خلاصه کتاب موهبت کامل نبودن

شناسنامه خلاصه کتاب موهبت کامل نبودن

عنوان کتاب: موهبت کامل نبودن عنوان کتاب به زبان اصلی: The Gifts of Imperfection: Let Go of Who You Think You're Supposed to Be and Embrace Who You Are نویسنده: برنی براون نوع کتاب: خلاصه کتاب صوتی امتیاز کتاب: ۴.۷ از ۵ (Amazon)، ۴.۲ از ۵ (Good reads)، ۴.۹ از ۵ (Audible)

اهداف خلاصه کتاب موهبت کامل نبودن

در کتاب موهبت کامل نبودن با ده راهکار مهم و کاربردی برای داشتن احساس بهتر نسبت به خود و افزایش حس عزت نفس آشنا خواهید شد. برنی براون در این اثر پرفروش و محبوب خود با شما از راه‌هایی صحبت کرده است که به شما کمک می‌کند خودتان را دوست داشته باشید و با آنچه هستید به صلح برسید. با خواندن این کتاب با تکنیک‌هایی آشنا خواهید شد که به شما کمک می‌کند از اضطراب ناشی از ایده‌آلگرایی رها شوید و زندگی شادتری را داشته باشید. موهبت کامل نبودن اثری است که به شما کمک می‌کند درکنار داشتن احساس بهتر به خودتان، روابط اجتماعی‌تان را هم بهبود ببخشید و از تنش‌های روزمره جلوگیری کنید. عشق، احساس شفقت و مهربانی، خود بودن، روحیه تاب‌آوری، تکنیک‌های آرامش و سکون و داشتن خلاقیت از مهم‌ترین سرفصل‌های این اثر براون هستند.

درباره نویسنده خلاصه کتاب موهبت کامل نبودن

کساندرا برنی براون متولد ۱۹۶۵ در تگزاس است. او محقق، سخنران، تولیدکننده پادکست، استاد دانشگاه و نویسنده است. براون صاحب کرسی استادی در دانشگاه هیوستون است و همزمان به‌عنوان استاد مدعو در دانشگاه آوستین هم تدریس می‌کند. براون نویسنده کتاب‌هایی است که همگی توانسته‌اند به موفقیتی خیره‌کننده برسند. موهبت کامل نبودن، جرات بسیار، با اقتدار برخاستن، شجاعت در برهوت و شهامت رهبری از کتاب‌های این نویسنده محسوب می‌شوند. سخنرانی‌های براون در همایش تد و همچنین مستندی که از نتفلیکس پخش شد هم توانسته است نام این نویسنده را بر سر زبان‌ها بیندازد و او را به شهرتی جهانی برساند. اگر دوست داشتید سخنرانی تد براون را تماشا کنید کافی است عنوان قدرت آسیب‌پذیری یا The Power of Vulnerability را جستجو کنید.

نقد خلاصه کتاب موهبت کامل نبودن

در زندگی پیچیده و پرسرعت امروز، یکی از مهم‌ترین مفاهیمی که باید همگی به‌خاطر بسپاریم این است که خودمان را بپذیریم. این ما هستیم. همان کسی که الگویی را هربار تکرار می‌کند. همه ما می‌شنویم که مثلا بزرگترین کارآفرینان دنیا هرروز صبح ساعت پنج صبح از خواب بیدار می‌شوند. اما آیا همه ما این توانایی را داریم که پنج صبح بیدار شویم؟ اصلا مغز ما صبح بهتر کار می‌کند؟ اگر جواب منفی است، چه لزومی دارد که سحرخیز باشیم؟ آیا همه ما می‌توانیم گیاهخوار باشیم و هرروز دو ساعت سخت ورزش کنیم؟ آیا این فرمول‌ها می‌توانند روی ما هم کار کنند؟ اولین قدم این است که دست از تحمیل این قواعد بر خودمان برداریم و برنی براون در موهبت کامل نبودن به خوبی توانسته است از پس این کار بیاید. از این جهت، کتاب موهبت کامل نبودن اثری است که باید به آن توجه کرد. براون تلاش کرده است تا در این کتاب قدرت پذیرش ما را افزایش دهد و ما را به جایی برساند که خودمان را با همه نقایص و آسیب‌هایمان از ته دل دوست داشته باشیم. این ما هستیم. بدون هیچ نقاب و ویرایشی و چه چیزی از این مهم‌تر که خودمان را بدون تحمل قواعدی که ساخته دیگران است قبول کنیم؟ راهکارهایی که براون در کتاب موهبت کامل نبودن ارائه می‌کند بسیار کاربردی و مناسب هستند و خواننده کمک می‌کنند که با واقعیت روبه‌رو شود. او به خواننده می‌آموزد که خوب زندگی کند و به‌جای سعی بر دیگری بودن، خود بودن را با بهترین کیفیت تجربه کند. این کتاب همان حلقه مفقوده زندگی این روزهای ماست. چیزی که همه به آن نیاز داریم.

جوایز و دستاورد های خلاصه کتاب موهبت کامل نبودن

کتاب موهبت کامل نبودن یکی از کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز شده است و توانسته است بیش از دو میلیون نسخه به بیش از سی زبان درسرتاسر جهان بفروشد. این کتاب دومین کتاب در رده‌ کتاب‌های پرفروش خلاقیت، سومین کتاب در رده عزت نفس و چهارمین اثر پرفروش در رده خودیاری وبسایت آمازون است.

این کتاب مناسب چه کسانی است؟

اگر به‌دنبال منبعی برای الهام‌گیری هستید و دوست دارید احساس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید این کتاب گزینه مناسبی برای شما خواهد بود. خواندن این کتاب را به همه نویسندگان انگیزشی و اساتید دانشگاه پیشنهاد می‌کنیم. اگر روانشناس یا مشاور هستید، خواندن این کتاب افق‌های تازه‌ای را برای بهبود جلسات مشاوره‌ای با مراجعین‌تان خواهد گشود.

بخش هایی از متن کتاب

با فرار از تاریکی از نور هم می‌گریزیم. یکی‌دیگر از یافته‌های پژوهشی غیرمنتظره من این بود که هرگز نمی‌توانیم در انکار و فرار از احساسات آزاردهنده‌مان آزادانه عمل کنیم و دست به انتخاب بزنیم. هیجان‌های ما در طول یک پیوستار قرار دارند و با فرار از تاریکی از نور هم دور می‌شویم. در گذشته وقتی می‌خواستیم رنج و آسیب‌پذیری را تخفیف دهم یا با آن روبه‌رو نشوم، ناخودآگاه خود را از تجربه هیجان‌های مثبتی چون شادی نیز محروم می‌کردم. وقتی به گذشته نگاه می‌کنم می‌بینم کشف هیچ حقیقتی نمی‌توانست این‌قدر زندگی مرا تغییر دهد. حال می‌توانم شادی را لمس کنم، هر چند همین تجربه مرا در معرض آسیب‌پذیری و ضعف قرار دهد. در واقع من انتظار ضعف و آسیب‌پذیر بودن را دارم. شادی نیز مانند هیجان‌های تیره خار دارد. عشق شدید به یک شخص، اعتقاد راسخ به یک چیز، درگیری کامل در زندگی‌ای که ضمانتی به همراه ندارد، همه و همه گزینه‌هایی هستند که می‌توانند با رنج و آسیب‌پذیری همراه باشند. وقتی توان خود برای تحمل ناراحتی را از دست می‌دهیم، شادی را گم می‌کنیم. در واقع تحقیقات مربوط به اعتیاد نشان می‌دهد که در تجربه‌های نیرومند مثبت نیز مانند تجربه‌های دردناک‌، می‌توانیم دچار بازگشت شویم. ما نمی‌توانیم فهرستی از هیجان‌های آزاردهنده تهیه کنیم و بگوییم که نمی‌خواهم با این‌ها روبه‌رو شوم، یا برعکس فهرستی از هیجان‌های مثبت بنویسیم و بگوییم :«می‌خواهم تمام این‌ها را تجربه کنم.» تجسم چرخه‌ای که این انتخاب می‌تواند ایجاد کند آسان است: من شادی زیادی تجربه نمی‌کنم بنابراین منبع و ذخیره‌ای ندارم که در سختی‌ها از آن بهره بگیرم و بنابراین سختی‌ها با رنج بیشتری توام خواهند شد و از این روست که خود را به ناهشیاری می‌زنم و حال چون ناهشیارم، نمی‌توانم شادی را حس کنم و این چرخه تکرار می‌شود. در جریان کار خود دریافته‌ام که خوشحالی و شادی در تجربه متفاوتند. «شکرگزار و شاد بودن به این معنی نیست که تما مدت خوشحال باشیم.» گاه برای آنکه در این اظهار نظرها دقیق‌تر شوم، می‌پرسیدم :«چطور می‌شود که آدم شاد و سپاس‌گزار باشد، اما خوشحال نباشد؟» پاسخ‌ها شبیه به هم بودند و مضمون همه آن‌‌ها یکی بود :«خوشحالی به شرایط و موقعیت بستگی دارد، اما شادی به نوع نگرش و شکرگزاری.»