خلاصه کتاب وضعیت آخر

خلاصه کتاب وضعیت آخر

فهرست مطالب

تجربیات و احساساتی که تجربه می‌کنیم، حتی در اولین سال‌های کودکی‌مان می‌تواند ما را از زندگی‌ای که می‌خواهیم باز دارد. پس باید بفهمید که چگونه می‌توانید کنترل احساسات خود را در دست بگیرید و از گذشته رها شوید، تا آینده‌ای سالم و شاد داشته باشید.

اگر به دنبال کتابی هستید که به بررسی این موضوع بپردازد که چرا باورهای عمیقی در مورد خود و دیگران ایجاد کرده‌ایم و به تکرار اشتباهات ادامه می‌دهیم، احتمالاً از خواندن کتاب وضعیت آخر لذت خواهید برد.

 کتاب وضعیت آخر نوشته تام هریس، یک راهنمای ارزشمند است، برای درک اینکه چگونه تجربیات و خاطرات گذشته بر زندگی‌مان در زمان حال تأثیر می‌گذارند.

برای آشنایی بیشتر با این خلاصه کتاب  همراه شوید.

شناسنامه کتاب وضعیت آخر

  • عنوان اصلی : I’m OK – You’re OK
  • نویسنده: ‏توماس هریس 
  • کشور: آمریکا
  • سال انتشار: ۱۹۶۷
  • ژانر: روانشناسی، خودیاری
  • مناسب برایهمه افراد 
  • امتیاز کتاب: ۳.۷۴ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com‏)

معرفی کتاب 

توماس هریس به عنوان یک روان‌پزشک به دنبال راه‌هایی برای فراتر رفتن از نتایج محدود و فرآیندهای آهسته درگیر در روان‌پزشکی متعارف بود. او می‌خواست راه‌حلی منحصر به فرد، در دسترس و مقرون به صرفه را برای حل مشکلات زندگی به مردم ارائه دهد.

روش تحلیل رفتار متقابل (TA)، که توسط اریک برن ارائه شد، نشان داد که می‌تواند این راه حل باشد. تحلیل رفتار متقابل یک مدل روان درمانی است که مبتنی بر این ایده است که بزرگسالان همیشه بقایایی از تجربیات شدید دوران کودکی را حمل می‌کنند.

درواقع تحلیل رفتار متقابل، روشی برای درک چگونگی عملکرد ذهن، چرایی انجام کاری که انجام می‌دهیم و این که چگونه می‌توانیم در صورت تمایل از انجام کاری که نمی‌خواهیم انجام بدهیم دست برداریم، است.

وضعیت آخر کتابی است که برای افراد عادی نوشته شده تا رویکردهای تحلیل رفتار متقابل را بهتر درک کنند و این استراتژی‌ها را در زندگی خود به کار گیرند. این کتاب، پس از کتاب بازی های اریک برن، با این هدف که اصطلاحات کمتری داشته باشد و برای عموم قابل دسترس‌ باشد، نوشته شده است.

ساده بودن متن باعث شده این کتاب به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شود و با فروش بیش از ۱۵ میلیون نسخه به پرفروش‌ترین کتاب کلاسیک تبدیل شود که زندگی میلیون‌ها نفر را تغییر داده است.

 کتاب وضعیت آخر در مورد این موضوع صحبت می‌کند که هر انسانی دارای سه حالت شخصیتی (کودک، بالغ، والد) است که همه آن‌ها با یکدیگر تعامل دارند تا وظایف خاصی را انجام دهند و تصمیمات روزمره را بگیرند.

ساختار شخصیت در خلاصه کتاب وضعیت آخرخواندن این‌که چگونه برخی از اعمال کلامی‌ و فیزیکی می‌توانند مشخص کنند که ما از کدام یک از این سه حالت شخصیتی برای انجام هر کاری استفاده می‌کنیم، شگفت انگیز است.

تاکید این کتاب بر کمک به افراد برای تجزیه و تحلیل چگونگی تأثیر موقعیت زندگی‌شان بر ارتباطات‌شان هنگام تعامل از طریق یکی از حالت‌های شخصیتی والد، بالغ یا کودک است.

با این که بیش از ۵۰ سال از چاپ کتاب وضعیت آخر می‌گذرد، این کتاب همچنان یک راهنمای عالی برای درک رفتار خود، رفتار بین فردی خود و  یافتن و حفظ نگرش «من خوبم-تو خوبی» در زندگی است.

خلاصه کتاب وضعیت آخر

یک خلاصه ساده از کتاب وضعیت آخر، اعتبار لازمی را که کتاب و نویسنده  سزاوار آن هستند، ارائه نمی‌دهد. این کتابی است که برای درک کامل معنای آن در مورد تحلیل رفتار متقابل باید به صورت کامل مطالعه کرد. به همین دلیل در ادامه فقط خلاصه بخشی از عناوین مهم کتاب ارائه می‌شود.

معرفی سه حالت شکل دهنده ساختار شخصیت

فرض تحلیل رفتار متقابل بر این است که سه حالت قابل تشخیص در هر یک از ما وجود دارد که برای پردازش اطلاعات و پاسخ به محرک‌های اطراف از آن‌ها استفاده می‌کنیم. این‌ها والد، بالغ و کودک هستند.

والد درون

والد مجموعه‌ای از تمام چیزهایی است که کودک در سال‌های اولیه زندگی خود ثبت کرده است. تمام قوانین، توصیه‌ها و محدودیت‌ها متعلق به والد است.

هریس می‌گوید از آن‌جایی که زندگی فرزندان به والدین وابستگی دارد، هر چیزی که آن‌ها بگویند به عنوان چیزی “درست” در نهاد فرد ثبت می‌شود.

اگر والدین در قوانین خود بسیار سخت‌گیرانه عمل کنند، در آینده ممکن است برای ساختار بالغ سخت‌تر باشد که این قوانین را زیر سوال ببرد و آن‌ها را کنار بگذارد.

در عین حال اگر والدین در رفتار خود دچار تناقض باشند، ممکن است باعث شوند، کودک تا حدی جلوی والد خود را بگیرد که ضعیف یا تکه‌تکه شود.

کودک درون

از آن‌جایی که کودک در سال‌های اولیه‌اش هیچ حرفی نمی‌زند، بیشتر خاطراتش به صورت احساسات است.

در ساختار کودک، فرد تجربیات درونی خود را از هر چیزی که دیده، احساس، شنیده و درک کرده است، ثبت کرده است.

کودک وابسته به مادرش است و همیشه به دنبال نشانه‌هایی از تایید یا عدم تایید او است. کودک راهی ندارد که بفهمد چه چیزی باعث تایید یا عدم تایید او می‌شود.

این مسئله او را ناامید می‌کند و او را به این نتیجه می‌رساند که: “خوب نیستم”، این مسئله در مغز ما نقش بسته است و نمی‌توان آن را عوض کرد.

کودک درون در خلاصه کتاب وضعیت آخر

بالغ درون

وقتی فرد به دنبال پاسخی برای خودش است، بالغ رشد می‌کند. او متوجه می‌شود که داده‌های متفاوتی از آن‌چه توسط والدین آموزش داده می‌شود و آن‌چه توسط کودک احساس می‌شود، وجود دارد.

بالغ متفاوت از والد است. بالغ به روشی تقلیدی قضاوت نمی‌کند و به دنبال اجرای مجموعه‌ای از استانداردهای تعیین شده نمی‌باشد، و در مقابل کودک قرار می‌گیرد، که تمایل دارد بر اساس تفکر پیش‌منطقی و ادراک ضعیف یا تحریف شده واکنش‌های ناگهانی نشان دهد.

بالغ این قدرت را دارد که کودک را بررسی کند تا ببیند آیا این احساسات برای زمان حال مناسب است یا نه؟ یا اینکه دیگر به او کمک نمی‌کند و صرفاً پاسخی به داده‌های قدیمی‌ والد است.

چهار موقعیت زندگی

هریس ادعا می‌کند که تحلیل رفتار متقابل چهار موقعیت زندگی زیر را با توجه به خود و دیگران می‌سازد:

۱. من خوب نیستم، تو خوب هستی

پیش فرض همه بچه‌هاست. کودک خیلی زود به این نتیجه می‌رسد که “من خوب نیستم”، و پدر و مادرش که تامین کننده همه نیازهای زندگی او هستند، باید خوب باشند.

۲. من خوب نیستم، تو خوب نیستی

اگر والدین به خصوص مادر با کودک سرد برخورد کنند، او را نوازش نکنند یا پرخاشگرانه با اوبرخورد کنند، این حالت به وجود می‌آید. بزرگسالی که در این موقعیت قفل شوند، نوازش و ارتباط عاطفی را از هر کس دیگری در ‏زندگی رد می‌کند. این باعث اعتماد به نفس پایین در فرد می‌شود.‏

۳. من خوبم، تو خوب نیستی

فرزندان والدین بدسرپرست، وقتی که زخم‌های خود را بهبود می‌دهند، ‏در صورتی که خودشان را خوب ببینند، اما والدین و بعداً ‏دنیا را خوب ندانند، می‌توانند به این موضع جنایی روی بیاورند که همه بد هستند به جز خودشان.

۴.من خوبم، تو خوب هستی

این تنها موضع آگاهانه است و مبتنی بر تصمیمی‌ است که می‌گیریم.‏

ساختار بالغ است که اعتبار داده‌های والد را آزمایش می‌کند و داده‌های کودک را به‌روزرسانی می‌کند تا بیان عاطفی را متعادل کند، بنابراین به سمت باور من خوبم-تو خوبی حرکت می‌کند.

تاثیر چهار موقعیت در زندگی واقعی

تحقیقات زیادی در مورد چگونگی ظهور هر یک از این موقعیت‌های زندگی در شخصیت افراد ناشی از تجارب کودکی و اینکه چگونه این موضوع بر تفکر و رفتار آنها در زندگی بزرگسالی تأثیر می‌گذارد، انجام شده است.

به عنوان مثال، “من خوب نیستم – تو خوب هستی” ممکن است به این علت ایجاد شود که فرد در کودکی مورد تمسخر قرار گرفته است. در نتیجه، چنین افرادی عزت نفس پایینی دارند، احساس ناتوانی می‌کنند و دیگران را مقدم بر خود قرار می‌دهند تا محرک «راضی کردن دیگران» خود را برآورده کنند.

یکی دیگر از موقعیت‌های رایج  “من خوبم – تو خوب نیستی” است. در این‌جا، فرد نسبت به اطرافیان‌شان احساس برتری دارد. افراد در این موقعیت به طور گزینشی ابعادی را انتخاب می‌کنند که در آن‌ها احساس برتری می‌کنند و به طور نسبی درباره آن‌ها لاف می‌زنند تا محدودیت دیگران را برجسته کنند.

از سوی دیگر، ابعادی را که دیگران ممکن است در آن بهتر عمل کنند را بی‌اهمیت جلوه می‌دهند. افرادی که در موقعیت‌های قدرت قرار دارند مانند مدیران، والدین و شخصیت‌های معتبر، به‌راحتی می‌توانند در این دام بیفتند.

موقعیت “من خوبم – تو خوب نیستی” چالشی برای یادگیری و توسعه ایجاد می‌کند. یکی از نتایج طبیعی این موقعیت زندگی این است که میل دائمی‌ برای خودنمایی و تحمیل برتری وجود دارد.

افراد در این موقعیت اگر متوجه شوند، شخص دیگری در کاری بهتر است، ارزیابی‌های مقایسه‌ای انجام می‌دهند و تلاش می‌کنند  راه‌هایی پیدا کنند تا نشان دهند از سطح برابری از دستاوردها برخوردارند یا راه‌هایی برای کاهش ارزش دیگران پیدا می‌کنند.

اما وقتی فرد در موقعیت “من خوبم، تو خوب هستی” قرار داشته باشد، نیازی به ارزیابی مقایسه‌ای، احساس برتری نسبت به دیگران، و نیازی به عیب یابی در دیگران ندارد.

افراد در این موقعیت به سرعت دستاوردها، دیدگاه‌ها و استدلال‌های دیگران را می‌پذیرند. در عین حال، آن‌ها با خودشان هم راحت هستند و تمایل دائمی‌برای پیشرفت و تبدیل شدن به نسخه بهتری از خود را دارند.

ماتریس موقعیت ها در خلاصه کتاب وضعیت آخر

این چهار موقعیت را می‌توان در زندگی و درتعامل با دیگران به کار گرفت.  در تعامل با دیگران، دانستن اینکه دو طرف در کدام چارچوب قرار دارند به شما کمک خواهد کرد.

به عنوان مثال دو فرد در موقعیت های”من خوبم – تو خوب نیستی” به همراه “من خوب نیستم – تو خوب هستی” می‌توانند به خوبی با یکدیگر تطابق داشته باشند.

با این حال، زمانی که موقعیت‌ها مناسب نباشد، مانند این‌که هر دو نفر در موقعیت «من خوبم – تو خوب نیستی» قرار داشته باشند، درگیری و سردرگمی‌ ایجاد می‌شود. علاوه بر این، درک موقعیت‌های دیگران می‌تواند به درک پیشگیرانه رفتارهای آن‌ها کمک کند.

علاوه بر درک موقعیت، تشخیص این که خودتان یا فرد مقابل با کدام وجه ساختار شخصیتی (والد، کودک، بالغ) به موقعیت‌ها پاسخ می‌دهید بسیار مهم است.

توماس هریس توضیح می‌دهد که نشانه‌های والد و کودک چیست. والد قضاوت کننده و عیب جو به نظر می‌رسند و کودک تکانشی و احساسی برخورد می‌کند.

تنها بالغ است که به ما فرصت تغییر و توسعه را می‌دهد. پس باید تا جای ممکن بالغ خود را تقویت کنیم.

تقویت بالغ (و غلبه بر کودک و والد درونی)

وقتی هیچ ایده‌ای از بالغ، کودک و والد درونی خود نداریم، نتیجه یک “بالغ آلوده” است که اغلب به رفتارهای غیر استاندارد متوسل می‌شود که هیچ سودی برای ما و افراد اطراف مان ندارد.

چند راه برای تقویت وجه بالغ وجود دارد:

  • یاد بگیرید زمانی که در ساختار والد یا کودک گیر افتاده اید، سیگنال‌ها را بخوانید.
  • از ارائه پاسخ‌های خودکار و قدیمی‌ والد و کودک خودداری کنید.
  • با مکث کردن به بالغ فرصت دهید تا فعال شود.
  • داده‌های والد و کودک را زیر سؤال ببرید: از خود بپرسید که آیا داده‌های قدیمی‌تان درست است؟ آیا آن‌ها پاسخ‌های مناسبی هستند؟ و آیا به شما کمک می‌کنند؟ خود فرآیند پرسش کردن، بالغ را وارد عمل می‌کند.
  • هرچه بیشتر با محتوای والد و کودک آشنا شوید، بیشتر می‌توانید آن‌ها را از بالغ‌تان جدا کنید.
  • و هر چه بیشتر این سه را از هم جدا کنید، بالغ خود را بیشتر رشد و تقویت می‌کنید.
  • برای روابط موثر یاد بگیرید که (والد، کودک، بالغ) را در دیگران ببینید. این معادل افزایش هوش هیجانی است.

نقد کتاب وضعیت آخر

علی‌رغم گذشت بیش از ۵۰ سال از انتشار کتاب وضعیت آخر،  شباهت‌های زیادی بین تحلیل رفتار متقابل با رویکردهای مدرن‌تر در درمان، مانند درمان شناختی رفتاری (CBT) است.

در حالی که CBT عمدتاً آینده‌نگر است، تحلیل رفتار متقابل  مدتی را صرف نگاه به گذشته می‌کند تا درکی در مورد این‌که چرا شخصی باورهای اصلی‌اش را در مورد خود، دیگران و جهان ایجاد کرده است.

همچنین به دلیل قدیمی بودن ممکن است نمونه‌های واضح نژادپرستی در برخی داستان‌ها  برای برخی از خوانندگان ناراحت‌کننده باشد. همچنین به علت گذر زمان برخی از مثال های ارائه شده در کتاب ممکن است برای خواننده ناآشنا باشد مثل جنبش هیپی ها.

کتاب وضعیت آخر برای اثبات روش تحلیل رفتار متقابل اشتباهات و تعمیم زیادی را ارائه می‌دهد. از لحظه‌ای که تحلیل رفتار متقابل سعی می‌کند هر رفتاری را در مدل خود جا کند، آشکار می‌شود که همه چیز ‏در آن جا نمی‌شود.‏ مانند اکثر مدل‌ها، زیرا واقعیت بسیار پیچیده‌تر از آن است که همه آن را در یک مدل ‏ساده‌شده جا شود.‏

همچنین کتاب وضعیت آخر، اغراق‌های زیادی را ارائه می‌دهد. به نظر می‌رسد که به جای ‏ارائه حقایق و ایده‌ها، بیشتر شبیه تشویق به استفاده از این روش است.‏

هریس از فروید انتقاد می‌کند.‏ اما «تحلیل رفتار متقابل» هم با همان اشتباه روبرو می‌شود: نتیجه‌گیری سریع بدون هیچ مدرکی.‏ دکتر هریس هم مانند روندی که برای بسیاری از روانکاوان معمول است، اغلب بدون پیش‌گفتار به نتیجه‌گیری ‏می‌پردازد که هیچ داده‌ای برای پشتیبانی از آن ندارد و این یک حدس بیش از یک قطعیت است.

کتاب وضعیت آخر، علی‌رغم تمام اشکالات و ‏محدودیت‌هایش هنوز هم بسیار روشنگرانه است و توضیحات و راهکارهای عالی را در زمینه ‏تحلیل رفتار متقابل به شما ارائه می‌کند.

این کتاب نه تنها درک‌تان در مورد رفتار انسانی گسترش می‌دهد، بلکه به شما کمک می‌کند تا ‏خود و اطرافیان‌تان را خیلی بهتر درک کنید.‏

درک بهتر خو و دیگران در

بخش هایی از متن کتاب 

“به آن تحلیل رفتار متقابل می‌گویند. این روش برای افرادی که از مبهم بودن  انواع سنتی روان درمانی دلسرد شده‌اند، امیدوار کننده است. به افرادی که به جای تطبیق می‌خواهند تغییر کنند، به افرادی که خواهان دگرگونی هستند تا سازگاری، پاسخ جدیدی داده است. این روش واقع بینانه است زیرا بیمار را با این واقعیت روبرو می‌کند که بدون توجه به آن‌چه در گذشته اتفاق افتاده است، او مسئول اتفاقاتی است که در آینده رخ می‌دهد. علاوه بر این، افراد را قادر می‌سازد تا تغییر کنند، خودکنترلی و خود هدایتی را برقرار کنند و  آزادی انتخاب را کشف کنند.”

“از طریق بالغ، شخص می‌تواند شروع به تشخیص تفاوت بین زندگی همان‌طور که به او آموخته و نشان داده شده است (والد)، زندگی آن‌طور که  آن را احساس می‌کند یا آرزو می‌کند (کودک) و زندگی همان‌طور که  آن را درک می‌کند (بالغ) بپردازد.”

“سه چیز باعث می‌شود مردم بخواهند تغییر کنند. به اندازه کافی صدمه بینند، ملالت یا شکل آهسته ناامیدی را تجربه کنند، به طور ناگهانی کشف کنند که می‌توانند تغییر کنند.”

“زمان چیزی است که ما بیشتر از همه می‌خواهیم، ​​اما افسوس به بدترین شکل از آن استفاده می‌کنیم.”

“رفتار انسان نه تنها در گذشته بلکه در توانایی انسان برای اندیشیدن به آینده یا تخمین احتمالات نهفته است.”

“والد با مادر یا پدر یکسان نیستن، بالغ به معنای چیزی کاملاً متفاوت از به بلوغ رسیدن است و کودک درون با یک فرد کم سن و سال یکسان نیست.”

“به نظر من تجربه مذهبی ممکن است ترکیبی منحصر به فرد از کودک (احساس صمیمیت) و بالغ  (تأملی در غایت) همراه با طرد کامل والد باشد.”

“در روانکاوی، تحلیلگر قهرمان است. در تحلیل رفتار متقابل، بیمار قهرمان است.”

“اعتراف کردن بدون تغییر یک بازی است. چه در یک پناهگاه، چه در اتاق کشیش و چه در مطب روان‌پزشک باشد.”

اگر به خواندن کتاب‌های روانشناسی علاقه دارید و نمی‌خواهید یک کتاب خیلی تخصیصی بخوانیدُ خواندن کتاب زیر می‌تواند برایتان جالب باشد.
‎‎

خلاصه کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید

زندگی خود را دوباره بیافرینید با معرفی الگوهای رفتاری خودتخریب‌گر به شما نشان می‌دهد، چگونه چرخه‌ای که شما را از رسیدن به شادی باز می‌دارد، متوقف کنید.

‎اکنون بخوانید‎

صاحب نظران در مورد کتاب “وضعیت آخر” چه می‌گویند؟

“در وضعیت آخر، هریس زبان فنی روانکاوی را کنار گذاشته و با منطق شفاف راهی برای درک خود و تغییر ارائه کرده است.”_ لس آنجلس تایمز

“این کتاب برای افراد بی‌سواد علوم رفتاری به‌راحتی قابل خواندن است. درمان‌گران هم می توانند سودی بی حد و حصر از خواندن وضعیت آخر ببرند، به خصوص اگر تمایل به خانواده درمانی یا گروه درمانی داشته باشد.” – چویس

“ارتباط برقرار کردن با کتاب وضعیت آخر آسان است. خواننده وقتی در حال خواندن این کتاب است بارها و بارها با وضعیت‌های دشوار خود روبه رو خواهد شد و  این پیام را دریافت خواهد کرد که «اگر این تله را دوست ندارید، می‌توانید آن را تغییر دهید»”.-مطبوعات کلیولند

“کتاب وضعیت آخر فوق‌العاده است. هریس به میلیون‌ها نفر کمک کرده است تا آزادی برای تغییر را پیدا کنند، اثربخشی شخصیت بالغ خود را آزاد کنند، و به صمیمیت شادی با دیگران دست یابند.” – تایمز

معرفی نویسنده کتاب وضعیت آخر

نویسنده خلاصه کتاب وضعیت آخرتوماس آنتونی هریس در ۱۸ آوریل ۱۹۱۰ در تگزاس به دنیا آمد. مدرک علمی‌خود را در سال ۱۹۳۸ از دانشکده پزشکی دانشگاه آرکانزاس گرفت‏. پس از اتمام دوره کارآموزی، آموزش روان‌پزشکی خود را در سال ۱۹۴۲ در بیمارستان سنت الیزابت در واشنگتن دی سی آغاز کرد.

پس از اتمام دوره رزیدنتی روان‌پزشکی، هریس به نیروی دریایی بازگشت، این بار به عنوان روانپزشک در اواخر جنگ جهانی دوم. او چندین سال روانپزشک نیروی دریایی بود، رئیس شعبه روان‌پزشکی شد و به عنوان فرمانده خدمت را ترک کرد. پس از آن یک پست تدریس در دانشگاه آرکانزاس، و سپس دوره‌ای به عنوان یک بوروکرات ارشد بهداشت روانی مشغول به کار بود.

در سال ۱۹۵۶ هریس یک مطب خصوصی روان‌پزشکی در ساکرامنتو افتتاح کرد. در همان زمان دکتر اریک برن که به طور فزاینده‌ای از تکنیک‌های پذیرفته شده روان‌پزشکی و روانکاوی در آن زمان ناامید شده بود، در حال توسعه نظریه‌های خود بود. او در سال ۱۹۵۷ مقاله‌ای را در معرفی نظریه جدید خود به نام تحلیل رفتار متقابل منتشر کرد.

هریس در سال ۱۹۶۰ همکاری نزدیک خود را با برن آغاز کرد. در سال ۱۹۶۴، برن کتاب پرفروش ترین بازی مردم را منتشر کرد که در آن بازی‌ها و تحلیل رفتار متقابل را به عموم معرفی شد.

با موفقیت بی‌نظیر کتاب برن و گسترش تحلیل رفتار متقابل به اروپا و آسیا، هریس که می‌خواست سهم خود را داشته باشد، تصمیم گرفت تا راهنما عملی‌تری برای تحلیل رفتار متقابل بنویسد که برای مخاطبان بیشتری جذاب باشد و درنهایت کتاب وضعیت آخر را نوشت.

زبان ساده هریس و نوشتن آسان و قابل فهم، این کتاب را به پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز تبدیل کرد. همچنین عبارت “من خوبم – تو خوب هستی” را به بخشی از واژگان آمریکایی تبدیل کرد. هریس در سال ۱۹۹۵ از دنیا رفت.

اگر به دنبال راهی برای پیشرفت و توسعه خود هستید بدون شک باید مطالعه نمایید. با ‏دانلود اپلیکیشن ذهن می‌توانید مجموعه‌ای از برترین کتاب‌های جهان را با صرف کمترین ‏زمان مطالعه نمایید‎.‎

دانلود اپلیکیشن خلاصه کتاب ذهن

2 دیدگاه‌ها

    • سلام دوست عزیز
      خیلی خوشحالم که این مقاله تونسته براتون مفید باشه.
      خلاصه کتاب ها به صورت صوتی ارائه می شن.
      موفق باشید

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید