا درمی‌آییم.

نشخوار فکری چگونه ذهن ما را در صحرای توهم و آشفتگی رها می‌کند!

« زیادی به فکر فرورفتن» را باید نشانه خطرناکی برای سلامت روانی دانست.

اکنون بخوانید

 

سیزده ترفند مفید برای آرام کردن ذهن میمونی

فکر می‌کنم حالا وقت آن رسیده کمی عمیق شویم و برای آشتی با ذهنی که در محاصره میمون‌ها قرار گرفته سیزده راهکار زیر را پیاده کنیم. از این موارد کدام‌یک را بیشتر دوست دارید یا تابه‌حال انجام داده‌اید؟

من میدانم که از عهده میمون ذهنم برمی‌آیم

نقطه شروع، درک این اصل است که مدیریت استرس و فعال کردن ذهن کاملاً ممکن است. لازم است تا اول بدانیم تحت کنترل نیروی درونی هستیم تا بعد بتوانیم میمون موردنظر را آزاد بگذاریم. از این به بعد خیال خودمان را راحت کرده‌ایم.

بررسی‌های علمی نشان می‌دهند که نود ثانیه طول می‌کشد تا پس از تحریک مغز با محرک‌های عصبی، دوباره به حالت عادی برگردیم. یعنی چه؟ شما باید دست نگهدارید و یک نفس عمیق بکشید. روی خودتان متمرکز شوید تا جلوی افکار سریع که حمله‌ور می‌شوند گرفته شود. پیش از اینکه نفس عمیق بکشید و ادامه بدهید، فقط کافی است « دست نگهدارید».

تصویر روش تنفس عمیق برای اهلی کردن ذهن میمونی

توجه داشته باشید که تنفس باکیفیت از پریشان‌خاطری و استرس در امان می‌مانید و می‌توانید با آرامش بیشتری آن‌ها را مدیریت کنید.

تکنیک « اگر…پس» وقتی میمون‌ها می‌خواهند کلافه‌ام کنند

این تکنیک چه امتیازی دارد؟ با انجام آن می‌توانید محرک‌ها را بشناسید و به‌جای اینکه برای هدف نهایی مزاحمتان شوند، جلوی آن‌ها را بگیرید.  برای نمونه؛ وقتی کاملاً روی کارتان متمرکز هستید و میمون‌ها آماده بازیگوشی هستند، کاملاً راحت باشید و اول‌ازهمه دنبال محرک‌ها بگردید.

یک زمان‌بندی و مرز کشی منطقی برای خودتان در نظر بگیرید تا کارتان را در همان محدوده مشخص به سرانجام برسانید. از طرف دیگر، مراقب باشید محرک‌ها کدام‌اند. آن‌ها را در نطفه خفه کنید.

اگر نمی‌توانم فعلاً به کارهای خانه برسم، پس استراحت می‌کنم و به خودم زمان بیشتری می‌دهم. میدانم که زمان مناسبی برای انجام کارهای خانه پیدا می‌کنم.

مدیتیشن، انتخاب عصر مدرن

مدیتیشن ازجمله آموزه‌های بسیار مهم بوداست که برای اهلی کردن میمون ذهنی بسیار کاربرد دارد. وقتی با یک نوع وحشی از آن‌ها روبه‌رو شدید کافی است آماده مراقبه شوید و با تمرکز روی تنفستان شروع کنید. به میمون‌ها حکم کنید که چه بکنند!

اصلاً نیاز به پیچیده کردن موضوع نیست چون لزوماً نباید تمرکز زیادی برای مدیتیشن داشته باشید. با شناخت درست از ریتم دم و بازدم و اینکه بدانید چند خرده فکر در لایه‌های زیرین ذهن شما هنوز وجود دارند از پس کار بر خواهید آمد.

اگر می‌خواهید از مزایای مدیتیشن بهره‌مند شوید، این سه نکته از «دن ‏هریس» را بکار بگیرید‏

حتی کسانی که به جنبۀ معنوی مدیتیشن اعتقادی ندارند نیز، می­‌توانند از مزایای آن بهره­‌مند شوند.

اکنون بخوانید

 

خبر خوب اینکه مدیتیشن یک ورزش مناسب برای همه‌جاست حتی اگر برای چند ثانیه به آن نیاز داشته باشید. اصلاً درگیر این نباشید که برای پاک‌سازی ذهن تمرکز عمیق داشته باشید. فقط از ذهنتان بخواهید روی تنفس تمرکز بدهد و ادامه دستورالعمل به ترتیب اجرا خواهد شد.

