فهرست مطالب
کتاب مردی به نام اوه نوشته فردریک بکمن، زندگی شخصیت اصلی را از جوانی تا پیری به تصویر می کشد، ونشان میدهد کل زندگی تلخ و شیرین است. ممکن است عمدتاً تلخ باشد، اما مملو از لحظات شیرین است که با افزایش سن، بیشتر و بیشتر بابت آنها شکرگزاری می کنید.
در این رمان برجسته، لحظههای غم انگیز و خنده دار به طرز ماهرانه ای در هم تنیده شده اند که آن را نه تنها به یک میان وعده سبک داستانی، بلکه یک غذای بسیار خوشمزه تبدیل کردهاند. در این کتاب خنده در میان اشک و اندوهی که به دلیل ناامنی اجتماعی افراد مسن، غم و اندوهی که به خاطر از دست دادن عزیران اتفاق افتاده است درهم تنیده شده اند.
در این مقاله سعی داریم شما را بیشتر با این کتاب و مفاهیم پشت ظاهر ساده و روان آن آشنا کنیم. برای مطالعه خلاصه کتاب مردی به نام اوه با ما همراه باشید.
شناسنامه کتاب مردی به نام اوه
- عنوان اصلی : A Man Called Ove
- نویسنده: فردریک بکمن
- کشور: سوئیس
- سال انتشار: ۲۰۱۲
- ژانر: رمان
- مناسب برای: همه افراد
- امتیاز کتاب: ۴.۳۵ از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com)
معرفی کتاب مردی به نام اوه
مردی به نام اوه داستانی از عشق، دوستی، شفقت، اندوه و رنج و قصیده ای کامل برای اهمیت دادن به دوستان و جامعه در کنار آمدن با غم از دست دادن است. این کتاب فوق العاده، مهربانانه، باز و صمیمانه است.
داستان با زندگی پیر مردی غرغرو که با همسر مردهاش صحبت میکند و طوری رفتار میکند که گویی او زنده است و مدام از عدم تایید او میترسد و با او مشورت میکند، شروع میشود. او به حدی سخت گیر است که همسایگانش او را “همسایه تلخ جهنمی” صدا میزنند. اما وقتی یک خانواده جوان پرهیاهو به همسایگی اش نقل مکان میکنند، دنیای تنهاییاش به هم میخورد.
از آن لحظه به بعد همه چیز شروع به تغییر میکند. آنچه در ادامه رخ میدهد داستانی کمیک و در عین حال دلگرم کننده از گربههای سرکش، دوستیهای غیرمنتظره، هم اتاقیهای ناخواسته، دختر بچههای بازیگوش با تعداد زیادی مداد رنگی، دوستیهای نجات یافته و آشکار کردن شخصیت اوه ای که همسرش عاشقش شده بود، میباشد.
نویسنده در طول داستان به تدریج لایههای شخصیت اوه را باز میکند. او را پیرمردی واقعی، صادق و سازش ناپذیر نشان میدهد که اشتباه برداشت کردن از رفتارش بسیار آسان است. اما با کمیدقت به این پرتره انسانی متوجه میشوید که غم و اندوهی در زندگی او وجود دارد که به اشکال مختلف ظاهر شده است. درنهایت نه تنها درک میکنید که چرا اوه این گونه هست، بلکه عاشق او میشوید و شروع به ریشه یابی رفتارهایش میکنید.
در واقع رمان فردریک بکمن نه تنها در مورد یک پیرمرد خشمگین همسایه است بلکه کاوشی متفکرانه و جذاب از تأثیر عمیق زندگی یک فرد بر زندگی تعداد بیشماری دیگر است.
شخصیت های اصلی کتاب
اوه
قهرمان رمان. اوه بیوه ۵۹ ساله ای است که وقت خود را صرف اجرای قوانین محله و غر زدن از وضعیت کنونی جهان میکند. او چندین بار تلاش میکند خود را بکشد، اما همسایههای فضول جدیدش، پروانه و پاتریک، مدام به گونهای مانع او میشوند. دوستی بین آنها شکل میگیرد و در پایان رمان، اووه فرصتی دوباره به زندگی میدهد.
