فهرست مطالب
اگرچه فضای آنلاین و رسانه های اجتماعی دسترسی به دانشی که قبلاً در قفسه های کتابخانه، کلاس های آموزشی مداوم و میکروفیش حبس شده بود را آغاز کرده اند، اما راه را برای کلاهبرداران و بازاریابان دروغین که دوره های آنلاین پنج رقمی و کلاسهای استاد پر از اشتباه را در اختیار دارند نیز بازکرده اند.
مربیان تجاری لوازم خود را دوره فروشی می کنند درحالیکه بجز ساختن شخصیت اینستاگرامی تجربه دیگری ندارند.
من نمی خواهم کسی را تحت فشار قرار دهم، اما سوال من این است که چگونه عوامل شانس و فرصت (علاوه بر سختکوشی) می توانند به پیچیدگی های تجارت ها و شرکت های سهامی کوچک تبدیل شوند.
چیزی که در یک نقطۀ خاص از زمان کارآیی داشته است ممکن است برای کسانی که درکی از قواعد و مقررات بازاریابی ندارند کارآیی نداشته باشد.
اطلاعات کذب فراگیر مانند یک بیماری همهگیر در حال پخش شدن است.
مرتبط: روانشناسی-دانلود جدیدترین کتاب های صوتی، مقالات و فیلم های روانشناسی روز دنیا در ذهن
PDFهای پر زرق و برق پنج صفحه ای ساخت یک برند را به انتخاب یک آرم، فونت، رنگ و نوشتن یادداشت روزانه از طرف مشتری رویاییتان کاهش می دهند.
این نحوۀ ساخت یک برند نیست. این میانبر خطرناک و خامی است که می تواند به تجارت شما آسیب برساند.
سپس موضوع دسترسی مطرح میشود. من از دیدن نامهایی با حروف سیاه که به فروشهای هفت رقمی خود مباهات میکنند (که درآمد خالص نیست) خسته شدهام، با این حال برنامههای آنها فقط برای یک بخش خاص از افراد که منابع مالی و زمان دارند موجود هستند.
اما افرادی که نمیتوانند بیشتر از ۱۵۰۰ دلار برای یک دوره بازاریابی با ایمیل بپردازند اما به شدت خواهان پیشرفت اجتماعی هستند چه میشوند؟
من از کسانی که امکان پس دادن را دارند اما اینکار را نمیکنند بهویژه وقتی غرق در محتوای وعده و وعیدی که دروغ است شدهاند نفرت دارم.
به ندرت دانش واقعی و قابل پیگیری از طریق یک شبکه رایگان بیان می شود.
در عوض، به تبلیغات طولانی و پرزحمت برای یک دوره، کتاب الکترونیکی، کلاس استاد و غیره که به قیمت پایین ۹۹۷ دلار میفروشند محول میشود.
من قبلاً دربارۀ این کار آنلاین شکایت کرده ام، اما دوست عاقلی به من گفت که شکایت کردن راه به جایی نمی برد، باید عمل کرد.
نفرت چه کاری می تواند انجام دهد؟ این کلاهبرداران را فراموش کن و نقطۀ مقابل را در نظر بگیر. دانش و اطلاعاتی را که میخواهی مردم به آن دسترسی داشته باشند منتشر کن.
یادگیری نحوۀ ساخت یک برند حداقل یک ترم MBA طول می کشد، اما می خواهم مبانی و اصول را در یک سری هشت قسمتی خلاصه کنم و با مثال های زندگی واقعی و تمرین های حساب شده کامل کنم.
من بیش از ۲۰ سال را صرف بازاریابی برند و نمایندگی کردهام. از سال ۲۰۰۱ در دیجیتال کار کردهام و از سال ۲۰۰۶ در اجتماعی کار کردهام.
کار من بخشهای صنعت از خردهفروشی و کالاهای بستهبندی مصرفکننده تا انتشار کتاب و مراقبت بهداشتی را دربرمیگیرد، اما نقاط دلچسب من زیبایی، انتشار، رسانه، غذا، امور مالی و تجملات هستند.
در طول سال گذشته، من بر تجارتها و شرکتهای نوپای کوچک که عمدتاً توسط زنان و جوامعی که به تعداد کافی نماینده ندارند مدیریت میشوند توجه کردهام.
من بازاریابی و ساخت برند را به هنرمندان در USC آموزش دادهام و از سال ۲۰۱۴ محتوای این برنامه را به اشتراک گذاشتهام.
به طور خلاصه، ابزارها و دانشی که از این سری دریافت خواهید کرد به طور موفقیتآمیز در برندهای بزرگ و شرکتهای نوپای درهم ریخته اجرا شدهاند.
بیایید با اصول اولیه شروع کنیم: یک برند چیست؟
یک برند درک یا مجموعه ای از پیوندها است که مصرفکنندهها از یک تجارت دارند.
آن ادراکها از داستانی که شما دربارۀ تجارت، بینش و ارزشهای خود، محصولات و خدماتی که ارائه میکنید و چگونگی تغییر مصرفکنندههایتان در نتیجۀ استفاده از آن محصولات یا خدمات میگویید ناشی میشوند.
ساخت یک برند به تعریف، تفسیر و بیان پیام شما و سپس انتقال آن پیام به کانالهایی که مصرفکنندهها میتوانند با تجارت شما ارتباط برقرار کنند نیاز دارد.
ساخت یک برند به تحقیق، بارش مغزی، دادهها، بینشها و چشمانداز روشن برای تجارتتان نیاز دارد. برند هر تصمیمی را در سازمان شما هدایت و کنترل میکند.
آنچه میگویم ممکن است واضح به نظر برسد، اما از اینکه بدانید مردم چندوقت یکبار از این گام اول و مهم به نفع شیوههای جنسی مثل رسانههای اجتماعی، ویدئو، بازاریابی تأثیرگذار و غیره طفره میروند تعجب خواهید کرد.
آنها ساخت برند را یک هزینه و ارائه پاورپوینت توخالی تلقی میکنند، درحالیکه در واقع برند اساس و پایه بازاریابی و پیامرسانی آنها است.
این مانند ساختن یک خانه با سقف پوشالی و بدون کف است که وقتی طوفان میآید و از هم پاشیده میشود تازه باعث تعجب میشود.
شما باید برای ساخت سقف و کف زمان بگذارید نه اینکه مستقیم به سراغ کاناپه، پردههای لطیف و شمعهای فانتزی بروید.
یک برند موفق دارای چهار مؤلفه است.
۱- ایجاد خط مشی برند
ایجاد برند شامل طراحی استراتژیک و خلاق و معماری یک برند بر اساس عوامل بازار، مشتری و تجارت است.
این طرح کلی خانهتان را در نظر بگیرید. شما پی، دستورالعملها و قواعد را قبل از گذاشتن حتی اولین آجر ایجاد میکنید.
در ساده ترین حالت شما موارد زیر را تعیین میکنید:
چه کسی هستید
چه کاری انجام میدهید
چه کس دیگری کاری را که شما انجام میدهید انجام میدهد
چرا اینکار را انجام میدهید
این کار را برای چهکسی انجام میدهید
شما چگونه این کار را متفاوت یا بهتر از رقبا انجام میدهید
هرکدام از این سوالات ظاهراً ساده نیاز به تجزیه و تحلیل دارد و این بررسی نیروی محرک پشت نمایش بصری و استراتژیک برند شما است.
شما بدون تعیین عناصر مهم برند خود نمیتوانید به طور مؤثری یک سیستم هویت بصری ایجاد کنید (ابزارهای بصری که یک سازمان برای انتقال یک برند استفاده می کند عبارتند از: آرم، استفاده و کاربرد آرم، کیفیت چاپ، پالت رنگی، تصویرپردازی، طراحی و اصول صفحهآرایی). من از یک فرآیند هشت گام برای ایجاد یک برند استفاده میکنم.
یک استراتژی شناس/ بازاریاب برند خط مشی برند را ایجاد می کند.
یک مدیر خلاق/ طراح گرافیک سیستم هویت بصری را طراحی میکند.
منابع استراتژیک و خلاق به صورت هماهنگ عمل میکنند تا اطمینان حاصل شود که مؤلفههای نوری نمایش درست و قوی برند هستند.
اغلب، دستورالعملهای سیستم هویت بصری با عناصر مهم از خطمشی برند هدایت خواهند شد تا رابطه همزیستی بین این دو را نشان دهند.
بسیاری از برندها خطمشی کامل برندهای خود را به صورت آنلاین منتشر نمیکنند، بلکه در اینجا نمونهای آورده شده است تا به شما حس مؤلفهها را ارائه کند: خطمشی برند NC State.
۲- عرضه برند
بر اساس دستورالعملهای ایجاد و هویت بصری برند، بیان برند تجسم خارجی برند شما می باشد.
از وب سایت ها، تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC) و رسانه های اجتماعی و بنرهای تبلیغاتی و بروشورها، تا تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات رادیویی و بیلبوردها، عرضه برند روش اطلاع دادن برندتان به مخاطبان مورد نظرتان است.
۳- توسعه برند
توسعه یک بلندگو به دست می گیرد و پیام و داراییهای شما را به مردم به شکل بازاریابی، تبلیغات و روابط عمومی (PR) فریاد می زند. این مرحلۀ توزیع فرآیند برندتان را در نظر بگیرید.
در مرحله گسترش برند، شما همراهی را ایجاد کرده اید؛ در این مرحله، شما آن را بر اساس تجارت، اهداف برند و هدف های خودتان توزیع می کنید.
۴- قدرت برند
این مرحله ای است که شما برتری، اصالت و اختیارتان را در صنعت خاص خود به نمایش می گذارید.
قدرت برند می تواند وجه تسمیه بازار شما یا تمایز تأثیرگذار یا تمجیدهای مهم یا موفقیتی باشد که در اثر کار تجاریتان در بخش خاص خود به دست آورده اید باشد.
وکلا نشان می دهند که چند پرونده و مصالحه در وبسایت شان برنده شده اند.
رهبران صنعت در کنفرانس ها صحبت می کنند یا کتاب هایی در مورد رهبری تفکر برای آموزش یا کشف افراد حرفه ای دیگر در بخش منتشر می کنند.
به طور خلاصه، اختیار برند دربارۀ اثبات این موضوع است که شما با توجه به تجربه و موفقیتی که دارید می دانید راجع به چه چیزی صحبت می کنید.
استراتژی برند طرحی است که تجارتها ایجاد میکنند تا خودشان را در ذهن مشتریها جای دهند.
استراتژی برند از چهار عنصر بالا برای ایجاد شناخت، شور و احساس و برتری استفاده میکند.
وقتی یک شرکت در استراتژی برند موفق است، مصرفکنندگان میدانند که چهکسی هستند و چهکاری انجام میدهند و ظاهر و احساس برند را میشناسند و همچنین دربارۀ برند نظر میدهند.