فهرست مطالب
کارآفرینی بیشتر شبیه به یک سبک زندگی است تا یک شغل همیشگی. در این سبک زندگی شما باید قید خواب عصرگاهی، آخر هفتهها، پیروزیهای زودهنگام و روی خوش آسایش را بزنید. با وجود این سختیها، هنوز کسانی هستند که دوست دارند کارآفرینی را شغل اصلی خود و سبک زندگیشان قرار دهند. چه انگیزهای در ذهن این افراد وجود دارد؟ تنها یک پاسخ وجود دارد، کند و کاو در سرگذشت کارآفرینان بزرگ و کشف انگیزههای آنها و قرار دادن پای خودمان روی جای پای آنها.
تاریخ نشان داده است که پا جای پای کسانی که توانستهاند به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کنند، میتواند یکی از راههای اصلی کسب پیروزی در زندگی شخصی و رسیدن به اهداف تعیین شده مشترک میان شما و الگوی از پیش تعیین شده شما باشد.
اما تعیین یک الگوی مناسب خود میتواند کمی سخت و شاید ناممکن باشد. چرا که زندگی برای همه ما به یک شکل نیست. افرادی که در کشورهای توسعه یافته رشد میکنند عموماً ذهنی بازتر و اندیشههایی با مرز محدودیت کمتر دارند. اما کسانی که در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند همواره دارای محدودیتهایی از لحاظ تکنولوژی، امکانات و همچنین منابع محدود دارند.
[su_quote]جملاتی از ریچارد برانسون :
فقط یک احمق است که هیچ وقت نظر خود را عوض نمی کند.[/su_quote]
علاوه بر این، زندگی شخصی همانطور که اشاره شد میتواند یکی دیگر از نقاط تفاوت میان الگو و فرد باشد. هدف من این نیست برای شما الگو تعیین کنم. هدف من این است که به شما نشان دهم الگویی که شما آن را انتخاب کردهاید، چه در کشور پیشرفتهای همچون امریکا یا کشوری مانند هند باشد، میتواند به شما انگیزه کافی برای تلاش را بدهد. در مقالهای که خواهید خواند اغراق نخواهید دید و همه چیز در مقیاس واقعی تعریف میشود لذا با دقت همه واقعیتهایی که گفته میشود را کنار هم قرار دهید و توالی آنها برای رسیدن به موفقیت را به عنوان یک اقدام انگیزشی سرلوحه کارهای خودتان قرار دهید. کسی که قرار است در مورد او صحبت کنیم، این روزها میهمان صفحات جستجوی شما در شبکههای مجازی است. او نه اینفلوئنسر اینستاگرامی است نه یک هنرمند. کسی نیست جز ریچارد برانسون (Richard Branson)، کارآفرین انگلیسی اصل.
ریچارد برانسون، یا اگر بخواهیم صحیحتر نام او را به زبان بیاوریم، سر ریچارد چارلز نیکولاس برانسون (Sir Richard Charles Nicholas Branson)، هماکنون مالک و بنیانگذار بیش از ۴۰۰ شرکت در سراسر جهان که عمدتاً در اسامی آنها از واژه ویرجین (Virgin) وجود دارد، است. او را میتوان به جرئت بزرگترین کارآفرین حال حاضر دنیا نامید. کسی که در هر زمینهای تقریباً دست داشته است از ارتباطات گرفته تا سفرهای فضایی و وسایل آرایشی و بهداشتی.
سرگذشت ریچارد برانسون
ریچارد برانسون را هم میتوانید به لیست کسانی که از مدرسه به خاطر معلولیت آموزشی کنار کشیدهاند، اضافه کنید. برانسون دچار خوانش پریشی یا دیسلکسی بود. عموماً کودکانی که دارای مشکلاتی اینچنینی هستند، نیاز به مدارس جداگانه و همچنین وقت بیشتر برای تفهیم مطالب و درک عمیق دروس دارند. گفته شده است که یکی از معلمان برانسون در مورد او گفته، این کودک یا یک تبهکار خواهد شد یا یک میلیونر. گویا معلم پیشگو توانسته بود این نابغه بزرگ دنیای کسب و کارها را کشف کند.
اگر ریچارد همانند پدر خود کار اجدادی را ادامه میداد، مسلماً هماکنون در یکی از دادگاههای بریتانیا مشغول به دادیاری بود. اما گویا اولین فرزند پسر خانوادهای که پدر آن دادیار و مادر میهماندار هواپیما بود، تمایل زیادی به سمت کارآفرینی که ریشههایی از آن در زندگی مادرش دیده میشد، داشت.
