خلاصه کتاب خوشه های خشم

خلاصه کتاب خوشه های خشم

فهرست مطالب

خوشه های خشم در مورد تام جواد و خانواده‌اش است که مجبور می‌شوند از مزرعه خود در دوره رکود بزرگ، به همراه هزاران نفر دیگر در جستجوی شغل‌، زمین و امید به آینده ای روشن‌، عازم کالیفرنیا می‌شوند.

خوشه های خشم که شاهکار جان اشتاین بک در نظر گرفته می‌شود، داستانی از وحدت و عشق انسانی و همچنین نیاز به آرمان‌های همکارانه و نه فردگرایانه در دوران سخت را نشان می‌دهد. برای مطالعه خلاصه کتاب خوشه های خشم با ما همراه باشید.

شناسنامه کتاب خوشه های خشم

  • عنوان اصلی : The Grapes of Wrath
  • نویسنده: جان اشتان بک
  • کشور: آمریکا
  • سال انتشار: ۱۹۳۹
  • ژانر: رمان کلاسیک، تاریخی
  • مناسب برایهمه افراد 
  • امتیاز کتاب: ۳.۹۸  از ۵ (بر اساس وبسایت goodreads.com‏) 

معرفی کتاب خوشه های خشم

خوشه‌ های خشم در دوران رکود بزرگ آمریکا اتفاق می‌افتد که از سقوط بازار سهام در اکتبر ۱۹۲۹ تا آغاز جنگ جهانی دوم ۱۲ سال بعد ادامه داشت. در طول این مدت، یک دوره طولانی خشکسالی و بادهای شدید بخش‌های وسیعی از میانه غربی آمریکا، از جمله بیشتر ایالت اوکلاهاما را تحت تأثیر قرار داد و چیزی را به وجود آورد که کاسه گرد و غبار نامیده ‌شد. بسیاری از مردم در میانه غربی به امید یافتن زمین حاصلخیز برای امرار معاش به جای دیگری نقل مکان کردند.

این رمان در مورد خانواده جوادز، خانواده ای از اوکلاهاما است که در پی طوفان‌های گرد و غبار دهه ۱۹۳۰ که محصولات محلی را ویران کرد، از مزرعه خود بیرون رانده شدند.

جوادزها با از دست دادن زمین خود به کالیفرنیا می‌روند تا کار کنند. آنها در سفر خود با سختی، تعصب و ارعاب پلیس روبرو می‌شوند. با این حال، زمانی که به کالیفرنیا می‌رسند، اوضاع بدتر می‌شود. آنها باید در کمپ‌های محقر بمانند و متوجه شوند که کار برای مهاجران کمیاب است و دستمزد ضعیفی دارد.

رمان با باران سیل آسا پایان می‌یابد که آخرین وسایل خانواده را از بین می‌برد و آنها را مجبور می‌کند در انباری با مردی گرسنه و فرزندش پناه ببرند.

مشهورترین تصویر در خوشه‌های خشم، تصویر پایانی رمان است، که در آن رز شارون جواد، که نوزادش به تازگی مرده به دنیا آمده، به مردی بیمار و گرسنه در کف انباری قدیمی‌ شیر می‌دهد. در این تصویر، اشتاین بک به شدت وضعیت ناامیدانه کارگران مهاجر دوران رکود را که نویسنده احساس می‌کرده است توسط جامعه رها شده اند، نمایش می‌دهد.

معرفی خلاصه کتاب خوشه های خشم

شخصیت‌های اصلی کتاب

تام جوادز شخصیت اصلی رمان و پسر دوم خانواده جوادز. با شروع رمان، او پس از آزادی مشروط از زندان ایالتی مک آلستر، به نزد خانواده اش باز می‌گردد. در میان شخصیت‌های رمان، تام بیشترین رشد را در تحقق مفهوم وحدت و عشق انسانی نشان می‌دهد.

جیم کیسی واعظ سابق. او با توجه به عقاید بحث برانگیز خود در مورد گناه و مقدس بودن، کشیش بودن خود را کنار گذاشته است. در سفر به کالیفرنیا با خانواده جواد، او قصد دارد به حرف مردم گوش دهد و به آنها کمک کند. کیسی سخنگوی نظریه‌های اصلی نویسنده از جمله مضامین چندوجهی عشق و قدرت در وحدت است.

مادر خانواده جوادز . مادر ستون خانواده جوادز است: متفکری قوی و مصمم. دغدغه اصلی او این است که کانون خانواده شکسته نشود. او تجسم فیزیکی نظریه عشق اشتاین بک است.

پدر خانواده جوادز. یک زارع است که زمینش به تازگی توسط بانک سلب شده است. او که تا حدودی گم و ضعیف شده است، خانواده اش را در جستجوی کار به کالیفرنیا می‌برد.

رز شارون بزرگترین دختر جوادز. رز شارون باردار است و با کونی ریورز ۱۹ ساله ازدواج کرده است. او که در بارداری خود فرو رفته است، برنامه‌ها و رویاهای زیادی برای زندگی شان در کالیفرنیا دارد. در پایان رمان‌، او نماینده نیروی حیات بخش است.

اگر به خواندن رمان‌های کلاسیک علاقه دارید، می توانید با کلیلک بر روی لینک زیر خلاصه یکی از رمان‌های فلسفی جهان را مطالعه نمایید.‎

خلاصه کتاب بینوایان

افزایش یتیمان و ساختارهای خانوادگی غیرمعمول در کتاب بینوایان، بارزترین شاخصی است که نشان می‌دهد جامعه و سیاست فرانسه در دوره‌ای از تاریخ به طرز وحشتناکی راه خود را اشتباه رفته است

‎اکنون بخوانید‎

 

خلاصه کتاب خوشه های خشم

در اوکلاهاما و در دوران رکود بزرگ، تام جوادز پس از آزادی مشروط از زندان ایالتی به خانه بازمی‌گردد. در طول راه‌، او با جیم کیسی روبرو می‌شود‌، واعظی که تام از دوران کودکی به یاد می‌آورد. کیسی توضیح می‌دهد که او دیگر یک واعظ نیست اما  هنوز به روح القدس اعتقاد دارد، اما نه لزوماً معنویتی که توسط مذهب سازمان یافته تعیین شده است. برای کیسی، روح القدس عشق است. نه فقط عشق به خدا یا عیسی، بلکه عشق همه انسانها. او معتقد است که همه مردم مقدس هستند و همه بخشی از روح کل نوع بشر هستند. تام از کیسی دعوت می‌کند تا در مسیر بازگشت به خانه به او بپیوندد.

وقتی به مزرعه خانوادگی جوادز می‌رسند‌، تام و کیسی آن را  متروکه می‌بینند. مالی گریوز، همسایه جوادز، نزدیک می‌شود و به تام می‌گوید که مزرعه خانواده‌اش توسط بانک تصاحب شده است. و خانواده به پیش عمویش نقل مکان کرده اند و آماده می‌شوند تا برای یافتن کار به کالیفرنیا بروند. تام و کیسی شب را در نزدیکی مزرعه متروکه می‌گذرانند و صبح زود به خانه عمویش می‌روند.

زمانی که تام و کیسی می‌رسند‌، خانواده در حال آماده شدن برای سفر شان به کالیفرنیا هستند. کیسی می‌پرسد که آیا می‌تواند با خانواده جوادز به غرب سفر کند؟ جوادزها موافقت می‌کنند که او را همراه خود ببرند. هنگامی‌که وسایلشان فروخته شد‌، همه به جز پدربزرگ دلواپس شروع به کار هستند. آنها کامیون را بسته بندی می‌کنند، اما پدربزرگ تصمیم گرفته است که در زمین بماند، و آنها با دارو دادن به پدربزرگ، او را سوار کامیون کنند. و در سحر راه می افتند.

سفر خانواده در خلاصه کتاب خوشه های خشمخانواده شام اول در کنار یک زوج مهاجر که ماشینشان خراب شده است‌، توقف می‌کنند. ویلسون‌ها مهربان هستند و چادر خود را به پدربزرگ که سکته می‌کند و می‌میرد تقدیم می‌کنند. تام و بردادرش آل ماشین ویلسون را تعمیر می‌کنند و دو خانواده تصمیم می‌گیرند با هم سفر کنند.

در نیومکزیکو‌، ماشین تور ویلسون دوباره خراب می‌شود و خانواده‌ها مجبور به توقف می‌شوند. مادربزرگ از زمان مرگ پدربزرگ بطور فزاینده ای بیمار شده است و تام به بقیه پیشنهاد می‌دهد کامیون را سوار شده و به راه خود ادامه دهند. مادر از رفتن امتناع می‌کند و اصرار می‌کند که خانواده در کنار هم بمانند. او دسته جک را برمی‌دارد تا حرفش را اثبات کند، و بقیه اعضای خانواده تسلیم می‌شوند. وقتی به صحرای هم مرز با کالیفرنیا می‌رسند، سیری ویلسون چنان بیمار می‌شود که نمی‌تواند ادامه دهد. جوادزها ویلسون‌ها را ترک می‌کنند و به تنهایی در صحرای کالیفرنیا ادامه می‌دهند.

حال مادربزرگ همچنان رو به وخامت است و وقتی کامیون حرکت شبانه خود را در بیابان آغاز می‌کند‌، مادر می‌داند که مادربزرگ زنده نخواهد ماند و چون می‌دانست که نمی‌توانند بایستند، پشت کامیون در کنار مادربزرگ دراز می‌کشد. در اواسط راه در صحرا، مادربزرگ می‌میرد. تا سپیده دم، جوادزها از صحرا بالا میروند و کامیون را متوقف می‌کنند تا به دره زیبای بیکرزفیلد خیره می‌شوند. مادر به آنها می‌گوید که مادربزرگ از دنیا رفته است. او باید یک گدا دفن شود زیرا خانواده پول کافی برای دفن او ندارند.

جوادزها در اولین کمپی که به آن می‌رسند توقف می‌کنند.  مردان در حال صحبت با فلوید نولز‌، یک جوان در اردوگاه هستند‌، هنگامی‌که یک تاجر به همراه پلیس به آنها پیشنهاد کار می‌دهد. فلوید کتباً درخواست دستمزد می‌کند، متهم به «کمونیست» بودن می‌شود و پلیس سعی می‌کند او را دستگیر کند. تام پلیس را زمین می‌زند و کیسی او را لگد می‌زند. وقتی پلیس به هوش می‌آید‌، کیسی خود را تسلیم قانون می‌کند تا توجه را از تام منحرف کند. جوادزها فوراً برای جلوگیری از هر گونه مشکل بیشتر، آنجا را ترک می‌کنند.

خانواده جوادز به سمت جنوب به یک اردوگاه دولتی در ویدپتچ می‌روند. در اینجا، مهاجران خودشان جامعه خود را اداره می‌کند و کمیته‌هایی را برای رسیدگی به پاکسازی، نظم و انضباط و سرگرمی‌ انتخاب می‌کند. جوادزها راحت هستند اما بعد از یک ماه نمی‌توانند کاری پیدا کنند و متوجه می‌شوند که باید به مسیر خود ادامه دهند.

چیدن میوه در خلاصه کتاب خوشه های خشمکار چیدن هلو در تولار به آنها پیشنهاد می‌شود. دروازه اردوگاه، توسط گروه بزرگی از مردان که فریاد می‌زنند و دست تکان می‌دهنند، محاصره می‌شود. جوادها که توسط پلیس ایالتی از دروازه اسکورت می‌شوند، بلافاصله کار را آغاز می‌کنند. به آنها پنج سنت به ازای هر جعبه پرداخت می‌شود که برای تغذیه یک روز خانواده کافی نیست.

پس از اولین روز چیدن، تام در خارج از مزرعه سرگردان است. او با جیم کیسی ملاقات می‌کند، که رهبری اعتصابی را علیه صاحبان باغ هلو که می‌خواهند برای هر جعبه دو و نیم سنت بپردازند، رهبری می‌کند. تام متوجه می‌شود که خانواده‌اش پنج سنت حقوق می‌گیرند، زیرا به عنوان اعتصاب شکن کار می‌کنند.

همانطور که مردان صحبت می‌کنند، مقامات یواشکی به دنبال کیسی، رهبر احتمالی اعتصاب می‌گردند. بدون دلیل‌، یکی از مردان به سر کیسی ضربه می‌زند و او را می‌کشد. تام بدون فکر شروع به ضرب و شتم قاتل کیسی می‌کند. مردان دیگر مداخله می‌کنند و بینی تام شکسته می‌شود. او فرار می‌کند و در باغ هلو پنهان می‌شود تا به خانه اش برسد.

تام که با صورت زخمی‌ و بینی شکسته اش مشخص شده است، تبدیل به یک فراری می‌شود که توسط خانواده اش پنهان شده است. جوادزها در اولین روشنایی روز از مزرعه هلو فرار می‌کنند. آن‌ها کاری برای چیدن پنبه پیدا می‌کنند و با خانواده دیگری، واین‌رایت‌ها، در یک واگن باری به اشتراک زندگی می کنند.

تام در غاری در همان حوالی پنهان می‌شود که مادرش برای او غذا می‌گذارد. خانواده برای مدتی راحت هستند و درآمد کافی برای خوردن غذای روزانه دارند. اما یک روز روتی جوان با کودک دیگری درگیر می‌شود. او تهدید می‌کند که برادر بزرگش را که مخفی شده است صدا می‌زند. مادر  عجله می‌کند تا به تام بگوید که برای امنیت خودش باید آنجا را ترک کند. تام موافقت می‌کند و با برنامه ریزی برای ادامه فعالیت اجتماعی که جیم کیسی آغاز کرده است، آنجا را ترک می‌کند.

آل با اگنس وین رایت شانزده ساله نامزد می‌کند. همانطور که برداشت پنبه کند می‌شود، باران می‌آید. باران پیوسته می‌بارد و سطح آب شروع به بالا رفتن می‌کند. شبی که رز شارون زایمان می‌کند، رودخانه طغیان می‌کند و  سیل واگن باری را می‌برد. پدر، عمو جان، آل و بقیه مردان سعی می‌کنند خاکریزی برای مهار رودخانه بسازند، اما موفق نمی‌شوند. نوزاد رز مرده به دنیا آمد.

پس از چند روز‌، باران فروکش می‌کند. جوادزها باقی مانده واگن باری را رها می‌کنند و به مکان‌های بالاتر می‌روند. آنها در انباری قدیمی‌که قبلاً توسط پسری و پدر گرسنه اش اشغال شده بود، پناه می‌گیرند. کودک به جوادها می‌گوید که پدرش شش روز است چیزی نخورده است و نمی‌تواند غذای جامد بخورد. رز شارون شیرش را که دیگر برای فرزندش به آن نیازی ندارد به او پیشنهاد می‌کند. بقیه انبار را ترک می‌کنند در حالی که آن مرد از سینه رز شیر می‌خورد.

تجزیه و تحلیل کتاب خوشه های خشم

اشتاین بک به طرز ماهرانه ای مبارزه برای حفظ کرامت و حفظ خانواده در مواجهه با فاجعه، ناملایمات و تأثیرات تجاری گسترده و غیرشخصی را به تصویر کشیده است. او حماسه خود را بر اساس بازدید از کمپ‌های مهاجران و شهرهای چادری کارگران و با دیدن شرایط وحشتناک زندگی خانواده‌های مهاجر، بنا کرده است.

رمان او، با سبک محاوره‌ای که به آسانی قابل فهم است، با استقبال گسترده خوانندگان طبقه کارگر مواجه شد، هرچند که به همان اندازه توسط مقامات تجاری و دولتی که با لحن سوسیالیستی آن تحقیر شدند و آن را به عنوان «تبلیغات کمونیستی» محکوم کردند، مورد استقبال قرار گرفت.

برخی از مناطق محلی، از جمله شهرستان کرن، کالیفرنیا، جایی که خانواده جوادز در آن ساکن شده‌اند، این کتاب را افترا آمیز خوانده اند و حتی نسخه‌هایی از آن را سوزاندند و آن را در کتابخانه‌ها و مدارس ممنوع کردند.

با این وجود، این رمان پرفروش‌ترین رمان سال ۱۹۳۹ بود و در سال ۱۹۴۰، مایه ی اقتباس سینمایی تحسین‌شده جان فورد از کتاب، برنده جایزه پولیتزر شد.

نمایی از فیلم خوشه های خشم

بخش‌هایی از متن کتاب خوشه های خشم

“هیچ گناهی وجود ندارد و هیچ فضیلتی وجود ندارد. فقط کارهایی وجود دارد که مردم انجام می‌دهند. “

“و این واقعیت جیغی کوچک است که در تمام تاریخ به گوش می‌رسد: سرکوب شدن فقط برای تقویت و بهم پیوند دادن سرکوب، موثر است.”

“چگونه می‌توانیم بدون سر زندگی مان زندگی کنیم؟ چگونه متوجه خواهیم شد که این ما هستیم‌، بدون توجه به گذشته مان ؟ ”

“… و در نظر مردم شکست وجود دارد. و در چشم گرسنگان خشم فزاینده ای وجود دارد. خوشه‌های خشم در روح مردم بزرگ می‌شود و برای فصل برداشت محصول سنگین می‌شود. ”

“کیفیت حس مالکیت تان،  شما را برای همیشه در” من “منجمد می‌کند و رابطه شما را برای همیشه از” ما “قطع می‌کند.”

“مرگ یک دوست بود و خواب برادر مرگ بود.”

“در زندگی پیش روی مان، هزارن زندگی وجود دارد که می‌توانیم زندگی کنیم‌، اما وقتی زمان آن فرا برسد‌، فقط  یکی باقی می‌ماند.”

“ماهیچه‌ها برای کار کردن تیر می‌کشند‌، ذهن‌ها برای خلق کردن – این انسان است.”

“قطره بزرگی از خورشید در افق طغیان کرد و سپس سرازیر شد و رفت‌، و آسمان از نقطه ای که رفته بود درخشان شد‌، و ابر پاره ای‌، مانند یک پارچه خونی‌، بر نقطه حرکت اش آویزان بود. و غروب از افق شرقی بر آسمان رخنه کرد‌، و تاریکی از شرق بر زمین خشکید. ”

“اگر او به یک میلیون جریب نیاز دارد تا احساس ثروت کند‌، به نظر من او واقعا به آنها نیاز دارد زیرا در درون خود احساس فقر وحشتناک می‌کند و اگر در درون خودش احساس فقر کند‌، حتی یک میلیون جریب هم نمی‌تواند به او احساس ثروت بودن را بدهد‌،” شاید او ناامید شده است که هیچ کاری نمی‌تواند به او احساس ثروت بودن را بدهد. ”

“مردم ما مردم خوبی هستند ؛ مردم ما مردم مهربانی هستند. دعا کنید روزی بیاید که مردم مهربان همه فقیر نشوند. ”

“انسان‌، بر خلاف هر چیز ارگانیک یا معدنی دیگر در جهان‌، فراتر از کار خود رشد می‌کند‌، از پله‌های مفاهیم خود بالا می‌رود و جلوتر از دستاوردهای خود ظاهر می‌شود.”

“بانک مانند هیولایی است که باید همیشه سود داشته باشد. نمی‌تواند صبر کند. می‌میرد. مالیات‌ها ادامه دارد. وقتی رشد هیولا متوقف شود‌، می‌میرد. نمی‌تواند یک اندازه بماند. ”

 

صاحب نظران در مورد کتاب “خوشه های خشم” چه می‌گویند؟

“اشتاین بک شاعر است. همه چیز در این کتاب واقعی است‌، همه چیز کامل است. “ – آپتون سینکلر‌، عقل سلیم

”  کاملا جدی و صادقانه میگویم “خوشه‌های خشم” عالی ترین رمان آمریکایی است که تا به حال خوانده ام. “ – دوروتی پارکر

“به نظر من هنوز کتابی فوق العاده تر از خوشه های خشم درمورد آمریکا منتشر نشده است.” – الکساندر وولکات

“من در آن زمان نفهمیدم – هیچ کس نمی‌تواند بداند – که خوشه های خشم نه تنها یک مستند تاریخی بلکه یک مستند  در مورد دنیای کنونی ما با به تصویر کشیدن خشکسالی و آثار آن است. “ – بیل مک کیبن‌، دوستدار محیط زیست

معرفی نویسنده کتاب خوشه های خشم

نویشنده خلاصه کتاب خوشه های خشمجان اشتاین بک (۱۹۰۲-۱۹۶۸)، متولد سالیناس، کالیفرنیا، از خانواده ای متوسط بود. او در کالج در دانشگاه استنفورد کار کرد اما هرگز فارغ التحصیل نشد. در سال ۱۹۲۵ به نیویورک رفت و در آنجا چند سال تلاش کرد تا خود را به عنوان یک نویسنده آزاد معرفی کند، اما موفق نشد و به کالیفرنیا بازگشت. پس از انتشار چند رمان و داستان کوتاه، اشتاین بک برای اولین بار با تورتیلا فلت (۱۹۳۵)، مجموعه ای از داستان‌های طنز درباره مونتری پایزانوس، به طور گسترده ای شناخته شد.

رمانهای اشتاین بک را می‌توان به عنوان رمان‌های اجتماعی طبقه بندی کرد که به مشکلات اقتصادی کار روستایی می‌پردازند‌، اما در کتاب‌های او رگه‌ای از پرستش خاک وجود دارد که همیشه موافق رویکرد جامعه شناسی واقعی او موافق نیست. پس از طنز خشن و خاکی تورتیلا فلت، او به داستان‌های جدی‌تر که اغلب در ژانر نقد اجتماعی بود، می‌پردازد.

ابتدا در رمان «نبرد مشکوک» (۱۹۳۶) به اعتصاب میوه‌چین‌نان مهاجر در مزارع کالیفرنیا می‌پردازد. به دنبال آن در موش‌ها و آدم‌ها (۱۹۳۷) را می‌نویسد و  در سال ۱۹۳۹ او بهترین اثرش را منتشر می‌کند.

از آثار بعدی او می‌توان به شرق عدن (۱۹۵۲)، زمستان نارضایتی ما (۱۹۶۱)، و سفر با چارلی (۱۹۶۲) اشاره کرد، سفرنامه ای که در آن اشتاین بک در مورد تأثیرات خود در طی یک تور سه ماهه در کامیونی نوشت که او را در چهل ایالت آمریکا هدایت کرد.

جان اشتاین بک در مجموع بیست و پنج کتاب نوشت که شامل شانزده رمان، شش کتاب غیرداستانی و چندین مجموعه داستان کوتاه بود.

هفده اثر او‌، از جمله خوشه های خشم (۱۹۴۰)‌، ردیف کنسرو (۱۹۴۵)‌، مروارید (۱۹۴۷) و شرق عدن (۱۹۵۲)‌، تبدیل به فیلم‌ شدند. اشتاین بک به عنوان یک نویسنده‌ هالیوودی هم به موفقیت دست یافت و  برای بهترین داستان در سال ۱۹۴۴ برای قایق نجات آلفرد هیچکاک  به نامزدی اسکار دست یافت.

استاین بک در سال ۱۹۶۲ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد و در سال ۱۹۶۴ مدال آزادی ایالات متحده توسط رئیس جمهور لیندون بی جانسون به وی اهدا شد. اشتاین بک در ۱۹۶۸ نیویورک درگذشت. امروز‌، بیش از سی سال پس از مرگ او‌، او همچنان یکی از بزرگترین نویسندگان و شخصیت‌های فرهنگی آمریکا است.

اگر به خواندن کتاب‌های رمان و کلاسیک علاقه دارید، می‌توانید با دانلود اپیکیشن ذهن مجموعه‌ای از از برترین کتاب‌های جهان در این زمینه را مطالعه نمایید.

دانلود اپلیکیشن

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید