فهرست مطالب
معمولاً وقتی اسم خلاقیت را میشنویم، به یاد طراحی و ابداعات هنری و اختراعات تکنولوژیک میافتیم. اما آیا واقعاً کاربرد خلاقیت در ابداع و ساخت چیزهای جدید خلاصه میشود؟ جواب ما منفی است. ما در این مقاله شما را با شش واقعیت آشنا خواهیم کرد که برای درک اهمیت خلاقیت در زندگی مفید خواهد بود. با ما در ذهن همراه باشید.
خلاقیت
قبل از درک اهمیت خلاقیت در زندگی بیایید با تعریف درستی از خلاقیت آشنا شویم.
خلاقیت به تبدیل ایدههای جدید و تخیلی به واقعیت گفته میشود. خلاقیت با توانایی درک جهان با روشهای جدید و پیدا کردن الگوهای پنهان و برقراری ارتباط بین پدیدههای ظاهراً نامربوط شناخته میشود. خلاقیت شامل دو فرآیند تفکر و تولید است.
درواقع اگر شما ایدهای در سر دارید اما توان عملی کردن آن را ندارید، صرفاً خیالپردازید؛ نه خلاق. خلاقیت انرژی و پتانسیلی ترکیبی است. یعنی این توانایی ما است که به ما امکان ترکیب و برقراری ارتباط توانایی درونی و امکانات بیرونی را میبخشد.
خلاقیت فرآیند تولید چیزهای جدید است و به اشتیاق و تعهد نیاز دارد. اما خلاقیت صرفاً به معنای تولید چیزهای جدید نیست و کاربردهای وسیعتری در زندگی دارد که در ادامه از آنها حرف خواهیم زد.
خلاقیت صرفاً به معنای خلق چیزهای جدید نیست
اولین اهمیت خلاقیت در زندگی کمک به کاملتر کردن آن است. خلاقیت بسیار فراتر از این است که صرفاً چیزهای جدید اختراع کنیم و یا آثار هنری خلق کنیم که ممکن است دیگران به آنها اهمیت ندهند. خلاقیت تأثیری بر زندگی دارد که بسیار فراتر از عمل خلاقانه افراد است.
خلاقیت میتواند به ما بیاموزد که چطور زندگی کاملتری داشته باشیم و خودمان را به انسانهای بهتری تبدیل کنیم. البته فقط این نیست. خلاقیت به توسعه فردی و بهبود وضعیت ما کمک خواهد کرد. ما با خلاقیت برای کمک به دنیای پیرامون خودمان مجهزتر و تواناتر خواهیم بود.
خلاقیت به ما میآموزد که همهچیز به هم ارتباط دارد
ما بهعنوان افرادی که در کارهایمان به خلاقیت نیاز داریم، گاهی مجبور میشویم به عقب برگردیم و به تصویر بزرگتری که از ما وجود دارد نگاه کنیم. ما میتوانیم آنقدر در خلاقیت خودمان پیچیده شویم که فراموش کنیم وقت خود را برای جستجوی اطرافمان صرف کنیم.
خلاقیت بهنوعی هنر ایجاد اتصال بین اجزای مختلف دنیا است. دومین اهمیت خلاقیت در زندگی در همین نقطه مشخص میشود. با استفاده از خلاقیت قادر خواهیم بود که ایدهها را جمعآوری کنیم و سپس آنها را به روشی کاملاً نامتعارف ارائه بدهیم.
با استفاده از این طرز تفکر، نگاهمان به اطراف زندگی عوض خواهیم شد. زندگی در لفاف خلاقیت بازی عادلانهای به نظر میرسد که تکههای پازل آن بهخوبی در کنار هم چیده شده است. کتابهای که میخوانیم، موسیقی که به آن گوش میدهیم و افرادی که ما را احاطه کردهاند، همگی بههمپیوسته و مرتبط هستند.
ایدهها میتوانند بارها و بارها ازهمپاشیده شوند و دوباره در قالبی جدید شکل بگیرند. در طول زمان، میتوانیم جعبهابزار ذهنی خود را با این تجربیات پرکنیم و آنها را در فعالیتهای خلاقانه به کار بگیریم.
مقاله مرتبط: تفکر خلاق در کودکان؛ نکات طلایی برای والدین
خلاقیت به ما میآموزد که زندگی ما مجموع انتخابها و تلاشهای ماست
سومین اهمیت خلاقیت در زندگی این است: ما با خلاقیت خواهیم آموخت که همهچیز مهم است و هیچ تلاشی هدر نمیرود. ما با استفاده از خلاقیت یاد خواهیم گرفت که تلاشهای کوچک بهحساب میآیند و لازم نیست که حتماً روزی هشت ساعت بهصورت تماموقت کار کنیم تا چیزی فوقالعاده خلق کنیم. ما هر بار که آزمایش میکنیم، هر ساعتی که تمرین میکنیم، هر نکتهای که یاد میگیریم درنهایت به آنچه میخواهیم برسیم کمک میکند.
خلاقیت به ما خواهد آموخت که بهجای اینکه منتظر فرصت مناسب برای ایجاد موقعیتی مناسب باشیم، میتوانیم از کمترین و کوتاهترین فرصتها استفاده کنیم و در راستای اهدافمان تلاش کنیم. حتی گاهی میتوانیم ایدههایمان را بنویسیم.
نوشتن، فقط دفترچههای ما را پر نمیکند بلکه باعث تغذیه روح خلاق ما میشود و به دور نگه داشتن ترس و شک از ما کمک میکند.
ما باید یاد بگیریم که توانایی پرداخت هزینهها را داشته باشیم. اهداف بزرگ در سر دارید؟ برای رسیدن به آن تلاش کنید. دو بهعلاوه دو مساوی است با چهار و غیرازاین نتیجه دیگری نخواهد داشت.
مقاله مرتبط: تفکر خلاق چیست؟ چگونه تفکر خلاق داشته باشیم؟
خلاقیت اهمیت تلاش را به ما میآموزد
چهارمین اهمیت خلاقیت در زندگی یادگیری تلاش و پایداری است.
افرادی که خلاقیت دارند میدانند که دوست دارند چه کاری انجام دهند و میدانند که باید آن را انجام دهند. حتی اگر کسی به نتیجه کار آنها اهمیت ندهد. ما به این دلیل کاری را انجام میدهیم که خودمان دوست داریم آن اتفاق بیفتد. خلاقیت به ما آموزش میدهد که انجام کارها نه برای خواست دیگران که برای خواست و علاقه خودمان است.
ما برای کاری که خودمان میخواهیم انجام بدهیم وقت میگذاریم و تلاش میکنیم. اگر بخواهیم خلاقیت را به یک اولویت در زندگی تبدیل کنیم، باید خودمان را تسلیم خلاقیتمان کنیم. ما بهصورت مداوم مجبوریم برنامههای خودمان را تنظیم کنیم تا زمان مناسب خلق را پیدا کنیم. خلاقیت به ما یاد میدهد تا همیشه ادامه بدهیم، حتی زمانی که خلقوخوی مناسب انجام کار را نداریم. چون فهمیدهایم که ادامه تلاش بسیار سادهتر از شروع دوباره است.
خلاقیت به ما صبر در برابر تأخیر رسیدن به اهداف را آموزش میدهد
صبر، پنجمین مسئلهای است که اهمیت خلاقیت در زندگی را به ما گوشزد میکند. ما میتوانیم تقریباً هر چیزی را که در زندگی میخواهیم به دست بیاوریم. اما درعینحال نمیتوانیم همهچیز را باهم داشته باشیم.
بیشتر افراد ارزش زمان و تلاش خود را برای کاری که میخواهند انجام بدهند دستکم میگیرند. آنها اهداف بزرگی را برای خودشان تعیین میکنند اما زمانی که نتایج مورد انتظار خود را بلافاصله بعد از استارت مشاهده نمیکنند، بهسادگی خودشان را تسلیم میکنند و دست از تلاش برمیدارند.
آنها درک نمیکنند که این حس به وجود در آنها، دام است. شور و هیجان یک جرقه اولیه است و محرکی برای به حرکت درآوردن ما بهحساب میآید. بااینحال بسیاری از ما بهاندازه کافی قوی نیستیم که تا انتها پیش برویم. برای رسیدن به انتهای اهداف تعیین شده، به صبر، استقامت و کمی بیش از ایمان نیاز داریم. تلاش همان چیزی است که خلاقیت به ما میآموزد.
خلاقیت به ما یاد میدهد که به فرآیند اهمیت بدهیم؛ نه نتیجه
ششمین مسئلهای که اهمیت خلاقیت در زندگی را گوشزد میکند، تأکید بر فرآیند تلاش ما در مسیر رسیدن به نتایج است. فرهنگ ما، فرهنگی نتیجه گرا است. ما تلاشهایمان را با سنجش نتایج کارهایمان قضاوت میکنیم و اهمیت چندانی به فرآیند تلاشمان نمیدهیم. بااینحال افراد خلاق نه به نتایج کار خود که به میزان پیشرفت و رشد خودشان تأکید دارند.
خلاقیت به ما میآموزد که دیدگاه خودمان را دراینباره تغییر بدهیم و درک کنیم که همان لحظهای که کاری را انجام دادیم، به خاطرات گذشته ما پیوسته است و تمام شده است. چون توسط فردی ایجاد شده که ما در گذشته بودیم.
تلاش ما به ما خاطرنشان میکند که چه کسی بودیم و چه کردیم. درعین اینکه تلاش شما نشاندهنده شخصیت حاضر شما نیست، اما میتواند به چیزی که قرار است تبدیل شویم شکل بدهد.
از طرفی، موفقیت تقریباً اکثر مواقع بسیار کندتر ازآنچه انتظار داریم به دست میآید. به همین دلیل ما باید بدون توجه به نتیجهای که قرار است به دست بیاید باید روی تلاش و اندازهگیری پیشرفت خود تمرکز کنیم. از این گذشته خلاق بودن به معنای انجام دادن کار است، نه به دست آوردن نتیجه.
خلاقیت به ما پشتکار و مقاومت میآموزد
آخرین اهمیت خلاقیت در زندگی مقاومت در برابر نظرات منفی است. بیایید یکبار با این واقعیت روبهرو شویم. قرار نیست همه، تمام کارهایی که انجام میدهیم را دوست داشته باشند. درست مانند خود ما که هر کتابی که نوشته شده یا هر فیلمی که ساخته میشود را دوست نداریم. همیشه کسانی هستند که آثار ما را دوست نداشته باشند.
از طرفی، همه ما دوست داریم موردتوجه قرار بگیریم و دوست داشته شویم. اما بخشی از خلاقیت بودن و ابداع آثار خلاقانه این است ضربهای به درونمان بزنیم و دوباره بلند شویم و خودمان را به اوج برسانیم.
ما باید این واقعیت را بپذیریم که گاهی اوقات مخاطبمان آنچه انجام میدهیم را درک نمیکند. هیچ اشکالی ندارد که این اتفاق بیفتد چون بخش بزرگی از کار به خودمان مربوط است؛ نه به دیگران و مهم نیست دیگران چه واکنشی نسبت به کار ما نشان میدهند.
ما باید ایمان داشته باشیم که کسانی که کارهایمان را دوست دارند، سرانجام از راه خواهند رسید و ما را پیدا خواهند کرد و کسانی که همیشه منتقد ما هستند، بالاخره سرشان به کار خودشان گرم خواهد شد و کاری به کار ما نخواهند داشت.
بهجای گارد گرفتن در برابر انتقاد یا فرار از آن، باید به خودمان افتخار کنیم که خواهیم توانست با نظرات منفی کنار بیاییم. باید این واقعیت را بپذیریم که شاید کمی متفاوت باشیم. مهم این است که از نگاه کردن به کلیات خودمان از بیرون نترسیم و به خودمان افتخار کنیم.
خلاقیت به ما میآموزد که نترسیم و از شکست فرار نکنیم. آنچه اهمیت دارد، عدم توقف تلاش است، حتی اگر هیچکس کار را قبول نداشته باشد.