ذهن آگاهی یا بودن در لحظه

برداشت شما از زندگی در لحظه چیست؟

زندگی در لحظه ازجمله تجربه‌های روانی بسیار لذت‌بخش است و به‌خوبی توانایی فرد را برای مشاهده خود در محیطی که اکنون در آن حضور دارد نشان می‌دهد. یعنی آگاهی از افکارمان در مقایسه با زمان حال. تعریف ساده‌ای به نظر می‌رسد، این‌طور نیست؟

خب، به این سادگی هم نیست! اینکه بتوانید قدرت زندگی در لحظه را داشته باشید و هم‌زمان یک بزرگ‌سال درگیر در دنیایی از فکر و خیال‌ها هم باشید، چندان ساده و شیرین به نظر نمی‌رسد. اما وقتی اثر شگفت‌انگیز آن را باور کنید، باید منتظر اتفاقات خوشایندی مثل کاهش استرس ناشی از برخورد افکار شخصی با محیط اطراف باشید.

گاهی به زندگی دیگران نگاه می‌کنیم و می‌بینیم مزه موفقیت را بیشتر چشیده‌اند. بنابراین خودمان را ملزم می‌کنیم تا تلاش بیشتری داشته باشیم. همین احساس الزام باعث ناهماهنگی‌هایی می‌شود که میمون ذهن را وادار به افکار ناخوشایند در مورد خودتان می‌کند.

فراموش نکنید به‌محض اینکه این افکار به سمت شما هجوم آوردند، آن‌ها را دریابید، محرک‌ها را پیدا کنید و آرام‌آرام خودتان را به سمت « لحظه اکنون» یا ذهن آگاهی هدایت کنید.

تماشاچی افکارم هستم

این ترفند شاید شبیه مورد قبلی باشد ولی نه کاملاً. بیشتر، ادامه « زیستن در اکنون» است. وقتی در حال حضور دارید مهم این است که از افکارتان آگاه باشید. این آگاهی کمک می‌کند تا آن‌ها را با اطرافتان هماهنگ کنید.

بخشی از این آگاهی باید صرف پرورش ذهن خودتان شود تا دست از قضاوت کردن بردارید؛ قضاوت ذهنی که نباید این‌قدر درگیر بد و خوب بودنش باشید. بلکه تنها چیزی که برایتان اهمیت داشته باشد وجود آن‌ها در بخشی از ذهن شماست  و اینکه چرا چنین افکاری به سراغتان می‌آیند.

تماشاچی افکار شخصی بودن یعنی از خودتان بپرسید چرا درگیر فکرهای استرس آفرین می‌شوید. پژوهش‌های بسیاری ثابت کرده‌اند استرس اثرات منفی گسترده‌ای بر سلامتی فردی دارد. پس مشاهده این افکار نه‌تنها ذهنتان را در مسیر آرامش هدایت می‌کند بلکه سلامتی جسمی و روانی خوبی به همراه دارد.

تمرین یوگای تنفسی

پرانایاما pranayama یا یوگای تنفسی ازجمله بهترین تمرین‌های تنفس عمیق و کند است که کمک می‌کند ذهنتان را متمرکز و هرگونه فکر آشفته کننده را ملایم کنید. این تمرین جذاب هم اثری مثل مدیتیشن دارد که همراه است با شناسایی میمون‌های ذهنی، تمرکز بر تنفس و مهار بازیگوشی آن‌ها. البته این تمرین ازنظر زمانی ساده‌تر از مدیتیشن است.

تمرین‌های تنفسی مثل پرانایاما کمک می‌کنند تا حس آرامش در شما جاری شود. این دست از تمرین‌ها تقلیدی از آرام بودن و ازجمله بهترین روش‌ها برای کم کردن استرس در بدنتان است. چراکه با هر دم و بازدم عمیق این پیام را به مغزتان می‌رسانید که « آرام باش» و « از میمون‌ها دوری کن.»

  • کاهش ضربان قلب
  • آرام شدن ریتم تنفس
  • افت فشارخون

از مهم‌ترین اتفاقاتی است که بعد از ارسال پیام از مغز به سایر اعضای بدن متوجه آن می‌شوید.

تمرین چیگونگ  qigong

تمرین چیگونگ برای تربیت ذهن میمونی

یکپارچه کردن حالت‌های بدنی، بهبود تمرکز و توجه و تکنیک‌های تنفس ویژگی این تمرین یوگای تائو است که در زبان فارسی آن را به « کشت نیروی حیاتی» می‌شناسند. تنوع این تمرین جذاب و مفید از سبک نرم مثل تای چی tai chi تا سبک‌های جدی‌تری مثل کونگ‌فو است.

