فهرست مطالب
کتاب جین ایر شامل مضامین اصلاحات ناشی از بحران دوره ویکتوریایی مانند بهبود شرایط سیاسی، کار و تحصیلات است. تعداد کمی از این اصلاحات بلافاصله برای زنانی که از وضعیت محدود در جامعه انگلستان برخوردار بودند، اعمال میشدند. شخصیت اصلی کتاب جین ایر در حالی که برای استقلال اقتصادی و شخصی خود تلاش میکند، مسائل مربوط به طبقات مختلف جامعه، شرایط اقتصادی و جنسیتی را تشریح میکند تا خواننده را به قلب دوران ویکتوریایی ببرد. برای مطالعه خلاصه کتاب جین ایر با ما همراه باشید.
مشخصات کتاب جین ایر
- عنوان اصلی: Jane Eyre
- نویسنده: شارلوت برونته
- کشور: بریتانیا
- سال انتشار: ۱۸۴۷
- ژانر: رمان، داستان
- مناسب برای: نوجوانان، جوانان و بزرگسالان
- مترجم و انتشارات: این کتاب در ایران توسط ناشران و مترجمان بسیاری کار شده است.
- امتیاز کتاب: ۴.۱۳ از ۵ (براساس وبسایت goodreads.com)
دربارۀ کتاب جین ایر
دوره ویکتوریا تغییرات گستردهای را در جامعه انگلیس به وجود آورد و نویسندگانی مانند شارلوت برونته به بررسی بحرانها و پیشرفتهای آن پرداختند. در خارج از کشور، انگلیس به یک امپراتوری جهانی گسترش یافت که ثروت خود را از مستعمرات میآورد.
با انقلاب صنعتی در داخل، تولید به ستون فقرات اقتصادی انگلیس تبدیل شد. در حالی که طبقه متوسط فرصت های سودآوری پیدا میکرد، طبقه کارگر برای دستمزد، امنیت شغلی و شرایط مناسب کار و زندگی تلاش میکرد.
جین ایر یک رمان گوتیک ویکتوریایی است که توسط شخصیت اصلی داستان یعنی جین ایر روایت میشود. داستان به دنبال تغییر زندگی جین از کودکی با شرایط بد، به زنی جوان و باهوش است. طول زندگی جین در قرن نوزدهم، با کنوانسیونهای اجتماعی ظالمانه خود به برجستهترین مسئله که به نقش زنان در قرن ۱۹ پرداخته است، توصیف میشود.
در این دوره با زنان ناعادلانه رفتار میشده است. زنان چهرههایی شبح گونه بودند، حضور داشتند، اما شنیده نمیشدند و از استقلال و اراده خود محروم بودند. بسیاری از آنها هرگز فرصت ازدواج با کسانی که دوستش داشتند را پیدا نکردند.
ازدواج آرزوی از پیش تعیین شدهای برای کسب مقام و پول بود. شارلوت برونته برای ایجاد شورش در برابر سیستم اجتماعی و قوانین آن، با خلق جین ایر، زن قدرتمندی که قلبش او را دنبال میکرد، با شخصیتها و نهادها به نبرد برخواست.
.
خلاصه کتاب جین ایر
جین ایر دختری یتیم است که با عمه خود «خانم رید» در سالن گیتسهد زندگی میکند. خانم رید و فرزندانش بیرحمانه با جین رفتار کرده و به او به عنوان یک فرد وابسته نگاه میکنند. خانم رید او را به دلیل درگیری با پسر عمویش که جین شروع کننده آن نبود مجازات کرد، او را در یک اتاق قرمزی که عموی جین، آقای رید، سالها قبل در آن مرده بود، حبس میکند.
حضور ارواح، جین را وحشت زده میکند. اندکی بعد، خانم رید جین را به مؤسسه خیریه میفرستد که توسط آقای بروکلهاست اداره میشود. مؤسسه خیریه لاودود دارای شرایط وحشتناک و اخلاق سخت کاری است، اگرچه کارکنان مؤسسه گاهی اوقات مداخله میکنند تا به دختران روحیه دهند. در لاودود، جین با دانش آموز دیگری به نام «هلن برنز» دوست میشود که به جین کمک میکند تا بیعدالتی شخصی را تحمل کند و به خدای مهربان ایمان بیاورد.
هلن اما بیمار است و میمیرد. وقتی شیوع تیفوس جمعیت دانش آموزان مدرسه را کاهش میدهد، مدیریت جدید مسئولیت آن را به دست میگیرد و شرایط لاودود را بهبود میبخشد. جین زیر نظر معلمان تازه خود شکوفا شده و پس از شش سال، خودش معلم میشود. خانم تمپل ازدواج میکند و لاودود را ترک میکند و جین هجده ساله برای شغل معلمی خصوصی در این مؤسسه میماند.
او استخدام شد تا معلم فرماندار جوان ادل وارنس شود. آدل نگهبان آقای روچستر است، استادی مسن، پرتحرک و فرمانده سالن تورنفیلد! جین هنگام اقامت در تورنفیلد، غالباً خندههای عجیبی را میشنود و یک شب آقای روچستر را از آتش اتاق خواب نجات میدهد. روچستر یک فرد دمدمی مزاج به نام گریس پاول را مقصر میداند اما جین شک دارد.
آقای روچستر به زودی از جین میخواهد که با او ازدواج کند. جین که به تدریج عاشق روچستر شده است، درخواست او را میپذیرد. روچستر با عجله عروسی را آماده میکند اما در طی مراسم، یک وکیل لندنی وارد عمل میشود و اعلام میکند که آقای روچستر قبلاً همسری داشته به نام برتا میسون!
به نظر میرسد برادرش، آقای میسون، این موضوع را تأیید میکند. آقای روچستر با اکراه به آن اعتراف کرده و همۀ مهمانان را به طبقه سوم میبرد، جایی که برتا به عنوان یک دیوانه عصبانی ظاهر میشود و گریس پاول از او مراقبت میکرد. روچستر به جین میگوید که ازدواج قبلی او فریبی بیش نبوده است اما جین از عشق ورزیدن به او امتناع میورزد.
جین پس از رویایی که او را به فرار از وسوسه هشدار میدهد، سحرگاهانه دزدکی از تورنفیلد دور میشود. بیپول در منطقهای از انگلستان که آنجا را نمیشناسد، جین با سه روز تلخ گدایی، بیرون خوابیدن و تقریباً گرسنگی را تجربه میکند.
سرانجام افرادی جین را پیدا میکنند و به جان ریورز، یک روحانی سختگیر محلی منتقل میکنند. سنت جان به جین موقعیتی میدهد که در یک مدرسه روستایی تدریس کند. جین در مییابد که دایی او که هرگزش ملاقات نکرده است، فوت کرده و ۲۰ هزار پوند برای او باقی گذاشته است.
معلوم میشود که دایی با خواهر و برادرهای روحانی فامیل بوده است، بنابراین جین ناگهان متوجه میشود که پسر عموهایی داشته است. او در لذت از یافتن خانواده، ثروت خود را به طور مساوی بین آنها تقسیم میکند. سنت جان قصد دارد به عنوان مبلغ مذهبی به هند برود و او به جین پیشنهاد ازدواج میدهد تا او را همراهی کرده و با هم کار کنند.
جین احساس محبت خانوادگی میکند اما هیچ علاقهای به سنت جان ندارد. شخصیت قدرتمند سنت جان تقریباً جین را متقاعد میکند که خود را فدا کرده و با او ازدواج کند اما جین در حالت عاطفی گیج خود، یک حالت تله پاتی را تجربه میکند؛ او صدای روچستر را میشنود که صدایش میکند.
او بلافاصله میرود تا دنبال روچستر بگردد. جین متوجه میشود که تورنفیلد هال از آتش سوزی که برتا در اتاق خواب قدیمی جین برپا کرده بود، ویران شده است. در هنگام آتش سوزی، برتا از پشت بام میپرد و میمیرد. روچستر افراد دیگر را نجات میدهد اما دچار جراحات شدیدی شده که باعث نابینایی و از کارافتادگی وی میشود.
جین با فروتنی از روچستر دیدار میکند و همیشه قول میدهد که از او مراقبت کند. آنها ازدواج میکنند، آدل را از مدرسه شبانه روزی میآورند و صاحب یک پسر میشوند. روچستر سرانجام بینایی یک چشم خود را به دست میآورد.
جملات معروف از کتاب جین ایر
«من هیچ پرندهای نیستم و هیچ قفسی مرا به دام نمیاندازد، من یک انسان آزاده و با ارادهای مستقل هستم.»
«من ترجیح میدهم همیشه خوشحال باشم تا با وقار.»
«من از خودم مراقبت میکنم. هرچه من تنهاتر، بیدوستتر، ناپایدارتر باشم، به خودم احترام بیشتری خواهم گذاشت »
«زندگی به نظر من خیلی کوتاه است که نمیتوانم آن را صرف خصومت یا ثبت اشتباهات کنم.»
«اگر همۀ دنیا از شما متنفر باشند و شرورانه به شما اعتقاد داشته باشند، در حالی که وجدان خود شما را تأیید میکند و شما را از گناه معاف مینماید، شما بدون دوست نخواهید ماند.»
«کاملاً مشهور است که با پیش داوریها از قلبی که خاک آن هرگز سست نشده یا بارور نشده باشد، از بین بردن آن کاری دشوار است. آنها در آنجا رشد میکنند و مانند علفهای هرز در میان سنگها محکم میشوند.»
«هر اتم از گوشت شما به اندازه خود من برایم عزیز است و در درد و بیماری نیز هنوز عزیز خواهد بود.»
«معاشقه تجارت یک زن است که باید آن را در عمل ادامه داد.»
«تمام قلب من از شماست، آقا، این متعلق به شماست و با تو میماند.»
«روح، خوشبختانه یک مفسر و غالباً یک مفسر ناخودآگاه اما هنوز یک وفادار در چشم دارد.»
.
نقد کتاب جین ایر
جین ایر از شارلوت برونته، رشد شخصی یک زن جوان را دنبال میکند که باید برای حفظ هویت و استقلال جداگانه در فشارهای خفقان آور فرهنگ خود تلاش کند. او با انتظارات اجتماعی از جنسیت خود دست و پنجه نرم میکند که غالباً با احساس شهودی خود در تعارض هستند.
هر موقعیتی که جین با آن روبرو میشود، بیانگر مرحلهای از پیشرفت شخصی وی، آموزش و آماده سازی او برای تجربه بعدی است. راوی، کودک، نوجوان یا زن جوانی نیست که جین در طول داستان روایت میکند بلکه همسر و مادری بزرگسالی است که داستان خود را بازگو میکند.
جین میتواند با عقب اندیشی و از منظری پخته، وقایع اصلی و مهم زندگی خود را تشخیص دهد. او زندگی خود را در نظر میگیرد، حوادث را انتخاب میکند تا الگویی از رشد شخصی باشد، کاری که همۀ مردم در درک گذشته خود انجام میدهند. خواننده همچنین صدای برونته را حس میکند.
گرچه این رمان زندگی نامه نیست اما حاوی عناصر بیوگرافی است، به عنوان مثال تجربه برونته در مدرسه دختر روحانی مانند سالهای جین در لاودود بوده است. مطمئناً برونته از تجربیات خودش به عنوان یک زن جوان بالغ در توصیف زندگی جین ایر بهره میگیرد. این امر هر مرحله از رشد را برای جین نشان میدهد.
تحت رفتار بیرحمانه خالهاش، سارا رید، در هال گیتسد، جین در کودکی یاد میگیرد که به قدرت درونی اش اعتماد کند. اعتماد به نفس قوی که او به عنوان یک مکانیسم محافظتی در این محیط وحشیانه برای خود ایجاد میکند، او را در طول زندگی حفظ مینماید. در لاودود، جین دوستی صمیمانهای را در هلن برنز و یک مادر چهره دلسوز در ماریا تمپل مییابد.
جین از رواقی دینی هلن درس میگیرد اما میفهمد که او بیش از حد به همراهی انسان احتیاج دارد. وقتی خانم تمپل برای ازدواج به شهر دیگری عزیمت میکند، جین معتقد است که او نیز باید به اندازه کافی بالغ شود تا از اینجا را ترک کند. برتا، همسر دیوانه روچستر که در اتاق زیر شیروانی زندگی میکند، هر دو را به عنوان نمادی از هویت هنوز لاینحل خود تعقیب میکند.
آنها نمیتوانند با هم متحد باشند، مگر اینکه هر کدام مشکلات درونی خود را حل کنند. سرانجام جین با سه پسر عموی خود در خانه مور، پشتیبانی واقعی خانواده را پیدا میکند. او از موفقیت در مدرسه و استقلال مالی از ارث دایی به اعتماد به نفسی میرسد.
از رابطه غیر عاطفی خود با پسر عمویش سنت جان ریورز، وزیری غیور، متوجه میشود که به عشقی پرشور احتیاج دارد و اخلاقیات دینی درونی او برخلاف تقوا بیش از پیش تقویت میشوند. جین ایر شامل عناصر گوتیک، رمانتیک و ویکتوریایی است. عناصر این سبکها صرفاً به خاطر خود آنها وجود ندارند اما موضوع اصلی پیشرفت شخصی جین را تأکید میکنند.
عناصر گوتیک و رمانتیک، ارواح شبحی مانند برتا، تصویر تاریک و قلعهای تورنفیلد، ارتباط معنوی بین روچستر و جین، واکنش دلسوزانه طبیعت به احساسات جین با طوفان و آفتاب، نمادی از مبارزات تاریک جین با هویت و تمایل عاشقانهاش به پیروی از آن است. شهود او تأکید ویکتوریاییها بر واقع گرایی، نگرانیهای داخلی ازدواج و خانواده و سازش احساس با عقل نیز رمان را فرا گرفتهاند.
درباره نویسنده کتاب جین ایر
شارلوت برونته در ۲۱ آوریل سال ۱۸۱۶ در تورنتون، انگلیس متولد شد. او دختر بزرگ پاتریک برونته، کشیش و نویسنده ایرلندی بود. خانواده او سالهای اولیه را در تورنتون گذراندند و بعداً به هاورث نقل مکان کردند، جایی که پدرش به عنوان کشیش در کلیسای سنت مایکل و همه فرشتگان خدمت میکرد.
متأسفانه، در پانزدهم سپتامبر ۱۸۲۱، مادر شارلوت در اثر سرطان درگذشت و پنج دختر و یک پسر را در اختیار خواهرش الیزابت برانول گذاشت. درگذشت زودهنگام مادر او اثری دائمی در خانواده برونته برجای گذاشت. پس از مرگ مادرش، در سال ۱۸۲۴، شارلوت برونته به همراه خواهرانش در مدرسه دختران روحانی پذیرفته شدند
شرایط نامناسب مدرسه به شدت بر رشد جسمی و سلامتی آنها تأثیر گذاشت. همچنین، این دلیل مرگ زودهنگام خواهرانش، ماریا و الیزابت شد. پس از مرگ آنها، شارلوت مدرسه را ترک کرد اما علاقه او به خواندن و نوشتن از بین نرفت. او از سیزده سالگی شروع به نوشتن کرد.
بعداً در سال ۱۸۳۱، شارلوت در مدرسه میس وولر حضور یافت، جایی که تقریباً یک سال در آنجا تحصیل کرد و با الن نوسی و مری تیلور رابطه دوستانهای برقرار کرد. او پیش از انتشار سومین رمان خود، پیشنهاد ازدواج از سرپرست پدرش، آرتور بل نیکلز را دریافت کرد اما خانواده وی او را رد کردند.
پدرش از وضعیت بد مالی نیکلز بدش میآمد. با این حال، دوست او، الیزابت، او را ترغیب کرد که جنبه مثبت ازدواج نگاه کند و از روابط وی برای بهبود وضعیت مالی نیکولز استفاده کرد. وی این پیشنهاد را در سال ۱۸۵۴ پذیرفت و در همان سال با نیکولز ازدواج کرد.
شارلوت برونته، به عنوان یک شخصیت برجسته ادبی، پس از ازدواج به شدت بیمار شد و در ۳۱ مارس سال ۱۸۵۵ با فرزند متولد نشدهاش درگذشت. مشابه خواهرانش، او نیز قبل از سی و نهمین سالگرد تولد خود بر اثر بیماری سل از دنیا رفت. برونته جوان در کلیسای سنت مایکل و همه فرشتگان در هاورث به خاک سپرده شد.
هر کتاب تجربهای متفاوت است که دیدگان خواننده را به روی عمیقترین رویدادهای زندگی باز میکند!
همین الان اپلیکیشن ذهن رو دانلود کن 👇
آیا کتاب جین ایر را میشه به عنوان یه اثر عشقی دسته بندی کرد؟
با سلام و شاد باش
بله، این اثر یک عاشقانه کلاسیک است اما حاوی عناصر اجتماعی نیز می باشد.
کدام ترجمه این کتاب رو پیشنهاد میکنید؟
سلام دوست عزیز
من ترجمه رضا رضایی از نشر نی رو خوندم و بهنظرم ترجمه خوب و روانی داره. میتونین این نسخه رو با خیال راحت تهیه کنین
من راستش مورد پسندم نبود توصیه هم نمی کنم رمان مگس از این قشنگ تر بود اختلاف سنی زیاد صورت بی روح جین ایر آدمو ناراحت می کرد دختر باید آرایش کرده و معطر باشه قشنگ چون دنیا مهمونی برای خیلی ها کار آفرینی میشه هرچند باز کمک خواستید هست چرا سر من توهین تحقیر می کنی کودن نادون کله پوک تهی از مغز ابله نادان پخمه عقل نداری حرف مفت میزنی چرت و پرت دری وری آسمون ریسمون دروغ و دغل حقه بازی دوهزار حرف زدنم بلد نیستی فقط لب و دهن بی تفکر تمام مثل مسئله فقر ، خلاقیت ، کارآفرینی و نبوغ هزار تا ایدئولوژی هست ولی شرمنده فکت ماجرا عوض نمیشه حالا برید دیگه چرت و پرت نگید دروغگوها حقه باز یاوه گو ابله بی مصرف کودن عالیه یه الوات، یه جنده عشق شوهر و یه دله دزد معتاد شده وصف حال من بدبخت
من راستش مورد پسندم نبود توصیه هم نمی کنم رمان مگس از این قشنگ تر بود اختلاف سنی زیاد صورت بی روح جین ایر آدمو ناراحت می کرد دختر باید آرایش کرده و معطر باشه قشنگ چون دنیا مهمونی برای خیلی ها کار آفرینی میشه هرچند باز کمک خواستید هست چرا سر من توهین تحقیر می کنی کودن نادون کله پوک تهی از مغز ابله نادان پخمه عقل نداری حرف مفت میزنی چرت و پرت دری وری آسمون ریسمون دروغ و دغل حقه بازی دوهزار حرف زدنم بلد نیستی فقط لب و دهن بی تفکر تمام مثل مسئله فقر ، خلاقیت ، کارآفرینی و نبوغ هزار تا ایدئولوژی هست ولی شرمنده فکت ماجرا عوض نمیشه حالا برید دیگه چرت و پرت نگید دروغگوها حقه باز یاوه گو ابله بی مصرف کودن عالیه یه الوات، یه جنده عشق شوهر و یه دله دزد معتاد شده وصف حال من بدبخت