فهرست مطالب
حلکنندههای مسائل بهمرورزمان لقب بهترین حلال مشکلات را میگیرند و این ویژگی مادرزادی نیست. درواقع این زمان است که کمک کرده تا بعد از دههها حل مسئله، رهبران زیادی در حوزه کسبوکار و بخشهای سیاسی کشورها نمایندگانی بهرهمند از انواع ذهنیت حل مسئله در دنیا معرفی شوند.
افراد باهوش و پیشرو بهمرورزمان آموختهاند که ذهنیت کاملاً باز و کنجکاوی داشته باشند و در مسیر رسیدن به هدفی که تعیین کردهاند به یک سری اصول سازماندهی شده برای حل حتی نفوذناپذیرترین مشکلات پایبند بمانند. جذابیت چنین شخصیتهایی، داشتن ذهنیت حل مسائل بسیار سخت در همه شرایط است.
انواع ذهنیت حل مسئله کدام اند؟
موقعیتهای بیثبات بیش از هرزمان دیگری چالشبرانگیز است و رهبران، مدیران و بسیاری دیگر را بهعنوان افرادی باهوش و متمرکز معرفی میکند.
موفقیت چنین افرادی با دنبال کردن شش رویکرد تقویتکننده تضمین میشود:
◄ کنجکاوی همیشگی نسبت به همه جنبهها و اجزای مشکل
◄ کمالگرا نبودن و تحمل بالا در پذیرش پیچیدگیها و ابهام
◄ بهرهمندی از ویژگی « چشم سنجاقک» برای مشاهده همهجانبه جهان
◄ مشاهده و پیگیری آنچه اتفاق میافتد و روحیه تجربهگرایی بیوقفه
◄ باور به تفکر جمعی با تأیید این حقیقت که باهوشها خودشان را در یک اتاق محبوس نمیکنند.
◄ تمرین نشان بده و بگو show and tell چراکه حرف زدن، انگیزه بخش است.
در ادامه قصد دارم این شش رویکرد از انواع ذهنیت حل مسئله را بیشتر بازکنم تا در مورد آنها اطلاعات بهتری داشته باشیم.
کنجکاوی همیشگی
اگر در حال تجربه زندگی با یک کودک چهار-پنج ساله بوده باشید متوجه شدهاید که این کوچولوهای بامزه پرسشگرهای خستگیناپذیری هستند! فقط کافی است هدف سؤال پنج «چرا…» ی آنها قرار گرفته باشید تا درک بهتری از ذهنیت آنها پیدا کنید.
این گروه سنی به دنیا میآیند تا نسبت به هر موضوع تازهای واکنش نشان بدهند و عدم اطمینان شیرینی در روح آنها موج بزند. مأموریت آنها کشف کردن است و مسئولیت فهمیدن به آنها سپرده شده. امیدوارکننده اینجاست که بچهها، کنجکاوهای قابلستایشی هستند و به همین دلیل تقریباً در هر خانهای قفسههای بلند و بطریهای مخصوص بچهها وجود دارد!
وقتی دور و اطراف ما یکی از همین بچههای کنجکاو باشد، با ورود به موقعیتهایی که بیثباتی زیادی در آن حس میکنیم به یاد واکنش آنها میافتیم یا شاید گریزی به کودکی خودمان بزنیم. به یاد میآورید که چطور بیوقفه میپرسیدید:
« چرا اینجورشده؟ این چرا این شکلیه؟…»
متأسفانه در دورانی بین پیشدبستانی تا زمانی که رسماً وارد دنیای کسبوکار میشویم، این کنجکاوی شیرین و حتی گاهی خستهکننده ازنظر دیگران کمرنگ و کمرنگتر میشود و زمانی به خود میآییم و میبینیم که دیگر نمیخواهیم کنجکاوی کنیم.
•● برایتان جالب است اگر بدانید
مغز ما به عدد قابلتوجهی از دادههای شکلگرفته از الگوهای تحمیلشده درگذشته معنا میدهد. به همین دلیل تکنیک ساده این است که دمی دست نگه داریم و بپرسیم «چرا؟» تا بعد از درک نسبی موقعیت و در نظر گرفتن فرضیات، بهتدریج ریشه مشکلات را شناسایی کنیم.