ازجمله ویژگی‌های چیگونگ اثرگذاری آن به‌عنوان یک جایگزین دارویی است که باعث بهتر شدن سطح هوشیاری فرد می‌شود؛ موضوعی که در تمرین‌های سنتی گذشته به آن توجه نمی‌شد. وقتی باور آگاهانه و تنفس عمیق هم چاشنی حرکت‌های فیزیکی می‌شود و نه‌تنها مزیت‌های چشمگیری دارد بلکه ذهن میمونی را دعوت به آرامش می‌کند.

بد نیست با مزیت‌های چشمگیر حرکات نرم چیگونگ بیشتر آشنا شوید:

  • کاهش استرس
  • بهبود استقامت بدنی
  • سرزندگی
  • بهبود سیستم ایمنی
  • شکل‌دهی دوباره به بدن

دفترچه روزنوشت

مطالعات علمی و تجربه ثابت کرده است که با صرف روزانه چند دقیقه برای نوشتن می‌توانیم بخش زیادی از آشفتگی‌های فکری خود را بیرون بریزیم. هرزمآن‌که احساس کردید میمون‌های درون ذهنتان از کنترل خارج‌شده‌اند، در مورد محرک‌های محیطی‌تان بنویسید، زمان هرروز نوشته را مشخص کنید، اینکه با چه کسی هستید و آن لحظه چه کاری را انجام می‌دهید.

•● نکته: اگر برایتان ممکن است این تمرین را با تمرکز بیشتری انجام دهید تا بهتر با محرک‌هایی که اذیتتان می‌کنند آشنا شوید.

احتمالاً از این نکته غافل شده‌اید که مکان‌های خاص، صداها، بوها و حتی یک سری از افراد ممکن است ازجمله محرک‌هایی باشند که روی استرس شما تأثیر بگذارند. اگر یادتان باشد، ما تکنیک « اگر…پس» را داشتیم. در تمرین نوشتن می‌توانید جملاتی که با اگر شروع و با پس تمام می‌شوند را بنویسید.

برای نمونه؛ ممکن است ازجمله یادداشت‌هایتان در مورد تأثیر ساعت شلوغی بر استرس شما باشد وقتی برای خرید به فروشگاه می‌روید. با این یادآوری مراقب هستید تا در چنین ساعاتی برای خرید به فروشگاه نروید.

با گذشته‌ام کنار می‌آیم

صدای یکی از میمون‌ها همیشه بلندتر است؛ میمون ذهنی خاطرات و هر آنچه در گذشته اتفاق افتاده. اتفاقات سخت باعث می‌شوند تا این میمون در ذهنتان ماندگار باشد و مرتب کاری کند تا از گذشته به یاد بیاورید و با خودتان تکرار کنید کاش فلان ماجرا هرگز پیش نمی‌آمد.

  • ● مهم: ازجمله مسائلی که با حضور درمانگر مورد اعتماد می‌توانید برای حل آن اقدام کنید همین مسئله است. اگر هم هنوز آمادگی گفت‌وگو با درمانگر را ندارید کافی است از تشخیص خودتان برای ارزیابی اتفاقات گذشته کمک بگیرید. درهرصورت، به خودتان کمک می‌کنید تا پرسروصداترین میمون آرام بگیرد.

تمرین یوگا

بسیاری از مربیان یوگا معتقدند که میمون ذهن بخش جداشده ذهن است و شمارا از حضور در زمان حال دور می‌کند. فراموش نکنید که ذهن واکنش‌پذیر ما همیشه آماده نگران شدن، قضاوت کردن، ارزیابی و مقایسه کردن است و همین ویژگی باعث می‌شود ما زمان حال را از دست بدهیم.

درحالی‌که وقتی تمرین یوگا را انتخاب می‌کنیم یعنی شانس ارتباط با خودمان را پیدا می‌کنیم. همچنین هرگونه درمآن‌که ذهن نیاز دارد برایش در نظر می‌گیریم. یوگا به ما یاد می‌دهد چگونه در لحظه ذهن خود را آرام کنیم، به صلح و آرامش درونی برسیم و آنچه را که لیاقت ماست به دست آوریم.

خواندن مانترا یا جملات تأییدی

احتمالاً این تکنیک کمی برایتان غریب و دور از ذهن باشد. ولی زمزمه عباراتی به‌سادگی مانترا یا هر جمله تأییدی دیگر با ریتم آهنگین کمک می‌کند تا ذهن میمونی را گرفتار کنید. با زمزمه این آواهای دل‌نشین درواقع افکار پراکنده‌تان را کنار می‌گذارید و بیشتر روی کلمات یا عبارات تمرکز می‌دهید.

به‌اندازه کافی ترغیب شدید تا یک نمونه مانترا را بشنوید؟!

 

همچنین می‌توانید مانتراها یا جملات تأییدی زیر را زمزمه کنید:

  • امروز به‌اندازه کافی کار کردم.
  • تنفس
  • صلح
  • من خودم را دوست دارم و می‌پذیرم.
  • من روی خودم حساب می‌کنم.

نکته: انتخاب با خود شماست؛ یا به آهستگی زیر لب مانتراخوانی کنید یا با صدای بلند انجام دهید. اگر دوست دارید این تمرین را با صدای بلند هم انجام دهید، افکار مشوش بیشتری از ذهنتان دور می‌شوند.

میدانم چگونه قدردانی کنم

روزی که با شکرگزاری ساخته شود، دوام و پایان شگفت‌انگیزی خواهد داشت. این جمله و این باور، شعار نیست و تجربه بسیاری از افرادی که می‌خواهند از شر میمون بازیگوش ذهنشان رها شوند به‌حساب می‌آید. وقتی بابت داشته‌هایتان شکرگزاری می‌کنید درواقع تمرکزتان را از نداشته‌ها به هر آنچه دارید هدایت می‌کنید.

به باور دانشمندان، افرادی که اهل شکرگزاری نیستند درواقع خودشان را فریب می‌دهند. جالب است بدانید که آزادسازی هرمونهایی دپامین و سروتنین که خاصیت آرام‌بخش و شادی‌آور هستند با انجام چند تکنیک شکرگزاری روزانه اتفاق می‌افتد. اگر دنبال این هستید که هرمون کرتیزول کمتری ( هرمون استرس) در بدنتان ترشح شود، حتماً قدردان خود و متوجه جنبه‌های مثبت زندگی‌تان باشید.

با گذر زمان هرچه این ویژگی را در خود تقویت کنیم، مغز هم تلاش بیشتری برای پیدا کردن جنبه‌های مثبت می‌کند. پیشنهاد می‌کنم اگر هنوز به تأثیر شگفت‌انگیز این تمرین ایمان پیدا نکرده‌اید چند لحظه کوتاه بین کار را به‌مرور خوبی‌های هرچند کوچک و ساده اختصاص دهید.

می‌توانم تمرکز داشته باشم

بیایید با خودمان روراست باشیم! با حلوا حلوا گفتن، دهان شیرین نمی‌شود. اگر می‌خواهید در زندگی تمرکز داشته باشید فقط با فکر کردن به آن، این اتفاق نمی‌افتد. لازمه تمرکز داشتن، برنامه‌ریزی و سخت‌کوشی است. البته که توجه به افکار و اهداف بدون حواس‌پرتی اتفاق نمی‌افتد. اما شاید با دنبال کردن تکنیک‌های ساده زیر بتوانید به نتیجه برسید:

  • تصور به دست آوردن چیزی که می‌خواهیم.
  • نسبت به زمانی که دارید جدی و سخت‌گیر باشید.

برای تربیت ذهن میمونی مثل لنز یک دوربین دقیق و متمرکز باش!

  • با کارهایی که تلاش کمتری می‌خواهند شروع کنید تا برای انجام کارهای سخت‌تر انگیزه بیشتری داشته باشید.
  • منظم بودن را جدی بگیرید.
  • بعد از هر موفقیت، هرچند کوچک، از خودتان قدردانی کنید.

◄ شاید جالب باشد اگر بدانید

مطالعات نشان می‌دهند تقریباً ۲۳ دقیقه و پانزده ثانیه طول می‌کشد تا تمرکز ازدست‌رفته‌مان را به دست آوریم. این عدد نشان می‌دهد وقتی تمرکزمان را از دست می‌دهیم، میمون‌های ذهن میمونی که گوشه‌ای آرام نشسته بودند دوباره همهمه برپا می‌کنند. مدیریت این هیاهو نیاز به زمان دارد.

تمرین مدیتیشن آینه برای ذهن میمونی

فکر می‌کنم سیزده تکنیک نوشته‌شده در این مقاله به‌اندازه کافی شمارا برای انجام یک مدیتیشن جذاب آماده کرده است. در ادامه قصد دارم مراحل پنج‌گانه مدیتیشن مقابل آینه را برایتان بیشتر توضیح بدهم.

جای مناسبی را انتخاب کنید

کدام نقطه از خانه یا اتاق نور و فضای مناسبی برای قرار دادن آینه سراغ دارید؟ همان نقطه را برای شروع تمرین بدون اینکه حواستان را پرت کند انتخاب کنید.

انتخاب با خودتان است؛ یا تشکچه مدیتیشن یا نشستن روی صندلی درحالی‌که جفت‌پاها روی زمین قرار دارد. برای شروع، پنج دقیقه در نظر بگیرید و توجه داشته باشید که هیچ برنامه و فکر دیگری جز زمان تمرین نداشته باشید.

به تنفستان دقت کنید

با چشمان بسته شروع کنید. اگر عادت دارید که تندتند نفس بکشید برای این تمرین باید کمی سرعت را پایین بیاورید و البته با دم و بازدم عمیق. در این مرحله می‌توانید منظم و طبیعی نفس بکشید فقط از حرکت شکم، قفسه سینه و استخوان ترقوه با هر دم و بازدم غافل نشوید.

ادامه تمرین باید به نحوی باشد که اعضایی از بدن که بیشتر دچار تنش می‌شوند با تصور نفوذ اکسیژن به آن، رها شوند و احساس آرامش از این کار پیدا کنید.

به چشم‌هایتان نگاه کنید

اگر به خودتان در آینه نگاه می‌کنید و ریتم تنفستان تغییر می‌کند، دقت کنید. بهتر است تمرکزتان را روی تنفس بیشتر کنید. حالت نگاهتان را نادیده نگیرید؛ تند است یا ملایم؟ این تمرین نیازمند نگاهی ملایم است. پس تمرکز بدهید، حتی اگر تمرکزتان روی جزئیات و ظاهرتان باشد، برای به دست آوردن تعادل روی دم و بازدم کارکنید تا تنفس ملایمی داشته باشید.

منتقد بودن را کنار بگذارید

اگر واکنش ابتدایی شما نسبت به خودتان همراه با نقد باشد، به چشم‌هایتان نگاه کنید تا همان شخصیت دقیق و احتمالاً تندرو و سرد را ببینید. حالا اگر می‌توانید توجهتان را از تماشای آن شخص (یا تصویر درون آینه) که در حال نقد کردنش هستید به دیدن کسی که می‌خواهد تصویر درون آینه را نقد کند تغییر دهید، موفق می‌شوید خود واقعی‌تان را بشناسید.

خود منتقدتان چه احساسی به آن‌که در حال نقد کردنش هستید منتقل می‌کند؟

ذهن این افتخار را دارد که با اختصاص یک کتابخانه صوتی که به صورت منظم به روز می شود، امکان دسترسی شما را برای انتخاب کتابهای صوتی در حوزه توسعه فردی و روانشناسی فراهم کند. کافی است اپلیکیشن ذهن را دانلود کنید. رایگان با طراحی دلنشین!

دانلود اپلیکیشن ذهن برای تربیت ذهن میمونی

پایان‌بخش

به‌راستی این تمرین‌ها چه معنایی دارد؟

اینکه درگیر ذهن میمونی باشیم عجیب نیست و اتفاقاً طبیعی است. همه ما این وضعیت را تجربه کرده‌ایم یا می‌کنیم. راه‌حل چیست؟ ترفند این است که بدانیم چطور ذهن شاد و بازیگوش را طوری تربیت کنیم تا درنهایت بتوانیم با آرامش زندگی کنیم.

مهم است که اجازه ندهید میمون‌های بازیگوش کنترل را در دست بگیرند ولی از آن مهم‌تر این است که بدانید چطور کنترل اوضاع را دست بگیرید و وادارشان کنید تحت فرمان شما باشند. اصلاً چرا میمون‌ها را وارد تیم خودمان نکنیم؟! بدین‌صورت آن‌ها در راستای موفق شدنتان کار می‌کنند.

منبع:

https://www.psychologytoday.com/us/blog/the-clarity/201903/the-secret-taming-your-monkey-mind

https://www.developgoodhabits.com/how-to-quiet-your-monkey-mind/

هدی صادقی

من می‌نویسم. در کنار سفر، مهربانی، آشپزی و سکوت، از این هنر، برای معنا دادن به زندگی ام بهره می‌برم.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید