فهرست مطالب
یکی از معروفترین رمانهای معاصر فارسی که حتما نام آن را شنیدهاید، رمان سووشون نوشته سیمین دانشور است. رمان سووشون را میتوان نمایندهای از ادبیات معاصر ایران دانست.
این رمان زندگی یک خانواده ایرانی در جریان اشغال ایران توسط متفقین در جنگ جهانی دوم را روایت میکند و این دوره را بدترین وضعیت ایران در صدههای اخیر میداند. این رمان به طرز درخشانی جوهر و روح آن دوران را از نگاه زنی جوان به تصویر میکشد.
این رمان از زمان انتشارش در بیش از ۵۰ سال پیش مورد تحسین قرار گرفته است و به طور گسترده به عنوان روایتی عالی از دورههای دور در نظر گرفته میشود، به غیر از اینکه یک اثر ادبی خیره کننده است، اما ارتباط خود را با دنیای امروز از دست نداده است.
در رمان سووشون سیمین دانشور نه تنها جوهره ایران دهه ۱۳۲۰، بلکه ایران در سراسر قرن بیستم و آنگونه که ما امروز میشناسیم را به تصویر کشیده است.
برای آشنایی بیشتر با این اثر برجسته با این خلاصه کتاب همراه شوید.
شناسنامه کتاب سووشون
- عنوان اصلی : سووشون
- نویسنده: سیمین دانشور
- کشور: ایران
- سال انتشار: ۱۳۴۸
- ژانر: رمان، تاریخی
- مناسب برای: همه افراد
- امتیاز کتاب: ۳.۹۵ از ۵ (بر اساس وبسایتgoodreads.com)
معرفی کتاب
سووشون نوشته سیمین دانشور یکی از تحسینشدهترین رمانهای ایرانی و اولین رمان فارسی نوشته یک زن است. این کتاب از زمان انتشارش در سال ۱۳۴۸ تاکنون بیش از ۵۰۰ هزار نسخه فقط در ایران فروش داشته است و تا به حال به زبانهای انگلیسی، روسی، ژاپنی، فرانسوی، عربی، چینی، آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی و ترکی ترجمه شده است.
این اثر، یکی از بهترین داستانهای ایرانی است. زیرا داستانی را روایت میکند که همراه با خود امید را برای خوانندگان به ارمغان آورد و رخوت و ناامیدی را از بدنه جامعه و از قلم نویسندگان پاک کرد. برخی از منقدین ادبی، سووشون را آغازگر فصلی تازه در داستاننویسی ایران به شمار میآورند.
سیمین دانشور، این کتاب را به همسرش جلال آل احمد تقدیم کرده است که در سال انتشار رمان سووشون از دنیا رفت.
عنوان رمان یعنی سووشون اشاره به مراسم عزاداری باستانی دارد که در آن شرکت کنندگان برای مرگ سیاوش، یکی از قهرمانان شاهنامه، عزاداری میکنند.
در این رمان همانطور که سیاوش برای اثبات بی گناهیاش از میان آتش گذشت، یوسف و زری و کشورشان نیز باید از چنین مصیبتی بگذرند. همانطور که سیاوش توسط بیگانگان مورد خیانت قرار گرفت و کشته شد، ایران نیز در میان دزدان بیگانه گیر افتاده است و باید قبل ازنابود شدن راهی برای زنده ماندن خود بیابد.
سیمین دانشور با به تصویر درآوردن آثارش مخالف بود و اجازه اقتباس را نمیداد. با این حال منیژه محامدی، نمایشنامهای از این اثر اقتباس کرد که در اسفند سال ۱۳۷۹تا اردیبهشت ۱۳۸۰ با بازی افسانه بایگان و محمد اسکندری در تئاتر شهر به روی صحنه رفت.
پس زمینه تاریخی رمان سووشون
داستان سووشون در شیراز و در آخرین سالهای جنگ جهانی دوم و پس از تهاجم نیروهای متفقین و اشغال جنوب ایران توسط ارتش بریتانیا اتفاق میافتد. این کتاب در ۲۳ فصل، زندگی یک خانواده طبقه متوسط در این دوره را روایت میکند.
در آن دوره از تاریخ حضور نیروهای اشغالگر و فشارهای وارده بر بافتهای اقتصادی و اجتماعی جامعه همراه با افزایش قیمت مواد غذایی که به تنش و درگیری در جامعه محلی کمک میکرد، زندگی روزمره همه را دچار آشفتگی کرده بود.
داستان از نگاه زری روایت میشود، زنی متاهل و خوشبخت که برای محافظت از خانوادهاش تلاش میکند، اما رفتارش با رفتار زن ایرانی که بهطور سنتی به حاشیه رانده شده در تضاد است. سووشون از طریق افکار و تفکرات زری و همچنین از طریق رویدادها و حوادثی که رخ میدهد بعد اجتماعی-تاریخی داستان را پیش میبرد.
بخشهایی از داستان چیزهایی است که زری مستقیماً تجربه نکرده است و از طریق گزارش دیدارهای اجتماعی و دیگر برخوردهای زری با دوستان و بستگانش بازگو شده است.
خلاصه کتاب سووشون
رمان با مراسم عروسی دختر فرماندار منطقه شروع میشود. تمام قهرمانان و شخصیتهای مهم داستان در این عروسی، حضور دارند از جمله یوسف و زری، و سایر مهمانها که نیمی از آنها سربازان اشغالگران هستند.
یوسف اربابى است آگاه، تحصیلکرده در فرنگ که سرد و گرم روزگار را چشیده است. او که همیشه معلم و مراقبِ رعیتش بوده نمیتواند حضور اشغالگران را تاب بیاورد.
در میان مهمانی بحثهای کوچکی در مورد سیاست به وجود میآید. در حالی که یوسف علیه اشغال موضع میگیرد، برادر بزرگترش، خان کاکا، امیدوار است که بتواند بر اعضای ارتش بریتانیا تأثیر بگذارد تا به او کمک کنند به مجلس راه پیدا کند.
در این رمان، شیراز شهری به تصویر کشیده شده است که عظمت باستانیاش رو به زوال گذاشته و آثار اشغال آن را از نظر فیزیکی در معرض خطر قرار داده است. یوسف در مراسم عروسی با مک ماهون، خبرنگار جنگی ایرلندی دوست میشود.
اگرچه ایران استعمار مستقیم اروپایی را تجربه نکرده است، اما این رمان به تعدادی از نهادهای نوعاً استعماری اشاره میکند که در زندگی ایرانی نفوذ کردهاند، مانند مدرسه مبلغان که زری در آن تحصیل میکند و بیمارستان مبلغان که فرزندانش در آن متولد شدهاند.
از جمله شخصیتهای اروپایی برجسته در این مهمانی، گروهبان سینگر است که به گفته زری، ۱۷ سال قبل به ایران آمده تا چرخ خیاطی سینگر را به زنان ایرانی بفروشد. با این حال، در زمان وقوع رمان، سینگر دیگر نه یک فروشنده بلکه یک افسر نظامی با لباس بریتانیایی است.
یوسف که یک زمیندار خیرخواه و مورد احترام است، از فروش محصولاتش به ارتش اشغالگر امتناع میکند. او نمیخواهد ببیند رعایایی را که از او زمین اجاره میکنند درحالی که مردم شیراز به خاطر سربازان انگلیسی و روسی گرسنگی بکشند.
برادر یوسف، خان کاکا که به دنبال یافتن راهی برای بدست آوردن پول است، به یوسف پیشنهاد میکند که محصول خود را به سربازان ارتش بفروشد و گرنه آنها محصولش را میبرند. اما یوسف در جواب میگوید:
“هیچ چیز عجیب و جدیدی در مورد آمدن خارجیها بدون دعوت به اینجا وجود ندارد، خان کاکا. آنچه از آن نفرت دارم احساس حقارتی است که در همه شما ایجاد شده است. در یک چشم به هم زدن همه شما به دلال، کارگر و مترجم آنها تبدیل شدهاید. حداقل اجازه دهید یک نفر در مقابل آنها بایستد تا با خود فکر کنند “خب، بالاخره یک مرد واقعی پیدا کردیم.”
همتایان یوسف او را ایدهآلیست میدانند. او با توجه به این تصویر، سهمیه قند و کوپن غذای خود را از دولت میگیرد و بین رعایای فقیر روستاها توزیع میکند.
برخلاف یوسف، که درگیر وقایع سیاسی و تاریخی دراماتیک روز است، همسر یوسف یعنی زری، به عنوان یک قهرمان آرام و غیرمتعارف ظاهر میشود. بیشتر رمان از دیدگاه او روایت میشود. دغدغه اصلی زری خانوادهاش است. او مشغول سه فرزندش (یک پسر و دو دختر دوقلو) است و در انتظار فرزند چهارم خود است.
همانطور که یوسف رهبری و سازماندهی مقاومت در برابر اشغالگران خارجی را بر عهده دارد، زری بیسروصدا کارهای زنانه خود را انجام میدهد: مادری میکند، به افراد بدبخت و بیچاره کمک میکند، از شوهرش حمایت میکند. اما در تمام این مدت او تعداد فزایندهای از سؤالات را در مورد سرکوب زنان در مواجهه با سلطه مردان در سر میپروراند.
زری این سرکوب مبتنی بر جنسیت را به طور موازی با رنجی که ایرانیان زیر یوغ سلطه بیگانگان میکشند، مقایسه میکند. با این حال، زیر سؤال بردن تسلط مردان، عمدتاً در خلوت رخ میدهد. خواننده از طریق گفتوگوی درونی زری با خودش، متوجه این گرفتاری روانی میشود.
کار خیریه زری در محلههای فقیرنشین شیراز یکی از معدود راههایی است که او میتواند فراتر از نقش همسر و مادر فداکار در خانه به جامعه خود کمک کند.
زرى با رویهاى محافظه کارانه از شوهرش مىخواهد جوانب احتیاط را رعایت کند، اما اندکى بعد از سوى شوهر و پسرش، ترسو خوانده مىشود. این زن که در پى حفظ حریمِ امنِ خانهاش است، از دنیا هیچ نمىخواهد جز آرامش و امنیت. اما ناگزیر است با شوهرش همپا شود.
زیرا یوسف مسئولیتى بزرگتر از زرى بر شانه دارد و در قبال رعایایش احساس وظیفه مىکند. چهار چوب امن یوسف حریمى است که مىباید به دورِ رعایایش نیز کشیده شود.
اما در پایان رمان زمانی که کابوسهای مکرر زری درباره مرگ همسرش واقعی میشود، شخصیتش تغییر میکند. آخرین باری که یوسف برای دادن غذا به رعایای خود میرود، زنده به خانه بر نمیگردد. گفته میشود قاتل او یکی از رعیتهایی است که برای او کار میکرده، اما این ظن وجود دارد که افسر انگلیسی گروهبان سینگر مسئول مرگ یوسف باشد.
زری در اندوه خود فرو میرود. سپس، به جای تبدیل شدن به یک بیوه ساکت و سوگوار، به عنوان حامی صریح شوهرش و هدفی که برای آن مبارزه میکرد ظاهر میشود.
زری به دیگران میگوید که یوسف مرده است زیرا میخواست غله داخل انبارش را برای کشاورزان خودش نگه دارد. این نشان میدهد که زری زنی است که در عین وفادار ماندن به ساختار خانواده، بسیار فراتر از نقشی که برای یک زن قائل بودند، عمل میکند. در حالی که شوهرش زنده بود، او از سرپیچی جسورانه خودداری میکند، اما پس از کشته شدن پوسف، به زنی جسور تبدیل میشود.
زری با سرپیچی از دستورات مقامات محلی اقدام به برگزاری مراسم تشییع برای یوسف میکند. عزاداران که به سرعت بر تعدادشان افزوده میشود، خیلی زود توسط نیروهای دولتی متفرق میشوند تا از ایجاد تظاهراتی گسترده جلوگیری شود. زری مجبور میشود شبانه یوسف را بدون تشریفات دفن کند.
در پایان زری میگوید که میخواست فرزندانش را «با عشق در محیطی آرام» بزرگ کند، اما در عوض آنها را «با نفرت بزرگ خواهد کرد» و عهد میکند که اسلحه را در دستان پسرش بگذارد تا انتقام یوسف را بگیرد.
تحلیل کتاب سووشون
برخی از مفسران شباهتهایی را میان زری و خود دانشور که مانند زری در مدرسه مبلغان بریتانیایی در شیراز تحصیل کرده است، یافتهاند. همچنین معتقدند بین یوسف و شوهر دانشور، جلال آل احمد تشابهاتی صورت گرفته است.
دانشور در شیراز بزرگ شده و بیتردید در داستانی که روایت کرده، عناصری از زندگینامه خودش نیز وجود دارد. جلال آل احمد، در سال انتشار سووشون درگذشت اما این رمان به برخی از دغدغههای غربزدگی او شکلی داستانی میبخشد.
جلال آل احمد از روشنفکران هم دوره خود خواسته بود که از اروپا دور شوند و در فرهنگ خود ایران منابعی برای پیشرفت بیابند. با نوشتن رمان سووشون به نظر میرسد دانشور نیز از بازگشت به ریشههای سنتی حمایت میکند. او در این اثر، فولکلور و اسطوره ایرانی را به طرز ماهرانهای در فضایی مدرن در کنار هم قرار داده است.
یوسف تناسخ سیاوش است، اما از برخی جهات شبیه جلال آل احمد است. یوسف با رهبران قبایل، کمونیستها و کوچ نشینان بحث و مذاکره میکند. معلوم است که او راه خود را پیدا کرده است، اما این راه چیست (غیر از مقاومت در برابر تحقیر خارجی) چندان روشن نیست. یوسف. سنتگرایی رمانتیک و اربابی خیرخواه برای رعایای خود است.
زری شخصیت پیچیدهای است که از زیر سوال بردن آداب و رسوم جامعه خود نمیترسد. هنگامی که شوهرش، یوسف، برخلاف توصیه برادرش، از فروش محصول خود به انگلیسیها امتناع میکند، زنجیرهای از وقایع را به راه میاندازد که منجر به پایان انفجاری و غم انگیز رمان میشود.
تصویر دراماتیک مرگ و خاکسپاری یوسف به عنوان سرنوشت گریز ناپذیر قهرمانی تسلیم ناپذیر که توسط نیروهای بیعدالتی و فریب تسخیر شده است، مفاهیم استعاری عنوان رمان را منعکس میکند که به آیین باستانی عزاداری سووشون در ایران اشاره دارد.
تکرار نامها و شخصیتهایی مانند سودابه، خسرو و رستم در رمان، که همگی برگرفته از افسانه سیاووش هستند و گسترش قحطی و پیشروی متعاقب آن پس از اشغال منطقه توسط متفقین، ابهام کمی در مورد نمادین بودن این اثر باقی میگذارد. درواقع میتوان گفت رمان سووشون بازگویی مدرن افسانه باستانی سیاوش است.
سووشون، بر خلاف داستانهای کلاسیک، که در آن فضای روایت اغلب فراتر از مرزها گسترش مییابد، این فضا را به اندازه یک خانه کوچک میکند. اما این خانه نمادی از خود کشور است و داستان آن درگیر رویدادهای مهم تاریخ معاصر ایران است که باعث شده این رمان به روایتی رمزی سیاسی و تاریخی تبدیل شود. به همین دلیل خواننده را در یک تغییر دائمی از دنیای کوچک خانواده به چارچوب بزرگتر کشور درگیر میکند.
کنایههای استعاری این رمان به طور ویژهای مخالفان سیاسی و روشنفکران معاصرش را برانگیخت. این کتاب همچنین یک موفقیت عمومی به دست آورد و بسیاری از خوانندگان مجذوب محیط، زبان و تکنیکهای روایی رمان شدند.
بسیاری دیگر مجذوب داستان دانشور درمورد زری، قهرمان رمان شدند که در پاسخ به تغییر بخت و اقبالش، از یک زن خانهدار حامی فرزندان و خانوادهاش به زنی سرکش که قادر به تصمیم گیریهای شجاعانه است، تغییر میکند با بی عدالتی مبارزه میکند و مبارزه را ادامه میدهد.
زری، همانطور که برخی منتقدان اشاره میکنند، برخلاف زنان اثیری دست نیافتنی ادبیات کلاسیک فارسی، یا زنان سقوط کرده نخستین رمانهای اجتماعی فارسی، به گونهای ملموستر به تصویر کشیده شده است.
زری یک زن «واقعی» است که شخصیتی در حال تکامل را به نمایش میگذارد و نشان دهنده تلاشی پیشگام برای بررسی جنبههای چندوجهی زندگی زنان، بدون کلیشههای ایدئولوژیک یا جنسی است.
همچنین بیشتر منتقدان شیوایی بیآرایش نثر سووشون را ستودهاند که گاه با استفاده از گویش و اصطلاحات شیرازی رنگ آمیزی میشود.
اگر به خواندن رمانهای کلاسیک علاقه دارید، آشنایی با کتاب زیر هم میتواند برایتان جالب باشد.
خلاصه کتاب کلبه عمو تام
کلبه عمو تام نوشته هریت بیچر استو، یک رمان ضد بردهداری است که تاثیر زیادی بر جنگ داخلی آمریکا و موضوع بردهداری در آمریکا گذاشته است.
جملاتی از متن رمان سووشون
“بعضى آدمها عین یک گل نایاب هستند، دیگران به جلوهشان حسد مىبرند. خیال مىکنند این گل نایاب تمام نیروى زمین را مىگیرد. تمام درخشش آفتاب و ترى هوا را مىبلعد و جا را براى آنها تنگ کرده، براى آنها آفتاب و اکسیژن باقى نگذاشته. به او حسد مىبرند و دلشان مىخواهد وجود نداشته باشد. یا عین ما باش یا اصلا نباش.”
“خوب که فکرش را مىکنم مىبینم همه ما در تمام عمرمان بچههایى هستیم که به اسباب بازىهایمان دل خوش کردهایم و واى به روزى که دلخوشیهایمان را از ما مىگیرند، یا نمىگذارند به دلخوشیهایمان برسیم.”
“خاندانم که بر باد رفت یوسف برایم نوشت. خواهر سعی کن روی پای خودت بایستی. اگر افتادی، بدان که در این دنیا هیچکس خم نمیشود دست ترا بگیرد بلندت کند. سعی کن خودت پا شوی.”
“آدم با کسى در زندگیهاى قبلى دمخور بوده، بعد از او جدا شده. هى به دنیا مىآید تا او را پیدا کند. فراق مىکشد و انتظار مىکشد، وقتى پیدایش کرد و شناختش مگر مىتواند ولش کند؟”
“آدمیزاد چیست؟ یک امید کوچک، یک واقعه خوش چه زود میتواند از نو دست و دلش را به زندگی بخواند؟ اما وقتی همهاش تودهنی و نومیدی است، آدم احساس میکند که مثل تفاله شده، لاشهای، مرداری است که در لجن افتاده.”
“ما غیر از آرزوهاى بزرگ تقصیرى نداشتیم.”
“اگر آدم گناه کرد و موفق شد، آن گناه به عقیده خودش و دیگران گناه نیست ولی اگر موفق نشد، آن وقت گناه، گناه است و باید جبرانش کرد.”
“کاش دنیا دست زنها بود، زنها که زاییدهاند یعنی خلق کردهاند و قدر مخلوق خودشان را میدانند. قدر تحمل و حوصله و یکنواختی و برای خود هیچ کاری نتوانستن را. شاید مردها چون هیچوقت عملا خالق نبودهاند، آنقدر خود را به آب و آتش میزنند تا چیزی بیافرینند. اگر دنیا دست زنها بود، جنگ کجا بود؟”
“آن دورهها که مردم به شراباً طهور دسترسی پیدا میکردند و میخوردند و حافظ میشدند، گذشت. حالا باید شراباً باروت قورت بدهند. آن وفتها که مردم لب جوی آب مینشستند و گذر عمر را میدیدند و دلیدلی میکردند و از تمام نعمتهای دنیا، یک گل عذار بسشان بود گذشت. حالا باید کناره سیلگیر بایستند و عمر، همچین از روبهرو بیاید سیلی به صورتشان بزند که رب و ربشان را یاد کنند.”
“کاش من هم اشک داشتم و جای امنی گیر میآوردم و برای همۀ غریبها و غربتزدههای دنیا گریه میکردم. برای همۀ آنها که به تیر ناحق کشته شدهاند و شبانه دزدکی به خاک سپرده میشوند.”
“در هر جنگی هر دو طرف بازنده است.”
“یوسف میگفت: برای پدران ما آسانتر بود و اگر ما نجنبیم برای پسران ما سختتر میشود. پدران ما با یک مدعی طرف بودند و متاسفانه در برابرش تسلیم شدند و حالا ما با دو مدعی طرف هستیم. فردا مدعی تازه نفس سوم هم از راه میرسد و پسفردا مدعیان دیگر…همهشان به مهمانی بر سر این سفره می آیند.”
“آدم برای کارهایی که بوی خطر از آنها میآید باید آمادگی روحی و جسمی داشته باشد و آمادگی او درست برخلاف جهت هرگونه خطری بود. میدانست نه جرأتش را دارد و نه طاقتش را. اگر این همه وابستۀ بچهها و شوهرش نبود، باز حرفی.”
“عروس روی زین اسب مینشیند تا همیشه بر سر شوهرش سوار باشد.”
“یوسف بخنده گفت: «میتوان یادت بدهم. درس اول شجاعت برای تو فعلا این است. همان وقت که میترسی کاری را بکنی، اگر حق با تُوست، در عین ترس آن کار را بکن. ای گربه ملوس من!”
“گریه نکن خواهرم. در خانهات درختی خواهد رویید و درختهایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت و باد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درختها از باد خواهند پرسید: در راه که میآمدی سحر را ندیدهای!”
معرفی نویسنده
سیمین دانشور، یکی از شناخته شدهترین پیشگامان نویسندگی زنان ایران است. سیمین دانشور در ۸ اردیبهشت ۱۳۰۰ در شیراز به دنیا آمد، پدرش محمدعلی (پزشک) بود و مادرش قمرالسلطنه حکمت نقاش بود و مدیر هنرستان دخترانه. خودش در امتحان نهایی دیپلم شاگرد اول کل کشور شد.
در سال ۱۳۲۰ برای تحصیل در رشته ادبیات فارسی به دانشگاه تهران رفت. او در دانشگاه با جلال آل احمد ملاقات کرد و سپس ازدواج کردند. دانشور در سال ۱۳۳۱ با کمک هزینه تحصیلی فولبرایت به ایالات متحده سفر کرد تا در دانشگاه استنفورد کالیفرنیا در رشته نویسندگی خلاق تحصیل کند. او پس از بازگشت به ایران به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران درآمد و بیش از ۲۰ سال در دانشگاه درس میدهد.
دانشور در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی ایران نقش زیادی داشت و نخستین رییس کانون نویسندگان ایران بود. او زنانی مستقل و امروزی را در آثارش همچون سووشون، جزیره سرگردانی، ساربان سرگردان و مجموعه داستانها خلق کرد. دانشور اگرچه بعد از سووشون آثار دیگری نیز داشته است، اما هیچ کدام از نظر محبوبیت از سووشون فراتر نرفتند.
دانشور علاوه بر نوشتههای خود، داستانها و درامهای برجستهای را به فارسی ترجمه کرده است مانند: باغ آلبالو اثر آنتون چخوف، نامه قرمز ناتانیلهاثورن، کشور محبوب گریه کن آلن پاتون، کمدی انسانی ویلیام سارویان، بئاتریس آرتور شنیتسلر و جورج برن آرتور شنیتسلر.
دانشور سرانجام در ۱۸ اسفند سال ۱۳۹۰ در تهران درگذشت. خانه او و جلال اکنون به شکل موزه درآمده است.
اگر به خواندن آثار کلاسیک و برترین کتابهای جهان علاقه دارید با دانلود اپلیکیشن ذهن میتوانید مجموعهای از برترین کتابها را در کمترین زمان مطالعه نمایید.