خلاصه کتاب کمدی الهی

خلاصه کتاب کمدی الهی

فهرست مطالب

به گفته یکی از شاعران مشهور انگلیسی:”دانته و شکسپیر جهان ادبیات را به دو بخش تقسیم کرده‌ و جایی برای فرد سومی باقی نگذاشته‌اند.”

احتمالا شکسپیر را می شناسید یا اسمش را شنیده اید. اما در مورد دانته چطور؟ در این مقاله قصد داریم خلاصه‌ای از کمدی الهی نوشته دانته و یکی از مشهورترین اشعار حماسی که برای قرن‌ها بر امور معنوی و ادبیات تأثیر گذاشته است را بیان کنیم.

در این خلاصه کتاب سه قلمرو زندگی پس از مرگ را با دانته در کمدی الهی کشف کنید و اهمیت این اثر برجسته را تجزیه و تحلیل کنید. 

برای مطالعه خلاصه کتاب کمدی الهی با ما همراه باشید.

شناسنامه کتاب کمدی الهی

  • عنوان اصلی : The Divine Comedy
  • نویسنده: دانته الیگیری
  • کشور: ایتالیا
  • سال انتشار: ۱۴۷۲
  • ژانر: اثرکلاسیک، شعر
  • مناسب برایهمه افراد 
  • امتیاز کتاب: ۴.۰۴  از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com‏) 

معرفی کتاب کمدی الهی 

کمدی الهی دانته آلیگیری یک شعر حماسی معروف قرون وسطایی ایتالیایی است که قلمروهای زندگی پس از مرگ را به تصویر می‌کشد. دانته (متولد ۱۲۶۵) کمدی الهی را در جایی بین ۱۳۰۸ و مرگش در ۱۳۲۱ نوشته است، در حالی که از شهر خود فلورانس ایتالیا‌، که در جنگ داخلی به سر می‌برد‌، در تبعید بود.

این کتاب یک شاهکار است و  خود به سه کتاب تقسیم شده است که هر کدام به فصل‌های بیشتری تقسیم شده اند. می‌توان گفت دانته به عدد ۳ علاقه زیادی داشته است  زیرا شعر در سه کتاب نوشته شده است که هر کدام ۳۳ فصل دارند. سپس فصل‌ها را به واحدهای ۳ سطری تقسیم کرده‌است. احتمالا منشا این علاقه به عدد ۳ به مفهوم الهیاتی تثلیث مسیحی اشاره دارد.

در مورد نامگذاری این کتاب بهتر است بدانید، هیچ چیز کمدی یا خنده داری در مورد کمدی الهی وجود ندارد. بلکه این شعر یک “کمدی” است زیرا سبک کلاسیکی است که در همکاری با تراژدی وجود داشته است. تراژدی‌های سنتی دارای خطوط داستانی بودند که با یک رویداد خوش بینانه یا مثبت شروع می‌شد اما با غم‌، مرگ یا وجود یک پایمال شده پایان می‌یافت. کمدی که یک ژانر پایه محسوب می‌شود‌، در جهت مخالف با تراژدی یا حداقل ناراحتی جریان یافت و به اوج خوشحال کننده یا خوش بینانه ای می‌رسید.

دانته کمدی الهی را به گویش فلورانس نوشته است که گویش ایتالیایی بود که در شهرش فلورانس صحبت می‌شد. او اولین کسی بود که تصمیم گرفت از زبان ایتالیایی برای سرودن شعر استفاده کند و این کار را آنقدر خوب انجام داد که ادبیات ایتالیا را به تنهایی پایه گذاری کرد.  این اثر آنقدر تأثیرگذار بود که خود و گویش فلورانس به عنوان شکل استاندارد ایتالیایی پذیرفته شد.

خواندن اشعار این کتاب می‌توانید کمی‌ گیج کننده باشد زیرا ارجاعات زیادی به سیاست‌، ادبیات کلاسیک و الهیات قرون وسطایی وجود دارد. و همچنین در این کتاب نمادگرایی های زیادی صورت گرفته است.

اگر به خواندن کتاب های کلاسیک علاقه دارید، با کلیک بر روی لینک زیر می توانید یکی از این کتابها را مطالعه نمایید.‎

خلاصه کتاب جمهوری افلاطون

کتاب “جمهوری” یکی از ده اثر تأثیرگذار فلسفی در تاریخ بشریت است. جمهوری یکی از مهمترین آثار فلسفه و سیاست در تاریخ است که توسط افلاطون‌ نوشته شده است.

‎اکنون بخوانید‎

خلاصه کتاب کمدی الهی

جهان پس از مرگ در خلاصه کتاب کمدی الهیدر این کتاب حماسی، دانته الیگیری خوانندگان خود را به سفرهایی درجهنم و برزخ و زیارت بهشت می‌برد. این یک سفر معنوی است که شرارت گناه را از طریق روایت اول شخص شخصیت اصلی‌، یعنی دانته زائر‌، توضیح می‌دهد.

دانته هم نویسنده و هم شخصیت اصلی این سه گانه است. او در سراسر جهنم‌، برزخ و بهشت سفر می‌کند تا راه خود را به سوی خدا بازگرداند و در راه خود با چندین شخصیت از تاریخ و ادبیات ملاقات می‌کند.

در این سفر ورژیل‌، یکی از بزرگترین شاعران روم، دانته را راهنمایی می کند. در واقع، ویرژیل دست دانته را می‌گیرد و او را از جهنم عبور می‌دهد.

جهنم نه حلقه دارد‌، برزخ به نه قسمت و بهشت به نه آسمان تقسیم شده است. در ادامه مراحل سفر دانته را در هریک از این مراحل به صورت خلاصه شرح خواهیم داد.

جهنم

در اواسط زندگی بشر‌، در ۳۵ سالگی‌، دانته در جنگل گم می شود و پس از یک شب شگفت انگیز‌، در بالای تپه ای بیدار می‌شود و در آنجا با سه حیوان خطرناک مواجه می‌شود: شیر‌، پلنگ و گرگ. او می‌ترسد و شروع به دویدن می‌کند. در راه ورژیل‌ را پیدا می‌کند که قول می‌دهد،  نجاتش دهد اما قبل از آن مجبور هستند از جهنم‌، برزخ و بهشت بگذرند.

دانته و ورژیل‌ جلوی درهای جهنم می‌آیند و دانته تابلویی را مشاهده می‌کنند که روی آن نوشته شده بود: ” کسانی که وارد می‌شوند از امید دست بکشند”. آنها هنوز وارد نشده اند‌، اما فریادهای وحشتناک‌، نفرین و گریه را می‌شنوند.

جمعیت زیادی از روح‌ها را دیدند که وحشت زده بر روی رودخانه می‌دویدند. آنها نماد کسانی بودند که تنبل بوده و فقط در زندگی به خود فکر می‌کردند. حالا آنها مجبور به دویدن شده بودند زیرا زنبورها آنها را تعقیب می‌کردند.

دانته و ورژیل‌ سرانجام به رودخانه آکرون رسیدند‌، جایی که ارواح بدبخت منتظر بودند توسط شارون‌، کشتی ران‌، به طرف دیگر منتقل شوند. با دیدن دانته که زنده بود‌، شارون‌ نپذیرفت که او را به طرف دیگر ببرد. ورژیل‌ او را آرام کرد و گفت که ورود دانته به خواست خداست. ناگهان زمین شروع به لرزیدن کرد و دانته از حال رفت. اما در طرف دیگر‌، در اولین حلقه جهنم‌، بیدار شد.

حلقه اول لیمبو بود. کسانی بودند که قبل از مسیح زندگی می‌کردند و تعمید داده نشده بودند. آنها رنج نمی‌کشیدند اما می‌خواستند به رحمت خدا برسند. دانته در حلقه اول با هومر‌، اووید‌، هوراس‌، سزار‌، سقراط‌، ارسطو ملاقات کرد.

در حلقه دوم آنها مینوس را دیدند‌، نیمی‌انسان و نیمی‌جانور. او نگهبانی بود که به اعترافات همگان گوش می‌داد و آنها را به حلقه خود می‌فرستاد. دانته به حلقه دوم رفت و عاشقان گناهکار را ملاقات کرد.

همه ارواح این قسمت از جهنم با بادی بی پایانی عذاب می‌کشیدند. دانته کلئوپاترا‌، پاریس و دیگر عاشقان اسطوره ای را پیدا کرد. دانته همچنین با پائولو و فرانچسکا ملاقات کرد که توسط برادرش پائولوس کشته شدند و داستانشان را شنید. دانته آنقدر تحت تأثیر آن داستان ناگوار قرار گرفت که دوباره از حال رفت.

وقتی سرانجام از خواب بیدار شد‌، در ورودی دایره سوم جهنم بود‌، جایی که گناهکاران یک عمر را در گل و لجن می‌گذراندند. پرخورها و مشروب خورها اینجا بودند و سربروس‌، سگی سه سر آن‌ها را استفراغ می‌کرد‌. از آن‌ها نگهبانی و آنها را از هم جدا می‌کرد.

حلقه چهارم قبلاً توسط افلاطون محافظت می‌شد و اکنون توسط یک جانور محافظت می‌شد. بیشترین تعداد گناهکاران اینجا بودند. خسیس‌ها در یک طرف و در طرف دیگر  ولخرج‌ها بودند. آنها هر روز سنگی را به سمت مرکز جهنم هل می‌دادند و سپس با هم برخورد می‌کردند‌، دعوا می‌کردند و از همان راه برمی‌گشتند.

در حلقه پنجم رودخانه ی استیکس وجود داشت و در عمقش تنبل‌ها خفه می‌شدند و افراد عصبانی در گل و لای در حال نبرد بودند.

وقتی به حلقه ششم می‌رسند‌، نگهبانان نمی‌خواهند دانته را رها کنند‌، حتی وقتی ورژیل وضعیت را توضیح می‌دهد. درنهایت فرشته ای ظاهر شد و در را برای آنها باز کرد. هنگامی‌که آنها وارد شدند‌، تعداد زیادی گورهای باز را دیدند که جایگاه بدعت گذارانی بودند که به جاودانگی روح اعتقاد نداشتند.

در حالی که بوی وحشتناکی را تنفس می‌کردند‌، شاعران به حلقه هفتم رفتند. مینوتور در ورودی بود و آن حلقه از سه قسمت ساخته شده بود. در اولین قسمت افرادی بودند که علیه اطرافیان خود خشونت کرده بودند؛ آن‌ها در رودخانه خون جوشان فلگسان عذاب می‌دیدند. در قسمت بعدی افرادی بودند که خودکشی کردند و به درختانی دارای احساسات انسانی و درختچه‌ها تبدیل شده بودند. آنها توسط‌ هارپی (هر یک از موجودات کثیف و حریص که سر و بدن زن و بال و پاهای پرندگان را داشتند) عذاب می‌کشیدند. شاعران به قسمت سوم آمدند و افرادی را دیدند که خلاف قوانین خدا و طبیعت کاری انجام داده اند. آنها از باران دانه‌های برف سوزان عذاب می‌کشیدند.

حلقه هشتم به ده خندق تقسیم شده بود. دراولین آنها واسطه‌های کار بد و اغوا کنندگان را با شلاق عذاب می‌داد. در گودال دوم‌، چاپلوسانی بودند که در مدفوع انسان غوطه ور بودند. در گودال سوم سیمونیست‌ها (خرید و فروش مناصب و مشاغل مذهبی) بودند که در حالی که روی سوراخ‌ها از بالا به پایین  آویزاان بودند و پاهایشان در آتش بود. چهارمین گودال برای پیشگوها و فالگیرها ساخته شده بود که سرشان به عقب برگشته بود. پنجمین گودال شامل گناهکاران اختلاسگر بود که توسط شیاطین کشته می‌شدند. در ششمی منافقین لباس سربی بر تن داشتند. در هفتمی دزدانی را دیدند که دستان شان قطع شده بود. دانته در گودال هشتم، مشاوران شیطانی را دید که بین شعله‌های آتش حرکت می‌کردند. در نهمی، شیاطین به افرادی صدمه می‌زدند که باعث نزاع بین افراد هم خون و مذهب می‌شد. در دهمی افراد متقلبی بودند که از بیماری‌های وحشتناکی رنج می‌بردند.

آنها سرانجام به آخرین حلقه جهنم رسیدند. بزرگترین گناهکاران آنجا بودند و آنها خائنین بودند. گناهکارانی که به کشور یا خانواده خود خیانت کردند در رودخانه یخ زده کوسیتوس گیر کرده بودند. در پایین آنها لوسیفر را دیدند که سه چهره داشت: قرمز‌، زرد و مشکی. سه دهان او در حال جویدن سه تا از بزرگترین خیانتکاران تاری یعنی یهودا‌، بروتوس و کاسیوس بودند.

برزخ

هفت گناه در خلاصه کتاب کمدی الهیبرزخ قسمت دوم کمدی الهی است. پس از یک مسیر ناهموار‌، شاعران به سطح کوه بزرگی رسیدند که برزخ بود. که خود  به  سه بخش پیش از برزخ‌، برزخ واقعی و بهشت ​​زمینی تقسیم می‌شود. هنگامی‌که آنها خود را شستند دانته و ورژیل شروع به صعود کردند. آنها ابتدا وارد پیش برزخ شدند، درحالی که خواب بودند.

در خواب دانته فرشته ای را دید که حرف p را هفت بار بر روی پیشانی او برید. اهمیت آن  به دلیل ۷ گناه و هفت حلقه برزخ بود که او باید از آن عبور کند. دانته و ورژیل در راه خود با خسیسان‌، ولخرج ها، افراد عصبانی‌، تنبل و بدخلق روبرو شدند.

حلقه هفتم پر از شعله بود و دانته از ورود به آن می‌ترسید. ورژیل او را متقاعد کرد که وارد شود و پس از آن خود را جلوی پله‌هایی که به بهشت ​​منتهی می‌شود‌، دیدند. دانته به خواب رفت.

بهشت

بهشت، قسمت سوم کمدی الهی است. دانته از گناهان خود پاک شد و وارد آن شد. بعد از بیدار شدن‌، خود را در باغی پر از گل دید که همیشه بهار بود. خیلی زود بئاتریس بر او ظاهر شد‌، یک زن زیبا و نمادی از کلمه خدا بود. او به جای ورژیل،  دانته را راهنمایی می‌کرد زیرا ورژیل نمی‌تواند به بهشت وارد شود زیرا او صدای عقل بشر است.

آن‌ها به عنوان موجودات پاک به سوی خدا حرکت کردند. این مسیر آنها را در نه کره ای که به دور زمین می‌چرخند هدایت می‌کرد. اولی کره ماه‌، دومی‌کره عطارد‌، سومی‌زهره‌، چهارمی‌خورشید‌، پنجمی‌مریخ‌، ششم مشتری‌، هفتمی‌زحل. هشتم یک ستاره بود و آخرین آنها از کریستال ساخته شده بود و همه چیز دیگر را جابجا می‌کرد. بالای آنها عرش خدا بود. آرزوی دانته در اینجا محقق می‌شود و او عشق الهی را می‌بیند.

بهشت در خلاصه کتاب کمد الهی

بخش‌هایی از متن کتاب کمدی الهی

  • “همه کسانی که به اینجا وارد می‌شوند همه امید شان از بین می‌رود.”
  • “هرچه یک چیز کامل تر باشد‌، احساس لذت و درد بیشتری  همراهش می‌شود.”
  • “شیطان به آن سیاهی که نقاشی شده است،  نیست.”
  • “ای نژاد بشر‌، برای پرواز به سمت بالا متولد شده اید‌، پس چرا با کمی‌باد تا این اندازه سقوط می‌کنید؟”
  • “منشاء خود را در نظر بگیرید. شما برای این شکل نگرفته اید که مانند حیوانات وحشی زندگی کنید بلکه برای پیروی از فضیلت و دانش خلق شده اید. “
  • “مردی که در خواب است هرگز شهرت پیدا نمی‌کند‌، و آرزو و تمام زندگی اش مانند یک رویا از جلوب دیدگانش می‌گذرد‌، و آثار یادبود او از بین می‌رود مانند دودی در هوا یا موجی بر روی نهر.”
  • “هیچ غم و اندوهی بزرگتر از به یاد آوردن خوشبختی در زمان بدبختی نیست”
  • “روزی که انسان اجازه دهد عشق واقعی ظاهر شود‌، آن چیزهایی که به خوبی ساخته شده اند دچار سردرگمی‌ می‌شوند و همه چیزهایی  که ما معتقدیم درست و واقعی هستند‌، واژگون می‌شوند.”
  • “در میانه راه زندگی، خودم را در تاریکی جنگل دیدم‌، زیرا مسیر مستقیم گم شده بود.”
  • “ما گم شده ایم و تا کنون مجازات شده ایم‌ که بدون امید در آرزوهایمان زندگی می‌کنیم. “
  • “من نمردم و با این حال نفس زندگی ام را از دست دادم”
  • “راه خود را دنبال کنید و اجازه دهید مردم هر چه می‌خواهند بگویند “
  • “ذهنی که برای سریع عاشق شدن ایجاد می‌شود‌، به محض اینکه برای  فعالیت بیدار می‌شود به هر چیزی که خوشایند است پاسخ می‌دهد. استعداد نگران شما از یک شیء واقعی تأثیر می‌گیرد و آن را در درون تان باز می‌کند‌، به طوری که ذهن را به سمت آن معطوف می‌کند. و اگر با چرخش‌، به سوی آن متمایل شود‌، آن گرایش عشق است؛ این طبیعت است که از طریق لذت دوباره در درون شما بسته شده است. “
  • “اگر جهان کنونی به بیراهه برود‌، علت آن در شما باید جستجو شود.”
  • “در آنجا‌، غرور‌، بخل و حسادت زبانهایی است که مردم می‌دانند و به آنها توجه می‌کنند‌”
  • “ای کور‌، ای نادان‌، بیهودگی‌، خودخواهی که در زندگی کوتاه فانی نیز همینطور پدید می‌آید و تا ابدیت شیب دار می‌شود.”
  • “من خود را در یک جنگل تاریک دیدم‌، زیرا مسیر مستقیم به جلو گم شده بود. آه من! گفتن این مطلب چقدر سخت است‌، این جنگل وحشی‌، خشن و شدید بود‌، که در همان اندیشه ترس را تجدید می‌کند. آنقدر تلخ است‌، مرگ کمی‌بیشتر … »
  • “همانطور که هندسه به دنبال احاطه کردن دایره‌ است ، اما او نمی‌تواند از طریق تفکر به اصل مورد نیاز خود برسد‌، بنابراین من آن منظره عجیب را جستجو کردم. “
  • “این کوه به گونه ای است که صعود به آن در ابتدا سخت ترین کار ممکن است. اما با بالا آمدن‌، شیب آن کمتر سر  نامهربانی  دارد. “
  • اربابم گفت: “زیرا کسی که در زیر یا زیر پوشش استراحت می‌کند نمی‌تواند به شهرت برسد ؛ و کسی که عمر خود را بدون شهرت سپری می‌کند‌، اثری از خود بر روی زمین باقی می‌گذارد‌، همانطور که دود به هوا و یا کف را به آب وصیت می‌کند.”
  • ” برخیزید ؛ تنگی نفس خود را با روحی که می‌تواند در همه نبردها پیروز شود شکست دهید‌، اگر سنگینی بدن مانع تان نشود.”
  • “همیشه  نردبانی بلندتر برای صعود هست. تنها گذشتن از آن کافی نیست. اگر فهمیده اید‌، اکنون از آن سود ببرید. “
  • “مانند یک برج باشید‌، که محکم ثابت که  در برابر هرگونه انفجاری قله آن را تکان نمی‌دهد! “
  • “از طریق من راه به شهر رنج کشیده‌، از طریق من راهی برای درد ابدی‌، از طریق من راهی که در میان گمشدگان می‌گذرد.”

معرفی نویسنده کمدی الهی

دانته نویسنده خلاصه کتاب کمدی الهیدانته آلیگیری‌، یا به طور ساده دانته (۱۴ مه/ژوئن ۱۳ ۱۲۶۵ – ۱۳ سپتامبر ۱۳۱۳‌، ۱۳۲۱)‌، یکی از بزرگترین شاعران در زبان ایتالیایی است. همراه با بوکاچیو و شاعر پترارک‌، داستان نویس کمیک‌، سه گانه کلاسیک نویسندگان ایتالیایی را تشکیل می‌دهد. دانته آلیگیری‌ در سال ۱۲۶۵ در شهر فلورانس در یکی از قدیمی‌ترین خانواده‌های اصیل متولد شد.

دانته به طور فعال در امور سیاسی مشارکت داشت اما پس از پیروزی طرف مقابل تا زمانی که درگذشت، در تبعید زندگی کرد . او سیاستمدار‌، فیلسوف‌، خالق زبان ادبی ایتالیایی و بیش از همه شاعر بود. او آثار زیادی را به جای گذاشته است که در آنها نظرات خود را در مورد زبان ادبی ایتالیایی بیان کرده است.

او اولین کسی بود که تصمیم گرفت از زبان ایتالیایی برای سرودن شعر استفاده کند و این کار را آنقدر خوب انجام داد که ادبیات ایتالیا را به تنهایی پایه گذاری کرد.

او همچنین طرح قافیه سه خطی را که برای نوشتن “کمدی الهی”‌، یکی از بزرگترین آثار تاریخ ادبیات‌، از آن استفاده کرد‌، اختراع کرد‌، شاهکاری آنقدر بزرگ که اساساً غیرقابل تصور است که کسی آن را تکرار کند.

اگر به خواندن آثار کلاسیک علاقه دارید با دانلود اپلیکیشن ذهن می‌توانید مجموعه‌ای از برترین کتاب‌‌های جهان را در کمترین زمان مطالعه نمایید.

دانلود اپلیکیشن

یک دیدگاه

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید