فهرست مطالب
فرض کنید یک ایده تجاری دارید. چگونه میتوانید بفهمید که ارزش بررسی کردن را دارد یا نه؟ ممکن است نظر همکاران یا اعضای خانواده خود را بپرسید. اما در این مواقع متأسفانه، همه آن افراد برای جلوگیری از جریحهدار کردن احساسات یا شنیدن سخنان شما، کلمات شیرینی به شما میگویند که اغلب اوقات باعث تصوری اشتباه میشوند.
بنابراین چه راهحلی وجود دارد که بتوانید بفهمید مخاطب واقعیتان چگونه فکر میکند؟
تست مامان نوشته راب فیتزپاتریک مجموعهای از نکات و ترفندها را به شما میآموزد که چگونه سؤالات درست بپرسید تا بینشهای آنها را درک کنید. همچنین به شما یاد میدهد که چگونه ایده کسبوکار خود را به درستی مطرح کنید و توجه سرمایهگذاران را جلب کنید و بدانید چه زمانی زمان رها کردن آن ایده فرا رسیده است.
با یادگیری نحوه پرسیدن سؤالات صحیح، به حقایق پنهانی که در مقابلتان قرار دارد، دسترسی پیدا خواهید کرد و از تحقیقات بازار خود بیشترین بهره را خواهید برد. همه چیز با یادگیری روش صحیح سوال پرسیدن و هدفگذاری برای تعهد به جای تعریف و تمجید شروع میشود.
برای آشنایی با روشهای موثر سوال پرسیدن با این خلاصه کتاب همراه شوید.
شناسنامه کتاب تست مامان
- عنوان اصلی : The Mom Test
- نویسنده: راب فیتز پاتریک
- کشور: آمریکا
- سال انتشار: ۲۰۱۳ ( ویرایش شده در ۲۰۱۹)
- ژانر: کسب و کار، کارآفرینی
- مناسب برای: همه افراد
- امتیاز کتاب: ۴.۳۷ از ۵ (بر اساس وبسایتgoodreads.com)
معرفی کتاب
کتاب «تست مامان، چگونه با مشتریان صحبت کنید و چگونه وقتی همه به شما دروغ میگویند، بدانید کسبوکارتان ایده خوبی است» اثر راب فیتزپاتریک، کتابی است که هدف آن بهبود مکالمات مشتری و دریافت آموزههای واقعی از آنهاست!
ایده پشت عنوان کتاب این است که نباید از مادرتان بپرسید که آیا ایده شما، ایده خوبی است یا خیر. زیرا او چون شما را دوست دارد، به شما دروغ میگوید. این ادعا از نظر فنی درست است، اما موضوع اصلی این است که نباید از کسی بپرسید که آیا کسبوکار شما ایده خوبی است یا خیر.
زیرا همه حداقل کمی به شما دروغ خواهند گفت. با این حال، اگر سؤالات درستی بپرسید، میتوانید این دروغها را از بین ببرید و از هر کسی -حتی مادرتان- جوابهایی صادقانه دریافت کنید.
درواقع کتاب تست مامان مجموعهای از قوانین ساده برای ایجاد سوالات خوب است که حتی مادرتان هم نمیتواند درباره آنها به شما دروغ بگوید.
تست مامان نوشته راب فیتزپاتریک یک راهنمای عملی در مورد چگونگی دریافت بازخورد معنادار در مورد کسبوکار یا محصولتان است. فیتزپاتریک توضیح میدهد که چگونه میتوانید سؤالات درست بپرسید و پاسخهای بیطرفانهای را از مشتریان دریافت کنید که کسبوکار شما را به جلو ببرد.
صحبت کردن با مشتریان یکی از مهارتهای اساسی توسعه مشتری و استارتاپ ناب است. همه ما میدانیم که قرار است این کار را انجام دهیم، اما به نظر میرسد هیچ کس حاضر نیست اعتراف کند که خراب کردن این کار آسان و انجام درست آن بسیار سخت است.
همانطور که فیتزپاتریک توضیح میدهد، گفتگوهای عمیق یک به یک با مشتریان بالقوه میتواند تمام اطلاعات مورد نیاز برای ایجاد یک کسبوکار موفق را در اختیار شما قرار دهد.
با این حال، اگر در جمعآوری یا تفسیر دقیق بازخورد صادقانه مشتری شکست بخورید، میتوانید ماهها یا حتی سالها را صرف سرمایهگذاری روی محصولی کنید که نقصهای جبرانناپذیری دارد یا محصولی را تولید کنید که مشتریان در وهله اول هرگز نمیخواستند.
کتاب تست مامان به شما نشان میدهد که مکالمه اشتباه با مشتری چگونه است و چگونه میتوانید بهتر این کار را انجام دهید.
اگرچه این کتاب در درجه اول برای کارآفرینانی در نظر گرفته شده است که به دنبال جذب سرمایهگذاری تجاری جدید هستند، اما هر کسبوکاری که به دنبال بهبود خود است نیز میتواند از اصول آن استفاده کند.
کتاب تست مامان از زمان انتشار، به یکی از اجزای اصلی متخصصان در دنیای کسبوکار تبدیل شده است. اکنون به عنوان بخش اصلی برنامههای درسی در دانشگاههایی مانند هاروارد، شتابدهندههای راهاندازی مانند سید کمپ و کسبوکارهایی مانند شاپی فای استفاده میشود.
خلاصه کتاب تست مامان
گفتگو با مخاطبان هدف برای هر کسبوکاری ضروری است. با این حال، مصاحبه با افراد آسان نیست. وقتی از آنها میپرسید که در مورد راه حل شما چه فکر میکنند، مردم تمایل دارند دروغ بگویند. این چیزی است که باید مراقب آن باشید.
اما اگر آماده باشید، میتوانید از گفتوگوهای به ظاهر ساده برای کشف بینشهای مشتریان خود استفاده کنید. برای جمعآوری اطلاعات صحیح از مکالمات مشتریان خود، باید این گفتگوها را به روشی خاص انجام دهید و از اشتباهات خاصی جلوگیری کنید.
تست مامان چند قانون ساده را ارائه میدهد تا به شما کمک کند اطلاعات معنی داری را از هر کسی که با او صحبت میکنید استخراج کنید.
قوانین تست مامان چیست؟
“تست مامان” شامل چندین قانون ساده است که به شما کمک میکند سوالات بهتری بپرسید. هنگامی که از این قوانین برای هدایت مکالمه خود استفاده کنید به سرعت بینشهای مفید مشتری را کشف خواهید کرد.
سه قانون تست مامان عبارتند از:
- به جای ایده خود در مورد زندگی آنها صحبت کنید. هر کاری که در طول مکالمه انجام میدهید، سعی کنید ایده خود را ذکر نکنید. به این ترتیب، شما به طور تصادفی دیگران را وسوسه نمیکنید که به شما دروغهای سفید بگویند.
- به جای کلیات یا نظرات در مورد آینده در مورد جزئیات گذشته بپرسید. همچنین از پرسیدن سوالاتی در مورد آینده مانند “آیا از این محصول استفاده میکنید؟” خودداری کنید. سوالات فرضی مانند این اغلب منجر به نظرات یا وعدههای مبهم در مورد آینده میشود و به سختی قابل اعتماد است. در عوض، در مورد مثالهایی از گذشته بپرسید با سؤالاتی مانند «آیا میتوانید یک مثال از موقعیتی به من بدهید که این کار را کردید؟»
- کمتر صحبت کنید و بیشتر گوش کنید.
ایده پشت این قوانین این است که شما باید دادهها و بینشهایی را در مورد رفتار مخاطبان هدف خود کشف کنید. برخلاف نظرات، اینها اطلاعات مفیدی هستند که باید به دنبال آنها باشید.
سوالات خوب بپرسید و از پرسیدن سوالت اشتباه دوری کنید
مشتریان همیشه سعی میکنند ویژگیهایی را پیشنهاد دهند که فکر میکنند میتواند مشکل آنها را حل کند و باید به محصول اضافه شود. در این مواقع وظیفه شما این است که انگیزههایی که منجر به این نیاز شده است را درک کنید.
توجه داشته باشید که مشتریان تمایل دارند در مورد محصولات جدید یا پیشبینی رفتار خود دروغ بگویند یا تصمیمات خرید خود را بیش از حد تخمین بزنند. به همین جهت سوالاتی که میپرسید باید تا حد امکان در مورد گذشته مشتری شما باشد.
سؤالات احتمالی که به شما امکان میدهد چنین مواردی را بیابید به عنوان مثال میتواند موارد زیر باشد:
- روند کار خود را برای من توضیح دهید.
- آیا در آخرین بار با XY مشکل داشتید؟
- آیا سعی کردید آن مشکل را حل کنید؟
- اگر بله: چه راهحلهایی را امتحان کردید؟
- آن راهحلها تا چه اندازه موثر بودند؟ چه چیزی را در مورد آنها دوست داشتید؟
- اگر راهحلها موفق نبوده اند، چه مشکلی داشتهاند؟
- آیا به دنبال راه٬حلهای بیشتری بودهاید.
این سوال(ها) را قبل از صحبت با مشتری یادداشت کنید و خود را مجبور کنید که آنها را بپرسید، درنتیجه مسئولیت خود را جدی خواهید گرفت.
پرسیدن این سوالات آسان نیست، اما ضروری است. به این ترتیب میتوانید متوجه شوید که آیا ایده شما واقعا خوب است و مشتریان بالقوه به راه حلی که میخواهید ارائه دهید علاقهمند هستند یا نه؟
همچنین در طول مکالمه باید حداقل یک سوال بپرسید که پتانسیل آن را داشته باشد که کل ایده شما را ”تخریب کند”. و شما را میترساند. چنین سوالی میتواند منجر به پاسخی شود که ثابت میکند ایده شما بر اساس فرضیات نادرست ایجاد شده است.
پرسیدن چنین سوالی ترسناک است، اما آیا ترجیح نمیدهید این اطلاعات را قبل از سرمایهگذاری زمان و پول زیاد کشف کنید؟
علاوه بر سوالات خوب، باید سوالات اشتباه را نیز بدانید. اینها مواردی هستند که باید از آنها اجتناب کنید.
- به نظر شما این ایده خوب است؟ – این بدترین سوالی است که میتوانید بپرسید. زیرا افراد در پیشبینی تصمیمات آینده خوب نیستند و حتی اگر آنها ایده امروز شما را دوست داشته باشند، بازهم این موضوع در مورد احتمال خرید محصولتان یا استفاده از خدمات شما در آینده اطلاعات زیادی به شما نخواهد داد. همچنین از آنجایی که مشتریان نمیخواهند به شما صدمه بزنند و ممکن است تمایل به ارائه بازخورد رضایتبخش به شما داشته باشند.
- چقدر برای XY پرداخت میکنید؟ – توانایی ضعیف افراد برای پیشبینی رفتار آینده در مورد قیمتهایی که مایل به پرداخت هستند نیز صدق میکند. مشتریان شما ممکن است واقعاً در مورد ایده شما هیجان زده باشند، اما فراموش کنند که استفاده از محصول شما با برخی تعهدات نیز همراه است. در این حالت هیجانی، مشتریان به راحتی میتوانند قیمتی را که در آینده مایل به پرداخت هستند، بیش از حد برآورد کنند.
- نحوه پرسیدن سوالات. توجه داشته باشید که نه فقط خود سوالات، بلکه نحوه پرسیدن آنها نیز مهم است. مشتری هرگز نباید احساس کند که پاسخ خاصی به شما بدهکار است. به همین دلیل است که قبل از طرح سوال باید از جملاتی مانند «ما ماهها روی این موضوع خیلی سخت کار کردیم» اجتناب کنید. همچنین اگر میخواهید نظر صادقانهای داشته باشید، استفاده ازعباراتی مانند «رویای ما» ایده خوبی نیست.
برای آشنایی با تکنیکهای سوال پرسیدن خواندن مقاله زیر را به شما توصیه می کنیم.
تکنیکهای سؤال پرسیدن را فرابگیرید تا کیفیت زندگیتان افزایش یابد
پرسیدن سؤال مناسب، نکته کلیدی در تبادل اطلاعات و برقراری ارتباط مؤثر است. با طرح سؤال درست و مناسب میتوانید مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشید
به تعارفها توجه کنید
قبل از اینکه از هر مشتری بالقوهای در مورد بازخوردش بپرسید، باید بدانید که آیا آنها به محصول شما نیاز دارند، آیا میتوانند آن را بخرند یا میتوانند جایگزینهای ارزانتر یا حتی رایگان دیگری برای آن پیدا کنند.
همیشه به جای تعارف به دنبال دادههای واقعی و حقایق سرد و خشن باشید. اما چگونه میتوانید تشخیص دهید که آیا کسی دادههای خوبی به شما میدهد؟
هنگامی که در حال مکالمه هستید، از تمرکز بر گفتگو صرف نظر کنید و حواس خود را متوجه این موضوع کنید که آیا آنها سعی دارند بیش از حد از شما تعریف کنند. بیشتر اوقات، این فقط به این معنی است که آنها سعی میکنند از تعهد دور شوند.
