فهرست مطالب
در این مقاله قصد داریم تا تفاوت های مهم و اصلی بین بهره وری و کارایی را بازگو کنیم و همچنین شما را راهنمایی کنیم تا دریابید که کدام یک از آن ها بهتر در دستیابی به اهداف، به شما کمک می کنند.
بهره وری در مقایسه با کارایی و تاثیرگذاری، در واقع تفاوت میان کیفیت و کمیت می باشد. شخص خلاق و بهره ور، شخصی است که با انجام دادن کارها به صورت کامل و بدون نقص شناخته میشود. گرچه اگر آن ها استراتژی های خود را برای بلند مدت تنظیم کرده باشند، ممکن است دستاوردهای آن ها برای مدت زمان کوتاهی باقی بماند و پس از مدتی از بین برود. در اغلب زندگیها، بهره وری و کارایی با یکدیگر متفاوت هستند.
هنگامی که بر روی بهرهوری تمرکز میکنید، اولین مسئلهای که به آن ضرر می رسانید، کارایی و تاثیر گذاری می باشد. نباید تنها بر روی یکی از این دو مورد تکیه کرد، بلکه باید هر دوی آن ها را به انجام رساند.
بهره وری در زندگی
اندازه گیری میزان بهره وری در زندگی معمولاً با دقت و قاطعیت بالایی انجام می شود؛ بنابراین اکثر افراد تمرکز خود را بر این مسئله قرار میدهند. اغلب بهره وری را توسط اندازه گیری میزان موفقیت و خروجی کارهای یک شخص اندازه گیری می کنند. اگر در ماه خرداد۲ کتاب و در ماه تیر ۴ کتاب مطالعه کرده باشید، بنابراین در ماه تیربهره وری بیشتری از خود نشان داده اید.
در تجارت، میزان بهره وری توسط مقایسه کارمندان در ادارات و مکانهای مختلف اندازهگیری میشود. برای مثال، شرکتی در کالیفرنیا که در ماه مارس ۶۰ هزار دلار درآمد داشته است، در حالی که شرکتی در فلوریدا ۵۰ هزار دلار در ماه مشابه درآمد داشته است. بنابراین شرکت اول میزان بهرهوری بیشتری از خود نشان داده است.
نقطه کور بهره وری
از آن جایی که اغلب افراد میزان بهرهوری را توسط محاسبه کردن میزان خروجی اندازه گیری می کنند، ممکن است حتی برای ی کبار هم که شده، حس کرده باشید که بهره وری تمام چیزی است که به آن نیاز دارید.
اگر صاحب کار یا شخصی که بر کارهای شما نظارت می کند، از شما می خواهد که تا انتهای روز گزارش مهمی را برای او تهیه کنید، آن ها فکر میکنند که درخواست شان کاملاً منطقی می باشد. این در حالی است که نوشتن و ایجاد این گزارش تنها ۳۰ دقیقه از زمان شما را می گیرد، اما این تنها کاری نیست که شما در طول روز باید آن را انجام دهید و وظایف دیگری نیز دارید.
اگر نوشتن گزارش تنها وظیفه شما می باشد، بنابراین باید قبول کنید که تا انتهای روز آن را انجام دهید. اما تصور کنید اداره ای که در در آن کار می کنید کارمندی جدید را استخدام کرده است و شما قبول کرده اید تا تمام پروسههای کار را به فرد مورد نظر آموزش دهید.
بسته به پیچیدگی نقش و میزان مشارکت فرد جدید، این کار ممکن است تمام روز طول بکشد تا بتوانید مراحل کار را به طور کامل برای او توضیح دهید. همچنین تصور کنید که علاوه بر این کار، وظایف دیگری از پیش برای شما باقی مانده است که باید آن ها را تا مدت زمان معین شده انجام دهید.
بنابراین، هم اکنون بهتر می توانید درک کنید که اگر تنها شاخص شما برای اندازه گیری میزان بهره وری یک شخص، خروجی کار و موفقیت های او باشد، بنابراین اطلاعات مهم و کلیدی را در نظر نمی گیرید و احتمال این که در محاسبات خود اشتباه کنید وجود دارد.
حتی ممکن است شخصی که تصور می کنید، در هفته ای که در آن قرار دارید، کم تر از هفته پیش بهرهوری داشته است، اما در واقع میزان بهره وری او، در این هفته، بسیار بیشتر از هفته قبل بوده است.
تاثیر گذاری و کارایی، آن روی سکه ی بهره وری
بهره وری، بر روی میزان کار خروجی شما تمرکز میکند؛ بنابراین کارایی و تاثیر گذاری بر روی کیفیت کار تاکید میکند، که در واقع تمرکز اصلی آن بر روی صرفه جویی در زمان یاصرفه جویی در منابع موجود میباشد.
می توانید بهره وری را به عنوان پاداشی برای فروشی که به دست آورده اید در نظر بگیرید، و کارآیی و تاثیرگذاری را به عنوان پولی که پس از پرداخت هزینههای دیگر، با خود به همراه دارید و به خانه می برید در نظر بگیرید.
کارایی نیز به نحوی با کیفیت کاری که به طور مستقیم به زمان مرتبط است محاسبه میشود. برای مثال، فرض کنید که دو نفر در سازمانی کار میکنند که روزانه باید صد مشتری را ارزیابی کنند. شخص اول در مدت زمان خاصی که با ۱۵۰ مشتری تماس گرفت به عدد مورد نظر رسید، اما شخص دوم پس از این که با ۳۰۰ نفر تماس گرفت به این عدد دست پیدا کرد.
گرچه هر دو به نقطه عطف مربوط به بهرهوری خود رسیدند، اما شخص اول کارآمدتر بود؛ زیرا تنها ۵۰ تماس اضافه گرفت تا به عدد مورد نظر برسد؛ در حالی که شخص دوم مجبور شد تا با ۲۰۰ نفر دیگر نیز تماس بگیرد.
آیا مفهومی به نام کارایی بیش از حد وجود دارد؟
درست مانند مفهوم بهره وری، اگر بخواهیم تنها بر روی کارایی و اثربخشی تمرکز کنیم، ممکن است با عواقب ناخواسته ای روبه رو شویم. شما قصد ندارید تا کار خود را به صورت عجولانه به پایان برسانید.
چالش ها، اشتباهات و شکست ها در واقع بخشی از رشد و دست یابی به نتایج دلخواه هستند.
زمانی که بیش از حد بر روی کیفیت دلخواه تمرکز می کنید، در واقع خود را با شک و تردید،د اضطراب و تعصب بی جا احاطه می کنید. اگر شخصی هستید که یک تیم یا گروه خاصی را رهبری می کنید، ممکن است تیم شما از تولید کردن کم ترین محصول خودداری کنند؛ زیرا می ترسند که مرتکب اشتباه شوند.
یکی از مطالعاتی که انجام گرفته است نشان می دهد حتی افراد بسیار موفق مانند استیو جابز نیز، در تمامی زمینهها کمال گرا نیستند و دچار نقاط ضعف هستند.
کمال گرایی باعث می شود تا اکثر مردم از تصمیم گیری خودداری کنند، زیرا اضطراب موجود از ارتکاب اشتباه، باعث میشود تا همواره رو به عقب برگردند.
تعادل بین بهره وری و کارایی
هنگامی که سعی دارید تا اهمیت بین بهره وری و کارایی را مقایسه کنید، باید بدانید که به هر دو نیاز دارید و هر دوی آن ها حائز اهمیت می باشد.
رسیدن به اهداف و نتایج دلخواه، احساسی بسیار عالی می باشد، اما در عین حال مایل هستید تا هزینه ها ی موجود برای این موفقیت را نیز اندازه گیری کنید.
باید زمان و منابع مورد نیاز برای دست یابی به اهداف خود را کنترل کنید و آن را در نظر بگیرید. ممکن است در برهه زمانی خاصی، بازده و خروجی شما کاهش پیدا کند، بنابراین به این نتیجه می رسید که در کار انجام شده اشتباهات زیادی وجود دارد و نیاز است تا توجه بیشتری به آن نشان دهید.
این کاهش بازده در موقعیت مشابه دیگری نیز قرار دارد، و آن هنگامی میباشد که در رابطه با کیفیت کار یا کمال گرایی مورد نظر خود نگرانی خاصی داشته باشید. افراد کمال گرا معمولاً ترس بیش از حد از شکست دارند که این ترس باعث می شود تا آن ها همواره میزان خلاقیت و تولید خدمات و محصولات خود را در سطح خاصی حفظ کنند و به پیشرفت در این زمینه فکر نکنند.
استراتژی هایی وجود دارند که با استفاده از آن ها می توانید نتایج خود را به حداکثر برسانید.
-
نسبت به زمان و منابع خود قاطع باشد
سعی کنید کار خود را با تلاش برای حفظ سطح فعلی تولیدات خود شروع کنید؛ در حالی که منابعی که در حال استفاده از آن ها هستید را کاهش میدهید. این استراتژی نیازمند این است که در رابطه با اهداف خود قاطع باشید.
اگر قصد دارید تا میزان کارایی خود را بدون تاثیر گذاری بر بهره وری افزایش دهید، چه کاری انجام انجام می دهید؟ یک استراتژی ساده برای این کار، بازبینی تمام کمپینهای بازاریابی موجود است. پس از اتمام این بررسی، می توانید کمپین های خود را بر اساس بازده سرمایه گذاری به دستآمده رتبه بندی کنید. پس از آن، می توانید میزان بهره وری و کارایی خود را توسط تخصیص دوباره پول مورد نظر که پیش از این کمتر از ۱۰ درصد از آن را صرف تبلیغات کرده بودید شروع کنید و این دفعه، بیشتر از ۱۰ درصد از این پول را در امر تبلیغات هزینه کنید.
۱۶ راه تضمینی برای چالش ۹۰ روزه تغییر نگرش در زندگی
-
تلفات را کاهش دهید
یکی دیگر از استراتژی هایی که به شما کمک می کند تا نتایج و تاثیر دلخواه را ایجاد کنید، تمرکز بر روی کاهش میزان تلفات میباشد. برای بار دیگر عرض میکنیم که قصد ما به کارگیری تکنیک ها و روش هایی می باشد که به طور مثبت بر روی کارایی و بهرهوری شما تاثیر می گذارند.
تصور کنید اشیا و وسایل گران قیمتی در اختیار دارید که با داشتن اشیای مشابه، اما با قیمت پایینتر نیز می توانید همان وظایف و کارها را انجام دهید. با کاهش وسایل و ابزار گران قیمت و استفاده از ابزار مشابه و ارزان قیمت تر، می توانید تلفات و هزینه هایی که هدر میدهید را کاهش دهید.
درست مانند مثالی که در آن شرکت کالیفرنیا پول بسیار بیشتری نسبت به شرکت فلوریدا صرف کرد، آیا گزینه های موثر، اما در عین حال مقرون به صرفه تری وجود دارند که هنوز مورد بررسی قرار نگرفته اند؟ ایده ای که بسیار موثر میباشد این است که هزینه های خود را به صورت سالانه بررسی کنید تا ببینید که آیا امکان دارد تا در بخشهایی از هزینههای خود صرفهجویی کنید یا آن ها را بهبود دهید. اگر از این بابت مطمئن نیستید، می توانید با بازدید هایی که از بازار انجام میدهید، ببینید که آیا قیمت های شما در راستای بازار امروزه می باشند یا خیر. می توانید این تکنیکها را در زندگی شخصی خود و اقتصاد زندگی خود نیز به کار بگیرید.
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا شرکت های بیمه ی ماشین به شما وعده می دهند که هزینه های بیمه ی ماشین شما را تا ۴۰ درصد کاهش می دهند؟ این به این دلیل است که معمولا افراد خودروی خود را به صورت منظم تعویض نمی کنند. از آن جایی که خودروی شما دائما در حال استفاده می باشد، معمولا هر سال ارزش خود را نسبت به سال پیش از دست می دهد.
۱۲ روش برای افزایش بهره وری در محیط کار
-
اهداف خود را اولویت بندی کنید
سومین رویکردی که میتواند به شما کمک کند تا تعادل بین بهره وری و کارایی را حفظ کنید، این است که اهداف خود را اولویت بندی کنید.
هدف شما این است که تصمیم بگیرید چه چیزی برای شما حائز اهمیت می باشد و حاضر هستید سایر اهدافی که کم تر حائز اهمیت میباشند را برای هدف مهمی که در سر دارید، از دست بدهید. برای مثال، در دنیای مدرن امروز، صنعت کامیون به شدت رقابتی میباشد و در نتیجه، رانندگان کامیون باید بتوانند هزینه های خود را تا حد امکان پایین نگه دارند تا کارایی بیشتری را ایجاد کنند. آن ها برای این که بتوانند هزینه های خود را کنترل کنند، هرگز یک کامیون را خالی نگه نمی دارند و همیشه باید محصولی همراه آن ها باشد.
اگر آن ها باید محموله ای را در شهر میامی تحویل دهند، باید مطمئن شود که در راه برگشت از این شهر نیز محموله ای را به همراه دارند تا آن را به شهر بعدی برسانند. زمانی که یک راننده کامیون قادر نیست تا برای راه برگشت خود محموله یا بار خاصی تهیه کند، آنها در واقع منابع و زمان خود را هدر می دهند. دراین صورت شما هزینه ای را هدر می دهید و سود زیادی به دست نمی آورید. برای اینکه آن ها مطمئن شوند که هزینههایشان کنترل شده میباشد، باید اهداف خود را اولویت بندی کنند.اگر اهداف خود را اولویت بندی نکنند، قادر نیستند تا هزینههای خود را کنترل کنند و حتی ممکن است به آن ها خسارت وارد شود. کمال گرایی به شما می گوید که “شما باید تمامی اهداف خود را عملی کنید و به آن ها برسید، یا هیچ یک از آن ها را نداشته باشید.”
هنگامی که با تصمیم های سخت رو به رو می شوید، لحظه ای را به خود استراحت دهید و مشخص کنید که کدام یک از این تصمیم ها بیشتر از همه حائز اهمیت میباشند. اگر می توانید تنها به یک یا دو هدف خود برسید، کدام یک از آن ها تاثیر بیشتری برای شما به همراه خواهد داشت؟ سپس، راهی را برای رسیدن به بهره وری و کارایی در نظر بگیرید. در مثال راننده کامیون، آن ها محموله ی خود را توسط پایین آوردن قیمت در مسیر برگشت به دست آوردند. درعین حال،توانستند میزان کارایی خود را افزایش دهند، زیرا هزینه های خود را پوشش دادند و با کم کردن هزینه ها، میزان کمی سود به دست آوردند. راننده کامیون میزان بهرهوری خود را افزایش داد، زیرا انتخاب او بین هزینه عادی و هزینه کاهش یافته نبود، بلکه انتخاب این راننده بین بار خالی و میزان کاهش یافته از بار برگشتی بود.
نتیجه گیری
با سنجیدن منابع و زمان در دسترس، کاهش این خطرات و تلفات و اولویت بندی به اهداف خود، می توانید میزان کارایی و بهرهوری خود را تا حد زیادی افزایش دهید. هدفی که برای زندگی خود تعیین کرده اهمیتی ندارد؛ بلکه همیشه از کار کردن با کارایی بیشتر و حفظ تعادل آن با بهره وری بیشتر، مزایای زیادی به دست خواهید آورد.