خلاصه کتاب انسان در جستجوی معنا

شناسنامه خلاصه کتاب انسان در جستجوی معنا

عنوان کتاب: انسان در جستجوی معنا عنوان کتاب به زبان اصلی: trotzdem Ja zum Leben sagen: Ein Psychologe erlebt das Konzentrationslager نویسنده: ویکتور فرانکل نوع کتاب: خلاصه کتاب صوتی امتیاز کتاب: ۴.۷ از ۵ (Amazon)، ۴.۴ از ۵ (Good reads)، ۴.۷ از ۵ (Audible)

اهداف خلاصه کتاب انسان در جستجوی معنا

با خواندن این کتاب خواهید آموخت که آنچه انسان را به انگیزه و ادامه راه زندگی پیوند خواهد زد، تلاش او برای یافتن معنا است. معنایی که او را عمیقا به زندگی پیوند خواهد داد و به او این امکان را می‌دهد که حتی در سخت‌ترین شرایط زندگی هم به مسیر خود ادامه بدهد و از آن دست نکشد. شما در این کتاب با شرایط زندگی نویسنده در اردوگاه کار اجباری نازی آشنا خواهید شد. ویکتور فرانکل در این کتاب از اوضاعی که در آشویتس تجربه کرده بود حرف می‌زند و به‌صورت عملی به خواننده نشان می‌دهد که معنا و هدف در زندگی‌اش تا چه اندازه به او انگیزه ادامه مسیر را بخشیده بود. این کتاب به شما دید متفاوتی به زندگی خواهد بخشید و نگاهتان را نسبت به شرایط عوض خواهد کرد.

درباره نویسنده خلاصه کتاب انسان در جستجوی معنا

ویکتور فرانکل در ۲۶ مارس ۱۹۰۵ در اتریش متولد شد. او عصب‌شناس، روانپزشک، فیلسوف و نویسنده‌ای است که توانسته از واقعه هولوکاست جان سالم به در ببرد. ویکتور فرانکل، مبدع روش لوگوتراپی، یکی از روش‌های شناخته شده در درمان اختلالات روانشناختی است. لوگوتراپی به معنای جستجو برای یافتن معنایی مرکزی به‌عنوان هسته اصلی زندگی است که به‌عنوان نیرو محرکه‌ای قدرتمند برای زندگی بیماران محسوب می‌شود. فرانکل در ابداع لوگوتراپی از مکتب اگزیستانسیالیسم کمک گرفته است. از سایر آثار فرانکل می‌توان به پزشک و روح، نظریه و درمان اختلالات روانی، روان‌درمانی و اگزیستانسیالیسم و بله به زندگی اشاره کرد.

نقد خلاصه کتاب انسان در جستجوی معنا

خواندن تجربه کسانی که بودن در اردوگاه‌های کار اجباری را در زندگی دارند، بسیار تاثیرگذار و تکان دهنده است. فرانکل توانسته است سه سال در کمپ‌های مختلف آشویتس دوام بیاورد تا بالاخره با اتمام جنگ از آن جان سالم به‌در ببرد. او رویکرد جالبی را در کتاب خود با خواننده مطرح می‌کند. از منظر فرانکل، ما انسان‌ها نمی‌توانیم از رنج فرار کنیم. زندگی ما با رنج آمیخته شده است و فراری از آن وجود ندارد. درواقع ما صرفا می‌توانیم مواجهه با آن را انتخاب کنیم. اما رویکرد ما به رنج‌ها و معنایی که در آن‌ها جستجو می‌کنیم می‌توانند در کیفیت زندگی و نوع احساس ما بسیار موثر باشند. این همان چیزی است که فرانکل تحت عنوان لوگوتراپی به دنیای روانشناسی معرفی کرده است. اگر فکر می‌کنید به کتابی نیاز دارید که به شما امید تزریق کند و کمک کند تا حال بهتری داشته باشید، انسان در جستجوی معنا انتخاب خوبی محسوب می‌شود.

جوایز و دستاورد های خلاصه کتاب انسان در جستجوی معنا

این کتاب توانسته است به‌عنوان یکی از موثرترین کتاب‌های چاپ شده در ایالات متحده شناخته شود. کتاب انسان در جستجوی معنا تا زمان مرگ فرانکل در ۱۹۹۷ بیش از ده میلیون نسخه فروخت و به ۲۴ زبان زنده دنیا ترجمه شد. این اثر توانسته است در لیست کتاب‌هایی که زندگی‌تان را دگرگون می‌کند قرار بگیرد و در ایران هم جزو کتاب‌های بسیار پرفروش قرار بگیرد.

این کتاب مناسب چه کسانی است؟

ساده است! همه کسانی که در زندگی به دنبال بهانه‌ای برای احساس خوشبختی می‌گردند، کسانی که در زندگی با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند و از مواجهه با اتفاقات زندگی ترس و وحشت دارند، مهم‌ترین مخاطب این کتاب محسوب می‌شوند. انسان در جستجوی معنا به شما کمک می‌کند تا نگاه جدید به زندگی پیدا کنید و خون تازه‌ای در رگ‌های امیدتان تزریق شود.

صاحب نظران راجع به کتاب چه می گویند؟

یکی از بهترین کتاب‌های تمام دوران (هارولد اس. کوشنر، نویسنده کتاب چه زمانی اتفاقات بد برای انسان‌های خوب می‌افتد) یکی از برجسته‌ترین سهم‌های اندیشه روانشناسی در پنجاه سال گذشته متعلق ویکتور فرانکل و کتاب انسان در جستجوی معنا است. (کارل آر. راجر) اثری ماندگار از ادبیات جان به دربردگان. (نیویورک تایمز) نسخه قابل سترسی از آثار کلاسیک ماندگار، شرح معنوی هولوکاست و شرح لوگوتراپی نیاز نسل‌ها به امید را برآورده خواهد کرد. (دنا او. دزیبادزیک)

بخش هایی از متن کتاب

مدت کوتاه تجربه کرده بودیم. اندیشه‌ای که زاییده وضع موجود بود، خطر مرگ که همواره تهدیدمان می‌کرد و نزدیک بودن مرگ کسانی کخ زیر شکنجه بودند، به علت عقیده‌ی استوارم که بعدا به ذکر آن خواهم پرداخت، نخستین شب ورودم به اوردوگاه با خود پیمان بستم که «به سیم خاردار نزنم.» این عبارتی بود که در اردوگاه به کار می‌رفت و بهترین شیوه‌ی خودکشی بود که با دست زدن به سیم خاردار برق‌دار انجام گرفت. گرفتن چنین تصمیمی برای من خالی از اشمال نبود. از آنجا، که شانس زنده ماندن و یا رویدادهایی که موجب رهایی می‌شد کم بود، خودکشی دیگر معنایی نداشت. هیچ‌کس اطمینان نداشت جز کسانی باشد که از همه‌ی گزینش‌ها جان سالم به در در برد. زندانیان آشویتش در نخستین مرحله ضربه‌ی روحی از مرگ وحشت نداشتند. حتی اتاق گاز پس از چند روز نخست، ابهت خود را از دست می‌داد. به بیشتر زندانیان لباس‌های ژنده‌ای داده بودند، که مترسک از آن خوش‌آیندتر بود. در فاصله‌ی کلبه‌ها در اردوگاه جز کسافت چیزی به چشم نمی‌خورد، و هرچه بیشتر تمیز می‌کردیم، بیشتر بر سر راهمان ریخته می‌شد. افسران و زندانیان مسئول، خوش داشتند که تازه واردان را به کار گروهی تمیز کردن آبریزگاه‌ها و بیرون ریختن مدفوع بگمارند اگر همان‌طور که معمولا روی می‌داد، به هنگام حمل مدفوع به روی تپه‌ها، مدفوع‌ها به سر و روی زندانیان می‌ریخت و نشانی از تنفر در چهره‌اش دیده می‌شد یا سعی می‌کرد آن را پاک کند، ضربات کاپو بود که بر پیکرش فرود می‌آمد. از این رو کشتن واکنش‌های به هنجار تسریع می‌شد.