فهرست مطالب
آشنایی با اصول تفکر اجایل و مدیریت پروژه اجایل
آیا به دنبال یک روش کار انعطاف پذیر هستید؟ احتمالاً جایی در مورد اجایل، اسکارم، یا کانبان شنیده اید. بهتر است بدانید همه این موارد بخشی از چارچوب اجایل هستند. اگر به دنبال اطلاعات بیشتری در مورد این روش هستید، میتوانید اطلاعات مورد نیازتان را در این مقاله پیدا کنید.
فهرست
فصل ۱
تفکر اجایل چیست؟
درباره چالش های پیش روی سازمان و استارتاپ های قرن بیست و یکم مطالب زیادی نوشته شده است: جهانی سازی، پایداری، فن آوریهای مبتنی بر وب و تکنولوژیهای اجتماعی، سرعت تغییرات، رقابت شدید و تنوع.
به عنوان مثال تولید محصول یا ارائه خدمات جدید و موفقیت شدن در بازار، کار ساده ای نیست. به طور سنتی، باید یک مفهوم برای آن تهیه کنید، برنامه ریزی کنید، آن را اجرا نمایید و بر اجرای برنامه نظارت داشته باشید، تا در نهایت بتوانید محصولی را به بازار ارائه دهید.
در نگاه اول، احتمالا همه ی مراحل را در نظر گرفته اید، بنابراین انتظار دارید که پروژهتان به راحتی اجرا شود. با این حال، در دنیای تجارت سریع امروز، هیچ چیز به این راحتی اتفاق نمیافتد، درست است ؟
ممکن است در هر مرحله از فرآیند تغییراتی رخ دهد که کل برنامه ریزیهای شما را به هم بریزد. در این صورت مجبور خواهید شد که به طور مداوم تحویل پروژههای خود را به تأخیر بیاندازید و در نهایت در بازار، قدرت رقابتی خود را از دست خواهید داد.
برای جلوگیری از چنین اتفاقاتی تیم شما یا حتی کل سازمانتان باید انعطافپذیر شوند و راهی برای پاسخگویی به این تغییرات داشته باشد.
یکی از روش هایی که برای انعطاف پذیری بیشتر میتوانید به کار ببرید، روش تفکر چابک یا تفکر اجایل است.
تفکر اجایل، این امکان را برای شما فراهم میکند تا سریعاً خود را با نیازهای تغییر یافته سازگار کرده و محصولات یا خدماتی با کیفیت بالاتر تولید کنید و نیازهای مشتری را بهتر برآورده سازید.
اصطلاح “اجایل یا چابک ” بیشتر در صنایع فناوری و نرم افزار استفاده میشود. اماواقعاً
اجایل بودن به چه معناست؟
به طور خلاصه تفکر اجایل (Agile) یا چابک یک سری ارزش و اصول تعریف شده میباشد که با به کار بستن آنها در محیط توسعه محصولات نرم افزاری میتوان به نتایجی مانند محصولات کارآمدتر، مشتری خوشحال تر، نیروی کار با انگیزه تر دست یافت.
برخی مشخصه های تفکر اجایل عبارتند از :
- رویکردی تکرار شونده
- تقسیم یک کار بزرگ به چند کار کوچک
- تجسم سازی فرایندها برای ایجاد شفافیت
- همکاری مشترک با مشتری ، و
- دریافت بازخورد در سریعترین زمان ممکن.
این روش بسیار عمومیاست. از همه مهمتر، میتواند بهره وری و اثربخشی را به صورت قابل توجهی افزایش دهد.
درست است که تفکر اجایل توسط گروهی از توسعه دهندگان نرم افزار ایجاد شده است و انقلابی در صنعت IT ایجاد کرده است. اما امروزه نه تنها توسط تیم های IT و تیم های توسعه دهنده نرم افزار استفاده میشود بلکه از طرف سایر تیم ها مانند تیم های بازاریابی، منابع انسانی و سازمان های غیر انتفاعی نیز به کار گرفته میشود.
در ادامه این مقاله اصول و ارزش های تفکر اجایل و متدهای پیاده سازی آن از جمله اسکرام، کانبان و … مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
نکته: یک باور غلط رایج در مورد چابک این است که آن را یک روش در نظر میگیرند. در صورتی که یک روش تفکر برای حل مشارکتی مسئله میباشد. و میتوان آن را به عنوان رویکردی که افراد برای مدیریت پروژه های مدرن به کار میبرند در نظر گرفت.
فصل ۲
تاریخچه اجایل
تفکر اجایل ریشه در صنعت توسعه نرم افزار دارد. همه چیز با به اصطلاح “بحران توسعه نرم افزار” در اوایل دهه ۱۹۹۰ آغاز شد. در آن زمان بین نیاز یک کسب و کار به یک نرم افزار و تحویل واقعی آن، تاخیر قابل توجهی وجود داشت، چیزی در حدود سه سال.
معمولآ در زمان عرضه محصول نهایی، یا فناوری با قبل متفاوت بود، یا نیازهای مشتری به شدت تغییر کرده بودند. که این منجر به ناموفق شدن بسیاری از پروژه ها و تحمیل هزینه های بسیار زیادی میشد.
شکست مداوم پروژهها منجر به ناامیدی رهبران صنعت توسعه نرم افزار شده بود. به همین دلیل آنها شروع به تشکیل جلسات غیررسمی بین خود کردند. و مصمم بودند راهی آسان تر و موثرتر برای توسعه راه حل های نرم افزاری پیدا کنند.
برای حل مشکلات ۱۷ نفر از رهبران توسعه نرم افزار در طی ۱۱ تا ۱۳ فوریه ۲۰۰۱، گردهمایی معروف خود در پیست اسکی اسنوبیرد واقع در کوه های واساتچ یوتا را برگزار کردند. این گروه برای گفتگو در مورد اسکی، غذا خوردن و استراحت با یکدیگر دیدار میکردند.
اما آنچه سرانجام از این جلسات بیرون آمد “مانیفست اجایل” بود که نحوه مدیریت پروژه ها را تغییر داد.
تفکر اجایل نیز در اوایل ظهور خود، همانند دیگر تغییرات، با مقاومت هایی از سوی برخی از شرکت ها و موسسات مواجه شد اما بعد از گذر زمان و استفاده تدریجی برخی از شرکتهای کوچک و مشاهده نتایج آن، شرکت های بزرگ نیز به آن علاقمند شدند.
امروزه شرکت های بزرگی همچون گوگل و مایکروسافت در فرآیندهای خود از این تفکر استفاده میکنند، و به این اذعان دارند در بازار رقباتی امروز چاره ای جز چابک بودن ندارند.
فصل ۳
ارزش ها و اصول تفکر اجایل
معرفی ارزشهای اجایل
ارزش های اجایل، درواقع چهار روش پیشنهادی برای کار کردن هستند که در مانیفست چابک شرح داده شده اند. این ارزش ها بر انطباق پذیری و همکاری متمرکز میباشند.
