خلاصه کتاب وقتی نیچه گریست

خلاصه کتاب وقتی نیچه گریست

فهرست مطالب

«وقتی نیچه گریست»، درامی از عشق، سرنوشت و اراده در وین قرن نوزدهم، در میان جوشش فکری ای که این دوران را تعریف می‌کند، روایت می‌نماید. اروین یالوم واقعیت و داستان، فضا و تعلیق را در هم می‌آمیزد تا داستانی ‏فراموش نشدنی درباره تاثیر فلسفه و روانشناسی بر یکدیگر را بازگو کند‎.‎

این کتاب یک رمان فوق العاده است که به این پرسش پاسخ می‌دهد که چه چیزی درمان و بهبود را تشکیل می دهد، و نمونه مهمی از رابطه پویا و پیچیده بین بیمار و پزشک را ارائه می دهد.

برای آشنایی بیشتر با کتاب وقتی نیچه گریست با این خلاصه کتاب همراه شوید.

شناسنامه کتاب وقتی نیچه گریست

  • عنوان اصلی : When Nietzsche Wept
  • نویسنده: ایروین دی یالوم
  • کشور: آمریکا
  • سال انتشار: ۱۹۹۲
  • ژانر: رمان، روانشناسی، فلسفی
  • مناسب برایهمه افراد 
  • امتیاز کتاب: ۴.۳۵ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com‏) 

معرفی کتاب

نویسنده فرانسوی آندره ژید می‌گوید: “تاریخ داستانی است که اتفاق افتاده است. داستان، تاریخی است که ممکن است اتفاق افتاده باشد.” این دقیقاً همان چیزی است که یالوم در رمان” وقتی نیچه گریست” تولید کرده است.

برای این منظور، یالوم یک “نوامبر اضافی” فرضی را در سال ۱۸۸۲ توصیف می‌کند و نیچه را به ملاقات یوزف برویر، یک پزشک روانشناس که در واقع برجسته‌ترین فرد در زمان حیات نیچه بود، می‌برد.

در واقع، نیچه و برویر هرگز همدیگر را ملاقات نکردند، اما یالوم ارتباطی بین حوزه نوپای روانکاوی در سال ۱۸۸۲، آثار فردریش نیچه و پیشینیان متافیزیکی او می‌بیند.

شخصیت اصلی، دکتر یوزف برویر، با فردریش نیچه ملاقات می‌کند و به او کمک می‌کند تا از بیماری روانی خود عبور کند. این جلسه منجر به ایجاد روان درمانی مدرن می‌شود. توجه داشته باشید که در زمان رمان، روانکاوی هنوز اختراع نشده بود.

آنچه در ادامه داستان می‌آید یک سفر درخشان است که در آن دو مرد درگیر بحث‌های روزانه، شوخی‌ها و دسیسه‌ها می‌شوند. این رمان بسیار شبیه به یک بازی شطرنج است. زیرا هر دو مرد به روش‌های غیرقابل پیش‌بینی و شگفت‌انگیزی متحول می‌شوند.

بدون شک، آموزش خود یالوم به عنوان روانکاو در کاوش روان شناختی ماهرانه برویر و نیچه منعکس شده است. یالوم گفته که با کتاب وقتی نیچه گریست، قصد داشته نشان دهد که چگونه ممکن است روان درمانی تحت شرایط مختلف ابداع شده باشد.

ملاقات نیچه و برویر در خلاصه کتاب وقتی نیچه گریست

این داستان از دید محدود سوم شخص روایت می‌شود. در سال ۲۰۰۷ یک فیلم با اقتباس از این رمان ساخته شده است. در ادامه خلاصه ای از داستان این کتاب ارائه می‌شود.

خلاصه کتاب وقتی نیچه گریست

داستان از سال ۱۸۸۲ آغاز می‌شود، زمانی که فردریش نیچه، بزرگترین فیلسوف اروپا، در آستانه ناامیدی و خودکشی قرار دارد و نمی‌تواند درمانی برای سردردها و سایر بیماری‌هایی که آزارش می‌دهد، بیابد.

عشق سابق و مرموز فردریش نیچه، لو سالومه، یک بانوی زیبا روسی، پزشک مشهور وینی و مربی زیگموند فروید، یوزف برویر، را متقاعد می‌کند که میگرن و “ناامیدی” نیچه را درمان کند تا جهان از وجود “مهم ترین فیلسوف ۱۰۰ سال آینده ” محروم نشود.

لو سالومه، دکتر برویر را متقاعد می‌کند که نیچه را تحت درمان قرار دهد، اما دخالت او را مخفی نگه دارد. او همچنین از دکتر برویر می‌خواهد که پزشک بودن خود را نیز مخفی نگه دارد. زیرا نیچه مغرورتر از آن است که درمان را قبول کند.

نیچه با اکراه به وین می‌رود تا توسط دکتر برویر معاینه شود. نیچه به صورتی غیردوستانه اعلام می‌کند که نمی‌تواند درمان در کلینیک را بپذیرد.

اما بعداً، زمانی که دکتر برویر به اتاق مهمانخانه نیچه می‌رود، او  را در حال مرگ روی زمین می‌بیند. دکتر برویر در طول شب به نیچه مشاوره می‌دهد تا کمک کند میگرن های شدیدش را درمان کند.

نیچه کوتاه می‌آید و موافقت می‌کند که تحت یک شرط، یک ماه تحت مراقبت دکتر برویر بماند. شرط آن‌ها به این صورت بود که برویر موافقت می‌کند که سردردهای مزمن میگرنی نیچه را درمان کند، اگر نیچه، فیلسوف بزرگ، هم به حرف‌های برویر گوش دهد و در درمان ناامیدی‌اش به او کند.

جلسات درمانی در خلاصه کتاب وقتی نیچه گریست

دکتر برویر در حین پیاده روی به  سمت خانه اش فکر می‌کند که شاید این درمان رادیکال جدید که نیچه پیشنهاد کرده است، مفید باشد.

خود دکتر برویر از وسواس جنسی که نسبت به یک زن بیمار سابق به نام برتا پاپنهایم دارد، رنج می‌برد. همچنین ازدواجش در وضعیت وحشتناکی قرار دارد و او اراده خود را برای زندگی از دست داده است. درنتیجه دکتر برویر تصمیم می‌گیرد که هم به عنوان بیمار و هم پزشک عمل کند.

در ابتدا، جلسات درمانی روزانه بین این دو مرد کمی ‌دشوار و بحث برانگیز است. اما با گذشت زمان، آن‌ها احساسات شخصی خود را بیان می‌کنند و با یکدیگر راحت تر می‌شوند. رازهایشان را به اشتراک می‌گذارند. در مورد ترس‌های عمیق، خواسته‌ها و اضطراب‌های وجودی شان بحث می‌کنند.

خیلی زود، یک روند درمانی برای نیچه و دکتر برویر ایجاد می‌شود.

نیچه عاشقانه شیفته لو سالومه است، در حالی که دکتر برویر در مورد ترک همسرش و زندگی با بیمار سابقش خیال پردازی می‌کند. مانند نیچه، دکتر برویر بر روی برتا روش «صحبت درمانی» را استفاده کرده است و در طول درمان عاشق او شده است.

دو مرد، این شیفتگی‌های جسمانی‌شان را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند و بیان می‌کنند که چقدر از زندگی‌شان به خاطر چنین امیال طاقت‌فرسایی از بین رفته است.

دکتر برویر با دوست نزدیک و دانشجوی پزشکی‌اش، زیگموند فروید، مشورت می‌کند و در مطالعاتش به فروید کمک می‌کند. فروید مجذوب جلسات درمانی دکتر برویر با نیچه می‌شود.

پس از اینکه یک روز نیچه و دکتر برویر از گورستانی بازدید می‌کنند که در آن مادر، پدر و برادر دکتر برویر به خاک سپرده شده‌اند، نیچه به طور اتفاقی متوجه می‌شود که مادر دکتر، برتا نام دارد.

صحبت های نیچه در خلاصه کتاب وقتی نیچه گریست

این یک چاه فلسفی از احساسات دست نخورده را در مورد ترس ناخودآگاه از پیری، مردن، پشیمانی و رها کردن گذشته برای نیچه باز می‌کند.

با بازگشت به خانه دکتر برویر ، با فروید تماس می‌گیرد تا بیاید و او را هیپنوتیزم کند. فروید این کار را انجام می‌دهد و در حالی که دکتر برویر تحت هیپنوتیزم است، فانتزی خود را مبنی بر ترک خانواده برای زندگی با برتا در ایتالیا اجرا می‌کند.

از طریق هیپنوتیزم درمانی، دکتر برویر وسواس خود را نسبت به برتا پاک می‌کند و مسیر درمان خود را آغاز می‌کند.

اکنون که دکتر برویر بهبود یافته است، می‌تواند به درستی وسواس نیچه نسبت به لو سالومه را درمان کند. نیچه گریه می‌کند و از زندگی ناتمام خود ناله می‌کند و تمایل خود را برای زندگی عادی ابراز می‌کند.

نیچه اعتراف می‌کند که ریشه یأس و وسواس او اتوفوبیا (ترس از تنهایی) است. وقتی دکتر برویر اعتراف می‌کند که لو سالومه از ابتدا پشت کل روند درمان بوده است، نیچه حیرت زده می‌شود.

نیچه در یک پیچ و تاب طعنه آمیز متوجه می‌شود که همان زندگی ای را که به عنوان یک پسر کوچک انتخاب کرده بود دارد انجام می‌دهد و اکنون باید بقیه روزهای خود را به عنوان یک فیلسوف تنها و منزوی زندگی کند.

نیچه با داشتن این تجلی می‌تواند وسواس خود را نسبت به لو سالومه کنار بگذارد و به زندگی خود به عنوان یک فیلسوف ادامه می‌دهد.

اگر به خواندن رمان‌هایی با پس زمینه فلسفی علاقه دارید، خلاصه کتاب زیر را مطالعه نمایید.

خلاصه کتاب تهوع

در رمان تهوع می‌توانید تجربه تخیلی مردی که در تلاش است تا معنایی برای زندگی خود بیابد را بخوانید. این رمان حول محور فلسفه اگزیستانسیالیسم می‌چرخد.

‎اکنون بخوانید‎

 

نقد و بررسی کتاب «وقتی نیچه گریست»

تعداد بسیار کمی‌ از نویسندگان می‌توانند شخصیت نیچه را مانند یالوم در داستان به تصویر بکشند. نیچه برای بسیاری از مردم به قدری در چیزهای متفاوت معنا می‌کند که به راحتی می‌توان او را در تصویر خود نادرست معرفی کرد.

اما یالوم در ساخت شخصیت داستانی خود و دیالوگ های جالب نیچه و برویر به متون نیچه نزدیک شده است و کاوشی جذاب در روان درمانی و فلسفه داشته است.

درواقع یالوم سعی نموده با وارد کردن مجموعه‌ای از مکاتبات واقعی بین نیچه و چند تن از افراد زندگی‌اش، از جمله خواهرش الیزابت، ریچارد واگنر و دوستش از دانشگاه بازل، فرانتس اوربک، دقت تاریخی و کیفیت افکار بررسی شده را افزایش دهد.

برویر از طریق گفتمان خود، ارزش‌ها و آرمان‌های نیچه را مورد توجه قرار می‌دهد و برای افراد ناآشنا، مروری گذرا از اصول نوشته‌های فلسفی اولیه نیچه ارائه می‌کند.

گفته معروف نیچه این است که تمام فلسفه یک زندگی نامه است. در اینجا یالوم نگاهی اجمالی به ما می‌دهد که چگونه فلسفه نیچه بر روانشناسی او تأثیر گذاشته است و بالعکس.

طرح داستان بر سر یک سری بحث‌ها و مشورت‌های طولانی بین این دو مرد می‌گذرد. البته، ادب و نزاکت گفتار وینی اواخر قرن نوزدهم باید توسط این دو متخصص حرفه‌ای رعایت شود که باعث شده دیالوگ گاهی اوقات کمی‌ کشیده شود و خواننده مجبور شود با پاراگراف‌های طولانی یکی پس از دیگری دست و پنجه نرم کند.

هر چند وقتی این دو مرد با یکدیگر راحت‌تر می‌شوند، برخی از تشریفات کنار گذاشته می‌شود.

از دیگر ایرادات این کار می توان به شخصیت های زن داستان اشاره کرد که همه آن‌ها به طرز وحشتناکی یک بعدی هستند.

مشکل بعدی وقتی است که افشاگری بزرگ نیچه ارائه می‌شود، این حس به خواننده دست می‌دهد که او به شیوه‌ای بسیار انفجاری‌تر از آنچه در کتاب نشان داده شده واکنش نشان می‌داد. هم شخصیت داستانی او و هم آنچه از نیچه به عنوان یک مرد می‌دانیم، ما را وادار می‌کند منتظر واکنش بزرگ‌تری از سوی نیچه باشیم.

این انتقادات با توجه به جاه‌طلبی باورنکردنی این اثر و موفقیت بزرگ آن در دیدگاهی که به دست می‌آورد، واقعاً فقط یک نقد ناچیز است. این کتاب برای کسانی که به فلسفه و روان‌شناسی علاقه دارند، فوق‌العاده خواندنی است.

بخش‌هایی از متن کتاب

“هر فردی باید انتخاب کند که تا چه میزان از حقیقت را می‌تواند تحمل کند.”

“ناامیدی بهایی است که فرد برای خودآگاهی می‌پردازد. عمیقاً به زندگی نگاه کنید، همیشه ناامیدی را خواهید یافت.»

“اگر به اندازه کافی بالا برویم، به ارتفاعی خواهیم رسید که تراژدی دیگر غم انگیز به نظر نمی‌رسد.”

“فرزندآوری از روی نیاز اشتباه است. استفاده از کودک برای تسکین تنهایی اشتباه است. فرزندآوری با هدف بازتولید نسخه دیگری از خود اشتباه است.”

“زندگی جرقه ای است بین دو فضای خالی یکسان، تاریکی قبل از تولد و تاریکی پس از مرگ.”

“من رویای عشقی را می‌بینم که عاشق شدن در آن، بیشتر از آن است که دو نفر در آرزوی تصاحب یکدیگر باشند.”

“روح یک انسان بر اساس انتخاب‌های او ساخته می‌شود.”

“یک چیزی که در موردش به وضوح احساس می‌کنم، مهم است که اجازه ندهید زندگی تان شما را زندگی کند. در غیر این صورت، در نهایت وقتی به چهل سالگی برسید،  احساس می‌کنید که واقعاً زندگی نکرده اید. من چه آموخته ام؟ شاید هم اکنون زندگی کنم تا در پنجاه سالگی با حسرت به دهه چهلم نگاه نکنم.”

گریستن نیچه در خلاصه کتاب وقتی نیچه گریست

“قبل از اینکه «ما» بشوم باید «من» می‌شدم.”

“زمانی که زنده ای، زندگی کن!  اگر کسی بمیرد و وقتی که زندگی‌اش به پایان رسیده، مرگ وحشت خود را از دست می‌دهد! اگر کسی در زمان مناسب زندگی نکند، هرگز نمی‌تواند در زمان مناسب بمیرد.”

“اطاعت از دیگری آسان‌تر و بسیار آسان‌تر از فرمان دادن به خود است.”

“برای اینکه فرزندت را بسازی، ابتدا باید خودت را ساخته باشی. در غیر این صورت، به خاطر نیازهای حیوانی، یا تنهایی، یا برای وصله کردن سوراخ‌های خود، به دنبال فرزندآوری رفته ای. وظیفه شما به عنوان پدر و مادر این است که نه خود دیگری، بلکه یوزف دیگری، بلکه فردی بالاتر را بیافرینید.”

“زمانی در زندگی ما بود که آنقدر به هم نزدیک بودیم که به نظر می‌رسید هیچ چیز مانع دوستی و برادری ما نمی‌شود و فقط یک پل کوچک عابر پیاده ما را از هم جدا می‌کرد. همین که می‌خواستی روی آن پا بگذاری، از تو پرسیدم می‌خواهی از پل عابر پیاده به سوی من رد شوی؟ – بلافاصله دیگر نمی‌خواستی. و وقتی دوباره از تو پرسیدم سکوت کردی از آن به بعد کوه‌ها و رودخانه‌های سیل آسا و هر آنچه که می توانست ما را ازهم جدا و بیگانه کند، بین ما قرار گرفت.  حتی اگر می‌خواستیم در کنار هم باشیم، نمی‌توانستیم.”

“انگیزه‌های خود را عمیق تر تشریح کنید! خواهید دید که هیچ کس تا به حال کاری برای دیگران انجام نداده است. همه اعمال ما با انگیزه های درونی خودمان هدایت می‌شوند، همه خدمات خدمت به خود هستند، همه عشق ما، عشق به خود هستند.»

“نداشتن برنامه ریزی در زندگی، خود به این معناست که اجازه دهید وجودتان یک حادثه باشد.”

“زمان را نمی‌توان شکست داد. این بزرگترین بار ماست و بزرگترین چالش ما این است که علیرغم وجود این بار زندگی کنیم.”

از خود بپرسید، چه کسانی امن هستند، راحت و همیشه شاد هستند؟ جواب را به شما می‌گویم: فقط آن‌هایی که دیدگاهی کسل کننده دارند، یعنی مردم عادی و بچه‌ها.

“عود ابدی به این معناست که هر بار که عملی را انتخاب می‌کنید، باید مایل باشید که آن را برای همیشه انتخاب کنید. این موضوع برای هر عملی که انجام نشده، هر فکر مرده‌، هر انتخابی که از آن اجتناب شده است، یکسان است. و تمام زندگی زندگی نشده در درون‌تان تا ابدیت زندگی نشده باقی خواهد ماند.”

“اکنون معتقدم که ترس‌ها زاده تاریکی نیستند. در عوض، ترس‌ها مانند ستاره‌ها هستند – همیشه وجود دارند، اما با تابش نور روز پوشیده شده اند.”

“ازدواج نباید زندان باشد، بلکه باید باغی باشد که در آن چیزی برتر کشت شود.”

صاحب نظران در مورد کتاب “وقتی نیچه گریست ” چه می‌گویند؟

“وقتی نیچه گریست، رمانی هوشمندانه، با دقت تحقیق شده و از تخیلی غنی سرچشمه می‌گیرد” – بوستون گلوب

” این کتاب قوی و معتبر است و با به کارگیری عنصر غافلگیری یک لحظه جادویی و تکان دهنده ساخته است.” -دنیای کتاب واشنگتن پست

“«وقتی نیچه گریست» بهترین نمایشنامه نویسی درمورد اندیشه یک متفکر بزرگ پس از «سناریوی فروید» سارتر است.” – شیکاگو تریبون

“وقتی نیچه گریست، نشان دهنده عمق فلسفه، روانشناسی و فرهنگ قرن نوزدهم است. یک رمان فانتزی است که تنها جنبه ناامید کننده آن، این است که واقعاً اتفاق نیفتاده است.” بررسی کتاب کیرکوس

معرفی نویسنده وقتی نیچه گریست

نویسنده خلاصه کتاب وقتی نیچه گریستایروین دی یالوم در ۱۳ ژوئن ۱۹۳۱ در واشنگتن دی سی به دنیا آمد. والدین او چندین سال قبل از تولدش از روسیه به آمریکا مهاجرت کرده بودند و در واشنگتن دی سی یک فروشگاه مواد غذایی داشتند. یالوم و خانواده‌اش بالای خواربارفروشی زندگی می‌کردند.

از آنجایی که به خاطر شرایط فقیر نشین محله زندگی در خیابان خطرناک بود. یالوم بیشتر دوران کودکی‌اش را صرف کتاب‌خوانی نمود. تا در نهایت مدرک لیسانس خود را از دانشگاه جورج واشنگتن در سال ۱۹۵۲ و دکترای خود را از دانشکده پزشکی دانشگاه بوستون در سال ۱۹۵۶ دریافت کرد.

در سال ۱۹۶۲، یالوم به عنوان مربی در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد شروع به کار کرد، و در نهایت در سال ۱۹۷۳ به درجه  استادی روانپزشکی رسید و تا  سال ۱۹۹۴ که از استنفورد بازنشسته شد، در مقام استادی تدریس می‌کرد.

یالوم فعالیت ادبی خود را در سال ۱۹۷۰ با انتشار کتاب تئوری و عمل روان درمانی گروهی آغاز کرد. از زمان انتشار، این کتاب به عنوان یک کتاب درسی در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفته است. یالوم از آن زمان تاکنون کتاب‌های بیشتری منتشر کرده است، از جمله کتاب‌های درسی، غیرداستانی و داستانی.

پرفروش‌ترین کتاب یالوم در سال ۱۹۸۹، جلاد عشق و داستان‌های دیگری در مورد روان‌درمانی، با دیدگاهی که کمتر بر روانشناسی بالینی مبتنی بود  و بیشتر انسانی بود، ده مورد را بررسی نمود. در سال ۱۹۹۲، یالوم اولین رمان خود را با عنوان وقتی نیچه گریست را منتشر کرد که برنده مدال طلای مشترک المنافع شد. بسیاری از کتاب‌های داستانی یالوم مضامینی از فلسفه و روانشناسی وجودی را در خود جای داده اند.

آثار منتخب ایروین یالوم عبارتند از: جلاد عشق و داستان‌های دیگر روان درمانی (۱۹۸۹) ، وقتی نیچه گریست (داستانی، ۱۹۹۲)، یالوم ریدر (۱۹۹۸) ، مامان و معنای زندگی (۱۹۹۹) هدیه درمانی: نامه ای سرگشاده به نسل جدیدی از طرف درمانگران و بیمارانشان (۲۰۰۲) ، درمان شوپنهاور (داستانی، ۲۰۰۵) ،خیره به خورشید: غلبه بر وحشت مرگ (۲۰۰۸) ، مسئله اسپینوزا (داستانی، ۲۰۱۲).

اگر به خواندن آثار کلاسیک یا کتاب های روانشناسی و خودیاری علاقه دارید با دانلود اپلیکیشن ذهن می‌توانید مجموعه ای از برترین کتاب های جهان را در کمترین زمان مطالعه نمایید.

دانلود اپلیکیشن

3 دیدگاه‌ها

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید