فهرست مطالب
[su_note note_color=”#a631a8″ radius=”10″ class=””]
اگر دوست دارید رمانی سراسر سیاسی بخوانید، احتمالا اولین کتابی که به ذهنتان میرسد، کتاب قلعه حیوانات نوشته جرج اورول خواهد بود. اما از این کتاب معروف جرج اورول چه میدانید؟
[/su_note]
خلاصه کتاب قلعه حیوانات
کتاب قلعه حیوانات که در بسیاری از نسخههای فارسی مزرعه حیوانات ترجمه شده است، نوشته جرج اورول، نویسنده انگلیسی است. این رمان در سال ۱۹۴۵ منتشر شد. درست در سالهایی که بسیاری از دولتهای جهان درگیر نظام کمونیسم و تسلط نیروهای چپگرا بودند. این رمان به روایت داستان مزرعهای میپردازد که حیوانات آن، براساس توافقی با رهبری خوکها، دست به شورش علیه صاحب مزرعه و تصرف مزرعهشان میزنند.
یک شب، میجر پیر، خوک خردمندی که دغدغهای جز آزادی حیوانات نداشت، همه حیوانات را دور هم جمع میکند و برای آنان سخنرانی میکند. او به حیوانات یادآور میشود که سالهاست تحت استعمار وسلطه انسانها هستند. حیوانات با این سخنرانی میجر بسیار احساساتی و هیجانزده شدند و تصمیم به شورش میگیرند. این شورش با موفقیت به پایان میرسد و مزرعه تحت تصرف حیوانات درمیآید.
همه چیز به ظاهر خوب پیش میرود. طبق توافق انجام شده میان اعضای انجمن انقلاب، کارها تقسیم میشود و رفتهرفته قوانین خاصی برای مزرعه وضع میشود. قوانین مزرعه هفت قانون به ظاهر ساده و قابل درک هستند. آنها به ترتیب به این صورت هستند:
همه آنها که روی دوپا راه میروند دشمن هستند.
همه آنها که چهارپا یا بالدار هستند، دوستند.
هیچ حیوانی حق پوشیدن لباس را ندارد.
هیچ حیوانی حق خوابیدن در تخت را ندارد.
هیچ حیوانی حق نوشیدن الکل را ندارد.
هیچ حیوانی حق کشتن حیوان دیگری را ندارد.
همه حیوانات با هم برابرند.
ظاهرا همه چیز به خوبی پیش میرود. اما کمکم تعدادی از حیوانات متوجه میشوند اتفاقات شومی در کار مدیریت مزرعه در شرف وقوع است. اتفاقاتی که خبر از فسادی عمیق در اداره مزرعه توسط خوکها میدهد. بعد از مرگ میجر پیر، همهچیز بدتر و بدتر میشود و فساد عمیقی میان سران اداره کننده مزرعه، ریشه میزند.
قلعه حیوانات، کتابی که به سادگی نمیتوان از کنارش گذشت
جرج اورول کتاب قلعه حیوانات را با هوشمندی و زیرکی هرچه تمامتر نوشته است. او در این کتاب با استفاده از عنصر نمادگرایی، داستان انقلابهای سوسیالیستی و به فساد کشیده شدن آنها را برای مردم عصر خود و نسلهای بعد بازگو میکند. هر شخصیت در کتاب قلعه حیوانات، نماد یک شخصیت موثر در جنبشهای چپگرا است.
او در قالب داستان به شخصیت لنین، استالین، تروتسکی، مارکس و انگلس اشاره میکند. او همچنین به مردم عادی و طبقه کارگر اشاره کرده است. مردمی که با امید بهتر شدن اوضاع، به رهبران خود اعتماد کردهاند و دست به انقلاب زدهاند. اما در نهایت متوجه میشوند که بهرهکشی از آنها تنها صورت عوض کرده است و درواقع هیچ تغییر خاصی در نظام اجتماعی و سیاسی پدید نیامده. چه بسا همه چیز بدتر هم شده است و به اسم قوانین، آزادیهای حداقلی از آنها سلب شده است.
[su_note note_color=”#a631a8″ radius=”10″ class=””]
داستان مزرعه حیوانات، سرگذشت و حتی سرنوشت همه کشورهایی بود که مردمانش، بدون اصلاح چارچوبهای اجتماعی، بدون آگاهی و دانش کافی، دست به شورش و طغیان میزدند. این رمان دقیقا زمانی نوشته شد که جنبشهای چپگرا در اوج قدرت و اقتدار بودند و نظام سوسیالیستی مانند موج طوفان، یک به یک کشورها را در مینوردید.
[/su_note]
چرا باید قلعه حیوانات را خواند؟
حتما شما هم این شوخی را شنیدهاید که کسی با خواندن کتاب قلعه حیوانات تبدیل به مفسر و تحلیلگر سیاسی نمیشود. من هم بااین شوخی موافقم. نظام سیاسی و مناسبات سیاسی آنقدر پیچیده و درهم تنیده هستند که قطعا با خواندن یکی دو کتاب، آنهم کتاب داستانی نمیتوان به توانایی درک آن رسید. اما رمان قلعه حیوانات، یکی از آن کتابهایی است که میتوان خواندنش را به همه توصیه کرد.
کتاب قلعه حیوانات خواننده را به فکر فرو می برد و او را تکان میدهد.[su_highlight background=”#d991e3″ color=”#000000″ class=””]«همه با هم برابرند؛ اما بعضیها از بعضی دیگر برابرترند.»[/su_highlight]این جمله معروف رمان قلعه حیوانات آنقدر میان محاورات مردم رواج پیدا کرد که تبدیل به کنایهای معروف شد. این رمان به شدت واقعگرا است. اورول با بیان واقعیتهای تلخ و عریان از زندگی اجتماعی نظامهای سوسیالیستی، توانست به شهرتی مثال زدنی برسد. داستان این کتاب در ابتدای چاپ نیز شنیدنی است.
در ابتدای کار، بسیاری از ناشران از چاپ این کتاب خودداری کردند. پس از مدتی هم که بالاخره کتاب قلعه حیوانات مجوز چاپ گرفت، این کتاب را در ردیف کتابهای کودک و نوجوانان قرار میدادند. جرج اورول هربار که به کتابفروشیها میرفت مجبور می شد به فروشندگان توضیح دهد که این کتاب برای بزرگسالان نوشته شده و جایش در قفسه کتابهای کودکان نیست.
توصیه میکنم کتاب قلعه حیوانات پادآرمانشهری را بخوانید و درباره آن بیشتر فکر کنید. البته بد نیست قبل از خواندن کتاب قلعه حیوانات، از نظامهای سوسیالیستی قرن بیستم و نیروهای چپگرای آن دوره، اطلاعات مختصری کسب کنید تا درک مفهوم اصلی این کتاب برایتان آسانتر شود.
قسمتهایی از کتاب قلعه حیوانات
[su_highlight background=”#d991e3″ color=”#000000″ class=””]انسان تنها موجودیست که مصرف میکند بی آنکه تولید کند.[/su_highlight]انسان شیر نمیدهد، تخم نمیگذارد، قدرت کشیدن گاوآهن را ندارد، سرعتش آنقدر نیست که بتواند خرگوش بگیرد. با وجود این، انسان اشرف مخلوقات است. اوست که حیوانات را به کار وامیدارد، اوست که در ازای این کار فقط قوت ناچیزی به آنها میدهد تا از گرسنگی نمیرند و مابقی را هم خودش تصاحب میکند.
ما هستیم که زمین را شخم میزنیم و پِهِنِ ماست که زمین را حاصلخیز میکند. با وجود این، هیچ کداممان آه در بساط نداریم.
هر چند گمان ندارد از عدم اعتماد و سوظنهای پیشین چیزی باقی باشد، بمنظور حسن تفاهم بیشتر، اخیراً در طرز ادارهی مزرعه، تغییراتی داده شده است:
تا این تاریخ حیوانات مزرعه عادت احمقانهای داشتند که یکدیگر را «رفیق» خطاب میکردند، از این کار جلوگیری شده. عادت عجیبتری هم جاری بوده است که اساسش نامعلوم است،هر یکشنبه صبح حیوانات از جلوی جمجمهی خوک نری که بر تیری نصب بود با احترامِ نظامی رژه می رفتند، این کار نیز موقوف می شود و در حال حاضر هم جمجمه دفن شده است.
مهمانان وی محتملا پرچم سبزی را که بر بالای دکل در اهتزاز است دیده اند، شاید توجه کرده باشند که سم و شاخ سفیدی که سابق بر آن منقوش بود، در حال، دیگر موجود نیست و پرچم از این تاریخ به بعد به رنگ سبز خالص خواهد بود.
اگر به کتاب هایی با موضوعات تاریخی علاقه دارید رمان جنگ و صلح؛ شاهکار تالستوی از اپلیکیشن ذهن را به شما پیشنهاد میکنم.