درست است که این ارزش ها توسط اتحادیه اجایل در سال ۲۰۰۱ نوشته شده اند، اما هنوز هم برای تیم های توسعه دهنده نرم افزار مفید هستند. در واقع، همچنان که رویکرد چابک به حرکت خود ادامه میدهد و توسط تیمها در بسیاری از سازمانها استفاده میشود، آنچه ارزشهای اجایل به ما میآموزند نیز از بیست سال گذشته اهمیت بیشتری پیدا کرده اند.
مهمتر از همه، به یاد داشته باشید که ارزش های چابک به خودی خود یک روش، چارچوب یا مجموعه ای از قوانین نیستند. بلکه تفکر اجایل باید به عنوان مجموعه ای از باورها دیده شود، که تیم ها از طریق آن میتوانند شیوه های جدید را یاد بگیرند و کارهای خود را بهبود بخشند.
این چهار ارزش اصلی اتحادیه اجایل عبارتند از:
۱. افراد و تعاملات بر فرایندها و ابزارها ارجحیت دارند
این مانیفست نیروی انسانی را در اولویت و مرکز قرار میدهد. در اجایل، افراد مهمترین منبع برای هر تیمی هستند.
میتوانید هر اندازه که دوست دارید تحقیق و آماده سازی کنید یا روی به روزترین فناوریها سرمایه گذاری کنید. اما، در نهایت موفقیت یا شکست پروژه به افراد درگیر در آن بستگی دارد.
به همین دلیل است که در تفکر اجایل، افراد و تعاملات شایسته توجه و سرمایه گذاری هستند. آنها کلید واقعی تحویل محصول یا اجرای چشم انداز شرکت شما میباشند.
به زبان ساده: یک تیم مستحکم از افراد مشارکت پذیر و الهام بخش، بی نهایت از هر فرآیند یا ابزاری که ممکن است استفاده کنید، ارزشمندتر است.
۲. نرم افزار کارآمد بر اسناد جامع اولویت دارد
قبل از مانیفست چابک، تیم های توسعه نرم افزار ملزم به تکمیل صفحات متراکم مستندات بودند قبل از اینکه توسعه دهندگان حتی بتوانند خط اول کد را بنویسند.
در حال حاضر، ارزش های اجایل میگویند در اسرع وقت نرم افزار را به مشتری ارائه دهید – تا آنجا که میتوانید در سریع ترین زمان ممکن و ترجیحا در مراحل اولیه کار مستقیما از کاربران بازخورد دریافت کنید.
این بدان معنا نیست که اسناد مهم نیستند. اسناد مهم هستند! اما هدف این ارزش چابک، به حداقل رساندن تأخیرهای ناشی از اسناد سنگین و هموار سازی مسیر انتشار نرم افزار از ابتدا تا انتها میباشد.
۳. همکاری با مشتری بر مذاکره در مورد قرارداد اولویت دارد
همانطور که در بالا بیان شد: در تفکر اجایل، افراد کلید موفقیت هستند. ارزش سوم چابک اهمیت ویژه همکاری نزدیک با مشتریان در طی فرآیند توسعه را برجسته میکند. این ارزش میتواند به معنای دریافت بازخورد و انتقاد مستقیم از کاربر باشد. یا به معنای تولید مشترک محصولات جدید بر اساس تحقیقات مربوط به تجربه کاربری و جست و جو در مورد خواسته ها و نیازهای کاربران باشد.
در حالی که فرآیندهای سنتی تولید محصول، متعهد به انعقاد قرارداد های مذاکره شده با لیستی از محصولات قابل تحویل هستند. فلسفه اجایل بازخورد کاربران را در روند توسعه جای میدهد و امکان همکاری مداوم با آنها را فراهم میکند.
نتیجه؟ سازگاری بیشتر و شانس بیشتر برای ارائه مفیدترین، جذاب ترین و موفق ترین محصول تجاری به بازار است.
۴. پاسخ به تغییر بر پیروی از برنامه ارجحیت دارد
تغییر میتواند هزینه بر و زمان بر باشد. در گذشته، در فرایندهای توسعه برای جلوگیری از تغییر تمام تلاش خود را میکردند. برنامه ها به گونه ای طراحی میشدند که جزئیاتی دقیق داشته باشند، تا هر احتمالی را پوشش دهند و به عنوان نقشه ای برای عمل به کار گرفته شوند.
اما دید تفکر اجایل متفاوت است. طبق مانیفست اجایل، تغییر در دراز مدت ارزش افزوده ایجاد میکند. به این ترتیب ، باید از تغییر استقبال کرد و آن را در آغوش کشید.
اما اگر میخواهید چابک باشید ، یک روش “درست” برای انجام آن وجود دارد. اگر کند تصمیم گیری کنید، تغییر ارزشی ایجاد نمیکند. در عوض، سازمان ها باید سریع واکنش نشان دهند و چرخه های کوتاه تکرار شونده را تعریف کنند. از این طریق، تغییر میتواند بخشی ثابت از روند توسعه باشد – میتوان اولویت ها را تغییر داد، ویژگی های جدید یا به روزرسانی ها را اضافه کرد.
این ارزش استدلال میکند که بررسی و بازنگری مکرر یک طرح چیز خوبی است. با به کارگیری این ارزش، برنامه پروژه از یک نقشه ثابت به یک استراتژی پویا تبدیل میشود.
اگر تغییر جهت دادن یا تغییر اولویت از لحاظ تاکتیکی منطقی باشد، این ارزش اجایل شما را ترغیب میکند که به دنبال آن بروید! وبه مسیری که ادامه دادن آن دیگر منظقی نیست، نچسبید.
اصول ۱۲ گانه تفکر اجایل
در ادامه ۱۲ اصل تفکر اجایل که با الهام و حمایت از مانیفست چابک ایجاد شده اند را بررسی میکنیم. توجه داشته باشید که این اصول با توجه به کارایی اولیه تفکر اجایل در توسعه نرم افزار تبیین شده اند. اما قابلیت به کار گیری در سایر رشته ها را نیز دارند.
۱.بالاترین اولویت در این متدولوژی جلب رضایت مشتری با تحویل زود هنگام و سریع محصول قابل استفاده میباشد.
۲. از تغییر خواسته ها و انتظارات و نیازمندی ها، حتی در اواخر کار استقبال کنید.
۳.محصول قابل استفاده را با فاصله زمانی سه هفته یک بار تا سه ماه یک بار تحویل دهید. هر چه این بازه زمانی کوتاه تر باشد، بهتر است.
۴.ذینفعان و صاحبان کسب و کار میبایست به صورت روزانه در طول پروژه با هم همکاری داشته باشند.
۵.پروژه ها به دست افراد با انگیزه سپرده شود، فضای لازم به آنها داده شود تا کارها را به درستی انجام دهند.
۶.کارآمدترین و موثرترین روش انتقال و تبادل اطلاعات به تیم توسعه دهنده، گفتگوی رو در رو است.
۷.محصول قابل استفاده اصلی ترین معیار سنجش پیشرفت است.
۸.فرآیند های اجایل توسعه پایدار را ترویج میکنند. حامیان مالی، توسعه دهندگان و کاربران باید بتوانند سرعت پیشرفت ثابتی را برای مدت نامحدودی حفظ کنند.
۹.توجه مداوم به برتری فنی و طراحی خوب باعث افزایش کیفیت تولید میشود.
۱۰.باید ساده ترین راه که با هدف پروژه سازگار است، انتخاب شود. در واقع سادگی هنرانجام ندادن کار های غیر لازم میباشد.
۱۱.بهترین مدیریت، تحلیل نیازمندی ها و طراحی از تیم های خود سازمان ده پدید آور میشود.(هرفرد بر کل کار تیم پروژه تاثیر میگذارد)
۱۲. در فواصل منظم, تیم برچگونگی افزایش اثر بخشی خود تامل و تفکر مینماید، سپس رفتار خود را بر اساس بازتاب این تفکر تنظیم و هم سو مینماید.
فصل ۴
مدیریت پروژه اجایل
مدیریت پروژه اجایل یک رویکرد تکرار شونده در مدیریت پروژه است که بر تجزیه پروژه هایبزرگ به کارهای قابل کنترل تر متمرکز میباشد. در این روش پروژه ها با تکرار های کوتاه در طول چرخه عمر تکمیل میشوند.
در واقع مدیریت پروژه اجایل یک رویکرد مشارکتی و تکرار شونده است که شامل آزمایش مداوم و پاسخ دهی به تغییر است.
تیم هایی که از روش اجایل استفاده میکنند قادرند سریعتر کار را به اتمام برسانند، با تغییر الزامات پروژه سازگار شوند و گردش کار خود را بهینه نمایند. همانطور که از نامش پیداست، چابک به تیم ها امکان میدهد تا نسبت به تغییر جهت و تمرکز، مجهزتر شوند.
روش اجایل به تیم ها این امکان را میدهد تا کارهایی که انجام میدهند را دوباره ارزیابی کنند. و با رشد و نمو معینی به کار خود ادامه دهند تا مطمئن شوند با تغییر کار و چشم انداز مشتری، تمرکز تیم نیز تغییر میکند.
اگر به تازگی با مدیریت پروژه اجایل آشنا شده اید، ممکن است در ابتدا یک سیستم پیچیده و دشوار برای مدیریت به نظر برسد. اما، خواه متوجه آن شده باشید یا نه، در حال حاضر هم در بسیاری از کارهایی که انجام میدهید از اصول مدیریت پروژه اجایل استفاده می کنید.
مدیریت پروژه چیست و چگونه اجرا میشود
مدیریت پروژه مواردی مانند مهارتها، ابزارها، تکنیکها را برای فعالیتهای مختلف پروژه به کار میگیرد تا با تحقق اهداف و نیازها، مسیر موفقیت پروژه را تضمین کند
چه کسانی از مدیریت پروژه اجایل استفاده میکند؟
رویکرد اجایل در مدیریت پروژه که در ابتدا برای توسعه نرم افزار ایجاد شده بود، به سرعت توسط سایر تیمها و فراتر از تیم های IT مورد استقبال قرار گرفت. بازاریابان، دانشگاه ها، ارتش و حتی صنعت خودرو نیز به دنبال به کار گیری روش اجایل و سایر چارچوب های چابک برای ارائه محصولات نوآورانه در محیط های نامشخص هستند.
بسیاری از سازمان ها میتوانند از مدیریت پروژه اجایل بهره مند شوند، زیرا راه اندازی و استفاده از آن ساده است.
درست است که بسیاری از روش های مدیریت پروژه اجایل با در نظر گرفتن توسعه نرم افزار شکل گرفته اند، اما ارزشهای اصلی اجایل و اصول مدیریت پروژه چابک برای انواع مختلف تیم ها از تیم های تولیدی گرفته تا تیم های بازاریابی مفید هستند.
مزایای مدیریت پروژه اجایل چیست؟
به نظر میرسد مدیریت پروژه اجایل فقط یک روش مرسوم است که به مد روز مدیریت پروژه تبدیل شده است. اما با گذشت زمان ثابت شده است که چیزی بیش از یک روش زود گذر میباشد.
پایداری این روش به دلیل نتایج موفقیت آمیز آن می باشد. اصول مدیریت پروژه اجایل به همه تیم ها این امکان را داده است تا با تکرار و انعطاف پذیری بیشتری کار کنند. به تیم ها امکان میدهد تا با تغییر الزامات در پروژه خود سازگار شوند و سریعتر محصول نهایی را ارائه دهند.
در ادامه به برخی از مزایای مدیریت پروژه چابک که معمولاً گزارش میشود، بیان می شود. که عبارتند از:
- سازگاری بیشتر (و خطر کمتر)
- رضایت بیشتر مشتری
- تیم های شادتر
مدیریت پروژه چابک روش های مختلفی دارد که همه آنها از اصول و ارزش های اصلی مشترک تفکر اجایل استفاده میکنند. در ادامه پرکاربرد ترین روش ها شرح داده خواهند شد.
فصل ۵
اسکرام چیست؟
در حالی که سایر روشهای مدیریت پروژه بر ساخت کل محصول در یک تکرار از ابتدا تا انتها تأکید دارند، متدولوژی اسکرام اجایل بر ارائه چندین تکرار از یک محصول در جهت ارائه بالاترین ارزش تجاری به ذینفعان در کمترین زمان، متمرکز است.
به طور خلاصه، اسکرام به چارچوبی گفته میشود که همکاریهای موثرتری را بین تیمهایی که روی محصولات پیچیده کار میکنند، ایجاد میکند.
اگرچه اسکرام اغلب توسط تیمهای توسعه دهنده نرم افزار استفاده میشود، اما این روش میتواند برای هر تیمی که به دنبال رسیدن به یک هدف مشترک است، مفید باشد.
به طور خاص، اسکرام مجموعه ای از جلسات، نقشها و ابزارهایی است که با هم همکاری میکنند تا تیمها بتوانند حجم کار خود را بهتر ساختار دهی و مدیریت کنند.
بسیاری بر این باورند که اسکرام یک روش اجایل است، اما در واقع، این یک چارچوب است که از یک رویه تکرارشونده در فواصل زمانی محدود استفاده میکند و پروژهها را به دورههای ثابت موسوم به اسپرینت تقسیم میکند.
سپس جلسات ساختار مندی برای بررسی پیشرفت تشکیل می شوند. این جلسات شامل جلسات ۵ دقیقه ای روزانه به نام استند آپ و بررسی / برنامه ریزی اسکارم در هر شروع و پایان هر اسپرینت است.
در اسکرام ۳ نقش مهم وجود دارد که در تمام پروژهها به صورت تغییر ناپذیر باید وجود داشته باشند که عبارتند از:
- صاحب محصول
- استاد اسکرام
- تیم
صاحب محصول نماینده مشتریان و سایر سهامداران است. وی لیست کارهای اولویت بندی شده ای از همه موارد مورد نیاز برای محصول را سازماندهی و مدیریت میکند. از طرف دیگر، اسکرام مستر یک رهبر خدمتگزار در تیم است و به همه کمک میکند تا قوانین را به درستی درک و اعمال کنند.
چه کسانی میتواند از اسکرام بهره مند شود؟
در حالی که طیف گسترده ای از کسب و کارها و پروژهها میتواند از اسکرام بهره مند شود، اما موارد زیر بیشترین بهره را میبرند:
پروژههای پیچیده: روش اسکرام برای پروژههایی که تیمها به تکمیل پروندههای عقب مانده نیاز دارند ایده آل است.
شرکتهایی که به نتایج اهمیت میدهند: اسکرام برای شرکتهایی که نتایج را نسبت به پیشرفت مستندات فرآیند ارزیابی میکنند نیز مفید است.
شرکتهایی که از مشتریان پذیرایی میکنند: اسکرام میتواند به شرکتهایی که محصولات را مطابق با ترجیحات و مشخصات مشتری تولید میکنند، کمک کند.
مزایای روش اسکرام چیست؟
در اینجا برخی از مزایای روش اسکرام آورده شده است:
- انعطاف پذیری و سازگاری
- خلاقیت و نوآوری
- هزینههای پایین تر
- بهبود کیفیت
- هم افزایی سازمانی
- رضایت کارمندان
- رضایت مشتری
تفاوتهای کلیدی اسکرام و اجایل در چیست؟
- اجایل تکرار مداوم توسعه و آزمایش در فرآیند توسعه نرم افزار است در حالی که اسکرام فرایندی چابک است که بر ارائه ارزش تجاری در کوتاه ترین زمان متمرکز است.
- روش اجایل به طور منظم نرم افزار را برای بازخورد ارائه میدهد در حالی که اسکرام نرم افزار را پس از هر اسپرینت ارائه میدهد.
- در روند چابک، رهبری نقشی حیاتی دارد. از طرف دیگر، اسکرام تیمیخود سازمان دهی شده و دارای عملکرد متقابل را پرورش میدهد.
- اجایل همکاری و تعاملات را با دیدار های رو در رو بین اعضای تیمهای مختلف به وجود می آورد. در حالی که همکاری در اسکرام به وسیله جلسات روزانه به نام استندآپ حاصل میشود.
- در فرآیند اجایل، طراحی و اجرای آن باید ساده باشد در حالی که در فرآیند اسکرام، طراحی و اجرای آن میتواند نوآورانه و تجربی باشد.
- اسکرام به سختی ارزش گذاری میکند، در حالی که اجایل انعطاف پذیرتر است.
فصل ۶
روش کانبان چیست؟ و چه کاربردی دارد؟
کانبان در بین تیمهای چابک و توسعه نرم افزار امروزی بسیار محبوب است. اما روش کار کانبان به بیش از ۵۰ سال پیش باز میگردد. یعنی در اواخر دهه ۱۹۴۰ که شرکت تویوتا با الهام گرفتن از سوپر مارکتها، فرآیندهای خود را طراحی نمود.
کانبان در مدیریت اجایل، بیش از سایر روشها بر تجسم بخشی جریان کار تاکید دارد. در این روش کار به قطعات کوچک تقسیم میشود و پیشرفت هر کار به طور بصری نشان داده میشود. کانبان بر تغییرات تکاملی و بهبود فرآیند مداوم تمرکز دارد.
این روش برای یافتن منبع مشکلات، کارهایی که موجب اتلاف وقت میشوند و کارهایی که پیشرفت مناسبی ندارند، عالی است. کانبان کلیه مراحل کار را اندازه گیری و مدیریت میکند تا بتوانید گلوگاهها را پیدا کنید.
در این روش تیمها کار خود را بر روی یک تخته کانبان به تصویر میکشند. این تخته به عنوان مرکز اطلاعاتی اصلی به کار گرفته میشود که در آن باید همه وظایف قرار بگیرند. با این کار افراد تیم، هنگام کار بر روی پروژههای مختلف، میتوانند بسیار سریعتر تبادل اطلاعات کرده و به طور موثرتری همکاری کنند.
یک تخته کانبان به ستونهایی تقسیم میشود که مراحل مختلف گردش کار را نشان میدهد. این کار به مدیران و تیمهای پروژه کمک میکند تا فعالیت ها را بسیار بهتر سازماندهی و مدیریت کنند، پروژههای مختلف را ردیابی کرده و نمای بهتری از روند کار بدست آورند.
یکی از مهمترین اقدامات کانبان، محدود کردن کار در حال انجام است. این قانون اطمینان میدهد که تیمها قبل از پایان یک دوره در هر چرخه، کار زیادی انجام ندهند. این یکی از موثرترین ابزارهایی است که میتوانید برای افزایش تمرکز تیم تان و اولویت بندی کار جهت بهبود کارایی کلی استفاده کنید.
از طرف دیگر، همه ما میدانیم که پروژهها، تیمها و افراد منحصر به فرد هستند. تیمهای مختلف دارای مهارت، سطح تجربه، تخصص متفاوتی هستند. پروژههای مختلف ممکن است دامنه، بودجه و … متفاوتی داشته باشند.
به همین دلیل است که کانبان پیشنهاد میکند باید با کاری که اکنون انجام میدهید شروع کنید و به تدریج رشد کنید، بدون ایجاد تغییرات شدید و انقلابی. این موضوع کانبان را به یکی از سازگارترین روشهای مدیریت پروژه اجایل تبدیل کرده است.
دلایل محبوبیت کانبان چیست؟
کانبان توسط هر تیمیدر سازمان شما، از IT گرفته تا بازاریابی، قابل استفاده است. دلیل اصلی این است که کانبان:
- به روندها و نقشهای فعلی احترام میگذارد.
- نیاز به تغییرات انقلابی ندارد، اما تغییرات تکاملی ایجاد میکند
- پیشنهاد میدهد که باید تغییر تدریجی و تکاملی را دنبال کنید و سعی کنید به طور مداوم پیشرفت کنید.
- اگر میخواهید از کانبان استفاده کنید، فقط کافی است آن را در بالای فرآیندهای فعلی خود قرار داده و مرحله به مرحله پیشرفت کنید.
- کانبان به وسیله ایجاد همکاری بین مشتری و تیم، یادگیری بی وقفه و یافتن بهترین جریان گردش کار، پیشرفت پروژه را ارتقا میدهد.
تفاوتهای کلیدی کانبان با اجایل در چیست؟
- اجایل روش مفیدی برای پروژههایی است که هدف نهایی تعیین نشده است در حالی که کانبان برای کاهش ضایعات و حذف فعالیتهایی که هرگز به تیم ارزشی اضافه نمیکنند مفید است.
- فرآیند چابک بر ارتباطات ثابت متمرکز است در حالی که فرایند کانبان دارای طول اسپرینت کوتاهتری است که موجب میشود کارها در صورت قرار گرفتن در مرزهای اسپرینت شکسته شوند.
- فرآیند اجایل امکان توسعه تکرار شونده را فراهم میکند در حالی که روند کانبان امکان توسعه تکرار شونده ندارد.
- اجایل از بررسی پیشرفت بصری کار را پشتیبانی نمیکند در حالی که کانبان پیشرفت کار را به صورت بصری به نمایش می گذارد.
- هدف روش اجایل یکپارچه سازی، توسعه و آزمایش مداوم است در حالی که هدف رویکرد کانبان بهبود فرآیند تیم است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد روش های بهبود مستمر، می توانید مقاله زیر را مطالعه نمایید.
بهبود مستمر در سازمان
بهبود مستمر در سازمان به معنای انجام اقدامات و روشهایی است که به بهبود تدریجی اما پیوسته یک سازمان میانجامد.
فصل ۷
معرفی روش توسعه سیستمهای پویا
مانند سایر متدولوژیهایخانواده اجایل، روش توسعه سیستمهای پویا (DSDM ) یک رویکرد تکرار شونده برای توسعه نرم افزار است اما نظم و ساختار بیشتری را به این فرآیند میبخشد.
فلسفه اساسی توسعه سیستمهای پویا، این است که “هر پروژه باید در راستای اهداف استراتژیک مشخص شده باشد و باید بر تحویل زودهنگام منافع واقعی به کسب و کار تمرکز شود.” این فلسفه توسط هشت اصل پشتیانی میشود که به تیمها اجازه میدهد تا تمرکز خود را حفظ کرده و به اهداف پروژه دست یابند.
اصول کلیدی روش توسعه سیستمهای پویا
ساختار توسعه سیستمهای پویا هشت اصل اساسی دارد که عبارتند از:
- تمرکز بر نیاز کسب و کار: در تیمهای توسعه سیستمهای پویا باید یک پرونده معتبر ایجاد شود و از پشتیبانی سازمانی در طول پروژه اطمینان حاصل شود.
- تحویل به موقع: برای ایجاد اعتماد به نفس در تیم توسعه، کار باید زمانبندی شده و قابل پیش بینی باشد.
- همکاری نمودن: تیمهای DSDM باید تمام ذینفعان پروژه را در کار دخیل کنند و همه اعضای تیم را برای تصمیم گیری توانمند سازند.
- کیفیت: برای اطمینان از کیفیت بالا، در آغاز پروژه سطح کیفیت باید مورد توافق قرار گیرد. این امر از طریق آزمایش مداوم، بررسی و مستندسازی انجام میشود.
- ساخت تدریجی پایههای محکم: تیمها باید به اندازه کافی بر روی کارهای طراحی (EDUF) زمان و انرژی بگذارند تا اطمینان حاصل کنند که دقیقاً میدانند چه چیزی باید بسازند، اما نباید آنقدر زیاده روی کنند که جلوی توسعه را بگیرند.
- توسعه تکرار شونده : از کسب و کار خود بازخورد بگیرید و از آن برای بهبود مستمر در هر تکرار استفاده کنید. تیمها همچنین باید تشخیص دهند که همزمان با توسعه پروژه یا محصول، جزئیات پدیدار میشوند و آنها باید برای پاسخ گویی به آن ها آماده باشند.
- به طور مداوم و واضح ارتباط برقرار کنید: برگزاری جلسات استندآپ روزانه، تشویق ارتباط غیررسمی، برگزاری کارگاهها و ساخت نمونههای اولیه همه از ابزارهای اصلی توسعه سیستمهای پویا هستند. برقراری ارتباط از طریق اسناد خسته کننده است، در عوض، اسناد باید ناب و به موقع باشد.
- نشان دادن کنترل : مدیر پروژه و رهبر تیم باید برنامهها و پیشرفت را برای همه قابل مشاهده کنند و بر تحویل موفق پروژه متمرکز شوند.
مزایای روش توسعه سیستمهای پویا
- پروژهها به موقع تحویل داده میشوند، در حالی که انعطاف پذیری را دارند.
- به راحتی میتوان پیشرفت را در کل سازمان درک کرد.
- موارد تجاری در هسته اصلی مدل توسعه سیستمهای پویا قرار دارند، اطمینان حاصل کنید که پروژههای تحویل داده شده دارای ارزش تجاری واقعی باشند.
معایب روش توسعه سیستمهای پویا
- تیم مدیریتی بزرگ و اجرای پرهزینه این روش را برای سازمانهای کوچک نامناسب میسازد.
- روش توسعه سیستمهای پویا میتواند محدود کننده باشد و از خلاقیت توسعه دهنده جلوگیری کند.
- پروژهها دقیقاً همانطور که مشخص شده است به اتمام میرسند، حتی اگر راه حلهای ظریف تری نیز در دسترس باشد.
آیا روش توسعه سیستمهای پویا برای تیم شما مناسب است؟
هر روش توسعه نقاط قوت و ضعف خود را دارد. اگر تیم شما برای پیش بینی، ثبات و کنترل دقیق هزینهها ارزش قائل باشد، توسعه سیستمهای پویا میتواند مناسب باشد. با این حال، شما خلاقیت و انعطاف پذیری خود را از دست خواهید داد، ممکن است این روش برای استارت آپهای کوچکتر مناسب نباشد.
فصل ۸
برنامه نویسی افراطی چیست؟
برنامه نویسی افراطی (Extreme Programming به اختصار xP) یکی از شناخته شده ترین و مورد استفاده ترین روشهای اجایل در اوایل دهه ۲۰۰۰ بوده است. برنامه نویسی افراطی مبتنی بر ایده فکری کنت بک، رون جفریس و وارد کانینگام است که بر اساس تجربیات جمعی خود در دایملر کرایسلر این روش را ساخته اند.
برنامه نویسی افراطی هم یک روش تکرار شونده است. تیمها مقدار کمیکار را برنامه ریزی میکنند و آن را در جعبههای زمانی کوتاه به نام تکرار به مدت ۱ تا ۴ هفته قرار می دهند.
تفاوت اصلی بین XP و سایر چارچوبهای تکرار شونده اجایل این است که برنامه نویسی افراطی بر روی شیوههای مهندسی نرم افزار تمرکز دارد که آن را به سطوح افراطی میرساند. به عنوان مثال، تحقیقات زیادی نشان میدهد که بررسی کد یکی از موثرترین راهها یافتن نقص است. برنامه نویسی افراطی این مسئله را به حد افراطی میرساند و بررسی همکارانه را در ۱۰۰٪ زمان از طریق برنامه نویسی زوجی تشویق میکند.
برنامه نویسی افراطینه تنها بر روی تکرارهای کوتاه تمرکز دارد، بلکه چرخههای انتشار کوتاه را نیز در نظر میگیرد تا ریسک موجود در تحویل فنی محصولات را کاهش دهد. عقب ماندگی زمانی از برنامه، عدم تطابق الزامات قدیمیبا نیازهای مشتری، تغییرات در کسب و کار و ویژگیهای غیرضروری توسط چرخههای انتشار کوتاه مدت برطرف میشود.
برنامه نویسی افراطی بر کار گروهی تأکید دارد. مدیران، مشتریان و توسعه دهندگان همه در یک تیم مشترک همکارانی برابر هستند. برنامه نویسی افراطی یک محیط ساده و در عین حال موثر را فراهم میکند که تیمها را قادر میسازد، بسیار کارآمد شوند. تیم خود را حول مسئله سازماندهی میکند تا بتواند تا حد ممکن آن را حل نماید.
شگفت آورترین جنبه برنامه نویسی افراطی قوانین ساده آن است. برنامه نویسی افراطی شباهت زیادی به پازل دارد. درست مثل پازل قطعات کوچک زیادی وجود دارد. این قطعات به طور جداگانه معنی ندارند، اما وقتی با هم ترکیب شوند یک تصویر کامل دیده میشود. این قوانین ممکن است در ابتدا ناخوشایند و شاید حتی ساده لوحانه به نظر برسند، اما بر اساس اصول و ارزشهای صحیح میباشند.
قوانین انتظارات بین اعضای تیم را تعیین میکند اما خودشان هدف نهایی نیستند. خواهید فهمید که این قوانین محیطی را تعریف میکنند که همکاری و توانمند سازی تیم را ارتقا میدهد، و این هدف نهایی است.
ارزشهای برنامه نویسی افراطی
برنامه نویسی افراطی چندین دهه قبل از تصویب چارچوب اسکرام، ارزشهایش را تعیین کرده است. چهار ارزش برنامه نویسی افراطی عبارتند از:
- ارتباطات.مکالمه را به شکل مناسب در جهت کاهش مشکلات ادامه دهید.
- سادگی امروز به جای انجام یک کار خارق العاده که شاید هرگز به آن احتیاج نداشته باشید، یک کار ساده انجام دهید.
- بازخورد. حلقههای بازخورد با سیستم، مشتری و با یکدیگر را ه حل مشکلات را ایجاد میکنند.
- شجاعت تصمیمات سختی بگیرید تا به شما در ارائه محصول با حداکثر سرعت کمک نمایند.
فصل ۹
توسعه نرم افزار ناب چیست؟
توسعه ناب کاربرد اصول تفکر ناب در توسعه نرم افزار است. اصول ناب در صنایع تولید ایجاد شده اند، به عنوان راهی برای بهینه سازی خط تولید جهت به حداقل رساندن ضایعات و به حداکثر رساندن ارزش برای مشتری شناخته میشوند. این دو هدف در توسعه نرم افزار نیز کاربرد دارد، اگر توسعه نرم افزار:
- روند تکرار شونده ای را دنبال کند
- به استانداردهای کیفیت خاصی نیاز داشته باشد
- به همکاری گروهی از متخصص متکی باشد
البته، تفاوتهای عمده ای نیز بین تولید و توسعه نرم افزار وجود دارد. یعنی، در تولید با تولید کالاهای فیزیکی سر و کار دارد، در حالی که ارزش ایجاد شده در توسعه نرم افزار در ذهن توسعه دهنده ایجاد میشود.
تفکر ناب در هسته اصلی خود قصد دارد با به حداقل رساندن هزینهها و اتلافها، کارایی فرآیند و کیفیت محصول را افزایش دهد. کسب وکارها با از بین بردن علل فعالیتهای بی فایده، تغییر فرآیند و بار اضافی، میتوانند سطح بالاتری از ارزش را به مشتری خود ارائه دهند و هزینههای عملیاتی شان را به طور موثر مدیریت کنند. این امر با ایجاد یک گردش کار روان و پایدار منجر میشود.
همچنین ممکن است، از روش توسعه نرم افزار ناب را به عنوان استراتژی حداقل سازی محصول در دسترس (MVP) نام برده شود، زیرا این دو روش کار مطابق یک دیگرند. هر دو قصد دارند با تمرکز بر روی محصولات قابل تحویل مورد نیاز و ارائه کالا به بازار قبل از افزودن ویژگیهای جدید به توسعه سرعت بخشند.
ارائه محصول با حداقل ویژگیهای ممکن این امکان را به تیمها میدهد تا از معیارهای واقعی بازار اطلاعاتی کسب کنند، مشخص کنند که چه کاری برای کاربران مفید است و سپس براساس این دادهها به روزرسانیهای جدید یا طراحی مجدد را انجام دهند.
مزایای استفاده از توسعه نرم افزار ناب
نشان داده شده است که این روش می تواند توسعه نرم افزار را به روشهای زیر بهبود بخشد:
- روند توسعه ساده و منطقی میشود. توسعه نرم افزار ناب در هنگام طراحی نرم افزار،، مراحل فرآیندی بی مورد را حذف میکند و با این کار در وقت و منابع ارزشمند صرفه جویی مینماید.
- ضررهای بیهوده را از بین میبرد. از آنجا که تمرکز بر روی حداقل محصول قابل قبول است، توسعه نرم افزار ناب، عملکردها و ویژگیهای اساسی را بیش از هر چیز دیگری در اولویت قرار میدهد. هنگامیکه یک محصول به بازار ارائه شد، تیمها میتوانند بر اساس بینش واقعی مشتری، یاد بگیرند که کدام ویژگیهای جدید دارای اولویت هستند. این کار ریسک صرف وقت یا سرمایه گذاری در ساخت ویژگیهای بی مورد را از بین میبرد.
- میزان مشارکت را در تیم ها افزایش میدهد. با درک ارزشها در روش توسعه ناب، می فهمید افراد یکی از مهمترین منابع کلیدی هستند. با افزایش مشارکت، گردش کار بهینه میشود و تلفات به طور کلی کاهش مییابد یا برطرف میشود.
نقاط قوت و ضعف توسعه نرم افزار ناب چیست؟
نقاط قوت توسعه نرم افزار ناب شامل موارد زیر است:
- رویکرد ساده آن اجازه میدهد تا در زمان کمتری عملکرد بیشتری ارائه شود.
- فعالیتهای غیرضروری را از بین میبرد و در نتیجه میتواند هزینهها را کاهش دهد.
- تیم را در تصمیم گیری توانمند میسازد، همچنین میتواند باعث تقویت روحیه تیمی شود.
نقاط ضعف توسعه نرم افزار ناب عبارتند از:
- بستگی زیادی به تیم مشارکت کننده دارد و باعث میشود به اندازه سایر چارچوبها مقیاس پذیر نباشد.
- به مستندات قوی وابسته است و نبود این مستندات میتواند منجر به اشتباهاتی در توسعه شود.
فصل ۱۰
تفکر اجایل در مقابل تفکر طراحی
تفکر طراحی چیست؟
تفکر طراحی روشی برای کشف مشکلات واقعی است که نیاز به حل دارند. سپس طوفان فکری برای پیدا کردن راه حلهای بهتر و جدیدتر جهت حل مستقیم انجام می شود. این روش یک فرآیند پنج مرحله ای را دنبال میکند که به کاربران چارچوبی برای تعامل با مشتری، ایجاد خلاقیت و تکرار راه حل جهت رسیدن به بهترین نتیجه میدهد.