فردی که به ایده شما علاقهمند است از شما سؤالات خاصی میپرسد و سعی میکند ایده دقیقی در مورد جنبههای مختلف کسبوکار شما به دست آورد.
بنابراین، از کارآفرینان جوان یا بیتجربه بیاموزید و حرفهای مزخرف، تعارفهای بیش از حد ایدهتان را کنار بگذارید. در عوض، در مورد تجارت صحبت کنید و به آن پایبند باشید.
دادههای بازار خود را همانطور که هست در نظر بگیرید و به دنبال یک بازار هدف باشید
در فرآیند جمع آوری دادهها از بازار، بسیاری از کارآفرینان نمیتوانند ایده خود را آنطور که هست ببینند. اگرچه ممکن است اعتراف به اینکه کسبوکار شما برای شکست آماده شده است دردناک باشد، اما یک مدیر باهوش میداند چه زمانی باید عقبنشینی کند و در مقابل چه زمانی باید بیشتر فشار بیاورد.
اگر بدانید چگونه جوابها را پیدا کنید، خواهید دید که بازار پر از پاسخ است. البته، پرسیدن سؤالات درست راهی عالی برای به دست آوردن بینش است، اما تفسیر آنها نیز به همان اندازه اهمیت دارد.
به عنوان مثال اگر میخواهید یک اپلیکیشن تناسب اندام ایجاد کنید، ابتدا باید جایگاه مناسبی پیدا کنید. اینترنت مملو از توصیههای تناسب اندام و تغذیه از همه نوع است، بنابراین زمانی که سفر خود را شروع میکنید میتواند بسیار گیج کننده باشد. بنابراین، مجموعهای از راهحلها را با هدف قرار دادن یک بازار هدف متمرکز ارائه دهید.
ازآنجایی که نمیتوانید همه گروهها را به طور همزمان هدف قرار دهید. به سراغ یک جنسیت، گروه سنی، شغل و غیره بروید. به عنوان مثال، میتوانید مادران بیست و سی سالهای را که در خانه میمانند و به دنبال تمرینهای ساده برای حفظ تناسب اندام خود در حداقل زمان هستند، هدف قرار دهید.
هنگامیکه بازار هدف خود را مشخص کردید، میتوانید از آنها سؤال بپرسید. اگر بازار شما از قبل همه چیزهایی را که به صورت آنلاین نیاز دارد را دارد، نیازی به توسعه یک برنامه پولی نیست که احتمالاً مورد توجه قرار نمیگیرد. در عوض، به دنبال راهحلهایی باشید که همه به دنبال آن هستند اما به سختی به دست میآیند.
محصولاتی با کاربرد و ارزش بالا برای کاربران توسعه دهید و در صورت عدم نیاز به محصول یا نداشتن بازار هدف متمرکز مناسب برای مواجهه با حقایق سرد آماده باشید. این پاسخها را در بازار خواهید یافت.
ملاقاتهای غیر رسمی را جایگزین جلسات رسمی کنید
جلسات رسمی از بسیاری از دیدگاهها بیش از حد ارزیابی میشوند. اولاً، برگزاری آنها به زمان و برنامهریزی زیادی نیاز دارد و احتمالاً هزینهای بیش از یک ملاقات معمولی برای شما خواهد داشت.
علاوه بر این، وقتی با سرمایهگذار بالقوه خود ملاقات میکنید، هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها پیشنهاد شما را قبول کنند یا حتی ایده شما را دوست داشته باشند. درنتیجه تمام آن منابع صرف شده به راحتی میتواند هدر رود. راهحل چیست؟ ملاقاتهایی را در محیطهای معمولی مانند کافیشاپ ترتیب دهید.
انجام یک ملاقات در محیطی غیر رسمی، نه تنها باعث آرامش بیشتر مشتری و سرمایه گذارتان خواهد بود، بلکه سریعتر، ارزانتر خواهد بود. همچنین احتمال بیشتری برای پایان یافتن آن ملاقات به یک دوستی، اگر نه بیشتر از آن، وجود خواهد داشت.
ملاقاتهای غیر رسمی گزینهای برای کارآفرینان مدرن است که به دنبال جمع آوری اطلاعات در مورد مصرف کنندگان خود هستند. برگذاری آرام ملاقات به سرمایهگذار و مشتری شما اجازه میدهد تا راحتتر حرف خود را باز کند.
بخشهایی از متن کتاب تست مامان
“شما اجازه ندارید به مشتریان بگویید مشکلشان چیست و در عوض، آنها اجازه ندارند به شما بگویند چه چیزی بسازید. آنها مالک مشکل هستند و شما صاحب راه حل هستید.”
“تلاش برای یادگیری از مکالمات مشتریان مانند حفاری کردن در یک سایت باستانی ظریف و حساس است. حقیقت در جایی آن پایین دفن شده است، اما بسیار شکننده است. در حالی که هر ضربه با بیل شما را به حقیقت نزدیکتر میکند، اگر از ابزاری نامناسب و بزرگ استفاده کنید، ممکن است آن را به میلیونها قطعه کوچک تبدیل کنید.”
“کشندهترین اشتباه دنیای کارآفرینی این است: “قطعاً این محصول را میخرم.” خیلی ملموس به نظر میرسد. به عنوان یک مؤسس، شما شدیداً میخواهید باور کنید که محصولتان به پول در بانک تبدیل میشود. اما مردم نسبت به کاری که در آینده انجام خواهند داد بسیار خوشبین هستند. آنها همیشه مثبتتر، هیجانزدهتر و مایل به پرداخت در آینده تصوریشان هستند تا زمانی که واقعا به آن موقعیت دست پیدا میکنند.”
“ما فرآیند بیهوده نظرخواهی و تعارف را دنبال میکنیم زیرا به دنبال تایید شدن هستیم. ما میخواهیم باور کنیم که حمایت و امضای کسی که به او احترام میگذاریم به این معنی است که سرمایهگذاری ما موفق خواهد شد. اما واقعاً نظر آن شخص مهم نیست. آنها هیچ ایدهای ندارند که آیا این تجارت قرار است موفق شود یا خیر. این موضوع را فقط بازار میداند.”
“آموختن اینکه باورهای شما اشتباه است ناامیدکننده است، اما باعث پیشرفتتان است. این کار شما را بیش از پیش به حقیقت یک مشکل واقعی و یک بازار خوب نزدیک میکند. بدترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که در حین جستجوی برای بهانه کوچکی جهت جشن گرفتن، اخبار بد را نادیده بگیرید. شما حقیقت را میخواهید، نه یک ستاره طلایی.”
“یک هفته را صرف آمادگی برای جلسات نکنید. یک ساعت وقت بگذارد و بعد بروید با مردم صحبت کنید. هر چه بیشتر وقت بگذارید، بیشتر طفره خواهید رفت و سرگردانتر خواهید شد. قبل از شروع خرید محصول، ماهها را صرف مکالمات تمام وقت با مشتری نکنید. یک هفته، شاید دو هفته وقت بگذارید. مدارک خود را بگیرید و سپس به آنها چیزی بدهید که به آن متعهد شوند.”
“هر بار که با کسی صحبت میکنید، باید حداقل یک سوال بپرسید که پتانسیل آن را دارد که تجارت فعلی شما را نابود کند.”
“در مورد زندگی آنها به جای ایدههای خود صحبت کنید به جای کلیات یا نظراتتان در مورد آینده در مورد جزئیات گذشته بپرسید. کمتر صحبت کنید و بیشتر گوش دهید. این تست مامان نامیده میشود زیرا منجر به سوالاتی میشود که حتی مادرتان هم نمیتواند درباره آنها به شما دروغ بگوید.”
“وقتی درخواستی را میشنوید، وظیفه شما این است که انگیزههایی را که منجر به آن شده است، درک کنید. شما این کار را با کاوش در اطراف سوال برای یافتن علت اصلی انجام میدهید. چرا آنها به خود زحمت میدهند این کار را انجام دهند؟ چرا آنها این ویژگی را میخواهند؟ آنها در حال حاضر چگونه بدون این ویژگی کنار خود را پیش میبرند؟ ”
“بهترین” به معنای یادگیری است، نه فروش.
تنها چیزی که مردم بیشتر از خودشان دوست دارند در مورد آن صحبت کنند مشکلاتشان است. با علاقه به مشکلات و نکات جزئی روزشان، از ۹۹ درصد افرادی که تا به حال ملاقات کردهاند، جالبتر خواهید شد.”
“تغییر متن و موضوع جلسه به “جستجو مشاور” برابر است با دور ریختن تمام شکلاتهایتان هنگام شروع رژیم. شما محیط را تغییر میدهید تا به طور طبیعی رسیدن به اهداف خود را تسهیل کنید.”
“به استثنای کارشناسان صنعت که مشاغل بسیار مشابهی ایجاد کردهاند، نظرات سایر افراد بیارزش هستند. شما حقایق و تعهدات میخواهید، نه تعارف.”
“تمجیدها طلای احمقها برای یادگیری از مشتری است: براق، حواس پرتکننده و بیارزش.”
“اگر فقط از ذکر ایده خود اجتناب کنید، به طور خودکار شروع به پرسیدن سؤالات بهتر میکنید. انجام این کار سادهترین (و بزرگترین) پیشرفتی است که میتوانید در مکالمه با مشتریان خود ایجاد کنید.”
“میگویند استارتاپها از گرسنگی نمیمیرند، غرق میشوند. در یک استارتاپ هرگز گزینههای خیلی کم، سرنخهای خیلی کم یا کمبود ایده نخواهید داشت. بلکه ایدههای خیلی زیاد دارید که باعث میشوند شما غرق شوید. شما از همه چیز کمی انجام میدهید. وقتی صحبت از رسیدن به سطح آب و پیشرفت سریعتر میشود، تقسیمبندی مشتریان خوب بهترین دوست شماست.”
“به گفتگو کردن ادامه دهید تا زمانی که دیگر چیزهای جدیدی نشنوید.”
خواندن کتاب زیر نیز میتواند به شما در درک بهتر چرایی کسبوکارتان کمک کند.
خلاصه کتاب با چرا شروع کنید
این کتاب به جای پرسیدن “چه” با پرسیدن “چرا” به دنبال آن است که چرا بعضی سازمانها و افراد نوآوری بیشتری دارند، مؤثرتر هستند و سودآوری بیشتری دارند.
صاحب نظران در مورد کتاب “تست مامان” چه میگویند؟
“اگر درباره نحوه پرسیدن سؤالات «درست» جهت اطمینان از شناسایی درد واقعی مشتریان به دنبال کمک هستید، بهترین کتاب در مورد این موضوع”تست مامان” نام دارد. من آن را به شدت توصیه میکنم.” کارلوس اسپینال، نویسنده
” هیچ راهی بهتر از این کتاب کوچک شگفتانگیز برای یادگیری آنچه مشتریان میخواهند و خواهند خرید، وجود ندارد. اگر میخواهید محصول جدید یا کسبوکار جدیدتان موفق شود، با خواندن کتاب تست مامان شروع کنید.” جان مولینز نویسنده، تست جاده کسب و کار جدید
“این کتاب کوتاه را بخوانید! معتقدم این بهترین و در دسترسترین کتاب برای کارآفرینانی است که به دنبال بازاری مناسب برای محصولشان هستند.” سایمون مرداک
معرفی نویسنده کتاب تست مامان
راب فیتز پاتریک کار آفرینی با بیش از چهارده سال سابقه است که در کنار راه اندازی کسبوکارهای کوچک مختلف، سه کتابچه راهنمای عملی در مورد آنچه در این مسیر آموخته است را نوشته است.
کتابهای او عبارتند از تست مامان (درباره کارآفرینی و توسعه مشتری)، راهنمای بقا در کارگاه (درباره طراحی آموزشی و تسهیل کننده) و کتابهای مفید بنویسید (درباره طراحی غیرداستانی به عنوان محصولی قابل توصیه و حل کننده).
کتابهای او در دانشگاههایی مانند هاروارد، ام آی تی و یو سی ال تدریس میشوند و به عنوان کتابچه راهنمای آموزشی در شرکتهایی مانند اسکای اسکنر و شاپی فای استفاده میشوند.
راب همچنین برنامههای آموزشی را در شرکتهایی مانند اچ پی و سونی موبایل اجرا کرده است و با ایفای نقش یک مربی به استارتاپها و کارآفرینان بیشماری کمک کرده است. توصیههای او متفکرانه، آزمایش شده در نبرد و به طرز دلپذیری کاربردی هستند.
برای توسعه کسبوکارتان، ابتدا خودتان باید آموزش ببینید. بهترین راه آموزش دیدن مطالعه کردن است. با دانلود اپلیکیشن ذهن میتوانید با صرف کمترین زمان، مهم٬ترین مطالب بهترین کتابهای روز جهان را مطالعه نمایید.