فهرست مطالب
تابهحال از خودتان پرسیدهاید که چرا از کار کردن تنفر دارید؟ آیا مشکل از افرادی است که با آنها کار میکنید یا مشکل از جای دیگری است؟
مطالعات نشان دادهاند امروزه سطح خوشحالی افراد نسبت به شغلها و زندگی شخصیشان روزبهروز کمتر میشود.
در مقیاس ۱ تا ۳، ۱ نمایانگر «تا حدی خوشحال» و ۳ نمایانگر «بهشدت خوشحال» است، مردم آمریکا بهطور میانگین نمره ۲.۱۸ را دریافت کردهاند، کمی بیشتر از «نسبتاً خوشحال».
شاید مقدار بهدستآمده خیلی ناامیدکننده به نظر نرسد، اما باید به این مسئله توجه داشت که سطوح خوشحالی از اوایل دهه ۱۹۹۰ به این طرف با کاهش قابلتوجهی روبرو بوده است.
زمانیکه در اعداد و ارقام بیشتر کنکاش کنید، وقت گذراندن در اینترنت، تنهایی به موسیقی گوش دادن، و استفاده از رسانههای اجتماعی، فعالیتهایی هستند که با خوشحال نبودن سروکار دارند.
جالب اینجاست که تمام این فعالیتها به رایانه یا تلفن همراه شما ارتباط دارند. نکته جالبتوجه دیگر، این واقعیت است که همه افراد این فعالیتها را در محل کارشان انجام میدهند.
در این مقاله ۳ پرسش آورده شده تا به شما کمک کند، متوجه شوید علت تنفر از شغلتان چیست و برای تغییر اوضاع چه کارهایی میتوان انجام داد.
سه اقدامی که می توان برای کاهش تنفر از کار کردن انجام داد:
-
آیا صرفاً بر جنبههای منفی شغل خود تمرکز کردهاید؟
به شخصه میتوانم بگویم به پادکستهایی گوش دادهام که باعث شده از کار خود تنفر پیدا کنم.
زمانیکه به صحبتهای سایر کارآفرینها در ارتباط با مسیر زندگیشان و موفقیتهایی که کسب کردهاند گوش میکنم، تعهد خود نسبت به زندگی را زیر سؤال میبرم.
آیا واقعاً نسبت به داشتن یک زندگی رویایی علاقه داشتم یا صرفاً قصدم این بوده در خصوص موارد اینچنینی با دیگران صحبت کنم؟
همین مسئله برای افرادی که در رسانههای اجتماعی جستجو میکنند یا برای گذران وقت به موسیقی گوش میدهند، صدق میکند.
زمانیکه شما با موفقیتها و احساسات دیگران مواجه میشوید، خودتان و زندگیتان را با زندگی آنها مقایسه میکنید.
زمانیکه شخصی را میبینید که به مسافرت میرود، یک وسیله نقلیه جدید خریداری میکند یا بچهدار میشود، احساس میکنید که در زندگی خود بهاندازه کافی کارهای درست انجام ندادهاید.
دانلود انواع کتاب های صوتی موفقیت و انگیزشی ایرانی و خارجی از اپلیکیشن ذهن
شاید متوجه شده باشید، این فعالیتها معمولاً موجب میشود تا شما روی جنبههای منفی شغلی که دارید تمرکز کنید.
من به شخصه از این واقعیت که شغلم موجب میشود نتوانم کسبوکار شخصی خود را راهاندازی کنم، ناراضیام.
برای شما هم میتواند چنین چیزی صحت داشته باشد یا کاملاً دلایل متفاوتی داشته باشید.
بااینحال اگر میخواهید مجدداً به شغل فعلیتان عشق بورزید، باید روی چیزهایی که به آنها علاقه دارید، تمرکز کنید.
با تمرکز بر جنبههای مثبت شغلی که دارید میتوانید به خودتان یادآور شوید که چرا در وهله اول این شغل را قبول کردید.
اگر درحالحاضر میزان پرداختی شغل شما، ۱۰ درصد بالاتر از حقوق دریافتی شغل قبلیتان است، باید در مواقعی که با موقعیتهای دشوار مواجه میشوید، این مسئله را به خودتان یادآور شوید.
اگر این شغل را به خاطر نزدیکی به محل زندگیتان یا برقراری یک تعادل و توازن بین کار و زندگی انتخاب کردهاید، باید روی این جنبه از حرفه شغلیتان تمرکز کنید.
راهنمای کامل دانلود انواع کتاب های گویا و صوتی ایرانی و خارجی
زمانیکه همواره چیزهایی که از شغلتان دوست ندارید را به خورد خودتان بدهید، روزبهروز بیشتر از کاری که انجام میدهید متنفر خواهید شد.
با تمرکز روی وجه منفی کارتان، ممکن است از خودتان بپرسید:
- چرا در این شغل ماندهام؟
- چرا در این شغل پیشرفت نمیکنم؟
- چرا همیشه بدترین افراد ترفیع میگیرند؟
- آیا واقعاً مجبورم چنین شرایطی را تحمل کنم؟
علت پرسش این سوالات این است که معمولاً خودتان را در شرایط فعلی گرفتار میبینید. هر چقدر از شغلتان تنفر بیشتری داشته باشید، از اینکه نمیخواهید دیگر کار کنید، بیشتر تنفر پیدا خواهید کرد.
ترس از شکست چیزی است که همه ما با آن مواجه میشویم. بااینحال، بدانید که نادیدهگیری شکست همواره منجر به پشیمانی میشود.
-
آیا کارفرمای شما انسانی بیتفاوت است؟
شخصی که برای او کار میکنید و فرهنگی که آنها کمک میکنند ایجادش کنید نقشی اساسی در این مسئله دارند که شما از کارتان لذت میبرید یا از آن تنفر دارید.
مطالعات نشان میدهند که ۹۲ درصد از کارمندان بیشتر علاقه دارند برای کارفرمایی همدل کار کنند.
اکنون لحظهای به این مسئله فکر کنید که ۹۲ درصد از افراد از شغلهایشان لذت نمیبرند، از پیشرفت شغلی یا درآمدی که دارند رضایت ندارند، اما بههرحال در شغلشان میمانند و کار میکنند.
همدلی، همان توانایی یک فرد در درک و بهاشتراکگذاری احساسات افراد دیگر است. بااینوجود، علت اینکه همدلی در ارتباط با تنفر از کارتان اهمیت اساسی دارد، این است که همه میخواهند احساس کنند پذیرفتهشده هستند و مورداحترام واقع میشوند.
زمانیکه با سرپرستتان در ارتباط با رؤیاها و جاهطلبیهایتان صحبت میکنید، اینکه با شخصی روبرو باشید که بخواهد به شما در دستیابی به آنها کمک کند، فوقالعاده خواهد بود.
حتی اگر آنها واقعاً در راستای انجام چنین تلاشهایی موفق نباشند، این مسئله که آنها به شما اهمیت میدهند کفایت میکند.
پیمایش اخیر انجامشده توسط گالاپ میگوید که ۳۷ درصد از کارمندان ترجیح میدهند، در شرایطی که حرفهشان این اجازه را به آنها بدهد، پارهوقت کار کنند.
دلایل بسیاری برای کار کردن در خانه وجود دارد که برای بسیاری از متخصصان این حوزه جالبتوجه است.
اگر شما خانواده داشته باشید، آن زمان کار کردن از خانه به شما این امکان را میدهد در حوزه مسائل خانوادگی حضور فعال داشته باشید و اثربخش باشید.
اگر در شهری زندگی میکنید که خیابانهایش با معضل ترافیک روبرو هستند، آن زمان کار کردن در خانه به شما کمک میکند تا صبحها و غروبها نشستن در ترافیک را به فراموشی بسپارید.
اگر هر روز در ترافیک گیر کنید، آیا از شغلتان متنفر نخواهید شد؟
همدلی به کارکنان اجازه میدهد احساس کنند ارزشمندند. زمانیکه شما نگرانیها و مشکلات پیش روی خود را مطرح میکنید و شخصی وجود دارد که علاقمند است به شما کمک کند تا درد و رنج خود را کاهش دهید، احساس خوبی به شما دست میدهد.
و بار دیگر نتیجه نهایی این خواهد بود که خواهید دانست شخصی وجود دارد که به شما و کاری که انجام میدهید، اهمیت میدهد.
احساس ارزشمندی در کاری که انجام میدهید، راهکاری است مطمئن برای اینکه اطمینان حاصل کنید افراد کارشان را دوست دارند، حتی اگر مجبورند هر روز با مشکلات اداری زیادی بهطور متفاوت روبرو شوند.
اگر احساس میکنید در محیط کاری قرار دارید که در آن همدلی وجود ندارد، آنگاه من شما را تشویق میکنم تا داوطلبانه به دیگران کمک کنید.
کمک کردن به دیگران راهکاری است فوقالعاده جهت اجتناب از تنفر از کارتان، چون شما را مجبور میسازد تا به نیازهای دیگران توجه کنید و روی آنها تمرکز داشته باشید.
اگر شما در اقدامات نوآورانه و پیشگامانهای که در محل کار شما رخ میدهد شرکت کنید، قادر خواهید بود تا با همکارانتان رابطه بهتری برقرار کنید.
این روابط میتواند بُعد جدیدی به زندگی کاری شما اضافه کند که به شما کمک میکند تا از فعالیت کاریتان لذت ببرید.
اگر در شرکت شما فعالیتهای داوطلبانه اینچنینی وجود ندارد، آنگاه این موقعیت فوقالعادهای است برای شما تا یکی از آنها را آغاز کنید.
زمانیکه پیش روی یک پروژه باشید که نسبت به اجرای آن مشتاق و علاقهمند هستید، این فرصت بسیار خوبی برای شما خواهد بود تا تواناییهای رهبری خود را به شرکت نشان دهید و به کمک این فرصتها رابطهسازی میکنید و قادر خواهید بود تا موقعیت خودتان را برای موقعیتهای شغلی جدید در سازمان در مرکز توجه قرار دهید.
-
آیا به کاری که انجام میدهید علاقهای ندارید؟
اینکه «تنفر از شغلتان» را به «عشقورزی به شغلتان» تغییر دهید، بیشتر به چیزهایی که عاشقشان هستید ارتباط دارد تا چیزهایی که از آن تنفر دارید.
پیدا کردن چیزی که دوست دارید، کار آسانی نیست.
شما در دوران جوانی، عشق اولتان را از دست دادهاید. زمانیکه پا به عرصه بزرگسالی میگذارید، تمام تصمیمات خود را به عنوان یک بزرگسال مسئول خواهید گرفت.
شاید این مسئله برای عده زیادی از افراد صدق کند، اما در نهایت موجب میشود تا از کارشان متنفر شوند. آنها فکر میکنند مشغول به انجام کاری هستند که دیگران نیز همان کار را انجام میدهند.
مشکل اینجاست، آنها به نتایجی دست پیدا میکنند که همه افراد به آن دست پیدا میکنند.
اگر میخواهید نتایج برایتان تغییر کند، آنگاه باید وقت بگذارید و در ارتباط با شغل رویاییتان فکر کنید. به چیزهایی که موجب میشوند این شغل به شغل رویاییتان بدل شود، خوب فکر کنید. صرفنظر از موقعیت مکانی، حقوق و مسئولیتها یا صنعتی که در آن مشغول به کار هستید.
سپس وقت بگذارید و مشابهتهای شغل کنونیتان با شغل رویاییتان را فهرست کنید.
این احتمال وجود دارد که شغل رویاییتان چیزهایی را با شغل فعلیتان به اشتراک داشته باشد.
زمانی که موارد مشترک را فهرست کردید، باید ببینید آیا فرصتهایی در محل کاری فعلیتان وجود دارد تا بتوانید آن چیزهایی که دوست دارید را در جایگاه فعلیتان انجام دهید.
این مسئله میتواند هر چیزی را دربرداشته باشد، وقت گذراندن با سایر گروهها، تغییر دپارتمانهای شغلی، یا تغییر تمرکزتان در شغل فعلی.
اگر شغل فعلیتان ۶۰ درصد تعامل با مشتریان و ۴۰ درصد کار مدیریتی، اداری دارد و شما کمتر علاقه دارید با مشتریانتان سروکار داشته باشید، ببینید آیا میتوانید برنامه خود را طوری زمانبندی کنید تا ۶۰ درصد کار مدیریتی، اداری و ۴۰ درصد با مشتریان تعامل داشته باشید.
اینکه بتوانید با سرپرست خود در ارتباط با شغل رویاییتان صحبت کنید و ببینید که آیا او میتواند به شما در به واقعیت بدل کردن رویایتان کمک کند یا نه، اهمیت بسیار زیادی دارد.
اگر برای مسئولیتهایی که بر عهدهتان میگذارند از شایستگی لازم برخوردار نیستید، آنگاه باید با سرپرستتان جهت ایجاد برنامهای که به حل این مسئله کمک کند، فعالیت کنید.
اگر احساس میکنید سرپرست شما بهترین شخصی نیست که بتواند به رشد مجموعه مهارتهای شما کمک نماید، آنگاه باید در شبکه کاری خود به شخصی نزدیک شوید که از پس از انجام این کار بر آید؛ این شخص میتواند همکارتان باشد یا دوستی نزدیک از محل کار قبلی.
ملاحظات نهایی
هدف بلندمدتی که در این مقاله آن را دنبال کردیم، پرورش و رشد شغل فعلیتان در مسیر نزدیک شدن به شغل رویاییتان است تا بتوانید مجدداً به کارتان عشق بورزید و از آن لذت ببرید.
شاید دستیابی به این مهم یکشبه انجام نشود، اما اگر خودتان را نسبت به ایجاد این تغییرات کوچک متعهد نمایید، کمک خودتان را در مسیری میبینید که تنفر از شغلتان به عشق و رضایت بدل شده است.