فهرست مطالب
هرچه در عصر دیجیتال از فنآوری بیشتر استفاده کنیم، هرچه بیشتر وظایف را به شکلی اتوماتیک انجام دهیم و به ماشینها اعتماد کنیم! بیشتر به اهمیت احساسات پی میبریم. بله، احساسات و به طور خاص هوش هیجانی یک ضرورت مهم در عصر دیجیتال است.
هوش هیجانی توانایی ما در شناخت احساسات در خود و دیگران، درک تأثیر آنها و استفاده از این دانش برای هدایت افکار و رفتارهایمان است. از آنجا که افراد باهوش تمایل دارند با دیگران بهتر کنار بیایند و همدل و دلسوزتر باشند، احتمالاً در مقایسه با همتایان خود موفقتر خواهند بود. این مهم باعث میشود هوش هیجانی چیزی باشد که ارزش بیشتر دانستن را دارد؛ با ذهن همراه باشید.
هوش هیجانی چیست؟
ما تمایل داریم که احساسات و هوش خود را به عنوان دو چیز جداگانه در نظر بگیریم. اما مهم است که آنها را به عنوان هوش هیجانی (Emotional Intelligence) کنار هم قرار دهیم تا راهی متفاوت برای هوشمند بودن را جستجو کنیم. طبق تعریف فرهنگ لغت، هوش هیجانی به معنای: «توانایی آگاهی، کنترل و ابراز احساسات و مدیریت مناسب روابط بین فردی و منطقی و همدلانه است».
پنج مؤلفه هوش هیجانی
- خودآگاهی: وقتی خودآگاهی داشته باشیم، از نقاط قوت و ضعف خود و همچنین نحوه واکنش در برابر موقعیتها و افراد آگاه هستیم.
- خود تنظیمی: افراد باهوش از نظر احساسی میتوانند احساسات خود را تنظیم کرده و در صورت لزوم آنها را تحت کنترل قرار دهند.
- انگیزه: افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار هستند نیز تمایل زیادی به انگیزه دارند که این باعث انعطاف پذیری و خوش بینی آنها میشود.
- یکدلی: افراد با همدلی و دلسوزی بیشتر در برقراری ارتباط با دیگر افراد، بهتر عمل میکنند.
- مهارتهای اجتماعی: مهارتهای اجتماعی افراد با EQ بالا نشان میدهد که آنها واقعاً از دیگران مراقبت کرده و به آنها احترام میگذارند و با آنها کنار میآیند.
اهمیت هوش هیجانی
در حقیقت احساسات همیشه در محل کار وجود داشتهاند، اما باید تحت کنترل قرار بگیرند. با این حال، این روزها احساسات را در محل کار مجاز میدانیم و فواید آن را تشخیص دادهایم. هوش هیجانی بیش از گذشته اهمیت دارد، زیرا محیطهای کاری تغییر کردهاند. امروزه ما به طور عمده به شکل تیمی کار میکنیم و نه در انزوا!
شرکتهای موفق متوجه شدهاند که شناخت احساسات میتواند به محیط کاری سالمتری منجر شود. این به معنای عاطفه و احساسی بودن نیست، اما به این معنی است که افراد به احتمال زیاد از احساسات خود و دیگران آگاهی دارند و طبق آن رفتار میکنند. افرادی که از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند، با تغییرات سازگارتر هستند.
علاوه بر این، رهبران دارای هوش هیجانی بالاتر تمایل دارند که کارمندان شادتری داشته باشند. این مهم باعث میشود هزینههای فرسایش ناشی از کاهش یابد و در نتیجه بهره وری افزایش پیدا کند. در مقالات متعدد مثالهایی از فروشندگان با EQ بالا ذکر شده است که به طور قابل توجهی بهتر از سایر فروشندگان عمل میکنند. در مطالعه روی ۵۱۵ مدیر، معلوم شد که هوش هیجانی نسبت به تجربه یا ضریب هوشی، تأثیر بیشتری در موفقیت افراد دارد.
در هنگام استخدام، شرکتها میخواهند افرادی را به همکاری بپذیرند که به خوبی با تیمهای کاری تعامل دارند. در حال حاضر حدود ۲۰ درصد سازمانها به عنوان بخشی از فرآیندهای استخدام خود را به هوش هیجانی اختصاص میدهند. حتی باهوشترین فرد نیز برای موفقیت در این روزها به مهارت افراد خوب احتیاج دارد. ضریب هوشی بالا به تنهایی دیگر کافی نیست!
تقویت مهارت هوش هیجانی
ضریب هوشی بالا نیز چیزی است که ما با آن متولد میشویم، در حالی که EQ چیزی است که میتوانیم برای بهبود آن تلاش کنیم. تا حدود زیادی، هوش هیجانی ما از کودکی با نحوه تربیتمان آغاز میشود،. اما در بزرگسالی، میتوانیم تلاش کنیم تا از نظر عاطفی باهوشتر شویم. ما در زیر به هفت مهارت برای بهبود مهارت هوش هیجانی اشاره میکنیم:
- در احساسات خود تأمل کنید. اینجاست که خودآگاهی آغاز میشود. برای رشد در هوش هیجانی، به احساسات خود و اینکه چگونه معمولاً در موقعیتهای منفی واکنش نشان میدهید (از اینکه یک همکار، یکی از اعضای خانواده یا یک فرد غریبه درگیر آنها باشد) فکر کنید. وقتی از احساسات و واکنشهای معمولی خود آگاهی بیشتری دارید، میتوانید آنها را بهتر کنترل کند.
- آنچه ما واقعیت میپنداریم اغلب با آنچه اطرافیان ما میبینند کاملاً متفاوت است. برای دریافت چگونگی مواجهه با شرایط عاطفی دیگران، از دیگران کمک بگیرید.
- هنگامی که خودآگاهی خود را افزایش میدهید و نحوه برخورد خود را درک کردید، به احساسات خود بیشتر توجه کنید.
- قبل از اقدام به کاری یا صحبت کردن، متوقف شوید و فکر کنید. انجام این کار سخت است، اما به کار خود ادامه دهید و آن را به یک عادت تبدیل کنید.
- با درک چرایی، همدلتر شوید. سعی کنید چرایی را در پشت احساسات یا عواطف دیگران بفهمید.
- چه کسی انتقاد را دوست دارد؟ احتمالاً هیچ کس، اما انتقاد اجتناب ناپذیر است. وقتی ما تصمیم میگیریم از انتقاد یاد بگیریم به جای اینکه به سادگی از رفتارهای خود دفاع کنیم، میتوانیم در هوش هیجانی رشد کنیم.
- هوشمندتر شدن از نظر عاطفی یک شبه اتفاق نخواهد افتاد، اما ممکن است با تلاش، صبر و تمرین زیاد اتفاق بیفتد.
فواید هوش هیجانی
EQ مزایای بسیاری دارد، اما در اینجا فقط چند مورد از آن را بیان میکنیم:
۱- این امکان را برای کار تیمی بهتر فراهم میکند
تیمهایی با اعضای دارای هوش هیجانی، در همکاری با یکدیگر عالی هستند. آها ارتباط خوبی دارند، به یکدیگر اعتماد دارند و برای یکدیگر ارزش قائل هستند. وقتی کسی پیشنهادی را ارائه میدهد، میتوانند به روشی مثبت و مؤثرتری پاسخ دهند.
۲- میتوانید با تغییر کنار بیایید
افراد زیادی تغییر را دوست ندارند، اما هوش هیجانی ابزار لازم را برای مقابله با هر تغییری که پیش روی باشد را به شما میدهد. در محل کار، بسیاری از افراد اغلب نسبت به تغییر نگرشی منفی دارند. اما یک فرد باهوش از نظر احساسی شخصیتی مثبتتر خواهد داشت و میتواند اعضای دیگر تیم را نیز به این احساس تشویق کند.
۳- شما میتوانید گفتگوهای سخت را اداره کنید
چه مشتری عصبانی باشد و چه یک کارمند ناراحت! مکالمههای دشوار میتوانند انواع احساسات را برانگیزند. اگر مهارت درستی دارید، میتوانید قبل از یافتن تصمیم، با برقراری ارتباط عاطفی با طرف مقابل، آن مکالمات را کنترل کنید.
۴- هوش هیجانی یک مهارت مهم فردی است
EQ به شما این امکان را میدهد تا به سرعت در مردم اعتماد به نفس ایجاد کرده و همچنین یک رابطه مناسب را فراهم کنید. شما قادر خواهید بود احساسات آنها را درک کرده و با آنها همدلی کنید. این مورد برای هر نقشی فرد در کار تیمی بر عهده دارد، EQ فوق العاده است.
۵- هوش هیجانی ویژگی اصلی یک رهبر قدرتمند است
رهبران بزرگ مردم را درک میکنند. آنها میدانند که مدیران چگونه کار میکنند، چگونه بر مردم تأثیر میگذارند و چگونه الهام بخش آنها هستند. هوش هیجانی به شما کمک میکند تا به این درک برسید تا بتوانید یک رهبر موفق باشید و تیم خود را در مسیر درست هدایت کنید.
[su_box title=”همچنین بخوانید: ” style=”bubbles” box_color=”#a631a8″ radius=”20″]
[su_animate type=”shake” duration=”0.5″] هوش هیجانی در مدیریت ؛ چگونه بتوانیم رهبری مؤثر باشیم؟ [/su_animate]
[/su_box]
تفاوت بین ضریب هوشی و هوش هیجانی چیست؟
اگر هوش هیجانی نوعی هوش است، چه تفاوتی با ضریب هوشی دارد؟ ضریب هوشی (IQ) نمرهای از آزمونهای استاندارد برای اندازهگیری میزان هوش است. ضریب هوشی مستقیماً به تواناییهای فکری شما مربوط میشود، مانند اینکه چقدر خوب یاد میگیرید و همچنین چقدر اطلاعات را درک کرده و از آنها استفاده میکنید. افرادی که ضریب هوشی بالاتری دارند میتوانند انتزاعی بیندیشند و ارتباط ذهنی راحتتری برقرار کنند.
هوش هیجانی بسیار متفاوت است. EQ استفاده از احساسات برای تفکر و تقویت استدلال است. کسانی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار هستند قادرند احساسات خود را مدیریت کرده و همچنین از آن برای تسهیل تفکر و درک احساسات دیگران استفاده کنند.
وقتی صحبت از محل کار میشود، برخی میگویند که هوش هیجانی برای کار شما مفیدتر از ضریب هوشی است، اگرچه برخی دیگر استدلال میکنند که ضریب هوشی اهمیت بیشتری دارد. صرف نظر از اینکه کدام یک از اهمیت بیشتری برخوردار است، EQ نقش مهمی در نحوه عملکرد فرد در زندگی و کار او ایفا میکند.
کلام آخر
در عصر دجیتالی امروز، هر مؤلفه شخصیتی میتواند به عنوان یک برگ برند محسوب شود. هوش هیجانی چیزی است که ما باید به عنوان یک فرد به آن بپردازیم، آن را مهم بدانیم، بهبود آن را انتخاب کنیم و مهارت کسب آن یاد بگیریم تا بتوانیم هم برای خود و هم برای دیگران، زندگی خوشآیند ایجاد کنیم. EQ ارزش همه چیز را دارد، زیرا ما را به کارمندانی بهتر، همسرانی وفادارتر و افرادی موفق تبدیل خواهد کرد.