نکته: این تکنیک را باید در ابتدای تلاش برای حل مسئله پیاده کنیم تا نگاه همهجانبه بهتری داشته باشیم.
تفکر بر پایه اصول اولیه: بهترین روش برای حل مسئله در زندگی روزمره
مسائل را میتوان به عناصر کوچکتری تقسیم کرد و در قدم بعدی دوباره آنها را کنار هم قرار داد تا به نتیجه رسید.
تمایل طبیعی انسان به تصمیمگیری که شامل شناسایی و تأیید، دسترسی داشتن و تعصبات و پیشفرضها میشود کاری میکند تا در همان ابتدای حل مشکل خیلی زود یک سری از راهحلها را کنار بگذارد. درحالیکه راهحلهای بهتر و نوآورانهتر با کنجکاوی در مورد رشتهای از پاسخهای احتمالی به دست میآید.
- پیشنهاد اول
شاید بد نباشد در جلسه بعدی تیمی که برگزار میشود، جلوی فرضیات اولیه یا پاسخهای سریع خودمان یک علامت سؤال بگذاریم و بدین ترتیب زمینه کنجکاوی بهتری را فراهم کنیم. این ترفند کوچک جالب اتفاقاً قدرت شگفتانگیزی هم دارد و باعث پیدا کردن روشهای چندگانه بیشتر برای حل مسئله و تمرکز درست روی گردآوری مدارک میشود.
- پیشنهاد دوم
احتمالاً برایتان جالب است که از تکنیک تز/ آنتی تز thesis/antithesis یا تیم قرمز/تیم آبی red team/blue team استفاده کنید. برگزاری جلسات کاری با پیادهسازی این تکنیک با تقسیم اعضا به دو گروه مخالف که در مورد پاسخهای اولیه تیم، نظرات مخالف میدهند آغاز میشود.
پاسخهای اولیه معمولاً نتیجهگیریهای مرسوم و آشنای و برآمده از یک الگوی ذهنی سنتی هستند و قرار است این نتیجهگیریها به چالش کشیده شوند . اما چرا پیروی نکردن از یک روش آشنا و همیشگی بهتر است؟
باور داریم که عدم قطعیت ( روشی که تازگی دارد) کمک میکند تا نتیجه بهتری بگیریم. کنجکاوی ناشی از این عدم قطعیت درواقع موتور خلاقیت بهحساب میآید.
پذیرش ابهام و پیچیدگی
احتمالاً شما هم از آن دسته افراد هستید که فکر میکنند حلکنندههای مسائل، مهندسان انکارناپذیر و قابلتحسین هستند! احتمالاً حتی ذهنیت حل مسئله را در آنها طوری تصور میکنید که برای باز کردن هر گرهای، هدف دارند و دقیقاً میدانند باید چه بکنند. اما واقعیت چیست؟
بسیاری از به قول شما این مهندسان تحسینبرانگیز آدمهایی با قدرت آزمونوخطای بالا هستند. آنها با احتمال زیاد اهل فضای تصادفی بازی پینگپونگ هستند تا برنامهریزی خطی دقیق. بنابراین، همه ما و نه فقط حلکنندههای برتر مسائل، فرضیاتی را در نظر میگیریم، آنها را بهصورت اطلاعات دستهبندی میکنیم و بعد گمانههای اولیه خود را در قالب پاسخ بهبود میدهیم یا حتی آن را کنار میگذاریم.
- ● مهم: آنچه لازم است همه ما بدانیم پذیرش نواقص و تحمل ابهام و پیچیدگی است. یعنی بتوانیم با حس حضور در یک بازی شرطبندی در برابر احتمالات قد علم کنیم.
باید مدام به خودمان یادآوری کنیم که جهان، جهان عدم قطعیت است. واقعیت در قالب محصولی از رویدادهای تصادفی و واکنشهای بشری بسته بندی شده است. شاید در این مورد، پاندمی کرونا یک مثال عالی باشد.
موضوع صحبت ما در مورد اثرات اقتصادی و سلامتی کرونا و ارتباطات پیچیدهاین بیماری با جنبههای مختلف زندگی انسان است. درحالیکه تقریباً هیچ دانشی در مورد آن نداشتیم. همه ما مجبور بودیم برای تصمیمگیری بهتر، به احتمالات توجه کنیم حتی اگر این فرضیات پیشبینی شده درست و ناقص بودند.
متأسفانه انبوهی از شواهد هستند که میگویند نوع بشر آمارشناس شهودی نیستند و اینکه فرض مبتنی بر غریزه همیشه و بدون تردید اشتباه است. پس به همین دلیل برای عمل در دنیای بیثباتی باید از خصلت تواضع و پذیرش انسانی خودمان بهره ببریم.
« باید به این آگاهی عمیق برسیم که دانش ما همواره ناکافی و موقت است و باید به لطف مدارک جدیدتر، دیدگاه خودمان را بازنگری کنیم.»
پژوهشها به ما میگویند که وقتی با نگاه عدم قطعیت و ابهام سعی در حل مسئله داریم بهتر از هرزمان دیگری به نتیجه میرسیم و برای اینکه بتوانیم با روحیه متواضعانه از پس حجم پیچیدگیها بربیاییم بهتر است راهحلهای مطمئن را وارد چالش خودمان بکنیم. چگونه؟
« برای اینکه این مسئله حل شود باید به چه نکاتی توجه کنیم؟»
طرح چنین پرسشهایی بهترین روش شروع است و کمک میکند تا فرضیات را روبهروی خودمان بچینیم و با در نظر گرفتن احتمالات بهراحتی جایگزینها را بررسی کنیم. گاهی پیش میآید که تردید و ابهام بیشازحد است ( در گامهای ابتدایی حل مسئله یا موقعیتهای اضطراری) و در چنین وضعیتی باید در نظر بگیرید آیا امکان حرکات کوچک یا کسب اطلاعات با هزینه منطقی برای خروج از مسئله برایتان وجود دارد یا نه.
فراموش نکنید که اگر موقعیت تعریفشده یکی از انواع کسبوکارهای پیچیده یا مشکلات اجتماعی باشد دانش کامل به دست نمیآید. اما همینکه بپذیریم دانش کافی نداریم ذهنیت حل مسئله در ما تغییر میکند و نتیجه بهتری میگیریم.
- ● مهم: زمانی میتوانیم یک مسئله را بهخوبی حل کنیم که تجربیات و آزمایشهای کافی توشه راه داشته باشیم. در این حالت، هرحرکت اطلاعات و احتمالات بیشتری در اختیار ما میگذارد مخصوصاً اگر موقعیت، اطمینان بسیار ضعیفی به ما بدهد که آیا میتوانیم نتیجه بگیریم یا بهسختی ممکن است.
از چشم سنجاقک غافل نشوید
شاید اولین بار است که با این عبارت آشنا میشوید! درحالیکه یکی از معروفترین ویژگیهای افراد کاردان و باهوش در حل مسئله داشتن چشمی معروف به چشم سنجاقک است.
سنجاقکها چشمهای مرکب بزرگی دارند که هزاران لنز و گیرندههای نوری حساس به امواج مختلف نور در آن وجود دارد. اگرچه ما هنوز هم نمیدانیم مغز چنین حشرهای دقیقاً چطور همه آن اطلاعات تصویری را پردازش میکند ولی با مقایسه متوجه شدیم که نماهایی برای آنها قابلدیدن است که در توان مغز و بینایی انسان نیست.
ایده چشم سنجاقک که برداشت همهجانبه- ۳۶۰ درجه- به فرد میدهد به « پیشگوهای برتر» اختصاص داده شده است که اغلب بدون تخصص و دانش خاصی، بهترین پیشبینیها در مورد رویدادها را انجام میدهند.
بهتر است اینطور به موضوع نگاه کنیم که چشم سنجاقک به معنی دسترسی به روزنه بسیار باز در مورد یک مسئله یا اینکه بررسی آن از چند زاویه مختلف است. موضوع جالب این است که این ایده کاری میکند تا تلاش کنیم فراتر از محدودههای ذهنی آشنا را مشاهده کنیم؛ محدودههایی که مغز الگوشناس ما به آنها عادت کرده و میخواهد برداشتها را جمعآوری کند. اما بهمحض بازتر شدن این روزنه، تهدیدها و فرصتهای مخفی از دید را هم میبینیم.
در ادامه، با یک مثال جالب این موضوع را پیش میبریم؛ دهه نود در هند و گسترش ترسناک HIV. بیماری تهدیدکنندهای که سلامتی بسیاری از مردم را هدف قرار داده بود. آشوک الکساندر Ashok Alexander سرپرست بنیاد کمکهای نوعدوستانه بیل و ملیندا گیتز در هند یکی از بهترین و شگفتانگیزترین نمونههای چشم سنجاقک را در این اتفاق سخت ثبت کرد.
الکساندر بعد از روبهرو شدن با یک نقشه اجتماعی پیچیده که رشد سریع آلوده شدن افراد را نشان میداد، تلاش کرد تا برای مسئله تعریف گستردهتری در نظر بگیرد. او از مدل واگیر اپیدمولوژیک (همهگیر) این بیماری در نقاط پرخطر hot spots استفاده کرد که بر اساس آن، شش کارگر جنسی به دلیل خشونت دیدن، محور این ارزیابی قرار گرفته بودند.
نگاهی که الکساندر به مسئله داشت باعث شکل گرفتن راهحل آواهان Avahan solution شد. این راهحل محدوده بزرگتری از نقاط مهم را دربر میگرفت که شامل موقعیت اجتماعی/فرهنگی کارگران جنسی میشد. این نگاه بیش از ششصد جامعه از هند را دربرگرفت و درنهایت باعث پیشگیری از ششصدهزار آلودگی شد.
اگرچه نگاه محدود پزشکی، حساس بود و انتظار نتیجه گرفتن از آن میرفت ولی توجهی به مسائل مرتبط با HIV نداشت که اینجا خشونت علیه کارگران جنسی بود و درنهایت کمک کرد تا راهحل غنیتری پیدا شود.
وقتی به بحران/ مسئله از چند زاویه نگاه میکنیم و مخصوصاً زوایایی را در نظر میگیریم که ممکن است وابستگی چندانی به مسئله اصلی نداشته باشد، قدم در راه شکستن یک قفل رمزآلود میگذاریم!
راز نهفته در چشم سنجاقک این است که دیگر از حالت تعصبی نسبت به مسئله خارج میشویم و نگاه همهجانبهای را تجربه میکنیم که لازمه روبهرو شدن با مشکلات غیرمنتظره و فرصتهای پیشبینینشده است. برای نمونه؛ کسی که در کسبوکار خود ارتباط تنگاتنگی با مشتری دارد بهخوبی میتواند اثر چشم سنجاقک را در سفر تعاملیاش با مشتری تجربه کند.
در این ذهنیت حل مسئله، فرد همسفر مخاطب خود میشود و به لطف تفکر طراحی به فرایند حل مسئلهای که مرتبط با مشتری اوست مشغول میشود.
پیگیری رفتار در لحظه
رفتار لحظهای به آن رفتاری گفته میشود که در زمان و لحظه حاضر اتفاق میافتد نه اینکه احتمالی یا قابل پیشبینی باشد. بااینکه مسائل پیچیده به این سادگیها دالانهای اسرارآمیز نهفته خود را به روی کسی باز نمیکنند و راهحل راحتی برایشان پیدا نخواهد شد ولی افراد توانمند و گرهگشایان باهوش از اکتشافات خود برای پیدا کردن راهحلهای مختلف یا آزمونوخطای فرضیات خودشان دست برنمیدارند.
در چنین موقعیتی افراد گرهگشا رویکردی دارند که آنها را به سمت ایجاد اطلاعات مبتنی بر دادههای موجود هدایت میکند نه اینکه از گذشته تابهحال چه اطلاعاتی وجود داشته است. چنین دیدگاهی برای ورود به بازار جدید یا ساخت یک بازار بسیار مهم است و مانع رسیدن به راهحلهای تاریخ گذشته میشود.
رازهای فروش در بازار سرد ؛ چطور محصولاتمان را در بازار سرد به فروش برسانیم؟
به نظر شما چطور میتوان اعتماد مشتریان را در بازار سرد جلب کرد؟
بسیاری از تیمهای حل مسئله که یا شاهد فعالیت آنها هستیم یا بهعنوان بخشی از تیم کار میکنیم، دو وضعیت دشوار عدم قطعیت و پیچیدگی را تجربه میکنند که گاهی اوقات واقعاً ترکیبی از « مصیبت» برای آنها میشود. برای بسیاری از شرکتهای حریص برنده شدن در بازارهای نوظهور ناشناخته ولی بزرگ- مثل ماشینهای برقی یا حملونقل بدون راننده که هنوز بازار قوی و سامانمند ندارد- حل مسئله مناسب معمولاً فقط با تکیه کامل بر داده موجود نیست بلکه طراحی آزمایشهایی برای کاهش این عدم قطعیت هم در دستور کار آنها قرار دارد.
نکته قابلتوجه در این ذهنیت حل مسئله، احتمال سازیهای درست و ارزیابیهایی است که برای حمایت از گامهای بعدی در نظر گرفتهشده و در کنار دادن اطلاعات بیشتر به هرحرکت ( برای نمونه خرید IP یا تأمینکننده قطعات) یا هر آزمایش ( مثلاً تست بسته جادهای) اختصاص داده میشود.
اگر شما هم در تیمی کار میکنید که قرار گرفتن در موقعیتهای پیشبینینشده را جزو استانداردهای هوشمندانه خود میدانند و به عبارتی همیشه از چالش برای راهاندازی دوباره خود استقبال میکنند باید به چنین رویکردی تبریک گفت!
برای نمونه؛ گرهگشایان مسائلی که روحیه خطرپذیر دارند همیشه با تجربه و آزمایش مداوم به نتیجه میرسند. این افراد آمار سنج از ارزش اطلاعات کامل برای نشان دادن بهای کسب اطلاعات بیشتر که به لطف نمونهها و آزمایشهای مداوم نصیبشان میشود غافل نیستند. A/B test یکی از بهترین نمونههای دخالت تجربه و آزمایش برای حل مسئله است.
این آزمایش ازجمله ابزارهای قدرتمند برای ارزیابی یک یا چند موقعیت است که بسیاری از کسبوکارهای امروز آن را انجام میدهند تا مثلاً واکنشها به تغییرات قیمت، تبلیغات و سایر ویژگیها را در بازارها بررسی کنند.
- ● مهم: تجربه کسبوکار در بازارهای آنلاین باعث شده تا این تست کاربرد بهمراتب بیشتر و اثرگذارتری داشته باشد و توجه بسیاری را در بازار رقابت و عرضه کالای مصرفی مناسب مشتری جلب کرده است.
اهمیت خرد جمعی
« تیم ما از هر تیم دیگری بهتر کار میکند. ما مثال نداریم!»
این یک اشتباه فاحش و آسیبزننده است که ممکن است تیمها را گرفتار کند. تکیهبر قدرت خود بیآنکه باور داشته باشیم با حضور دانش و تجربه دیگران میتوانیم تیمی بهمراتب قویتر بسازیم، تقریباً هر تیم تازهکار و حتی تیمهای موفق را میتواند آلوده کند.
ذهنیت حل مسئله در چنین موقعیتی چه میگوید؟ این چارچوب بسیار راهبردی نشان میدهد که در جهان مدام در حال تغییر که دمی از دگرگون شدن بازنمیایستد و موقعیتهای غیرقابلپیشبینی را پیش روی انسان میگذارد، وجود یک منبع جمعی با تکیهبر طوفان فکری کاری میکند تا باهوشترین افراد همتیمی شما شوند. نیاز به یک مثال دارید؟ چرا که نه!
واحد حفاظت از طبیعت سازمان حفاظت از محیطزیست آمریکا Nature Conservancy از سیستم ماشینی برای ساخت الگوریتمی کمک میگیرد تا بتواند انواع روشهای صید ماهی و تعداد قایق صید را شناسایی کند.
به بهترین الگوریتم، یک جایزه ۱۵۰هزار دلاری تعلق گرفت که با اعلام رقابت، ۲هزار و ۲۹۳ تیم از سایر نقاط جهان به این رقابت پیوستند. به لطف چنین رقابتی، بخش حفاظت از طبیعت از الگوریتم برگزیده برای شناسایی انواع و اندازه صید ماهی در قایقهای ماهیگیری در آسیا استفاده میکند تا بدین ترتیب از ماهی تن اقیانوس آرام و سایر گونههای درخطر نابودی محافظت کند.
نشان بده و بگو
اگر برای خواندن این مقاله وقت و حوصله کافی کنار گذاشته باشید حالا میتوانید به یاد بیاورید که ابتدای مقاله به چه اصلی پرداختم؛ نشان بده و بگو show and tell.
این اصل در مورد بچهها بود که بهعنوان یک روش آموزشی در مدارس برای نشان دادن سطح کنجکاوی و دقت او به کار گرفته میشد. اگرچه احتمالاً ربط چندانی به موضوع نوشته ندارد ولی حتماً توجه شما را جلب کرده است که چه جایی در این مقاله میتواند داشته باشد.
درواقع این دیدگاه واقعاً به درد حل مسئله میخورد. راهکار « نشان بده و بگو» در مورد نوع ارتباط مخاطب با مشکل و در ادامه کاربرد ترکیبی از منطق و ترغیب برای اقدام است. برای نمونه باغداران پرتقال یک روستا در شمال کشور برای یک نشست فوری تاریخی را تعیین میکنند. موضوع « مسئله فروش پایین پرتقال در دو سال اخیر در روستا» است.
جلسه تصمیمگیری با گرد هم آمدن همه باغداران، دهیار و کارگران برگزار میشود و طی آن نماینده صنف باغدارها به مسئله کیفیت آفتکش استفادهشده برای باغها و سطح کار کارگران با جزئیات اشاره میکند. از طرف دیگر یکی از اعضای صنف که در ارتباط با فعالیتهای گردشگری در روستا است به اهمیت جذب گردشگر برای ورود به باغ و خرید مستقیم محصول از باغدار و درنتیجه افزایش فروش تأکید میکند.
به بیان بهتر، با نشان دادن آمار و ارزیابیهای دقیق، اطلاعاتی را در اختیار جمع بزرگی از تصمیمگیرندهها میگذاریم تا بدین ترتیب با ورود به محدوده حل مسئله، مشکل با شفافیت بیشتری شناسایی و درنهایت حل شود.
به نظر فرصت خوبی است تا پس از خواندن این مقاله سری به کتابخانه صوتی مجموعه بزنید و با کتابهای شنیدنی بیشتری در حوزه توسعه فردی و روانشناسی آشنا شوید. اما قبل از آن فراموش نکنید که امکان دانلود رایگان اپلیکیشن ذهن برایتان فراهم شده است!
پایانبخش
ذهنیت حل مسئله پیش از آنکه روش حل مسئله را بدانیم، مهم و تعیینکننده است و همه حلکنندگان مسائل به آن واقف هستند. فراموش نکنیم ذهنیتی که:
◄ مشتاق به پرسیدن و فهمیدن است.
◄ به دنبال کمالگرایی منفی نیست.
◄ از چشم سنجاقک برای حل مسئله استفاده میکند.
◄ اهل آزمونوخطا و مایل به ارتباط با خرد جمعی است و برای تصمیم نهایی میتواند از آمار و ارقام و جزئیات بیشتر کمک بگیرد.
همیشه منتظر احتمالات کاملاً جدید در موقعیتهای غیرقابلپیشبینی است.
اگر در جلسه بعدی محل کارتان یا دورهمی خانوادگی، با موضوع مبهم و پیچیدهای روبهرو شدید حتماً یکی از شش نوع ذهنیت حل مسئله را به یاد بیاورید و از آنها استفاده کنید!
منبع:
من مینویسم. در کنار سفر، مهربانی، آشپزی و سکوت، از این هنر، برای معنا دادن به زندگی ام بهره میبرم.