فهرست مطالب
ادبیات کهن ایران، همیشه طرفداران خاص خودش را داشته است. در این میان کتابهایی که در باب حکمت و اندیشه نوشته شدهاند، جایگاهی ویژه دارند. امام محمد غزالی، فیلسوف ایرانی قرن پنجم هجری، یکی از برجستهترین فلاسفه اسلامی است. این فیلسوف و ادیب بزرگ، صاحب اثری به نام کیمیای سعادت است که هنوز، پس از گذشت قرنها، از جایگاه ممتازی میان آثار همردیف خود برخوردار است. اگر تا کنون این کتاب را نخواندهاید، با این مقاله همراه باشید.
معرفی کتاب کیمیای سعادت
آخرین سالهای قرن پنجم، سال مهمی برای غزالی به حساب میآیند. چرا که او، توانست نگارش اثر بزرگ خود به نام کیمیای سعادت را به اتمام برساند. پیش از آن، این فیلسوف بزرگ، کتابی با نام احیای علومالدین نوشته بود. این کتاب به زبان عربی بود. در عظمت احیا علومالدین همین بس که منبع الهام مولانا برای سرودن مثنوی معنوی شده است. غزالی در سالهای آخر قرن پنجم، تصمیم گرفت این کتاب را به صورت خلاصه، اما به گونهای که تمام جزییات مهم آن حفظ شود، به زبان فارسی بازنویسی کند.
[su_highlight background=”#d991e3″ color=”#000000″ class=””]نتیجه این تلاش و مجاهدت، به خلق کیمیای سعادت منجر شد.[/su_highlight]
کیمیای سعادت، درواقع کتابی عرفانی و اخلاقی به حساب میآید که غزالی با نوشتن آن، خواسته است روش و دستورالعمل زندگی را براساس آموزههای دینی به خواننده نشان بدهد. این کتاب یک مقدمه و چهار فصل اصلی دارد. مقدمه، به چهار قسمت خودشناسی، خداشناسی، دنیاشناسی و آخرتشناسی تقسیم شده است.
[su_highlight background=”#d991e3″ color=”#000000″ class=””]فصل اول، عبادات نام دارد[/su_highlight]. غزالی در این فصل، به شرح احوال شخصی مانند عبادات، تحصیل علم، طهارت، به جا آوردن فرایض دینی مانند نماز خواندن، روزه گرفتن، حج، قرآن خواندن و… اشاره میکند.
[su_highlight background=”#d991e3″ color=”#000000″ class=””]فصل دوم، معاملات نام دارد.[/su_highlight]این فصل، به آداب روابط افراد با یکدیگر پرداخته است. ازدواج، معاملات اقتصادی، آداب اجتماعی، اصول فقهی سیاست و… از جمله مهمترین مواردی هستند که غزالی در این باب، به آنها پرداخته است.
[su_highlight background=”#d991e3″ color=”#000000″ class=””]فصل سوم، مهلکات نام گرفته است.[/su_highlight]او در این فصل به همه رذایل اخلاقی که افراد با آنها به ورطه هلاکت میروند اشاره دارد. البته او در کنار تبیین این راذیل اخلاقی، راههای زدودن این صفات از روح را هم به خواننده نشان میدهد. خشم، حسد، حرص، طمع، دشمنی، علاج صفات رذیله، پاک کردن روح از صفات پلید، از مهمترین موضوعات این فصل هستند.
[su_highlight background=”#d991e3″ color=”#000000″ class=””]فصل چهارم، در مورد مراتب توحید است[/su_highlight]غزالی در این فصل که منجیات نام دارد، به عوالم عرفانی و راههای رسیدن به مراتب بالای خلقت را به مخاطب نشان میدهد. مراقبه، توبه، رد مظالم، زهد و درویشی، شکر، صدق و اخلاص و… از موضوعاتی هستند که در این باب، از آنها سخن رانده شده است.
چرا باید کیمیای سعادت را خواند؟
بسیاری از دانشمندان و فلاسفه، کیمیای سعادت را دایرهالمعارف اسلامی نامیدهاند. غزالی در این کتاب، تمام نکات ریز و درشتی که اسلام برای زندگی به مسلمانان میآموزد را بیان کرده است. آموزههای اسلامی همراه با ادبیات نغز و جملات روان، از مهمترین ویژگیهای کیمیای سعادت هستند.
غزالی فیلسوفی بزرگ است. او حدود نه قرن پیش کیمیای سعادت را به رشته سخن درآورده است تا بتواند اثری به یاد ماندنی را به عنوان راهنمای جامع زندگی، به یادگار بگذارد. این کتاب همچنان پس از گذشت نهصدسال، توانسته است جایگاه ممتاز خود را عرصه نثر فارسی و ادبیات عرفانی، حفظ کند. مهمترین علت این امر، ریزبینی و نکته سنجی غزالی در بیان مسائل روزمره است. بسیاری از مسائلی که غزالی در کیمیای سعادت مطرح کرده است، هنوز هم با گذشت ۹ قرن، کاربردی و جالب توجه است. راز ماندگاری این کتاب نفیس و ارزشمند، همین است.
قسمتهایی از کیمیای سعادت
اما آداب طعام خوردن آن است که اول بِسم الله بگوید و به آخر الحمدلله و نیکوتر آن است که به اول لقمه گوید بسم الله و به دوم بسم الله الرّحمن و به سیم بِسم الله الرّحمن الرحیم، و به آواز گوید تا دیگران را یاد دهد و به دست راست خورد و ابتدا به نمک کند و ختم به نمک کند که در چند خبر آمده است این و تا شره را در ابتدا بکشند، بدان که به خلاف شهوت یک لقمه برگیرد و نیک بخاید (جویدن) و تا فرو نبرد، دست به دیگر لقمه دراز نکند و هیچ طعام را عیب نکند که رسول(ص) هیچ طعام را عیب نکردی، اگر خوش آمدی بخوردی و اگر نه دست بازگرفتی و از پیش خود خورد، مگر میوه که از جوانب طبق روا بود که آن مختلف باشد.
تو را آفریدگاری است که آفریدگار همهی عالم و هرچه در عالم اوست: و یکی است: که وی را شریک و انباز نیست. و یگانه است: که وی را همتا نیست. و همیشه بوده است: که هستی او را ابتدا نیست. و همیشه باشد: که وجود وی را آخر نیست. و هستی وی در ازل و ابد واجب است: که نیستی را به وی راه نیست. هستی وی به ذات خود است: که وی را به هیچ چیز نیاز نیست، و هیچ چیز از وی بی نیاز نیست..
[su_note note_color=”#a631a8″ radius=”10″ class=””]
در وقت بهار بنگر و تفکر کن که روی زمین همه خاک کثیف باشد، چون باران بر وی آید چگونه زنده شود و چون دیبای هفت رنگ گردد بلکه هزار رنگ شود، تفکر کن در آن نباتها که پدید آید و در آن شکوفهها و گلها هر یکی به رنگی دیگر، هر یکی از دیگری زیباتر…
[/su_note]
در پیوست مطالب فوق خوب است بخوانیم: ۵ گام برای بازگشتن به حالت قبل و تاب آوری در برابر مشکلات وقتی زندگی به شما ضربه می زند.