محدودیت باعث شکوفایی استعداد و رفع نیاز به هر شکل ممکن میشود. این قانون در مورد ریچارد برانسون هم صادق بود. او در سن شانزده سالگی اولین چراغ کارآفرینی خود را روشن کرد. برانسون در این سن، توانست مجله دانشآموزی سادهای با عنوان Student را راهاندازی و توسعه دهد. شهرت مجله او به قدری رشد پیدا کرد که توانست با افراد بزرگی به مانند میک جگر مصاحبه داشته باشد. میتوان گفت این مجله به نوعی اولین تکه از دومینوهای خلاقیت و کارآفرینی ریچارد برانسون بود.
ویرجین، نامی بود که ریچارد برانسون برای فروش آلبومها و همچنین قطعات موسیقی تحت لوای مجله خود استفاده کرد. فروش آلبوم و قطعه موسیقی به ظاهر انچنان بزرگ و توسعه یافته نبود اما سود خوبی به دنبال داشت. هرچند نمیتوان وجود مادری توانمند در کنار ریچارد را نادیده گرفت.
«ویرجین» یا «دستنخورده» توصیف دقیقی از کارکنان شرکت ضبط موسیقی ویرجین رکوردز بود که بعدها ریچارد آن را در سال ۱۹۷۲ بنیانگذاری کرد، است. تقریباً هیچ یک از کارکنان این شرکت آشنایی کافی با موسیقی نداشتند. این مجموعه با تلاش همین افراد ناآشنا توانست با افتخار یکی از پرفروشترین آلبومهای مایک اولدفیلد را به ثبت و فروش برساند.
این سرآغازی برای ریچارد بود که بتواند خودش را به عنوان یک کارآفرین موفق به همه دنیا معرفی کند. ویرجین رکوردز توانست در سالهای آتی با معرفی خود به دنیای موسیقی به عنوان یک شرکت مستقل ضبط موسیقی موفقیتهای بزرگی به دست آورد. از جمله گروهای سرشناسی که با ویرجین رکوردز همکاری داشتند، رولینگ استوتز بود.
[su_quote]جملاتی از ریچارد برانسون :
فرصت های تجاری و کسب و کار مثل اتوبوس می مانند. همیشه یکی دیگر در راه است. [/su_quote]
ریچارد برانسون، مرزی برای زندگی خود با دستانش نساخته است. او معتقد است میخواهد همه چیز را در حد نهایت تجربه کند. او انتظار ندارد در نهایت این تجربهها همگی به موفقیت ختم شوند. علاقه اصلی او به زندگی در مواجهه با مشکلات بزرگ و شرایط دشوار است. پس اگر میخواهید برانسون شوید باید مرد عمل باشید.
ریچارد برانسون در سالهای بعد از تأسیس ویرجین رکوردز دست به تأسیس شرکت دیگری گرفت که میتوان گفت علاقه دوران کودکیاش در آن بیتأثیر نبود. شرکت هواپیمایی ویرجین آتلانتیک ایرویز (Virgin Atlantic Airways) دومین شرکت از زیرمجموعه ویرجین بود. شروع این شرکت در سالهای آتی با مشکلات زیادی از جمله اتهامات شرکت هواپیمایی رقیب همراه بود. هرچند ریچارد برانسون در دادگاه برگزاری شده میان شرکت خود و شرکت رقیب پیروز بود.
[su_box title=”زندگینامه اپرا وینفری :” box_color=”#483046″]درس هایی از اپرا وینفری ، تاثیر گذار ترین زن دنیا + جملات آموزنده[/su_box]
برای برانسون فرصتهای تجاری به گفته خود همانند اتوبوس بودند. ریچارد برانسون از اتوبوس ویرجین رکوردز برای رسیدن به مقاصد دیگر مجبور بود روزی پیاده شود. سال ۱۹۹۲ بود که ویرجین رکوردز یکی از دلبستگیهای اصلی ریچارد برای احیا شرکت بزرگتر و توسعه تجارت هواپیمایی فروخته شد. هرچند برانسون دانههای علاقه خودش را چند سال بعد در خاک شرکت دیگری با عنوان V2 Records ریخت و باز هم وارد دنیای موسیقی شد.
ویرجین آتلانتیک ایرویز به سرعت در کشورهای مختلف رشد کرد و توانست شرکتهای کوچک هوایی را در خود ادغام کند. اما ریچارد برانسون کسی نبود که بخواهد خود را با محدودیت سادهای به مانند پرواز در ارتفاعی محدود به زمین ارضا کند. هدف بعدی ریچارد سفرهای فضایی و تسریع در انجام آنها بود. برانسون برای رسیدن به این هدف بزرگ نیاز به همکاران بزرگ هم داشت. دیگر عنوان ویرجین برای توصیف همکارانش بیمعنی شده بود چرا که بزرگانی از مایکروسافت، صنعت هوا و فضای امریکا و همچنین شرکتهای بزرگ هواپیمایی وارد صحنه همکاری با ریچارد برانسون شده بودند. ویرجین گالاکتیک نام آژانس سفرهای فضایی و زیرمجموعه ویرجین است.
برانسون علاوه بر صنعت موسیقی و هوافضا در زمینههای دیگری هم فعالیت داشت، از جمله آنها میتوان به Virgin Fuel اشاره کرد. این مجموعه نتیجه یک جلسه صبحانه با ال گور بود. هدف Virgin Fuel همانطور که از نام آن پیداست، توسعه سوخت است. سوختی که بتواند علاوه بر انرژی لازم برای پیشرانش، حافظ محیطزیست هم باشد. جالب است بدانید که برانسون قبل از صبحانه مذکور، هیچ اعتقادی به گرم شدن زمین و بحران حرارتی نداشت.
[su_quote]درس هایی از ریچارد برانسون :
نگرش من بــه زندگی اینست کــه از هر دقیقه هر روز لذت ببرم. هیچ وقت کاری را با این احساس انجام نمی دهم کــه آه خدایا این را باید امروز انجام دهم.[/su_quote]
از میان زیرمجموعههای بسیار زیادی که برانسون آنها را تأسیس کرد میتوان به شرکت ویرجین موبایل، ویرجین کامیکس و همچنین بانک سلامت ویرجین اشاره کرد. اینطور نیست که برانسون یک خالق بینظیر برای مجموعههای تاسیسی خود باشد. بسیاری از شرکتهایی به مانند Virgin Cola، Virgin Cars، Virgin Publishing، Virgin Clothes و Virgin Brides هیچ وقت به موفقیت و سودآوری کافی دست پیدا نکردند.
برانسون را میتوان مخالف سرسختی برای زندگی کارمندی دانست. از نظر او زندگی کارمندی و منتظر بودن برای پایان ساعت کاری نوعی خیانت به روحیه ذاتی کارآفرینی است که در هر فردی وجود دارد. به واسطه همین دیدگاه است که او را کمتر در لباسهای رسمی با کراوات و کت و شلوار میتوانید مشاهده کنید.
اندیشهای فراتر از مرز در ذهن ریچارد برانسون
ریچارد برانسون، به تازگی در اینستاگرام تصاویری از اولین سفر فضایی دو مهندس از مجموعه ویرجین گالاکتیک را به نمایش گذاشت. این نمایش غرورآمیز، آغازی برای سفرهای فضایی آسان خواهد بود. در جایی او اظهار نظر داشته است که در طی سفرهای آتی خود به عنوان یکی از دو نفر خدمه با کشتی فضایی ساخته مجموعه ویرجین گالاکتیک سفر خواهد کرد. شاید برای شما جالب باشد بدانید که آنچه ریچارد برانسون به آن افتخار میکند شباهت زیادی به نتیجه تلاشهای بزرگانی به مانند ایلان ماسک و جف بزوس دارد اما آنچه که کشتی فضایی یا بهتر بگوییم هواپیمای فضایی او را متمایز کرده است، توانایی فرود روی چرخ به جای باز شدن چتر و فرود آمدن روی دریا یا سکوی است.
[su_quote] درس هایی از ریچارد برانسون :
من بــه عنوان یک کارآفرین احساس می کنم تنــها ماموریتی کــه در کسب و کار باید دنبال شود ، ایجاد زندگی بــهتر برای مردم است.[/su_quote]
علاوه بر این، ویرجین اربیت یکی دیگر از ساختههای شرکت ویرجین گالاکتیک است. این موشک که تا ارتفاع معین توسط هواپیما حمل شده و سپس رها میگردد، میتواند مسافران خودش را تا مدار زمین برساند. ریچارد در این مورد اضافه میکند که این موشک علاوه بر انتقال مسافران به فضا میتواند یک وسیله سریع برای حرکت روی زمین هم باشد.
ریسک پذیر بودن ریچارد برانسون
ریچارد برانسون تا به حال چندین بار توسط نیروهای امدادی از مرگ نجات پیدا کرده است. به گفته خود او، تا کنون پنج بار نیروهای امداد و نجات هوایی او را از داخل دریا بیرون کشیدهاند. این حوادث بخشی از تلاشهای جاهطلبانه و البته بلند پروازانه او بوده است. او با وجود شکستهای زیادی که برای عبور از دریا یا رسیدن به قطب انجام داده دست از این کار نمیکشد و با قبول ریسک کارهایی که میکند، هر روز شجاعانهتر به استقبال آنها میرود.
او میگوید، در آخرین پروازی که روی اقیانوس داشته است، قبل از پریدن نامهای برای کودکان خود نوشته و سپس خودش را به بیرون پرتاب کرده است. این مرد با صداقت تمام یکی از اهداف بزرگ خود از انجام این حرکات را تبلیغ برند خود میداند. او برای جمع کردن سرمایه و همچنین اعتماد عمومی برای هواپیمای خود این کارها را انجام میدهد تا بتواند با شرکتهای هواپیمایی مانند بریتیش ایرباس مقابله کند. نکته جالب توجه این است که ریچارد هیچ شکستی را به عنوان پایان راه نمیداند و در جواب مجری برنامه تلویزیونی که از او در مورد شکست پروازهایش میپرسید، جواب داد که درست است ما سقوط کردیم، اما در نهایت باز هم عنوان ویرجین بود که از آب خارج شد (با خنده زیاد).
[su_quote]درس هایی از ریچارد برانسون :
شما با دنبال کردن قواعد راه رفتن را یاد نمی گیرید. فقط با انجام دادن و شکست خوردن است که یاد می گیرید. [/su_quote]
ریچارد برانسون و شروع یک ایده با یک حادثه
برانسون ایده شروع به کار آژانس هواپیمایی خود را زمانی گرفت که پرواز او به یکی از کشورهای امریکای شمالی با تأخیر مواجه شده بود. در آن زمان، برانسون که تنها ۲۸ سال داشت تصمیم میگیرد، هواپیمایی به همراه خدمه برای خودش و همه مسافرانی که از پرواز جا مانده بودند، اجاره کند. صندلیهایی که برانسون برای مسافران اجاره کرده بود با قیمت به مراتب پایینتر از بلیط خود آنها بود. او مشاهده کرد که میتواند ایده داشتن یک آژانس هوایی را در سر بپروراند. اتوبوس دیگری از سرمایه جلوی پای ریچارد برانسون متوقف شده بود.
رفتار مناسب ریچارد برانسون با زیردستان
برانسون را میتوان یکی از رهبران بزرگ و همچنین الگوی مناسبی برای مدیریت و رفتار با کارمندان دانست. او معتقد است که رهبرانی میتوانند شرکتهای بینظیر بسازند که انگیزه کافی برای دیگر افراد، روحیه جستجوگر در مورد ایدههای جدید و همچنین توانایی ایجاد احساس غرور با تولیدات و خدمات خود در کارمندان داشته باشند. همچنین اضافه میکند، رهبران بزرگ بیشتر اوقات به گوش دادن سپری کرده و از ایدههای کارمندان خود برای توسعه استفاده میکنند.
[su_quote]درس هایی از ریچارد برانسون :
اگر کسی بــه شما یک فرصت عالی پیشنــهاد می دهد اما شما مطمئن نیستید کــه بتوانید از پسش برآیید یا نه . من به شما میگویم که آن را قبول کنید. بعدا یاد بگیرید کــه چگونــه انجامش دهید![/su_quote]
همچنین یکی از مهمترین المانهای پیشرفت مجموعهای به مانند ویرجین را ریچارد برانسون، ویژگی انعطافپذیری محیط کار برای کارمندان میداند. کسانی که در مجموعه ویرجین مشغول به کار هستند میتوانند هرجایی که دوست دارند فعالیتهای کاری خود را پیش ببرند و هر لباسی که میخواهند را بپوشند. برانسون میگوید انعطافپذیری را به کارمندان خود هدیه دهید با آنها به عنوان یک بزرگسال رفتار کنید. محیط کار یا خانه هیچ فرقی با هم ندارد و باید بتوانید هر دو را به یک شکل مدیریت کنید. کارمندان همه چیز را درک میکنند و متقابلاً بازخورد آن را در مجموعه نشان میدهند.
[su_box title=”زندگینامه جف بزوس :” box_color=”#483046″]درس هایی برای موفقیت از « جف بزوس، بنیانگذار سایت آمازون » + جملات آموزنده[/su_box]
اول ریچارد برانسون بود که کارآفرینی به وجود آمد یا برعکس؟
برانسون کسی است که پیش از تولد واژه کارآفرینی دست به کار شده بود. حالا او معتقد است که کارآفرینی شکل و رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته و اینترنت سرعت زیادتری به کارآفرینی داده است. ریچارد برانسون روزی که شروع به کارآفرینی کرد عملاً دارای هیچ سرمایهگذاری خارجی نبود. عاملی که معتقد است این روزها با کمی تلاش میتواند باعث پیشرفت سریع روند کارآفرینی شود. برای برانسونی که عاشق دریدن مرزها است، وجود اینترنت میتوانست در پنج دهه قبلتر یک جهش فوقالعاده باشد. هر چند برانسون هنوز هم تشنه کارآفرینی است و هر بار با پرواز یکی از موشکهای خود و فرود موفقیت آمیزش، در کنار سکوی پرتاب اشک شوق میریزد و امیدوار به پیشرفتهای بیشتر است.
[su_quote]از شکست های خودتان خجالت نکشید . از آنــها یاد بگیرید و دوباره شروع کنید. [/su_quote]