سونجا
همسر فوت شده اوه. او معلم بود و به کتاب علاقه داشت. او در قطار با اوه آشنا شد و اندکی بعد با او ازدواج کرد. هنگامیکه او باردار بود، او و اوه به یک سفر به اسپانیا رفتند و تصادف کردند. آنها نوزاد را از دست دادند و سونجا ویلچر نشین شد. او بر اثر سرطان درگذشته است.
پروانه و پاتریک
پروانه همسایه اوه و همسرش پاتریک و دو دخترشان به همسایگی اوه نقل مکان میکنند و به طور تصادفی تریلر خود را به صندوق پستی او میاندازند. اگرچه اوه در ابتدا از او متنفر است، اما آنها با هم دوست میشوند. خانواده پاتریک و اوه بیشتر به هم نزدیک میشوند و در پایان کتاب دختران او اوه را “پدربزرگ” مینامند.
رون و آنیتا
رون همسایه و دوست سابق اوه است. آنها به دلیل اختلاف نظر در مواردی مانند انجمن ساکنان و نوع ماشینی که سوار میشوند، دیگر یکدیگر را دوست نداشتند. او آلزایمر دارد و مقامات دولتی قصد دارند او را از سرپرستی همسرش آنیتا درآورند و به خانه سالمندان ببرند.
اگر به خواندن این کتاب علاقه مند شدهاید با کلیک بر روی لینک زیر می توانید، متن کامل آن را به صوتی بشنوید.
کتاب صوتی مردی به نام اوه
مردی به نام اوه داستان روزگار پیرمردی است کم حرف، سختکوش و بسیار سنتی که اعتقاد دارد همه چیز باید سر جای خودش باشد. او سالها با قوانین سفت و سختش و همسرش که عاشقانه دوستش دارد زیسته و حالا انگار به آخر خط رسیده است. تا اینکه یک روز صبح ماشین یک زن باردار ایرانی و شوهرش که قرار است همسایهی او شوند به صندوقِ پستیاش کوبیده میشود و این آغاز ماجراست.
خلاصه کتاب مردی به نام اوه
رمان فردریک بکمن نویسنده سوئدی در سال ۲۰۱۲، مردی به نام اوه، داستان طنز تیره اوه، مردی ۵۹ ساله سوئدی را روایت میکند که در تلاش برای یافتن هدفی در زندگی خود است.
کتاب از زمانی شروع میشود که سونجا همسر اوه اخیرا درگذشته است و اوه پس از از دست دادن شغلش قصد دارد خود را بکشد. به نظر میرسد اوه با دنیا مخالف است، دائماً از مردم اطراف خود عصبانی است و با کارگران مغازه، همسایهها و حتی سایر رانندگان در جاده وارد درگیری میشود.
برنامههای اوه برای خودکشی از مسیر خارج میشود، زمانی که همسایههای جدیدش به آنجا نقل مکان میکنند: پروانه، یک زن ایرانی، شوهرش پاتریک، و دو دخترشان.
پروانه متوجه میشود که اوه، علیرغم ظاهر خشناش، ممکن است از درون رنج میبرد. او تصمیم میگیرد تا او را مشغول نگه دارد و هدفی را که ندارد به او بدهد، برای همین درکارهای کوچکی مانند تعمیر رادیاتور، مراقبت از یک گربه ولگرد، و آموزش رانندگی از اوه کمک میخواهد.
با پیشرفت کتاب، اوه بارها و بارها اقدام به خودکشی میکند، اما نیروهای خارجی مدام مانع او میشوند. در این روند، او بیشتر با پروانه و خانواده اش و همچنین با سایر همسایهها درگیر میشود.
همسایه و دوست سابق اوه، رون که دههها با او اختلاف داشت و همچنین همسر رون، آنیتا، به منبع اصلی درگیری او تبدیل میشوند که دلیلی برای ادامه زندگی برای او ایجاد میکنند.دولت تهدید میکند که رون را به خانه سالمندان میبرد. زیرا آلزایمر دارد.
برای اوه، این موضوع بسیار حساسی است زیرا یک تصادف اتوبوس، سونجا را اندکی پس از ازدواج مجروح کرد و او متعاقباً بقیه عمر خود را روی ویلچر گذراند. مقامات دولتی به اوه هم پیشنهاد داده بودند که در مرکز مراقبت از سونجا نگهداری کنن. پیشنهادی که او را عصبانی کرد.
در حالی که او برای کمک به آنیتا و رون قدم بر میدارد و دعواهای قدیمی را کنار میگذارد، اوه همسایههایی را مییابد که زمانی از او متنفر بوده اند، اما حالا دور او جمع میشوند. کل جامعه با موفقیت گرد هم میآیند تا از جدایی آنیتا و رون به خاطر تشریفات اداری بوروکراسی جلوگیری کنند. در این فرآیند، اوه با بسیاری از این افراد پیوندهای عاطفی برقرار میکند و برای اولین بار پس از مرگ سونجا، حس تعلق جدیدی را کشف میکند.
در نتیجه کتاب، اوه از یک مرد منفرد که قصد خودکشی دارد به محور یک جامعه در اطراف خود تبدیل میشود. او پس از سونجا موفق میشود زندگی دیگری پیدا کند، هر چند که ممکن است برایش دردناک و دشوار باشد. اوه درنهایت در خواب میمیرد. در مراسم تشییع جنازه او، حدود ۳۰۰ نفر برای تشییع مرد بدخلقی که زمانی هیچ دوستی نداشت، شرکت میکنند.
تجزیه و تحلیل داستان مردی به نام اوه
مردی به نام اوه عمدتاً به صورت سوم شخص از دیدگاه اوه روایت میشود. همانطور که رمان در زمان به عقب و جلو میرود، خوانندگان واقعاً توجیهی برای اعمال اوه پیدا میکنند. تغییرات زمانی با تغییر زمان فعل در عنوان فصلها مشخص میشود. اگرچه نوشته پراکنده است، اما چند کلمه در رمان میتواند احساسات اصلی را منتقل کند.
لحن کلی این رمان درباره مردی که تلاش میکند خودکشی کند، طنزآمیز است، و همسایههای اوه در سراسر کتاب به ارائه بهتر این تصویر کمیک کمک میکنند. لحن طنزآمیز به مثابه پوششی برای موضوع تاریکتر داستان یعنی خودکشی، غم و اندوه و از دست دادن عمل میکند و باعث نشاط میشود.
طرح به موضوعاتی مانند مرگ، غم و عشق میپردازد و روایت گروههای متنوعی از شخصیتها است (شامل یک زن مهاجر ایرانی تا یک نوجوان همجنس گرا) تا از جهانی بودن این مضامین صحبت کند.
این کتاب به شدت به سؤالاتی درباره «درست» و «نادرست» در جهان میپردازد و این نکته را مطرح میکند که آنچه بر اساس معیارهای بوروکراتیک، قانونی یا دولتی درست است ممکن است از نظر «نجابت انسانی» درست نباشد.
این رمان طنز چالش های اوه در مورد عشق، از دست دادن و اندوه آن را نشان میدهد. اقتباس سینمایی انگلیسی زبان این رمان بین المللی پرفروش با بازی تام هنکس در سال ۲۰۲۰ اکران شده است.
نمادهای اصلی کتاب
مشت گره کرده — در سرتاسر رمان، اووه وقتی عصبانی است مشتش را در جیبش گره میکند. مشت گره کرده او نمادی از ناتوانی و بیهودگی است. با وجود تمام تلاشهایش، اوو نمیتواند در مبارزه مداوم خود با بیعدالتی پیروز شود و او را پر از خشم ناتوان میکند.
ماشینها: ماشینها نمادی از وفاداری هستند. اوه به شدت به ساب خود اختصاص داده است و فکر میکند که همه ماشینهای دیگر بی فایده هستند. ساب یک برند سوئدی خودرویی است که پدر اووه آن را میرانند. پس از مرگ پدرش، اووه فقط به رانندگی با ساب ادامه داد تا پیوندی با پدرش حفظ کند. وقتی رون برندهای خودرو را از ولوو به بیامو تغییر میدهد، اووه از عدم وفاداری رون وحشت میکند.
ته سیگار – اوو همچنان ته سیگارهایی را پیدا میکند که توسط مردی که در ماشین سفید دور انداخته شده است. ته سیگار نمادی از بی احترامیاست که نشان دهنده اهانتی است که مرد سوار بر ماشین سفید و در مجموع مقامات دولتی نسبت به مردم عادی احساس میکنند. اووه ته سیگارها را جمع میکند و در جیبش میگذارد، نمادی از کینه ای است که او به دوش کشیده است.
گربه – گربه نماد پیوستن مجدد اوه به جامعه است. اوو پس از مدتها فلج شدن در غم و اندوه، سرانجام توانست دوباره شروع به مراقبت از دیگران کند.
بخش هایی از متن کتاب مردی به نام اوه
“مرگ چیز عجیبی است. مردم تمام زندگی خود را طوری زندگی میکنند که گویی وجود ندارد، و با این حال اغلب یکی از بزرگ ترین انگیزههابرای زندگی است. برخی از ما به مرور زمان آنقدر از آن آگاه میشویم که سخت تر، سرسختانه تر و با خشم بیشتری زندگی میکنیم. برخی به حضور دائمی آن نیاز دارند تا حتی از ضد آن آگاه شوند. بعضی آنقدر درگیر آن میشوند که خیلی قبل از اینکه ورودش را اعلام کند، به داخل اتاق انتظار میروند. ما از آن میترسیم، با این حال بیشتر از هر چیز از این میترسیم که ممکن است شخص دیگری غیر از خودمان بمیرد. زیرا بزرگترین ترس بعد از مرگ همیشه این است که از کنار ما بگذرد و ما را آنجا تنها بگذار.”
“ما همیشه فکر میکنیم زمان کافی برای انجام کارها با افراد دیگر وجود دارد. وقت کافی داریم که چیزهایی را به آنها بگوییم. و سپس چیزی اتفاقی میافتد، ما آنجا میایستیم و به کلماتی مانند “اگر” چنگ میزنیم.”
“و زمان چیز عجیبی است. بیشتر ما فقط برای زمانی زندگی میکنیم که درست پیش روی ماست. چند روز، هفته، سال آینده. یکی از دردناک ترین لحظات زندگی یک فرد احتمالاً زمانی است که به این بینش میرسد که به سنی رسیده است که بیشتر از آینده باید به گذشته نگاه کند. و وقتی دیگر زمانی جلو روی فردی نیست، باید برای چیزهای دیگری زندگی کرد. شاید خاطرات”
“وقتی کسی را از دست میدهی دلت برای عجیبترین چیزها تنگ میشود. چیزهای کوچک. لبخند زدنش. طوری که در خواب غلط میخورد. حتی دوباره رنگ کردن یک اتاق برای او.»
“او هرگز چیزی شگفت انگیز به اندازه آن صدا نشنیده بود. طوری صحبت میکرد که گویی مدام در آستانه قهقهه زدن بود. و وقتی او قهقهه زد، صدایی را به به وجود میآورد که اوه تصور میکرد اگر حبابهای شامپاین میتوانستند بخندند، آن صدا را در میآوردند.”
“همه راهها به چیزی منتهی میشوند که از پیش مقدر شده بود، انجام دهید.”
“آنها هرگز چیز زیادی نداشتند، اما همیشه به اندازه کافی داشتند.”
” کاری که به صورت خوب انجام شده در نوع خود یک پاداش است.”
“مردانی مانند اوه و رون از نسلی بودند که در آنها فرد همان کاری بود که انجام میداد، نه چیزی که درباره اش صحبت میکرد.”
صاحب نظران در مورد کتاب “مردی به نام اوه” چه میگویند؟
“ادای احترامیباشکوه به انسانیت و امکان دوستی و ایمان در عشقی که مدتهاست از دست رفته است. کتاب مردی به نام اوه زمینههای زیادی را در بر میگیرد: ازدواج، عشق، نژاد، طبقه، تقسیم بندی، مرفه نشینی. یکی از آن داستانهای خوبی است که همه چیز در آن به هم متصل میشود.” -جیمز مک براید
“یک تاکید الهامبخش در مورد عشق به زندگی و پذیرش افراد به خاطر ذات و ویژگیهای فردیشان…انتخابی عالی برای باشگاههای کتاب… تلخ، لطیف، و به طرز عجیبی شوخطبعانه، اما مطمئناً باعث اشک ریختن تان میشود.”— “بوک بروس کام”
“کتاب مردی به نام اوه محرک و خنده دار است . شرط میبندم که خیلی زود عاشق اوه میشوید و عمیقاً تحت تأثیر موقعیت او قرار میگیرید و پس از گذراندن وقت با او، شاید با کمی همدلی بیشتر از زمانی که اولین صفحه کتاب را خواندید به دنیای اطراف خود نگاه کنید.”-اریک لارسون
“با کتاب مردی به نام اوه میخندی، گریه خواهی کرد، در حالی که داستان دلخراش اوه از میان بازیگران مختلف شخصیتهایی که بدون دعوت وارد زندگی اش میشوند، آشکار میشود. بعد از خواندن این کتاب دیگر هرگز به افراد بدخلقی که وارد زندگیتان میشوند به شکلی یکسان نگاه نخواهید کرد. بسیار به یاد ماندنی و خواندنی است.”– سن دیگو اتحادیه تریبون، بهترین کتابهای سال ۲۰۱۵
“رمانی سبک و عمیقاً تکان دهنده درباره مردی بداخلاق اما دوست داشتنی که با آمدن یک خانواده جوان پرهیاهو به همسایگی اش ، دنیای انفرادی اش به هم میخورد. نمایشی عجیب و غریب ارکاوش متفکرانه و جذابی است که تأثیر یک زندگی بر تعداد بی شماری دیگر را نشان میدهد “ – سی بی اس لوکال
معرفی نویسنده
فردریک بکمن (زاده ۲ ژوئن ۱۹۸۱) نویسنده، وبلاگ نویس و مقاله نویس سوئدی است. در هلسینگبورگ بزرگ شد و در دانشگاه تحصیل کرد اما درس را رها کرد و در عوض راننده کامیون شد. هنگامیکه روزنامه رایگان اکسترا در سال ۲۰۰۶ راه اندازی شد، صاحب آن با بکمن که در آن زمان هنوز راننده کامیون بود، تماس گرفت تا برای روزنامهی او بنویسد. پس از یک مقاله آزمایشی، او به ستون نویسسی برای اکسترا و وبلاگ نویسی ادامه داد.
تا سرانجام این نویسنده پرفروش نیویورک تایمز، اولین حضور ادبی خود را در سال ۲۰۱۲ با کتاب پرطرفدار مردی به نام اوه شروع کرد. رمانهای فردریک بکمن به طرز شرورانهای خندهدار، تأثیرگذار و عاقلانه هستند. داستان های او اودیسههایی در مورد زنان و مردان معمولی و داستانهای تکاندهندهای از شجاعت روزمره هستند.
تا به حال، فردریک بکمن شش رمان بسیار تحسین شده، دو رمان صمیمانه درباره زندگی و عشق و یک کتاب غیرداستانی درباره والدین نوشته است.
کتبهای او عبارتند از او مردی به نام اوه (۲۰۱۲)، چیزهایی که پسرم باید درباره جهان بداند (۲۰۱۲)، مادربزرگم از من خواست به تو بگویم که متاسفم (۲۰۱۳)، بریت ماری اینجا بود (۲۰۱۴)، بیر تاون (۲۰۱۷) را نوشت. ما علیه شما (۲۰۱۸) و افراد مضطرب (۲۰۲۰).کتابهای او بیش از ۱۵ میلیون نسخه به ۴۶ زبان فروختهاند و فیلم اقتباسی از رمانش مردی به نام اوه نامزد دو جایزه اسکار شد.
فردریک بکمن، نویسنده، روزنامه نگار و وبلاگ نویس سوئدی، در سال ۲۰۱۳ به عنوان موفق ترین نویسنده سوئد انتخاب شد و هم اکنون با همسر و دو فرزندش در استکهلم سوئد زندگی میکند.
اگر به خواندن رمان علاه دارید با دانلود اپلیکیشن ذهن میتوانید مجموعه از برترین کتابهای جهان را به صورت صوتی یا خلاصه مطالعه نمایید.