مانند اجایل، تفکر طراحی نیز مبتنی بر برخورد با مشتریان به عنوان همکار، جمع آوری بازخورد آنها در طول فرآیند طراحی و به کار گیری این بازخورد جهت تعیین جهت در تکرار بعدی است، به ویژه هنگامیکه کاربران به شما میگویند آنچه که تا به امروز ساخته اید موثر نیست.
مراحل تفکر طراحی
پنج مرحله در تفکر طراحی وجود دارد که عبارتند از:
یک دل شدن – افراد، رفتارها و انگیزههای آنها را درک کنید. از آنجا که مردم معمولاً این موارد را نمیدانند یا نمیتوانند صریح بیان کنند، باید آنها را از طریق مشاهده کاربران و رفتارهای آنها در متن جهت شناسایی الگوها، طرح سوالات و به چالش کشیدن فرضیات درک نمایید.
تعریف مسئله – در این مرحله اطلاعاتی که در طی مرحله یک دل شدن ایجاد و جمعآوری کردهاید را در کنار هم قرار می دهید مشاهدات خود را تحلیل کرده و آنها را در راستای تعیین مسائل اصلی که شما و تیمتان تا این لحظه شناسایی کرده اید ترکیب میکنید. بهتر است مسئله را به صورت یک بیانیه مسئله تعریف کنید. یک بیانیه مسئله باید قابل پیگیری باشد و بر اساس سازمان، اهداف آن و چشم انداز کاربران نهایی ایجاد شود.
ایده پردازی– در این مرحله میتوانید باید خارج از چارچوب فکر کنید تا راه حل های جدیدی برای مشکلی که شناسایی کرده اید بیابید. می توانید به دنبال راه هایی برای مشاهده مسئله از زوایای دیگر باشید. شیوه های زیادی برای ایده پردازی وجود دارد از جمله طوفان فکری، نقشه ذهنی، بدترین ایده ممکن و تکنیک اسکمپر.
مدلسازی نمونه اولیه – تیم طراحی در این مرحله میبایست تعدادی نمونه اولیه ارزان و در ابعاد کوچک از محصول یا ویژگی های برجسته ای که در محصول قرار دارد را ارائه دهند. به این ترتیب می توانند راه حل های مسئله که در مرحله قبل ایجاد کردند را بررسی و آزمایش نمایند. با ایجاد نمونههای اولیه و رساندن آن به دست کاربران، می توانید شروع به جمع آوری بازخورد از دنیای واقعی کنید.
آزمون – طراحان یا ارزیاب ها، محصول کامل که از بهترین راه حل های مشخص شده در مرحله نمونه اولیه استفاده میکند را آزمایش میکنند. این، مرحله نهایی از مدل تفکر طراحی است. اما در یک فرایند تکرار شونده، نتایج حاصل شده اغلب برای تعریف مجدد یک یا چند مسئله دیگر مورد استفاده قرار میگیرند. سپس طراحان میتوانند با بازگشت به مراحل قبلی، تکرار کردن آن ها، تغییرات و اصلاحات بیشتری را برای انتخاب راه حل مناسبتر انجام دهند.
روش های تفکر اجایل و تفکر طراحی چه تفاوتهایی با هم دارند
اجایل روشی برای حل مسائل از پیش تعریف شده است، در حالی که تفکر طراحی بر یافتن مشکلات مناسب برای حل تمرکز دارد. این یک تمایز مهم است، زیرا تفکر طراحی راهی را در اختیار کاربران قرار میدهد تا در مورد سفری که باید دنبال کنند انتخابهای بهتری داشته باشند، و فقط به نحوه رسیدن به آنجا نمیپردازد.
اجایل یک روش مدیریت پروژه است که اغلب برای ساختن نرم افزارهای بهتر استفاده میشود، در حالی که تفکر طراحی را میتوان توسط هر کسی برای حل هر مشکل بزرگ پیچیده ای که راه حل روشنی ندارد، به کار برد.
تفکر چابک به تعامل با کاربر نیاز دارد، اما تفکر طراحی نحوه انجام این کار را به شما نشان میدهد. هر کارگاه تفکر طراحی خوبی به شما یاد میدهد که چگونه به حرفهای مشتریان گوش دهید و رفتارهای آنها را مشاهده کنید تا بتوانید با نیازهای آنها همدلی کنید و مشکلاتی که نیاز به حل دارند را شناسایی کنید.
تیمهای چابک میتوانند به صورت روزانه با کاربران نهایی صحبت کنند، اما اگر مهارت گوش دادن و پاسخگویی به نیازهای آنها را نداشته باشند، این تعاملات موجب اضافه شدن ارزش مورد نظر نمیشوند.این یکی از مهمترین تفاوتهای بین این دو روش است و دلیل اصلی اینکه چرا تفکر طراحی به عنوان بهترین چارچوب برای کمک به شرکتها در جهت ایجاد محصولات نوآورانه انتخاب شده است.
تفکر طراحی و اجایل در کنارهم بهتر عمل میکنند
مجبور نیستید یکی از این دو روش را به جای دیگری انتخاب کنید. این دو روش به خوبی مکمل یکدیگر هستند و میتوانند بخشی از تلاشتان برای مشتری مدارتر و نوآورتر شدن باشند.
این دو روش در کنار هم میتوانند سازمان شما را متحول کنند. و این اطمینان را ایجاد کنند که هر پروژه ای برای کسب و کارتان و مشتریانتان ارزش ایجاد میکند. برای درک بهتر نحوه تلفیق ابن دو روش از راهکارهای زیر استفاده نمایید.
برای شناسایی مشکلات که باید حل شوند از تفکر طراحی استفاده کنید
در حالی که اجایل رویکردی برای حل مسئله است، تفکر طراحی رویکردی برای یافتن مسئله است. ترکیب ابن دو روش به درجه بالایی از همدلی و درک از کاربران نهایی و یک فرایند تکرارشونده برای توسعه ایدههای جدید، به چالش کشیدن فرضیات و تعریف مجدد مشکلات، با هدف شناسایی راه حلهای جایگزین که لزوماً آشکار نیستند، میانجامد.
از اجایل برای ساختن راه حلهایی که مشکلات را به صورت تکرار شونده حل میکنند، استفاده کنید
وقتی قدم برداشتید و ماهیت واقعی مسئله ای که باید حل شود را درک کردید، تیم شما میتواند با به کار گیری تفکر اجایل به تدریج راه حل را بسازد. علاوه بر این، چابک میتواند به عنوان مکانیزمی برای بهبود راه حل در گذر زمان استفاده شود، و آن را به یک “مسئله زنده” تبدیل کند که با بازخورد کاربر و نیازهای جدید تجاری یا بازار تکامل مییابد.
فصل ۱۱
تفکر اجایل در استارت آپها
معمولا استارت آپها به سرعت در حال حرکت هستند و همیشه در حال تکامل میباشند. اهداف نهایی آنها غالباً تغییر میکند و گاهی اوقات به طور مبهم تعریف میشود. افراد دراستارت آپها همزمان چندین نقش را بازی میکنند تا به هر چالشی که در حال حاضر با آن روبرو شده اند،پاسخ دهند. بدون راهی برای سازماندهی در چنین محیط ناپایداری، شرکتهای نوپا دچار هرج و مرج میشوند.
روشهای چابک برای استارتاپها مناسب هستند زیرا میتوانند همگام با روند پیشرفت آنها باشند و رشدشان را تسهیل کنند. اجایل روشی است که بر تعیین و دستیابی به اهداف کوتاه مدت، دستیابی سریع به نتایج و سپس متناسب سازی استراتژی با شرایط متمرکز است.
یک استارت آپ، در مراحل اولیه مستلزم تکمیل یک پروژه می باشد.در این مرحله اندازه پروژهها معمولاً کوچک است و درنتیجه باید سریع آن را تحویل دهند. استارت آپهای چابک به طور معمول تیمهای کوچکی را با تمرکز بر قابلیت تحویل سریع به کار میگیرند. آنها بخشی از پروژه را ارائه میکنند و با دریافت بازخورد مشتری به طور مداوم آن را بهبود میبخشند.
برخی از ویژگیهای اصلی روش اجایل که به استارتاپها کمک میکند تا محصولات خود را ارائه دهند، عبارتند از:
- جلب رضایت مشتری از طریق تحویل به موقع و مداوم.
- مهار تغییرات مداوم جهت ایجاد مزیت رقابتی مشتری.
- گرد هم آوردن تیم در طول پروژه برای جلوگیری از دوباره کاریها و تلاشها.
- تمرکز بر زمان بندی کوتاه تر.
- انتقال اطلاعات بین تیمهای توسعه دهنده یا سایر تیمها، نه تنها به صورت رو در رو، بلکه از طریق نرم افزارهای ارتباطی برای حفظ نظم و ترتیب.
- ایجاد توسعه پایدار و حفظ سرعت ثابت
- تلاش مداوم تیم برای موثرتر کارکردن در فواصل منظم و سپس تنظیم و تغییر رفتارش بر اساس شرایط
استارت آپها هنگام اجرای چابک با چه موانعی روبرو میشوند؟
در یک استارت آپ، معمولاً تیم ها کوچک هستند و زمان با ارزش ترین دارایی است. اگر اجایل به درستی اجرا شود، میتواند استارت آپ شما را نه تنها ترقی دهد، بلکه باعث فعال شدن آن نیز بشود. گاهی اوقات تنها چیزی که لازم است هوشمندانه کار کردن است!
موانعی که شرکتهای نوپا در زمان اجرای اجایل با آن روبرو هستند اغلب شامل موارد زیر هستند:
- اجایل را درمانی برای همه مشکلات می دانند: بیشتر شرکتهای نوپا تعداد کمی نیروی کاری دارند، معمولاً از ۵-۱۰ نفر تشکیل شده اند. از آنجا که کمبود پرسنل وجود دارد، احساس میکنند سرمایه گذاری در ابزاری مانند اجایل میتواند به آنها کمک کند تا تمام مشکلات خود را حل کنند. اما باید درک کنند که سرمایه گذاری بر اجایل راهی برای مدیریت کارآمد پروژهها است و نه راه حلی برای همه مشکلات. اگر مشکلات ریشههای عمیقی در سازمان داشته باشد، اجایل نمیتواند کمکی کند. به این ابزار فقط یرای انجام وظایف مناسب با آن تکیه کنید.
- مقاومت در برابر تغییر: ماندگاری روالهای جاافتاده و یکنواخت بزرگترین مانعی است که بسیاری از شرکت های نوپا از آن رنج میبرند. در این حالت لازم است کارکنان و مدیران در مورد روشهای اجایل آموزش ببینند و اهمیت آن را درک کنند.
- ارزیابی: بزرگترین مسئله ای که معمولاً شرکتهای نوپا با آن روبرو هستند این است که هیچ یک از کارها روش مشخص و تدوین شده ای ندارد. از آنجا که همه کاری وجود دارد، شرکتهای نوپا در ارزیابی پارامترهای موفقیت شکست میخورند. آنها همچنین در درنظر گرفتن تاثیر، کاهش تعداد شکایات مشتری و تحویل با تأخیر نیز شکست میخورند..
توجه داشته باشید
تفکر اجایل اگر به خوبی اجرا شود قطعاً نور امیدی برای استارتاپها است. و باعث رشد آن ها خواهد شد. اما، همیشه به یاد داشته باشید، آنچه برای تیم دیگری مفید بوده است ممکن است همان نتیجه را برای شما نداشته باشد. هیچ چک لیست در بازار وجود ندارد که بتواند به شما کمک کند. شما باید راه خود را پیدا کنید.
برای موفقیت هر استارتاپی باید سرمایه گذاری کنید، وقت و ذهن خود را به آن اختصاص دهید. مشتریان شما انتظار بهترین تجربه را از کار با شما دارند. تفکر چابک در هر استارتاپی به زمان و ثابت قدمی برای اجرا نیاز دارد. سازمانها باید از تغییرات، مراحل یادگیری، یاد نگرفتن و یادگیری مجدد فرایندهای جدید استقبال کنند. در بعضی مواقع، ممکن است به نظر برسد به بن بست رسیده اید، اما اگر به پروژه خود ایمان داشته باشید، راهی برای موفقیت خواهید یافت. شرایط سخت را با اجایل شکست دهید!
فصل ۱۲
معرفی کتاب
تفکر اجایل روشهای گوناگونی را در بر میگیرد که هر کدام نیازمند آموزش هستند. در این بخش تعدادی از بهترین کتابها معرفی میشوند تا بتوانید با توجه به نیازتان به آنها مراجعه کنید.
- اسکرام: هنر انجام دو برابر کار در نصف زمان نوشته جف ساترلند
نام انگلیسی Scrum: The Art of Doing Twice the Work in Half the Time
- موفقیت با اجایل: توسعه نرم افزار با استفاده از اسکرام نوشته مایک کوهن
نام انگلیسی Succeeding with Agile: Software Development Using Scrum
- مدیریت پروژه اجایل: ایجاد محصولات نوآورانه (توسعه نرم افزار چابک) نوشته جیم هایسمیت
نام انگلیسی Agile Project Management: Creating Innovative Products
- عصر اجایل: شرکت های هوشمند چگونه در حال تغییر شکل انجام کار هستند نوشته استفان دنینگ، انتشارات شرکت چاپ و نشر بازرگانی
- ضروریات اسکرام: یک راهنمای عملی برای محبوب ترین فرآِیند اجایل نوشته کنت روبین
نام انگلیسی Essential Scrum: A Practical Guide to the Most Popular Agile Process
و همچنین کتاب استارت آپ ناب که می توانید هم اکنون آن را در اپلیکیشن ذهن مطالعه نمایید.
استارتاپ ناب
کتاب استارتاپ ناب (۲۰۱۱) به استارتاپها و شرکتهای فناوری کمک میکند تا مدلهای تجاری پایدار را توسعه دهند.
با دانلود اپلیکیشن به خانواده ذهن بپیوندید و با مطالعه برترین کتاب های جهان، مسیر خود به سمت موفقیت را هموارتر کنید.