فهرست مطالب
آیا با تکنیکهای خلاقانه تفکر طراحی محصول یا ارائه خدمات آشنایی دارید؟ آیا میدانید رمز بزرگ شرکتها و برندهای معروف در راضی نگه داشتن مشتریان در چیست؟
کلید واژه درک موفقیت این شرکتها، تفکر طراحی است. با ما در ذهن همراه باشید تا با این تکنیک کاربردی آشنا شویم.
تفکر طراحی چیست؟
تفکر طراحی، شیوهای از تفکر سازمانی در ارائه محصول یا خدمات به مشتریان است که توسط بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا اجرا میشود. این تفکر در ابتدا در سال ۱۹۶۹ توسط رابرت ای سیمون ابداع شد.
عرصه اصلی اجرای این تفکر در صنعت و طراحی صنعتی بود. تفکر طراحی این هدف را دنبال میکرد که محصول نهایی عرضه شده به مشتریان، با زیرکانهترین شکل ممکن به خواسته و گزینه مطلوب مشتریان نزدیک باشد.
این تکنیک، پس از فراز و فرودهای زیاد و تغییرات فراوان، سرانجام توسط دیوید ام کلی برای اهداف تجاری و سازمانی تغییر پیدا کرد. طولی نکشید که بسیاری از شرکتهای بزرگ، درپی اجرای این ایده در نظام سازمانی خود برآمدند و تغییرات شگفتانگیز ناشی از آن به سرعت این ایده را فراگیر کرد.
[su_box title=”همچنین بخوانید: ” style=”bubbles” box_color=”#a631a8″ radius=”20″]
[su_animate type=”shake” duration=”0.5″]
تفکر استراتژیک چیست؟ قدرت تفکر استراتژیک دررسیدن به زندگی ایده آل را جدی بگیرید.
[/su_animate]
[/su_box]
تفکر طراحی؛ اصالت مشتری
اما تفکر طراحی چیست؟ چه ساز و کاری دارد و در پی چه هدفی ابداع شده است؟
تعریف تفکر طراحی کمی دشوار است. برای تعریف تفکر طراحی باید در ابتدا با سازوکار آن و هدف نهایی تعریف شده برای آن آشنا شوید.
درواقع تفکر طراحی نوعی نگرش و استراتژی است که غایت نهایی خود را ارائه راهحل هوشمندانه و همهجانبه برای مسائل معرفی کرده است. این شیوه کار میتواند خود در قالبهای مختلفی بگنجاند و برای اهداف مختلفی کارآمد باشد.
اصولا از تفکر طراحی به عنوان پلی برای نیازسنجی صحیح مشتری و ارائه خدمات متناسب با نیاز او استفاده میشود. تفکر طراحی به مدیران و کارمندان سازمانها کمک میکند تا اطلاعات مربوط به نیاز مشتری را جمعآوری کنند و اطلاعات خام را به بینشی صحیح از مشتری تبدیل کنند.
درنهایت بینش بهدست آمده به خدمات و محصولاتی تبدیل میشود که همراستا با نیازهای مشتریان است و درصد رضایتمندی آنها را بهطرز قابل توجهی افزایش میدهد.
بگذارید تعریفم را با مثالی ساده روشنتر کنم. فرض کنید در شرکتی که در تولید محتوای سبک زندگی فعال است کار میکنید. تولید محتوایی که آمار بازدید بالا باشد، تکنیکهایی دارد که البته در این مثال نمیگنجد. آنچه که مهم است، جستجوی پربازدیدترین کلمات کلیدی و کلمات سرچ شده ترند است.
درواقع شما مسئولیت دارید که کلمات کلیدی پربازدید را به نویسندگان انتقال دهید تا محتوای سایت را براساس آن کلمات تولید کنند.
شما بخشی از فرآیند تفکر طراحی در این شرکت هستید. شما مسئولیت دارید تا محتوایی که مورد توجه کاربران است و به آن نیاز دارند را شناسایی کنید تا بازدید از محتوای تولید شده در وبسایت شما افزایش پیدا کند.
تفکر طراحی یعنی همین. به زبان سادهتر یعنی اینکه محصول نهایی کارتان را براساس نیاز مخاطب تنظیم کنید. درواقع این متد یکی از مشتریمحورترین متدها بهحساب میآید.
مراحل کار در تفکر طراحی
شاید در وهله اول، تفکر طراحی کار سادهای به نظر برسد. اما این تکنیک نیاز به هماهنگی کامل بخشهای مختلف و تخصصهای مختلف دارد. برای پیادهسازی تفکر طراحی چند مرحله پیش روی شماست.
مرحله اول؛ مشکل یابی
مرحله اول گام اساسی و مهم در این پروسه است. همه چیز از همینجا شروع میشود. جایی که کارشناسان سراغ مشتریان میروند و از نیاز آنها باخبر میشوند.
این کار میتواند درمورد اشکالیابی مربوط به محصول یا خدمات ارائه شده باشد. یا سازمان قبل از ارائه خدمات به مشتریان از راههای مختلف اقدام به نیازسنجی از کاربران میکند.
این اقدامات میتواند از طریق مطالعات دموگرافیک و تحقیق روی ویژگیهای قومی و نیازهای منطقهای خاص باشد. دربسیاری از موارد، مراجعه به قسمت نظرات و پیشنهادات کاربران در معرفی یک محصول، یکی از منابع اصلی شرکتها برای نیاز سنجی مشتری است.
مرحله دوم؛ پردازش اطلاعات
پردازش اطلاعات، مرحلهای است که اطلاعات خام جمعآوری شده پردازش میشوند و درواقع مساله اصلی تعریف و تبیین میشود.
در این مرحله اطلاعات به دست آمده دستهبندی میشوند و کارشناسان بر اساس این اطلاعات تصمیمگیری خواهند کرد که اولا مساله اصلی در پروژه چه چیزی است و ثانیا کالا و خدمات نهایی به چه صورت تولید شوند.
درواقع این مرحله، مرحلهای است که نتیجه مطلوب کار در آن تعریف میشود و کل سنگ بنای کار در آن چیده میشود. پرسیدن سوال از دل اطلاعات به دست آمده به تیم کمک میکند که راه را روشتر ببیند و بتواند به نتایج قابل اتکایی برسند.
مرحله سوم؛ ایدهپردازی
مرحله سوم مرحله بیان مساله است. در این مرحله، مشارکت به حد اعلای خود میرسد. معمولا در این مرحله مشاهدات و اطلاعات به دست آمده از آن برای اعضای تیم بیان می شوند و از همه اعضای تیم خواسته میشود که ایدههای خود را درباره مساله مطرح شده بیان کنند.
جلسات طوفان فکری یکی از کاربردیترین جلسات در این مرحله است. جلسات طوفان فکری به جلساتی گفته میشود که در آن به اعضای جلسه اجازه داده میشود که بدون هیچ محدودیت خاصی و بدون هیچ ترسی از رد شدن ایده یا مورد تمسخر واقع شدن، ایدهها و فرضیات خود را در مورد موضوع مشخص با اعضای تیم درمیان بگذارند.
این نوع از جلسات به اعضای تیم کمک میکند که به نتایج جالبی در مورد مساله برسند و فرضیات خام و عجیب پس از پرداختهای بسیار، به نتیجه برسند. خلاقیت اعضای تیم در این مرحله بسیار کمک کننده است.
مرحله چهارم؛ پرتوتایپ
مرحله چهارم، مرحله پرتوتایپ نام دارد. در این مرحله بهترین ایدهها و نظراتی که در مرحله قبل مطرح شدهاند و مورد قبول همه اعضا قرار گرفتهاند، آزمایش میشوند. ایدهها به مرحله اجرای محدود و موقت گذاشته میشوند تا مورد آزمایش و رصد قرار بگیرند.
خدمات یا نمونه کوچک محصولات آزمایشی به معرض نمایش محدود گذاشته میشوند تا بازخورد کاربران توسط تیم دریافت و پردازش شود. این فرآیند باعث میشود تا تیم بتواند با آزمایش نسخه اولیه محصول، ایرادات و اشکالات احتمالی را راحتتر شناسایی کرده و محصول نهایی را بینقصتر و بهتر عرضه کند.
اگر استقبال از محصول یا خدمات اولیه با شکست مواجه شد، همه چیز مجددا به مرحله قبل برمیگردد. ایدهپردازیها مجددا انجام میشود تا محصول جدید تولید و آماده تست شود.
مرحله پنجم؛ تست نهایی محصول
اگر محصول تولید شده در مرحله قبل با موفقیت نسبی مواجه شد، محصول موردنظر وارد فاز نهایی تست محصول میشود. در این مرحله محصول یا خدمات موردنظر در معرض استفاده گذاشته میشود تا کاربران بتوانند به صورت عملی استفاده از محصول یا خدمات را تجربه کنند.
[su_note note_color=”#a631a8″ radius=”10″ class=””]
این مرحله که آخرین مرحله تکنیک تفکر طراحی به حساب میآید، کاربران مشخص میکنند که آیا نتیجه کار رضایتبخش و قابل اجرا است یا خیر.
[/su_note]
چرا تفکر طراحی خوب است؟
تفکر طراحی میتواند باعث تجمیع تفکرات و ایدهها شود. این تکنیک، با پیوند زدن سرمایه انسانی، منابع اقتصادی و صنعت، باعث نزدیک شدن نیروهای درون یک سازمان به هم میشود.
تفکر طراحی میتواند باعث ارتقا وضعیت سازمان شود. جدا از نتیجهای که از این تکنیک بیرون میآید، ارتقا وضع ایدهای سازمان یکی از نتایج مثبت اجرای تفکر طراحی است.
مشارکت همه کارمندان سازمانها در جلسات ایدهپردازی باعث میشود که کارمندان باهم احساس نزدیکی کنند. تلاش برای دستیابی به هدف مشترک باعث میشود که کارمندان درون سازمان نسبت به اهداف سازمان خود احساس مسئولیت کنند و حس وظیفهشناسی آنها تقویت میشود. افزایش نرخ بهرهوری از یکی از ثمرات اجرای تفکر طراحی است.
افزایش حس رضایت مشتری و بهبود کیفیت خدمات درنهایت منجر به افزایش فروش کالا یا خدمات سازمان میشود و بر وضع کیفی و کمی توسعه سازمان تاثیر مثبتی دارد. با نگاهی به شرکتهای مهمی مانند IBM، نایک، اپل و… میتوان اجرای گسترده این تکنیک را در آنها مشاهده کرد.
حالا متوجه شدید دلیل موفقیت یک برند جهانی و افزایش کیفیت کالا و رضایت مشتری ناشی از چه عواملی است؟
موفقیت امری اتفاقی نیست و به عواملی وابسته است که گاهی به چشم نمیآیند. تجربه شما چیست؟ چه عواملی را برای موفقیت درون سازمانی موثر میدانید؟
نظرات خودتان را با ما درمیان بگذارید. ما از خواندن نظرات ارزشمند شما خوشحال خواهیم شد.