فهرست مطالب
راه های غلبه بر ترس ؛ چرا میترسیم و چطور آن را درمان کنیم؟
تابحال چندبار در زندگی تا حد مرگ از چیزی ترسیدهاید؟ آیا چیزی وجود دارد که همیشه شما را بترساند اما برای دیگران ترسناک نباشد؟ برای روبه رو شدن با ترسهایتان چه کاری انجام میدهید؟ آیا فرق بین ترس خوب و بد را میدانید؟ چطور باید با ترسها روبه رو شد؟ برای پیدا کردن جواب همه این سوالها با من در ادامه همراه باشید. موضوع این مقاله ما در ذهن، ترسها و راه های غلبه بر ترس است.
فهرست
فصل ۱
ترس چیست؟
حتما تابحال برایتان پیش آمده است که از چیزی به شدت بترسید. حس آزاردهندهای که قابل توصیف نیست. تپش قلب زیاد، احساس بیپناهی و عدم امنیت و مجموعهای از احساسات غیرقابل توصیفی هستند که با هم «ترس» را ایجاد میکنند.
آیا تابحال به شدت از چیزی ترسیدهاید؟ اصلا ترس چیست؟
ترس یکی از احساسات طبیعی و بسیار قدرتمند انسان است که به صورت غریزی در ما وجود دارد. این احساس، واکنشی بیوشیمیایی به عوامل ایجاد کننده خطر است و مانند هر واکنش احساسی شدید دیگر عمل میکنند.
ترس، مکانیسمی طبیعی برای باخبر کردن ما از عوامل خطرزا بوده و یکی از غرایزی است که سعی در محافظت ما دربرابر تهدیدات دارد. ممکن است این تهدیدات فیزیکی یا روانی باشند.
گاهی ترس، ناشی از تهدیدهای واقعی است. مثلا زمانی که مورد تهاجم قرار میگیریم، میترسیم؛ چون امکان دارد آسیب ببینیم یا جانمان را از دست بدهیم.
اما گاهی این احساس ناشی از عواملی است که صرفا درون ذهنمان اتفاق میافتند. ممکن است خاطرات بد، مشکلات روانی و اختلالات روحی هم باعث ایجاد ترس شدید و واکنشهای غیرارادی در ما شوند.
اختلالات فوبیا، اختلال اضطرابی، هراسهای اجتماعی و یا ترسهای پساز سانحه همگی عواملی هستند که میتوانند ترسهای بیدلیل را ایجاد کنند.
فصل ۲
مکانیسم ترس در بدن
قبل از آشنا با راه های غلبه بر ترس، خوب است که بدانیم وقتی میترسیم چه اتفاقی در بدنمان میافتد. وقتی میترسیم، فرآیند خاصی در بدن و مغزمان اتفاق میافتد که عامل آن دو واکنش اصلی هستند: عوامل بیوشیمیایی و همچنین عوامل احساسی.
حتما میدانید که ترس یک مکانیسم برای دفاع از غریزه بقا است. وقتی با تهدیدی روبه رو میشویم، بدنمان به روشهای خاصی به آن تهدیدات پاسخ میدهد، عرق میکنیم. گاهی از این عرق به عنوان عرق سرد یاد میشود.
ضربان قلبمان به صورت محسوسی افزایش پیدا میکند و تکتک اجزا بدنمان در حالت آمادهباش قرار میگیرند. مهمتر از همه اینکه مغزمان دستور ترشح آدرنالین را به غدد فوقکلیوی صادر میکند و بدن کاملا هوشیار میشود تا واکنش بهموقع از خود نشان دهد.
این مکانیسم، پاسخی فیزیکی به عوامل خطرزا یا تهدیدات بالقوه هستند که بدنمان را برای وضعیت جنگ یا فرار آماده میکنند. زیستشنایان معتقدند که این واکنش بیوشیمیایی احتمالا یک تحول تکاملی است و درطول زمان شکل گرفته است تا بقای ما را تضمین کند.
از طرفی، وقتی میترسیم احساسات مختلفی درما تحریک میشوند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید به صورت کلی احساس ترس به خاطر ترشح بالای آدرنالین، در مقیاس کنترل شده نوعی سرخوشی و هوشیاری به همراه دارد.
این احساس، تا حدودی اعتیادآور است و بسیاری از افراد به صورت سرگرمی به آن نگاه میکنند. به همین دلیل تماشای فیلمهای ترسناک و هیجانی طرفداران زیادی دارد.
حتما دیدهاید که بسیاری از ورزشکاران عاشق فعالیتهای خطرناک و دلهرهآور هستند. آنها به آدرنالین ترشح شده در این فعالیتها نوعی حس اعتیاد دارند.
ازآنجایی که بدن به مرور زمان به میزان آدرنالین ترشح شده عادت میکند، افراد جویای آدرنالین پس از مدتی مجبورند که شدت خطر فعالیتهایشان را افزایش دهند تا به آن حس سرخوشی که قبلا تجربه کردند، برسند.
فصل ۳
علائم ترس
وقتی میترسیم، هم علائم فیزیکی و هم علائم احساسی را از خودمان بروز میدهیم. البته نمیتوان برای نشانههای ترس فرمولی کلی ارائه کرد. هرکس ممکن است نوعی از علائم را تجربه کند که تابحال کسی آن را تجربه نکرده است. اما بعضی از علائم و نشانههای ترس در همه افراد مشترک است.
درد قفسه سینه، احساس سرما، خشک شدن دهان، حالت تهوع، افزایش ضربان قلب، نفسهای کوتاه و بریده، تعریق، لرزش و گرفتگی یا نفخ شکم از علائم رایج فیزیکی ترس هستند.
ممکن است کسی همه این علائم را داشته باشد و البته ممکن است کسی علامتهای دیگری را داشته باشد که چندان هم رایج نیستند. علاوهبراین، احساس از دست دادن کنترل، ناراحتی شدید، احساس نزدیک شدن به مرگ و یا حس غرق شدن هم از علائم روانی هستند که افراد در معرض ترس آن را تجربه میکنند.
علائم زیر همگی نشان دهنده حالتهای تنشی ترس و اضطراب شدید هستند:
- پرخوری
- بیاشتهایی
- تعریق
- تنفس کوتاه و منقطع
- احساس درد در قفسه سینه
- افت فشار
- افزایش فشار
- سرگیجه
- احساس تهوع
- حس پیچخوردگی در شکم
- لکنت زبان
- تنگی نفس
- سردرد
- بیاشتهایی یا پرخوری
- افسردگی و ناامیدی
فصل ۴
چرا میترسیم؟
همانطور که قبلا هم اشاره کردم، ترس یکی از بنیادیترین غرایز انسان است که باعث میشود ما از خودمان محافظت کنیم. شاید این احساس کمی آزاردهنده باشد و در مواردی از کنترل خارج شود، اما در کل اگر ترس نبود ما نمیتوانستیم مدت زیادی زنده بمانیم.
اگر ترس وجود نداشت بدون آنکه ذرهای به عواقب کارهایمان فکر کنیم، خودمان را درون خطر میفرستادیم.
اگر ترس نبود بیآنکه به نتیجه کار فکر کنیم، پا به خیابان پر از خودروهای درحال حرکت میگذاشتیم. بدون آنکه ذرهای نگران عواقب کار باشیم، با دیگران به سختی دعوا میکردیم. ترس، راز بقای همه گونههای جانوری است. حتی حیوانات هم میترسند.
بحث پیرامون تکامل ترس در قرن نوزدهم به یکی از موضوعات مهم مورد بحث تبدیل شد. گشاد شدن مردمک چشمها، صورتی همراه با رعب و وحشت و تمامی حالتهای که در چهره افراد وحشتزده نمایان میشود به سوژه روانشناسان و زیستشناسان تبدیل شد. برای آنها سوال بود که چرا همه افراد هنگام ترس چنین حالت مشترکی را بروز میدهند؟
دانشمندان به این نتیجه رسیدند که حالتهای فیزیکی ترس نتیجه منقبض شدن غریزی عضلات است که درواقع پاسخی تکامل یافته به واکنش بیوشیمیایی ترس است.
داروین در آزمایشی که روی خود انجام داد به این نتیجه رسید که تمام این واکنشهای فیزیکی کاملا غیرارادی و ناخودآگاه است و حتی اگر آگاهانه به دل خطر بروید، هنگام خطر چنین حالتهایی را از خودتان نشان میدهید.
اما چرا میترسیم؟
روانشناسان اعتقاد دارند که ترس ابتدا در ذهن ما اتفاق میافتد و سپس به حالتهای بیوشیمیایی تسری پیدا میکند. مغز ما، مشخصا آمیگدال، مسئول احساسات جدی مانند ترس و یا خشم است.
این بخش مغز پس از تحریک شدن توسط افکارمان، سیگنالهایی را به غدد درونریز بدن ارسال میکند و بدنمان هم در واکنش به این سیگنالها، هورمونهایی را ترشح میکند که بدن را در حالت آمادهباش قرار میدهد.
اپینفرین یا آدرنالین، هورمونهایی هستند که هنگام ترس در بدنمان ترشح میشوند و از واکنشهای استرس و ترس حمایت میکنند.
پل تیزارد، روانشناس و نویسنده، معتقد است که چهار الگوی معمول وجود دارد که ما برای تغذیه ترس از آن استفاده میکنیم. یعنی زمانی که میترسیم، یکی از چهار علت زیر افکار ما را به سمت ترس سوق داده است. او میگوید برای پیدا کردن راه های غلبه بر ترس ابتدا باید این الگوها را بشناسیم تا راههای مقابله با آنها را بفهمیم.
اول؛ بدترین سناریو
معمولا افرادی که بیش از اندازه میترسند، از کوچکترین نشانهها، بدترین سناریو را تصور میکنند. زمانی که میبینند خدمه هواپیما درحال پچپچ باهم هستند، تصور میکنند که اتفاق بدی درحال رخ دادن است. درصورتی که همه میدانیم صحبت کردن خدمه با هم اتفاق معمولی است و آنها در حال انجام دادن وظایفشان هستند.
منفیبافی و داستانپردازی میتواند باعث شود که ما احساس ترس را در حالتهای شدید و یا دائمی تجربه کنیم.
دوم؛ فاجعه سازی
افکار وسواسی درباره نشانههای معمول میتوانند ما را تا سرحد مرگ بترسانند. یک نشانه کوچک در بدنمان میبینیم و برای فهمیدن علت آن در اینترنت جستجو میکنیم و درنهایت فکر میکنیم که به بدترین بیماریها مبتلا شدهایم. این افکار میتوانند مغز ما را برای ترسیدن به شدت تحریک کنند.
سوم؛ مقاومت فکری
ترسیدن از ترسیدن یکی از دلایل مهم ایجاد احساس ترس است. گاهی اوقات با خودمان فکر میکنیم که اگر بترسیم، دیگر نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم و به سادگی ذهنمان را تسلیم ترس خواهیم کرد. همین مسئله باعث میشود کنترل فکرمان را از دست بدهیم و به سادگی تسلیم افکار ترسناکمان شویم.
چهارم؛ افکار خودکار
گاهی صدای افکار، بدون آنکه بخواهیم مزاحممان میشوند و با منفی بافی و القا افکار ترسناک ما را میترسانند. این پچپچها روی مغزمان تاثیر بدی میگذارند و باعث ایجاد حالتهای ترس خواهند شد.
فصل ۵
ترس های رایج در دنیا
همه ما میترسیم. نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت یا انکار کرد. همیشه چیزهایی در زندگی وجود دارند که ما را به شدت میترسانند و از فکر کردن درباره آنها هراس داریم.
شاید فکر به اینکه افراد دیگری هم در دنیا وجود دارند که موضوع ما ترس ما برای آنها هم ترسناک است، شما را آرام کند. درهرصورت، تعداد زیادی از ترسهای دنیا بین آدمها مشترک هستند. در ادامه از معروفترین و شایعترین ترسهای دنیا با شما صحبت خواهم کرد:
ترسهای اجتماعی
بسیاری از مردم دنیا از صحبت کردن جلوی جمعیت زیاد هراس دارند. آنها وقتی با یک غریبه ملاقات میکنند استرس میگیرند و ساعتها درباره قضاوت دیگران نسبت به رفتارشان فکر میکنند. اگر شما هم در این دسته جا میگیرید، باید بدانید که تنها نیستید. هراسهای اجتماعی یکی از متداولترین ترسهای شناخته در دنیا هستند.
ترس از ارتفاع
پنج درصد مردم دنیا از ارتفاع میترسند. کسانی که ترس از ارتفاع دارند از همه مکانهای مرتفع دوری میکنند و درصورت مواجهه با ارتفاع دچار سرگیجه یا حالت تهوع میشوند.
اگر در ارتفاع کنار این افراد بایستید متوجه میشوید که دوست دارند چیزی را محکم چنگ بزنند یا دست کسی را بگیرند. بعضی اوقات آنقدر این ترس در آنها شدید است که حتی مانع از آن میشود که از صندلی بالا بروند و به پایین نگاه کنند.
ترس از تاریکی
حتما از قرار گرفتن ترس از تاریکی در این لیست تعجب نمیکنید. اکثر ما در زندگی ترس از تاریکی را تجربه کردهایم و حتی بسیاری در بزرگسالی هم از تاریکی هراس دارند.
باید بدانید که ترس از تاریکی به خود تاریکی برنمیگردد. بلکه ترس از مورد هجوم قرار گرفتن است که این احساس را در ما بهوجود میآورد. داستان و فیلمهای ترسناک معمولا ریشه این ترس در افراد هستند.
ترس از بیماری
بسیاری از افراد از اینکه به بیماری مبتلا شوند سخت میترسند. گاهی آنها ساعتهای طولانی را به شستشو و نظافت اختصاص میدهند تا شر از میکروبها و ویروسها نجات پیدا کنند. البته که اهمیت دادن به سلامتی مهم است؛ اما گاهی این حالت منجر به اختلالات وسواس خواهد شد.
ترس از خون
بله! افراد زیادی وجود دارند که با دیدن خون غش میکنند. این مسئله فقط سوژه فیلمهای طنز نیست و بسیاری در واقعیت با این ترس دستوپنجه نرم میکنند. فرقی هم ندارد که خون خودشان باشد یا خون دیگران. این افراد با دیدن خون حالشان بد خواهد شد و افت فشار را تجربه خواهند کرد.
ترس از تغییرات شدید آبوهوایی
باد، تندباد، رعدوبرق و بارشهای شدید برای بسیاری از افراد بسیار ترسناک است. آنها با شنیدن صدای رعد و برق یا باد تپش قلب میگیرند و احساس خطر و ناامنی دارند.
ترس از مرگ
احتمالا همه ما از مرگ میترسیم و دلیل بسیاری از ترسهای ما هم ترس از مردن است. از کودکی به ما آموزش دادهاند که از موقعیتهایی که ممکن است جانمان را تهدید کنند دوری کنیم. اما در فرمهای شدیدتر، افراد آنقدر از مردن میترسند که حتی از خانههایشان خارج نمیشوند و از کارهایی که ریسک بسیار پایینی دارد هم دوری میکنند.
فصل ۶
انواع ترس
بله! شاید ظاهرا همگی انواع ترس در ما حالت یکسانی را بهوجود بیاورند و صرفا بترسم. اما ترسها، با توجه به ریشههای روانی و موقعیتشان، انواع مختلفی دارند.
ترس مفید
ترس گاهی فواید زیادی دارد. همانطور که قبلا هم اشاره کردم، ترس واکنشی غریزی است که از ما دربرابر خطرات بالقوه محافظت خواهد کرد. اگر از سرعت زیاد نمیترسیدیم، همه ما در حوادث رانندگی کشته میشدیم.
ترس مانند راهنمایی درونی از ما میخواهد بیشتر احتیاط کنیم و مراقب خودمان باشیم. ترس مناسب که در پاسخ به خطرات بالقوه خارجی در ما شکل میگیرد به ایمنی ما کمک خواهد کرد.
ترسهای ذاتی
بعضی از ترس از بدو تولد همراه هستند و دلیل روانی دارند. مانند ترس از خزندگان. بسیاری از افراد در دنیا به شدت از خزندگان میترسند و دلیل آن را نمیدانند.
این ترسها بدون هیچ پیش زمینه روانی خاصی ایجاد شدهاند و همیشه در افراد وجود داشتهاند. این دسته از ترسها با مشاوره و کمکهای روانشناسی حل خواهند شد.
ترسهای اکتسابی
ما با این دسته از ترسها کار داریم! ترسهایی که در ذهنمان شکل میگیرند، بسیار شدید هستند و ناشی از تجربیات و خاطرات بد زندگی شکل گرفتهاند.
مثلا ممکن است یک بار در آب احساس خفگی به شما دست داده باشد و حالا به شدت از شنا کردن در آب میترسید. این دسته از ترسها هم مانند ترسهای ذاتی قابل درمان هستند و کافیست که با حمایت مشاور با آنها روبهرو شوید.
فصل ۷
راه های تشخیص انواع ترس
یکی از واجبات پیدا کردن راه های غلبه بر ترس این است که بدانیم آیا ترسمان به درمان نیاز دارد یا نه. در این مرحله باید بتوانیم تفاوت بین ترس و فوبیا را به درستی تشخیص بدهیم.
میدانیم که ترس، غریزهای درون ما است که در پاسخ به تهدیدات محیطی شکل میگیرد و گاهی میتواند ناشی از تجربیات بد و خاطرات تلخ گذشته باشد. اما فوبیا ترسهای بیاساسی هستند که شدت بسیار زیادی دارند و کنترل آنها خارج از قدرت افراد است.
برای کنترل فوبیا باید به پزشک مراجعه کرد و کار روی آن مدتهای زیادی طول خواهد کشید. گاهی فوبیا ناشی از خاطرات بد و تجربیات تلخ سالهای آغاز زندگی است و ما بدون آنکه آن تجربه را به یاد بیاوریم، احساس ترس میکنیم.
فوبیا چیست؟
فوبیا در رده اختلالات اضطرابی ردهبندی میشود و با ترس طبیعی تفاوت زیادی دارد. درواقع معمولا فوبیا با تفسیر مغز از یک رویداد بیرونی همراه است که واکنشهای شدید بدن را به همراه دارد.
این یعنی وقتی میتوانیم بگوییم دچار فوبیا شدهایم که ذهنمان ما را نسبت به موقعیتهایی که خطر خارجی ندارند گول بزند و ما را به شدت از آن بترساند.
تفاوت دیگر فوبیا و ترس این است که فوبیا شدت بسیار زیادی نسبت به ترس دارد و افراد در مواجهه با آن واکنشهای تندی از خود نشان میدهند. گاهی این واکنش آنقدر شدید است که توان زندگی را از افراد میگیرد و آنها را تا سرحد مرگ پیش میبرد.
طبق آمار موسسه ملی سلامت روانی ایالات متحده، حدود دوازده تا سیزده درصد بزرگسالان به یکی از انواع فوبیا مبتلا هستند و این آمار در نوجوانان به نوزده درصد میرسد.
از آنجایی که فوبیا میتواند بر کیفیت زندگی تاثیر قابل ملاحظهای داشته باشد و توان بسیاری از فعالیتها را از ما بگیرد، لازم است که آن را به خوبی بشناسید و اگر از بودن آن در خودتان شک دارید، حتما برای درمان اقدام کنید.
فصل ۸
انواع فوبیا
ممکن چیزهای زیادی در اطرافمان وجود داشته باشد که پتانسیل تبدیل شدن به موضوع فوبیا را داشته باشند. چیزهایی که حتی فکرش را هم نمیکنید. اما محققان در حالت کلی فوبیا را به سه گروه اصلی دستهبندی کردهاند. هراس اجتماعی (سوشال فوبیا)، برزن هراسی(آگورافوبیا)، ترسهای خاص (اسپسفیک فوبیا)
هراس اجتماعی
یکی از متداولترین انواع فوبیا، هراس اجتماعی است. شاید برایتان عجیب بهنظر برسد اما بسیاری از ما بدون آنکه خودمان بدانیم یکی از انواع هراسهای اجتماعی را تجربه کردهایم.
وقتی از این نوع فوبیا صحبت میکنیم نباید فکر کنیم صرفا کسانی که به صورت دیوانهوار از راه رفتن در خیابان میترسند در این زمینه جا میگیرند. بلکه ترس از صحبت کردن در جمع یکی از انواع این فوبیا است.
اغلب افرادی که دچار هراس اجتماعی هستند به شدت از قضاوت شدن یا اصطلاحا رفتن زیر ذرهبین دیگران میترسند. آنها معمولا دوست ندارند مرکز توجه باشند و همیشه سعی میکنند گوشهای بنشینند که در دیدرس دیگران نباشد. آنها میترسند احمق یا کسلکننده بهنظر برسند و همیشه از دیگران درباره صورت بیرونی کارهایشان سوال میکنند.
محققان تخمین میزنند که حدودا ۱۵ درصد افراد در جامعه به این اختلال مبتلا باشند. مبتلایان به اختلال جامعه هراسی معمولا نشانههای این اختلال را موقع ورود به مکانهای جدید و ملاقات با افراد غریبه، قرارهای عاشقانه، حرف زدن با کسانی که تابحال آنها را ندیده بودند، غذا خوردن در جمع، زمانی که موضوع صحبت کسی قرار میگیرند و سایر موقعیتهای اجتماعی تجربه میکنند.
ترس شدید، استرس بالا، ضربان قلب تند، تعریق، حلت تهوع، خشکی دهان، سرگیجه، افت فشار و تنشهای عضلانی از علائم اصلی افراد هنگام تجربه فوبیای اجتماعی است.
ترس از مکانهای باز
البته ترس از مکانهای بسته هم در این دسته از فوبیا ردهبندی میشود و فقط به مکانهای باز اختصاص ندارد. کسانی که دچار این اختلال هستند میترسند در موقعیتی گرفتار شوند که نتوانند به سادگی از آن فرار کنند.
معمولا در فضاهای کوچک و بستهای مانند آسانسور، راهروهای تنگ، پلههای مارپیچ یا بازار و استادیومها که شلوغ و پر ازدحام هستند این حالتها را تجربه میکنند.
افراد مبتلا به آگورا فوبیا هنگام ورود به مکانهای عمومی یا وسایل حمل و نقل عمومی دچار اضطراب زیادی میشوند. هرکجا که جمعیت زیاد باشد و نتوان به سادگی حرکت کرد باعث میشود که نشانههای این فوبیا بروز پیدا کند. به همین دلیل آنها ترجیح میدهند که از فضاهای عمومی دوری کنند. آنها از اینکه نشانههای ترسشان بروز پیدا کند و دیگران متوجه آن شود هم میترسند و همین مسئله وضعیت را برایشان سختتر میکند.
ترسهای خاص
ترسهای شدید و غیرمنطقی نسبت به اشیا یا موقعیتهای خاص در رده فوبیای خاص دستهبندی میشوند. باید بدانید که مرز ترس و فوبیا درمورد چیزهای خاص، تناسب واکنش و احساس افراد با آن شی است.
مثلا اگر کسی با دیدن مار بترسد، قطعا دچار فوبیا نیست. اما اگر این ترس بیش از اندازه نرمال باشد و در همه جا با او باشد، میتوان به فوبیا شک کرد.
مسئله دیگر این است که افراد مبتلا به فوبیای خاص، به جای روبهرو شدن با موضوع ترس از آن فرار میکنند.
فصل ۹
عجیب ترین انواع فوبیا
ترس از آینه
یکی از عجیبترین انواع فوبیا ترس از آینه و دیدن رفلکس دیگران در آن است. روانشناسان اعتقاد دارند این ترس معمولا پس از تجربه اتفاقات تلخی که آینه در آنها وجود داشته است رخ میدهد.
ترس از نخ
بله! افرادی وجود دارند که از نخ میترسند و احتمالا این نوع فوبیا هم به تجربیات تلخ آنها مربوط باشد.
فوبیای شستشو
یکی دیگر از عجیبترین انواع فوبیا ترس از دوش گرفتن و شستشو است.
ترس از رقص
این فوبیا معمولا به ترسهای اجتماعی مربوط میشود و مانند ترس صحبت کردن در جمع، فرد را د موقعیتهایی که همه میرقصند دچار اضطراب میکند.
ترس از بادام زمینی
ترس از گیر کردن بادام زمینی در سقف دهان هم یکی از عجیبترین و کمیابترین ترسهای دنیا است. افراد درگیر این فوبیا حالتهای شدیدی از روبه رو شدن با این موقعیت از خود نشان میدهند. از اضطراب شدید تا کوتاه شدن تنفس.
ترس از باز کردن چشم
بله! بسیار عجیب و نادر است. اما کسانی هستند که از باز کردن چشمهایشان هراس دارند.
ترس از مدرسه
رفتن به مدرسه برای بسیاری از افراد ناخوشایند است. اما این احساس در مواقعی به فوبیا تبدیل میشود.
فصل ۱۰
چرا باید بر ترس غلبه کنیم؟
قبل از اینکه از راه های غلبه بر ترس حرف بزنیم، باید بدانیم که اصلا چرا باید ترس را شکست داد و بر آن غلبه کرد؟ بودن ترس چه بلایی سرمان میآورد که باید از راهی که شده آن را از بین ببریم؟
من در این بخش از چهار دلیل قانع کننده با شما صحبت خواهم کرد که مجابتان میکند تا ترس را شکست بدهید و با قدرت جلو بروید:
۱: ترس پتانسیل شما را محدود میکند
همه ما میتوانیم رشد کنیم و به بهترین نسخه شخصیتمان تبدیل شویم. اما متاسفانه ترس میتواند تمام مسیرهای رشد ما را مسدود کند. ترس ما را از رشد کردن و پیشرفت در زندگی باز خواهد داشت.
ترس، مانع از حرکت ما در سطوح بالاتر آگاهی میشود و آنقدر ما را در خودمان غرق میکند که نتوانیم به معانی بالاتر و تبدیل شدن به آنچه دوستش داریم فکر کنیم.
وقتی اجازه دهیم افکار، احساسات و تصمیماتمان توسط ترس هدایت شود، عملا به برده ترس تبدیل خواهیم شد.
زندگی کسی را تصور کنید که بر محوریت ترس میچرخد. میتوانید تصور کنید که چقدر این اوضاع ناتوان کننده و اسفناک است؟ شاید باورتان نشود اما افراد زیادی وجود دارند که ترس به یکی از فرآیندهای جانبی زندگیشان تبدیل شده است و تمام تصمیماتشان را هدایت میکند.
ترس میتواند در شکل ترسهای مبهم نسبت به تغییرات، ترس از قضاوت یا تمسخر باشد. اگر از تغییرات بترسید، برای مواجه شدن با هر موقعیتی تمام تلاشتان را به کار خواهید گرفت تا وضع موجود را حفظ کنید و فکر کنید که برای ایمن ماندنتان تلاش کردهاید.
اما واقعیت این است که جز درجا زدن کاری از دستتان برنیامده است.
۲: شما هرگز نمیتوانید به طور کامل از ترس فرار کنید
وقتی ترس، عاملی بیرونی داشته باشد میتوان از آن فرار کرد و با دور شدن از آن ترس را از بین برد. اما نظرتان راجع به ترسی که از ذهنمان ناشی میشود چیست؟ آیا میتوانیم از ذهنمان فرار کنیم؟
تا زمانی که یاد نگیریم با ترسمان روبهرو شویم و با آن مبارزه کنیم هرگز نخواهیم توانست از ترس فرار کنیم. نتیجه این مسئله آزار دائمی است که در هرکاری و هر مسئلهای با ما همراه خواهد بود.
فرار از عامل ترس فقط توهمی از امنیت به ما میبخشد و امنیت واقعی حاصل نخواهد کرد. شاید برای لحظاتی کوتاه احساس امنیت کنیم، اما آن لحظه کوتاه است و دائمی نخواهد بود. تنها چاره کار مبارزه و پیدا کردن راه های غلبه بر ترس است.
۳: ترس انرژی شما را از بین خواهد برد
هر فکر ترسناکی که شما را آزار بدهد، میتواند منجر به ایجاد حلقه دیگری از افکار آزاردهنده شود. درواقع افکار آزاردهنده یکدیگر را بازآفرینی میکنند. هرچقدر بیشتر به چیزهایی که شما را میترسانند فکر کنید، وضعتان بدتر خواهد شد و به جای فکر به چیزهایی که میتوانند باعث پیشرفتتان شوند، انرژیتان را برای تغذیه افکار غیرسازنده مصرف میکنید.
ترس در موارد بسیاری میتواند از ما محافظت کند. اما مرز ترس خوب و بد کجاست؟
باید بدانید که ترسهای بیمورد که از افکارمان ناشی میشوند صرفا باعث تحرک جسم میشوند و انرژی مغز را از بین میبرند تا بدن را در حالت آمادهباش قرار دهد.
وقتی بدنتان آدرنالین ترشح میکند، صرفا بیشتر حرکت میکند؛ نه بهتر. یعنی بدن در حالت کمیت بیشتر فیزیکی است؛ نه کیفیت. این بار که ترسیدید به این فکر کنید که این افکار تا چه اندازه میتوانند وقت و انرژی شما را هدر بدهند و به جای آنکه بترسید، چه کارهای بهتری میتوانید انجام بدهید.
۴: ترس در ذهن و درونتان اتفاق میافتد
ترس ذهنی، مانند مترسک عمل میکند. شاید ترسناک باشد اما هیچ خطری ندارد. دراقع شما وقت و انرژیتان را صرف ترسیدن از چیزی میکنید که هیچ خطرناک نیست و برایتان تهدیدی حیاتی به شمار نمیآید.
موقعیتی را درنظر بگیرید که قرار است جلوی جمعیت سخنرانی کنید. درصد زیادی از جمعیت دنیا به شدت از صحبت دربرابر جمع میترسند. حتی گاهی ترس از سخنرانی در جمع از ترس از مرگ هم شدت بیشتری دارد.
یک بار با خودتان فکر کنید. چه خطر جانی یا مالی هنگام سخنرانی در جمع ما را تهدید میکند که باید از آن بترسیم؟ آیا این ترس ساخته و پرداخته ذهن نیست؟ چرا باید اجازه بدهیم که افکار بیمار هدایت بدنمان را برعهده بگیرند و ما را اذیت کنند؟
فصل ۱۱
راه های غلبه بر ترس
خوشبختانه راههای بسیار زیادی برای مقابله و غلبه بر ترس وجود دارد و شما میتوانید با بهکارگیری این راهها، ترس خود را درمان کنید. در مجموع میتوانید با خود درمانی و اصلاح سبک زندگی، رواندرمانی یا تراپی و البته دارودرمانی به مقابله با ترسهایتان بروید.
خودیاری
شما میتوانید با بهکارگیری روشهای موثری در عادات و شیوه زندگیتان، ترسهایتان را درمان کنید. اولین کاری که میتوانید انجام دهید این است که به صورت کنترل شده و مرحله به مرحله با ترسهایتان روبهرو شوید.
این کار یکی از بهترین راه های غلبه بر ترس است. وقتی با ترستان روبهرو شوید و بفهمید که ترستان آنطور که فکر میکردید خطرناک و عجیب نبود، میتوانید احساس بهتری نسبت به آن پیدا کنید و به مرور زمان آن را از بین ببرید. معمولا روانشناسان هم برای درمان انواع ترسها از این روش استفاده میکنند.
ورزش کردن میتواند تمرکز شما را افزایش دهد و باعث شود که درمواقعی که هراس به سراغتان میآید ذهنتان را کنترل کنید.
اصلاح سبک تغذیه و عادات غذایی یکی دیگر از کارهایی است که میتوانید با انجام آن به بهبود وضعتان کمک کنید. سعی کنید میوهجات و سبزیجات زیادی مصرف کنید و از مصرف شکر بپرهیزید.
افزایش قند خون میتواند منجر به تشدید حالات عصبی و تنش در شما شود. سعی کنید زمانی که استرس دارید از قهوه و مواد غذایی کافئیندار دوری کنید. افزایش کافئین خون میتواند استرستان را بالا ببرد.
الکل را ترک کنید. مصرف الکل میتواند وضعتان را تشدید کند. به جای آن سعی کنید از متدهای ریلکسیشین، مدیتیشن و یوگا کمک بگیرید تا به آرامش برسید. عبادت و کمک گرفتن از مذهب میتواند به صورت معجزهآسایی ترسهایتان را کنترل کند.
رواندرمانی/ تراپی
صحبت کردن و مشاوره گرفتن از یک تراپیست و استفاده از روشهای درمانی رفتاری شناختی برای کسانی که مشکلاتشان حادتر است و باعث اختلال در روند زندگیشان شده است، میتواند کارسازتر باشد.
روانشناس و مشاور میتواند با اجرای روشهای شناختی مشکلات شما را حل کند و به شما کمک کند تا بتوانید ترس هایتان را از بین ببرید.
دارودرمانی
برای کمکهای کوتاهمدت و از بین بردن آنی اثرات مخرب ترس و فوبیا، گاهی روانپزشک به شما پیشنهاد استفاده از دارو را خواهد داد. این روش به شما کمک میکند تا علائم شدید اختلالات هراسی را در مدت کوتاه درمان کنید تا بتوانید برای روشهای شناختی درمانی آماده شوید.
معمولا روانپزشکان برای درمان از سرترالین و سیتالوپرام استفاده میکنند. این داروها میتوانند حالتهای اضطرابی را در مواقع وقوع فوبیا کاهش دهند.
درمان ترس در طب سنتی
یکی از مسائلی که طب سنتی به آن پرداخته است، درمان مشکلات روانی مانند ترس است. راهکارهای طب سنتی چین در این زمینه، بیشتر تاکید بر طب سوزنی است. اما طب ایرانی بر مصرف دمنوشها برای کنترل این مشکل تاکید دارد.
در طب سنتی ایرانی توصیه شده است که از عرق گیاهان برای درمان ترس استفاده شود. به نظر اطبا طب سنتی، ترس به علت غلبه سودا در بدن اتفاق میافتد و این مشکل را میتوان با نوشیدن عرق گیاه افتیمون و بادرنجبویه در شبها به مدت ۱۴ روز حل کرد.
یکی دیگر از عرقیاتی که برای درمان این مسئله در طب سنتی پیشنهاد میشود، ترکیب عرق گیاهان اسطوخدوس، بهارنارنج و بادرنجبویه است.
این طب پیشنهاد میکند که برای رفع ترس، تا مدتی مصرف ترشیجات و غذاهای سرد را کنار بگذارید و شبها با روغن بادام تلخ پشت سرتان را ماساژ دهید.
ذهن آگاهی گسلیده
از تکنیک ذهن آگاهی گسلیده چه می دانید؟ تکنیکی برای کاهش استرس و ترس در زندگی
فصل ۱۲
تکنیک های مبارزه با ترس
فرقی نمیکند که چه چیزی شما را میترساند و چرا ترسیدهاید. تکنیکها دستورالعملهای زیر میتوانند به عنوان راه های غلبه بر ترس برای شما کاربرد داشته باشند. هروقت ترسیدید و حالتهای ترس سراغتان آمدند از روشهای زیر برای کاهش علائم اضطرابی کمک بگیرید:
برای خودتان وقت بگذارید
فکر کردن، زمانی که غرق ترس یا اضطراب هستید، تقریبا کار غیرممکنی است. اما اولین کاری که باید انجام بدهید این است که به خودتان زمان بدهید تا آرام شوید. آرامش به معنای آرام شدن از نظر جسمی است. سعی کنید تپش قلبتان را پایین بیاورید و نفسهای عمیق بکشید. تکنیکهای ریکلسیشن میتواند به شما کمک کند.
سعی کنید کمی قدم بزنید، یک فنجان پای بنوشید و یا دوش بگیرید. با این کار میتوانید ذهنتان را آرام کنید و افکارتان را از موضوع ترس منحرف کنید.
نفسهای عمیق بکشید
اگر ضربان قلبتان شروع به افزایش کرد یا کف دستتان تعریق کرد، با احساستان مبارزه نکنید. بلکه سعی کنید با تکنیکهای تنفسی علائمتان را کنترل کنید و بهبود ببخشید.
کافیست در جایی که هستید بمانید، درحالت راحتی بنشینید یا دراز بکشید و بدون آنکه بخواهید حواستان را پرت کنید دستتان را روی شکمتان بگذارید و شروع به تنفس کنید. هفت بار پشت سر هم نفسهای عمیقی از طریق بینیتان بکشید و مطمئن شوید که شکمتان بالا و پایین میرود. بااین کار ذهنتان را آرام میکنید تا با احساستان کنار بیاید.
با ترسهایتان روبهرو شوید
فرار کردن از ترس و انکار آن، صرفا ترستان را تشدید میکند. فرقی ندارد ترستان چه چیزی باشد. اولین و مهمترین کاری که میتوانید برای غلبه بر آن انجام بدهید این است که با آن روبهرو شوید.
نیاز نیست به یک باره و ناگهانی با ترس روبهرو شوید. این کار نتیجه عکس میدهد. درعوض سعی کنید آرام آرام با ترس روبهرو شوید. مثلا اگر از آسانسور میترسید با دیگران سوار آن شوید و کمکم سعی کنید خودتان به تنهایی و یکیدوطبقه را سوار آن شوید و به تدریج میزان آن را افزایش دهید.
بدترین حالت ممکن را تصور کنید
قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ تابحال به آن فکر کردید؟ به اینکه ته ته چیزی که از آن میترسید چه اتفاقی بیفتد؟ همیشه وقتی به انتهای چیزی که از آن میترسید فکر کنید، تا حدودی خواهید توانست ترستان را از آن مسئله کم کنید.
مثلا اگر از گربه میترسید به این فکر کنید که نهایتا گربه چه کاری میتواند با شما انجام دهد؟ فکر کردن به انتهای چیزی که از آن میترسید میتواند بیدلیل بودن ترستان را به شما نشان دهد و نتیجه این کار تاثیر مثتبی در کاهش ترستان دارد.
به شواهد نگاه کنید
گاهی خوب است که ترستان را به چالش بکشید. این کار به کاهش شدت افکار ترسناکتان کمک میکند. مثلا اگر از پرواز با هواپیما میترسید، درمورد میزان سقوط هاپیما و درصد خطر آن نسبت به سایر وسایل حملونقل تحقیق کنید.
این کار میتواند به شما کمک کند تا بفهمید که خطر آنقدرها هم که فکر میکنید به شما نزدیک نیست و بسیار بعید است که شما درطول پرواز دچار سانحه خاصی شود.
دست از ایدهآلگرا بودن بردارید
زندگی پر از استرس و چالش است. هیچ کس کامل نیست و همه ما در خودمان نقصهایی داریم. مشکل از آنجایی شروع میشود که فکر میکنیم باید کامل باشیم. بسیاری از ترسهایمان، مخصوصا ترسهای اجتماعی از جایی شروع میشوند که فکر میکنیم الزاما باید بینقص و عالی باشیم و همین تفکر کار را برایمان بسیار سخت میکند.
روزهای بد و نقص همیشه وجود دارند و ممکن است برای ما هم پیش بیایند. سعی کنید چندان تحت تاثیر اشتباهاتتان قرار نگیرید و بدانید که مهم تلاشی است که انجام دادید؛ نه نتیجه کارتان.
مکانی شاد و آرام را تصور کنید
خیالپردازی همیشه خوب نیست؛ اما گاهی بسیار کمککننده است. مخصوصا زمانی که اضطراب شدیدی دارید و نمیتوانید ذهنتان را آرام کنید. کافی است که لحظهای چشمانتان را ببندید و جایی را که دوست دارید تصور کنید.
فکر کنید در آن مکان درحال قدم زدن هستید و هرچه دوست دارید اطرافتان است. میتوانید خاطرات خوشی که داشتید را بهخاطر بیاورید و غرق لذت آن شوید. خاطرات مانند ذخایر احساسی ما عمل میکنند و میتوانند بسیار نجاتبخش باشند. آنوقت احساسات مثبت و انرژیبخش به سمت شما سرازیر میشوند و به شما آرامش خواهند داد.
درمورد ترسهایتان صحبت کنید
به اشتراکگذاری احساسات با دیگران، میتواند از میزان ترسناک بودن آن کم کند. وقتی احساسات منفی و ترسها به سراغتان آمدند با کسی که مورد اعتمادتان است صحبت کنید یا درمورد آن بنویسید. به این ترتیب ذهنتان خلوتتر خواهد شد و خواهید توانست به آن آرامش بدهید.
به اصول برگردید
بسیاری از افراد به اشتباه برای درمان اضطراب و استرس خود به الکل، مواد مخدر یا کافئین زیاد روی خواهند آورد. اما یادتان باشد که این کار وضعیت شما را بدتر خواهد کرد. دربسیاری از موارد اصلاح عادات زندگی و درپیش گرفتن سبک سالم تغذیهای و ورزش کردن میتواند به مرور زمان حال شما بسیار بهتر کند.
به خودتان پاداش بدهید
به خودتان اهمیت بدهید و برای تلاشهایتان درراستای کاهش ترس جایزه بدهید. مخصوصا زمانی که پیشرفتی در وضعیتتان بهوجود آوردهاید.
مثلا وقتی ترستان را نسبت به مسئلهای که از آن ترس شدیدی داشتهاید کم کردهاید، خودتان را به یک ماساژ خوب یا کتابی که دوست داشتید بخرید، مهمان کنید. این کار باعث میشود خوشحال شوید و روحیه تلاشگریتان تقویت شود.
فصل ۱۲
معرفی کتاب
اگر دوست دارید چیزهای بیشتری از ترس، علل آن و راههای غلبه بر آن بدانید، پیشنهاد من به شما خواندن کتاب غلبه بر ترس و اضطراب، شناخت و درمان براساس واقعیت نوشته دکتر پیمان آزاد است.
این کتاب به شما راهکارهایی عملی برای نحوه کنار آمدن و زندگی کردن با ترس به شما آموزش خواهد داد و به شما کمک میکند تا یاد بگیرید چطور بر ترسهایتان غلبه کنید.
از طرفی میتوانید از کتاب زیاد به خودت سخت نگیر، نوشته مارک منسون استفاده کنید. این کتاب راهکارهایی عملی به شما آموزش خواهد داد که بتوانید با استفاده از آن با ترس ها و استرس هایتان کنار بیایید و زندگی شادتری را تجربه کنید.
شما میتوانید خلاصه این کتاب را به صورت نسخه صوتی از فروشگاه ذهن دریافت کنید.
اگر دوست دارید با فراگیری آموزش های عملی روانشناسانه با مشکلات روحی و ذهنیتان مواجه شوید، پیشنهاد ما به شما دانلود و نصب اپلیکیشن ذهن است. با دریافت این اپلیکیشن از لینک زیر عضو خانواده بزرگ شوید و با استفاده از آموزش های عملی این اپلیکیشن، به شخصیتی موفقتر و بهتر تبدیل شوید.
به نظرتون درمان دارویی بهترین و سریع ترین راه ممکن برای از بین بردن ترس و استرس نیست؟
نه ابدا. کار درمانی و خودیاری گزینه های بهتری نسبت به دارو هستن. دارو زمانی کارآمده که وضعیت بسیار وخیم باشه و نیاز به از بین بردن فوری علائم بالینی وجود داشته باشه.
بسیار مطلب خوبی بود. برای امثال من که حوصله خواندن مطالب مفصل و طولانی را نداریم اینگونه خلاصه نویسی و مطالعه ان خیلی کمک کننده خواهد بود. و اینکه بعد از هر موضوعی هم، سایت ذهن یک کتاب دیگر و مرتبط با ان موضوع معرفی می کند بسیار جالب و مفید هست. چون اینگونه مطالعه کننده رغبت پیدا می کند کتاب ها و مطالب بیشتری را بخواند. هزاران افرین و خداقوت خدمت تمامی عوامل و تلاشگران سایت بسیار خوب و معنوی ذهن. ان شا الله خداوند در دنیا و اخرت نعمات و برکات زیاد به تمامی شما عنایت فرماید.
سلام دوست عزیز. ممنون از نگاه تون:)
ما برای ادامه راه به این انرژی نیاز داریم و چقدر خوشحالم که مطلبم تونسته براتون مفید باشه و بهتون کمک کنه.
درود آیا من می توانم برای کلاس ها خود از مطالب شما استفاده کنم با سپاس از مطالب خوبتون
درود آرش عزیز. با ذکر منبع میتونید از مطالب ما برای کلاس های خود استفاده کنید و موفق باشید😊