فهرست مطالب
KPI یا شاخص کلیدی عملکرد چیست؟
شاخص کلیدی عملکرد (Key Performance Indicator) یا به اصطلاح KPI به کسب و کارها کمک میکند تا اهداف خود را به کارهای عملی با نتایج قابل اندازه گیری تبدیل کنند.
مثلاً رئیس کسب و کاری میگوید: «امسال درآمد شرکت باید ۲۰ درصد افزایش یابد.» گرچه این مورد هدفی عالی برای تلاش بیشتر است اما نمیتواند به بخشهای فردی و اعضای تیم بگوید که چه اقدامات عملی را میتوانند برای کمک به شرکت در رسیدن به آن هدف انجام دهند.
برای تیمهای خاص و کارمندان دشوار است که اهداف را به کارهای روزانه و هفتگی شخصی خود تبدیل کنند و در نتیجه بعید است که آن اهداف محقق شوند.
آنچه در عوض کارمندان به آن نیاز دارند حلقههای بازخورد است، اهداف کوتاه مدتی که میتوانند مستقیماً بر آنها تأثیر بگذارند و نشانه روشنی از موفقیت یا شکست را فراهم کنند.
KPI با کمک به کارکنان در وقت و انرژی آنها، بر روی وظایف و پروژههایی که کنترل میکنند و مستقیماً در اهداف سطح بالای شرکت تأثیر میگذارد و حلقههای بازخورد را ایجاد میکند. برای شناخت بیشتر KPI با ذهن همراه باشید.
فهرست
فصل ۱
شاخص کلیدی عملکرد چیست؟
به زبان ساده، KPI روشی را برای سنجش عملکرد شرکتها، واحدهای تجاری، پروژهها یا افراد در ارتباط با اهداف استراتژیک خود ارائه میدهد.
به معنای دیگر، KPI مهمترین اطلاعات عملکردی را فراهم میکند که سازمانها را قادر میسازد درک کنند که آیا سازمان در مسیر رسیدن به اهداف قرار دارد یا خیر!
به این ترتیب، شاخص کلیدی عملکرد خوب طراحی شده ابزار مهمی است که تصویری واضحی از سطح فعلی عملکرد و اینکه آیا کسب و کار در جایی که لازم است قرار گرفته است، ارائه میدهد.
KPI همچنین ابزار تصمیم گیری مفیدی است. از آنجا که شاخص کلیدی عملکرد به کاهش ماهیت پیچیده عملکرد سازمان کمک می کند تا تعداد اندکی از شاخصهای اصلی قابل کنترل باشد، KPI میتواند به تصمیم گیری کمک کرده و در نهایت باعث بهبود عملکرد شود.
فصل ۲
اهمیت KPI یا شاخص کلیدی عملکرد
۳ دلیل مهم برای ایجاد KPI وجود دارند که به شرح زیر هستند:
اندازه گیری کارآیی
شاخص کلیدی عملکرد معمولاً برای ارزیابی عملکرد شرکت و پیگیری تغییر در طول زمان استفاده میشود. این امر به ویژه در فضای کسب و کار همیشه در حال تغییر، مهم است.
در حالی که ممکن است اهداف کوتاه مدت شرکت تغییر کند، KPI باید ثابت باشد و اندازه گیری مداوم موفقیت را در طول زمان ارائه دهد.
تمرکز روی اهداف
علاوه بر کمک به ارزیابی عملکرد شرکت، KPI نقش مهمی در کمک به تمرکز کارکنان بر اهداف مشترک دارد. این امر به ویژه در بخشهای فردی مهم است.
KPIهای دپارتمانی میتوانند به کارمندان کمک کنند تا درک بهتری از تلاشهای فردی در موفقیت شرکت به داشته باشند و میتوانند به ایجاد احساس مالکیت و کار تیمی در بین همکاران نیز کمک کنند.
پیگیری پیشرفت با KPIهای دپارتمانی و سازمانی، همچنین میتواند با ارائه بازخورد مشخص از تلاشهای جمعی آنها، به تقویت روحیه تیمی در یک فضای پیچیده کسب و کار کمک کند.
ارتقاء مسئولیت پذیری
KPI همچنین در کمک به ارتقاء مسئولیت پذیری فردی و اداری در برابر سازمان و همچنین مسئولیت پذیری شرکتها در برابر سهامداران و سایر منافع بسیار ارزشمند است.
بهبود مدیریت عملکرد چیست و چه تاثیری در موفقیت سازمان دارد؟
فصل ۳
هدف از شاخص کلیدی عملکرد
KPI ابزاری مدیریتی است که به طور گسترده توسط شرکتها در سراسر جهان برای اندازه گیری و ارزیابی عملکرد فرآیندها و مدیریت آنها با حداکثر امکان و کارآیی استفاده میشوند. این کار به منظور دستیابی به اهدافی که قبلاً توسط سازمانها تعیین شدهاند، انجام میشود.
انواع مختلفی از KPI وجود دارند که هر کدام برای شرایط متفاوت دارای هدفی متفاوت هستند. این ابزارها میتوانند کمی یا کیفی باشند، بدین معنا که بسته به مقاصد خاص مدیران و انواع KPI انتخاب شدهاند که هم میتوانند فرآیندها را به صورت عددی ارزیابی کنند و هم کیفیت آنها را بسنجند.
شاخصهای کلیدی عملکرد علاوه بر اینکه ابزارهای مدیریت فرآیند قوی هستند، همچنین به عنوان وسایل خوب ارتباطی سازمانی عمل میکند زیرا از طریق آنها توسعه شرکتها با تقسیم کارمندان از سطوح مختلف سلسله مراتبی صورت میگیرد.
بنابراین، انواع مختلف KPI به انتقال همزمان مأموریت، چشم انداز و ارزشهای شرکت به کارمندان آن کمک میکند، آنها را یکپارچه نگه میدارد و اطمینان حاصل میکند که آنها از اهمیت نقشهای خود در یک زمینه سازمانی مطلع هستند.
فصل ۴
فواید شاخص کلیدی عملکرد
همانطور که احتمالاً تاکنون دیدهاید، KPI دارای مزایای متعددی است که آنها را برای تجارت سودمند میکند. مشاغل بسیاری از شاخص کلیدی عملکرد استفاده میکنند زیرا جوانب مثبت زیر را فراهم میکنند:
نتایج قابل اندازه گیری
از آنجا که تنها هدف KPI پیگیری پیشرفت است، نتایج دقیق را به صورت اعداد، معیارها یا آمار نمایش میدهد.
کارمند، تیم یا سازمان به راحتی میتوانند پیشرفت هدف خود را اندازه گیری یا پیگیری کنند و درک کنند که کدام قسمت از کار نیاز به تمرکز بیشتری دارد. همچنین KPI با توجه به شرایط یا نوع هدف، نتایج روزانه، هفتگی یا دورهای را ارائه میدهد.
هم سو کردن همۀ افراد
برای یک سازمان بزرگ که تعداد زیادی کارمند دارد، پیگیری پیشرفت هر یک ممکن است دشوار باشد. در چنین حالتی، KPI به همه کمک میکند تا با هدف همسو شوند زیرا نتایج را برای همه افراد درگیر در پروژه قابل دسترس میکند.
این به همه کمک میکند تا انگیزه خود را حفظ کنند زیرا هیچ کس دوست ندارد پیشرفت آنها نادیده گرفته شود. علاوه بر این، اطمینان حاصل میکند که همه در یک مسیر کار میکنند.
کمک به تنظیم اهداف عملکردی
با استفاده از KPIها، یک شرکت یا سازمان در موقعیت بهتری برای تشخیص اهداف مورد نظر برای پیشبرد اهداف خود قرار دارد. به عبارت دیگر، به مشاغل کمک میکند تا توجه خود را به هدف مورد نظرشان حفظ کنند و فقط آنچه را که واقعاً مهم است با دقت اندازه گیری کنند.
به عنوان مثال، اگر هدف افزایش درآمد باشد، شاخص کلیدی عملکرد به مدیریت کمک میکند تا عملکرد فعالیتهای درآمدزا را اندازه گیری کند.
کمک به مدیریت و تصمیم آگاهانه
اغلب گفته میشود که اگر چیزی را اندازه گیری نکنید، نمیتوانید آن را مدیریت کنید. اگر مدیریت تصویر روشنی از اینکه آیا شرکت یا سازمان در حال دستیابی به اهداف استراتژیک خود است و اهداف خود را برآورده میکند یا نه، نداشته باشد، در صورت لزوم نمیتواند اقدامات اصلاحی انجام دهند.
با نگاهی به KPIها و اندازه گیری عملکرد، مدیریت میتواند آگاهانه تصمیم بگیرد تا تجارت را با حرکت رو به جلو به سمت اهداف خود پیش ببرد.
ارزیابی دقیق عملکرد
وقتی راهی برای اندازه گیری عملکرد کارمندان، تیمها و بخشها وجود ندارد، بیان اینکه آنها در چه شرایطی کوتاهی میکنند دشوار است. با مشاهده KPIها، همۀ افراد سازمان میتوانند ببینند که عملکرد آنها به سود برنامه کلی استراتژیک است یا خیر!
بهبود رفتار کارکنان
هیچکس نمیخواهد ببیند که کارکنان از عملکرد خوبی ندارند زیرا این امر تأثیر منفی در اخلاق کاری آنها دارد. وقتی مردم بدانند که عملکرد آنها با چیزی سنجیده میشود، رفتار آنها با اهداف کسب و کار سازگارتر میشود.
آنها اطمینان حاصل میکنند که هر کاری که انجام میدهند باعث نزدیک شدن شرکت به دستیابی به هدف میشود. به عبارت دیگر، KPIها کارمندان را بیش از اینکه مشغول باشند، به کار درست هدایت میکنند.
فصل ۵
معایب شاخص کلیدی عملکرد
همانطور که KPIها مزایایی دارند، با معایبی نیز همراه هستند. بهتر است شما بدانید که اینها چیست تا در هنگام استفاده از KPI اشتباه نکنید. در زیر بزرگترین معایب شاخص کلیدی عملکرد آورده شدهاند:
آیا میتوان اهداف اشتباه را اندازه گیری کرد
اندازه گیری اهداف اشتباه با KPI امکان پذیر است. این میتواند تجارت را در مسیری متفاوت از مسیر مورد نظر خود قرار دهد و باعث شود از اهداف دورتر شوید.
اگر کشف شود که KPIهای اندازه گیری شده برای اهداف استراتژیک شرکت مهم نیستند، این به عهده مدیریت است که آنها را با KPIهایی که فعالیتهای تجاریشان را با اهدافشان هماهنگ میکنند، جایگزین کند.
میتواند کیفیت کار را پایین بیاورد
وقتی کارمندان بدانند که KPI در حال اندازه گیری است، میتواند تمرکز آنها را از انجام کارهای با کیفیت و انجام هرچه بیشتر کارها تغییر دهد.
کارکنان تحت فشار خواهند بود تا اهداف را برآورده کنند و تمرکز خود را بر کمی و کیفیت بگذارند. این میتواند به طور جدی منجر به افت کیفیت کار شود.
کاهش کیفیت را بههمراه دارد
با تمرکز اصلی در گرفتن نتیجه برای اهداف کوتاه مدت، این احتمال وجود دارد که کارمندان تمرکز خود را بر کیفیت کار از دست دهند. با توجه به تعیین اهداف مالی، تمایل به افزایش وزن، بیشتر از اعتبار کار وجود دارد.
فصل ۶
۵ مرحله از نحوه ایجاد KPI
توسعه KPI معنی دار که عملکرد را ردیابی و به وضوح تجسم میکند، به برخی برنامه ریزیها نیاز دارد. هر KPI باید هدف تجاری خاصی را برطرف کند و اطلاعات دقیق و به موقع را برای ارزیابی پیشرفت به سمت اهداف ارائه دهد.
اساساً ایجاد شاخص کلیدی عملکرد موفق به درک خواستههای کسب و کار با استفاده از یک فرآیند مشخص و ساختاری برای ساختش باز میگردد. به هر روی، مراحل ایجاد KPI به شرح زیر هستند:
یک هدف مشخص تعیین کنید
اگر هدف تجارت رهبری بازار باشد، هدف KPI شاید افزایش درآمد ۱۰ درصدی در سال مالی یا گسترش خطوط تولید به ۲۰ درصد باشد. هدف شاخص کلیدی عملکرد را به روشنی و به زبان ساده بیان کنید.
معیارهای موفقیت را مشخص کنید
هدف چه خواهد بود؟ آیا قابل دستیابی است؟ چه زمانی باید انجام شود؟ و پیشرفت چگونه کنترل خواهد شد؟ اهداف باید واقع بینانه باشند.
اجرای فرآیندهای کسب و کار زمان بر است! در مراحل اولیه نظارت بر KPI، بهتر است بر اهداف بلند مدت با نظارت میان مدت تمرکز شوید.
دادهها را جمع آوری کنید
در دسترس بودن و صحت دادهها را بررسی کنید. دادهها ممکن است به طور خودکار از سیستمهای موجود در دسترس باشند یا در گزارشها و پایگاههای داده پنهان شوند. برای تهیه گزارش در یک مکان مرکزی، همه این دادهها باید در فواصل منظمی جمع آوری شوند.
فرمول KPI را بسازید
برخی از KPIها فقط یک معیار یا اندازه گیری واحد دارند. با این وجود بیشتر به ترکیبی که تحت یک فرمول محاسبه شدهاند، اعتماد دارند.
به عنوان مثال، شاخص کلیدی عملکرد که بهره وری در درآمد را با ماشین اندازه گیری میکند به صورت درآمد کل تقسیم بر تعداد کل ماشین آلات محاسبه میشود. فرمولهایی را بسازید و دادهها را تست کنید تا ببینید آیا نتایج مطابق انتظار شما هستند یا خیر!
KPIهای خود را ارائه دهید
برای برقراری ارتباط مؤثر، باید دادهها را به تصاویر قابل فهمی مانند نمودارها و جداول ترجمه و تبدیل کنید. داشبورد KPI عملیاتی یا گزارش شاخص کلیدی عملکرد استراتژیک، راهی مناسب برای ایجاد، ردیابی و توزیع KPI هستند.
مدیریت تحول سازمانی ؛ استراتژیهای تحول برای مدیریت بهتر سازمان
فصل ۷
انواع شاخص کلیدی عملکرد
در حال حاضر، انواع مختلفی از KPI در دسترس مدیران است که بسته به نیاز و برنامه ریزی شرکت میتوانند نوع و زمان استفاده از آنها را انتخاب کنند. برخی از انواع اصلی شاخصهای عملکرد عبارتند از:
- بازار زمان: مربوط به زمان عرضه یک محصول است، از ایده و مفهوم تا در دسترس بودن فروش.
- زمان رهبری: مدت زمان یک فرایند معین است.
- انبار موجودی: تعداد دفعات یا روزهایی را نشان میدهد که یک کالا یا کالای موجود، دارای موجودی صفر است.
- سهم بازار: به سهم بازار توسط یک محصول در طی یک دوره اشاره میکند.
- بیهودگی: درصدی از زمان تولید ماشین یا تیم یا واحد ساخت را محاسبه میکند.
- گردش موجودی کالا: رابطه مستقیم بین مصرف یا تولید و میانگین مانده موجودی سهام است.
- گردش مالی: میزان جایگزینی کارمندان که با اختلاف عددی بین پذیرش و اخراج مطابقت دارد.
- میانگین فروش: کل درآمد تقسیم بر کل فروش
همچنین برخی از انواع KPI که بطور انحصاری توسط شرکتهایی که به عنوان تجارت الکترونیکی یا سایتهای شبکه اجتماعی درگیر تجارت آنلاین هستند، استفاده میشوند مانند:
- نرخ تبدیل: کل فروش تقسیم بر کل بازدید از سایت
- نرخ گزاف گویی (Bounce Rate): درصدی از تعداد بازدیدکنندگان که به یک صفحه از وب سایت شرکت دسترسی پیدا کرده اند و بلافاصله پس از آن بدون رفتن به صفحه بعدی، باقی مانده اند.
- شاخص تعامل: تعداد کل بازدیدکنندگانی که با صفحه تعامل داشتند، بر تعداد کل بازدید کنندگان تقسیم شده اند.
- شاخص تأثیر اجتماعی: به طور گسترده در فیس بوک و توییتر مورد استفاده قرار میگیرد، کل یا اشتراکات تقسیم بر تعداد کل پستهای منتشر شده است.
فصل ۸
تفاوت KPI با متریک
متریک متداولترین اصطلاحی است که اغلب با KPI اشتباه گرفته میشود. متریک مقداری است که به شما کمک میکند عملکرد را در یک فرآیند خاص در یک تجارت پیگیری کنید.
همانطور که قبلاً ذکر شد، KPI در واقع به شما کمک میکند تا اندازه کسب و کار در رسیدن به اهداف خود را ارزیابی کنید. به همین ترتیب، میتوان KPIها را مهمتر از متریک دانست، زیرا مستقیماً با اهداف استراتژیک تجارت ارتباط دارند.
یک مثال میتواند به کاهش این تفاوت کمک کند. KPI برای دستیابی به کارهای مکرر، میزان ماندگاری مشتری را ۲۵ درصد افزایش میدهد. همانطور که مشاهده میکنید، این امر مستقیماً به یکی از بزرگترین اهداف هر تجارت مرتبط است، یعنی افزایش درآمد!
از طرف دیگر، متریک چیزی مانند نرخ کلیک برای یک کمپین PPC (تبلیغات کلیکی) است. اگرچه مهم است که تعداد افرادی که بر روی تبلیغات شما کلیک میکنند، ردیابی شوند اما ارتباط مستقیمی با نتایجی ندارد که شما را به دستیابی به اهداف استراتژیک تجاری خود نزدیک میکند.
KPIها میتوانند دارای متریکهایی باشند. در مثال بالا، نرخ کلیک میتواند یک متریک شاخص کلیدی عملکرد باشد.
بهترین راه های تبلیغات اینترنتی
فصل ۹
شاخص کلیدی عملکرد در مالی
هنگامی که به KPI مالی نگاه میکنید، بدین معنا است که شما علاقه مند به ارزیابی عملکرد بخش مالی خود هستید.
به طور خاص، شما میخواهید بدانید که آیا بودجه شما با اهداف مالی شرکت یا سازمان تان مطابقت دارد یا خیر!
در اینجا چند نمونه از KPI مالی آورده شده است که معمولاً مشاغل را اندازه گیری میکنند:
- حاشیه سود خالص (NPM): این رقمی است که به شما کمک میکند تا با گرفتن کل درآمد و کسر کلیه هزینهها (عملیاتی، مالیاتی و بهره) سود خود را درک کنید.
- درآمد ماهانه دوره ای (MRR): این درآمد ماهانهای است که میتواند هر ماه بدون نیاز به سرمایه گذاری، منابع اضافی زیادی به دست آورد.
- سرمایه در گردش: این میزان سرمایهای است که یک تجارت در اختیار دارد (داراییها و بدهیهای جاری) و در مدیریت فعالیتهای روزمره از آن استفاده میشود.
- جریان نقدی عملیاتی (OCF): این مهم وجه نقدی است که یک کسب و کار از فعالیتهای عادی خود تولید میکند. این یک KPI است که تعیین میکند آیا یک کسب و کار به اندازه کافی پول لازم برای ادامه فعالیت و حتی مقیاس خود بدون نیاز به بودجه خارجی را کسب میکند یا خیر.
- نسبت فعلی: این معیاری برای میزان نقدینگی یک شرکت یا سازمان در رابطه با انجام تعهدات خود در کوتاه مدت است.
- واریانس بودجه: واریانس بودجه یک مقدار عددی است که از اندازه گیری اختلاف رقم بودجه بندی شده با رقم واقعی بدست میآید.
فصل ۱۰
شاخص کلیدی عملکرد در بازاریابی
یک کمپین بازاریابی موفق میتواند با جذب مشتریهای جدید، روح مالی جدیدی را به کالبد شرکت بدمد. این بدان معنا است که هر تصمیم مبتنی بر بازاریابی باید یک تصمیم صحیح برای دیدن بازگشت سرمایه (ROI) برای هر فعالیت بازاریابی باشد. این مستلزم اندازه گیری KPI مناسب بازاریابی است.
در اینجا چند نمونه از بازاریابی KPI وجود دارند که معمولاً مشاغل را اندازه گیری میکنند:
- ترافیک وب سایت: این گزارش مقایسهای از تمام منابع آنلاین است که بازدیدکننده وب سایت شما را به ارمغان میآورد. معمولاً، این به معنای مقایسه سه عنصر بزرگ اعم از موتورهای جستجو، مراجعه به افراد و مراجعه مستقیم به وبسایت است.
- بازاریابی واجد شرایط بازاریابی (MQL): پیشرو هر کسی است که به پیشنهادات تجاری شما علاقه مند شده باشد. MQL راهنمایی است که تیم بازاریابی بوسیله آن بیشترین احتمال تبدیل شدن به مشتری پرداخت کننده را تشخیص میدهند.
- شاخص خالص مروجان (Net Promoter Score): این یک مقدار عددی بین ۱۰۰ و ۱۰۰ است که نشان میدهد مشتری در رابطه با پیشنهادات شرکت یا سازمان شما چه مقدار مایل به معرفی است.
- نرخ تبدیل: این درصدی از افرادی است که در صورت تعامل آنلاین با تجارت شما، اقدام مطلوبی را انجام میدهند. به عنوان مثال، این میتواند درصدی از افرادی باشد که هنگام مراجعه به وب سایت شما اقدام به خرید (خرید یا اشتراک) میکنند.
- نسبت ترافیک به لید: این تعداد افرادی است که از وب سایت شما بازدید میکنند و در مدت زمان مشخصی به لید تبدیل شده اند.
- ترافیک ارگانیک: اینها افرادی هستند که از طریق ابزارهای پرداخت نشده به جای تبلیغات پولی از وب سایت شما بازدید میکنند.
فصل ۱۱
شاخص کلیدی عملکرد در فروش
یک تجارت، فعالیتهای فروش را با هدف درآمدزایی برای کسب و کار خود انجام میدهد. این فعالیتها توسط تیم فروش انجام میشوند.
با استفاده از KPIهای فروش میتوانید تشخیص دهید که آیا تیم فروش عملکرد مطابق انتظار را دارد یا خیر. در غیر این صورت، لازم است تدابیری اتخاذ شود تا اطمینان حاصل گردد که عملکرد فروش بهینه است.
در اینجا چند نمونه از KPI فروش که معمولاً مشاغل را اندازه گیری میکنند، وجود دارند:
- فروش ماهانه جدید: این تعداد لیدی است که شما باید در یک دوره مشخص ایجاد کنید تا کسب و کار بتواند اهداف متناسب با درآمدزایی خود را برآورده کند.
- نرخ تبدیل مشتری بالقوه به مشتری بالفعل: این درصدی از سودهایی است که شما به مشتریان پرداختی تبدیل کردهاید. این محاسبه با تقسیم کل تبدیلها به کل منجر و سپس ضربدر نتیجه در ۱۰۰ است.
- هزینه هر اکتساب (CPA): این مبلغی است که شما برای استفاده از یک کمپین یا کانال خاص برای تبدیل هدایت به مشتری پرداخت کننده هزینه میکنید.
- رهبران واجد شرایط فروش (SQL): این مشتری بالقوه است که تیم بازاریابی را شناسایی کرده و تیم فروش آن را تأیید کرده است. این مشتری بالقوه میتواند بیشتر توسعه یافته و از کانال فروش هدایت شود.
- ارزش مادام العمر مشتری (CLTV): این میزان درآمدی است که یک شرکت یا سازمان میتواند انتظار داشته باشد که مشتری در کل عمر خود به عنوان مشتری برای آنها هزینه کند.
فصل ۱۲
شاخص کلیدی عملکرد در تجارت الکترونیکی
در طول سالها، ما شاهد افزایش تجارت الکترونیک بودهایم، به همین ترتیب مشاغل متکی به فروشگاههای سنتی را مجبور به ایجاد ویترین فروشگاههای دیجیتالی خود کردهاند.
در اینجا نیز تعدادی KPI مهم برای اندازه گیری اطمینان از موفقیت تجارت الکترونیکی وجود دارند. این موارد شامل نرخ تبدیل، مشتری در هر خرید و ارزش طول عمر مشتری است.
سایر KPIهای تجارت الکترونیکی بسیار مهم که باید آنها را تحت نظر داشته باشید عبارتند از:
- نرخ انصراف از سبد خرید: هنگامی که مشتری بالقوه علاقه مند به خرید کالایی در فروشگاه تجارت الکترونیک شما است، آن کالا وارد سبد خرید او میشود. با این حال، مشتری بالقوه ممکن است بدون تکمیل فرآیند کامل خرید، وب سایت را ترک کند و چیزی را که به عنوان یک سبد خرید رها شده شناخته میشود را ایجاد کند. نرخ ترک سبد خرید، تعداد افرادی است که این کار را انجام میدهند.
- حاشیه سود ناخالص: این KPI است که میزان پولی که تجارت شما از تمام محصولاتی که فروخته و پس از کسر هزینهها کسب کرده است را نشان میدهد.
- مقدار متوسط سفارش: این KPI به تنهایی قابل توضیح است، مقدار متوسط سفارشات شما. شما باید مطمئن شوید که این عدد تا حد ممکن زیاد است زیرا هرچه بیشتر شود، درآمد بیشتری نیز بدست خواهید آورد.
- نرخ تبدیل ثبت نام از طریق ایمیل: این درصدی از افرادی است که در خبرنامه ایمیل در وب سایت تجارت الکترونیکی شما مشترک میشوند و علاقه مستمر به پیشنهادات و تبلیغات آینده شما را نشان میدهند.
- بازپرداخت با هزینه تبلیغات: این نرخ بازگشت سرمایه یا ROI است که شما بابت هر دلار تبلیغات هزینه میکنید تا مشتریان جدیدی را به فروشگاه تجارت الکترونیکی خود جذب کنید.
- هزینه کالاهای فروخته شده: این مقدار پولی است که برای خرید یا ساخت کالاهایی که توسط بازرگانی در مدت زمان مشخصی فروخته میشود، استفاده شده است.
فصل ۱۳
شاخص کلیدی عملکرد در خدمات مشتری
مشتریان حیات هر مشاغلی هستند. این بدان معنا است که رضایت خاطر آنها از طریق خدمات مشتری برای بقای هر شرکت یا سازمانی بسیار مهم است.
اگر میخواهید اطمینان حاصل کنید که رضایت مشتری در بالاترین حد خود است، باید KPIهای مناسب را اندازه گیری نمایید.
در اینجا تعدادی از KPIهای مهم خدمات مشتری وجود دارند که باید به آنها توجه کنید:
- امتیاز رضایت مشتری: این یک مقدار عددی است که به شما میگوید میزان رضایت مشتری از پیشنهادات شما چیست.
- اولین بار پاسخ: این میزان عملکرد مشتری را در اولین تماس برقراری یا تماس مشتری بررسی میکند.
- میانگین زمان تصمیم: این میانگین زمانی است که برای رسیدگی به شکایت مشتری به خدمات مشتری نیاز میباشد. این عددی است که برای افزایش رضایت مشتری میخواهید تا حد ممکن کم باشد.
- نرخ حفظ مشتری: این تعداد مشتریانی است که تجارت شما در مقایسه با تعداد مشتریانی که در مدت زمان مشخصی شروع به کار کرده است، میتواند نگه دارد. عکس این KPI همان چیزی است که به عنوان نرخ چرخش شناخته میشود.
فصل ۱۴
ویژگیهای یک KPI خوب
شاخص اصلی عملکرد معیاری است که توسط یک سازمان برای نظارت و کمی سازی موفقیت اهداف استراتژیک و عملیاتی که قبلاً تعیین کرده است، استفاده میشود.
KPI به سازمان اجازه میدهد تا از شاخصهایی برای تجزیه و تحلیل موفقیت اهداف و اهداف استراتژیک بلند مدت و همچنین عملکرد پروژهها و سایر عملکردهای عملیاتی مانند بازاریابی، فروش، تولید و مراقبت از مشتری استفاده کند.
برای مؤثر واقع شدن KPI باید مشخصات زیر برآورده شوند:
- با درخواست لیستی از KPI برای هر شخصی شروع نکنید.
- برای هدایت نتایج از شاخصهای پیشرو استفاده کنید.
- از KPIهای باطل خودداری کنید.
- فراتر از اعداد نگاه کنید.
- اجازه دهید دادهها تصمیم بگیرند.
- همیشه به یاد داشته باشید که KPI شما باید تصمیم گیری را تسهیل کند.
- محرکهای ارزش استراتژیک را منعکس کنید.
- به اهداف خاصی مربوط میشوند.
- مقیاس غیرمالی است.
- مرتباً اندازه گیری میشوند.
- توسط مدیران تعریف شدهاند.
- توسط مدیر عامل و تیم مدیریت ارشد عمل میشود.
- براساس استانداردهای شرکتی است.
- ماهیتی پیش بینانه دارد، نشان دهنده آنچه که باعث ایجاد ارزش تجاری میشود.
- عملکرد فردی را اندازه گیری نکنید، در عوض آنها به فرآیندها و فعالیتها نگاه میکنند.
- درک آن آسان است.
- اقدامات مناسب و مثبت را تشویق کنید.
- بازخورد به موقع و دقیقی است.
- به وضوح مشخص کنید که کارکنان چه اقدامی را لازم دارند.
- در کل سازمان قابل مشاهده است.
- آبشاری در سراسر یک سازمان است.
- میتواند تحت تأثیر کاربر یا به تنهایی یا با همکاری دیگران تحت تأثیر قرار گیرد.
- اقداماتی است که مسئولیت را به یک تیم گره میزند.
- بر اساس دادههای معتبر است.
- فرمول و منبع داده را به طور صریحی تعریف کنید.
- تأثیر قابل توجهی داشته باشد.
- همیشه مرتبط هستند.
- بهبود مستمر را ایجاد میکند.
- بازخورد سریعی را ارائه بدهد و بخشی از یک حلقه مدیریت بسته باشد.
- ارائه زمینه (آستانهها، اهداف و معیارها)
- هدف قابل دستیابی داشته باشید.
- کاربران را توانمند کنید.
- مدیریت پویا داشته باشید.
- تعادل سالمی را داشته باشید.
فصل ۱۵
تفاوت KPI با KRI
یک سؤالی که ما به طور مدامی با آن روبرو میشویم این است که تفاوت بین شاخص عملکرد کلیدی (KPI) و شاخص خطر اصلی (KRI) وجود دارد.
به طور خلاصه، KPI یک شاخص رو به عقب است و KRI یک شاخص آینده نگر میباشد. یکی میزان خوبی شما را ردیابی میکند و دیگری تلاش برای پیش بینی کجا رفتن است.
اگر شما در حال حاضر شروع به تنظیم شاخصهای خطر برای فعالیتهای نظارت خود و بیانیه ریسک را میکنید، مهمتر است که کارهای نظارت خود را تنظیم کرده و به روشی مفید کار کنید، سپس در تفاوت بین عقب و جلو گیر بیفتید.
نگاه کردن به عبارت دیگر، داشتن برخی از برنامههای نظارت بهتر از انتظار است تا زمانی که تمام شاخصهای ریسک کاملاً به عنوان آینده نگر یا نگاه به عقب طبقه بندی شوند.
همانطور که گفته شد، از نظر نظارتی و یک روش خوب کسب و کار بسیار مهم است که بتوانید از هر دو منظر ریسکها را کنترل کنید. شما در نهایت میخواهید به این سطح از بلوغ برسید.
چالشی که مدام میشنویم این است که چگونه یک شاخص خطر که آینده نگر میباشد را شناسایی و ردیابی کنیم. برای بیشتر ما، شناسایی KPIها نسبتاً سریع است. اینها به طور معمول مشخص میکنند که ما با اندازه گیری نتیجه، کار خاصی را انجام دادهایم.
به عنوان مثال میتوان به نسبت وامهای معوق و کل وامها، وامهای معوق و داراییها یا خالص شارژ و وامهای متوسط اشاره کرد. اگر ما وامهای با کیفیت بهتر را تصویب کنیم، این نسبتها مطلوب میباشند.
اگر میخواهیم جدول را برگردانیم و به جلو نگاه کنیم یا ریسک نوظهور را کشف کنیم، باید به این فکر کنیم که چه عواملی باعث عملکرد منفی در آینده میشوند. به دنبال مثال در اعطای وام در بالا، چگونه میتوان سعی در پیش بینی وامهای معوق یا کسر شده داشت؟
در سطح بالا، اگر وامهای خود را متنوع کنیم و به سیاستهای وام دهی مناسب خود ادامه دهیم، میتوان نتایج منفی را کاهش داد. بنابراین برای پیش بینی ریسک نوظهور، شاید بتوانیم غلظت وام، روند پذیره نویسی یا نرخ استثناء سیاست وام را ردیابی کنیم.
اینها به احتمال زیاد از قبل تحت نظارت قرار گرفته اند، فقط تصور نمیشود که به جلو نگاه کنیم، اما به این معنا هستند که به ما در پیش بینی نتایج نامطلوب کمک میکنند (به عنوان مثال، اگر ما اصول پذیره نویسی خود را نقض کنیم، انتظار داریم در آینده بزهکاریهایی را تجربه نماییم).
همین مورد را میتوان در مناطق دیگر نیز اعمال کرد. فناوری اطلاعات را در نظر بگیرید. تشخیص ریسک در حال ظهور با نظارت بر تأخیر PATCH برنامه، ورود به سیستم موفق و ناموفق، ویروس مسدود شده، ایمیل اسپم مسدود شده، زمان استفاده سیستم از ورود روزانه مفید است.
این لیست میتواند ادامه داشته باشد، اما شما متوجه موضوع میشوید. همۀ ما میتوانیم توافق کنیم که حرکت در این فعالیتها به خوبی میتواند پیش بینی کند که برخی از فعالیتهای شرورانهای در راه است.
بنابراین به یاد داشته باشید که برای آموختههای خود به آینه عقب نگاه کنید. دانستن اینکه به کجا میروید بهترین راه برای اطمینان از انطباق فعالیتهای مدیریت ریسک با اهداف استراتژیک (نقشه راه شما) و رسیدن سریع و ایمن به مکان مورد نظر است.
فصل ۱۶
گزارش شاخص کلیدی عملکرد
گزارش KPI ابزاری کارآمد برای تجارت است که به شما در اندازه گیری، سازماندهی، ردیابی و تجزیه و تحلیل مهمترین KPIهای تجاری خود در دورههای خاص کمک میکند.
با گزارش KPI، شما قادر خواهید بود موانع و ضعفهای احتمالی درون سازمان خود را شناسایی کرده و براحتی بر آنها غلبه کنید. همچنین، شما قادر خواهید بود روندها و زمینههایی که در شرکت خود باید بهبود یابند را تعیین کنید.
گزارش KPI معمولاً در یک داشبورد تعاملی انجام میشود که به شما تصویری از دادههای مرتبط با مجموعه شاخصهای اصلی عملکردی که قبلاً تعیین شده را ارائه میدهد.
داشبورد KPI به صورت منطقی و قابل هضم، بصیرت واقعی در مورد عملکرد شما را در اختیارتان قرار میدهد که استخراج اطلاعات ارزشمند، ساخت استراتژی شما و عمل به موفقیت نهایی را آسانتر میکند.
این گزارش یک روش پیگیری استراتژیک را نشان میدهد که تجسم سریع و مختصر فعالیتهای حیاتی کسب و کار شما را فراهم میکند.
ما در زمانهای مبتنی بر داده زندگی میکنیم و اگر میخواهید موفق شوید و در یک رقابت شدید بالاتر بروید، باید براساس شاخصهای اصلی عملکرد خود تصمیمات استراتژیکی بگیرید.
این گزارشها بسیار مهم هستند، زیرا آنها به کسب و کارها این امکان را میدهند تا اهداف و معیارهای معنی داری ایجاد کنند.
این امر به شما کمک میکند تا در یک صحنه دیجیتال که همیشه در حال تغییر است، تجارت خود را رشد دهید، پیشرفت کنید، مقیاس بندی نمایید و انعطاف پذیرتر شوید.
هنگامی که KPIهای خود را تعیین و شروع به اندازه گیری میکنید و آنها را از طریق گزارش KPI خود سفارشی میکنید، از رفتارهای مشتری گرفته تا عملکرد محتوا، بینش عمیقی در مورد تجارت خود خواهید داشت.
هنگامی که شاخصهای کلیدی عملکرد در داشبورد گزارشگری غریزی و بصری سازماندهی شوند، برای شما بسیار آسان تر خواهد بود که الگوها را هنگام نمایش داده و در دادههای تاریخی جستجو کنید تا تغییرات استراتژیکی ایجاد کنید که در نهایت میتوانند تجارت شما را ارتقا دهند.
فصل ۱۷
۶ نکته دربارۀ شاخص عملکرد کلیدی
اگرچه بیشتر افراد ارزش شاخص اصلی عملکرد را درک میکنند اما آنها اغلب در اجرا شکست میخورند.
در واقع، ۹۰ درصد از اندازه گیریهای کسب و کار جمع آوری شده به ندرت برای تصمیم گیری استفاده میشوند. KPIها را به عنوان داشبورد اتومبیل خود در نظر بگیرید، آنها به سرعت و به راحتی وضعیت عملکرد را به شما میگویند.
در اینجا ۶ نکته مفید آورده شدهاند که به شما کمک میکنند تا شاخصهای اصلی عملکرد را انتخاب کنید که واقعاً در کسب و کارتان طنین انداز هستند.
۱- نتایجی را که انتظار دارید شناسایی نمایید
KPI باید مستقیماً با اهداف اصلی شما مرتبط باشد. اگر اهداف خود را مکتوب نمیکنید، باید از شاخص کلیدی عملکرد شروع کنید. به عبارت دیگر، از اندازه گیری همۀ چیزهایی که حرکت میکنند، خودداری کنید.
تلاش و منابع خود را بر روی جمع آوری و گزارش دادههایی که واقعاً ارزشش را دارد، متمرکز کنید، دادههایی که منجر به عمل میشوند و نتایج مثبتی را به دنبال دارند.
۲- تفاوتهای اندازه گیری لید و تآخیر را درک کنید
ایده اندازه گیری لید این است که برای رسیدن به نتیجه ای که میخواهید، ابتدا باید معیار اقدام استراتژیک را بسازید که وقتی برنامه ریزی و انجام شود، بیشترین نتیجه را خواهد داشت، تأثیر بر اهداف شما در مقابل، اندازه گیریهای تأخیر نتیجه اقدامات گذشته را به شما نشان میدهد.
معیارهای تأخیر، متریکها هستند، در حالی که معیارهای لید اقدامات میباشند. همیشه به کارهای خود فکر کنید. به عنوان مثال، اگر میخواهید فروش کلی داشته باشید، ابتدا باید تعداد منجر به تولید و میزان بستن فروش را اندازه بگیرید.
۳- بر روی اندازه گیریهای کمی و نه کیفی تمرکز کنید
اگرچه شاخصهای کلیدی عملکرد کیفی به شما کمک میکنند تا متوجه شوید که چرا اتفاقی رخ داده است، اما مسئله این است که آنها معیارهای پوچی هستند که نه تنها ردیابی آنها دشوار است، بلکه بسیار ذهنی هستند. در واقع، معیارهای عملکرد کیفی واقعاً وجود ندارند.
۴- بیش از ۱۰ KPI را اندازه گیری نکنید
شاخصهای کلیدی عملکرد قدرتمند هستند، با این وجود هزینههای زیادی را نیز به همراه دارند. گفته شده است که کوتاه و مختصر نگه داشتن این لیست بسیار مهم است، بنابراین میتوانید وقت و منابع خود را به طور موثر سرمایه گذاری کنید.
ما توصیه میکنیم که با اندازه گیری تعداد لیدها، نرخ تبدیل لید، میانگین فروش، تعداد معاملات و حاشیه خود شروع کنید. ۵ مورد باقیمانده باید اندازه گیری عملیاتی باشند و مستقیماً با اهداف شما گره خورده باشند.
۵- KPIها را هفتگی یا ماهانه اندازه گیری کنید
بسته به ویژگیهای هر شاخص کلیدی عملکر ، فرکانس اندازه گیری میتواند متفاوت باشد. KPIهای خود را به طور منظم، هفتگی یا ماهانه به روز کنید و اندازه بگیرید.
اگرچه سازگاری بالاتر برای تصمیم گیری بهتر است اما فرکانسی که برای کسب و کار شما حس میشود را انتخاب کنید. علاوه بر این، از آنجا که سهولت جمع آوری اطلاعات بسیار مهم است، بهتر میباشد که فرآیند جمع آوری خود را شروع کنید.
۶- آماده باشید تا در لیست خود تجدید نظر کنید
پس از یک دوره آزمایش، قادر خواهید بود تا شاخصهای اصلی عملکرد که به تجارت شما کمک میکنند را از شاخصهایی که مناسب برای آن نیستند، متمایز کنید. با رشد و تغییر شغلی، KPI نیز باید تغییر کند.
انتخاب KPI مناسب همیشه یک روند ساده ای نمیباشد. هر مشاغلی در نوع خود متفاوت و منحصر به فرد هستند. با این اوصاف، زمانی را برای رسیدن به KPIهایی که با اهداف شما مطابقت دارند، اختصاص داده و دیدگاههای ارزشمندی در مورد چگونگی پیشبرد تجارت خود ارائه دهید.
فصل ۱۸
چه چیزی شاخص کلیدی عملکرد را مؤثر میکند؟
اکنون که دانستیم KPI مخفف شاخص عملکرد کلیدی است، به اندازه عملی که القاء میکند ارزشمند است.
غالباً، سازمانها کورکورانه KPIهای شناخته شده در صنعت را اتخاذ میکنند و سپس متعجب میشوند که چرا این شاخص کلیدی عملکرد بازرگانی خود را منعکس نمیکند و هیچ تغییری را تحت تأثیر قرار نمیدهد.
یکی از مهمترین، اما اغلب نادیده گرفته شدهترین جنبههای KPI، ارتباط است. به همین ترتیب، شاخصهای کلیدی عملکرد از همان قوانین و بهترین روشهایی مانند هر نوع ارتباط دیگر پیروی میکنند. اطلاعات موجز، واضح و مرتبط بسیار بیشتر جذب و عمل میشود.
از نظر توسعه استراتژی برای فرمول بندی KPI، تیم شما باید از اصول اولیه شروع کند و اهداف سازمانی شما را بشناسد، اینکه چگونه برای دستیابی به آنها برنامه ریزی میکنید و چه کسی میتواند براساس این اطلاعات عمل کند.
این باید یک فرایند تکراری باشد که شامل بازخورد تحلیلگران، روسای بخشها و مدیران باشد.
همانطور که این حقیقتیابی گسترش مییابد، شما درک بهتری از اینکه کدام فرایندهای کسب و کار باید با داشبورد KPI اندازه گیری شوند و این اطلاعات را باید با چه کسانی به اشتراک بگذارید، به دست خواهید آورد.
فصل ۱۹
SMART KPI چیست؟
یکی از راههای ارزیابی ارتباط یک شاخص عملکرد استفاده از معیارهای Smart است. این حروف معمولاً به معنای Specific Measurable ، Attainable ، Relevant ، Time-Bound هستند. به عبارت دیگر، اینها شامل موارد زیر هستند:
- آیا هدف شما خاص است؟
- آیا میتوانید پیشرفت در جهت رسیدن به آن هدف را اندازه گیری کنید؟
- آیا واقعاً هدف قابل دستیابی است؟
- چقدر هدف برای سازمان شما مرتبط است؟
- چارچوب زمانی برای دستیابی به این هدف چیست؟
- KPI هوشمند چیست؟
فصل ۲۰
SMARTER KPI چیست؟
معیارهای SMART همچنین میتوانند با افزودن ارزیابی مجدد، به اصطلاح SMARTER شوند. این دو مرحله بسیار مهم هستند زیرا اطمینان میدهند که شما به طور مداوم KPIها و ارتباط آنها با تجارت خود را ارزیابی میکنید.
به عنوان مثال، اگر از میزان درآمد خود در سال جاری فراتر رفته باشید، باید تعیین کنید که این به این دلیل است که هدف خود را خیلی پایین قرار دادهاید یا این امر به عامل دیگری مربوط میشود.
فصل ۲۱
KPI داخلی و خارجی چیست؟
دو نوع KPI وجود دارند که همه مشاغل با آنها سَر و کار دارند. نوع اول، شاخصهای داخلی هستند که مدیران بخش برای دستیابی به منابع انسانی شرکت، رضایت کارمندان یا عملکرد یک بخش خاص، در تلاش برای دستیابی به آنها هستند.
از طرف دیگر، KPIهای خارجی برای هر هدف بیرونی هستند که هر کسب و کاری در تلاش است تا آنها را به انجام برساند.
فصل ۲۲
چگونه میتوان KPI را اندازه گیری کرد؟
اول از همه، شرکتها باید از ارتباط هر یک از اقدامات در طول پیشرفت کارها و وظایف خود اطمینان حاصل کنند.
در مرحله دوم، آنها نیز باید دادههای کمی را هدف قرار دهند، نه صرفاً برای صرفه جویی در وقت، بلکه برای پیگیری پیشرفت و به صورت عملیتر و واضحتر!
در مرحله بعد، کارفرمایان باید در مورد KPIهای عملیاتی که کاملاً مطابق با اهدافشان است تصمیم بگیرند.
همچنین، بهتر است بر روی دادههای به موقع تمرکز کنند که میتوانند به سرعت ردیابی و ارزیابی شوند. تأخیر شاخص کلیدی عملکرد بیشتر از اینکه فواید داشته باشد، آسیب میرساند.
دقیق باشید
در حالی که اندازه گیری KPI میتواند منوط به اندازه گیری شاخصی خاص باشد، هنگام توسعه و آزمایش این شاخصهای عملکردی، قوانینی وجود دارند که باید رعایت شوند.
استرس بر اهمیت مشخصات شاخص عملهرگز بیش از حد ارزیابی نمیشود. با شفاف بودن KPI، یک شرکت میتواند در مورد بهترین روشها برای رسیدن به آن هدف خاص تحقیق و جمع آوری اطلاعات کند.
به عنوان مثال، اگر شرکتی قصد دارد فروش خود را بهبود ببخشد،KPI باید چارچوب زمانی، بودجه و مکان خاصی را شامل شود. علاوه بر این، باید به نرخ رقبا برای اهداف مشابهی توجه کند.
منتقد باشید
پشتیبان گیری از شاخصها با دادههای مربوطه فقط به قدرت یک شرکت میرسد. تهیه شاخصهای کلیدی عملکرد آسان است، پایبند بودن به آنها قسمت سختی است.
آنچه بین اولی و دومی تفاوت ایجاد میکند، پشتیبانی خوب از دادهها است. یک نکته عالی این است که همیشه چگونگی حرکت رو به جلو رقبا را در نظر داشته باشید.
مقاوم باشید
وقتی همه چیز تنظیم شد، شرکتها باید حداکثر اقدامات ارزیابی خود را انجام دهند. ساده ترین راه برای انجام این کار، شکستن هر KPI و ارزیابی هر مولفه به صورت جداگانه است.
به عنوان مثال، اگر شاخص کلیدی عملکرد در حال افزایش دسترسی به بازار است، افراد باید منجر به تبدیل مشتری و تعاملات رسانههای اجتماعی باشند.
فصل ۲۳
معرفی کتاب دربارۀ شاخص عملکرد کلیدی
در زیر به چند کتاب درباره KPI اشاره میکنیم:
۱- کتاب شاخصهای کلیدی عملکرد
- نوشته: برنارد مار
- مترجم: عادل آذر
- ناشر: نگاه دانش
۲- کتاب شاخصهای کلیدی عملکرد
- نوشته: دیوید پارمنتر
- مترجم: یاسر ابوالقاسمی
- ناشر: مرکز آموزش تحقیقات صنعتی ایران
۳- مرجع شاخص های کلیدی ارزیابی عملکرد سازمان
- نوشته: استیون براگ
- مترجم: محسن قره خانی- حسین صامعی
- ناشر: آریانا قلم
کلام آخر
شاخص عملکرد کلیدی یا KPI به یک روش پذیرفته شده جهانی در تعیین موفقیت شرکت در دستیابی به اهداف تجاری خود تبدیل شده است.
صرف نظر از زمینه و صنعت، KPI ها میتوانند به حفظ اهداف و اهداف قابل ردیابی شرکت کمک کنند. به بیان ساده تر، این یک ابزار همه کاره است که میتواند هر نوع عملکرد سازمانی را اندازه گیری کند. عوامل بیشماری برای دستیابی به نتایج عالی وجود دارند.
بسته به نوع تجارت، KPIها را میتوان از طریق گزارش دادههای ذهنی، مقدار متوسط سفارش، اخبار درمقابل بازگشت مشتری، زمان نگه داشتن، موفقیت در برابر اهداف تجاری اعلام شده، نرخ تبدیل و نرخ باز سنجید.
اَپ ذهن مملوء از محتوای آموزشی و کاربردی است که میتواند به عنوان سکوی پرتاب برای موفقیت حال و آینده شما باشد، پس بدون درنگ اَپ ذهن را دانلود کنید!
برای مدیریت فرآیندها میشه از kpi استفاده کرد؟
با سلام و شاد باش، ممنون از حسن توجه شما
بله برای مدیریت فرایند کسب و کار که در اون فعالیت های مختلف سازمانی و فردی انجام می شود، kpi ضروییه. با تعیین و اندازه گیری kpi میشه فرآیندها رو به شکلی بهینه و سازمان یافته براساس اهداف به جلو پیش برد. حتما سعی کنین برای مدیریت فرآیندها از kpi استفاده کنین. موفقیت باشین.
ممنون از این مطلب بسیار خوب و مفید، خسته نباشید
ممنون از حسن توجه شما