کتاب دنیای سوفی اثر یوستین گردر

خلاصه کتاب دنیای سوفی
خلاصه کتاب دنیای سوفی

فهرست مطالب

دنیای فلسفه، دنیای سوال‌های بنیادین و اساسی از زندگی و دنیا است. بسیاری فکر می‌کنند فلسفه، مباحث بسیار سنگین و پیچیده مطرح می‌کند که فهم آن از توان غالب افراد جامعه خارج است. اما یوستین گردر با کتاب دنیای سوفی توانسته است این مشکل را برای بسیاری از افراد علاقه‌مند به فلسفه حل کند. اگر دنیای سوفی را نخوانده‌اید، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.

درباره کتاب دنیای سوفی

سوفی دختری نوجوان است که بسیار پرشور و انرژی است. او مثل همسالان خود فکر نمی‌کند و دغدغه او با همسالانش فرق دارد. یک روزنامه و نوارهای ضبطی به دست سوفی می‌رسد که موضوع اصلی کتاب است. اولین نامه بسیار مرموز و کوتاه بود. نویسنده از همان نامه ابتدایی ذهن سوفی را درگیر سوالاتی عجیب می‌کند. تو کیستی؟ مخاطب او هم کسی به نام هیلد مولر بود. اولین سوالی که ذهن سوفی را درگیر کرد این بود که فرستند نامه کیست.

سوال دوم این بود که هیلد مولر چه کسی است؟ نامه‌های بعدی هم کوتاه و چند جمله‌ای بودند. اما حالا به غیر از هویت نویسنده و مخاطب، سوالات بیشتری ذهن سوفی را درگیر خود کردند. سوالاتی در باب چیستی ماهیت انسان و هستی. این سوالات، سرمنشا پیدایش سوالات بیشتری در ذهن سوفی شد و نظام فکری او را عوض کردند. نامه‌ها بیشتر و بیشتر شدند و نویسنده هربار از مطالب طولانی‌تر استفاده می‌کرد و درمورد موضوعات مختلفی با سوفی حرف می‌زد.

بالاخره معلوم شد نویسنده نامه‌ها شخصی به نام آلبرتو ناکس است. شخصی که می‌خواست به سوفی فلسفه بیاموزد. ناکس از موضوعات جدیدی صحبت می‌کرد. موضوعاتی در مورد هستی، زندگی و… چیزهایی که قبلتر به ذهن سوفی نرسیده بودند و حالا ذهنش درگیر آنها شده بود.

بالاخره سوفی و ناکس باهم ملاقات کردند. آنها در مورد فلسفه حرف می‌زدند و دیدگاه آنها را نسبت به موضوعات متفاوت مورد بررسی قرار می‌دادند. سقراط، افلاطون، ارسطو، آگوستین قدیس، کانت، هگل و بسیاری دیگر از فلاسفه تاریخ که در مورد چیستی وجود حرف زده‌اند. ناکس مانند معلم فلسفه، تا حد امکان مسائل فلسفی پیچیده را برای سوفی ساده می‌کرد تا راحتتر آنها را بفهمد.

چرا باید کتاب دنیای سوفی را بخوانیم

 

کتاب دنیای سوفی
کتاب دنیای سوفی

یوستین گردر در کتاب دنیای سوفی سعی کرده است تا جاری بودن فلسفه در زندگی را به خواننده آموزش بدهد. سوفی، نمادی از جوان سرگشته‌ای است که تنها فلسفه می‌تواند به سوالات بی‌جواب او پاسخ بدهد. فلسفه است که به قول آلن دوباتن، می‌تواند تسلی بخش باشد و راه زندگی را به او نشان بدهد. دغدغه گردر، آموزش فلسفه به زبان ساده به خوانندگان است.

او سعی کرده است تا در قالب این داستان، همه آموزش‌های لازم در باب مسائل بنیادین و ضروی فلسفه را در قالب دیالوگ‌های ناکس و سوفی، به خواننده عرضه کند. درواقع می‌توان دنیای سوفی را خودآموز فلسفه به زبان دانست که همه مفاهیم اساسی فلسفه و فلاسفه معروف را به خواننده می‌آموزد. کتاب دنیای سوفی بسیار جذاب و پرکشش است. مخصوصا اگر به فلسفه علاقه‌مند باشید.

موضوع کتاب هرچند در مورد فلسفه است و سنگین به نظر می رسد، اما آنقدر روان است که مخاطب بدون آنکه بداند، مفاهیم بنیادین فلسفه را به سادگی می‌آموزد. شروع کتاب برخلاف داستان‌های هیجانی، پرکشش و پر گره نیست اما ذهن خواننده را هم مانند سوفی درگیر سوالات زیادی می‌کند. شاید ابتدا به نظر برسد که این کتاب مختص نوجوانان است؛ اما درواقع این کتاب می‌تواند برای همه خوانندگان در همه رده‌های سنی (البته رده سنی نوجوان به بالا) بسیار جذاب و آموزنده باشد.

[su_highlight background=”#d991e3″ color=”#000000″ class=””]علت این مساله ذات فلسفه و مسائلی است که این علم مطرح می‌کند.[/su_highlight]

کتاب دنیای سوفی بعد از انتشار به سرعت فروخته شد. این کتاب به زبانهای زنده دنیا ترجمه شد و خوانندگان بی‌شماری را به خود جلب کرد. علت این مساله این است که کمتر کسی سعی کرده است تا فلسفه را به صورت ساده به خواننده عام آموزش دهد. جسارت گردر در این مورد بسیار قابل تحسین است. این کتاب در کشور ما هم طرفداران زیادی دارد. کتاب دنیای سوفی چهار بار در ایران ترجمه شد و بارها تجدید چاپ شد.

قسمتی از کتاب دنیای سوفی

 

یوستین گردر
یوستین گردر

آیا چیزی هست که همه به آن علاقه‌مند باشیم؟ آیا چیزی هست که مربوط به همه – صرف نظر که کی هستند و کجای جهان زندگی می‌کنند – باشد؟ آری، سرفی عزیز، مطالبی هست که قطعا مورد علاقه همگان است. و موضوع بحث دوره آموزشی ما دقیقا همین‌ها است.مهمترین چیز در زندگی چیست و چطور میتوانیم قدرت درونی خود را پیدا کرده و اجازه دهیم بدرخشد؟

اگر این سوال را از کسی بکنیم که سخت گرسنه است، خواهد گفت غذا. اگر از کسی بپرسیم که از سرما دارد می میرد، خواهد گفت گرما. و اگر از آدمی تک و تنها همین سوال را بکنیم، لابد خواهد گفت مصاحبت آدم ها. ولی هنگامی که این نیازهای اولیه برآورده شد، آیا چیزی می ماند که انسان بدان نیازمند باشد؟ فیلسوفان می گویند بلی. به عقیده آن ها آدم نمی تواند فقط دربند شکم باشد.

البته همه خورد و خوراک لازم دارند. البته که همه محتاج محبت و مواظبت هستند. ولی از اینها که بگذریم، یک چیز دیگر هم هست که همه لازم دارند و آن این است که بدانیم ما کیستیم و در اینجا چه می کنیم.

[su_note note_color=”#a631a8″ radius=”10″ class=””]

اسپینوزا تاکید می‌ورزد که تنها یک وجود، کاملا و مطلقا «علت قائم به‌ذات» است و می‌تواند با آزادی تام عمل کند. تنها خدا یا طبیعت مبین فرایندی این‌چنین آزاد و این‌چنین «غیرتصادفی» است. انسان می‌تواند برای کسب آزادی و رهایی از قیود برونی بکوشد، ولی هیچگاه به اختیار و «اراده آزاد» دست نمی‌یابد.

[/su_note]

ما بر آنچه بر بدنمان می‌گذرد – که وجهی از حالت مادی است – اختیار نداریم. همچنین اندیشیدن خود را بر نمی‌گزینیم. پس انسان «روح آزاد» ندارد؛ و کمابیش در پیکری مکانیکی محبوس است.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید